مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
توجه
حوزه های تخصصی:
اهداف: نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های اصلی اسکیزوفرنی شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توا ن بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی درمان توا ن بخشی شناختی بر توجه و حافظه فعال در دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری اسکیزوفرنی انتخاب شدند و براساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توا ن بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توا ن بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه ، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری (P≤ 0/05) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار (P≤ 0/05) مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت درمان توا ن بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، از نظر میزان اثربخشی توا ن بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و از نظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد
بررسی اثربخشی بازی های نمادی بر توجه و تمرکز درس فارسی دانش آموزان اول ابتدائی شهرستان بروجن
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
183 - 199
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی های نمادی بر میزان توجه و تمرکز دانش آموزان پایه اول ابتدائی شهرستان بروجن در درس فارسی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه اول ابتدائی در سال تحصیلی 1400-1399 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین آنها تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع آوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه ی توجه روزانه و آزمون عملکرد پیوسته انجام گرفته و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها گویای این است که اختلاف نمره توجه و ابعاد آن در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است (sig=0.00<0.05). همچنین اختلاف تمرکز کودکانی که در گروه آزمایش قرار داشتند و در جلسات بازی نمادی شرکت کردند، نسبت به دانش آموزان گروه کنترل، معنادار می باشد (sig=0.00<0.05). با توجه به نتایج، می توان گفت بازی نمادی بر میزان تمرکز و توجه دانش آموزان اول ابتدایی اثر می گذارد.
تبیین انعطاف پذیری نورونی از نگرۀ تجویز قرآن به مناسک عبادی و بازتاب آن در اشتدادپذیری ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
151 - 175
حوزه های تخصصی:
برخلاف خوانش سنتی از نظریه تکامل که نگره ای پایین به بالا دارد و کنش های انسانی از جمله باورمندی دینی را مقهور علیت ژنی و مم ها معرفی می کند، خوانش نوین نگره ای بالا به پایین دارد و سازوکارهایی را ارائه می کند که طی آن چگونگی بروز ژن ها از بالاترین سطوح زیستی کنترل می شود. انعطاف پذیری نورونی[1] از جمله این سازوکارهاست. مسئله این پژوهش واکاوی و تبیین مؤلفه های اشتدادپذیری ایمانِ اختیاری در چارچوب مفهومی ِنوروبیولوژیک و مقایسه آن با مؤلفه های مناسک عبادی، به ویژه نماز، مطابق آموزه های قرآنی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به صورت مقایسه ای صورت گرفته است و یافته های تحقیق نشان می دهد وجود سه مؤلفه همپوشان در مناسک دینی توصیه شده قرآنی و یادگیری در دانش اعصاب، یعنی تکرار، توجه و هیجان، به انعطاف پذیری نورونی و اشتداد ایمان فرد منجر می شود. این مهم توجیه کننده علیت ذهنی و مقوّم سطحی از اختیارگرایی در ایمان است.
اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی بر حافظه کاری دیداری - شنیداری و توجه در دانش آموزان پسر با اختلال نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نارسانویسی، یکی از مشکلات عصب روانشناختی است که منجر به افت تحصیل، اختلال در یادگیری و همچنین مشکلات روانشناختی در دانش آموزان می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی بر حافظه کاری دیداری- شنیداری و توجه در دانش آموزان نارسانویس دوره ابتدایی انجام شده است . روش: در این مطالعه از روش آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 دانش آموز ( 7 -12 ساله) مبتلا به نارسانویسی که به وسیله روانشناس و روانپزشک تأیید شده و سپس با مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های تشخیصی DSM -V مبتلا به نارسانویسی تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند. سپس این تعداد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. آن گاه قبل و بعد از درمان به وسیله آزمون ان بک، آزمون نقص توجه کانرز و آزمون دیکته محقق ساخته ارزیابی شدند. گروه مداخله 15 جلسه به صورت یک روز در میان با شدت 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه در ناحیه DLPFC تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش به کمک شاخص های مرکزی، میانگین و انحراف معیار و به کارگیری واریانس و همچنین با تحلیل کوواریانس نشان داد که میان ویژگی های کودکانی که تحت درمان تحریک الکتریکی مغزی ( tDCS ) و کودکان گروه گواه تفاوت معناداری در حافظه کاری دیداری-شنیداری و توجه وجود دارد (05/0 p ≤ ) . نتیجه گیری: تحریک آنُدی ناحیه پیش پیشانی خلفی- جانبی موجب بهبود توجه و حافظه کاری دیداری- شنیداری در عملکرد دیکته دانش آموزان نارسانویس شد.
بررسی فلسفه و اندیشه های تربیتی برنارد استیگلر؛ از ذاتِ فناورانه انسان تا پرولتاریای نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی و تحلیل اندیشه های فلسفی و تربیتی برنارد استیگلر، فیلسوف معاصر فناوری است. استیگلر با استناد به یافته های لری گوران، انسان شناس فرانسوی، مدعی است که تکامل انسان از طریق ابزار و فناوری صورت گرفته است. او معتقد است مغز انسان به واسطه استفاده از ابزار تکامل یافته و به شکل امروزی درآمده است. ازنظر استیگلر، فناوری ها به صورت یادسپاری «اپی فیلوژنتیک» به نسل های بعدی منتقل شده و زمینه تکامل و پیشرفت انسان را فراهم می کنند. از نظر استیگلر، فناوری های دیجیتال به خاطر تضعیف مهارت های زندگی، نوعی «پرولتاریا» ایجاد می کنند. استیگلر معتقد است فناوری های دیجیتال، «توجه» جوانان و نوجوانان را دچار تخریب می کنند و در مغز آنان و نوع تفکر آن ها نیز تغییراتی ایجاد می کنند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است که توجه به فناوری در مورد مبانی انسان شناختی تربیت می تواند حائز اهمیت باشد. بیش توجهی می تواند در آموزش مجازی که امروزه با آن سروکار داریم اتفاق بیفتد. با توجه به اندیشه های استیگلر می توان پرولتاریاسازی در تعلیم و تربیت امروزی به ویژه درآموزش تجاری را مشاهده کرد. با نظر به تخریب توجه در دنیای امروز، لازم است مهارت های لازم در مورد چگونگی مدیریت و کنترل «توجه» در تعلیم و تربیت مورد تأمل قرار گیرد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش توجه و کنترل پرخاشگری در هنرجویان موسیقی 7 تا 12(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
77 - 86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش توجه و کنترل پرخاشگری در هنرجویان موسیقی 7 تا 12 سال آموزشگاه های موسیقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان هنرجوی موسیقی در آموزشگاه موسیقی خانه هنر شهر تهران در زمستان 1399 و بهار 1400 بود. از این جامعه تعداد 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان واحدی و همکاران (1387) و آزمون توجه مانلی و همکاران (2001) بود. گروه آزمایش هشت جلسه مداخله ذهن آگاهی طبق پروتکل ارائه شده توسط بایر (2006) را دریافت کردند ولی گروه کنترل هیج مداخله روان شناختی دریافت نکردند. علاوه بر شاخص های توصیفی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود توجه (توجه پایدار، توجه انتخابی و کنترل توجه) و کاهش پرخاشگری (کلامی - تهاجمی، فیزیکی – تهاجمی، رابطه ای و خشم تکانشی) کودکان هنرجوی موسقی اثربخشی معناداری دارد (05/0>P). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که استفاده از ذهن آگاهی به عنوان یک درمان روان شناختی جهت بهبود توجه و کاهش پرخاشگری در کودکان هنرجوی موسقی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
مقایسه عملکرد حافظه و توجه در افراد وابسته به کراک هروئینی، تریاک و افراد عادی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119 - 138
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اعتیاد به مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلاتی است که اکثر کشورهای جهان به نوعی با آن درگیر هستند. کراک هروئینی دارای اثرات کوتاه و بلند مدت شدیدی بر هیجان، شناخت و رفتار می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد حافظه و توجه در افراد وابسته به کراک هروئینی، تریاک و افراد عادی بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر به تفکیک شامل سوء مصرف تریاک، کراک هروئینی و افراد عادی بود. دو گروه سوء مصرف کننده از بین مراجعین به کلینیک های ترک اعتیاد شهر شاهرود انتخاب شدند. همچنین گروه افراد عادی تعداد 30 نفر بدون داشتن سابقه مصرف مواد مخدر از بین همراهان بیماران مراجعه کننده به این دو کلینیک با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه وکسلر و مجموعه آزمون های شناختی با استفاده از نرم افزار کاگ لب بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس چند متغیره تحلیل شد.
یافته ها: در رابطه با حافظه تفاوت معناداری بین گروه عادی و گروه های وابسته به تریاک و کراک هروئینی وجود دارد. در رابطه با توجه تقسیم شده تفاوت بین گروه عادی و وابسته به کراک و گروه وابسته به تریاک و گروه وابسته به کراک هروئینی معنادار می باشد، در رابطه با توجه متمرکز با سرعت پردازش بالا و سرعت پردازش پایین، تفاوت معناداری بین گروه عادی و گروه های وابسته به تریاک و کراک هروئینی وجود دارد
نتیجه گیری: قطعه پیش پیشانی مغز که مسئول کنترل و پردازش محرک ها می باشد در اثر سوء مصرف کراک هروئینی بیشترین آسیب ها را در تکالیفی نشان می دهد که مستلزم پردازش سریع و یا پردازش تاخیری به منظور ذخیره سازی محرک می باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران بعدی به بررسی آسیب شناختی و فیزیولوژیک سوء مصرف با استفاده از روش های پیشرفته تصویر برداری و ارزیابی عملکردی مغز بپردازند.
تأثیر یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر برخی شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی - حرکتی در کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
155 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر برخی شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی_ حرکتی در کودکان پرخاشگر بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از حیث شیوه علی و مقایسه ای بود. 20 کودک پرخاشگر 4 تا 6 ساله ( به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند)، شرکت کنندگان به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و به تصادف در هر گروه 10 نفر گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون عصب‐ روانشناختی کانرز، پرسشنامه پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی، مقیاس اضطراب کودک اسسپنس برای والدین بود. پروتکل به مدت شانزده هفته و هر هفته دو جلسه دو ساعتی انجام پذیرفت. پس از مداخله دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مقایسه شد. یافته های پژوهش نشان داد یک دوره برنامه تمرینی اسب درمانی بر شاخص های روانشناختی و عملکرد حسی- حرکتی کودکان پرخاشگر تاثیر دارد (01/0 P <) . استفاده از پروتکل اسب درمانی بر بهبود روند درمان پرخاشگری و عوامل روانی همراه با آن از قبیل اختلال توجه و اضطراب مؤثر است (05/0 P >). بر مبنای این یافته، سطح توجه نیز پس از دوره درمان بهبود را نشان می دهد. به نظر می رسد اسب درمانی می تواند باعث بهبود توجه و کاهش پرخاشگری در کودکان شود، توصیه می شود روان درمانگران از این تمرینات در کنار سایر مداخات درمانی کودکان، جهت بهبود توجه و کاهش پرخاشگری استفاده نمایند.
نقش توجه در تحقق ادراک حسی از منظر حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
1 - 26
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مقایسه و تطبیق، به تحلیل نقش مؤلفه «توجه» در ادراک حسی از منظر ملاصدرا می پردازد. ملاصدرا در باب ادراک حسی تقریرهای گوناگونی دارد. در همه این تقریرها نقش توجه به عنوان ویژگی اساسی نفس انکارناپذیر است. این نقش گویای ویژگی فعال نفس در ادراک حسی و سایر فرایندهای نفسانی است که بر اساس مبانی خاص ملاصدرا درباره نفس و حقیقت ملکوتی آن استوار است. نظریه ملاصدرا را درباره توجه می توان بر دو اساس تبیین نمود. الف) نظریه تعدد قوای نفس و ب) نظریه وحدت قوا و اعتقاد به مراتب نفس. بر اساس دیدگاه نخست که به دیدگاه مشائیان نزدیک تر است، توجه به منزله نوعی صافی محدود کننده و گلوگاه عمل نموده و در فرایند ادراک و تجرید از ورود بسیاری از داده ها از یک مرحله به مرحله بعد جلوگیری می کند. بر اساس دیدگاه دوم که بر پایه مبانی خاص حکمت صدرایی استوار است نفس بر طبق درجه قوت خود از منبع توجه برای اعمال خاص خود استفاده می کند. در این تبیین توجه همانند منبع نوری است که گاه بی اختیار و گاه به اراده نفس بر اموری بازتاب یافته و آن ها را روشن و برای نفس حاضر و معلوم می سازد. دامنه این بازتاب و گستردگی و ژرفای آن به قدرت و توان نفس و مرتبه آن بستگی دارد. مدل توجه از منظر ملاصدرا با مدل های ارائه شده در نظریات جدید روان شناسان شباهت ها و تفاوت هایی دارد و امتیاز آن این است که توجه را در همه فرایندهای درون آدمی نشان می دهد.
بررسی تأثیر عناصر دیداری بر توجه دانشجویان با سبک یادگیری دیداری در کلاس های مجازی (یک مطالعه ردیابی چشمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷
123 - 137
توجه به محرک های آموزشی اولین گام در فرایند ادراک و یادگیری است. پژوهش های متعددی در زمینه سبک های یادگیری و ترجیحات یادگیری شده است؛ اما پژوهش اندکی در زمینه توجه یادگیرندگان با استفاده از ابزارهای جدید علوم اعصاب شناختی مانند دستگاه ردیابی چشم شده است. هدف پژوهش پژوهش حاضر بررسی تأثیر عناصر دیداری بر توجه دانشجویان با سبک یادگیری دیداری در کلاس-های مجازی با استفاده از دستگاه ردیابی چشم است. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شبه آزمایشی، تک آزمودنی با طرح A-B-A استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه سبک یادگیری فلدر و سلومون و دستگاه ردیابی چشمی بود. ابتدا مشارکت کننده با سبک دیداری غالب شناسایی شد؛ سپس با رعایت اصول اخلاقی مشارکت کننده در هر مرحله طی 8 جلسه درکلاس مجازی تحت آموزش قرار گرفت و میزان خیرگی مشارکت کننده به نقاط مختلف دیداری و متنی با دستگاه ردیابی چشمی ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل اندازه گیری تکراری و تحلیل نمودار دیداری و نقشه حرارتی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، که با افزوده شدن عناصر دیداری اعم از دوربین مدرس به بخش محتوایی، توجه یادگیرنده به تمام صفحه افزایش می یابد F(2,14)=5.087,p= 0.022. بر اساس یافته پژوهش حاضر ضروری است در تحلیل اصل تصویر از مجموعه اصول یادگیری چندرسانه ای به متحرک بودن تصویر مدرس و تفاوت های فردی یادگیرندگان مانند سبک های یادگیری آنان توجه شود.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۱۸۵-۱۷۷
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با اندازه گیری مکرر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در شهر کرمانشاه بودند. جهت انتخاب حجم نمونه از بین دانش آموزانی که تشخیص اختلال یادگیری خاص دریافت کردند، 40 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی و با همتا سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار سنجش شامل مقیاس توجه بود. گروه آزمایش پروتکل برنامه توان بخشی شناختی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. مقایسه بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها حاکی از آن بود که برنامه توان بخشی شناختی بر بهبود توجه در نمرات پس آزمون تأثیر معنی دار داشته است. نتیجه ای که می توان بر مبنای یافته ها گرفت این است که استفاده از برنامه توان بخشی شناختی می تواند در درمان توجه دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خاص مؤثر واقع شود.
بررسی تاثیر پیش فرض، در هرمنوتیک گادامر و ارزیابی آن بر اساس مؤلفه، هشیاری، در روان شناختی
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ مندی و نیز در محاصره پیش فرض ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل ناپذیری پیش فرض ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند.
اثربخشی مداخله حافظه فعال بر بازداری رفتار و حافظه فعال دیداری در کودکان مبتلا به علائم اختلال نارسایی توجه/تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله حافظه فعال بر بازداری رفتار و حافظه فعال دیداری کودکان مبتلا به علائم اختلال نارسایی توجه/تکانشگری در شهرستان سلسله انجام گردید. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 12-8 ساله مدارس ابتدایی شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1400-1401 است. دراین پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 34 نفر از دانش آموزان 8 الی 12 ساله مقطع ابتدایی با ملاک های ورود و خروج به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه 17 نفری قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته در جلسات 50 دقیقه ای مداخله حافظه فعال کاپیتان لاگ شرکت کردند. لازم به ذکر است هر دو گروه آزمایش و گواه پیش از آغاز جلسات مداخله و پس از اتمام جلسات به خرده مقیاس های بازداری رفتار و حافظه فعال دیداری ابزار مجموعه آزمون عصب روانشناختی کمبریج (کن تب، فرای و همکاران، 1996) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون در متغیر های حافظه فعال و بازداری رفتار بین میانگین پس آزمون در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 P< ). بر مبنای یافته های حاصل می توان گفت مداخله حافظه فعال در ارتقای بازداری رفتار و حافظه فعال دیداری کودکان موثر بود.
تاثیر دشواری تکلیف شناختی و صدای گفتاری بر نوسان قامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات بسیاری برای بررسی تعامل بین قامت و نیازهای شناختی انجام گرفته، اما همچنان اثر تکلیف شناختی بر کنترل قامت به روشنی مشخص نشده است. از عوامل مهم ایجاد نتایج متناقض دشواری تکلیف شناختی و همچنین صدای گفتاری (پاسخ کلامی همزمان به تکلیف شناختی) است که به درستی بررسی نشده است. این تحقیق با هدف بررسی تعامل اثر دشواری تکلیف شناختی و صدای گفتاری بر کنترل قامت انجام گرفت. روش پژوهش: 20 داوطلب جوان سالم (میانگین سنی3/2±22 سال)، برای اجرای 4 شرایط آزمایشی تصادفی روی صفحه نیرو ایستادند. شرایط شامل ترکیب دو سطح دشواری تکلیف شناختی (آسان و دشوار) و پاسخ کلامی (پایانی وهمزمان) بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس دوراهه با سطح معناداری0/05>P ،افزایش قابل توجهی را در پراکندگی مرکز فشار در شرایط پاسخ کلامی همزمان به تکلیف شناختی دشوار نسبت شرایط پاسخ کلامی پایانی نشان داد (0/05>P).همچنین مساحت بیضی مرکز فشار در شرایط تکلیف شناختی دشوار نسبت به تکلیف شناختی آسان در صورت پاسخ کلامی پایانی کاهش یافت، اما در پاسخ کلامی همزمان افزایش یافت (0/05>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد که تکلیف شناختی دشوار به سهم بزرگتری از ظرفیت توجه نیاز دارد و به دور کردن توجه از تکلیف قامتی منجر می شود. بنابراین پردازش خودکار اجازه دارد تا قامت را از طریق فرایندهای غیرهشیار، سریع و بازتابی به صورت کارآمدتری تنظیم کند. همچنین صدای گفتاری به افزایش نوسان قامت منجر شده و مانع از اثر مثبت تکلیف شناختی می شود. در نتیجه در طراحی مداخلات مناسب، توجه به اثرات تعاملی دشواری تکلیف شناختی و صدای گفتاری ضروری به نظر می رسد.
بررسی رابطه عوامل درونی (توجه ، معناداری و خودکارآمدی تحصیلی) با انگیزش تحصیلی دانشجویان به منظور ارائه یک مدل پیش بین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
117 - 140
حوزه های تخصصی:
در ادبیات آموزش، انگیزه پیش شرط یادگیری محسوب می شود. افزایش کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مستلزم ارتقاء انگیزه تحصیلی آنهاست. عوامل درونی و بیرونی متعددی بر انگیزه تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارند. شناخت این عوامل به ما کمک می کند تا بتوانیم انگیزه تحصیلی دانشجویان را در دانشگاه ها ارتقاء بخشیم. این مقاله به بررسی رابطه عوامل درونی توجه، معناداری (ارتباط مطالب با زندگی شخصی) و خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانشجویان پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه های آزاد شهر تهران تشکیل داده اند. روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده و حجم آن 400 نفر بوده است. در این پژوهش از پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران(1992) و پرسشنامه های محقق ساخته توجه ، معناداری شخصی و احساس خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که هر سه متغیر، اثر معناداری بر انگیزش تحصیلی دارند. مجموع این متغیرها، 37.7 درصد از تغییرات انگیزش تحصیلی را تبیین می کنند. متغیر توجه، مجموعاً با اثر مستقیم و غیر مستقیم 409. ، متغیر معناداری (ارتباط مطالب با زندگی شخصی) با اثر مستقیم 399. ، و متغیر خودکارآمدی تحصیلی با اثر غیر مستقیم 361. ، بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارند.
بررسی تأثیر نوروفیدبک در افزایش عملکرد هوشی و توجه کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر نوروفیدبک در افزایش عملکرد هوشی و توجه کودکان مبتلابه نارساخوانی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر نارساخوان مراجعه کننده به مرکز ویژه ناتوانی های یادگیری در شهرستان اردبیل در سال 1389 تشکیل می داد که تعداد 31 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها انتخاب شدند. ماهیت موضوع و اهداف مطالعه ایجاب می کرد که از روش آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه پلاسیبو استفاده شود. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل دستگاه نوروفیدبک (NFT)، مقیاس ارزیابی ADHD وندربیلت (فرم والدین)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT)، آزمون اختلال در خواندن، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان و پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نتایج تحلیل واریانسچندمتغیرهبهبودیمعنی داریرادر آزمون هوشی وکسلر درپس آزمون و پیگیری دوماهه در گروه نوروفیدبک واقعی در مقایسه با گروه نوروفیدبک کاذب نشانداد. همچنین نتایج نشان دهنده بهبودیمعنی داریدر زیر مقیاس های آزمون عملکرد پیوسته یعنی پاسخ های صحیح، خطای حذف و خطای ارائه درپس آزمون و پیگیری دوماهه در گروه نوروفیدبک واقعی در مقایسه با گروه نوروفیدبک کاذببود. نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی نوروفیدبک و پایداری آن به عنوان یک شیوه اثربخش در کاهش مشکلات توجه و افزایش عملکرد هوشی دانش آموزان مبتلابه نارساخوانی در مقایسه با گروه پلاسیبو است.
اثربخشی آموزش والدگری به مادران دارای کودک با ناتوانی هوشی بر افزایش کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری و حافظه فعال) و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با کم توانی ذهنی در محیط مدرسه و خانه از سازگاری کمتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند و مشکلات رفتاریشان در مقایسه با کودکان عادی بیشتر است. همچنین، این کودکان نقایصی در کارکردهای اجرایی از جمله توجه، بازداری و حافظه کاری دارند که بر عملکرد شناختی، رفتاری و تحصیلی شان اثر منفی گذاشته است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش والدگری به مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی بر افزایش کارکردهای اجرایی )توجه، بازداری و حافظه کاری( و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشیی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری مطالعه شامل مادران کودکان با کم توانی ذهنی مدارس استثنایی شهر شیراز در سال ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بود. ۲۰ نفر از مادران واجد شرایط با شیوه ی نمونه گیری هدفمند مشخص شدند. از مقیاس مشکلات رفتاری راتر ) ۱۹۶۷ ( و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران ) ۲۰۰۰ ( در این پژوهش به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و با استفاده از انتصاب تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه ) 15 نفر برای هر گروه( قرار گرفتند. گروه آزمایشی ۱۱ جلسه آموزش والدگری را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss 21 استفاده شد و از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ۰۵ / ۰ از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش والدگری، توجه، بازداری و حافظه کاری این کودکان را افزایش داد p>0/001 ( (. همچنین، آموزش والدگری، مشکلات رفتاری و ابعاد پرخاشگری، افسردگی و اضطراب، ناسازگای اجتماعی، رفتارهای ضد اجتماعی و کمبود توجه کودکان با کم توانی ذهنی را کاهش داد ( 0/001 >p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی در گروهی از مادران که آموزش والدگری را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروهی که هیچ آموزشی را دریافت نکرده بودند، کاهش یافته و کارکردهای اجرایی این دانش آموزان نیز بهبود یافته بود.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
25 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از بین کودکان 12-7 ساله که بر اساس ملاکهایDSM-5 ، تشخیص اختلال کاستی توجه- بیش فعالی گرفته بودند، 30 کودک به صورت هدفمند از مراکز مشاوره تبریز در سال 1398 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، CSI-4، آزمون هوش ریون کودکان، IVA ، برنامه کاپیتان لاگ و بسته درمان ذهن- بدن ابزارهای این مطالعه بودند. پس از انتخاب نمونه و جای دهی تصادفی افراد در گروه های آزمایشی، آزمون IVA به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و یکی از گروه ها، آموزش شناختی و گروه دیگر درمان ذهن- بدن را دریافت کردند. به منظور بررسی اثربخشی روش های مداخله ای، پس آزمون (IVA) اجرا شده و داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18، آزمون های تحلیل توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که دو روش آموزشی- درمانی اثرات متفاوت و معنی داری بر بهبود انواع توجه (به جز توجه متناوب) دارند چراکه F محاسبه شده (37/7) در سطح 05/0 ≥ Pمعنادار بود. همچنین تحلیل ها نشان دادند که تفاوت دو روش آموزشی- درمانی قادر است 76% از واریانس متغیر وابسته (76/0 = E2) را با توان کامل (99/0) تبیین کند.
اثربخشی پسخوراند عصبی بر افزایش تمرکز کودکان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی کاستی توجه یک اختلال رفتاری و عصبی رشدی شایع در دوران کودکی است. یکی از شیوه های جدید برای درمان و بهبود این اختلال، پسخوراند عصبی است. پسخوراند عصبی از جمله روش های عصب روان شناختی آموزشی و درمانی است؛ پسخوراند عصبی با استفاده از داده های به دست آمده از بازخورد بینایی یا شنوایی اطلاعات ثبت شده الکتروانسفالوگرافی از ویژگی های امواج مغزی، فرد را قادر می سازد تا فعالیت های قشر مغز خود را تغییر دهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی در افزایش توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی شهر تهران بود. نمونه این پژوهش شامل ۲۰ کودک دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه بودند که از مدارس منطقه ۶ تهران به صورت نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. درمان پسخوراند عصبی به مدت ۲۰ جلسه ۴۰ دقیقه ای به صورت دو بار در هفته و به صورت فردی اجرا شد. توجه و تمرکز مشارکت کننده ها با آزمون توجه انتخابی، تمرکز و تلاشمندی D۲ (روندا، ۲۰۰۵) سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری T وابسته و با کمک نرم افزار SPSS-۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون T وابسته نشان داد که تأثیر مداخله پسخوراند عصبی بر شرکت کنندگان گروه آزمایشی برای متغیر توجه و تمرکز معنادار بوده است (۰/۰۵). بدین معنی که میزان نمرات توجه و تمرکز شرکت کنندگان افزایش یافته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پسخوراند عصبی در افزایش توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه تأثیرگذار است. درمانگران می توانند از این روش در بهبود توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال بیش فعالی کاستی توجه استفاده کنند.
مشکلات شناختی سالمندان ایرانی مبتلا به نقص شناختی خفیف: مطالعه ای کیفی در راستای تدوین بسته توانمندسازی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساخت بسته های توان بخشی شناختی جز با شناخت دقیق مشکلات شناختی سالمندان میسر نیست. در پژوهش حاضر، با به کارگیری یک روش پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات شناختی سالمندان ایرانی مبتلا به نقص شناختی خفیف (MCI) مدنظر قرار گرفت. روش کار: نوع پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضامین بود. جامعه هدف شامل تمامی سالمندان ایرانی مبتلا به MCI بود. تعداد 14 مشارکت کننده سالمند با تشخیص MCI، 7 فرد آگاه از وضعیت افراد سالمند (افراد مطلع) و 5 فرد متخصص آشنا به امور مراقبتی از سالمندان، جمعاً به تعداد 26 نفر، به عنوان اعضای نمونه در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. این افراد به شکل هدفمند انتخاب شدند و مبنای کفایت حجم نمونه نیز اصل اشباع داده ها بود. یافته ها: نتایج نشان داد سالمندان ایرانی مبتلا بهMCI در حیطه شناختی با دو نوع کلی مشکلات دست وپنجه نرم می کنند: مشکلات شناختی اصلی و مشکلات جانبی. مشکلات اصلی شامل مضامین مشکلات حافظه (عمدتاً از نوع حافظه رویدادی)، توجه (شامل مشکلات تغییر توجه، توجه گزینشی، حفظ توجه و توجه پراکنده)، کارکردهای اجرایی (شامل مشکلات حافظه کاری، مشکلات در کنترل بازداری و مشکلات در حیطه انعطاف پذیری شناختی) و مضمون مشکلات زبانی (عمدتاً از نوع یافتن کلمات) بود. در کنار مشکلات اصلی، مشکلات دیگری تحت عنوان مضمون خلق مضطرب نیز از داده ها استخراج گردید. نتیجه گیری: فهم عمیق از نوع مشکلات شناختی که سالمندان ایرانی مبتلا به MCI واقعاً با آن روبه رو هستند، در کنار اهمیت توجه به وضعیت خلقی سالمندان که عملکرد شناختی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد، یافته هایی است که می تواند پژوهشگران ایرانی را در ساخت بسته های توانمندسازی شناختی مؤثرتر برای سالمندان یاری رساند.