مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
قیامت
منبع:
پژوهش های معاصر در علوم و تحقیقات سال سوم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۳۱
119 - 111
هول مطلع- آن چیزی است که مشرف می شوند بر آن از امر آخرت- هول روز حساب می باشد که انسان یکی از مراحل زندگی پس از مرگش، دیدار با خداوند متعال است، این امر برای همه انسان ها رخ می دهد و کسی از این موضوع معاف نیست، پرداختن به محل وقوع این قضیه و زمان رسیدن به این مرحله امر مهمی است که این جستار با روش تطبیقی به این موضوع پرداخته است؛ نتیجه آن که: هرشخصی که از دنیا می رود به ملاقات معبود خود بازمی گردد، محل این وقوع و زمانش توسط دو دانشمند بزرگ اسلام همچون شیخ صدوق و علامه مجلسی در وهله اول به بیان دیدگاه های خود روبه بررسی قرار گرفت که دو مکان و زمان بر این قضیه نگاشته شده است، در ادامه دلایل دیدگاه های خود درهنگام ورود به قبر که نظر شیخ صدوق را به دنبال دارد و دیگری لحظه ی ورود به عالم قیامت و روزحشراست که نظریه علامه مجلسی را به همراه دارد، پرداخته شد و در نهایت به بیان نقد و تفکیک شباهات و اختلافات دو دیدگاه، مورد پژوهش قرار گرفت.
واکاوی مفهوم «حشر أعمی» در آیه 124 سوره طه
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
265 - 245
حوزه های تخصصی:
مسأله حشر، از ویژگی های مهم جهان آخرت است که آیات بسیاری از قرآن به این مسأله اختصاص پیدا کرده و در آن حالات مختلف حشر انسان ها بیان شده است. یکی از آن ها، حشر به صورت از دست دادن بینایی (حشر أعمی) است که مربوط به انسان های بی توجه از یاد خدا است. خداوند می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى » (طه/ 124) پیرامون «حشر أعمی»، نظرات گوناگونی مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیل و با ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازد؛ نتایج حاصل نشان می دهد با توجه به سیاق آیه 24 سوره طه، مراد از حشر أعمی، از دست دادن حس بینایی ظاهری یعنی از دست دادن بینایی چشم سر است که از جانب خداوند متعال، عذابی برای بی توجهان از یاد خدا و آیات شریفش است. کور دلی نتیجه اعراض از یاد خداوند و نابینایی حس باصره است. این حس (فقدان بینایی ظاهری)، شامل همه گناهکاران نمی گردد بلکه مختص به گروهی است که از یاد خدا روی گردان شده و آیات الهی را به دست فراموشی بسپارند.
قیامت عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
125 - 147
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد صدرالمتألهین بعد از عالم الهی، سه عالم کلی تحقق دارد: عالم طبیعت، عالم خیال یا مثال و عالم عقل. از طرف دیگر در شریعت نیز به سه عالم کلی دنیا، برزخ و قیامت اشاره شده است. از دیدگاه فلاسفه دنیا با عالم طبیعت و برزخ با عالم مثال مطابقت دارد؛ اما این مطلب که قیامت متناظر با کدام مرتبه و عالم است، محل اختلاف است. برخی از فلاسفه قیامت را بازگشت به دنیا، و برخی مرتبه ای از مراتب عالم مثال دانسته اند؛ اما در این میان عبارتهایی از صدرا یافت می شود که دلالت بر تناظر قیامت با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل دارد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس آیات و روایات و مبانی حکمت متعالیه، به بررسی این دسته از عبارات پرداخته و در نهایت، به این دستاورد رسیده است که با توجه به دو دلیل کلی غایات و بدایات، نیز دلایل عقلی دیگری از قبیل اثبات هویت عقلی بعث، فنا، زمان و مکان قیامت، نحوه محاسبه و حقیقت بهشت و جهنم می توان گفت قیامت متناظر با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل و متناظر با عالم الهی است و به این ترتیب آیاتی نظیر «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» و «ألا إلی الله تصیر الامور»، به نحو حقیقی و بدون مجاز معنا می یابند.
تبیین و تحلیل حقیقت حوض کوثر و سرچشمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیانات دینی درباره حوض کوثر را می توان از معارف عمیق اسلام دانست. تحلیل حقیقت حوض کوثر می تواند موجب تعمیق باور به این آموزه دینی و ایجاد تصویری روشن از آن شود. این نوشتار در پاسخ به این پرسش که «حقیقت حوض کوثر چیست؟»، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن دقت در ویژگی های حوض کوثر در روایات، به تبیین و تحلیل این پدیده و تبیین سرچشمه های آن با رویکرد عرفانی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پیوستگی دنیا و آخرت از سنخ ظهور و تجلی است و در آخرت باورها و اعمال انسان، تجسم پیدا می کند. حوض کوثر ظهور حقیقت هدایتی است که انسان در دنیا از طریق تعالیم قرآن و عترت دریافت نموده است؛ لذا دریافت هدایت در دنیا از اولیای دین، در آخرت به شکل دریافت شراب طهور از ساقی کوثر ظهور می کند. سرچشمه حوض کوثر دو نهر بهشتی به نام «تسنیم» و «ماء معین» است. «تسنیم» برترین شراب بهشتی است که مقربان آن را به صورت خالص می نوشند. «ماء معین» نیز یکی از شراب های ویژه بهشتی است. ترکیب «تسنیم» و «ماء معین» در حوض کوثر را می توان ترکیبی از علوم توحیدی و محبت ولایت الهی دانست.
بازتحلیل نقش صوفیه در تأویل «قیامت» به «قیام موعود»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
91 - 114
حوزه های تخصصی:
آموزه معاد و برپایی قیامت از اساسی ترین اعتقادات اسلامی مورد توجه گرایش های تأویلی جریان های انحرافی بوده است. متصوفه که تاریخی به گستردگی دوره اسلام دارد؛ تأویل را به عنوان شیوه ای برای درک باطن شریعت و حقیقت مکنون در آن به کار بسته است. متصوفه معتدل هرچند بر وقوع ظاهری و حقیقی واقعه قیامت و مفاهیم مرتبط با آن صحه گذارده لکن بیانی تأویلی از مقامات قیامت بیان داشته است که مایه انحرافاتی در جامعه اسلامی شده است. این پژوهه با روش کتابخانه ای و به گونه توصیفی تحلیلی به بررسی تأویل متصوفه در مفهوم قیامت می پردازد. این جستار پس از دنبال نمودن سیر تأویل گرایی در مفهوم قیامت، تبیین اقسام قیامت در دیدگاه متصوفه و تأویلاتی که بر آن آموزه وارد شده است به این دستاورد رهنمون شد که چنین تأویلاتی منجر به اباحی گری، زمینه سازی برای نسخ شریعت، بدعت گذاری در ایجاد آئینی ساختگی و سستی نسبت به موضوعات مختلف شریعت الاهی شده است.
استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
بررسی جایگاه آواها در حرکت بخشی به تصاویر ادبی صحنه های قیامت در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
خصایص صوتی هر زبان اولین بخش ماهیت همه زبا نهای بشری را تشکیل می دهد و چون از نظر زبان شناسان، زبان در اصل صداهایی است که بشر برای انتقال مفاهیم ذهنی خود انتخاب کرده است، لذا مباحث آواشناختی را اولین گام برای تفسیر آن تلقی می کنند. قرآن، معجزه بزرگ الهی، از منظر اصوات، کلمات و ترکیبها بی نظیر است و کوچکترین واحد صوتی، ارزش معنایی والایی دارد و مهمترین ویژگی اسلوبی قرآن این است که آواها تابع معانی و متناسب با اغراض آیات هستند و با توجه به حال و مقام، متنوع می گردند. این مقاله بر آن است تا خاصیت آوایی حروف به کاررفته در آیات قیامت را مورد کنکاش قرار دهد، چرا که در تصویرپردازیهای آیات قیامت، آواهای برخاسته از چیدمان حروف، نقش به سزایی ایفا می کنند و به صدای واقعی پدیده ها و وقایع موجود در قیامت دلالت می نمایند؛ به عنوان مثال زمانیکه از زلزله قیامت و شکسته شدن و فروریختن کو هها سخن گفته می شود، حروفی چون«قاف » و «کاف » کاربرد بیشتری می یابند تا صداهای مهیب این حوادث قابل حس و قابل درک گردد.
ادله قرآنی ضرورت تناسخ ملکی جایگزین معاد در ترازوی نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
163 - 192
تناسخ علاوه بر حکما، توجه متکلمان و مفسران متون دینی را نیز به خود معطوف داشته است؛ به گونه ای که در متون دینی، له و علیه تناسخ استدلال کرده اند. طرفداران تناسخ ملکی برخی از آیات قرآن کریم را با ضرورت تناسخ سازگار دانسته و به تناسخ به جای معاد معتقد شده اند. این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت مسئله معاد و مواجهه نادرست تناسخیان با ادله قرآنی، تلاش کرده است با تبیین اقسام تناسخ ملکی و سپس تشریح، تحلیل و نقد ادله تناسخ جایگزین معاد، ادعای تناسخ بدل از معاد را رد کند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و از طریق فیش برداری بوده است و نگارش و ویرایش مطالب به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه برآمده از این مقاله آن است که هیچ یک از ادله نقلی ذکرشده نمی تواند ضرورت تناسخ به جای معاد را اثبات کند، بلکه ادله قرآنی فراوانی بر ضرورت معاد وجود دارد و معاد یک حقیقت قطعی قرآنی است.
بررسی تطبیقی مراتب قیامت ازدیدگاه سیدحیدرآملی و میرسیدعلی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
41 - 62
حوزه های تخصصی:
معاد و قیامت از موضوعات اساسی ومهم مورد توجه عرفای اسلامی است؛ در ادوار مختلف، عارفان محقق هریک به نحوی درباب حقیقت، انواع، مراتب، وچیستی آن سخن گفته اند. بر این اساس این پژوهش که به روش اسنادی صورت گرفته است به بررسی تطبیقی مراتب قیامت از منظر سی حیدر آملی و میرسیدعلی همدانی دو عارف بزرگ شیعی- قرن هشتم ه. ق- پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که سیدحیدر برمبنای معرفت شناسی تثلیثی و مبانی هستی شناسی و انسان شناختی عرفانی، از دو منظر مراتب قیامت را مورد توجه، تحلیل وبررسی قرارداده و دو گونه تقسیم کرده و برای هر قسم، دوازده مرتبه ترسیم نموده است. میرسیدعلی نیز در ابتدا بر مبنای معرفت شناسی مربعی اسرار نقطه و عدد چهار، چهارمرتبه قیامت را ترسیم وتبیین می کند سپس بر مبنای معرفت شناسی تثلیثی واطوار باطنی انسان سه قسم قیامت راتقسیم، تحلیل و بررسی می نماید. سیدحیدر آملی به عنوان یک نظریه پرداز بزرگ عرفان شیعی در تحلیل مراتب قیامت، رویکرد نظری ایشان بر رویکرد عملی و سلوکی، غلبه مشهود دارد ولی رویکرد میرسیدعلی همدانی با توجه به پیر و مرشد بودن، بیشتر جنبه سلوکی، تربیتی و کاربردی دارد.
بررسی اضطراب در قرآن و عهدین بر مبنای رویکرد روان شناسی فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
457 - 474
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی چیستی، علل و درمان اضطراب از دیدگاه قرآن و عهدین و با رهیافت تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به نتایج زیر دست یافته است: قرآن و عهدین در بیان چیستی و راهکار درمانی اضطراب با یکدیگر مشابه بوده اند اما در مورد علل، اندکی با هم تفاوت دارند. هر دو، دو نوع اضطراب را در زندگی انسان شناسایی کرده اند: اضطراب ممدوح و مذموم. قرآن و عهد جدید در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، طوفان و بلایای طبیعی، شرک و گناه، گرفتاری و مشکلات امور روزمره توافق دارند و قرآن و عهد عتیق در مورد جنگ، قیامت، شرک و گناه و عهد عتیق و عهد جدید نیز در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، شرک و گناه، مرگ، بلایای طبیعی، از دست دادن پست و مقام و منزلت با یکدیگر توافق دارند.
ارتباط انسان ها در عالم آخرت از منظر قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
219 - 230
حوزه های تخصصی:
بنا بر نظریه غالب (نظریه ملاصدرا) در تبیین معاد جسمانی، انواع نعمت ها و عذاب های اخروی و هر آنچه در عالم آخرت برای انسان اتفاق می افتد، در قلمرو مثال متصل محقق می شود و امور خارج از نفس بوده و مخلوق قوه خیال اوست. نخستین پیامد چنین نظریه ای شخصی بودن معاد است و حال آنکه آیات بسیاری از قرآن کریم ناظر بر وجود ارتباطات جمعی گوناگون (رابطه شهادت، شفاعت، تصرف، پرس و جو، مجالست و محبت، اشراف، مناداه، مخاصمه، مجادله و استهزاء) در بین انسان ها با یکدیگر (بهشتیان با یکدیگر و دوزخیان و کفار با یکدیگر) می باشد که این امر با شخصی بودن معاد در قلمرو مثال متصل سر سازگاری ندارد. لذا با توجه به آیات بیان شده حداکثر می توان نظریه ملاصدرا در تبیین معاد جسمانی را در قلمرو مقال منفصل پذیرفت.
استعاره های مفهومی حوز قیامت در سوره نازعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی، رویکردی است که به مطالعه زبان براساس تجربیّات افراد از جهان، نحوه درک و شیوه مفهوم سازی می پردازد و استعاره های مفهومی از مباحث مهم آن است؛ این استعاره ها از نگرگاه لیکاف و جانسون، در زندگی روزمره نه تنها در زبان، در اندیشه و عمل نیز نفوذ دارد. زبان قرآن به مثابه یک متن ادبی و دینی دارای سازوکارهای گوناگانی است که مفاهیم انتزاعی براساس آنها تبیین می شوند. قیامت از مسائل اعتقادی مهمّی است که در قرآن کریم در اشکال مختلف از آن یاد شده است. هدف از این نوشتار، واکاوی استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات و درک مفاهیم نهفته مربوط به آن و پاسخ به پرسش های این نوشتار است که: کارکرد استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات به چه صورت است؟ و کدامیک از استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات بیشترین بسامد را دارد؟ نوشتار حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این نتیجه دست یافت که تجسّم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های مفهومی حوزه قیامت در سوره نازعات است. همچنین، بیشترین بسامد استعاره های مفهومی در این سوره، استعاره های هستی شناختی است.
بررسی تطبیقی رویکردهای اندیشه اسلامی به قیامت و بازتاب آن در مثنوی مولوی و گلشن راز شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک بودن عرفان با دین اسلام و ارتباط گسترده آموزه های عرفانی با مسائل شرعی و اصول خاصّ این دین و تأثیرپذیری شاعران، نویسندگان و به ویژه عرفا از مکاتب اسلامی و مبانی اعتقادی آن در طول تاریخ شعر و ادب پارسی همواره منجر به پیدایش آثاری جامع در حوزه عرفان ایرانی- اسلامی شده است. توانمندی خاصّ عرفا و بزرگان علم فلسفه و کلام سبب تلفیق این دو حوزه (عرفان و آموزه های اسلامی) با یکدیگر شده و بر شمول کلّی این آثار نیز افزوده است. در این میان، مولانا و شبستری، صرف نظر از وجوه مشترک اعتقادی در ایدئولوژی و سبک شخصی خویش، با بهره گیری از مشرب عرفانی و اسلامی، توانسته اند در آثار برجای مانده از خویش، سیمایی کامل از اصول اعتقادی خود را ارائه دهند که اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی، از موضوعات مشترک در جهان بینی این دو عارف است. اگرچه میزان توجّه به مسائل اعتقادی و نگرش فکری در مثنوی معنوی (به دلیل حجم بالای مطالب) بیشتر و در گلشن راز (به دلیل حجم محدود مطالب) بسیار کمتر از سایر موضوعات و مسائل متشابه است؛ امّا می تواند پژوهش های تازه و بی نظیری را به خود اختصاص دهد که نگارندگان در این جستار، مسأله قیامت را در اندیشه مولانا و شبستری با استناد به اصول و آموزه های اسلامی به طور تطبیقی بررسی می کنند تا از این رهگذر برخی از اعتقادات و شالوده های فکری این قبیل شاعران عارف مشرب، بر مخاطبان آشکار شود.
بازتاب معاد در شعر عرفانی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
1 - 18
حوزه های تخصصی:
معاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهم ترین بن مایه های شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشه عارفان نیز پی ببریم. عطّار نیشابوری شاعر و عارف توانای ایرانی، تأمّلاتی بسیار عمیق درباره معاد داشته که به شکل گسترده ای در اشعار وی جلوه نموده است. پژوهشگر در این مقاله، پس از ارائه مقدّماتی در زمینه عرفان به عنوان راهی برای کشف حقایق به جایگاه و معانی معاد در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی و عربی اشاره نموده و سپس به بازتاب معاد در شعر عطّار به عنوان یکی از چهره های برجسته عرفانی پرداخته است و ضمن معرفی دیدگاه وی درباره معاد و قیامت به عوامل کامیابی یا ناکامی در آخرت پرداخته و مشخص نموده که قرآن کریم سرچشمه افکار دینی و مذهبی عطّار بوده است.
مطالعه تطبیقی میزان اعمال در قیامت با تکیه بر نظرات سید هاشم بحرانی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزین اعمال در جهان آخرت بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصومین(ع) امری حتمی است که جهت حسابرسی اعمال انجام می شود. میزان در قیامت برای تعیین مقدار و ارزش کارهای نیک و گناهان نصب شده است و با آن حسنات و سیئات سنجیده می شود. در رابطه با میزان دو دیدگاه وجود دارد. بحرانی صاحب تفسیر مأثور «البرهان فی تفسیر القرآن» میزان را در معنای مجازی به کار برده است. در مقابل فخر رازی صاحب «تفسیر کبیر» معتقد به میزان محسوس است که اعمال بندگان در قیامت با آن سنجیده می شود. در هر دو دیدگاه نسبت به کیفیت سنجش اعمال و حقیقت میزان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد، از این رو تلاش برای رسیدن به برداشتی استوارتر در این زمینه ضروری است. این نوشتار درصدد است با روش توصیفی تحلیلی به تبیین نظرات سید هاشم بحرانی و فخر رازی درباره حقیقیت و چیستی میزان، سبکی و سنگینی اعمال در قیامت و معانی مجازی مطرح شده برای میزان بر اساس آیات و روایات بپردازد.
لزوم حضور معصوم تا آخر دنیا بر اساس آیات شهادت رسول خدا(ص) و مؤمنین در آخرت در تفاسیر معروف فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
215 - 244
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات کریمه قرآن، رسول خدا (ص) و مؤمنین در قیامت بر اعمال امت اسلامی و امم قبلی شهادت خواهند داد. اما در این مورد مسائلی مانند کیستی مؤمنین شاهد، نحوه تحمل شهادت و چگونگی آگاهی شاهد از اعمال و ادا شهادت برآن ها و ... به طوری محل اختلاف تفاسیرفریقین است که اصل مسئله در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. این نوشته با بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه و 89 نحل ، تلاشی است به هدف روشن نمودن حقیقت شهادت نبوی(ص) و مؤمنین در قیامت از دیدگاه قرآن، بدین جهت تفاسیر متعدد فریقین به خصوص تفسیر مفاتیح الغیب و روح المعانی و مجمع البیان و المیزان و غیره مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق و داده پردازی نوشته، توصیفی تحلیلی آیات بر اساس تفاسیر گفته شده است. شیوه گردآوری داده های تحقیق، کتابخانه ای است. یافته تحقیق بیانگر آن است که به رغم اختلاف نظر مفسران در برخی موارد این آیات، همه آنان بر این مسئله اشتراک نظر دارند که حضور شاهد معصوم در میان امت پیامبر(ص) تا آخر دنیا ضروری است تا با حضور دائمی خود در میان امت و نظارت براعمال آنان تحمل شهادت نموده و در قیامت براساس آن، به اعمال امت شهادت به عین دهد.
رفع تعارض آیات بقا و قطع پیوندها در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
171 - 197
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مربوط به زندگی پس از مرگ و قیامت در قرآن کریم، وضعیت پیوندها و روابط بین انسان هاست که آیاتی حاکی از انقطاع و نابودی همه ی روابط پس از مرگ است. از دلایل پررنگ این اتفاق، ترس و وحشت انسان ها از واقعه ی قیامت و مراحل بعدازآن و نیز روابط و دوستی های گناه آلود و بد سرانجام است. در آیاتی دیگر الحاق افراد به اهل و خانواده و بقای دوستی ها، در آخرت دیده می شود. با نگاه سطحی و عدم تشخیص مصادیق صحیح و بی توجهی به اطلاق و تقیید آیات، به تقابلی ظاهری برخورد می کنیم. نکته ای که در این پژوهش موردتوجه قرارگرفته است، وضعیت مؤمنین و کفار در مراحل مختلف آخرت و محور ارتباطات است که با در نظر گرفتن این دو مورد، آیات به ظاهر مختلف، در این زمینه، مختص به گروهی خاص می گردند. به طورکلی آیاتی که بیان گر قطع اسباب و نسب ها است، ارتباطاتی است که خدامحور نبوده است، اما ارتباطی که حول ایمان و تقوا باشد، در آخرت هم ماندگار می باشند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به محور و اسباب پیوندها که یا الهی اند و یا مادی و توسط خود قرآن و روایات تبیین شده اند، مصادیق آیات قطع روابط و بقای آن ها، به خوبی روشن می گردد. پرسش اصلی عبارت است از اینکه آیا ارتباطات دنیوی در آخرت به طورکلی منقطع می شود یا نه؟
نگرشی برارتباط زمین دنیوی و بهشت اخروی درآیه ۷۴ سوره زمراز منظرمفسران
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲۹
68 - 89
حوزه های تخصصی:
از مسائل مطرح درباره قیامت، تغییرات جهان مادی و از جمله زمین دنیا و رابطه آن با پهشت است. خداوند در آیه ۷۴ سوره زمر می فرماید: ،آن زمین را به میراث، به ما داد و اکنون در هر جای بهشت که بخواهیم مکان می گیریم». مفسران، ذیل این آیه، اقوال مختلفی را ذکر کرده و بیشتر ایشان معتقدند مقصود از «ارض)» در آیه. که به مومنین آرث داده می شود، زمین آخرتی است . برخی نیز استعمال لفظ «ارض) را از باب استعاره دانسته اند. بعضی از مفسران نیز با توجه به مبانی و اصل سیاق و آیات نظیر آیه مذکور، معتقدند که زمین دنیوی از بین نمی رود؛ بلکه تبدیل به زمینی دیگر می گردد که از آن، به بهشت تعبیر شده است . در این پژوهش سعی شده با شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، نظر مفسران در این زمینه، بررسی و تبیین گردد. براساس نظر برخی از معاصرین همچون علامه طباطبایی و یت له جوادی آملی، بین زمین دنیایی و بهشت. اتحاد نوعی وجود دارد و بهشت. حالت اخروی زمین دنیایی و چهره ملکوتی همین زمین است. این دیدگاه، متکی برسیاق آیات و شواهد روایی است که به نظر می رسد از دقت بیشتری برخوردار است.
بهائیت و هزاره انگاری ادیان
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴)
137 - 156
حوزه های تخصصی:
گروهی معتقدند که هر دینی، حداکثر می تواند هزار سال عمر کند و پس از آن، دین جدیدی می آید و آن را نسخ می کند. بهائیان از مهم ترین قائلان این نظریه اند. آنان برای اثبات مدعای خود، با برداشتی خاص به بعضی از آیات قرآن کریم (مانند آیه 5 سوره سجده) استناد می کنند. یکی از این استنادات، مربوط به ادعای ظهور علی محمد شیرازی، ملقب به سید باب در سال 1260ق، است. طبق ادّعای آنان در این سال، هزار سال عمر دین اسلام به پایان رسیده و با ظهور آیین بابیت، اسلام، نسخ شده است و باب نیز ظهور میرزا حسین علی نوری، ملقب به بهاءالله را بشارت داده است. در این مقاله پس از طرح شبهه، پاسخ های نقضی به آن، بیان شده و سپس ادله نقلی مورد مداقه قرار گرفته است. با کمک تفاسیر در ذیل آیات گفته شده در شبهه، نشان داده شده است که این آیات مورد تأویل نابجا قرار گرفته اند.