مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
توجه
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
162 - 179
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت موجب افت عملکرد شناختی در بیماران می شود. این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر برنامه تمرین رایانه ای شناختی بر افزایش حافظه و توجه در دانش آموزان مبتلا به دیابت انجام یافت. روش: مطالعه حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد که در آن، 18 دانش آموز مبتلا به دیابت (در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل) از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند. حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون سنجش شد. سپس دانش آموزان گروه آزمایش بصورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته با کمک نرم افزار آموزش حافظه کاری، در معرض تمرینات بهسازی حافظه و توجه قرار گرفتند. بار دیگر در مرحله پس آزمون، حافظه و توجه هردو گروه آزمایش و کنترل سنجش شد. داده ها با تحلیل کواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج، حاکی از افزایش عملکرد حافظه و توجه دانش آموزان گروه آزمایش بود و مداخله توانبخشی اعمال شده برای دانش آموزان راهنمایی و متوسطه، و بیماران با سابقه کمتر از 5 سال و بیشتر از 5 سال، به یک اندازه موثر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که تمرین رایانه ای شناختی برای افزایش عملکرد حافظه و توجه در دانش آموزان دیابتی، لازم، مفید و موثر است.
مقایسه نیم رخ حافظه و توجه در دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کاستی توجه، اختلال نافرمانی- مقابله جویانه و اختلال ارتباط (عملی) اجتماعی با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه نیم رخ حافظه و توجه دانش آموزان مبتلا به اختلال کاستی توجه بیش فعال و اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال ارتباط (عملی) اجتماعی (پراگماتیک) با دانش آموزان عادی و روش پژوهش علی- مقایسه ای است؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، چهار گروه 15 نفری (از هر گروه 15 نفر) از منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب و همتا شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از مصاحبه بالینی بر مبنای DSM-5، مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر کودکان و آزمون عملکرد پیوسته (CPT) بود و داده ها با MANOVA و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد گروه ها در میزان توجه و توانائی حافظه با یکدیگر تفاوت معناداری دارند (P
تحلیل مسیر اثر میزان استفاده از تلفن همراه بر درگیری تحصیلی دانشجویان: نقش واسطه ای توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵
72-92
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه ی یک مدل ساختاری برای نشان دادن روابط ساختاری بین میزان استفاده از تلفن همراه و درگیری تحصیلی با نقش میانجیگری توجه در دانشجویان دانشگاه بیرجند بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 95-1394 بودند. حجم کل جامعه آماری متشکل از 6637 نفر بود. نمونه ی این پژوهش 200 نفر از دانشجویان طبق حداقل حجم نمونه در مدل یابی بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه ی اعتیاد به تلفن همراه جعفرزاده (1391)، پرسشنامه درگیری اسچوفیلی و همکاران (1996) و آزمون فراخنای اعداد معکوس وکسلر بود. داده ها با تحلیل مسیر آزمون شد. یافته ها نشان داد که افزایش میزان استفاده از تلفن همراه بر دامنه ی توجه دانشجویان تأثیر منفی دارد. به عبارتی دیگر میزان توجه و درگیری تحصیلی دانشجویان با افزایش میزان استفاده از تلفن همراه کاهش پیدا می کند. این یافته ه ا ض رورت توجه جدی مس ئولین را ب ه رواج روزاف زون اس تفاده از تلف ن هم راه و پیامدهای منفی آن نشان می دهد. به نظر می رسد میزان استفاده از تلفن همراه می تواند پیش بینی کننده ی خوبی برای درگیری تحصیلی دانشجویان باشد.
اثر تمرینات شناختی و ایروبیک بر عملکرد شناختی، حرکتی و سطح فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز در مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) به عنوان یکی از عوامل مرتبط با عملکرد عصبی- عضلانی و عملکرد شناختی می باشد که با افزایش سن کاهش می یابد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرینات ایروبیک، و شناختی بر سطح تعادل پویا، توجه و سطح BDNF سرمی در مردان سالمند بود. روش کار: در تحقیق نیمه تجربی حاضر 60 مرد سالمند سالم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه تمرین ایروبیک، تمرین شناختی، ترکیبی (ایروبیک- شناختی) و کنترل تقسیم شدند. تمرینات به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شدند. از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه برای بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی استفاده شد (05/0 ≥P). نتایج: پس از دوره تمرین افزایش معنی داری در BDNF سرمی در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (001/0 ≥ P). همچنین افزایش معنی داری در نسبت پاسخ های صحیح بر کل محرک های هدف و غیر هدف و کاهش معنی داری در خطای ارتکاب، خطای حذف و زمان واکنش در گروه های مداخله نسبت به گروه های کنترل مشاهده شد (05/0 > P). همچنین بهبود معنی داری در تعادل پویا در گروه های ایروبیک و ترکیبی نسبت به گروه های کنترل (001/0 > P) و تمرین شناختی (05/0 > P)مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: تمرینات شناختی و ایروبیک با افزایش BDNF موجب بهبود توجه و عملکرد تعادل در سالمندان می شود
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در مقایسه با تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان نوجوان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 341 دانش آموز پسر ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان اسلام شهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه 45 دانش آموز 14 تا 16 ساله که بالاترین نمره را در مقیاس اختلال کاستی توجه/فزون کنشی کانرز، ایرهارد و اسپارو (1999) و کم ترین سطح سازگاری را در مقیاس سازگاری سینها و سینگ 1993 کسب کردند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه کاربندی شدند. ذهن آگاهی کابات زین (1992) و تنظیم هیجان آلن، مک هاگ و بارلو (2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته به شکل گروهی به گروه های آزمایشی آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سازگاری (89/8=F، 006/0=P)، (54/12=F، 001/0=P) و همچنین بر کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی (87/9=F، 004/0=P)، (59/16=F، 001/0=P) موثرند؛ و این تاثیرها در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آن جا که آموزش تنظیم هیجان، بر تعامل فرد با هم سال ها و اجتماع به شکل مستقیم تاثیرگذار است، و از سوی دیگر به نظر می رسد شامل مؤلفه ذهن آگاهی نیز باشد تا فرد بتواند به تنظیم هیجان خویش بپردازد، از این رو می توان آن را نسبت به آموزش ذهن آگاهی برایارتقای سطح سازگاری و کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی دانش آموزان روش موثرتری به شمار آورد.
تأثیر آموزش تصادفی و آموزش تعمدی بر درک دانش هم-آیی واژگان انگلیسی در میان زبان آموزان سطح پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقولۀ هم آیی کلمات به عنوان یکی از دشوارترین جوانب یادگیری زبان تلقی می شود و توجه بسیاری را در حوزۀ آموزش و یادگیری زبان به خود جلب کرده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تعمدی و آموزش تصادفی بر درک دانش هم آیی کلمات انگلیسی در میان زبان آموزان سطح پیشرفته است. از میان 65 دانشجوی ترم اول رشته های مهندسی، تعداد 40 دانشجوی مرد و زن از دانشگاه گلستان که در بازۀ سنی 18 تا 32 قرار داشتند، برمبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب شدند و سپس به سه گروه آموزش تعمدی (تعداد: 13)، آموزش تصادفی (تعداد: 14) و گروه شاهد (تعداد: 13) تقسیم شدند. زبان آموزان گروه آموزش تعمدی، مقولۀ هم آیی کلمات انگلیسی را به طور مستقیم و تشریحی آموزش دیدند؛ در حالی که گروه آموزش تصادفی ترکیبات هم آیی را به طور غیر مستقیم و تلویحی فرا گرفتند. پس از گذشت پنج جلسه از جلسات تدریس، زبان آموزان در پس آزمون شرکت کردند. به منظور بررسی میزان درک زبان آموزان از مقولۀ هم آیی کلمات انگلیسی، جلسات یادآوری نیز برگزار شد. پس از یک فاصلۀ زمانی دو هفته ای، پس آزمون متأخر از زبان آموزان گرفته شد و جلسات یادآوری نیز برگزار شدند تا مجدداً، درک و آگاهی آن ها از مقولۀ تدریس شده ارزیابی شود. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین روش تدریس تعمدی و تصادفی در پس آزمون و پس آزمون متأخر وجود داشته و عملکرد گروه تدریس تعمدی بهتر از گروه تصادفی بوده است. همچنین، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه آموزش تصادفی در پس آزمون و پس آزمون متأخر نسبت به شاهد وجود داشته است. امید است که یافته های حاصل از این پژوهش بتواند برای دانشجویان، مدرسان و طراحان برنامه های تحصیلی زبان انگلیسی مفید باشد. ulated Recall Session
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی بر ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder یا ADHD) یکی از اختلالات شایع روان پزشکی است که باعث آسیب تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک (Neurofeedback) و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی (Barkly parental training) بر ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD بود. مواد و روش ها: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ده هفته ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به ADHD شهر اصفهان در مقطع دبستان در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 42 نفر از بین مراجعه کنندگان به کلینیک آموزش وپرورش اصفهان به همراه مادرانشان به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی و با نسبت های مساوی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. همه کودکان با آزمون عملکرد پیوسته دیداری/شنیداری (Integrative Visual and Auditory Performance Test یا IVT) در سه مرحله، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (Repeated measures ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد در مراحل پس آزمون و پیگیری بین دو گروه آزمایش در نمرات هوشیاری دیداری (96/0≥p)، کانون توجه دیداری (76/0≥p)، زمان واکنش دیداری (87/0≥p) و ادراک دیداری (42/0≥p) تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در نمرات ابعاد توجه و ادراک دیداری مشاهده شد. نتیجه گیری: نوروفیدبک و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی تأثیر یکسانی در افزایش ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD دارند.
تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار بر کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
55 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار بر کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی دانش آموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانش آموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل انتساب شدند. کارکردهای اجرایی و توانایی های شناختی هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با ابزارهای تحقیق سنجش شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نرم افزار کامپیوتری بهسازی حافظه و توجه، نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، و نرم افزار کاگلب (کشف تغییر از مجموعه آزمون های توجه، و کشف علامت از مجموعه آزمون های ادراک) بود. برای مداخله، گروه آزمایش به صورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته (دوبار در هفته) با کمک نرم افزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها با تحلیل کواریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شدند. و نتایج، حاکی از افزایش توانایی های شناختی (توجه برای کشف تغییر و ادراک) در گروه آزمایش بود. اما، مداخله اعمال شده، کارکردهای اجرایی گروه آزمایش را افزایش نداده بود. نتیجه گیری: این مطالعه به این نتیجه رسید که مداخله و تعداد جلسات مقرر شده در این مطالعه، هرچند برای ارتقاء توانایی های شناختی مفید بود، ولی برای بهبود کارکردهای اجرایی، از توان کافی برخوردار نبود.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی افراد دچار سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
197 - 226
حوزه های تخصصی:
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سکته مغزی مجموعه ای از علایم کلینیکی است که به طور ناگهانی ایجاد می شوند و هیچ علت واضحی جز منشأ عروقی ندارند. نقص در حافظه کاری از متداول ترین پدیده ها بعد از آسیب مغزی می باشد. توجه و کارکرد اجرایی حل مسئله رابطه تنگاتنگی با حافظه کاری دارند. توانبخشی شناختی یک برنامه مداخلات شناختی است که در جهت بازسازی نقایص شناختی طراحی شده است.هدف پژوهش حاضر اثر توانبخشی شناختی را بر حافظه کاری، توجه و کارکرد اجرایی حل مسئله در افراد بزرگسال دچار سکته مغزی، مورد بررسی قرار داد. 20 بیمار به صورت مساوی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. برنامه توانبخشی، طی5 هفته و5 روزهفته و به مدت 30-40 دقیقه به صورت کامپیوتری اجرا شد. متغیر های پژوهش توسط آزمون حافظه کاری وکسلر، آزمون حافظه کاری فضایی N-back، برنامه توجه انتخابی و پراکنده، آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین قبل و بعد از برنامه توانبخشی اندازه گیری شدند. بهبود معنی داری در حافظه کاری شنیداری و دیداری و توجه انتخابی مشاهده شد. این بهبودی ممکن است در نتیجه تغییرات در سازماندهی عصبی در پاسخ به آسیب رخ دهد. برنامه توانبخشی شناختی باعث یادگرفتن مجدد اعمال ذهنی و بر اساس انعطاف پذیری مغزی باعث بهبود حافظه کاری و توجه انتخابی بیماران شده است. به نظر می رسد عدم بهبود مشاهده شده در توجه پراکنده و حل مسئله ناشی از عدم هماهنگی و پرادزش موازی در مناطق مختلف مغزی به علت بافت انفارکت شده می باشد.
ارتباط نادیده انگاری کاذب بینایی و بازنمایی با اختلال توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر، با هدف بررسی پدیده نادیده انگاری کاذب از دو جنبه بینایی و بازنمایی، و ارتباط آن با اختلال توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا طراحی شد. روش: یک گروه 30 نفری از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به صورت نمونه گیری در دسترس و یک گروه 30 نفری از افراد سالم انتخاب شدند. از چهار آزمون برای بررسی نادیده انگاری استفاده شد: آزمون تعیین نقطه وسط خط؛ آزمون تعیین عدد وسط یک زوج عددی؛ آزمون علامت زدن ستاره ها و آزمون انداختن ذهنی تاس. برای ارزیابی توجه، دو آزمون ساخت دنباله (الف و ب) و آزمون جایگزینی نماد/ارقام به کار رفتند. یافته ها : افراد بهنجار به صورت معنادار، سوگیری به سمت چپ را در دوآزمون تعیین نقطه وسط خط (نمره منفی) و تعیین عدد وسط یک زوج عددی (نمره منفی) نشان دادند، امّا این یافته در بیماران مشاهده نشد. میانگین سوگیری در آزمون تعیین نقطه وسط خط، ارتباط مثبت معنادار با زمان انجام آزمون ساخت دنباله (الف) داشت و میانگین سوگیری در آزمون تعیین عدد وسط یک زوج عددی، ارتباط مثبت معنادار با ساخت دنباله (ب)،و ارتباط منفی معنادار با آزمون جایگزینی نماد/ارقام داشت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش، حاکی از فقدان احتمالی پدیده نادیده انگاری کاذب و وجود نابهنجاری در عدم تقارن طبیعی نیم کره های مغزی در بیماران اسکیزوفرن است.
پیش بینی سطوح بهوشیاری براساس استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهشیاری را به عنوان توجه به تجربه در حال جریان و زمان حال تعریف کرده اند. این مفهوم اشاره به آگاهی و تجربه بهشیار افکار و احساسات بصورت آنی دارد. مطالعات رابطه بهشیاری با دیگر متغیرهای روانشناختی از جمله متغیرهای خودکنترلی، خودتنظیمی و استحکام من را نشان داده اند. استحکام من بیانگر عملکرد روانی فرد در ارتباط با خود و محیط است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی استحکام من در رابطه با بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. تعداد 268 دانشجو (231 پسر، 36 دختر) از طریق نمونه گیری در دسترس، در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا مقیاس استحکام من ( EES ) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه ( MAAS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف استاندارد و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که استحکام من با بهشیاری رابطه مثبت معنادار دارد. استحکام من توانست حدود 11 درصد از تغییرات بهشیاری را به صورت معناداری، به لحاظ آماری، پیش بینی کند (11/0= R 2 ، 01/0> P ) . براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که استحکام من دارای نقش پیش بینی کنندگی در بهشیاری است.
اثر سیکل قاعدگی بر انواع توجه و کارکردهای اجرایی در زنان 30-18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف این پژوهش بررسی اثر سیکل قاعدگی بر انواع توجه و کارکردهای اجرایی در زنان 30-18 سال سالم (نرمال) بود. روش کار : این پژوهش یک مطالعه بنیادی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه پیام نور تهران جنوب بودند که نمونه پژوهش شامل 41 نفر از این دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و طی سه مرحله منستروال، فولیکولار و لوتئال مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده های توجه از نرم افزار آزمون عملکرد پیوسته، آزمون استروپ، آزمون دقت متمرکز و پراکنده و برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی از نرم افزار آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین توجه پراکنده و توجه انتخابی (ابعاد زمان آزمایش و زمان واکنش) در سیکل قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت (0/05 > P )، اما در گوش بزنگی، توجه متمرکز و کارکردهای اجرایی و توجه انتخابی (ابعاد تعداد خطا، بدون پاسخ و پاسخ صحیح) تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان دهنده تأثیر نوسانات هورمونی در طول سیکل قاعدگی بر توجه و کارکردهای اجرایی می باشد.
مطالعه تاثیر تدریس گفت و شنود سقراطی بر عملکرد توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روش گفت و شنود سقراطی یکی از روش های موثر آموزش است که شواهد پژوهشی مستحکمی در حمایت از تاثیرات مثبت آن بر بهبود یادگیری و مهارت های تفکر دانش آموزان وجود دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر تدریس گفت و شنود سقراطی بر عملکرد توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی اجرا شد. روش کار: این پژوهش با اتخاذ یک رویکرد آمیخته (ترکیبی از روش آزمایشی و روش پدیدارشناسی ) اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش 24 دانش آموز پسر پایه ششم ابتدایی بودند که در گروه آزمایش (روش گفت و شنودی) و گروه کنترل (روش غیر گفت و شنودی) مشارکت داشتند. برای سنجش عملکرد توجه از آزمون شبکه های توجه و آزمون توجه پایدار و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون عملکرد تحصیلی استفاده شد. در حین اجرای آزمون شبکه های توجه، پتانسیل های وابسته به رخداد نیز ثبت گردید. مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز برای توصیف تجربه معلمان و دانش آموزان گروه آزمایش در پایان دوره آموزش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری در عملکرد توجه دانش آموزان دو گروه آزمایش و کنترل در شبکه کنترل اجرایی آزمون شبکه های توجه و مولفه حذف کلی آزمون توجه پایدار وجود داشت. همچنین، در همه مواد عملکرد تحصیلی به جزء ریاضیات تفاوت معنادار مشاهده شد. نتایج ERPs نشان داد که تاثیر دامنه تکلیف ناهمخوان در الکترود FZ و تاخیر تکلیف خنثی در الکترود CZ در مولفه P200 در نمرات پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است. اما، میان عناصر اندازه گیری شده مولفه N200 تفاوت معناداری مشاهده نشد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیز نقش روش گفت و شنود سقراطی در بهبود توجه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تایید نمود. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش از تاثیرات مثبت تدریس با روش گفت و شنود سقراطی در بهبود برخی جنبه های توجه و عملکرد تحصیلی حمایت می کند. این تاثیرات به احتمال زیاد ناشی از ماهیت پرسش گرانه فضای یادگیری گفت و شنود است که دانش آموزان را ترغیب می کند تا پیوسته فرایندهای توجه خود را مدیریت و نظارت نمایند.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر به تعداد 143 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر که ویژگی های لازم بر اساس آزمون تشخیص اختلال ریاضی ملک پور (۱۳۷۳)، آزمون وکسلر و ملاک های ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی را داشتند فهرست شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA (رازولد، میرسکی، ساراسون، برانسوم و بک، ۱۹۵۶) و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون TOVA (رازولد، و همکاران، ۱۹۵۶) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یازده جلسه 60 دقیقه ای و به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفت. داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش موجب بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۵/0˂P). با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بازداری و بهبود عملکرد توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی استفاده شود
مروری بر درمان های دارویی و روانشناختی اختلال نقص توجه-بیش فعالی بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
117-126
حوزه های تخصصی:
اختلال نقص توجه-بیش فعالی ( ADHD ) در بزرگسالی از جمله اختلالات مشکل زا در این دوران است که افراد مبتلا را تحت تاثیر قرار می دهد. بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری سه علامت اصلی آن هستند که در بزرگسالی بیش فعالی تبدیل به بی قراری می شود. مطالعه حاضر با هدف مرور درمان های دارویی و روانشاختی در درمان این اختلال در بزرگسالان انجام شد. تعداد 55 مقاله پژوهشی و مروری پس از دریافت ملاک های ورود بررسی و گزارش شدند. یافته ها نشان داد که درمان های دارویی علائم اصلی را کاهش داده و بصورت غیرمستقیم مشکلات درون و برون فردی را نیز بهبود می دهد. درمان های روان شناختی نیز در ترکیب با درمان دارویی و تمرکز بر روابط درون و برون فردی و اختلالات همبود با کاهش در علائم مختل کننده اختلال در ارتباط هستند. مطالعه حاضر نشان داد که ترکیب درمان های دارویی و روانشناختی از ضروریات دمان ADHD در بزرگسالی است.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۸ شماره ۷۹
785-796
حوزه های تخصصی:
زمینه: بهشیاری از آیین های شرقی و بخصوص بودا گرفته شده است که به عنوان توجه آگاهانه به لحظه حال و تجربیات درونی و بیرونی فرد تعریف می شود. مطالعات پژوهشی حکایت از وجود رابطه بهشیاری با سبک های دلبستگی دارند اما آیا استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری نقش واسطه ای دارد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری در دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و همبستگی است. تعداد 268 نفر دانشجو (231 مرد، 36 زن) بصورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس استحکام من (بشارت، 1395) و مقیاس توجه آگاهانه بهشیارانه (قربانی، واتسون و ویتینگتون، 2009) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/50 r= ؛ 0/01 p< )، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با بهشیاری به ترتیب رابطه منفی معنادار (0/28 r=- و 0/43 r=- ؛ 0/01 p< ) و نمره های استحکام من بالا با نمره های بهشیاری رابطه مثبت معنادار (0/34 r= ؛ 0/01 p< ) دارد. دلبستگی ایمن با استحکام من رابطه مثبت معنادار (0/24 r= ؛ 0/24 p< ) و دلبستگی ناایمن با استحکام من رابطه منفی معنادار (0/34 r=- ؛ 0/01 p< ) داشت. نتیجه گیری: این بدان معنی است با افزایش سطح بهنجاری سبک دلبستگی، استحکام من و بهشیاری نیز بالا می رود و با افزایش سطوح استحکام من در افراد میزان بهشیاری نیز بالا می رود. نتایج همچنین نشان داد که نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و بهشیاری قابل تأیید است. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت استحکام من دارای نقش واسطه ای بین سبک های دلبستگی و بهشیاری است.
بررسی نوسانات کارآمدی چرخه های شبانه روزی و هفتگی توجه در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فعالیت های شناختی انسان متاثر از زمان انجام تکالیف، چرخه های زیستی و تعامل میان آنها است. روش: پژوهش حاضر با هدف تعیین نوسانات الگوی چرخه های روزانه و هفتگی توجه دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه یازدهم علوم انسانی شهر خدابنده در اواسط سال تحصیلی 1397-1396 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو کلاس به تعداد 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، به مدت دو هفته به صورت چرخشی نوبت های صبح (8:00، 9:30 و11:00) و بعد از ظهر (13:00، 14:30 و 16:15) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تعیین نوع تیپ زمانی دانش آموزان از پرسش نامه هورن و استبرگ (1976) و برای سنجش توجه از فرم های موازی آزمون D2 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: بین کارآیی توجه دانش آموزان در ساعات های مختلف روز و هم چنین روزهای مختلف هفته تفاوت معنی دار وجود داشت. تفاوت کارآیی توجه بین تیپ های زمانی صبحگاهی، میانی و عصرگاهی معنی دار نبود. بین کارآیی توجه دانش آموزان بر حسب تیپ های زمانی در ساعات مختلف روز تفاوت معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به متفاوت بودن کارآیی توجه دانش آموزان از نظر ریتم های شبانه روزی و هفتگی ضروری است که این یافته ها در فرایند یاددهی و یادگیری در محیط های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی سطوح بهشیاری براساس سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی یکی از سازه های روانشناختی است که تحت تاثیر ارتباط اولیه مراقب-کودک شکل می گیرد. انواع سبک های دلبستگی برحسب نوع تعاملی که کودک با مراقب داشته است دیگر ویژگی های روانشناختی را تحت تاثیر قرار می دهد. بهشیاری که به صورت توجه به زمان حال و آگاهی از حالت های درون فردی و برون فردی تعریف شده است از جمله این ویژگی ها است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی سطوح بهشیاری براساس سبک های دلبستگی بود. تعداد 268 نفر (231 پسر، 36 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به صورت نمونه گیری در دسترس از رشته های مختلف تحصیلی در این پژوهش انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال ( AAI ) و توجه آگاهانه بهشیارانه ( MAAS ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که دلبستگی ایمن با بهشیاری همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی ناایمن (اجتنابی/دوسوگرا) با بهشیاری همبستگی منفی معنادار داشتند. تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا توانستند به طور معناداری بهشیاری را پیش بینی کنند، درحالی که سبک دلبستگی اجتنابی نتوانست بهشیاری را پیش بینی کند. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا می تواند بهشیاری را پیش بینی کنند.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونه گیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمون های نرم افزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توان بخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقه ای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار -SPSS 22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون نشان داد. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توان بخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و می توان از آن به عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله این گونه بیماران سود جست.
بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر مهارت های توجه و تصمیم گیری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر مهارت های توجه و تصمیم گیری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالیADHD بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات تجربی مداخله ای بود که به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای نارسایی توجه بیش فعالی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش شهرستان گنبد بودند که از میان آن ها ۴۸ نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و مداخله درمان موسیقیایی در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه ۹۰ دقیقه اجرا گردید. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات آزمون توجه روزمره کودکان و تکلیف راهبردهای تصمیم گیری گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها برحسب روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت گرفت که اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد که موسیقی درمانی بر مهارت توجه اثربخش بود (p< 0/01) همچنین موسیقی و موسیقی درمانی بر مهارت تصمیم گیری مؤثر است ( p< 0/01 ). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که موسیقی درمانی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی ممکن است باعث بهبود عملکرد توجه و تصمیم گیری گردد لذا به متولیان امر، اعم از مراکز آموزشی خصوصی و عمومی (آموزش وپرورش ) توصیه می گردد جهت بهبود مهارت های توجه و تصمیم گیری دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از موسیقی درمانی استفاده کنند.