مطالب مرتبط با کلیدواژه

مادران


۸۱.

بررسی رابطه روش های تربیتی مادران با مسئولیت پذیری پسران (با تاکید بر آموزه های تربیت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش های تربیتی مادران مسئولیت پذیری دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۳۵۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه روش های تربیتی مبتنی بر آموزه های تربیت اسلامی مادران با مسئولیت پذیری دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام گرفت. طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان بروجرد (94-1393) بوده است. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 300 نفر از دانش آموزان پسر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات 1-پرسش نامه تجدید نظر شده روش های تربیتی مادران مبتنی بر آموزه های تربیت اسلامی(اسفندیاری، 1374) و 2-پرسشنامه مسئولیت پذیری(نعمتی، 1388) بود. در این مطالعه روایی هر دو پرسش نامه به صورت محتوایی و پایایی آن ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0 و 92/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین روش تربیتی اقتدار منطقی مادران و مسئولیت پذیری پسران رابطه مثبت و بین روش تربیتی سهل گیرانه و سخت گیرانه مادران با مسئولیت پذیری پسران رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین روش تربیتی اقتدار منطقی با خودمدیریتی، قانونمندی، امانت داری، وظیفه شناسی و سازمان یافتگی همبستگی مثبت معنا داری مشاهده شده است. علاوه بر این نتایج نشان داد که روش تربیتی سخت گیرانه نمی تواند به تنهایی مسئولیت پذیری دانش آموزان را پیش بینی کند. بنابراین دانش آموزانی که با روش اقتدار منطقی پرورش یافته اند از مسئولیت پذیری بیشتری نسبت به دانش آموزانی که با دو روش سهل گیر و سختگیرانه پرورش می یابند برخوردار بودند.
۸۲.

مقایسه سبک زندگی مادران حافظ قرآن و همتایان آنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادران کلاس های حفظ قرآن کلاس های قرائت قرآن سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۴۲۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک زندگی مادران حافظ قرآن و همتایان آنان ا (مادران غیر حافظ قرآن )انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش مادران حافظ قرآن و همتایان آنان (مادران غیر حافظ قرآن )در شهر تهران بودند که از میان آن ها تعداد 92 نفر از مادرانی که حداقل سه جزء از قرآن کریم را حفظ کرده بودند، از چند مرکز قرآنی در سطح شهر تهران(مراکزصهبای ملکوت، دارالتحفیظ قرآن کریم، مکتب القرآن کریم و موسسه محمدامین) به طور تصادفی انتخاب شدند. همچنین، 88 نفر از مادرانی که در کلاس های حفظ قرآن شرکت نکرده بودند، به طور غیرتصادفی و با رعایت ملاحظاتی(شباهت نسبی از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی و سطح اقتصادی- اجتماعی) انتخاب و از نظر سبک زندگی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه 1- پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف(1391) و 2- پرسش نامه محقق ساخته سبک زندگی اسلامی، استفاده شد. روایی محتوایی این ابزارها با استفاده از قضاوت متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مطلوب ارزیابی شد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون تی(t) برای مقایسه میانگین های دو گروه مستقل استفاده شد. نتیجه تحلیل داده ها نشان داد که دو گروه از لحاظ برخی از مؤلفه های مختلف سبک زندگی متفاوت هستند. حافظان قرآن در خرده مقیاس های سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سبک زندگی اسلامی و اجتناب از دارو، مواد مخدر و الکل، نمره بالاتری کسب کرده اند. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که شرکت در کلاس های قرائت و حفظ قرآن کریم می تواند در اصلاح سبک زندگی مؤثر باشد
۸۳.

پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بر اساس روان بنه های ناسازگار اولیه و دینداری مادران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مشکلات رفتاری کودکان دینداری طرح واره روان بنه های ناسازگار اولیه طرح واره های ناکارآمد مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۶۹
این پژوهش، از نوع همبستگی است که با هدف بررسی ارتباط بین دینداری و روان بنه های ناسازگار اولیه مادران با مشکلات رفتاری کودکان در یک نمونه غیربالینی اجرا شد. بدین منظور، نمونه ای به حجم 386 نفر از دانش آموزان ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه رفتاری کودک (CBCL)، پرسش نامه دینداری و پرسش نامه روان بنه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) بودند. هر سه پرسش نامه توسط مادر دانش آموزان تکمیل شد. نتایج نشان دادند که بین دینداری مادران و مشکلات رفتاری کودکان و نیز بین روان بنه های ناسازگار اولیه مادران و مشکلات رفتاری کودکان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که بُعد اخلاق دینداری مادران و نیز حوزه های بریدگی و طرد و خودمختاری و عملکرد مختل روان بنه های ناسازگار اولیه مادران به صورت معناداری مشکلات رفتاری کودکان را پیش بینی می کند. این یافته ها ضمن پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان بر پیامدهای منفی روان بنه های ناسازگار اولیه مادران و ضرورت طرح برنامه های درمانی و حمایتی تأکید می کند و نقش دینداری مادران را در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مورد تأیید قرار می دهد.
۸۴.

اثربخشی آموزش بهبود کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی و خودبخشایش گری مادران دارای فرزند معلول جسمی - حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودبخشایش گری سرمایه روان شناختی کیفیت زندگی مادران معلول جسمی حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی بهبود کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی و خودبخشایش گری مادران دارای فرزند معلول جسمی حرکتی بود.طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادرانی بود که فرزند معلول جسمی حرکتی خود را در سال تحصیلی 97- 1396 در یکی از مدارس استثنایی شیراز ثبت نام کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 20 مادر دارای کودک معلول جسمی حرکتی به عنوان نمونه انتخاب، و به طور تصادفی در گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش دوره آموزش   کیفیت زندگی را در 10 جلسه 90 دقیقه ای به روش گروهی دریافت کرد، گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت و آموزشی تا پایان این دوره دریافت نکرد. داده ها به وسیله پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، پرسش نامه خودبخشایش گری ول و همکاران، جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) به کمک SPSS-24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش  کیفیت زندگی بر سرمایه روان شناختی، مؤلفه های امیدواری و خوش بینی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری معنی دار بوده و بر مؤلفه های تاب آوری و خودکارآمدی معنی دار نبوده است. سایر یافته ها نشان داد این برنامه آموزشی بر احساس و باور به خودبخشایش گری مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی اثربخشی معنی داری دارد، اما این اثربخشی در ارتباط با باور به خودبخشایش گری در پیگیری یک ماهه از ثبات برخوردار نبوده است. بنابراین، می توان گفت آموزش رویکردهای   روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر اصلاح ابعاد کیفیت زندگی با ایجاد سازه های مثبت مانند امید، خوش بینی و افزایش خودبخشایش گری در جهت افزایش کیفیت زندگی خانواده هایی که فرزندان معلول دارند مفید و مؤثر است.
۸۵.

تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری هیجانی کودکان سوگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته مادران مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۳۵۱
بسیاری از وقایع در زندگی روزمره باعث می شوند تا کودکان درجات مختلفی از سوگ را تجربه نمایند. از دست دادن والدین یکی از مهمترین رویدادهای ایجاد کننده سوگ در کودکان است و منجر به مشکلات رفتاری هیجانی قابل توجهی در آنها می-شود. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته مادران در زمینه عوامل موثر در مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ بود. مطالعه حاضر، کیفی و به روش تحلیل محتوا بود. شرکت کنندگان شامل 10 نفر از مادرانِ کودکان سوگ 7 تا 11 ساله تحت پوشش کمیته امداد قائمشهر که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند و تجارب زیسته آنان به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع-آوری شد. سپس مصاحبه های ضبط شده، به صورت کتبی پیاده سازی و به روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. از تحلیل تجربه زیسته مادران شرکت کننده، 4 مضمون سازمان دهنده شامل عوامل مرتبط با کودک، عوامل مرتبط با خانواده، عوامل مرتبط با مرگ و عوامل حمایتی و 26 مضمون پایه استخراج گردید. مهمترین مضامین پایه شامل سن کودک زمان فوت والد، رابطه کودک با والد متوفی و بازمانده، متفاوت درنظرگرفتن خود از همسالان، وضعیت اقتصادی خانواده، ناگهانی بودن مرگ و عدم حمایت عاطفی خانواده پدری است. عوامل به دست آمده از تجربه زیسته مادران در زمینه مشکلات رفتاری - هیجانی کودکان سوگ می تواند در تدوین مداخله ای متناسب با رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی این کودکان، همچنین متناسب با فرهنگ، جامعه و خانواده ای که کودک در آن زندگی می کند، کمک نماید.
۸۶.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی مهارت کنترل خشم کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۹
مقدمه: وجود فرزند کم توان ذهنی در خانواده تاثیرات منفی و جبران ناپذیری بر والدین بالاخص مادران به جایی می گذارد. هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر تحمل پریشانی و مهارت کنترل خشم مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر خرم آباد بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای دانش آموزان کم توان ذهنی شهر خرم آباد در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود که با روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در قالب دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) جایی داده شدند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه (هر هفته یک یا دو جلسه) ۷۵ دقیقه ای تحت آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و پرسشنامه استاندارد مهارت کنترل خشم استفاده شد. داده های جمع آ وری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم مادران موثر است (P<۰/۰۵). به عبارت دیگر برنامه آموزشی سبب افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در آزمودنی ها شده است. نتیجه گیری :با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش می توان گفت: از جمله آموزش های موثر جهت افزایش تحمل پریشانی و بهبود مهارت کنترل خشم در مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی آموزش رفتار درمانی دیالکتیکی است.
۸۷.

تفاوت نسلی نگرش به ارزشهای ازدواج و عوامل موثر بر آن در زنان ساکن شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش ازدواج تفاوت نسلی مادران دختران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۵۵
ازدواج در جامعه ما بنیان خانواده را تشکیل می دهد، اما همیشه ازدواج در بین نسل های مختلف معانی متفاوتی داشته و نگرش به آن در حال تغییر بوده است، هدف تحقیق شناخت تفاوت نسلی بین دختران و مادران در نگرش به ارزش های ازدواج و عوامل موثر بر آن در شهر یاسوج می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر روی 400 نفر (200نفر دختر و 200 نفر مادران آن ها) از زنان بالای 20 سال شهر یاسوج انجام گرفته است. شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی یو من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین و گروه مادر و دختر در متغیر ارزش های ازدواج وجود دارد. از میان عوامل مستقل اشاره شده، ارتباط معناداری بین سن، تحصیلات، فردگرایی، دینداری، میزان استفاده از وسایل ارتباطی، نحوه گذران اوقات فراغت، نگرش جنسیتی و اعتماد اجتماعی با ارزش ازدواج وجود داشت. در مجموع یافته های مقاله حاکی از از آن است که بعضی از ارزش های ازدواج تغییر کرده است اما همچنان ازدواج در شهر یاسوج ارزشمند است.
۸۸.

پیش بینی مشکلات تنظیم هیجانی مادران حاشیه نشین شهر تهران بر اساس سبک های دلبستگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی سبک های دلبستگی مادران مشکلات تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۸۳
مقدمه: امروزه حاشیه نشینی یکی از مهمترین بسترهای بروز آسیب های روانی- اجتماعی تلقی می شود. برای پیشگیری از بروز این آسیب ها، ابتدا باید به خانواده و یکی از مهمترین نقش های آن یعنی مادری، توجه کرد. لذا پژوهش حاضر درصدد پیش بینی مشکلات تنظیم هیجانی مادران ساکن در حاشیه شهر تهران، بر اساس سبک های دلبستگی آنان بود. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند ساکن در شهرستان های رباط کریم و پاکدشت بود. بدین منظور نمونه ای متشکل از 119 نفر از زنان ساکن در این دو شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392) و مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی (گراتز و رومئر، 2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیری در نرم افزار SPSS-20 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مادران با سبک ایمن مشکلات کمتری در تنظیم هیجانات داشته، وضوح هیجانی بالاتر و توانایی دسترسی به راهبردهای نظم بخشی هیجانی بهتری دارند؛ سبک اجتنابی قادر به پیش بینی مشکلات مربوط به شرکت در رفتارهای هدفمند و سبک دوسوگرا به طور معنی داری نمره کل دشواری در تنظیم هیجان، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، مشکلات کنترل تکانه و محدودیت دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجانی را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: این نتایج بیانگر اهمیت بیشتر سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن و نقش کمتر سبک اجتنابی در پیش بینی مشکلات مرتبط با نظم بخشی به هیجانات در مادران حاشیه نشین شهر تهران بود.  
۸۹.

اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ (STEP) بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استپ رابطه والد - فرزندی خودکارآمدی والدگری انعطاف پذیری آموزش والدین مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۰۷
زمینه: مرور پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر سبک های فرزندپروری، انعطاف پذیری روانشناختی و تنیدگی مادران تأثیر می گذارد؛ اما مسئله اینست که تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزند و خودکارآمدی والدگری مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران شهر اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 40 مادر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 مادر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های رابطه والد - فرزندی پیانتا (1994)، خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روسا (1996)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش به شیوه استپ درایکورس و سولتس (1991). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر بهبود کیفیت روابط والد - فرزندی و افزایش خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران تأثیر داشت (0/001> p ). همچنین برنامه آموزش والدین به شیوه استپ در مرحله پیگیری هم، معنادار بود (0/001 > p ). نتیجه گیری : والدینی که در 8 جلسه برنامه آموزش والدین به شیوه استپ شرکت کرده بودند، کیفیت روابط والد - فرزندی بیشتر، خودکارآمدی والدگری بهتر و انعطاف پذیری شناختی بیشتری کسب کردند.
۹۰.

بررسی رابطه ابعاد سلامت روان و سبک های دلبستگی (ایمن، اضطرابی و اجتنابی) در بین مادران استان قم

تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۵۷
سبک های دلبستگی ، الگوهای عملیاتی هستند که از مراقبین به فرزندان منتقل شده و نوع روابط مادر-کودک تحت تاثیر این الگوها قرار دارد( میکولینسر، شاور و هورش ،2004) . پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد سلامت روان و سبک های دلبستگی ( ایمن ، اضطرابی و اجتنابی ) در بین مادران استان قم انجام گرفت. در این مطالعه ، همبستگی 100 مادر ساکن در استان قم می باشد که به شیوه ی تصادفی در سال 98-1399 انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت روان گلدبرگ و هیلر (GHQ) و سبک های دلبستگی کولینز و رید استفاده شد. به منظور محاسبه ی داده ها از نرم افزار SPSS-21 و برای تجزیه و تحلیل از آزمون های واریانس (ANOVA) و همبستگی بهره گرفته شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در خرده مقیاس های جسمانی (F=1.546,sig>0.05) ، اضطراب (F=3.104,sig>0.05) و عملکرد اجتماعی ( F=1.465,sig>0.05) حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار بین نمرات آزمودنی ها در سبک های مختلف دلبستگی می باشد و به منظور بررسی تفاوت در متغیر افسردگی در بین افراد با سبک های سه گانه دلبستگی از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شد که نتایج حاکی از عدم معنادار بودن فرضیه پژوهش در مورد خرده مقیاس افسردگی است و در نهایت برای سلامت روان (F=3.317,sig<0.05) تفاوت معنادار بین سبک های سبک های دلبستگی وجود دارد و نمرات سبک اجتنابی به شکل معناداری از سایر سبک ها بالاتر است. این بدین معناست که سبک اجتنابی از سلامت عمومی کمتری نسبت به سایر سبک برخوردار است و فرضیه پژوهش در مورد متغیر سلامت روان مورد تائید قرار می گیرد .
۹۱.

اثربخشی درمان راه حل محور بومی براساس روایات مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بر تاب آوری آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: راه حل محور درمان راه حل محوری بومی تاب آوری مادران کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
زمینه و هدف: تولد یک کودک ناتوان تأثیر شگرفی در روحیه والدین و بخصوص مادران می گذارد. به دنیا آمدن فرزند ناتوان موجی از ناامیدی را در والدین ایجاد می کند که تاب آوری در مقابل این مشکل به تنهایی سخت است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان راه حل محور بومی بر تاب آوری زنان دارای فرزند ناتوان بود . مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مراجعه کننده به واحد توانبخشی بهزیستی شهر اراک در سه ماه اول سال ۱۳۹۸ تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل ۴۰ مادر دارای کودک ناتوان بودند که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند (۲۰ گروه کنترل و ۲۰ نفر آزمایش). برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، مداخله (راه حل محوری) به گروه آزمایش ارائه گردید. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار داشتند. پس از پایان برنامه مداخله ای، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد پس از سه ماه نیز آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد . یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله راه حل محور بر تاب آوری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی شهر اراک اثربخش بوده است (۰۵/۰> p ) . نتیجه گیری: با توج به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد درمان راه حل محور بومی مبتنی بر روایات مادران کودکان ناتوان ذهنی در افزایش تاب آوری آنان اثربخش بوده است. ملاحظات نظری و عملی بیشتر در این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است .
۹۲.

تاثیرآموزش شفقت به خود بر امیدواری و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شفقت به خود امیدواری باورهای غیر منطقی ناتوانی یادگیری مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش شفقت به خود بر امیدواری و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار در سال تحصیلی 98-1397 بود. بدین منظور تعداد 40 مادر کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بر حسب شرایط ورود به پژوهش به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(20نفر) وگواه (20نفر) جایگزین شدند. پس از انجام پیش آزمون به کمک پرسشنامه های امیدواری و باورهای غیرمنطقی، گروه آزمایشی ده جلسه (هرهفته یک جلسه) 75دقیقه ای برنامه آموزش شفقت به خود را دریافت کرد. درحالی که گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمارتوصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) باکمک نرم افزار (spss ویراست 23) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود سبب افزایش امیدواری و کاهش باورهای غیر منطقی در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار شده است. بنابراین، آموزش شفقت به خود بک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری است.
۹۳.

اثر بخشی کاربرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران کودکان با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد افسردگی اضطراب استرس مادران اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای کودکان مبتلا به اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مرکز اتیسم دوم آوریل شهر تهران در سال 97-96 بود که از بین آنها تعداد 18 مادر دارای کودک با اختلال اتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس،(DASS-21 )، برای گرداوری داده ها استفاده شد و از تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرضها، برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه درمانی در 12 جلسه متوالی دو ساعته به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات افسردگی، اضطراب و استرس مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری(05/0P>)، کاهش یافته است. با توجه به موثر بودن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای فرزند اتیسم از این روش می توان به عنوان یک مداخله روان شناختی در کنار سایر مداخله ها استفاده نمود
۹۴.

اثربخشی آموزش برنامه شناختی - رفتاری برکاهش رفتار تنبیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شناختی - رفتاری رفتار تنبیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۳۰۳
زمینه و هدف: حضور یک کودک دارای ناتوانی یا بیماری، برای والدین و به خصوص مادران بسیار تنش آور است، زیرا که آنها تنیدگی، احساس گناه، و خستگی بیشتری را در مقایسه با سایر والدین تجربه می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه شناختی رفتاری برکاهش رفتار تنبیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهرستان شادگان در سال تحصیلی 1393 بود (90 مادر). 20 نفر از این جامعه آماری که دارای شرایط ورود به پژوهش بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایدهی شدند. گروه آزمایش، در 12جلسه، آموزش برنامه شناختی رفتاری را دریافت کردند و شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 25 گویه ای تنبیه ملک پور (1376) و مصاحبه بالینی همراه با مشاهده استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش برنامه شناختی- رفتاری برکاهش رفتار تنبیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی اثرگذار است؛ به طوری که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه گواه در مرحله پس آزمون، به طور معنا داری رفتار تنبیهی کمتری نشان دادند (001/0 , P = 494/539 F= ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، آموزش برنامه شناختی- رفتاری به عنوان یک شیوه مورد تأیید برای کمک به مسائل و مشکلات روان شناختی والدین و در جهت کاهش رفتار تنبیهی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
۹۵.

اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی برای کاهش علائم وپیشرفت تحصیلی کودکان

کلیدواژه‌ها: کودکان ADHD مادران آموزش فرزند پروری مثبت کاهش علائم پیشرفت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۱
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش فرزند پروری مثبت به مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی برای کاهش علائم و پیشرفت تحصیلی کودکان است . روش پژوهش شبه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 4 تا 12 ساله مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید بودند و نمونه شامل 30 نفر از مادرانی که کودکانشان بالاترین نمره را درتشخیص بیش فعالی دریافت کرده بودند به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه جایگزین شدند، ابزار مورد استفاده در این آزمایش پرسشنامه کانرز ( فرم والدین) و پرسشنامه فرزند پروری بامریند می باشد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انکوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش فرزند پروری مثبت برکاهش مشکلات رفتاری کودکان ADHD و همینطور پیشرفت تحصیلی و تغییر سبک فرزند پروری مادران آنان، موثر است.
۹۶.

مقایسه سازگاری مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی و مادران دارای فرزندان عادی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سازگاری کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف پژوهش حاضر مقایسه سازگاری مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی ومادران دارای فرزندان عادی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی ومادران دارای فرزندان عادی می باشد که در سال تحصیلی 93-92مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه این تحقیق مشتمل بر 120نفر از مادران از جامعه مذکور می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. در این پژوهش از پرسشنامه سازگاری بل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بین سازگاری در خانه، سازگاری بهداشتی، سازگاری عاطفی، سازگاری شغلی، سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی و مادران دارای فرزندان عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی نسبت به مادران دارای فرزندان عادی از سازگاری کمتری برخوردارند.
۹۷.

بررسی رابطه ی سبک های مقابله با بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سبک های مقابله بهزیستی روانشناختی کم توان ذهنی مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۰۶
هدف پژوهش بررسی رابطه سبک های مقابله با بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی می باشد که در سال تحصیلی 93-92مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه این تحقیق مشتمل بر60 نفر از مادران از جامعه مذکور می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. در این پژوهش از پرسشنامه سبک های مقابله اندلر و پارکر و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد بین سبک مقابله مسئله مدار و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود دارد. بین سبک مقابله هیجان مدار و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود دارد و بین سبک مقابله اجتنابی و بهزیستی روانشناختی در مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود ندارد.
۹۸.

اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس والدگری انعطاف پذیری شناختی تنظیم هیجان فرزندپروری کارآمد مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۳۵۷
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری (استپ) کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوان پسر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 133 مادر دارای نوجوان پسر 12 تا 18 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بود. ابتدا مادران به پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1983) پاسخ دادند. 87 مادر دارای استرس بالای والدگری تشخیص داده شدند. از بین آن ها 40 مادر که واجد ملاک های ورود بودند به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه های استرس والدگری آبیدین (1990)، دشواری نظم دهی هیجانی گارنفسکی (2001) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را در سه مرحله تکمیل کردند. آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری آدلر-درایکورس (2004) به گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته ارائه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر برنامه آموزش والدین بر استرس والدگری (87/9 =F، 003/0=P)، تنظیم هیجانی (39/9 =F، 004/0=P) و انعطاف پذیری شناختی (68/9 =F، 004/0=P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش این برنامه با اصلاح روابط مادران با پسران نوجوان شان، استرس والدگری را کاهش و تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی آن ها را ارتقاء می دهد، بنابراین برای پیشگیری و یا رفع تعارض بین والدین و پسران نوجوان می توان از آن استفاده کرد.
۹۹.

بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان لجبازی – نافرمانی مقابله ای و پرخاشگری فرزندان

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه لجبازی - نافرمانی مقابله ای پرخاشگری مادران فرزندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری فرد است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک و خط مشی زندگی فرد در آینده دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان لجبازی – نافرمانی مقابله ای و پرخاشگری کودکان بود.: جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر دبستان دوره ابتدایی عصمتیه شهر مشهد و مادرانشان در سال تحصیلی 1398-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه طرحواره یانگ توسط مادران، پرسشنامه لجبازی – نافرمانی مقابله ای هومرسن (2006) و مقیاس پرخاشگری باس و پری (1992) توسط فرزندان تکمیل گردید. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان پرخاشگری و لجبازی در فرزندان رابطه معنادار وجود دارد ( p<0.05 ). نتایج حاکی از اهمیت رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با روابط آن ها با کودک شان دارد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آسیب شناسی، پیشگیری و درمان اضطراب کودکان دارد .
۱۰۰.

بررسی رابطه ی بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی با هوش عاطفی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش عاطفی بهزیستی روانشناختی سازگاری اجتماعی کودکان اوتیسم مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۲۱۳
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی با هوش عاطفی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز انجام گرفت . پژوهش حاضر براساس هدف از نوع کاربردی و براساس نحوه ی گردآوری داده های تحقیق از نوع همبستگی است . جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز به تعداد 200 نفر بودند که از این تعداد 127 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی بهزیستی روانشناختی ریف (1989) ، پرسشنامه سازگاری اجتماعی پی کل و ویسمن (1999) و پرسشنامه هوش عاطفی بار - آن (1980) بود . برای تجزیه وتحلیل اطلاعات SPSS23 استفاده شد و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه استفاده شد . با توجه به نتایج پژوهش بین هوش عاطفی با سازگاری اجتماعی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز رابطه وجود دارد ( P< 0/001 ,= 711 / 0 r ) ،بین هوش عاطفی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد ( <0/001 P, = 850 / 0 r ). نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت هوش عاطفی به عنوان یکی از مولفه های مهم روانشناسی است . بنابراین ارائه آموزش های مبتنی بر تقویت هوش عاطفی و سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانشناختی به عملکرد اجتماعی بهتر آنان منجر می گردد .