الهیات تطبیقی

الهیات تطبیقی

الهیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان 1401 شماره 1 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۳
متفکران اسلامی در باب فهم آیات متشابه و مسئله ظاهر و باطن داشتن آیات به یکسان نمی اندیشند و گاهی اختلافات مبنایی میانشان وجود دارد. غزالی و ابن رشد از موافقان بهره گیری از روش تأویل در فهم آیات متشابه بودند و راه گریز از چالش و تعارض ظاهر و باطن را استفاده از رهیافت تأویل می دانستند. ابن رشد در مخالفت با غزالی شهره بود و کتاب تهافت التهافت را در نقد تهافت الفلاسفه غزالی نگاشت. با وجود نقدهایی که به او در این کتاب و دیگر آثارش صورت می دهد، در پاره ای از موارد و به ویژه در مسئله تأویل از غزالی تأثیر می پذیرد. غزالی دو گونه مواجهه در دو دوره فکری با مسئله تأویل دارد. این مواجهه در هر دو دوره کاملاً روشمند است و همین امر سبب الگوبرداری از روش ارائه شده او در مسئله تأویل شد. از این الگو در فهم متن ابن رشد بهره فراوانی برده است. براساس یافته های تحقیق، ابن رشد هم در ماهیت شناسی تأویل و هم در تعلیل و ضرورت اقبال به آن و هم در ابزار روی آوری به تأویل از غزالی متأثر بود؛ اگرچه اختلاف نظرهایی نیز در هریک از موارد با او دارد. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی وجوه تأثیرپذیری ابن رشد از غزالی در مسئله تأویل نشان داده شده است.
۲.

کرونا؛ چالش الهیات شر در «معنا» طلبی بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۵
عاجزماندن پیشرفته ترین کشور های جهان در مهار بیماری خطرناک کرونا، فطرت فروخفته انسان عصر جدید مدعی توانمندی حل همه مشکلات خود به تنهایی را تکان داد و او را متوجه ناکارآمدی علم سکولار در مواجهه با بحران امنیت و سلامت کرد. پیدایش و شیوع این ویروس به عنوان مصداق و نمونه کاملی از شر و تهدیدگر نسل بشر که با افزایش شدید تلفات، ضعف انسان در مقابله با آن کاملاً آشکار شد، بسیاری را به تأمل در معنای زندگی رهنمون کرد. فرضیه این نوشتار در پاسخ به سؤال اصلی این پژوهش که چگونه باوجود جولان الهیات شر در اثر کرونا، موضوع معنا و مفهوم حیات برای بشریت مدرن اهمیت مضاعف پیدا کرد، این است که کرونا همچون دیگر شرور با آشکارکردن عجز و ناتوانی بشر پیشرفته امروزی در مواجهه با پدیده مرگ، عرصه را برای بازاندیشی در فلسفه حیات - که در هیاهوی مدرنیسم به محاق فراموشی رفته است - گشود. نتیجه حاصل از این کاوش بیان کننده این واقعیت است که برخلاف انتظار، حادثه کرونا نه تنها سکولاریسم را تقویت نکرده، نیاز حیاتی انسان برخوردار از همه مواهب مادی را به فریادرسی نجات دهنده به وضوح آشکار کرده و پرده از این واقعیت برداشته که هرچند جهان به لحاظ مادیت از خود نومید شده، به لحاظ معنویت، همچنان نیاز به دین و نقش آفرینی در حیات برای تقویت روحی بشر از رهگذر معنابخشی به فلسفه حیات به قوت خود باقی است. با ظهور کرونا و آشکارشدن ضعف انسان، بیش از گذشته، حتی اگر به دلیل تعطیلی مناسک دینی جمعی، ادعا شود این بیماری موجب تقویت دینداری نیست، دست کم آثار و نشانه ها بیان کننده آن اند که کرونا مردم را از دین دور نکرده و نخواهد کرد که این الهیات شر را با چالشی جدی مواجه کرده است.
۳.

تحلیل گفتمان روحانیت شیعه در مواجهه با بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
فراگیری بیماری کرونا بحران بزرگ جهانی است که کلیه نقاط جهان را درگیر خود کرده است. در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز درخصوص این بیماری چالش هایی درباره برخورد نهاد دین با این مسئله به وجود آمده است. در مقاله حاضر، ضمن به کارگیری روش تحلیل گفتمان تلاش شد نظر مراجع دینی شیعی در این رابطه بررسی شود و گفتمان آنان در چارچوب نظریه مدیریت هماهنگ، معنا و نظریه گفتمان تحلیل شود. مراجع دینی مطالعه شده عبارت اند از: آیت الله حسینی سیستانی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله وحید خراسانی، آیت الله نوری همدانی، آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله فیاض. تحلیل گفتمان های مزبور بیان کننده چهار دال فراگفتمانی فراگیر در گفتمان علمای مطالعه شده است که نشان دهنده نگاه کلان علمای مزبور به حل بحران کرونا است که عبارت اند از: 1- عمل به توصیه های بهداشتی؛ 2- دعا و توسل کردن؛ 3- گسترش فقه پویا و 4- حل مشکلات اجتماعی.
۴.

نسبت شرارت با ملکوت در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
از دیدگاه ادیان الهی، عالم ملکوت حقیقت و باطن عالم ملک است و شرارت موجود در عالم ملک، جدای از عالم ملکوت نیست؛ ازاین رو، در علت و چرایی حضور شرارت در عالم ملکوت و کیفیت آن چالش هایی وجود دارد؛ چالش اول: تناقض شرارت با ربوبیت پروردگار بر عالم ملکوت و با مقام علم خداوند. چالش دوم: فرشتگان به عنوان دسته ای از حاملان عرش که در هدایت انسان نقش دارند؛ چه رابطه ای با شرارت دارند و بر رستگاری و کمال انسان چه تأثیرهایی می گذارند. این پژوهش درصدد است تا براساس منابع قرآن، تفاسیر و روایات معتبر و منابع عهدین و تفاسیر آن، به خاستگاه شرارت در عالم ملکوت و پیامدهای ناشی از آن بپردازد و در این راستا، اشتراک و اختلاف های موجود را بررسی کند. از رهیافت های این پژوهش عبارت اند از: شرارت در قرآن به منطقه عرش و مقام علم الهی و حاملان عرش راه ندارد؛ بلکه فقط در مرحله ملکوت اسفل و با حضور جنّیان است. ابلیس، رئیس آنها فقط قدرت وسوسه آدم را دارد؛ اما در عهدین، شرارت در سطح فرشتگان و به سبب عصیان عمدی علیه پروردگار رخ می دهد؛ ازاین رو، بخشی از ملکوت که محل حضور فرشتگان است با شرارت آمیخته شده است که با ربوبیت الهی و مقام علم پرودگار تناسب ندارد.
۵.

بررسی مقایسه ای کارکردهای اشه و ماعت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
یکی از اشتراکات غالب تمدن های کهن، اعتقاد به وجود نوعی نظم مقدس کیهانی بوده است. این اعتقاد و باور، مردمان را ناگزیر و ملزم می ساخت تا حیات خویش را اعم از مادی و معنوی با اصول و قوانین ثابت ازلی و ابدی نظام مقدس کیهانی همسو سازند. طبیعتاً سرپیچی از این نظام مقدس نیز ناروا و غیرمجاز بود. نمونه هایی از واژگان ناظر به مفهوم نظم کیهانی عبارت اند از: در سنت هندی رِته (ṛta) که بعدها به دهرمه (dharma) تبدیل شد، در باورهای زرتشتی اَشه، در مصر باستان ماعت (Maʽat)، در آیین بودایی دهرمه، در مسیحیت لوگوس، در یونان باستان دایکو یا منوس، در خاور دور تائو یا دائو و در اسلام وحدت. این یکپارچگی و نظم، عالم تکوین و تشریع را در بر می گیرد و به حیات انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی در تنظیم روابط با خود، با دیگر موجودات و با آفریدگار هویّتی اصیل و ماندگار می بخشد. در این سنت ها ضمن تأکید بر اهمیّت نظم و راستی و درستی در انتظام امور هستی و تعاملات بشری، بر رابطه تنگاتنگ نظم و راستی با سعادت و نجات تصریح شده است. همچنین، درک وجود نظم کیهانی و اخلاقی در فهم عمیق تر نسبت به حقایق هستی نقشی بی بدیل و ارزنده دارد. از ویژگی های مشترک اسطوره های ایران باستان و مصر باستان، مفهوم نظم کیهانی است که در تجلیات گوناگون شخصیت های آنها نمودار شده است. تجلی این مفهوم نه تنها در جلوه بصری، از نظر اعمال و جایگاه وجه نمادین آنها نیز تأمل پذیر است. هرچند به ظاهر اشخاص و اعمال اساطیری این دو تمدن کاملاً با یکدیگر منطبق نیستند، با دقت در بین ایزدان می توان میان ایزد اشه در ایران و ماعت در مصر، که هر دو به معانی «راستی، عدالت» و «نظم اخلاقی» اشاره دارند، وجه مشترکی یافت.
۶.

تفکر مراقبتی و دیگرگرایی از منظر قرآن: علاج اخلاقی کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۲
کرونا یکی از ویروس های بسیار کشنده و فراگیر در سطح جهان تاکنون، آثار مستقیم بهداشتی و نیز آثاری در حوزه اخلاق بوده است که ازجمله آن خودگروی اخلاقی است. تفکر مراقبتی، مراقبت در نحوه اندیشیدن است که به تفکر ارزش گذار یا ستایشی، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه تقسیم می شود. دیگرگروی اخلاقی از دیدگاههای مطرح در حوزه اخلاق هنجاری نتیجه گرا است که مبنای فعل یا یک قاعده اخلاقی را بیشترین خیر برای مردم، فارغ از نفع شخصی می داند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل دو دیدگاه تفکر مراقبتی و دیگرگروی اخلاقی از منظر قرآن کریم و استفاده از آن در شرایط کرونایی است. روش به کاررفته در این پژوهش، تحلیل تطبیقی و شیوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. یافته ها و نتایج نشان می دهند میان برخی از اصول تفکر دیگرگروی اخلاقی و برخی مؤلفه های تفکر مراقبتی اشتراکاتی وجود دارد که به برخی از مصادیق عینی آنها در قرآن کریم تأکید شده است.
۷.

بازپژوهی دیدگاه سنت گرایان و مستشرقان درباره کنش و واکنش وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
مسلمانان و غیر مسلمانان از دیرباز به چگونگی وحی الهی بر پیامبران و به ویژه حضرت محمد(ص) توجه داشته اند و پاسخ ها و نظریاتی در طول قرون و اعصار در این باب بیان شده است. برخی از این نظریات وحی را مفهومی غیر مادی و دسته ای از معانی دانسته اند که به پیامبر وحی شده و ایشان، آن را در قالب الفاظ ریخته و به مردم بیان کرده است؛ درمقابل، برخی به وحیانی بودن توأمان الفاظ و معانی قرآن قائل اند. طبق آیات و روایات، وحی تنها معنا نبوده است؛ بلکه الفاظ قرآن نیز وحیانی اند؛ اما اینکه چگونه و در چه مرحله ای از نزول وحی، معانی به الفاظ تبدیل شده اند، خداوندْ این کار را مستقیماً انجام داده یا جبرئیل، در عالم ماده بوده یا عالم مجرد، ازجمله مسائل بررسی شده در این مقاله است. این تحقیق با استفاده از منابع مکتوب و به شیوه توصیفی، انتقادی و تحلیلی به نظریه ای می رسد که فرایند نزول وحی بر پیامبر در دو سطح مختلف رخ داده است؛ به این صورت که ابتدا خداوند محتوا و معانی را (با یا بدون واسطه جبرئیل) بر قلب پیامبر وارد کرده و سپس این معانی و قول ثقیل با نظارت و کمک جبرئیل به الفاظی تبدیل شده است که عامه مردم درک کنند و سبب هدایت مردم باشد.
۸.

مقایسه معرفت شناسانه گفتمان مدرنیته و جریان سَلفیه سنّتی؛ همگرایی ها و واگرایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
هرچند در نگاه بدوی، مدرنیته نوگرا و سلفیّه بنیادگرا، درنهایت واگرایی و تباعد با یکدیگر به نظر می آیند، با اندکی تحقیق و تدقیق، مشترکات فکریِ این دو گفتمان رخ خواهد کرد و آن انگاره ابتدایی را تا حدی دگرگون خواهد کرد. این پژوهش با روشی مقایسه ای، اسنادی و تحلیلی در پی شناخت ماهیت معرفت شناسی این دو گفتمان و نشان دادن جنبه های اشتراکی آنها در کنار سویه های افتراقی شان است. یافته های پژوهش نشان می دهند باور به معرفت نقلی و وحیانی، از حوزه های اختلافی اندیشه سلفیه سنتی با گفتمان مدرنیته نواندیش است؛ اما پذیرش معرفت تجربی و حسی و نفی معرفت فلسفی - متافیزیکی و همچنین، نفی معرفت شهودی از جنبه های اشتراکی هر دو گفتمان است. پیامد معرفت شناسی هر دو گفتمان، ارائه یک هستی شناسی ماتریالیستی و مادی است؛ بنابراین، تقدس زدایی و راززدایی و باطن زدایی و روح زدایی از جهان و انسان، وجه مشترک هر دو نظام فکری است. در اندیشه سلفیان سنتی، خداوند، عقل، عوالم غیبی، فرشتگان، روح، وحی و ... به نوعی مادی تلقی می شوند.
۹.

بررسی رویکرد ژیلسون به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
ژیلسون تنها در یک مورد واژه تاریخ تطبیقی فلسفه را به کار برده و در بقیه موارد به لفظ مقایسه و تطبیق بسنده کرده است؛ در عین حال، مطالعات تطبیقی او بیشتر از جنس فلسفه تطبیقی است. نگاه ژیلسون به تطبیق بیشتر نگاه ابزاری بود و همواره تلاش می کرد از رهگذر مطالعات تطبیقی تجربه های مشابه فلسفی را آشکار سازد و نیز آنها را به یک تجربه فرو کاهد یا از میان دیدگاههای متعدد و متنوع به چند خانواده مهم برسد و بدین سان بین فلسفه های به ظاهر متعارض آشتی و سازش برقرار کند. او این مهم را با عزل نظر از تاریخ ظاهری و بیرونی و بذل توجه به تاریخ درونی و ارتباط و پیوند ضروری میان مفاهیم انجام می داد. دغدغه اصلی ژیلسون، تبیین دیدگاههای فلسفی مشابه بود. او باوجود نقشی که برای جامعه و نبوغ فیلسوف در شکل گیری اندیشه ها قائل بود، آنها را به تنهایی کافی نمی دانست؛ ازاین رو، بر نقش بی بدیل تاریخ درونی و ارتباط ضروری میان مفاهیم تأکید داشت. به گمان او، تشابه دیدگاهها از تجربه ای واحد و مشابه به درازای تاریخ از ماهیت معرفت فلسفی حکایت می کند. ژیلسون دامنه فلسفه تطبیقی را به فلسفه غرب محدود کرد؛ اما براساس مبانی او می توان فراتر رفت و تجربه ها و خانواده های فلسفی را به سنت های فلسفی دیگر نیز تعمیم داد. ژیلسون هیچ گاه از روش خاصی نام نبرده است و نگارنده با الهام از روش طبقه بندی خانواده های حقوقی، یکی از روش های برتر تطبیقی در آن حوزه، روش ژیلسون را روش تطبیقی طبقه بندی خانواده های فلسفی می نامد.
۱۰.

مقایسه ای میان والتر استیس و ملاصدرا در باب معناداری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۹۰
والتر ترنس استیس (۱۸۸۶-۱۹۶۷م)، فیلسوف نظریه پرداز قرن بیستم، نتیجه ضروری غلبه روحیه علمی و ابتنای برخی پیش فرض های بنیادین در علوم جدید از قرن هفدهم به بعد (که تصویر سنتی جهان مألوف و تحت حاکمیت بی چون و چرای ارزش های دینی و معنوی را کاملاً متزلزل کرده است) را ظهور بحران های سه گانه بی معنایی زندگی، نسبیت در اخلاق و موجبیت در افعال انسان مدرن می داند. ملاصدرا (۱۵۷۲-۱۶۴۰م) در حالی که معناداری را به سان استیس به هدف از زندگی گره زده است، کمال و سعادت این هدف را در فرایند گذر ارادی از سفرهای چهارگانه از خود تا خداوند، در قرب و فناء فی الله می داند. او براساس مبانی حکمت متعالیه، حرکت جوهری در عالم هستی، سیر انسان به سوی حق، زندگی معنادار را امری حتمی و برخلاف استیس این باور است که تنها اعتقاد به خدا و غایت انگاری اوست که موجب برطرف کردن بحران بی معنایی می شود. پرسش معنای زندگی از منظر استیس و مقایسه آن با ملاصدرا که در دو سنت متمایز و نتایج مخالف تفلسف کرده اند، با روش توصیفی تحلیلی، غایت قصوای این خامه است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰