مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عصر غیبت
حوزه های تخصصی:
در نظام قضایی اسلامی برای حل و فصل سریع، عادلانه و فارغ از تمرکز گرایی دعاوی استفاده از قاضی تحکیم پیش بینی شده که به تعبیری به معنای خصوصی کردن قضاوت است. بر این اساس اصحاب دعوا می توانند خارج از نظام قضایی متمرکز حکومتی، فرد واجد شرایط را برگزینند و فصل خصومت را از این طریق پی گیری کنند. مشهور فقیهان شیعه، قاضی تحکیم را پذیرفته اند ولی بسیاری از آنان فرض وجود آن را در عصر غیبت منکرند زیرا به نظر آنان در این عصر، همة فقها برای قضاوت منصوبند و قاضی واجد شرایط غیر منصوب وجود ندارد تا به عنوان تحکیم برگزیده شود. در این نوشتار برای حل اشکال یاد شده، نظریه های گوناگونی مطرح شده و با بررسی اقوال و دلایل، مشروعیت قاضی تحکیم در دوران غیبت در محدوده حق مردم اثبات گردیده است. بنابراین، خصوصی کردن قضاوت به روش قاضی تحکیم، از منظر فقه شیعه قابل قبول خواهد بود.
نظام های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی شیعه در آستانه غیبت تا پایان قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اقدامات مؤثر امامان شیعه برنامه ریزی مناسب برای خودکفا کردن شیعیان از طریق سازماندهی های علمی، اجتماعی و سیاسی بوده است، تا شیعیان با سلامت وارد دوران غیبت شده، به حیات فکری و اجتماعی خود در مقابل مخالفان ادامه دهند. در این راستا، نظام مرجعیت دینی موجب خودکفایی علمی شیعیان گردید، نظام وکالت در تنظیم امور اجتماعی آنان کارساز شد، نظام وکالت به ساماندهی امور سیاسی اجتماعی پرداخت و سرانجام نظام نقابت، هویت بخشی و تا حدودی استقلال سیاسی را برای شیعیان به ارمغان آورد.
مبانی ولایت و اختیارات ولی فقیه در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ادیان الهی برای مدیریت و هدایت جوامع بشری تشریع شده اند. اصل ولایت و امامت پس از توحید، مهم ترین اصل در قوام شرایع آسمانی و به ویژه اسلام است. اگر ضرورت مدیریت و ولایت در اسلام با ادله عقلی اثبات شود، مفاد ادله می تواند ترسیمی از دامنه اختیارات رهبری را در پیش رو قرار دهد. امامت که یکی از اصول اعتقادی اسلام ناب و مستند به براهین عقلی است، پس از غیبت آخرین امام معصوم در قامت فقهای عالم، عادل، امین و مدبر تداوم یافت و تمامی اختیارات ولایت تشریعی امامت به عهده ایشان نهاده شد. طرح این اختیارات از زمان حضور معصومین: تا آغاز انقلاب اسلامی - و تا به امروز- به تناسب زمینه های سیاسی و تاریخی ایجادشده و نیازهای جدید ساختارمند شده، روزبه روز گسترده تر و ابعاد آن شناخته تر شده و از اجمال به تفصیل روی کرده است. مروری بر نصوص حدیثی و سخنان فقهای بزرگ، این مطلب را تایید می نماید. اختیارات تعریف شده و عینیت یافته در انقلاب اسلامی نیز نقطه عطفی در مسیر این شکوفایی بوده است.
ولایت فقیه از منظر عقل و قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دلایل عقلی متعددی برای اثبات ولایت فقیه اقامه شده است . از جمله دو دلیل عقلی که امام خمینی1 و مرحوم آیهالله خوئی; به آن استناد کرده اند. دیگر آنکه از بدیهیات تاریخ اسلام است که نصب حاکمان، قضات و وکلا از جانب معصومین: انجام می شده است و این سیره تا پایان دوران غیبت صغری نیز ادامه یافته و نمی توان پذیرفت که نظام امامت و خلافت بزرگ الهی استمرار داشته باشد، اما لوازم و شؤون این نظام - همچون وجود وکیل و نماینده معصومین- ادامه نیابد و متوقف شود. اساساً رسیدن به کمال، فقط در پرتو حکومتی مبتنی بر قوانین شریعت و احکام الهی میسر می شود و این امر در دوران غیبت امام معصوم7 استمرار دارد و خداوند، امر حکومت را به فردی صالح تفویض نموده است تا راه رسیدن به کمال شایسته را برای مردم فراهم سازد و از میان مردم نیز هیچ کس شایسته تر از فردی که دانش، عدالت و شایستگی را در خود دارد، نیست. دیگر آنکه کسی که شیعیان را از فرمان پذیری حکومت جور نهی کرده، لازم است خود، فردی صالح را برای آنان تعیین کند در حالی که برای انجام این مهم، هیچ کس شایسته تر از فقیه جامع شرایط نیست. علی رغم اینکه فقیهان برای اثبات وجود ولایت برای فقیه، به آیات قرآن کریم استناد نکرده اند، اما شماری از آیات قرآن کریم بر ثبوت ولایت برای فقیه دلالت دارد.
تکلیف یا «ولایت» فقیه در امر اداره حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از زمان تدوین فقه شیعه، مسؤولیت اجرای احکام مربوط به حکومت نیز بر عهده فقهای جامع الشرائط دانسته شده است. با وجود چنین اشتراک نظری، می توان دو مبنای اصلی را در نظرات فقها مشاهده کرد: مبنای «اداره حکومت» بر اساس امور حسبیه و مبنای «ولایت بر حکومت». در واقع تشکیل حکومت اسلامی توسط فقها در عصر غیبت را می توان بر اساس یکی از این دو مبنا توضیح داد.
در حالی که قائلین به مبنای ولایت در حکومت، فقها را از جانب معصومین: برای اداره امور جامعه منصوب دانسته و ولایت در زعامت سیاسی را برای فقیه اثبات می کنند، قائلین به مبنای اداره حکومت، فقیه را در امر حکومت دارای ولایت نمی دانند؛ بلکه فقیه، فقط از باب اداره امور حسبه، متصدی این گونه امور خواهد شد.
در پژوهش حاضر، ماهیت این دو مبنا، بر اساس نظرات چند تن از فقها مطرح شده و پس از بیان تفاوتها، نتایج این بررسی و تاثیر آن بر بحث ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
آیت اللّه میرزاجواد تبریزى و حق فقیه در اقامة حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً عالمان دینی متأثر از مبانی دین شناختی و نیز شرایط اجتماعی ـ سیاسی که در آن به سر می برند، نگرش های متفاوتی به عرصة سیاست پیدا می کنند. برخی نگرش سلبی به سیاست دارند و به جریان زندگی سیاسی شیعیان در عصر غیبت اعتقاد ندارند و پاره ای دیگر با نگرشی ایجابی به سیاست، معتقد به اقامة وظایف امام معصوم (ع) در کلیت عصر غیبت اند. آیت الله تبریزی از جمله عالمان سنتی است که نگرشی ایجابی به سیاست در سال های پیش از ظهور دارد، اما برخلاف کسانی که به ادلة ولایت فقیه تمسک می کنند از مسیر دیگری حق فقیه در اقامة حکومت اسلامی را به رسمیت می شناسد.
اجرای حدود در عصر غیبت از منظر فقه امامیه
حوزه های تخصصی:
اجرای حدود در عصر غیبت یکی از موضوعات پر ماجرا در فقه امامیه است. در بعد درون فقهی، در خصوص این که در عصر غیبت اقامه کننده حدود چه کسی خواهد بود، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. عده ای از فقها اجرای حدود را جزء وظایف اختصاصی امام معصوم و نایب خاص آن حضرت می دانند و با استناد به اصل عدم ولایت، معتقدند اجرای حدود در زمان غیبت باید تعطیل شود. در مقابل، گروه کثیری از فقها با استناد به اطلاقات دلایل حدود و روایاتی دال بر نیابت عام فقها از سوی امام معصوم در عصر غیبت، به وجوب اجرای آن از سوی ولی فقیه جامع الشرایط معتقدند....
اجرای حدود در عصر غیبت؛ مبانی و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحثی که در عصر غیبت در محافل علمی فقها مطرح شده، موضوع اجرا و یا تعطیل حدود شرعی در عصر غیبت امام معصوم (ع) است؛ تا آنجا که اظهار نظرهای کاملا متفاوتی در این موضوع ارایه شده است. در یک تقسیم بندی کلّی، می توان این نظرات را به سه دسته تقسیم کرد: مشهور فقهای امامیه قایل به جواز اقام? حدود، گروهی قایل به تعطیل آن و برخی در حکم دادن توقف کرده اند. بر اساس نتیجه ای که از بررسی این نظرات به دست آمده، میتوان چنین اظهار کرد که حکم اوّلی در این موضوع، جواز اقام? حدود است که در عصر غیبت، توسط فقیه جامع شرایط افتا، اجرا میگردد؛ امّا اگر اقام? برخی حدود با کیفیت ویژ? آن در برهه ای از زمان موجب تنفّر افکار عمومی از اسلام و در نتیجه تضعیف اساس دین گردد،
حقوق بشر معاصر و جهاد ابتدایی در اسلام معاصر
حوزه های تخصصی:
جهاد ابتدایی به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام دارای چنان اهمیتی است که در کتب فقهی، بطور مجزا یک باب به این موضوع اختصاص یافته است. جهاد ابتدایی حکمی است دو وجهی و از دو جهت سؤالاتی در ذهن ایجاد می کند. از یک سو این سؤال مطرح است که بر اساس اندیشه شیعه آیا در عصر غیبت جهاد ابتدایی از ناحیه حکومت اسلامی مجاز می باشد؟ که این سؤال در حیطه حقوق عمومی قابل بررسی است. از سوی دیگر با نگاهی حقوق بشری هدف و مقصود جهاد ابتدایی که از نگاه بسیاری از فقها دعوت به اسلام می باشد تأمل برانگیز است. چراکهبسیاری از متفکران روشنفکرمعتقدند با آزادی تفکر و عقیده بشر در تعارض است و نوعی تحمیل عقیده است. در این مقاله به عنوان فرضیه اصلی بایدگفت که «در دوران معاصرمبتنی بر اقتضائات حقوق بشری، جهاد ابتدایی جایز و قابل استنباط از ادله شرعی است». لذا ابتدا به بررسی هدف و فلسفه جهاد ابتدایی در اسلام پرداخته سپس مشروعیت جهاد ابتدایی در حکومت فقیه جامع الشرایط را مورد بررسی قرار می دهیم.
وراثت در عصر غیبت
حوزه های تخصصی:
معارف دینی، سرشار از گوهرهایی است که قدر و قیمتشان در بازار حقیر اندیشه بشری ناشناخته مانده است. وراثت از جمله این مفاهیم به شمار می آید که سطحی از آن را می شناسیم و ژرفایی که غافلانه از آن عبور کرده ایم. وراثت از سویی، طرحی است پرقدر در نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام و از دیگرسو، مفهومی است با مقوله های هدایت و تاریخ آن، با ولایت و وظایف ولیّ پیوندی وثیق دارد. نوشته «وراثت در عصر غیبت»، تلاشی است برای نگاهی دقیق تر به ژرفای این مفهوم و نشان دادن تصویر متفاوتی که این اندیشه از شکل گیری خوبی ها در هستی، فرد و جامعه امروز به دست می دهد. درک درست چگونگی پیدایش و شکوفایی خوبی ها و نقش انبیا، امامان و علما در آن، می تواند ما را به نگاهی تازه درباره نقش امام در عصر غیبت و نقش عالمان دین برساند و گستردگی حوزه مسئولیت را پیش چشم بیاورد.
متولى زکات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این بحث پس از طرح اقوال و بررسى ادله، اثبات مى شود که در عصر غیبت ابتدائاً پرداخت زکات به حاکم شرع واجب نیست و خود مکلف مجاز است آن را در موارد مقرر مصرف کند. ولى در صورت مطالبه حاکم شرع پرداخت زکات به وى واجب خواهد بود و مصرف آن از سوى مالک مجزى نیست.
بررسی وجوب تعیینی نماز جمعه از خلال آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تردیدی در اهمیت برقراری نماز جمعه در اصلاح فرد و اجتماع وجود ندارد. حکم تکلیفی این امر الهی در اذهان عموم مردم متدین به تبع فتوای جمعی از فقهای عظام وجوب تخییری در زمان غیبت است. این مقاله مروری دارد بر آیات قرآنی مربوط به نماز جمعه و روایات معصومان(ع)و با اشاره به سه نظریه مهم یعنی نظریه حرمت و وجوب تخییری و وجوب تعیینی نماز جمعه در زمان غیبت، آیات و روایات مربوط را بازخوانی می کند. دلایل مطرح شده توسط قایلان حرمت را سست و ضعیف می داند و اعتقاد دارد قایلان بزرگوار قول تخییری نیز برای اثبات رأی خود ادله روشن و قاطعی نیاورده و در نهایت قول به وجوب تعیینی نمازجمعه در این نوشته اثبات می گردد. اگر منظور از قایلان به وجوب تخییری وجوب ترتیبی باشد آنگاه نتیجه این پژوهش منطبق بر آرا آن ها خواهد بود و در غیر این صورت شبهه مساوی بودن نماز ظهر و جمعه پرشور نبودن نمازهای جمعه را به دنبال خواهد داشت. وضعیتی که جوامع شیعی برعکس جوامع اهل تسنن با آن مواجهند.
امام غائب و فرقه های کاذب (دین و تغییر اجتماعی؛ الگویی جامعه شناختی در تبیین بحران فرقه گرایی در جهان معاصر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های درک رابطه میان تغییرات اجتماعی و دین، بررسی نمونه های عینی است که این نوشته به ظهور و رشد جنبش ها و فرقه های نوپدید دینی و معنوی در جوامع مختلف اعم از اسلامی و غیر اسلامی می پردازد و می کوشد دریابد آیا این پدیده در جوامع مختلف انسانی از الگوی مشترکی پیروی می کند یا خیر؟ مفروض این تحقیق نیز آن است که تغییر اجتماعی همان الگوی مشترک است.
مقصود ما در این تحقیق، توضیح هم بستگی ها و روابط است، نه یافتن علت. بنابراین، روش شناسایی الگوها با این هدف مناسبت دارد. این مقاله نیز با تکیه بر نظریه های جامعه شناسان دین درباره فرقه گرایی جدید و گرایش به جنبش های جدید دینی و معنوی، نگاهی کلی به استدلال هایی می اندازد که جامعه شناسان دین درباره رابطه میان تغییر اجتماعی و ظهور و رشد جنبش های نوپدید دینی در جوامع غربی ارائه کرده اند. آن گاه الگویی برای تحلیل این پدیده در جامعه معرفی می شود.
بنا بر اتفاق نظر جامعه شناسان دین، تنها از راه «بافت اجتماعی» مشهود و علنی و پدیداری اجتماعی ابعاد دین مانند اعتقاد یا عمل دینی، موقعیت یک دین در جامعه و تحولات احتمالی آینده آن را می توان شناخت. در آثار جامعه شناسان دین، الگوی بررسی متغیر «تغییر اجتماعی» برجسته است، ولی نظریه های یادشده، نگرش آینده شناختی ندارند و مبنای تحول، توسعه و تغییر در این نظریه ها، گذار از یک جامعه ابتدایی به مدرن است. درک این نارسایی در این نظریه ها، ما را به آینده شناسی مبتنی بر آموزه موعود و جامعه آرمانی رهنمون می شود که الگویی جدید در تحلیل تغییر اجتماعی و رابطه آن با تحولات در حوزه دین و دین داری می آفریند.
مسأله حق یا تکلیف بودن «رأی مردم» در نظام سیاسی اسلام و دموکراسی
حوزه های تخصصی:
رأی، ارزش و روش مشارکت در سرنوشت عمومی است لذا این پرسش مطرح می باشد که رأی مردم، «حق» است یا «تکلیف». در این باره، دموکراسی، دو نظریه عمده دارد. نظریه حاکمیت مردمی و نظریه حاکمیت ملی. که به نظر می رسد هردو نظریه بعنوان سنگ زیرین آسیاب دموکراسی، بر یک بنای سست حقوقی استوار است. نویسنده بر این مدعاست که رأی حق محور و تکلیف مدار در نظام دموکراسی، از مشروعیت کافی برخوردار نیست و محتاج به رهیافت جدیدی با کاربست یک « قرارداد اجتماعی الحاقی» است. از طرفی در قلمرو فقه، به تکلیف بیش از حق و پیش از حق اهمیت داده شده و رأی مردم در مغایرت با مبانی شرع فاقد وجاهت است ولی در صورت پذیرش حاکمیت الهی، مردم و حکومت، بایستی به شرایط الحاقی شارع مقدس تن دهند. لذا می توان قائل به این باور گردید که در قانون اساسی ما و قاموس دینی، رأی، نه حق، نه صیغه ای قانونی (اجباری)، بلکه صبغه ای شرعی است و از یک « قرارداد الهی الحاقی» یعنی تعهد بین مردم و خدای مردم تبعیت می کند. هدف مقاله حاضر، بررسی ناکارآمدی «رأی مردم» در اندیشه سیاسی دموکراسی و نیم نگاهی به آن، دراسلام و جمهوری اسلامی است.
بررسی مقایسهای مردم سالاری دینی در نگاه آیت الله خامنه ای وآیت الله شمس الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردمسالاری دینی ازجمله مقولاتی نیست که مسلمانان برای نخستین بار از طریق تجربه
مغرب زمین با آن آشنا شده باشند، بلکه تجربه صدر اسلام، حاکی از این است که مسلمانان از
گذشته با آن آشنا بودهاند. که حکومت پیامبر (ص) چند سال حکومت امام علی علیهالسلام
شاهدی بر این مدعاست. با پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر دانشوران مسلمان به این مقوله
توجه کردند. در همین راستا رهبران جمهوری اسلامی با الگوگیری از حکومت نبوی و علوی
تجربهای جدید پیشروی جهانیان گذاشتهاند. در آنسوی مرزها هم دانشمندان اسلامی به این
موضوع پرداختهاند. ازاینرو در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی به مقایسه نظر
آیتالله خامنهای در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران و آیتالله شمسالدین _ از
اندیشمندان جهان عرب_ پرداخته و ازآنجاکه تبیین جایگاه مردم در حکومت، بستگی تامی به
نوع تفسیر و چگونگی تبیین نظریه حکومتاسلامی دارد، ابتدا مروری بر دیدگاه آن دو درباره
حکومت اسلامی داشتیم و سپس به مقایسهی دیدگاههای ایشان دربارهیدربارهی مردمسالاری
دینی پرداختهایم. همچنین در این مقاله اشاره نمودیم که در باب حکومت اسلامی در عصر
غیبت، نگرش این دو اندیشمند، نسبت تباین دارد
امکان یا عدم امکان تسرّی قاعده لطف به موضوع ولایت فقیه در عصر غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده لطف یکی از قواعد مهم کلامی است که از آغاز شکل گیری کلام اسلامی مورد اتکای بسیاری از متکلمان مسلمان برای اثبات برخی از اصول اعتقادی اسلام بوده است. متکلمان امامیه و معتزله قاعده لطف را یک برهان عقلی تمام می دانند که با فرض وجود اصول سه گانه آن، یعنی «وجود تکالیف الهی بر عهده بندگان»، «وجود مشوٌق ها و لوازمی که غالب مکلفان را به طاعت نزدیک و از معصیت دور می کنند» و «نبودن بدیل و جایگزین مطمئنی برای آن مشوق ها و لوازم» می تواند مبنای استدلال در همه موضوعات کلامی و همه زمان ها باشد. بر پایه همین نگاه بنیادی، برخی از فقیهان و متکلمان معاصر «ولایت انتصابی فقیهان جامع شرایط به حاکمیت سیاسی جامعه اسلامی در عصر غیبت» را نیز همچون اصل «امامت» در مدار نفوذ و تسری قاعده لطف قرار داده اند. از آنجا که بر اساس باور عموم مسلمانان در عصر غیبت نیز مؤمنان مکلف به انجام تکالیف الهی اند و انجام این تکالیف در گرو وجود و مبسوط الیدبودن حاکم آگاه به همه احکام و دستورالعمل های اسلام می باشد و هیچ بدیلی نیز نمی تواند جایگزین آن گردد، ازاین رو قاعده لطف می تواند به عنوان یک برهان کلامی، مستند این نظریه قرار گیرد و از همه نقدهای مطرح شده درباره آن در امان باشد. این نوشتار که بر اساس یک سیر منطقی و با روش استنادی- تحلیلی به انجام می رسد، متکفل اثبات این دیدگاه و پاسخ به نقدهای مطرح شده درباره آن است.
آثار تربیتی فرهنگ انتظار در تقابل با چالش های جدید خانواده
منبع:
مطالعات معارف اسلامی و علوم تربیتی (علوم تربیتی از دیدگاه اسلام) سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
105-129
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه پاره ای از توانمندی های آثار تربیتی فرهنگ انتظار در پاسخ به چالش های جدید خانواده است. سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از: تربیت اسلامی در عصر غیبت، از چه واقعیت ها و ظرفیت هایی برخوردار است؟ چالش های جدید نهاد خانواده در عصر حاضر کدامند؟ آثار تربیتی انتظار چه تأثیری بر چالش های جدید خانواده دارد؟ روش پژوهش در این مقاله، توصیفی، اسنادی و تحلیلی است. ابتدا موارد ناظر به واقعیات تربیت اسلامی در عصر غیبت با مراجعه به منابع مستند، توصیف می شود و پس از آن، چالش های جدید نهاد خانواده به شیوه اسنادی و از طریق پژوهش های انجام شده، طبقه بندی می گردد و در بخش بعدی آثار تربیتی انتظار از طریق واکاوی برخی روایات تبیین شده، با تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، آثار تربیتی انتظار به منزله عوامل بازدارنده خانواده از چالش های جدی و جدید ارائه می شود. برخی یافته های پژوهش عبارتند از مهم ترین آثار تربیتی انتظار در مفاهیمی مانند «باور به هدفداری جهان»، «حاکمیت تقوی بر جامعه»، «معیت علم و عمل متربی»، «حضور خانواده در متن تربیت» و «معناداری زندگی» قابل ارائه است و خانواده مانند یک سازمان زنده و پویا اگر متأثر از فرهنگ انتظار باشد، در معرض تحولات و دگرگونی های مثبتی قرار می گیرد مانند داد و ستد عاطفی عمیق، الگوسازی، فضاسازی تربیتی، تفاهم پایدار، مداومت بر نیایش، تمهید سلامت اخلاقی جامعه، سازواری با هدف آفرینش، و . . . . التزام به هر یک از این تحولات، شرایطی را برای متربی مهیا می کند که از بروز چالش های جدی در خانواده، ممانعت به عمل می آورد.
ضرورت اقامه حکومت در عصر غیبت با تاکید بر آراء امام خمینی(ره) و شهید مصطفی خمینی(ره)
حوزه های تخصصی:
موضوع امکان و ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت از جمله مباحث مورد مباحثه و مناقشه اندیشمندان حوزه علوم سیاسی و علوم دینی بوده است. در دو سوی جریان، برخی از عدم امکان و ضرورت و در سوی دیگر برخی بر امکان و ضرورت تاسیس حکومت در عصر غیبت سخن به میان آورده و پیرامون آن به ارائه بحث و استدلال پرداخته اند. مقاله حاضر در صدد است به تبیین دیدگاه امام خمینی(ره) و شهید مصطفی خمینی(ره) پیرامون ادله امکان و ضورت تاسیس حکومت در عصر غیبت بپردازد. نیازمندی بشر به حکومت، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام، جامعیت ونظام واره بودن احکام اسلام، توجه به ماهیت احکام اسلامی، تشکیل حکومت در سیره معصومان(ع)، بقا احکام شرع در عصر غیبت، نیازمندی اجرای احکام به حکومت و جلوگیری از اختلال نظام و هرج ومرج، از جمله ادله ای است که توسط حضرت امام و شهید مصطفی خمینی به عنوان ادله امکان و ضرورت تاسیس حکومت در عصر غیبت مورد استدلال قرار گرفته اند.
تحلیل جایگاه آموزه های مهدوی در احیای فرهنگ و تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از اهداف مهم آموزه های رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) فرهنگ سازی دینی و ساخت تمدن اسلامی است. در این میان، آموزه های آن بزرگان که در مهدویت، زمینه انتظار ظهور منجی و تشکیل حکومت جهانی است، از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله درصدد بررسی دیدگاه معصومان(ع) در این آموزه ها و تأثیر آنها در احیای فرهنگ و تمدن نوین اسلامی است. روش انجام پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و برای دست یابی به اهداف پژوهش، داده های لازم از متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم های فیش برداری گردآوری شده و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عواملی مانند: رشد نسبی عقلی، پیشرفت علمی، تعالی اخلاقی، تدابیر بهینه سیاسی، توسعه اقتصادی، برقراری عدالت و فراهم سازی زمینه های امنیت از ویژگی های جامعه متمدن اسلامی است که در آموزه های مهدوی مطرح شده اند.
بی تفاوتی سیاسی اجتماعی؛ گناهی کبیره در فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۳
73 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان دقیق یکی از مفاهیم دینی تأثیرگذار در ایجاد فرهنگ و تعهد اجتماعی است. پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای به تحلیل و واکاوی موضوع پرداخته و با پی گیری معنای تعرّب و هجرت و با تکیه بر گزارش های تاریخی و حدیثی در سیره علوی و رضوی، تلاش کرده است تا به این مهم دست یابد. از یافته های پژوهش، تقسیم مسلمانان به مهاجر و اعرابی پس از فتح مکه است. مسلمانان خود را ملزم می دانستند برای جهاد به مرکز حکومت اسلامی هجرت کنند. تخلف از این وظیفه، حکم مرد اعرابی را داشت که به جهت بی تفاوتی، از یکسری حقوق اجتماعی و اقتصادی محروم می شد. یافته اصلی و نوآوری پژوهش، اثبات فرضیه پژوهش در ترادف تعرب بعدالهجره، با بی تفاوتی سیاسی اجتماعی است. به فرموده امام رضا (علیه السلام) تعرب رفتن به بادیه نیست بلکه علت حرمت تعرب بعدالهجره، بی تفاوتی در حمایت امامِ بحق و دیگر پیامدهای منفی آن است، اگرچه شخص در مرکز اسلام باشد.