مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خودپنداره
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبین ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودپنداره تحصیلی در جامعه ایرانی است. دانش آموزان مدارس ابتدایی غیر انتفاعی منطقه 2 شهر تهران جامعه ی آماری را تشکیل می دهند. نمونه شامل 252 نفر از دانش آموزان کلاس چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی است. داده ها از راه توزیع حضوری پرسشنامه 15 پرسشی خودپنداره تحصیلی (یسن چن، 2004) در سال 1392 در مدارس منطقه 2 تهران جمع آوری شد. برای تعیین روایی آزمون از روش های روایی محتوایی، روایی سازه، تحلیل عاملی و روایی همگرا با پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و برای تعیین پایایی از روش همسانی درونی با شاخص آلفای کرونباخ استفاده گردید. براساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، سه عامل خودپنداره عمومی، آموزشگاهی و غیر آموزشگاهی استخراج شده است. پایایی مقیاس کلی خودپنداره تحصیلی از راه محاسبه آلفای کرونباخ 78/0 به دست آمد. نتایج اجرای تحلیل های آماری نشان داد که می توان از آن برای ارزیابی خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بوده است. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 40 زن خانه دارِ داوطلب، در شهر تبریز انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای قرار گرفتند. خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی آزمودنی ها قبل و بعد از انجام مداخلات به وسیله مقیاس خودپنداره بک و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسن و همکاران اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را در زنان خانه دار کاهش دهد (p<0/05). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای برای بهبود خودپنداره و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی روش مناسبی می باشد. این روش احتمالاً به واسطه ی افزایش آگاهی زنان خانه دار نسبت به حالت های درونی خودشان، توانایی ایجاد روابط سازنده، کنترل بیشتر بر عواطف، شناخت ها و رفتارها و تقویت استقلال شخصی می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را کاهش دهد.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی در افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه-آزمایشی 32نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانش آموزان پسر سال اول متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به عنوان دانش آموزان کم پیشرفت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (16نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بوده است. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله پرسشنامه های خودکارآمدی شی رر (1983) و خودپنداره راجرز (1951)را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه مصاحبه انگیزشی به مدت 5 جلسه، هر جلسه به مدت 75 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه مصاحبه انگیزشی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی و خودپنداره شرکت کنندگان پس از مصاحبه انگیزشی بهبود و ارتقاء معناداری یافتند. درزمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیّت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد و می توان از این روش در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان که با مشکل آموزشی مواجه شده اند بهره جست.
اثربخشی برنامه آموزش مهارت جرأت ورزی بر میزان کمرویی و خودپنداره کلی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تاثیر آموزش جراتمندی بر میزان کمرویی و خود پنداره کلی دختران نوجوان مقطع متوسطه اول انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح مطالعه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس پایه اول دوره اول متوسطه انتخاب شد. به یک کلاس 32 نفره مهارت جراتمندی آموزش داده شد و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل که سابقه شرکت درکلاس های آموزش جراتمندی را نداشتند در نظر گرفته شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه خودپنداره بک و کمرویی چیک بریکز بود. در گروه آزمایش مهارت جراتمندی به مدت 4 جلسه آموزش داده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره پس آزمون کمرویی و خوپنداره گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت آماری معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت جراتمندی در کاهش میزان کمرویی و بهبود خودپنداره دانش آموزان دختر نوجوان تاثیر مثبت دارد و با توجه به اینﮐﻪ آﻣﻮزش مهارت های زﻧﺪﮔﯽکوتاه مدت را به آسانی می توان در مدارس اجرا نمود توصیه می گردد برنامه آموزشی مدون در برنامه های مدارس گنجانده شده و با مشارکت ﻣﺸﺎوران و رواﻧﺸﻨﺎﺳﺎن در ﻣﺪارس اجرا گردد.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد چندوجهی بر خودپنداره و اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس بر خودپنداره و اهمال کاری اجرا شد.جامعه موردمطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در مقطع کارشناسی بود. 30 نفر از جامعه موردمطالعه که در پرسشنامه اهمال کاری نمره بالاتری کسب کرده بودند و خود پنداره پایین تری داشتند به شیوه تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و گواه گمارده شدند. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود. برای گروه آزمایش 8 جلسه مشاوره گروهی به شیوه چندوجهی برگزار شد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خودپنداره راجرز و پرسشنامه اهمال کاری بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانوا) و تحلیل واریانس تک متغیره در متن مانواانجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه ازنظرخودپنداره و اهمال کاری تفاوت معنی داری وجود دارد.
دستاورد نهایی این پژوهش، اثربخشی کاربرد رویکرد چندوجهی بر مشکلات خود پنداره و اهمال کاری دانشجویان بود
اثر مداخله روان شناسی مثبت نگر به شیوه گروهی بر عزت نفس، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر تجدیدی پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدید شدن دانش آموزان در یک درس یا بیشتر تجربه ای است بحران زا که در کنار بحران های دوره بلوغ می تواند بر مشکلات روانی و شخصیتی و تحصیلی این دانش آموزان تاثیر ماندگاری بگذارد. بهمین خاطر، بررسی تاثیر مداخله های مختلف بر ویژگی-های روانی و تحصیلی این دسته از دانش آموزان مورد توجه روانشناسان تربیتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی اثر مداخله روان شناسی مثبت نگر بر عزت نفس، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای تجدیدی است. بنابراین، تعداد 29 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان شهر سمنان که حداقل در یک درس در سال تحصیلی 1390 – 1391 تجدید شده بودند، به شیوه تصادفی ساده انتحاب شدند و با انتساب تصادفی در یکی از گروه های آزمایشی یا کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهشی از نوع آزمایشی بود که آزمودنی ها پس از مداخله به سوالات پرسشنامه عزت نفس و خودپنداره پاسخ دادند. برای اندازه-گیری پیشرفت تحصیلی میانگین نمرات دروسی آزمودنی ها در امتحانات خرداد ماه که در کارنامه تحصیلی آزمودنی ها به عنوان تجدید (زیر 10) قید شده بود به عنوان نمره پیش آزمون پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. و میانگین نمرات همان دروس (دروسی که در کارنامه خرداد ماه دانش آموز در آن ها نمره زیر 10 گرفته بود) در امتحانات شهریور ماه، به عنوان نمرات پس-آزمون پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. تحلیل آماری نشان داد میانگین پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و بعضی از خرده مقیاس های خودپنداره آزمودنی های گروه آزمایشی به گونه ای معنادار بالاتر از میانگین این متغیرها در آزمودنی های گروه کنترل بود
بررسی سهم متغیرهای سطح دانش آموز ومعلم بر عملکردخواندن دانش آموزان پایه چهارم براساس داده های پرلز2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی روابط بین عملکرد خواندن و برخی متغیرهای سطح دانش آموز و معلم و بررسی درصد واریانس هر یک از سطوح در تبیین واریانس عملکرد خواندن است. بدین منظور، داده های پایه چهارم مطالعه پرلز 2006 ایران مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل ما بر نمونه ایرانی شامل 5411 دانش آموز از 236 مدرسه تأکید دارد. متغیرهای بکار رفته در این تحلیل از دو سطح انتخاب شده اند: سطح دانش آموز (خودپنداره، نگرش) و سطح معلم (گروه بندی، مقدار تکلیف). از مدل خطی سلسله مراتبی دوخطی(HLM) برای کشف روابط بین عملکرد خواندن و پیش بینی کننده های تحلیل استفاده شد. نتایج نشان دادند که در سطح دانش آموز متغیرهای خودپنداره و نگرش رابطه ای معنادار با عملکرد خواندن دارند و در سطح معلم نیز رابطه گروه بندی با عملکرد خواندن معنادار بود، ولی مقدار تکلیف رابطه معناداری با عملکرد خواندن نداشت.
مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
پیش بینی قضاوت اخلاقی در دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی عادی و تیزهوش بر اساس ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای پیش بینی قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی عادی و تیزهوش بر اساس ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش همبستگی است. 50 دانش آموز از مدارس ابتدایی عادی به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و 50 دانش آموز از مدارس ابتدایی تیزهوش به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ارزش های شخصی - خانوادگی، خودپنداره و قضاوت اخلاقی، جمع آوری و با ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و zفیشر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره، قضاوت اخلاقی دانش آموزان مدارس تیزهوش و ارزش های مذهبی، مردمی، اقتصادی و دانش می توانند قضاوت اخلاقی دانش آموزان تیزهوش را به طور معناداری پیش بینی کنند (01/0>P). ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره نمی توانند قضاوت اخلاقی دانش آموزان مدارس عادی را به طور معناداری پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی ارزش های شخصی - خانوادگی و خودپنداره با قضاوت اخلاقی بین دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی متفاوت است. نتایج، شواهدی را پیشنهاد می کند که ارزش های شخصی - خانوادگی در قضاوت اخلاقی دانش آموزان تیزهوش تأثیر دارند. بنابراین برای تغییر و اصلاح قضاوت اخلاقی و بهبود فرایند تحوّل استدلال اخلاقی در دانش آموزان 12 تا 13 سال، لازم است به کارآمدسازی عملکرد خانواده به ویژه ارزش ها توجّه شود.
بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با هویت یابی، خودپنداره و عزت نفس نوجوانان و جوانان 17-28 سال شهر اسلامشهر
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با هویت یابی، خودپنداره و عزت نفس، 156 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی قشربندی در سه سطح وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا، متوسط و پایین از بین نوجوانان و جوانان 17-28 سال شهر اسلامشهر انتخاب و آزمونهای جو عاطفی محقق ساخته، هویت پلاگ و اچز، خودپنداره بک و عزت نفس کوپر اسمیت در مورد آنها اجرا شد.
پایایی آزمون جو عاطفی از روش زوج و فرد کردن 94/0 بدست آمد. روش پژوهش از نوع همبستگی و
علی- مقایسه ای بود. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بین جو عاطفی خانواده با متغیرهای هویت، خودپنداره و عزت نفس رابطه وجود دارد و مقادیر ضریب همبستگی به ترتیب در سطح آلفای 01/0، 05/0 و 01/0 معنی دار است. همچنین معلوم شد افراد هویت یافته تر دارای جو عاطفی مساعدتری بودند و آزمودنی هایی که دارای جو عاطفی مساعدی بودند از خودپنداره مثبت تر و عزت نفس بالاتری بهره می بردند.
رابطه بین انگیزه پیشرفت، منبع کنترل، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه نواحی پنج گانه تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت، منبع کنترل، خودپنداره و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال اول متوسطه نواحی پنج گانه تبریز بود. جامعه آماری 26769 نفر بود که تعداد 170 نفر دختر و 214 نفر پسر به عنوان نمونه آماری و با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه هرمنس و پرسشنامه منبع کنترل راتر و پرسشنامه خودپنداره راجرز است.
روش تحقیق این پژوهش از نوع همبستگی- توصیفی بود و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
نتایج نشان داد که در دانش آموزان دختر و پسر رابطه معنادار و مثبتی بین پیشرفت تحصیلی و انگیزه پیشرفت و منبع کنترل و خودپنداره وجود دارد. بطوریکه هر قدر فرد از انگیزه پیشرفت بالاتری برخوردار باشد و منبع کنترل او درونی تر باشد و از خودپنداره بهتری برخوردار باشد از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار خواهد بود. در جهت پیش بینی متغیر پیشرفت تحصیلی، ابتدا خودپنداره و سپس انگیزه و در نهایت منبع کنترل دارای اهمیت می باشد.
مقایسه استرس ادراک شده، انسجام خانوادگی و خودپنداره مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: حضور کودک با اختلال طیف اتیسم، فشار زیادی بر اعضای خانواده، به ویژه مادران وارد می کند. مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم با چالش های بسیاری روبه رو هستند که آن ها را در معرض سطوح بالای استرس و دیگر پیامدهای منفی روانی قرار می دهند. این پژوهش به منظور مقایسه استرس ادراک شده، انسجام خانوادگی و خودپنداره مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و عادی انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری در این پژوهش عبارت از همه مادران کودکان 7 تا 11ساله با اختلال طیف اتیسم و عادی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه مورد مطالعه نیز 49نفر از مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم و 52مادر دارای کودک عادی بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران، مقیاس انسجام خانوادگی بلوم و نار و پرسش نامه خودپنداره بک استفاده شد. برای تحلیل داده ها ی به دست آمده از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و از روش استنباطی تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین 2گروه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و مادران کودکان عادی در استرس ادراک شده (0001/0>p)، انسجام (0001/0>P) و خودپنداره (0001/0> P)، وجود دارد.
تأثیر برنامه پویش بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان با مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر برنامه پویش بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان با مشکلات یادگیری اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم دبستان که با مراجعه به بیمارستان امام حسین (ع) و کلینیک گوهر مهر تشخیص مشکلات یادگیری گرفته بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برنامه پویش طی 8 جلسه یک ساعت و نیمی در طول یک ماه (هر هفته دو جلسه) اجرا شد. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی، آزمون عزت نفس کوپراسمیت و فرم دانش آموز و والدین مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس و تی همبسته استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان دادند برنامه پویش برای گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه، افزایش معنادار سطح عزت نفس کل و زیرمقیاس عزت نفس تحصیلی را در پی داشته است ولی این برنامه در حیطه رشد اجتماعی بیانگر افزایش معنادار مهارت های اجتماعی گروه آزمایش نبوده و این نتیجه با برخی از پژوهش های پیشین هم راستا است. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج این پژوهش و ضرورت افزایش عزت نفس کودکان با مشکلات یادگیری، می توان برنامه پویش را در مدارس و مراکز درمانی، جهت کمک به ارتقای سطح عزت نفس این کودکان، پیشنهاد نمود.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
بررسی ارتباط بین رشد اعتقادی با خودپنداره و رفتار شهروندی و مقایسه آنها در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های اندیشمندان علوم تربیتی موضوع گرایش به معنویت و اخلاق مداری دانش آموزان و به تبع آن رفتار مناسب شهروندی است، با توجه به اهمیت موضوع، هدف پژوهش حاضر، مقایسه و بررسی ارتباط بین رشد اعتقادی و خود پنداره و رفتار شهروندی در دانش آموزان دختر و پسر بود. این یک بررسی پیمایشی از نوع توصیفی –همبستگی و مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه یک اردبیل به تعداد 15824 در سال تحصیلی 94-95 بودند که به تعداد 380 نفر (190 دختر و 190 پسر) به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. با حضور در محل تحصیل به پرسشنامه رشد اعتقادی وخود پنداره SCQ و پرسشنامه تربیت شهروندی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها در تحقیقات متعدد تأیید شده بود.برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره برای تجزیه و تحلیل آماری همبستگی بین متغییر ها و ارتباط آنها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین رشد اعتقادی و متغییر خودپنداره و همچنین رفتار شهروندی ارتباط معناداری وجود دارد و از سوی دیگر این متغییر ها در بین دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادداری وجود دارند.تقویت رشد اعتقادی دانش آموزان مدرسه می تواند به تقویت خود پنداره و رفتار مناسب شهروندی دانش آموزان منجر شود.
بررسی نقش میانجی گری سرسختی روان شناختی در رابطه بین جهت گیری مذهبی، خودکارآمدی و خودپنداره با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر به هدف بررسی نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه بین جهت گیری مذهبی، خودپنداره و خودکارآمدی در پیش بینی گرایش به اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان پسر دانشگاه رازی مقطع کارشناسی بوده که تعداد 358 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، خودکارآمدی شرر، خودپنداره بک و سرسختی روان شناختی اهواز و آمادگی اعتیاد اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد خودکارآمدی، خودپنداره و جهت گیری مذهبی درونی از طریق سرسختی روان شناختی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معنادار دارند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر متغیرهای پژوهش بر گرایش به اعتیاد می توان از نتایج پژوهش در برنامه های اجرایی در زمینه پیشگیری و درمان اعتیاد استفاده کرد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره بر شدت اختلال وسواس بی اختیاری: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی الگوی درمانی شناختی رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی اصلاح خداپنداره، خودپنداره به عنوان مقدمه و زمینه مهم اصلاح خداپنداره و آخرت پنداره و بررسی اثربخشی آن در کاهش شدت اختلال وسواس- بی اختیاری بود. در یک طرح تک موردی، فرایند درمان بر دو مراجع مرد انجام شد. مراجعان، با مقیاس وسواس- بی اختیاری ییل براون به عنوان متغیر وابسته، در چهار مرحله پیش از درمان (خط پایه)، جلسه دهم، جلسه آخر (جلسه بیستم) و سه ماه پس از درمان (پیگیری) سنجیده شدند. در مقیاس ییل براون، نمره مراجع اول از 27 در مرحله پیش از درمان به 6 و مراجع دوم از 18 به صفر در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش نشان دادند. بنابراین، درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر پیش فرض های مذهبی خداپنداره، خودپنداره و آخرت پنداره در کاهش شدت اختلال وسواس - بی اختیاری مؤثر است.
مطالعه تغییرات انگیزش پیشرفت و خودپنداره به واسطه یادگیری زبان دوم (زبان مورد مطالعه: انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم خودپنداره و انگیزه پیشرفت جزء موضوعات اساسی در روانشناسی و نظام آموزشی می باشند. خودپنداره یکی از جنبه های مهم شخصیتی هر فرد و انگیزش یکی از عوامل اصلی دخیل در جریان فرآیند یاددهی –یادگیری است؛ بنابراین ضروری است که دنبال برنامه هایی باشیم تا بتوان از آن طریق در بالا بردن خودپنداره و انگیزه پیشرفت آنان تلاش نمود. این پژوهش در نظر دارد تا به بررسی تأثیر آموزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه بر خودپنداره و انگیزش پیشرفت زبان آموزان بپردازد. برای این تحقیق در یک بررسی آزمایشی، از میان 280 دانش آموز و دانشجوی 30-15 ساله شهرستان املش با استفاده از آزمون های خودپنداره راجرز و انگیزه پیشرفت هرمنس، 160 نفر نمرات پایینی کسب کردند که از میان این افراد 30 نفر به تصادف انتخاب و به دو گروه 15 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 63 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زبان انگلیسی قرار گرفتند. سپس برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون اجرا شد. پس از تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری t و تحلیل کوواریانس یافته ها حاکی از این بود که در مرحله پس آزمون در دو گروه از نظر متغیرهای خودپنداره و انگیزه پیشرفت (05/0>p) تفاوت معناداری دارد. به عبارت دیگر در گروه آزمایش، خودپنداره بهبود و انگیزش پیشرفت آن ها افزایش معناداری پیدا کرد. نتایج نشان داد که آموزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه می تواند بر بهبود خودپنداره و افزایش انگیزه پیشرفت افراد مؤثر باشد.
نقش تفاوت های فرهنگی و هویتی در خودابرازی کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه های تهران، امیرکبیر و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی، با قابلیت های خاص خود ازجمله مخاطب محوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوه ای را برای خودابرازی کاربران فراهم کرده اند. باوجود این، تفاوت های فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکه های اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوت های فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر، و صنعتی شریف، در شبکه های اجتماعی فیس بوک و گوگل پلاس، بررسی و تبیین کرده است. به این منظور، یک پرسش نامه آنلاین، طراحی و به صورت تصادفی، برای دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه دانشگاه یادشده که کاربران شبکه های اجتماعی بودند، فرستاده شد. تعداد 371 دانشجو به سؤالات پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج تحلیل کمّی داده ها نشان می دهد که زنان، در مقایسه با مردان و اقلیت های قومی، در مقایسه با گروه اکثریت، تمایل بیشتری به حمایت از تفاوت های فرهنگی خود در شبکه های اجتماعی دارند، اما این فعالیت در گروه اکثریت دینی (شیعه)، بیش از اقلیت های دینی ایران است و اقلیت های دینی در مقایسه با شیعیان به میزان کمتری به تولید محتوا در مورد حمایت از مذهب خود پرداخته اند.
اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بر افزایش خودپنداره مثبت زنان خیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
123-134
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بر افزایش خودپنداره ی مثبت زنان خیابانی بود. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد.نمونه ی مورد بررسی 32 نفر از زنان خیابانی حاضر در مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی و تولدی دوباره شهر تهران بودند که بطور در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس خودپنداره بک بود که توسط افراد هر دو گروه آزمایش و کنترل در ابتدای پژوهش تکمیل شد. پس از پایان دوره ی 13 جلسه ای درمان، مجددا این پرسش نامه در هر دو گروه اجرا شد. داده های بدست آمده از هر دو گروه با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج بدست آمده از تحلیل آماری داده ها نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد طرحواره درمانی بطور معنی داری باعث افزایش خودپنداره ی مثبت زنان شرکت کننده در گروه آزمایش شده است (با سطح معنی داری 05/0 > P ).بدین ترتیب طرحواره درمانی گروهی می تواند در بهبود خودپنداره ی مثبت زنان بی خانمان و خیابانی موثر باشد