مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مهارت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ادبیات مدیریتی بیانگر آن است که مهارت های مدیریتی در کل، و هوش هیجانی به طور خاص، نقش تعیین کننده ای در موفقیت مدیران در محیط های کاری دارند. این مقاله به مقایسه هوش هیجانی در میان سطوح سه گانه مدیریت در سطح سازمان می پردازد. سنجش هوش هیجانی بر اساس پنج بعد مدل هوش هیجانی گلمن (1995)، یعنی خود آگاهی، خود نظمی، انگیزش، همدلی و مهارت صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت هوش هیجانی در کل میان مدیران سطوح گوناگون متفاوت است و این تفاوت بیشتر در ابعاد خودآگاهی، خود نظمی و انگیزش نمود داشته، ولی در دو بعد همدلی و مهارت اجتماعی، تفاوت مشاهده شده معنادار نیست. در ضمن، این پژوهش نشان می دهد که هرچه در نردبان سلسله مراتب بالا می رویم، سطح هوش هیجانی افزایش می یابد.
بررسی نرخ شیوع اعتیاد به اینترنت در دختران و مقایسه دختران معتاد و غیرمعتاد به اینترنت در متغیرهای تنهایی، عزت نفس و مهارتهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با همگانی شدن عرضه اینترنت در اوایل دهه نود میلادی، مساله استفاده مفرط و آسیب شناسانه از این فناوری توجه روانشناسان را به خود جلب کرد. از آن زمان تاکنون، پدیده اعتیاد به اینترنت در کشورهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، هدف، اولا بررسی میزان شیوع اعتیاد به اینترنت در میان دختران دبیرستانی شهر تهران، و ثانیا مقایسه دختران معتاد و غیرمعتاد در متغیرهای تنهایی، عزت نفس و مهارتهای اجتماعی است. بدین منظور، 939 دختر دبیرستانی در سه پایه و سه رشته از پنج منطقه شهر تهران به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، و به چهار مقیاس آزمون اعتیاد به اینترنت (یانگ، (1998، تنهایی UCLA (راسل، (1996، عزت نفس رزنبرگ (1965) و مهارتهای اجتماعی (متسون، (1983 پاسخ دادند. از 435 کاربر اینترنت، 14 نفر معتاد به اینترنت شناخته شدند. بنابراین نرخ شیوع اعتیاد به اینترنت در میان دختران دبیرستانی شهر تهران 3.2 درصد می باشد. بر اساس مشخصات جمعیت شناختی، 14 کاربر معمولی (غیرمعتاد) و 14 غیرکاربر با گروه معتاد همتا شدند و با استفاده از تحلیل واریانس مورد مقایسه قرار گرفتند. بین تنهایی و عزت نفس سه گروه، تفاوت معناداری به دست نیامد. در مهارتهای اجتماعی، سه گروه در مولفه های رفتارهای نوع دوستانه، ترس از رابطه با همسالان و برتری طلبی تفاوت معناداری را نشان ندادند، ولی معتادان از دو گروه دیگر به طور معنادار رفتارهای اجتماعی نامناسب بیشتری را نشان دادند، و میزان سرکشی آنها نیز به طور معنادار از کاربران معمولی بیشتر بود.
" جایگاه مهارت های اجتماعی مورد نیاز دانش آموزان در کتاب های درسی عمومی دوره متوسطه "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر آن است که کتاب های عمومی دوره متوسطه را از بعد پرداختن به مهارت های اجتماعی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور ابتدا چک لیست مهارتهای اجتماعی مشتمل بر 369 مهارت اجتماعی در نه مقوله مانند مهارت های ارتباطی، مهارت های خودگردانی و شغل یابی تهیه گردید. روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تایید گردید و اعتبار آن با استفاده از روش اعتبار بین مشاهده گران محاسبه گردید. ارزیابی ها نشان داد که ابزار از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است که شرح آن در مقاله آورده شده است سپس جدیدترین کتابهای عمومی دوره متوسطه شامل: قرآن (1)، قرآن (2)، بینش اسلامی (3)، بینش اسلامی (2)، ادبیات فارسی (1)، ادبیات فارسی (2)، مطالعات اجتماعی، جغرافی عمومی، تاریخ ایران و جهان، زبان فارسی (1) و عربی (1) انتخاب و با استفاده از چک لیست فوق مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. در این پژوهش واحد تحلیل محتوا « کلمه» و « مضمون» است، به این صورت که هرگاه در متن کلمات مرتبط با مهارت های اجتماعی وجود داشت و یا جمله و پاراگرافی بود که در محتوای آن به مهارت های اجتماعی اشاره شده بود، مورد شمارش قرار می گرفت.
یافته های پژوهش نشان داد که محتوای کتاب های عمومی دوره متوسطه به مهارت های اجتماعی فراوان و متنوعی پرداخته است. مهم ترین مهارتهای اجتماعی که کتاب های فوق به آن ها پرداخته اند عبارت است از: مهارت های ارتباطی ( 24.24 درصد)، مهارت درک ارزش های اجتماعی (19.7 درصد)، مهارت های خودگردانی ( 16.32درصد) مهارت های مقابله ای و اصلاح باورها و شناخت های غلط (12.31) مهارت های جرات ورزی (10.89 درصد) و بالاخره مهارت مسئولیت پذیری ( 9.6 درصد). سه مهارتی که در کتاب های فوق به آنها اصلا اشاره نشده یا اشاره ها درحد بسیار مختصر بوده، عبارتند از: مهارت پرکردن اوقات فراغت(2.74 درصد) مهارت آشنایی با قوانین اجتماعی (2.18 درصد) و مهارت شغل یابی (1.89 درصد) ضمنا مهارت های مربوط به هر کتاب به تفکیک درمتن مقاله آورده شده است."
بررسی مهارت اجتماعی در گروهی از دانش آموزان نابینا از نظر معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نابینای دوره ابتدایی با استفاده از فرم معلمان مقیاس روش درجه بندی مهارت اجتماعی (SSRS) طراحی شده توسط گرشام و الیوت (1990) برای سه مقطع پیش دبستان دبستان و دبیرستان بوده است و هر فرم دارای دو بخش مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری است در این پژوهش از فرم ویژه معلمان مقطع دبستان استفاده شد جامعه نمونه این پژوهش 62 کودک دختر و پسر 7 تا 15 ساله بودند که در دبستانی ویژه دانش آموزان نابینا در شهر شیراز تحصیل می کردند ممعلمان پرسشنامه را برای این کودکان تکمیل کردند و سپس اطلاعات حاصل از این بررسی تحلیل گردید یافته ها نشان داد که معلمان فراوان ترین مشکلات کودکان نابینا را بی قراری و حواسپرتی قلدری دعوا کردن قطع مکالمه عصبانیت و لج کردن کاستی های مهارت اجتماعی آنان را کنترل خشم انتقاد پسندیده مصالحه در مجادله تعریف مناسب از خود و دیگران گذراندن مناسب اوقات فراغت عکس العمل مناسب در مقابل رفتار غیر منصفانه و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سر و صدا گزارش کردند مهارت اجتماعی تابع سن کودک نبود تحلیل عوامل منجر به استخراج عواملی نظیر مقیاس اصلی گردید.
مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری در دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری در خانه و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور انجام این بررسی دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری که در مدارس عاری تحصیل کرده و بر اساس سن و جنس همتا شده و دارای هوش بهر طبیعی بودند از طریق مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام والیوت 1990) مورد مقایسه قرار گرفتند این مقیاس دارای دو فرم ویژه ارزیابی والدین و معلمان است . یافته ها نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی بر اساس ارزیابی معلمان تفاوت معنی دار ندارد اما والدین کودکان عادی را در زمینه کسب مهارت های اجتماعی در خانه بهتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ارزیابی کرده اند و میانگین نمرات کودکان عادی در زمینه همکار ی و مسئولیت پذیری به طور معنی دار بیشتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بوده است . افزون بر این کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه داری مشکلات رفتاری هستند و این وضعیت در سه عامل مشکلات رفتاری شامل رفتارهای درونزا و برونزا و پر تحرکی دیده شده است به نظر می رسد کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در محیط مدرسه عادی مشکلات رفتاری بیشتری از کودکان عادی ندارد و در محیط مدرسه از مهارت اجتماعی کافی برخودارند اما در محیط خانه دارای کاستی مهارت های اجتماعی و رفتار نامناسب هستند.
بررسی نقش هوش هیجانی و مولفه های آن در رضایت مندی زناشویی و مقایسه آن با متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم هوش هیجانی و مؤلفه های آن در پیش بینی رضایت زناشویی انجام شده است. در این پژوهش، 260 نفر از دانش پژوهان مرد 20 تا40 سال به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ و شاخص رضایت زناشویی هادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش، برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به دلیل مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج، و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در میان متغیرهای پژوهش، هوش هیجانی و مهارت اجتماعی، پیش بینی کننده مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. افزایش هوش هیجانی با افزایش مدت زمان ازدواج، سن ازدواج و سطح تحصیل، همچنین افزایش رضایت مندی زناشویی با افزایش مدت زمان ازدواج، از دیگر نتایج این پژوهش بود. با توجه به ارتباط بالای هوش هیجانی و مؤلفه های آن با رضایت مندی زناشویی، مدارس، سازمان ها و کلینیک های خانواده درمانی می توانند از این متغیر در بهبود رضایت زناشویی بهره ببرند و به بهتر شدن روابط انسانی کمک کنند.
اثر بخشی آموزش های کارآفرینی و روانشناختی بر توانمندسازی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش توانمندسازی (فردی، اجتماعی و اقتصادی) شهروندان زن باسواد، فاقد مهارت و شغل ساکن در حوزه تحت پوشش شهرداری است. پژوهش حاضر در حیطه تحقیقات شبه آزمایشی جای میگیرد. جامعه آماری پژوهش عبارتند از تمامی زنان دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس و بالاتر فاقد مهارت و شغل ساکن در منطقه ی چهار شهرداری تهران که در دامنه سنی 20 تا 55 سال قرار دارند. تعداد 150 نفر به عنوان گروه نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند که 100 نفر به عنوان گروه آزمایش تحت آموزش قرار گرفتند و 50 نفر دیگر که از تواناییهای فوق الذکر نیز برخوردار نبودند، تحت آموزش قرار نگرفتند و به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از 5 پرسشنامه تحت عناوین: اطلاعات فردی، آماده سازی شغلی، مهارت های زندگی، اجتماعی و کسب و کار (کارآفرینی) و توانمندسازی استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها، مدل آماری ANCOVA نیز به کار گرفته شد. یافته ها نشان می دهند که آموزش های آماده سازی شغلی، مهارت های زندگی، اجتماعی وکسب وکار (کارآفرینی) بر توانمندسازی شهروندان زن مؤثر است.
اثربخشی بازیهای گروهی بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای گروهی بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع آزمایشی و حجم نمونه مورد نظر شامل 20 دختر پیش دبستانی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند و گروه آزمایش به 12 جلسه بازی پرداختند. ابزار پژوهش، چک لیست مهارت های اجتماعی بود و ارزیابی مداخله ای به صورت پیش آزمون- پس آزمون و تحلیل داده ها به کمک آزمون ANCOVA صورت گرفت.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان دادند که مهارت های اجتماعی کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بازیهای گروهی میتواند به گونه ای مؤثر، مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی را افزایش دهد.
مدیریت دانش و مهارت های ارتباطی مدیران سازمان تربیت بدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطة مدیریت دانش با مهارت های ارتباطی مدیران سازمان تربیت بدنی ایران انجام شده است. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری شامل تمامی کارکنان (کارشناس مسئول، کارشناس و کاردان) سازمان تربیت بدنی ایران به تعداد 435 نفر بودند. نمونة آماری بر اساس جدول مورگان 204 نفر تعیین شد که از طریق نمونه گیری طبقه ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها دو پرسشنامة محقق ساختة مهارت های ارتباطی مدیران و مدیریت دانش تدوین شد که پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ، به ترتیب، 83% =α و 87%=α به دست آمد. روایی صوری از طریق مراجعه به هفت نفر از استادان مدیریت ورزشی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t مستقل و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن در سطح (05/0 ≥ p) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین وضع موجود و مطلوب مهارت ارتباطی مدیران (05/0 = , p215/19 (t= تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، بین شاخص های مهارت های ارتباطی مدیران(خودگشودگی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی، خود نظمی، مهارت اجتماعی، نفوذ آرمانی و الهام بخشی و تحریک خردمندانه) با متغیرهای خلق و انتقال دانش (مدیریت دانش) رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد. ارتباط مثبت و معنیدار بین مهارت های ارتباطی مدیران و مؤلفه های مدیریت دانش مبین آن است که برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش باید مدیران سطح مهارت های ارتباطی خود را ارتقاء دهند تا موجب خلاقیت کارکنان و پیشرفت سازمان شوند.
تأثیر کاربرد نرم افزارهای آموزشی در ارتقاء یادگیری مهارت های اساسی درس هنر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در عصر اطلاعات و ارتباطات و با ورود فن آوری های نوین در حوزه آموزش و پرورش، فراگیران با مخاطرات و ریسک های بیشتری برخورد می کنند و نسبت به نسل های قبل، نیاز به یادگیری دانش و مهارت های جامع تر و جدید تری خواهند داشت. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر کاربرد نرم افزارهای آموزشی در ارتقاء یادگیری مهارت های اساسی درس هنر دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در مدارس شهرستان آمل و در سال 1390 اجرا گردید. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه تحقیق 150 کلاس درس پنجم ابتدایی بود. از میان آنها به روش تصادفی ساده دو کلاس 25 نفره انتخاب و دانش آموزان آن به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسش نامه (به صورت چک لیست رفتار) بود که مطابق استانداردهای آموزشی دفتر برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش تنظیم شده بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون نشان داد که دو گروه از نظر سطح مهارت ها، همگن بوده اند. مقایسه میانگین نمرات پس آزمون بین دو گروه نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد از نظر آماری تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که استفاده از نرم افزارهای آموزشی در ارتقاء مهارت های اساسی هنر شامل مهارت های حسی، گفتاری، حرکتی، قابلیت های تفکر و مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه پنجم به طور قابل ملاحظه ای مؤثر بوده است.
مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ، مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج در سال تحصیلی 89-88 است. به همین منظور تعداد 36 دانش آموز ناشنوا و36 دانش آموز نابینا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمون مهارت های اجتماعی مثبت و منفی یا سیاهه مهارت اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر و با کمک رابط ناشنوایان و نابینایان، اطلاعات جمع آوری گردید. سپس یافته های به دست آمده از طریق فنون آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که عزت نفس در دو گروه دانش آموزان ناشنوا و نابینا متفاوت نیست. فرضیه پژوهشی دوم مبنی بر وجود تفاوت در مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا مورد تایید قرار نگرفت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی، عزت نفس افزایش می یابد و بالعکس که نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنادار بین رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی و عزت نفس است.
کاربرد آموزش فن آوری چندرسانه ای در حیطه مهارت های اجتماعی دانش آموزان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات تحولی عظیم را در تمام حوزه ها و از همه مهم تر حوزه آموزش ویادگیری نوید می دهد. در دهه های اخیر رویکردهای سنتی یادگیری با ظهور فناوری های جدید یادگیری نظیر چندرسانه ای ها، فرا رسانه ها و ارتباطات از راه دور دستخوش تغییرات اساسی شده است. امروزه در بیشتر کشورها اقدامات بسیاری برای استفاده از فناوری های نوین در امر آموزش ویژه انجام شده است. لذا می توان گفت که فن آوری چندرسانه ای به عنوان یک روش فعال و نوین آموزشی با قابلیت هایی همچون بکار گیری چند حس در فرایند آموزش، درگیرساختن یادگیرنده، منعطف ساختن محیط یادگیری، توجه به نیازهای خاص کودکان اوتیسم، به شیوه موثری بر روی مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسم اثرگذار می باشد. از آنجا که یکی از ویژگی های اغلب این کودکان در برقراری ارتباط اجتماعی و همچنین ناتوانی مهارت اجتماعی در آموزشگاه و مدارس است. بنابراین آموزش این مهارتها به صورت چندرسانه ای باعث می شود این افراد مهارت های ارتباطی و اجتماعی کافی را کسب کنند و بتوانند اعتماد به نفس پیدا کنند و خود را دست کم نگیرند. شواهد نشان می دهد که در مدارس ویژه کودکان استثنایی برنامه های آموزشی و پرورشی رایج بیشتر بر بعد مهارت های تحصیلی و آموزشی تاکید می ورزند و وقت و هزینه کمتری صرف آموزش مهارت های اجتماعی کودکان و دانش آموزان استثنایی می شود و در نتیجه این کودکان در کسب مهارت های اجتماعی با برخی کمبودها مواجه اند ، لذا پیشنهاد می شود آموزش مهارت های اجتماعی به صورت چندرسانه ای نیز جزء برنامه های آموزشی قرار گیرد . در این مقاله پس از معرفی ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم، به مهارت های اجتماعی این دانش آموزان و آموزش آنها پرداخته و در پایان نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش دانش آموزان دارای اختلال طیف اوتیسم با تاکید بر چندرسانه ای آموزشی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
بررسی و مقایسه اثربخشی اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی و ارزشیابی سنتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی 89-88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علی مقایسه ای بود. نمونه گیری از مدارسی که ارزشیابی توصیفی در آنها اجرا می شد به روش سرشماری صورت گرفت و برای هر مدرسه ای که به عنوان نمونه انتخاب شد یک مدرسه مشابه که ارزشیابی سنتی در آنها اجرا می شد برای مقایسه انتخاب گردید. در مجموع 999 نفر دانش آموز ابتدایی و 99 نفر معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه های محقق ساخته از دانش آموزان و معلمان جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارزشیابی توصیفی تأثیر بیشتری نسبت به ارزشیابی نمره ای بر میزان کارگروهی و همکاری و کاهش رقابت و همچنین افزایش مشارکت آنها در بحث و گفتگوهای دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستی ها توصیه می شود.
اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانش آموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارت های اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارسایی هایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه ویژگی های شخصیتی با مهارت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه ویژگی های شخصیتی با مهارت اجتماعی دانش آموزان بوده است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس غیر انتفاعی ناحیه 2 شیراز در سال تحصیلی 95-94 بود که با استفاده از روش خوشه ای تک مرحله ای تعداد 4 مدرسه انتخاب شد و در هر مدرسه کلاس های هفتم انتخاب و سپس به 140 نفر از دانش آموزان پرسش نامه ها جهت تکمیل داده شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسش نامه مهارت اجتماعی ماتسون، خودکارآمدی عمومی شرر و ویژگی های شخصیتی نئو استفاده شده است. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که انعطاف پذیری و برون گرایی با مهارت اجتماعی، هم چنین، انعطاف پذیری با خودکارآمدی رابطه معنادار ندارد. بین خودکارآمدی با مهارت اجتماعی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. ویژگی های شخصیتی روان رنجورگرا و وظیفه شناسی قادر به پیش بینی خودکارآمدی می باشند. بنابراین، خودکارآمدی در رابطه با ویژگی های شخصیتی و مهارت اجتماعی نقش میانجی را ایفا می کند.
رابطه مهارت های حرکتی در پیش بینی مهارت اجتماعی و رفتار چالشی (تکراری) کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی و رفتارهای چالشی کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شده است. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان پسر با اختلال مراکز ویژه اتیسم شهر تهران در سال 1396- 1395 است. از کل جامعه هدف، تعداد 50 پسر با اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی 5 تا 14 سال به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه تصادفی شدند. از فرم معلم مقیاس مهارت اجتماعی الیوت و گرشام (1999)، مقیاس تجدید نظر شده رفتارهای تکراری (2000) و مقیاس رشد حرکتی درشت اولریخ2 (2000) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t تحلیل شدند. نتایج نشان داد مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی همبستگی مثبت و معنادار (05/0 (p<و مهارت های حرکتی با رفتارهای چالشی رابطه منفی و معنادار (05/0 (p<دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که زیرمقیاس های جا به جایی و کنترل شئ آزمون مهارت حرکتی48 درصد توانایی پیش بینی مهارت اجتماعی و 24 درصد توانایی پیش بینی رفتارهای چالشی را در کودکان با اختلال اتیسم دارند. با توجه به نتایج تحقیق، به نظر می رسد مهارت های حرکتی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده توانایی ارتباط اجتماعی و کاهش رفتارهای چالشی می تواند به عنوان یک عامل مداخله ای و درمانی موثر برای بهبود و افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش رفتارهای چالشی به کار برده شود.
اثربخشی توانبخشی روانی- اجتماعی در کاهش علائم منفی و بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور اثربخشی توانبخشی روانی- اجتماعی در کاهش علائم منفی و بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از بین جامعه آماری که شامل تمامی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در مراکز شبانه روزی توانبخشی بیماران مزمن روانی در شهر سنندج بوده، 30 نفر از مبتلایان در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) انتخاب گردید. مداخله های انجام شده در 12 جلسه (توان بخشی روانی- اجتماعی) به کمک پیش آزمون- پس آزمون ارزیابی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های علائم منفی اندریسن و مهارت های اجتماعی ده بزرگی استفاده و فرضیه های پژوهش نیز از طریق آزمون تحلیل واریانس چندراهه محاسبه شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی روانی- اجتماعی در کاهش علائم منفی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن تأثیر معناداریدارد. توانبخشی روانی- اجتماعی در بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرنی مزمن تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، بکارگیری روش های غیردارویی همچون توانبخشی روانی-اجتماعی در کاهش علائم منفی و بهبود مهارت های اجتماعی مبتلایان به اسکیزوفرن توصیه می شود.
اثربخشی تئاتر درسی در افزایش مهارت های اجتماعی و یادگیری دروس پایه در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی تئاتر درسی در افزایش مهارت های اجتماعی و یادگیری دروس پایه در دانش آموزان مقطع ابتدایی است. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نمونه پژوهش، 63 دانش آموز دختر پایه چهارم مقطع ابتدایی شهرستان قشم است که در دو کلاس منتخب به شکل تصادفی، انتخاب شده اند و به تصادف یکی از کلاس ها برای گروه آزمایش و کلاس بعدی برای گروه شاهد در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 10جلسه 45دقیقه ای در تئاتر درسی مشارکت داشت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس مهارت های اجتماعی و آزمون های املا، خواندن و ریاضیات بوده است. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) نشان می دهد تئاتر درسی در افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر اثر معنی دار دارد (001/0>P). همچنین تئاتر درسی در افزایش یادگیری خواندن و نوشتن دانش آموزان دختر اثر معنی دار دارد (001/0>P)؛ اما بر یادگیری درس ریاضی اثرمعنی داری نداشت. این تحقیق نشان می دهد تئاتر درسی هم بر افزایش مهارت های اجتماعی و هم بر بهبود عملکرد درسی دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی اثربخش است.
مقایسه تأثیر مداخله ای بازیهای ویدیویی سه بعدی و دو بعدی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های دیجیتالی در سال های اخیر گسترش چشمگیری در میان کودکان، نوجوانان و بزرگسالان سراسر جهان و از جمله در ایران داشته است. به گونه ای که نه تنها میزان علاقه به بازی های دیجیتالی رشد بسیاری داشته، همچنین در سال های اخیر این بازی ها در زمینه های مختلف متنوع تر شده اند. مثلاً در این حوزه می توان به ظهور بازی های سه بعدی و دو بعدی اشاره داشت. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی بر خلاقیّت و مهارت های اجتماعی دانشجویان پسر صورت گرفته است. بدین منظور 45 نفر از دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر از طریق فراخوان انتخاب و پس از همسان سازی، بر اساس نمره هوش و تجربه انجام بازی های ویدیویی، به سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش، در یک دوره 20 جلسه ای به انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی پرداختند. همه شرکت کنندگان در هر سه گروه، مقیاس های خلاقیت تورنس ( CT ) و مهارت های اجتماعی ( SSI ) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا کردند؛ و سپس داده ها بر اساس روش آماری تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی بر مؤلفه سیّالی، و انجام صرفاً بازی های ویدیویی سه بعدی بر مؤلفه انعطاف پذیری از مؤلفه های خلاقیّت تأثیر دارد. علاوه بر این، انجام بازی های ویدیویی دو بعدی بر کنترل اجتماعی از مؤلفه های مهارت های اجتماعی نیز تأثیر دارد. از یافته های این پژوهش استنباط می شود که انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی، از عوامل تأثیرگذار بر خلاقیّت (سیاّلی و انعطاف پذیری) و مهارت های اجتماعی (کنترل اجتماعی) است.
بررسی علل جامعه شناختی گرایش زنان به مطالعه ی رمان فارسی در سالهای پس از انقلاب اسلامی در منطقه ی یک شهر تهران در سال1388(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه در جامعه ی ما زنان و دختران جوان بسیاری به مطالعه ی رمان روی آورده اند. بدون شک این استقبال گسترده از آثار ادبی و به طور ویژه رمان از منظری جامعه شناختی می تواند گویای بسیاری از مسائلی باشد که پاسخگویی به آنها از ضروریات جامعه کنونی ما خواهد بود. شاید یکی از جنبه های مهمی که علت این گرایش باشد، شخصیت پردازی زن در رمانهای فارسی است به طوری که در دوران اخیر شاهد تکامل و رشد اهمیت شخصیت زن هستیم. تحولات اجتماعی بعد از انقلاب و درآمدن زن از محدوده ی خانواده و پیوستن او به فعالیتهای اجتماعی از عوامل مهم این دگرگونی است. هدف اصلی این مقاله بررسی علل جامعه شناختی زنان به مطالعه رمان فارسی در سالهای پس از انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این مقاله پیمایش بوده و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده است. به منظور تسهیل و تسریع پژوهش، ناگزیر تعداد 150 زنبه عنوان نمونه معرف به شیوه تصادفیبرای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای روایی و آلفاکرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از آزمون های ناپارامتری معادل چون آزمون x2 و برای سنجش رابطه از ضریب "تاوکندال" استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که بین متغیرهایی چون میزان مطالبه فرصت های برابر با مردان، گرایش به آشنایی با مسایل روز، اهمیت به قهرمانان زن در رمانها، کسب مهارت های اجتماعی و پرکردن اوقات فراغت با مطالعه رمانهای فارسی ارتباط معناداری وجود دارد. این معناداری در سطح حداقل 95 درصد اطمینان فرضیات تحقیق را تایید میکند.