مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
کنترل عواطف
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر در مقطع متوسطه دوره دوم در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهشی شامل 30 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (سلیمانی نسب و همکاران، 1397)، مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) و پرسشنامه خودتنظیم گری بوفارد (بوفارد و همکاران، 1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر معناداری بر بهبود خودتنظیم گری (01/0 P< ، 11/23= F ) و کنترل عواطف (01/0 P< ، 94/18= F ) در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک مداخله موثر به منظور بهبود خودتنظیمی و کنترل عواطف در نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی فاکتورها و علل افت تحصیلی دانش آموزان و نظریات مختلف در راستای مهارت های ارتباطی معلمان با دانش آموز
حوزه های تخصصی:
ورود به مدرسه نقطه آغازی برای حرکت مداوم در مسیر آموزش است اما در بین راه عواملی موجب کند شدن حرکت دانش آموزان در مسیر تحصیل یا ترک تحصیل آنها می شود.این مسئله هر سال مقدار زیادی از منابع مالی انسانی را به هدر می دهد و آثار مخرب و جبران ناپذیر در حیات فردی و اجتماعی فرد بر جای می گذارد. آموزش و پرورش به عنوان پایه هر توسعه و مخصوصاً آموزش و تربیت نیروی انسانی از جایگاه والایی برخوردار است و اولین مساله ای که معمولاً در خصوص نیروی انسانی ذهن هر انسانی را به خود مشغول می کند، بحث «مهارت های ارتباطی» است. ضرورت بررسی این موضوع به قدری اهمیت دارد که مقدمه ی هر نوع آموزش و پرورش خلاق بر پایه ی همین روابط استوار است و آموزش بدون ایجاد رابطه معنایی نخواهد داشت.معلمان در همان آغاز کار خود پی می برند که نحوه ی ارتباط با دانش آموزان بسیار اهمیت دارد.دانش آموز قبل از آن که معلم را به عنوان یک متخصص و صاحب نظر قلمداد کند به میزان مهارت و توانایی معلم در برقراری یک ارتباط مطلوب اهمیت می دهد. در این راستا باید توجه داشت افزایش مهارتهای ارتباطی معلمان منجر به کاهش افت تحصیلی دانش آموزان خواهد شد و یک رابطه معکوس بین آنها وجود دارد. در بین مؤلفه های مهارتهای ارتباطی، مهارت قاطعیت معلمان بیشترین تأثیر و کنترل عواطف کمترین تأثیر را در کاهش افت تحصیلی دارد.
تاثیر برنامه آموزش جایگزین پرخاشگری بر کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش جایگزین پرخاشگری بر کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. بدین منظور در یک طرح پژوهشی نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه از بین نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان، قبل از شروع مداخله پرسشنامه کنترل عواطف را تکمیل نمودند. سپس گروه آزمایشی تحت 10 جلسه 90 الی 120 دقیقه ای آموزش جایگزین پرخاشگری قرار گرفت و گروه کنترل، آموزشی را دریافت نکرد. بعد از اتمام جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد، مجدداً هر دو گروه پرسشنامه کنترل عواطف را تکمیل نمودند. بررسی تحلیل واریانس مختلط نشان داد که در خصوص نمره های کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن (خشم، خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت) در نوجوانان بزهکار، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی و روش های آموزشی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با روش های آموزشی، تفاوت معناداری قابل مشاهده است. مطابق نتایج بدست آمده نمرات کنترل عواطف و خرده مقیاس های آن در شرکت کنندگان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل و در طول مراحل مطالعه کاهش معناداری را نشان می دهد. با توجه به یافته های مطالعه می توان از روش آموزشی مورد استفاده در این مطالعه برای افزایش کنترل عواطف در نوجوانان بزهکار و پیشگیری از وقوع رفتارهای پرخاشگرانه در آن ها استفاده نمود.
مقایسه معنای زندگی و کنترل عواطف در بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس و مرگ به دلایل زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
146 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه معنای زندگی و کنترل عواطف در بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس -19 و مرگ و میر به دلایل زیستی صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر علی _ مقایسه ای و به لحاظ گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس-19 و مرگ و میر به دلایل زیستی با دامنه سنی 20 الی 50 سال ساکن در شهر تهران سال 400-1399 بود که طی 3 الی 6 ماه اخیر یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 فرد سوگوار ناشی از مرگ شخص یا اشخاصی از خانواده به دلیل کرونا یا سایر مرگ ها (50 نفر سوگوار ناشی از مرگ عزیز به دلیل کرونا ویروس و 50 نفر سوگوار ناشی از مرگ عزیز به دلایل زیستی) انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه کنترل عواطف ویلیامز، چامبلز و آهرنس (1997) و پرسشنامه معنای زندگی پرسشنامه معنای زندگی توسط استگر، فرازیر، اویشی و کالر (2006) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره از نرم افزار آماری SPSSنسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین متغیرهای معنای زندگی و کنترل عواطف در بین بازماندگان قربانیان بیماری کرونا ویروس-19 و مرگ و میر به دلایل زیستی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بازماندگان قربانیان بیماری کرونا می توانند با کنترل عواطف منفی خود بر سوگ خود غلبه کنند.
اثربخشی آموزش مهارت فرزندپروری مثبت (Triple P) بر کیفیت رابطۀ مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۱
423 - 443
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری مثبت بر کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری 30 نفر از مادران دارای کودکان طلاق بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی والدگری، کیفیت رابطه مادر-کودک و کنترل عواطف گردآوری شدند. برنامه فرزندپروری مثبت در 8 جلسه به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا گردید و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نپذیرفت. دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (فاصله یک ماهه) شرکت نمودند. نتایج تحلیل واریانس حاکی از آن بود که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پس از مداخله کنترل عواطف بیشتری نشان دادند و همچنین کیفیت رابطه مادر-کودک در گروه آزمایش بهبود یافت. برنامه فرزند پروری مثبت همچنین منجر به ارتقاء خودکارآمدی والدگری مادران شد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که از این برنامه جهت کمک به مادران دارای کودکان طلاق در راستای کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف استفاده کرد.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر اعتیاد به اینترنت، بازداری شناختی و کنترل عواطف در نوجوانان درگیر با اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
125 - 149
نوجوانی دوره سنی ای است که تحولات زیادی در جسم و روان انسان رخ داده و او را در برابر مشکلات روانی دچار آسیب پذیری بیشتری می نماید؛ آسیب های این دوره باید عمیقا بررسی شده و مداخلات در راستای رفع آسیب و همچنین تقویت توان مقابله با آسیب ها صورت پذیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی توانبخشی شناختی بر بازداری شناختی، اعتیاد به اینترنت و کنترل عواطف نوجوانان صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری پژوهش، نوجوانان حاضر در دو دبیرستان در شهر یزد یودند که تعداد 30 نفر با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیش از هرگونه مداخله پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش 8 جلسه مداخله توانبخشی شناختی را دریافت نمودند. در پایان مداخله، از هر دو گروه مجددا آزمون ها گرفته شد. به جهت سنجش بازداری شناختی از آزمون بازداری شناختی رفیع خواه و ارجمند نیا (بشرا)، سنجش اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ و سنجش کنترل عواطف از مقیاس کنترل عواطف ویلیامز استفاده گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند که نشانگر اثربخش بودن رویکرد توانبخشی شناختی در افزایش بازداری شناختی و کنترل عواطف و کاهش میزان اعتیاد به اینترنت بود.(p<0/05) نتیجه: این رویکرد ضمن بهبود مهارت های شناختی، تقویت سیستم بازداری و بهبود تنظیم هیجانات بر کنترل میزان وابستگی به اینترنت نیز موثر می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر حساسیت اضطرابی و کنترل عواطف زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۷۹)
138-129
هدف این پژوهش اتعیین اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر حساسیت اضطرابی و کنترل عواطف زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری به مدت دو ماه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در سال 1401- 1400به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران ( ASI ) (2005) و مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران ( ACQ ) (1997) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کاهش حساسیت اضطرابی و افزایش کنترل عواطف اثربخش است (05/0 P< ) که 7/54 درصد از حساسیت اضطرابی و 4/85 درصد از کنترل عواطف را گزارش کرد. نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانست حساسیت اضطرابی را کاهش و کنترل عواطف را افزایش دهند و از این رو می توانند در درمان آسیب های روانشناختی ناشی از روابط فرازناشویی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۴۸۶-۲۴۶۹
زمینه: مطالعات نشان می دهد احساسات و عواطف در شروع و حفظ رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان نقش دارند. با وجود اینکه در پیشینه ی تحقیقات به اثرات مثبت درمان پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر مشکلات روانشناختی نوجوانان اشاره دارد، اما در زمینه کاربرد این دو روی آورد درمانی بر روی جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی بر کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دولتی دوره متوسطه اول منطقه 1 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود. 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل سیاهه خودگزارشی رفتارهای خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009) و مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون t همبسته بوسیله نرم افزار 23-SPSS انجام شد. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر کنترل عواطف نوجوانان تأثیر معناداری داشت (0/01 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب بهبود کنترل عواطف نوجوانان شد. اما بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق پذیرش احساسات و جلوگیری از اجتناب تجربه ای و شکل دهی به عمل متعهدانه و عادات سالم و همچنین آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی نسبت به زمان حال، از طریق بهبود فرآیند تفکر، شناسایی و اصلاح باورهای شناختی منفی و ارائه پاسخ های شناختی مناسب بر بهبود کنترل عواطف نوجوانان دارای رفتارهای خودآسیب رسان کمک کرده است. شماره ی مقاله: ۹
اثربخشی بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مثبت نگر و بر کنترل عواطف و پشتکار مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
379 - 398
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مثبت نگر بر کنترل عواطف و پشتکار مدیران زن انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران زن موسسات و سازمان های بهار زیست، بارسا و هامون نایزه در سال 1400 بودند. انتخاب نمونه ها به صورت روش نمونه گیری در دسترس بود و حجم نمونه در این بخش نیز بر اساس نوع پژوهش دو گروه 32 نفره بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پشتکار داک ورث و همکاران (2007)، و مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (1997) بودند. نتایج بخش کیفی پژوهش منجر به تدوین بسته درمانی ترکیبی 18 جلسه ای بسته درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و مثبت نگر محقق ساخته شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی در سطح معنا داری 05/0=α انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد روش درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و مثبت نگر بر نمرات کنترل خشم (72/7=F، 010/0=P)، کنترل خلق افسرده (37/20=F، 001/0=P)، کنترل اضطراب (31/4=F، 040/0=P)، پشتکار و خودکارآمدی (96/3=F، 040/0=P)، تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه آموزش بسته ترکیبی روان شناسی مثبت نگر و روان شناسی پذیرش و تعهد باعث افزایش کنترل عواطف (خشم، اضطراب، افسردگی و عواطف مثبت) و پشتکار مدیران شد، پیشنهاد می شود سازمان ها، شرکت ها چه در بخش های خصوصی و دولتی از این آموزش و مداخله بسته درمانی در جهت رشد و اعتلای سازمانی خود استفاده کنند
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.