مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مهارت اجتماعی
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
۱۲۶-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی فعال و بازی درمانی بر مهارت اجتماعی و تماس چشمی پسران 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال اوتیسم سطح 2 از مراکز توانبخشی شهر تهران انجام شد. روش: میزان تماس چشمی این کودکان با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی و مهارت اجتماعی آنها به وسیله مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS) اندازه گیری شد. نمونه ها به صورت تصادفی ساده به سه گروه موسیقی درمانی (M)، بازی درمانی (P) و گروه کنترل (C) تقسیم شدند. برای گروه M، 12 جلسه مداخله موسیقی درمانی فعال و برای گروه P به همان تعداد جلسه بازی درمانی انجام شد. برای گروه C فقط جلسه های آموزشی رایج مراکز انجام شد و سپس میزان تماس چشمی و مهارت اجتماعی هر سه گروه دوباره اندازه گیری شد. یافته ها: مقایسه تماس چشمی و مهارت اجتماعی سه گروه پس از انجام مداخله ها، با استفاده از آزمون ANCOVA در نرم افزار SPSS 23 نشان داد که تفاوت معناداری میان نتایج سه گروه هم در تماس چشمی و هم مهارت اجتماعی حاصل شده است ) 05/0 (p<. آزمون تعقیبی توکی، بهبود معناداری در تماس چشمی در گروه موسیقی نشان داد، اما در گروه بازی و کنترل تغییری دیده نشد. همچنین بهبود معناداری در میزان مهارت های اجتماعی گروه موسیقی و بازی دیده شد، اما در گروه کنترل تغییری مشاهده نشد. اندازه اثر تماس چشمی در گروه بازی درمانی 079/0 و در گروه موسیقی درمانی 515/0 بوده است. انداره اثر مهارت های اجتماعی در گروه بازی و موسیقی درمانی 304/0 بود. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که موسیقی درمانی هم بر بهبود تماس چشمی و هم مهارت های اجتماعی مؤثر است، اما بازی درمانی فقط بر بهبود مهارت اجتماعی تأثیر دارد. .
الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری عاملی مؤثر بر بسیاری از جنبه های زندگی فرد از جمله مهارت اجتماعی است، به گونه ای که عمده کودکانی که مهارت اجتماعی ضعیف دارند، افسرده و منزوی می شوند. بنابرین هدف پژوهش تدوین الگوی ساختاری مهارت اجتماعی کودکان با ناتوانی های یادگیری بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. تعداد 200 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرکز درمان ناتوانی های یادگیری بوجیکای شهر تهران در سال 98-1397 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و فرم والدین پرسشنامه مهارت اجتماعی (گرشام و الیوت، 1990)، فرم والدین پرسشنامه سبک دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینکینز و مورگان، 1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. بر اساس نتایج، سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب پیش بین منفی و مثبتی برای مهارت اجتماعی بودند (05/0>P). یافته ها همچنین نقش میانجی گر خودکارآمدی تحصیلی را در رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مهارت اجتماعی مورد تأیید قرار دادند. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی موجب کاهش مهارت های اجتماعی در کودکان با ناتوانی های یادگیری شده و سبک های دلبستگی از طریق خودکارآمدی تحصیلی به طور غیرمستقیم به ارتقاء مهارت اجتماعی در این کودکان کمک می کند.
ارائه مدل ارتقاء مهارت های اجتماعی کودکان بر اساس نقش مؤلفه های زبان بیانی با میانجی گری نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۲۵-۱۱۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت اجتماعی، نقش بسیار مهمی در سازش یافتگی اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارد و زبان بیانی و نظریه ذهن از عوامل مؤثر بر تحول مهارت های اجتماعی کودکان هستند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتقاء مهارت های اجتماعی کودکان چهار تا شش سال بر اساس نقش مؤلفه های زبان بیانی با میانجی گری نظریه ذهن بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان (دختر و پسر) 4 تا 6 ساله شهر بابک واقع در استان کرمان در سال تحصیلی 97-1396 بود که تعداد 104 نفر (48 دختر و 56 پسر) بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای انتخاب شدند و آزمون تحول زبان (نیوکامر و هامیل، 1988)، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (تراسکات، 1989) و آزمون نظریه ذهن نپسی 2 (کورکمن، داویس و متیو، 2007) را تکمیل کردند. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر، انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج، اثر مستقیم نظریه ذهن بر مهارت های اجتماعی (p<0.001) و اثر مستقیم مؤلفه های زبان بیانی بر نظریه ذهن (01/0 p<) را تأیید کردند. یافته ها همچنین نقش میانجی گرانه نظریه ذهن را در رابطه بین مهارت های اجتماعی و مؤلفه های زبان بیانی تأیید کردند (p<0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که لازمه ارتقا و بهبود مهارت های اجتماعی در کودکان 4 تا 6 ساله، بهبود مؤلفه های زبان بیانی و نظریه ذهن است. مؤلفه های زبان بیانی به طور غیرمستقیم و از طریق نظریه ذهن، با تأثیر بر کفایت اجتماعی، ا رتباط مؤثر با همسالان، و کاهش مشکلات رفتاری کودکان، موجب ارتقا و بهبود مهارت های اجتماعی آنان می شود.
اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
23 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان(12-18 سال) شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1399 که با استفاده از نمونه گیری دردسترس 40 دختر نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه آزمایش(20 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر(1999) بود. همچنین بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی ارتباط سالم با جنس مخالف در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-19 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میانگین نمرات تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به عبارت دیگر آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر بهبود کنترل برون ریزی خشم، کنترل درون ریزی خشم و مهارت اجتماعی نوجوانان دختر تاثیر معناداری دارد.
تأثیر نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
580 - 597
حوزه های تخصصی:
اخیراً در جهان، نسبت به گذشته بر مقوله تعلیم و تربیت از طریق نمایش، تأکید بیشتری به وجود آمده است. در جوامع مختلف به تدریج مسیر رو به رشدی را طی کرده است؛ بیشتر مخاطبان خود را در رده سنی کودکان و نوجوانان می یابد. با توجه به اهمیتی که این رده سنی برای مسئله تربیت و ایجاد مهارت دارد، بررسی این مقوله در دانش آموزان ابتدایی می تواند نکات مهمی را آشکار سازد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کمی انجام شده است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 361 نفر از دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند و پرسشنامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1999) را دریافت نمودند. سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه 180 نفری در دو گروه آزمایش(مدارس غیردولتی) و کنترل(مدارس دولتی) جایگزین شدند. گروه آزمایش در یک ماه و طی 4 جلسه 45 دقیقه ای مفید در کلاس هنری (نمایش) آموزش دیدند، در حالی که گروه کنترل در طی این مدت برنامه روزانه خود را دنبال می کردند و هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجدداً پرسشنامه بر روی هر دو گروه اجرا گردید. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کلاس های هنری نمایش بر ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است. این نتایج نشان می دهد که نمایش بر مهارت اجتماعی در ابعاد: همکاری، ابراز وجود، خویشتن داری و همدلی، تأثیر مثبت و معنادار داشته است. اهداف پژوهش: 1.بررسی تأثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران. 2.مطالعه میزان مهارت پذیری دانش آموزان در مقطع ابتدایی. سؤالات پژوهش: 1.تأثیر شرکت در کلاس های هنری نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی تهران چگونه است؟ 2.سن دانش آموزان ابتدایی چه تأثیری بر میزان مهارت پذیری آنها دارد؟
بررسی تأثیر هوش هیجانی بر بهبود کارآفرینی سازمانی (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
در عصر دانش بنیان حاضر توجه به هوش هیجانی در بین شرکت های دانش بنیان می تواند منشا فعالیت های نوآورانه و کارآفرینانه باشد. تحقیق حاضر با توجه به اهمیت موضوع به بررسی تاثیر هوش هیجانی بر بهبود کارآفرینی سازمانی می پردازد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل 210 نفر از کارکنان شاغل در شرکت های دانش بنیان شهر تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد انجام شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های ضرایب معناداری و ضرایب مسیر در نرم افزار PLS نشان داد که هوش هیجانی می تواند منجر به بهبود کارآفرینی سازمانی گردد. همچنین نتیجه گرفته شد که مولفه های هوش هیجانی از قبیل خودآگاهی، خودتنظیمی، برانگیختگی، همدلی و مهارت اجتماعی بر بهبود کارآفرینی سازمانی تاثیرگذار می باشند. همچنین پیشنهاد گردید که برای بالا بردن کارآفرینی سازمانی و فعالیت های کارآفرینانه به مولفه های مطرح شده در این متغیر توجه شود تا بتوان جو خلاقانه ای در شرکت ایجاد کرد تا خلاقیت و ایده یابی و فرآیند تفکر حل مسئله تقویت گردد.
اثر الگوی ملاقات کلاسی بر آموزش مهارت اجتماعی دانش آموزان پایه چهارم منطقه نمین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آذر ۱۴۰۰ شماره ۴۲
138 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر الگوی آموزشی ملاقات کلاسی بر مهارت های اجتماعی در دانش آموزان پایه چهارم منطقه نمین در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه چهارم منطقه نمین به تعداد 1037 نفر، که 536 نفر دختر و 501 نفر پسر بودند، که چهار کلاس (هر کدام دارای 30 دانش آموز) به روش تصادفی ساده به عنوان گروه آزمایش و کنترل انتخاب شده اند. با توجه به اینکه روش پژوهش آزمایشی و به روش نیمه تجربی بوده است از دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه 106 سؤالی مهارت های اجتماعی برگرفته از هادی عباسی (1385) پیش آزمون و بعد از اجرای آموزش الگوی ملاقات کلاسی در گروه های آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون کلموگروف- اسمیرنف، تحلیل کوواریانس و t مستقل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که آموزش الگوی ملاقات کلاسی بر مهارت های اجتماعی تأثیر معناداری دارد و همچنین آموزش الگوی ملاقات کلاسی بر مهارت های اجتماعی از بعد آغازگری و خاتمه، تقویت، ابراز وجود و جهت دهی تأثیر معناداری دارد.
اثربخشی آموزش ریاضی مبتنی بر بازی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پیش دبستانی از طریق یادگیری معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
122 - 105
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش ریاضی مبتنی بر بازی بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پیش دبستانی از طریق یادگیری معکوس انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی و از نظر روش، چهارگروهی سولومون بود. جامعه آماری، دانش آموزان پایه پیش دبستانی بودند تعداد 40 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در چهارگروه (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. آموزش بازی استارمس در طی 27 جلسه )هر هفته دو جلسه( اجرا شد. از پرسشنامه های مهارت های اجتماعی تاک و ترند (2014) و خودکارآمدی تحصیلی جینگز و مورگان (1999) استفاده شد. نتایج آزمون کروسکال والیس، یومان ویتنی و ویلکاکسون نشان داد در بررسی بین گروهی، افزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن، و در بررسی درون گروهی عدم تاثیر مولفه استعداد مشاهده شد. در بررسی بین گروهی خودکارآمدی تحصیلی نیز افزایش همه موارد به جز مولفه همکاری، و در بررسی درون گروهی، نیز افزایش همه موارد به جز مولفه ارتباط مشاهده شد. بنابراین، آموزش استارمس مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی دانش آموزان پیش دبستانی را افزایش می دهد.
رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با مهارت های اجتماعی فرزندان: نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
121 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه : والدین در شکل گیری مهارت اجتماعی فرزندان نقش بسیار مهمی دارند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین مهارت های اجتماعی فرزندان بر اساس سرمایه اجتماعی و فرهنگی والدین با توجه به نقش واسطه ای سبک های والدین در برخورد با هیجانات منفی فرزندان بود.
روش : روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 500 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 419 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، سبک های برخورد والدین با هیجانات منفی فرزندان ، سرمایه اجتماعی خانواده و سرمایه فرهنگی بود. از نرم افزار SmartPls3 نیز جهت تجزیه وتحلیل مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها : یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی هم به طور مستقیم (001/0> p ، 26/0= β ) و هم به واسطه سبک های حمایتی (009/0> p ، 044/0= β ) و غیر حمایتی (013/0> p ، 033/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان، منجر پیش بینی مهارت های اجتماعی فرزندان می گردد. سرمایه فرهنگی به طور مستقیم با سبک های حمایتی (043/0> p ، 11/0= β ) برخورد با هیجانات فرزندان ارتباط دارد و همچنین سرمایه اجتماعی (001/0> p ، 22/0= β ) نیز نقش قابل توجهی در تبیین نحوه برخورد والدین با هیجانات فرزندان داشت. شاخص های برازش مدل بعد از اصلاح (089/0= SRMR و 61/0= NFI ) نیز نشان داد که مدل مذکور برازش مناسبی دارد.
نتیجه گیری : به طورکلی برخورداری از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی موجب تغییرات ذهنی و رفتاری کنشگران اجتماعی (والدین و فرزندان) می شود و این تغییرات خود را در سبک های والدین در برخورد با هیجانات و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان نشان می دهد.
تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی (محوری و گروهی) بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رویکرد برنامه ریزی ترکیبی بر میزان مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان پیرانشهر انجام گرفت. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از دو گروه مدارس چندپایه بخش لاجان و مرکزی، دو دبستان به صورت تصادفی گزینش و نهایتاً از هر دبستان، دو کلاس دوره دوم که پایه ششم در آن قرار داشت انتخاب گردید. لذا نمونه های تحقیق شامل چهار کلاس (60 نفر) یعنی دو کلاس گروه آزمایشی و دو کلاس گروه کنترل می باشند. برای سنجش میزان رشد مهارت اجتماعی دانش آموزان از پرسشنامه محقق ساخته کرامتی (1381)، که روایی آن مورد تأیید متخصصان و پایایی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردیده بود، استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی نیز از آزمون معلم ساخته درس ریاضی با 15 سؤال که برای پایه ششم ابتدایی طراحی شد، استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر روش های آمار توصیفی، از روش آمار استنباطی (آنکوا) نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با رویکرد برنامه ریزی ترکیبی به یادگیری پرداخته بودند، بیشتر از دانش آموزانی کلاسی بود که با رویکردهای معمول آموزش دیده بودند.
تأثیر بازی های رایانه ای بر رفتار کودکان (فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1381- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراه با جهانی شدن و تغییرات سبک زندگی ایرانیان، از جمله فراموش شدن بازی های سنتی و جایگزین شدن بازی های مدرن، امروزه مهمترین سرگرمی کودکان و جوانان، بازی های رایانه ای است. این بازی ها دارای فرصت ها و تهدیدهایی هستند که تابعی از نحوه عملکرد خانواده، جامعه پذیری و مدیریت منطقی در نحوه برخورد با این مسئله است، بر این اساس، این مطالعه قصد دارد به ارزیابی تأثیر بازی های رایانه ای بر رفتار کودکان (فراتحلیل بازه زمانی 1381-1399) بپردازد. جامعه آماری شامل 57 مطالعه پژوهشی است که از 24 سند تحقیقاتی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهند بازی رایانه ای، دارای دو بعد فرصت ها، شامل: کاهش پرخاشگری (0.373)، بهبود مهارت های اجتماعی (0.122)، ارتقای کارکردهای اجرایی کودکان (0.246)، یادگیری مفاهیم علمی (0.207)، بهبود عملکرد حافظه (0.311)، خلاقیت و کارآفرینی (0.336)، ارتقای سطح آگاهی و سواد رسانه ای (0.392) توانایی حل مسئله (0.377) و تهدیدهای رفتاری، شامل: ترویج خشونت اجتماعی (0.401)، افت عملکرد تحصیلی (0.485)، بزهکاری اجتماعی (0.385)، ضعف روابط اجتماعی (0.348)، بحران عاطفی خانواده (0.437)، بی انضباطی (0.357)، انزوای اجتماعی (0.399)، افزایش استرس (0.302)، اعتیاد رایانه ای (0.216)، بحران هویتی (0.152) و تعارض رفتاری با والدین (0.189) است.
تأثیر شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملّی نوجوانان
زمینه و هدف: ایران کشوری با آثار فرهنگی و هنری ارزشمندی بوده که شاهنامه فردوسی یکی از این موارد است. متأسفانه به رغم وجود چنین گنجینه ارزشمندی و بهره برداری هایی که می توان از آن به خصوص در امر آموزش انجام داد، استفاده های محدودی از آن به عمل آمده است. بر این اساس، این مطالعه در پی بررسی تأثیر برگزاری دوره های شاهنامه خوانی بر پرخاشگری، مهارت اجتماعی و هویت ملی دانش آموزان بوده است . روش پژوهش: این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش در حوزه مطالعات نیمه آزمایشی قرار دارد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پایه چهارم مدارس دخترانه شهر خرم آباد تشکیل داده اند. نمونه گیری در این مطالعه با استفاده از روش در دسترس انجام گرفت. بر این اساس، پس از انجام مذاکرات اولیه و اخذ مجوز از والدین دانش آموزان، در نهایت تعداد 30 نفر از جامعه آماری معرفی شده به عنوان نمونه پژوهش تعیین گردیدند. سنجش پرخاشگری با استفاده از پرسش نامه آرنولد اچ باس و پری (1992)، سنجش مهارت اجتماعی با بهره گیری از پرسش نامه گرشام و الیوت (1990) و همچنین، سنجش هویت ملّی با تکیه بر پرسش نامه باتمانی (1384) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در این مطالعه با توجه به نرمال نبودن داده های حاصله با استفاده از آزمون ویلکاکسون انجام شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که میانگین پرخاشگری دانش آموزان پس از برگزاری دوره شاهنامه خوانی به صورت معنی داری (با سطح معنی داری 0/00) به میزان 827 /0 کاهش یافته است. تحلیل توصیفی داده ها نشان می دهد که میانگین مهارت اجتماعی و هویت ملّی به ترتیب به میزان 0/648و 0/758 در سطح معنی داری 0/002 و 0/001 افزایش یافته است . نتیجه گیری: نتایج این مطالعه آماره Z بالاتر از 96/1 را برای هر یک از متغیرها نشان می دهد که تفاوت معنادار میانگین ها را قبل و بعد از دوره شاهنامه خوانی نشان می دهد. بر این اساس می توان بیان داشت که دوره های شاهنامه خوانی می تواند اثرات مثبتی در جنبه های روانشناختی کودکان بر جای گذارد
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و تعهد به مدرسه کودکان کار شهر تهران
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری و تعهد به مدرسه کودکان کار بود. این پژوهش از لحاظ هدف، جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی کودکان کار شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود. که از بین جامعه هدف براساس نوع پژوهش، تعداد 30 کودک کار با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند، سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) قرار داده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تعهد به مدرسه بیرو و اختلالات رفتاری راتر استفاده شد. کودکان گروه آزمایشی، در هشت جلسه 45 دقیقه ای در دوره آموزش مهارت های زندگی به صورت حضوری، شرکت داده شدند. پس از انجام برنامه مداخله ای نتایج حاصل از دو گروه آزمایش و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی منجر به کاهش مشکلات رفتاری کودکان کار شده است؛ همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی باعث می شود احساس تعهد به مدرسه در بین کودکان کار افزایش پیدا کند.
مقایسه ی یادگیری اجتماعی- هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس غیر دولتی بدون کیف و مدارس دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
171 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به «مقایسه ی یادگیری اجتماعی- هیجانی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس غیر دولتی بدون کیف و دولتی شهر اصفهان» پرداخته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی چهارم و پنجم مقطع ابتدایی مدارس بدون کیف و دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-1388 بوده است. بدین منظور، 157 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های یادگیری اجتماعی- هیجانی کورین و همکاران (2009) و مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در حیطه ی یادگیری اجتماعی- هیجانی بین دانش آموزان مدارس بدون کیف و دولتی تفاوت معنی داری وجود داشت.
نقش انعطاف پذیری مدارس در مهارت اجتماعی نوجوانان (مدارس دخترانه متوسطه دوم در شیراز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی، از دوره های بسیار حساس و در عین حال، تأثیرگذار در زندگی هر شخصی است. نوجوانان در این سنین بسیار تأثیرپذیر، احساساتی و عجول هستند. از این رو همواره سعی شده تا دبیران و خانواده های نوجوانان را در جریان ویژگی های خاصشان قرار گذاشته و آگاهی داد، اما تمام تأثیرپذیری این افراد به واسطه رفتارها صورت نمی پذیرد. امروزه علم روانشناسی محیط اثبات کرده است که محیط ها و فضاهای مختلفی که نوجوانان در آنها اوقات خویش را سپری می کنند، می توانند بر ذهن و رفتارشان مؤثر باشند. از آنجا که یکی از فضاهای زندگی نوجوانان را مدرسه تشکیل می دهد، شایسته است که مدارس نوجوانان، زمینه ساز رشد و پرورش رفتارهای مثبت آنها باشند. مشخص نمودن نقش انعطاف پذیری معماری مدارس و شاخص های آن (تنوع پذیری، تغییرپذیری و تطبیق پذیری) بر مهارت اجتماعی دانش آموزان نوجوان و تعیین نمودن تأثیرگذارترین شاخص بر مهارت اجتماعی نوجوانان از اهداف تحقیق بوده اند. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش پیش رو، کاربردی، کیفی- کمی از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی با کمک مدارک، مقالات و کتب مرتبط با موضوع و همچنین مشاهده فردی، پرسش نامه مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسش نامه انعطاف پذیری محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 887/0) بوده است. سه مدرسه از اداره آموزش و پرورش شیراز به صورت نمونه گیری غیراحتمالی هدف مند انتخاب شده تا با کمک توزیع پرسش نامه های مذکور به صورت تصادفی و تحلیل آنها به کمک نرم افزار SPSS و همچنین مشاهده فردی، اهداف تحقیق محقق گردد. گفتنی است که انعطاف پذیری فضاهای آموزشی و شاخص های آن، متغیر مستقل و مهارت اجتماعی نوجوانان، متغیر وابسته تحقیق بوده اند. یافته ها حاکی از آنند که انعطاف پذیری فضاهای آموزشی و شاخص های آن (تنوع پذیری، تغییرپذیری و تطبیق پذیری) در افزایش مهارت اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در مقطع متوسطه دوم مؤثر است و تغییرپذیری معماری مدارس تأثیر بیشتری بر افزایش مهارت اجتماعی دانش آموزان دارد.
رابطه تنظیم هیجانی والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای شیوه برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان در رابطه بین تنظیم هیجانی در تبیین مهارت اجتماعی فرزندان بود. پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بوند. حجم نمونه 300 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و شیوه های برخورد با هیجانات منفی کودکان (CCNES) (فابز و همکاران، 1990) بودند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS-SEM3 استفاده شد. یافته ها نشان داد تنظیم هیجان، رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی فرزندان (39/0= β، 001/0= p ) ارد. تنظیم هیجانی رابطه مستقیم و مثبت با شیوه های غیر حمایتی (32/0= β، 4/0= p ) دارد. شیوه های حمایتی برخورد رابطه مستقیم و مثبت با مهارت اجتماعی (33/0= β، 001/0= p ) داشت، اما شیوه های غیر حمایتی رابطه مستقیم و منفی با مهارت اجتماعی فرزندان (19/0-= β، 01/0= p ) داشت. تنظیم هیجان به طور غیر مستقیم و منفی، باواسطه ای شیوه های غیر حمایتی برخورد (07/0-= β، 03/0= p ) با مهارت اجتماعی فرزندان رابطه داشت. مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد مهارت اجتماعی فرزندان تحت تأثیر تنظیم هیجانی و همچنین شیوه های برخورد والدین با هیجان های منفی فرزندان قرار دارد.
اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر سازگاری، انزواطلبی و مهارت اجتماعی کودکان آزاردیده جنسی و کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۷۵-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوران کودکی از مهم ترین مراحل زندگی است، در این دوره زندگی ممکن است انواع آزار و اذیت جنسی برای کودکان به وجود آید. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تربیت جنسی در کودکان آزاردیده جنسی و کودکان عادی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان ۷ تا ۱۲ سال جنوب غرب شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند. نمونه آماری این پژوهش، متشکل از ۱۵ کودک آزاردیده جنسی و ۱۵ کودک عادی در منطقه ۱۹ و ۱۶ تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انزواطلبی راسل، پپلا و کورتونا (۱۹۷۸)، پرسشنامه سازگاری فردی اجتماعی کالیفرنیا کلارک و دیگران (۱۹۵۳) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (۱۹۹۰) بود که بر روی هر دو گروه کودکان اجرا شد. در نهایت داده ها به روش های تحلیل کواریانس با کمک نرم افزار SPSSV۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تربیت جنسی بر افزایش سازگاری و مهارت های اجتماعی در سطح اطمینان ۹۹ درصد ( ۰۱/۰P< ) و کاهش انزواطلبی در سطح اطمینان ۹۵ درصد ( ۰۵/۰P< ) کودکان آزاردیده جنسی در مقایسه با کودکان عادی مؤثرتر است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که آموزش تربیت جنسی می تواند باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان شده و سازگاری و مهارت های اجتماعی آنان را ارتقا دهد و بنابراین، آموزش تربیت جنسی به کودکان آزاردیده بایستی در اولویت قرار گیرد. تازه های تحقیق کبری نصرتی: Google Scholar, Pubmed
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نقص در روابط بین فردی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اوتیسم از مهم ترین مشکلات در این افراد است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های توسعه ای و از نوع روانسنجی بود. جامعه شامل تمام بیماران مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود، که تعداد ۲۲۲ کودک و نوجوان مبتلا به اختلال اوتیسم به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های اجتماعی (۲۰۱۵)، ارتباط اجتماعی (۲۰۰۳) و مهارت اجتماعی (۱۹۸۳) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی، روایی همگرا، پایایی و نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و Amos نسخه ۱۹ استفاده شد. یافته ها: نتیجه تحلیل عاملی نشان دهنده تائید تک عاملی بودن پرسشنامه که در مجموع ۰/۵۴ آن را تبیین می کرد. پایایی به روش میزان آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۰/۹۷، اعتبار همگرای فرم والدین این مقیاس با مهارت اجتماعی ۰/۶۳ و ارتباط اجتماعی ۰/۴۹ بدست آمد، که نشان دهنده روایی ملاک و همزمان این پرسشنامه بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان دهنده کفایت ویژگی های روانسنجی پرسشنامه تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی از نظر تشخیص ویژگی های هیجانی و اجتماعی کودکان مبتلا به اوتیسم بود. پژوهش های آینده می توانند از این ابزار برای اهداف تشخیصی و درمانی در بیماران مبتلا به اوتیسم استفاده نمایند.
اثربخشی یکپارچه سازی حسی بر احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچه سازی حسی بر احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری که در سال تحصیلی 95-1394 به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان اردبیل ارجاع شده بودند تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 24 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی و براساس ملاک ورودی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی استفاده شد. گروه آزمایش 9 جلسه 45 دقیقه ای آموزش یکپارچه سازی حسی را دریافت کردند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس(MANCOVA) نشان داد که میانگین نمرات احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی گروه آزمایش در پس آزمون بیشتر بود و میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> p). بنا به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش یکپارچه سازی حسی بر بهبود احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری مؤثر است.
مطالعه توسعه رشد اجتماعی در بازیکنان حرفه ای فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
137 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مطالعه توسعه رشد اجتماعی در بازیکنان حرفه ای فوتبال ایران بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بازیکنان لیگ برتر فوتبال کشور بود که براساس برآوردها تعداد این افراد شامل 400 نفر بود. برحسب انتخاب دردسترس و جدول مورگان تعداد 196 نفر به عنوان نمونه پژوهش مشخص شدند. پس از توزیع و جمع آوری پرسش نامه های پژوهش، تعداد 165 پرسش نامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری پژوهش حاضر شامل پرسش نامه استاندارد عسکرنیا و همکاران (2020) بود. روش آماری مورد استفاده شامل روش معادلات ساختاری بود. مطابق با نتایج الگوی پژوهش مشخص شد تمامی عوامل تاثیر معناداری بر توسعه رشد اجتماعی دارند. با توجه به اینکه میزان تی مشخص شده در تمامی عوامل بالاتر از 96/1 می باشد، لذا این عوامل تاثیر معناداری در رشد اجتماعی نمونه های پژوهش داشتند.