مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناطق


۱.

هفت دور تاریخ مقدس بشری از دیدگاه اسماعیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام اسماعیلیان هفت دور ناطق دور کشف دور ستر دور کبیر دور صغیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۶۳۶
در نیمه دوم قرن دوم هجری فرقه اسماعیلیه که به امامت اسماعیل پسر امام جعفرصادق(ع) معتقد بودند، شکل گرفت. اسماعیلیان دیدگاه های ویژه ای را درباره امامت مطرح کردند. از دیدگاه آنان هستی یک لحظه بدون وجود امام نمی تواند باقی بماند وانسان همواره به معلم و مقتدا و رهبری معصوم نیاز دارد. اسماعیلیان تلاش های بسیاری کردند تا سابقه امامت را به سرآغاز خلقت برسانند. برای این منظور نظریه ها و تفسیرهای خاصی از تاریخ و نبوت ارائه داشتند. بر اساس این نظریه تاریخ مقدس بشری از هفت دور تشکیل شده است و در طی این هفت دور انسان به تکامل می رسد. هر دور با ظهور یک پیامبر که به آ ن ناطق نیز می گویند و وصی او که به آن صامت یا اساس نیز گفته می شد، همراه است و پس از آن ها هفت امام می آیند که هر یک پس از دیگری به امامت می رسند. بدون شک، در شکل گیری این عقیده اندیشه های نو افلاطونی تاثیر داشته است. «ناطق» جایگاه تنزیل احکام از سوی خداوند به مردم و «اساس» جایگاه تاویل احکام را دارا است و امام هم ظاهر و باطن شریعت را بیان می کند. در شش دور نخست آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) صاحب شریعت هستند و با آمدن هر ناطق جدید شریعت قبلی نسخ می شود. البته در منابع کهن اسماعیلی اختلاف نظرهایی در این خصوص دیده می شود. اسماعیلیان برای تبیین بهتر این موضوع به تفسیرهای باطنی خاصی از موضوع امامت و اشتهار عدد هفت و جایگاه ناطق دست زده اند. این مقطع زمانی که برای هر ناطق درنظر گرفته شده ممکن است دور کشف یا دور ستر و نیز ممکن است دور کبیر یا دور صغیر باشد که هر کدام در اصل مقاله به طور مشروح توضیح داده شده است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از منابع کهن کلامی و تاریخی اسماعیلیان به بررسی این عقیده پرداخته شود.
۲.

ناطق و صامت بودن قرآن از منظر امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۸
سیمای قرآن در آیینه تمام نمای گفتار امیرمؤمنان (ع) با توصیفات اعجاب آوری ترسیم شده است. ازجمله درباره یکی از ویژگی های آن کتاب فرموده است: «ف القرآنُ آم رٌ زاجرٌ و صامت ناطقٌ» مخاطب در وهله نخست، با یک ناسازگاری روبه روست و ش اید برای او این پرسش مطرح شود: چگونه می توان معادله «ساکتِ گویا» را حل نمود؟ اگر قرآن گویاست، چرا صامت و خاموش است؟ از یک سو، امام علی (ع) با عبارت؛ «ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْض» و امر به استنطاق از قرآن همگان را به فهم قرآن فراخوانده و از سوی دیگر، به صراحت از صامت بودن قرآن و وجوه پذیری قرآن سخن گفته اند. پژوهش حاضر، می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا، نشان دهد کلام موردنظر، از موارد متناقض نمای خیالی به حساب می آید که با توجه به شواهد مختلف می توان به مراد حقیقی امام پی برد. قرآن باوجود ساکت ب ودن، ح اوی اندرزهایی است ک ه گویا به آن صفت ناطق بودن می بخشد. یافته پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه امام علی (ع) کلام الهی به گونه ای تنزّل پیداکرده که قابل فهم برای همگان است درعین حال، برای فهم کامل از آن کتاب مقدس و پی بردن به همه مراتب، مراجعه به مخبر صادق و امام معصوم، ضروری است. امام (ع) ضمن این که نطق جوارحی و ظاهری را از قرآن نفی کرده، بر نیاز قرآن به مستنطق و مفسِّر تأکید نموده است.