مطالب مرتبط با کلیدواژه

مادران


۱۴۱.

بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده درکودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش فعالی اضطراب بیماری کرونا رفتارهای خموده مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده در کودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه می باشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان مادران کودکان ADHD، 136 مادر به شیوه در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس های زمان استفاده از صفحه ی نمایش کودک و اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. میانگین رفتارهای خموده در کودکان ADHD، 84/30 ساعت و بیشترین میانگین مربوط به تماشای تلویزیون و بازی با دستگاه های دستی بود. دختران کمتر از پسران درگیر در رفتارهای خموده بودند (05/0>p). تعامل مادر با کودک، ورزش روزانه ی مادران به صورت منفی و تماشای تلویزیون، جستجو در شبکه های اجتماعی و اضطراب بیماری کرونا به صورت مثبت با رفتارهای خموده ی کودکان ADHD رابطه وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نقش اضطراب بیماری کرونا، رفتارهای خموده ی و ساعات تعامل مادر با کودک در پیش بینی رفتارهای خموده ی کودکان ADHD را تأیید کرد. براساس نتایج، توجه به متغیرهای جمعیت شناختی و روان شناختی مرتبط با رفتارهای خموده در کودکان ADHD در برنامه ریزی های لازم برای کاهش این مشکل کمک خواهد کرد.  
۱۴۲.

اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرع کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نگرانی کیفیت زندگی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به صرع شهر اصفهان است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به صرع در شهر اصفهان بودند. نمونه پژوهش 30 نفر ازمادران، که به صورت هدفمند از انجمن صرع مسیح انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرارگرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکردند. پس از پایان برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (1990) و پرسشنامه کیفیت زندگی وار و شربون (1992)، استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مداخله درمانی سبب کاهش نگرانی و افزایش کیفیت زندگی در دو بعد (سلامت جسمانی و سلامت روانی) در مادران دارای کودک مصروع شده است (05/0>p). بنابراین مشاوران و درمانگران می توانند از درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش مداخله ای در کاهش نگرانی و افزایش کیفیت زندگی در مادران کودکان مبتلا به صرع بهره برند.
۱۴۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی در مادران دارای فرزند سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سرمایه های روانشناختی روان رنجورخویی مادران سندرم داون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی مادران دارای فرزند سندرم داون بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند سندرم داون شهر مشهد بود که از بین آن ها، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (فرم کوتاه، خرده مقیاس روان رنجورخویی) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود سرمایه های روانشناختی خودکارامدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و روان رنجورخویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (001/0 p <). براساس یافته های تحقیق، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی مادران دارای فرزند سندرم داون اثرگذار است.
۱۴۴.

تأثیر آموزش شفقت به خود برحرمت خود و تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شفقت به خود حرمت خود تنیدگی ادراک شده مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از رایج ترین اختلال های دوره کودکی با میزان شیوع نسبتاً بالا است که می تواند مشکلات فراوانی به علت رفتارهای تکانشی، فزون کنشی، و نارسایی توجه برای فرد مبتلا، همسالان، معلمان، و والدین در زمینه های مختلف آموزشی ، اجتماعی، و خانوادگی ایجاد کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر حرمت خود و تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه مورد مطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به صورت گروهی شرکت داده شدند، ولی گروه گواه در این مدت هیچ مداخله ای را دریافت نکردند و فقط جلساتی جهت پاسخدهی به برخی سوالات نامرتبط با حوزه شفقت ورزی برای آنها برگزار شد. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه حرمت خود سورنسن (2006) و پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن و همکاران (1983) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها نیز با آزمون t مستقل با نمرات افتراقی نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج مداخله آموزش شفقت در مرحله پس آزمون حاکی از آن بود که به طور معناداری نمرات حرمت خود گروه آزمایش، افزایش (001/0 p<، 571/11-=t) و نمرات تنیدگی ادراک شده، کاهش ( 001/0p<، 642/9-=t) یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش شفقت با تأکید بر مؤفه هایی همچون مهربانی با خود در زمان تنش و سختی ها، اشتراکات انسانی، ذهن آگاهی و حضور در لحظه، و همچنین با قرارگیری در گروه همنوعان خود باعث بهبود سطوح حرمت خود و کاهش تنیدگی ادراک شده مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شده است. بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین، توسط متخصصان حوزه های مختلف اجرا شود.
۱۴۵.

تدوین برنامه تعامل مثبت والد-کودک مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعامل مثبت تجارب زیسته کودکان مادران اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: تعامل والد - کودک و عواملی که به بهبود و ارتقای این تعامل منجر می شود، از زمینه های مهم و مورد علاقه پژوهشگران است. پژوهش حاضر به منظور تدوین برنامه آموزشی تعامل مثبت والد - کودک، مبتنی بر تجارب زیسته والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه موردپژوهش شامل مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی به کلینیک های مشاوره مناطق ١ و ٣ بهزیستی تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و شامل مادرانی بود که دارای فرزند دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بودند. پس از اجرای پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (گادو و اسپرافکین 1997) و پرسشنامه تعامل والد-کودک (پیانتا 1994) بر این مادران، آن هایی که نمره بالاتر از میانگین آورده بودند، مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرار گرفتند و این روند تا رسیدن به یک اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گردید. یافته ها: با تطبیق مضامین فرعی به دست آمده ذیل این مضامین اصلی با ویژگی های مراحل تغییر پروچاسکا و نورکراس 1992 (ترجمه آوادیس یانس، 1399)، گام های برنامه تعامل مثبت والد-کودک تدوین شد. با تحلیل یافته های پژوهش، مضامین اصلی زیر به عنوان ویژگی های تجارب زیسته مادران دارای تعامل مثبت والد-کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی به دست آمد: مدیریت سطح انرژی کودک، نظارت بر تکالیف و مسئولیت ها، ارتباط حمایتی و سازمان یافته مادر و کودک و مدیریت شرایط وابسته به بیش فعالی. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده تعامل مثبت والد _کودک کاربردی است و مشاوران می توانند در کار با مادران دارای کودک دچار اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، از این برنامه استفاده کنند.
۱۴۶.

مقایسه نشخوار فکری و اضطراب در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مادران نشخوار فکری همه گیری کووید - 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمینه و هدف: مادران دانش آموزان با نیازهای ویژه در امر مراقبت از فرزندان و تحصیل آنان، سطح بالایی از استرس و اضطراب را از خود بروز می دهند، که این موضوع در دوران همه گیری کووید- 19 بیش از پیش حائز اهمیت می باشد و نه تنها بر س المت روانی آنان آثار منفی دارد، بلکه تأثیرات مخربی بر س المت کودکان نیز می گذارد. در همین راستا، هدف مطالعه حاضر، مقایسه نشخوارفکری و اضطراب در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید- 19 است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه ای بود که در سال تحصیلی 1401 - 1400 در مدارس ابتدایی غرب استان گی الن مشغول تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 68 نفر از مادران دانش آموزان با نیازهای ویژه )در گروه های کم توان ذهنی، اخت الل طیف اُتیسم، اخت الل یادگیری ویژه و آسیب شنوایی( و 83 نفر از مادران دانش آموزان بدون نیازهای ویژه بود که به روش نمونه گیری دردسترس و برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس پاسخ نشخواری نولن هوکسما و مارو ) 1991 ( و پرسشنامه اضطراب کتل ) 1905 ( بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات مؤلفه های اضطراب در گروه مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین نمرات نشخوار فکری در گروه مادران در سطح 05 / 0 تفاوت معناداری وجود دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: این پژوهش تفاوت معنادار بین نشخوارفکری در مادران دانش آموزان با و بدون نیازهای ویژه در دوران همه گیری کووید 19 را نشان داد. بنابراین مربیان و معلمان مدارس استثنایی می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه های آموزشی خود استفاده کنند.
۱۴۷.

هنجاریابی پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان

کلیدواژه‌ها: پرسشنامه پرورش فرزند مادران هنجاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه و هدف: نگرش درباره پرورش فرزند یکی از عواملی است که در کوشش های ذهنی، هیجانی و رفتاری پدرومادر به ویژه مادران در جهت اتخاذ راهبرد های پرورش فرزندان تاثیر فراوانی دارد. هدف این پژوهش هنجار کردن پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع هنجاریابی بوده است. جامعه آماری مادران تهرانی در سال 1397-98 بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی تعداد 599 مادر از مادران تهرانی انتخاب و در گروه نمونه قرار گرفتند. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که از فراوانی، درصد، رتبه درصدی، نمره Z و T، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، ضریب همبستگی، شناسه های برازش، آلفای کرونباخ و آزمون مجدد استفاده شده است. یافته ها: عوامل زیر بنایی پرسشنامه، سه گستره ی شناختی، رفتاری و هیجانی تعیین و 27 پرسش از بار عاملی لازم برخوردار هستند. داده های به دست آمده نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان از روایی سازه، روایی همگرا، همسانی درونی، روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 84/0 بوده است. روایی محتوایی این پرسشنامه در بررسی متخصصان مورد تایید قرار گرفت. شناسه های IFI، TLI، CFI، NFI، GFI، RMSEA بر برازش مطلوب و مناسب دلالت دارد. نتایج: نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان دارای روایی و پایایی و نرم مناسب است. همچنین با افزایش تحصیلات نگرش مساعد بیشتری درباره پرورش فرزند در گروه نمونه وجود داشت، ولی اشتغال و سن نتوانست تفاوتی را ایجاد نماید.
۱۴۸.

تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش مهارت حل مسئله پرخاشگری فرزندان پسر مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۷
افزایش توانایی والدین در مهارت حل مسئله در زمینه تعامل کارآمد بابا کودکان پرخاشگر سبب کاهش سطح پرخاشگری کودکان آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر مداخله آموزش مهارت حل مسئله در پرخاشگری رابطه ای مادران دارای فرزند پسر پرخاشگر انجام شد. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل مادران کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400 -1399 شهر کرمانشاه بود (90 هزار نفر). پس از غربالگری و تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان با همکاری مادران و مربیان، از میان مادرانی که فرزندان آن ها ازنظر پرخاشگری یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، تعداد 60 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 30 نفر آزمایش و 30 نفر کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری رابطه ای و آشکار استفاده شد (Shahim,2007). مادران گروه آزمایش به مدت 5 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هم تا پایان جلسات بدون مداخله بود، جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از تأثیرگذاری مداخله بر مؤلفه های پرخاشگری رابطه ای در پس آزمون (30/16 F= و 01/0p< ) و پیگیری (24/11 F= و 01/0p< ) و پرخاشگری کلامی-واکنشی در پس آزمون (25/19 F= و 01/p< ) و پیگیری (95/9 F= و 01/0p< ) بود؛ اما در مؤلفه پرخاشگری جسمانی تأثیرگذاری مشهود نبود؛ پس آزمون (20/1 F= و 05/0 p> ) و پیگیری (75/1 F= و 05/0 p> ). با توجه به یافته های پژوهش می توان آموزش مهارت حل مسئله را به عنوان یک مداخله روان شناختی جهت کنترل و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان به کاربرد.
۱۴۹.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزندی و کارکرد تحولی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کرونا رابطه والد - فرزند شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی کارکرد تحولی خانواده مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۲۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزندی و کارکرد تحولی خانواده بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای اضطراب کرونا در مشهد در سال 1401 بودند که از بین آنان 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودنداز: پرسشنامه سنجش تحول کارکردی خانواده (DFFAQ؛ عالی و همکاران، 1393)، مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS؛پیانتا، 1994)، مقیاس اضطراب ابتلا به کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 1398). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه و هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کووریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده تفاوت معناداری وجود دارد (05/0< p). بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، روابط والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده در مادران موثر بود.
۱۵۰.

اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودشفقتی اضطراب اجتماعی ذهن آگاهانه کودک اوتیسم مادران نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۲۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این تحقیق شامل مادران دارای کودک اوتیسم مراجعه کننده به مرکز توانبخشی انوار آفتاب کوثر جمیل شهر قم در سال 1400 بود. 30 نفر از مادرانی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات آموزشی خودشفقتی ذهن آگاهانه برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز (1987، LSAS) و پرسشنامه ی نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (1993، RRS) بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر است (05/0>P). همچنین اثر آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم در مرحله پیگیری تداوم داشته است (05/0>P). لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه خودشفقتی ذهن آگاهانه در کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر بوده است.
۱۵۱.

نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین قدردانی با افسردگی و استرس ادراک شده در مادران کودکان با نارسایی های تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده افسردگی شفقت به خود قدردانی مادران نارسایی های تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۳۴
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین قدردانی با افسردگی و استرس ادراک شده در مادران کودکان با نارسایی های تحولی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان با نارسایی های تحولی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی مقطع ابتدایی شهر تبریز در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. گروه نمونه شامل 283 نفر از مادران کودکان با نارسایی های تحولی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه قدردانی ) (GQ-6 (مک کلاف و همکاران، 2002)، پرسشنامه شفقت به خود (SCS-SF)(ریس و همکاران، 2011)، پرسشنامه استرس ادراک شده(PSS-14) (کوهن و همکاران، 1983) و فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی ((BDI-13 (بک، 1972)، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که قدردانی با استرس ادراک شده و افسردگی رابطه منفی و با شفقت به خود رابطه مثبت معناداری دارد(0۱/0>p)؛ همچنین، شفقت به خود با استرس ادراک شده و افسردگی رابطه منفی معنا داری دارد(۰۱/0>p). بر اساس یافته های پژوهش، شفقت به خود در رابطه بین قدردانی با استرس ادراک شده و افسردگی، نقش واسطه ای داشت. (۰۱/0>P). براساس نتایج،مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. در مجموع، می توان نتیجه گرفت با تمرکز بر تقویت قدردانی و شفقت به خود، می توانیم افسردگی و استرس ادراک شده مادران دارای کودکان با نارسایی های تحولی را کاهش دهیم.
۱۵۲.

تجربه زیسته پرورش خلاقیت مادران با کودک خلاق: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت تجربه زیسته مادران پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
مادران از طریق درگیرشدن در فعالیت های خلاق کودک سهم مهمی در پرورش و شکوفایی خلاقیت آنها ایفا می کنند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تبیین و کاوش تجارب مادرانِ کودکان خلاق مقطع چهارم ابتدایی شهر اصفهان درخصوص روش های پرورش خلاقیت به کار گرفته شده برای فرزندانشان بود. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای کودکان خلاق بود. نمونه به روش هدفمند انتخاب شد و 10 مادر تا دستیابی به اشباع بررسی شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجربه زیسته پرورش خلاقیت در مادران با کودک خلاق، در 3 مضمون اصلی شامل تحریک کنجکاوی (با مضامین فرعی؛ تشویق به پرسشگری، تشویق به آزمایشگری، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل)، بازی (با مضامین فرعی: بازی فکری، بازی ساختارنایافته، بازی خلاق، تحلیلی و تخیلی) و فعالیت های هنری (با مضامین فرعی: کاردستی و نقاشی) مشخص شد که تجارب مادران دارای کودکان خلاق را به تصویر می کشند. یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان دهنده آن بود که علاوه بر روش های فعلی پرورش خلاقیت، تجارب مادران کودکان خلاق نیز نقش مهم در پرورش خلاقیت کودکان دارد و پیشنهاد می شود، در پرورش خلاقیت کودکان تجارب مادران نیز استفاده شود.
۱۵۳.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه مادر - کودک فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا مادران اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۴
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر رابطه مادر-کودک بود. جامعه اماری پژوهش ،کلیه مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر مناطق ۶،۵،۲ شهر تهران در سال 1399-1400که ۳۰۰ نفر را تشکیل می دادند بود.روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. روش نمونه گیری پژوهش در دسترس و هدفمند بود .تعداد 45 مادر داوطلببعنوان حجم نهایی نمونه وارد مطالعه شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند.ابزار پژوهش حاضر مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011)، محتوی دوره آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد کوین و مورل(2009) و محتوی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا سلیگمن (2005)بودند. برای تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی (میانگین وانحراف معیار )و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید. نتایج نشان داد، بین گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد ، گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و گروه گواه ، در میانگین نمره ی رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری وجود داشت(05/0 p<). همچنین آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا نسبت به آموزش فرزندپروری مبتنی بر پدیرش و تعهد ،اثربخشی بیشتری بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توحه/ بیش فعالی داشت(p0/000<)یافته های پژوهش حاکی از این بود که دو رویکرد اموزشی بر رابطه مادر _ کودک تاثیر داشتند .
۱۵۴.

اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت مدیریت استرس - هیجان رابطه مادر - کودک مادران کودک با اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۲۷
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر– کودک (رابرت راس، 1961) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات مولفه های طرد و بیش حمایتگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در پذیرش به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود رابطه مادر- کودک مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.
۱۵۵.

اثربخشی آموزش برنامه تاب آوری بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان ناشنوا: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری خودکارآمدی مادران ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه تاب آوری بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان ناشنوا در شهر اصفهان انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع مورد- منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان ناشنوا می شد. در این پژوهش سه مادر شرکت داشتند که با روش نمونه گیری در دسترس از یکی از آموزشگاه های خمینی شهر انتخاب شدند. ابتدا سه بار مقیاس خودکارآمدی والدگری با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد که نشانگر ثبات نسبی در نمرات بود. سپس آموزش برنامه تاب آوری در 10 جلسه اجرا شد. شرکت کنندگان بعد از هر جلسه با مقیاس ذکر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و سه هفته بعد، همان مقیاس سه بار با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شد. داده های استخراج شده با روش تحلیل دیداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش برنامه تاب آوری تاثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان ناشنوا داشت. اندازه اثر و درصد داده های همپوش و غیرهمپوش برای خودکارآمدی والدگری برای کل شرکت کنندگان محاسبه شد. علاوه بر این، تاثیر قابل توجه مداخله در وضعیت پیگیری مشهود بود. بر اساس یافته ها، آموزش برنامه تاب آوری باعث بهبود خودکارآمدی والدگری مادران کودکان ناشنوا شد. بنابراین، پیشنهاد می گردد که از این برنامه برای بهبود خودکارآمدی والدگری مادران کودکان ناشنوا استفاده شود.
۱۵۶.

رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز

کلیدواژه‌ها: افسردگی فزون کنشی پرخاشگری دانش آموزان مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: خانواده به عنوان مهم ترین عنصر جامعه شناخته شده است و در بین اعضای خانواده بیشترین تأثیر را مادر بر روی کودک دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه افسردگی و پرخاشگری مادران با فزون کنشی و پرخاشگری فرزندان دختر دانش آموز مقطع ابتدایی شهر سیرجان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری تمام دختران مدارس ابتدایی دولتی شهرستان سیرجان و مادران آنها بود. نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای از این مدارس به تعداد 150 دانش آموز به همراه مادران آنها انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه افسردگی بک (1961)، پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون (1975)، تست فزون کنشی کودکان-مقیاس سنجش کانرز (1999)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) به دست آمد و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افسردگی مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (471/ r=) و با پرخاشگری (408/ r=) رابطه معنادار وجود دارد (P<0/01). همچنین بین پرخاشگری مادران با میزان فزون کنشی دانش آموزان (694/ r=) و  با پرخاشگری (507/ r=) دانش آموزان ابتدایی مدارس دولتی دخترانه شهر سیرجان رابطه معناداروجود دارد (P<0/01). نتیجه گیری: شرایط خاص یک کودک با اختلال فزون کنشی با سلامت روانی مادران ارتباط معناداری دارد و شرایط روانی مادران نیز می تواند بر حالات روانی فرزندان اثرگذار باشد.
۱۵۷.

اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تاب آوری استرس والدگری مادران تاب آوری کودکان چهار تا شش سال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر از مادران دارای کودک چهار تا شش ساله شهرستان میبد که در مرکز پیش دبستانی نوبهار در سال 99-98، در حال آموزش بودند؛ انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت برنامه آموزشی ارتقا و پرورش تاب آوری کودکان به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان هر دو گروه، قبل از شروع و در پایان مداخله آموزشی، مقیاس های استرس والدگری آبیدین و تاب آوری کودکان آنگار و لیبنبرگ را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروهی در استرس والدگری (25/27=F، 01/0>P) و تاب آوری کودکان (21/37=F، 01/0>P) معنادار می باشد. به عبارتی، آموزش تاب آوری به والدین، بر کاهش استرس والدگری و افزایش تاب آوری کودکان اثربخشی معناداری دارد. بنابراین می توان از آموزش تاب آوری به مادران در جهت بهبود تاب آوری کودکان و کاهش استرس والدگری بهره برد.
۱۵۸.

مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز

کلیدواژه‌ها: تاب آوری ذهن آگاهی حمایت اجتماعی ادراک شده مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه اختلالات یادگیری و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آزمون های لوین (برای بررسی همگنی واریانس ها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تاب آوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیش فعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تاب آوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توان بخشی ویژه ای به منظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است.
۱۵۹.

مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به کاستی توجه-بیش فعالی در دوره کووید-۱۹: نقش حمایت اجتماعی ادارک شده، حل مسئله اجتماعی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری حل مسئله اجتماعی حمایت اجتماعی کاستی توجه-بیش فعالی مادران مشکلات روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف پژوهش حاضر شیوع مشکلات روان شناختی مادران کودکان ADHD در دوره کووید-۱۹: نقش حمایت اجتماعی، حل مسئله اجتماعی و تاب آوری بود. 136 مادر به صورت دردسترس در پژوهش شرکت کردند و مقیاس های افسردگی، اضطراب، استرس، حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی، فرم کوتاه پرسشنامه حل مسئله اجتماعی تجدید نظر شده (فرم کوتاه) و مقیاس تاب آوری (فرم کوتاه) تکمیل کردند. نتایج توصیفی نشان داد که از میان مادران %91/41 درصد دارای افسردگی متوسط تا بسیار شدید، %82/58 دارای اضطراب متوسط تا بسیار شدید و %27/49 درصد دارای استرس متوسط تا بسیار شدید بودند. بین حمایت اجتماعی، سبک های حل مسئله اجتماعی مثبت (جهت گیری مثبت و سبک منطقی) و تاب آوری با مشکلات روان شناختی رابطه منفی معنادار و بین سبک های حل مسئله اجتماعی منفی با مشکلات روان شناختی رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام به ترتیب نقش معنادار سبک های حل مسئله اجتماعی منفی، سبک های حل مسئله اجتماعی مثبت، تاب آوری و حمایت اجتماعی را در پیش بینی مشکلات روان شناختی مادران کودکان ADHD در دوره کووید-19 تأیید کرد. براساس نتایج تقویت حمایت اجتماعی و توجه به راهبردهای روان شناختی مبتنی بر حل مسئله اجتماعی مثبت و تاب آوری برای کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان ADHD پیشنهاد می شود.
۱۶۰.

اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب شناختی انعطاف پذیری شناختی ایما گوتراپی کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش ایما گوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر بیرجند در سال ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۲۸ مادر داری فرزند کم توان ذهنی انتخاب، و به صورت تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۴ ( و گواه ) ۱۴ ( جایگزین شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال ) ۲۰۱۰ ( و اجتناب شناختی سکستون و دا گاس ) ۲۰۰۸ ( استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ی ۹ دقیقه ای تحت آموزش ایما گوتراپی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش ایما گوتراپی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی آزمودنی ها اثربخش بوده است ) ۰۱ / .)P>۰ نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حا کی از کاربرد مفید رویکرد آموزش ایما گوتراپی در بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود.