مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استنتاج
حوزه های تخصصی:
"متون مذهبی دارای ابعادی شدیدا فرهنگ - وابسته هستند که در ترجمه مترجم را با مشکلاتی مواجه می کند که ممکن است فرهنگی یا زبانی باشد. آگاهی از تفاوتها و شباهتهای زبان دین مبدا و مقصد می تواند راه گشای بسیاری از مشکلات مترجم در سطوح واژگانی، همنشینی، نحوی و گفتمانی باشد.
این مقاله به بررسی مشکلات و ارایه برخی راهبردها و پیشنهادها در زمینه ترجمه متون دینی می پردازد. زبان مبدا(SL) و زبان مقصد(TL) موازی محسوب شده و همواره بیش از یک گزینه در انتخاب راهکارهای ترجمه ارائه می شود. با وجود این، تاکید بیشتر بر زبان مقصد قرار گرفته است به دلیل اینکه در ترجمه متن در زبان مقصد پردازش و با توجه به بافت آن تحلیل می شود."
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی واست های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبـایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جدا انگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جدا افکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند . از این نظرگاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند . هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند . این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد . اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست . از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد ؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند . آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند .این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره ی یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند . از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادرنماید. .
توسعه و ارزیابی سامانه اطلاعات مکانی عامل مبنا به منظور تعیین تاثیر توده های آلودگی هوا بر روی محدوده های ریسک زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر آن است که با طراحی و ارزیابی سامانه عامل مبنای مکانی، اطلاعات مربوط به توده های آلودگی زیست محیطی را به صورت آنی و از طریق تصاویر ماهواره ای NOAA استخراج کند و سپس تاثیر آنها را بر روی محدوده های زیست محیطی جنگلی به صورت مناطق ریسک مشخص گرداند. در این کاربرد، آلودگی هوا پدیده ای است که به اشکال گوناگون باعث به وجود آمدن ریسک در محدوده های جنگلی می گردد. لذا به دست آوردن تمامی تاثیرات آلودگی هوا بر محدوده های جنگلی امری دشوار قلمداد می شود. با این حال برخی از تاثیرات آن از قبیل تاثیر بر رشد پوشش گیاهی منطقه را می توان به عنوان عاملی ضروری تر در فرایند تصمیم گیری وارد ساخت. برای بررسی این موضوع، پیامد انتشار آلودگی ناشی از آتش سوزی چاه های نفت کویت در سال 1991 و تاثیر آن بر جنگل های جنوب غربی کشور در نظر گرفته شده است. بررسی تصاویر نیم روزانه NOAA-AVHRR به خوبی آشکار می سازد که آلودگی به سمت مرز ایران حرکت کرده و منابع طبیعی و جنگل های جنوب غربی کشور را تهدید کرده است. با در نظر گرفتن شواهد مذکور، ردیابی، تخمین و ارزیابی سریع و آنی محدوده های ریسک، امری ضروری به شمار می آید. این مقصود با طراحی سامانه هوشمند عامل مبنایی که در آن ابزارهای مرتبط با سامانه اطلاعات مکانی و سنجش از دور یکپارچه شده اند، محقق می گردد. در آن سامانه به منظور استنتاجگری، روش های مختلف یادگیری ژنتیکی قوانین ارزیابی می شوند و قوانین بهینه مشخص می گردند. با توجه به اینکه دو پدیده مورد نظر (آلودگی هوا و محدوده ریسک) دارای مرز نامعلوم و ماهیتی نامعین هستند، لازم است که وضعیتی قابل پیش بینی از قوانین برای آنها در نظر گرفته شود و مطابق آن برای هر دوره محاسباتی، فرایند تنظیم و یاد گیری قوانین استنتاج در شرایط نامعین، اجرا گردد. لذا مناطق ریسک به صورت آنی و هوشمند تعیین می شوند و روش های مختلف یادگیری ژنتیکی به همراه استنتاجگری مکانی فازی، با استفاده از داده های استخراجی از تصاویر ماهواره ای لندست TM مورد ارزیابی قرار می گیرند.
نگاهی به یک ترجمه
حوزه های تخصصی:
گیلبرت هارمن در مقالة کلاسیک و مهم خود با عنوان «استنتاج بهترین تبیین»، در صدد اثبات این نکته است که همة استنتاج های استقرایی شمارشی، به استنتاج دیگری با نام «استنتاج بهترین تبیین» باز میگردند. این مقاله و استدلال های گیلبرت هارمن در آن، از اهمیت ویژه ای در فلسفة علم برخوردار است و یکی از منابع مهم در این زمینه به شمار میآید. این مقاله به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. اما این ترجمه به دلیل کاستیها و خطاهای فاحشی که در آن وجود دارد، نه تنها کمکی به محققان فارسیزبان نمیکند، بلکه آنها را دچار سردرگمی و فهم نادرست مقصود نویسنده میکند. از این رو، این مقاله، در صدد نشان دادن برخی از این کاستیها و خطاهای ترجمه مزبور است. باشد که راهنمونی برای پژوهش گران و تذکاری برای مترجم مقاله هارمن باشد.
روند تحول تفکر انتقادی در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بررسی چگونگی روند تحول تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد را کانون توجه خویش قرار داده است. بدین منظور، پژوهشی پیمایشی در مقطع زمانی معینی؛ برای تعیین میزان تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم انجام شده است. افراد نمونه در این پژوهش 144 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این تحقیق، آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلیرز بعنوان ابزار اندازه گیری مورد استفاده قرار گرفته است. در این پرسشنامه مولفه های اصلی تفکر انتقادی عبارتنداز: استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم تفاوت معنی داری وجود دارد. با وجود این ، میانگین کلی نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و چهارم که به ترتیب 42.88 و46.21 می باشد بنا بر استانداردهای گزارش شده، در حد ضعیف ارزیابی می شود. همچنین یافته های این پژوهش نشان داده است دانشجویان دختر در مهارت استنتاح و دانشجویان پسر در مهارت تفسیر نمرات بیشتری را کسب کرده اند. با وجود این بین میزان تفکر انتقادی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بعلاوه، بر اساس یافته های بدست آمده، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان رشته های علوم انسانی و سایر رشته ها در کلیه حیطه های به جز حیطه تفسیر مشاهده نشد.
امکان استنتاج فلسفه تعلیم و تربیت از وجودشناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس فلسفة تعلیم و تربیت نظری و رویکرد استنتاجی در آن، نظریه و عمل تربیتی نیازمند مابعدالطبیعه است. این رویکرد مبتنی بر این پیش فرض است که بایدها و ارزش ها از هست ها و واقعیت ها استنتاج می شود و همچنین هر حکمت نظری، نوع خاصی از حکمت عملی را ایجاد می کند. این نوشتار درصدد است تا با اثباتِ «امکان استنتاج فلسفه تعلیم و تربیت از وجودشناسی اسلامی»، برخی از دلالت های تربیتی وجودشناسی اسلامی را استنتاج نماید.
در فلسفه اسلامی همه مباحث فلسفی و مسائل مابعدالطبیعی به مباحث وجودشناسی گره خورده است و عمده ترین مباحث این نوع از وجودشناسی عبارت اند از: تمایز میان ماهیت و وجود، اصالت وجود، تشکیک در حقیقت وجود و اشتداد وجودی. با توجه به این اصول، مطالب این پژوهش در دو قسمت: الف) تأثیر وجودشناسی اسلامی بر انسان شناسی و تربیت؛ ب) تأثیر وجودشناسی اسلامی بر علم شناسی و تعلیم، شکل گرفته است.
استنتاج از دو ممکن نزد ابن سینا و رابطة آن با دو تعریف از قضایای حقیقیه و خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استنتاج قضیة ممکنه از دو قضیة ممکنه یکی از نزاع های پردامنه در منطق قدیم است که ارسطو، ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر و قطب رازی بر آن مهر تأیید زده اند، در حالی که خونَجی، ابهری، ارموی و کاتبی آن را مردود شمرده اند. شگفت این است که منطق جدید در این نزاع جانب گروه دوم را می گیرد. از سوی دیگر، اخیراً معلوم شده است که منطق دانان قدیم هر یک از قضیة حقیقیه و خارجیه را به اشتراک لفظ در دو معنا به کار برده اند بدون اینکه از این اشتراک لفظ آگاه باشند: ملاک تقسیم، در یک معنا، رابطة عقدالوضع و عقدالحمل است و در دیگری، ظرف وجود موضوع. بنا به ملاک نخست، قضایای حقیقیه به صورت موجهاتی و با ادات های ضرورت و امکان تفسیر می شوند؛ در حالی که بنا به ملاک دوم، این قضایا فاقد هر گونه جهتی هستند و در برابر، قضایای خارجیه با محمول وجود تحلیل می شوند. در این مقاله، پس از گزارش نزاع یاد شده دربارة استنتاج از دو ممکن، نظرات، ایرادات و دفاعیه ها را به زبان منطق جدید صورت بندی کرده و نشان داده ایم که طرفین نزاع تصور یکسانی از قضایای حقیقیه و خارجیه نداشته اند: موافقان استنتاج از دو ممکن، تفسیر نخست و مخالفان، تفسیر دوم را در ذهن داشته اند.
منطق پژوهی مسلمانان؛ ضرورتی برای وحدت سلائق متعارض
حوزه های تخصصی:
علم منطق در مقامِ ابزاری متقن، بستر وصول به حقیقت را در حوزه اندیشه برای آدمی گسترده است. در سنتهای رایج دینی و فلسفی به درازای تاریخ، منطق دانان در صدد کشف قوانین اندیشه راستین و استحکام استدلال در راستای مقاصد دینی، فلسفی، سیاسی و ... بوده اند. در این میان متفکران بزرگ مسلمان با استمداد از منابع اصیل دینی از جمله قرآن و سنت، و اغلب با نیت سازگار کردن اصول محض اندیشه انسانی (یعنی منطق و فلسفه) با اصول و معتقدات دینی و مذهبی، توانستند علم منطق و مبانی آن را اعتلای چشمگیری ببخشند. ماهیت و کارکرد منطق به گونه ای است که موجبات اهتمام به آن را در حوزه های علمیه مذاهب گوناگون اسلامی، مدارس دینی و حتی دانشگاهها تاکنون فراهم آورده است؛ چرا که این علم اساسی ترین قواعد اندیشه بشری را مدلّل کرده و به درازای تاریخ بشر مدعی بی طرف استنتاج و ژرفای اندیشه ورزی عقلی است. از آنجا که گفتمان راستین و مسالمت آمیز میان مذاهب مختلف در جهتِ تحقق وحدت اسلامی بر استدلال درست و گفتار حسنه ابتناء دارد، اهتمام به اصول و قواعد منطقی بایسته است.
در این مقاله، با اتخاذ رویکردی تحلیلی و البته مقارنه ای، سعی خواهد شد تا علاوه بر ارائه توصیفی بنیادین از علم منطق، ماهیت بی طرفانه و وحدت گرای این علم در طول تاریخ اندیشه اصیل اسلامی فراروی خواننده نهاده شود.
حلیّت ربای تولیدی و انتاجی در بوته نقد و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به اهمیّت حرمت ربا در اسلام و گونه شناسی انواع آن از دیدگاه فقهای شیعه و اهل سنت پرداخته ایم؛ به ویژه تقسیم ربای قرضی به استهلاکی و استنتاجی (مصرفی و تولیدی) را که در دوران معاصر، مطرح گردیده است بازخوانی نموده پس از تبیین دیدگاه برخی از فقهای معاصر شیعه در مورد حلیت ربای استنتاجی که در بین فقهای اهل سنت نیز سابقه دارد در بوتة ارزیابی علمی و فقهی نهاده ایم و ضمن بررسی و نقد دلایل هشت گانه اقامه شده بر حلیت چنین ربایی، این نکته را به اثبات رسانده ایم که هیچ گونه تفاوتی بین ربای استهلاکی و استنتاجی از نظر حکم به حرمت به نظر نمی رسد چرا که موضوع حرمت در ربای قرضی، قرض با شرط زیاده از طرف قرض دهنده است نه قرض گیرنده و چنین شرطی در هر دو صورت محقق است و نیز روایاتی که به فلسفه و حکمت حرمت ربای قرضی پرداخته اند، ترک تجارت و تولید را از طرف قرض دهنده عنوان نموده اند نه قرض گیرنده و این ترک تجارت از طرف قرض دهنده در هر دو صورت استهلاکی و استنتاجی متصور است. بنابراین، دلیلی بر خروج موضوعی یا خروج حکمی ربای انتاجی وجود ندارد
دشواری های تبیین تحویل گرایانه ی شناخت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحویل گرای اخلاقی می گوید واقعیت وجودی کیفیت های اخلاقی، همان کیفیت هایی است که با کلمات نااخلاقی قابل بیان هستند. چنین دیدگاه هستی شناسانه ای، ضلع شناخت شناسانه نیز دارد مبنی بر اینکه شناخت ما به امور واقع اخلاقی یا چیزی جز شناخت ما به امور واقع نااخلاقی نیست یا استنتاج از شناخت های نااخلاقی است. در نظر تحویل گرایان اخلاقی و به ویژه طبیعی انگاران که بخش اعظم تحویل گرایان را تشکیل می دهند، توانایی در تبیین شناخت اخلاقی بدون توسل به نظریه هایی همچون شهود اخلاقی، مزیتی مهم و بلکه دلیلی قوی برای دیدگاهشان به شمار می آید. به همین دلیل است که مقاله حاضر به بررسی تبیین های تحویل گرایانه از شناخت اخلاقی و توجیه باورهای اخلاقی پرداخته است. به این نتیجه رسیده ایم که از میان تبیین هایی که طبیعی انگاران مطرح می کنند، شناخت تحلیلی دچار همان مسائلی است که اصل نظریه تحویل گرایی تحلیلی را از اعتبار و رونق انداخته است. و استنتاج ارزش از غیرارزش یا با شکاف منطقی است باید روبه روست؛ یا اگر پیوند معنایی توصیفی ارزشی وجود داشته باشد، نهایتاً نتایج اخلاقی نامشروط نمی توان گرفت.
پیشگذارده و تناقض: تعریفِ پیشگذارده در آثار منطقی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو در آثار منطقی خود، علاوه بر گزاره، مفهوم پیشگذارده را مطرح می کند و در تحلیلات اولیآن را بر اساس ایجاب و سلب تعریف می کند. دو مساله مهم درباره پیشگذارده از دیدگاه ارسطو مطرح است: تفسیرِ تعریفِ آن و رابطه آن با گزاره. در این مقاله ابتدا سه تفسیرِ، از جمله تفسیرِ اسکندر افرودیسی و تفسیر کلاسیک، در این زمینه تقریر و نقد می شود. و از آنجا که ارسطو به رابطه تناقض با پیشگذارده اشاره می کند، ابتدا تعریفِ تناقض از دیدگاه ارسطو بررسی می شود و سپس رابطه تناقض و پیشگذارده مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجام تفسیر پیشنهادی از پیشگذارده مطرح می شود: پیشگذارده گزاره ای است که رابطه آن با تناقض مورد توجه قرار گرفته است و توجه به این رابطه به معنای پذیرش قاعده تناقض است که بنیاد هر گونه استنتاجی است. معنای لغوی پیشگذارده هم با این تفسیر سازگار است: پیشگذارده پیش گذاشتن یکی از دو طرف تناقض است. و از این رو پیشگذارده جدلی دو صورت دارد: پرسش از مخاطب و فرض در استنتاج جدلی.
مبانی انسان شناختی در اندیشه های علی صفایی حائری و اصول تربیتی ناظر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درپی استخراج مبانی انسان شناختی و اصول تربیتی حاصل از آن براساس اندیشه های یکی از متفکران اسلامی معاصر، علی صفایی حائری، است. روش های به کاررفته در این تحقیق شامل «توصیف»، «تحلیل زبان فنی و رسمی» و «استنتاج» است. در این پژوهش، ابتدا به بررسی برخی اصطلاحات و مفاهیم به کاررفته در آثار صفایی ازجمله «انسان در دو فصل»، «ساختار جامعه»، جریان «تدبر، تفکر، تعقل» در انسان، «درک وضعیت، درک تقدیر و درک ترکیب» (کلیدها) و «آزادی» پرداخته شده و سپس با درنظر گرفتن «عبودیت» به عنوان هدف کلی نظام تربیتی صفایی، سه مبنای انسان شناسی نوع اول اول برگرفته از اختیار، گرایش های صحیح و آزادی انسان، سه هدف واسطی، هشت مبنای انسان شناسی نوع دوم و هشت اصل تربیتی، از آثار وی استخراج و در قالب قیاس عملی صورت بندی شده است.
قیاس تلازم در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
197 - 218
حوزه های تخصصی:
قیاس تلازم در قرآن کریمچکیده قیاسی که کبرای آن شرطیه متصله باشد قیاس تلازم نامیده می شود. این قیاس در دو حالت «وضع مقدم» و «رفع تالی»، منتج و در سایر اشکال عقیم است. قیاس های تلازم ذکر شده در قرآن کریم چند حالت دارد: گاهی شرایط عمومی و اختصاصی قیاس تلازم در آنها کاملا رعایت شده است اما به علت وضوح، برخی مقدمات یا نتایج آنها ذکر نشده و قیاس اصطلاحاً مضمر و مرخم است؛ اما گاهی ظاهراً شرایط اختصاصی قیاس تلازم در آنها رعایت نشده و از «رفع مقدم » و «وضع تالی» نتیجه گیری شده است. در این پژوهش به بررسی برخی از مهم ترین قیاس های تلازم در قران کریم پرداخته شده و در مواردی که ظاهراً شرایط اختصاصی قیاس تلازم رعایت نشده است، علت آن بررسی و با استفاده از محتوای قرآن کریم و قواعد کلی استدلال؛ مانند «تلازم شرطیات»، این قیاس ها به قیاس های معتبر، مؤول و اثبات شده است که قران کریم که کتاب هدایت انسان است و او را به اندیشیدن دعوت می کند، با زبان انسان نازل شده و قواعد کلی اندیشه و تفکر در آن رعایت شده است. کلید واژگان : قرآن کریم، قیاس تلازم، وضع مقدم، رفع تالی،
مساله چارچوب و بازتقریر آن برای فهم زبانی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
193 - 223
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف محققان هوش مصنوعی، ساخت ماشین هایی است که توانایی فهم زبان انسان را داشته باشند. ولی این هدف با چالش هایی روبرو است. در این مقاله، نشان خواهیم داد یک چالش ممکن برای ساخت ماشینی که فهم زبانی داشته باشد، چالشی است که از مساله چارچوب در شکل معرفت شناسانه آن نشات گرفته است. مساله چارچوب به لحاظ فهم زبانی حداقل سه چالش عمده برای یک محقق هوش مصنوعی که قصد مدل سازی فهم زبانی برای ماشین دارد، ایجاد می کند. یک، مشخص کردن این نکته که در یک موقعیت خاص چه چیزهایی از آن موقعیت، در فهم یک عبارت زبانی موثر است و چه چیزهایی ناموثر و یا نامربوط است. این نکته مبحث مرکزی مساله چارچوب در مسایل معرفت شناسانه است. دوم مساله سرعت فهمیدن است. چگونه می توان تقریبا به محض مواجه با یک عبارت زبانی معنای آن عبارت را فهمید، به عبارت دیگر چگونه می توان فهمی از یک عبارت را از دانش زبانی و دانش عمومی مان از جهان بدون هیچ تاخیر زمانی استنتاج کرد. و در نهایت چگونگی توانایی فهم لغات چند معنایی و مبهم در جملات است.
جایگاه سبک مدیتیشن در نگارش تأملات دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مناظره» سنت غالب و رایج در نگارش آثار فلسفی از سده های میانه تا روزگار دکارت بود و دکارت با به کارگیری »مدیتیشن» در نگارش تأملات، سبکی بدیع در فلسفه ورزی عرضه داشت. این سبک که نخستین بار مارکوس اورلیوس رواقی آن را به کار بسته بود، در اصل، ویژة متون دینی اخلاقی بوده و از آن برای ایجاد حالت توبه نسبت به گذشته و در مرحلة بعد، نهادینه سازی تربیتی تازه در مخاطب بهره می گرفته اند. دکارت نخستین کسی است که در سدة هفدهم، به قصد وضع معنای تازه ای از فلسفه ورزی و تربیت نسل جدیدی از اهل فلسفه، در اصلی ترین اثر فلسفی خود، تأملات در فلسفة اولیاز این سبک بهره می برد. او نخست، می کوشد با بهره مندی از شکاکیت فراگیر در آن دوران، ذهن خواننده را از همة آن چه تا آن روزگار درست می دانسته ، بپیراید. دوم، از روش ترکیب که در آن روزگار در همه متون فلسفی رایج بود و تنها بر اساس حافظه شکل گرفته بود، فاصله می گیرد و با الگوگیری از ریاضیات و هندسه، روش شهودمحور تحلیل را در نگارش به سبک مدیتیشن، اساس کار خود قرار می دهد. او با این کار بستر را برای شهود حقایق فلسفی در ذهن خوانندگان چنان فراهم می آورد که پس از خواندن تأملات شش گانه، انسان هایی تازه با ذهنیتی تازه نسبت به انسان، خدا و جهان تربیت شده باشند. به دیگر سخن، او از حکمت نظری رایج به سوی حکمتی عملی حرکت می کند.
سبک ادبی مدیتیشن در تأملات دکارت و نسبت آن با تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناظره» سنت غالب و رایج در نگارش آثار فلسفی از سده های میانه تا روزگار دکارت بود و دکارت با به کارگیری »مدیتیشن» در نگارش تأملات، سبکی بدیع در فلسفه ورزی عرضه داشت. این سبک که نخستین بار مارکوس ارولیوس رواقی آن را به کار بسته بود، در اصل، ویژة متون دینی اخلاقی است و از آن برای ایجاد حالت توبه نسبت به گذشته و در مرحلة بعد، نهادینه سازی تربیتی تازه در مخاطب بهره می گیرند. دکارت نخستین کسی است که در سدة هفدهم به قصد وضع معنای تازه ای از فلسفه ورزی و تربیت نسل جدیدی از اهل فلسفه،در اصلی ترین اثر فلسفی خود، تأملات در فلسفة اولیاز این سبک بهره می برد. او نخست، می کوشد با بهره مندی از شکاکیت فراگیر در آن دوران، ذهن خواننده را از همة آن چه تا آن روزگار درست می دانسته ، بپیراید. دوم، از روش ترکیب که در آن روزگار در همه متون فلسفی رایج بود و تنها بر اساس حافظه شکل گرفته بود، فاصله می گیرد و با الگوگیری از ریاضیات و هندسه، روش شهودمحور تحلیل را در نگارش به سبک مدیتیشن، اساس کار خود قرار می دهد. او با این کار بستر را برای شهود حقایق فلسفی در ذهن خوانندگان چنان فراهم می آورد که پس از خواندن تأملات شش گانه، انسان هایی تازه با ذهنیتی تازه نسبت به انسان، خدا و جهان تربیت شده باشند. به دیگر سخن، او از حکمت نظری رایج به سوی حکمتی عملی حرکت می کند.
پرس و تقرب به صدق در علم: قرابت میان ذهن و طبیعت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۷
155 - 184
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه خوداصلاح گری در بحث پیشرفت علم، علم از روشی استفاده می کند که با به کارگیری درست آن، می توان در گزاره ها و باورهای علمی جرح و تعدیل انجام داد و در نتیجه این روش خوداصلاح گر تقرب باورهای علمی به صدق روزبه روز بیشتر خواهد شد. چالرز ساندرس پرس، فیلسوف شهیر آمریکایی، یکی از مدافعان مشهور این دیدگاه است. او برای این روش خوداصلاح گر ساختاری سه مرحله ای قائل است: استنتاج قیاسی- فرضی، استنتاج و استقراء. در این مقاله سعی دارم پس از توضیح این ساختار سه مرحله ای و نیز انتقادهای وارد بر آن، با توجه به آثار پرس، درباره توجیه این ساختار بحث کنم. در توجیه این ساختار نقش فرض قرابت میان ذهن و طبیعت مشخص و جایگاه فرض وجود خداوند و نیز سازگاری طبیعی ذهن با طبیعت در توجیه این قرابت نیز بحث و بررسی خواهد شد.
نقد و بررسی تفسیر اخلاقی از استنتاج زیباشناختی در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
213-232
حوزه های تخصصی:
نیاز به استنتاج در نقد سوم ناشی از ادعای اعتبار کلی و ضروری حکمی است که ابژکتیو نیست، بلکه سوبژکتیو و شخصی است. کانت در بخش استنتاج نقد قوه حکم در صدد پاسخگویی به این مساله است که چگونه یک حکم شخصی می تواند ضرورتاً برای همگان معتبر باشد؟ به عبارت دیگر حکم زیباشناسی که اساسا سوبژکتیو است چگونه می تواند همانند احکام عینی ادعای اعتبار کلیت داشته باشد؟ عده ای از مفسران کانتی با اعتقاد به عدم رضایت بخشی مباحث کانت در مورد استنتاج در بندهای رسمی بر آن شده اند تا با پیوند دادن زیبایی با اخلاق مبنایی عینی و قابل سنجش برای حکم زیباشناختی فراهم سازند و از این طریق ادعای کلیت احکام زیباشناختی را تبیین نمایند. این مقاله ابتدا بر آن است تا ضمن بیان مباحث اصلی کانت در مورد استنتاج به بررسی قرائت های مختلف تفسیر اخلاقی (از استنتاج) و نقد آن بپردازد. به نظر می رسد که اعتقاد به دیدگاه اخلاقی در بحث از استنتاج با نقض خودآیینی حکم و در نتیجه مشروط نمودن احکام ذوقی همراه خواهد بود.
بررسی رابطه واگویه، استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی از طریق تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا ارتباط بین یکی از جنبه های اصلی نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی (1978)، یعنی واگویه را، با استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی بررسی کند. این ارتباط مبتنی بر تعاملی پویا بین قدرت استدلال منطقی و واگویه دانشجویان وهمچنین ارتباط هریک از این ساختارها با دستاورد زبانی آن هاست. برای دستیابی به هدف پژوهش، 200 دانشجوی زبان انگلیسی از دانشگاه های مختلف ایران پرسش نامه هایی را تکمیل کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد سه بخش از فعالیت ها (استنباط، استنتاج و ارزشیابی استدلال های منطقی) را از پرسش نامه «ارزیابی تفکر انتقادی واتسون گلیزر»ش (2010) انجام دهند. علاوه بر این، از آن ها خواسته شد به پرسش نامه «واگویه» طراحی شده توسط سیگریست (1995) پاسخ دهند. برای بررسی دستاورد زبانی، از شرکت کنندگان خواسته شد معدل خود را ذکر کنند. مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل مدل براساس داده ها انجام شد. برای تعیین ناپیوستگی های شناساییشده در مدل، هر مسیر که نمایانگر روابط علی و معلولی است به طور مجزا بررسی شد. داده ها، پیش بینی های نظری در مورد رابطه بین استدلال منطقی و واگویه دانشجویان را تأیید می کنند. به علاوه، تحلیل داده ها نشان داد که واگویه دانشجویان با سه زیرمجموعه استدلال منطقی همبستگی مثبت و قدرت پیش بینی خوبی برای آن ها دارد. علاوه بر این، سه مؤلفه استدلال منطقی به شکل مؤثر و مثبتی میزان دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی را پیش بینی می کنند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که واگویه می تواند همبستگی غیرمستقیم و مثبتی با دستاورد زبانی دانشجویان داشته باشد.
تجربه از منظر ابن سینا و مقایسه آن با استنتاج بهترین تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استنتاج بهترین تبیین، به تازگی به عنوان استنتاجی جدید در عرض استقراء و قیاس توسط چارلز پیرس در توجیه بسیاری از نظریات علمی ارائه شده است. هدف این نوشتار انجام مقایسه ای میان این نوع استنتاج و تجربه از دیدگاه ابن سیناست. در این مقایسه سعی شده است به تمامی شباهت ها و تفاوت های موجود میان تجربه و استنتاج بهترین تبیین پرداخته شود و در کنار آن به برخی عیوب هر کدام از این دو نیز اشاره شود؛ ازجمله شباهت های این دو استنتاج می توان به مقدمه مضمر موجود در هر دو استنتاج و نیز استقرایی بودن و واقع گرایی هر دو استنتاج و نیز معیار بودن تبیین علّی در هر دو استنتاج اشاره کرد و از تمایزات میان این دو استنتاج می توان به معیارهای انتخاب تبیین بهتر همچون سادگی و جذابیت و تطابق در استنتاج بهترین تبیین اشاره کرد که در تجربه به آنها اعتنایی نشده است. درعین حال که کارآمد بودن این معیارها موردتردید است. علاوه بر این، از این تمایزات می توان به شروط و قواعدی که ابن سینا بر تجربه افزوده است، اشاره کرد؛ چراکه در استنتاج بهترین تبیین، هیچ اشاره ای به قاعده غیاب های هم زمان یا عدم مغالطه اخذ مابالعرض به جای مابالذات نشده است.