مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
طنز
حوزه های تخصصی:
«تکرار» به عنوان یک عنصر بلاغی و شگرد زبانی از عوامل برجسته سازی معنا در سخن و ایجاد موسیقی دل نشین در کلام است. کاربرد تکرار در شعر توسط شاعر هدفمند است و شاعر با به کارگیری این هنر سعی در جهت دهی فکری مخاطب دارد. جواهری یکی از مؤثرترین و بارزترین شاعران معاصر عراق است که فساد و بی عدالتی جامعه خویش را به صورت عمیق درک کرده و در راه اصلاح آن گام برداشته است. او از هر فنّ زبانی و تمهیدات هنری در جهت نفوذ سخن خویش در مخاطب بهره برده است، و قالب طنز را به منظور آگاهی بخشی و تنبیه جامعه برگزیده است. یکی از اصلی ترین عناصر بلاغی در طنز او «تکرار» است. جواهری با بهره گیری از این شگرد توانسته به صورت ماهرانه علاوه بر پیوندی ناگسستنی که میان لفظ و معنا ایجاد کرده رابطه ای قوی میان تکرار و طنزش برقرار کند. بیشترین «تکرار» در طنزش، در سطح جمله است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل «تکرار» و میزان توانمندی شاعر جهت تأثیربخشی کلام و رساندن آن به مخاطب است.
نقد طنز گونه جامعه در""طیف الخیال ابن دانیال موصلی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
نگاهی به گستره ی طنز و مطایبه و شگردهای آفرینش آن در آثار فرهاد حسن زاده (با تاکید بر سه جلد کتاب ""روزنامه سقفی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهاد حسن زاده (متولد1341) یکی از نویسندگان طنز پردازی است که در عرصه ی ادبیات کودکان و نوجوانان به خوبی درخشیده است . از بهترین آثار طنز وی مجموعه کتاب هایی به نام «روزنامه سقفی» و «لطیفه های ورپریده» است. در این کتاب ها که تقلیدی طنزآمیز از مطبوعات جدی بزرگسالان است، کارکترهای کودک و نوجوان آن در قالب هیات تحریریه یک روزنامه به بیان طنزآمیز مسایل روزمره ی کودکان و نوجوانان در جامعه امروز می پردازند که این روش به دلیل زاویه دید متفاوت و کودکانه کارکترهای آن، این اثر را از شیرینی و جذابیت بسیاری برخوردار ساخته است. این کتاب ها به دلیل ویژگی های مطبوعاتی آن ، بیشتر بر طنزهای کلامی تکیه دارند اما علاوه بر آن طنزهای موقعیتی هم در آنها دیده می شود. بر اساس یافته های این مقاله، یکی از دلایل برجستگی طنز حسن زاده در این آثار به کارگیری طیف وسیعی از شگردهای طنز آفرینی است که با ویژگی های سنی و ظرفیت های زبانی کودکان و نوجوانان متناسب است. این شگردها را می توان در سه دسته عمده ی لطیفه ، نقیضه و سایر شگردها تقسیم نمود . هدف این مقاله طبقه بندی و تحلیل این شگردها با روشی توصیفی- تحلیلی است تا تاثیر این شگردها بر موفقیت طنز حسن زاده بررسی نمایند.
نقد پژوهشهای آیرونی شناسی فارسی: ناهمخوانی نمونه های فارسی با مفهوم اصلی آیرونی در بلاغت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مجازی به وسیلة حذف ارجاع، استعاره، کنایه، رمز و غیره همواره مرجع سخن و مدلول خود را پنهان و نفی می کند؛ در نتیجه عناصر متن با یکدیگر تنش پیدا می کنند. یکی از ابزارهای کارآمد برای گریز از شفاف گویی آیرونی است. این صنعت همواره یکی از شیوه-های برخورد انسان با جهان بوده است و بالطبع در بیان نیز ویژگی های خاصی را پدید می آورد. هدف از نوشتن این مقاله نقد و تحلیل 9 مقاله موجود به زبان فارسی (بر حسب جست وجوی نگارنده) در زمینه آیرونی به منظور رفع هرچه بیشتر ابهام معنایی این اصطلاح است. روش این تحقیق توصیفی_تحلیلی و ابزارگردآوری اطلاعات برگه نویسی و حوزه مطالعات کتابخانه ای است. طبق یافته های این تحقیق آیرونی شگردی است که نویسنده با پنهان کاری و بی طرف نشان دادن خود، کلام یا موقعیتی دارای دو مفهوم معتبر و دوگانه خلق می کند که مفهومی غیر از ظاهر و نمود آن و معمولاً خلافش موردنظر است، به نوعی که دریافت خواننده با توجه به بافت کلام یا موقعیت و اغلب با غافلگیری و ریشخند همراه است. مقاله های مورد بررسی گذشته از ارزش و جایگاهی که در شناساندن آیرونی دارند، به علت غربی بودن این اصطلاح، و تعدد و ابهام معنایی آن از نقایص و خطاهای علمی نیز برکنار نیستند. نگارندگان این مقاله ها اغلب تعریفی نهایی از آیرونی با توجه به نظر منتقدین غربی و داخلی ارائه نکرده و به نقل قول ها بسنده نموده اند. نکته دیگر اینکه ضعف اساسی این مقاله ها بیشتر در ذکر نمونه های آیرونی در ادب فارسی است و پژوهشگران گاه در این زمینه دچار اشتباه شده اند.
طنز و هجو در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانِ طنز از قدرتی بس ژرف برخوردار است؛ قدرتی که در سایة آن گوینده می تواند بسیاری از معضلات را بازگو و در بهتر شدن اوضاع تلاش نماید. زمانی که جامعه به بلایا و آشفتگی های فرهنگی و اخلاقی فراوانی دچار باشد، بر دامنة طنز، به ویژه هجو و هزل افزوده می شود. در این مقاله اثبات شد که عطاملک جوینی با طبعِ شوخ و انتقادی خود، همانند بسیاری از شوخ طبعان و منتقدان تاریخ این سرزمین، از این ابزار شگفت و تأثیرگذار به صورت چشمگیر بهره برده است. جوینی بر بسیاری از اعمال، وقایع، افراد، عقاید و غیره نگاهی توأم با نقد و طنز انداخته است و از این طریق، توانسته چون مُصلحی اجتماعی و سیاسی، در بهتر شدن اوضاع و بیان معایب بکوشد. همچنین این پژوهش ثابت کرد که این نگاه منتقدانة او (طنز و هجو) تنها به مغولان اختصاص نیافته، بلکه رعیّت، زنان، شاهان و فرماندگان خوارزمشاهی، شیخ الاسلام و بسیاری از صاحب نامان آن روزگار را نیز در بر می گیرد. با این حال، نباید توقّع داشت که نویسنده ای توانا و ناقد، آن هم در دبار حاکمانی به غایت خشن و بی منطق، نقد و طنز را به صراحت بازگوید و خود را در معرض خطر و تاریخ را از ثبت این وقایع تلخ محروم سازد. نقد و طنزهای جوینی بیشتر در لفّافه زبان پنهان است و پی بردن به این جنبه از نوشتار او، تأمّل ویژه می طلبد.
شگردهای طنزپردازی در رمان «مدارصفردرجه» احمد محمود
حوزه های تخصصی:
احمد محمود، از نویسندگان واقعگرای نسل دوم ایران است که شاخصه هایی همچون بومی نویسی و لحن عامیانه، زبان ساده و پرتحرک، مطابقت زبان با جهان داستانی، تحول و بسط زبان روایی، ایجاز بر محور زیبایی شناسی، کاربرد عناصر و مفاهیم نمادین، مهارت در شخصیت پردازی، تصویرسازی هنرمندانة فضای داستان، پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی در طرح داستان، طنزپردازی و... از وجوه برجستة نویسندگی او به شمار می آید. طنزپردازی به عنوان یکی از وجوه نویسندگی محمود در رمان مدارصفردرجه، موجب شد به بررسی این رمان از این منظر بپردازیم. نویسنده در این اثر برجسته ، سعی دارد با بهره گیری از شگردهای طنزپردازی و با خروج از هنجار عادی کلام، علاوه بر خلق اثری ادبی، اعتراض و انتقاد خود را نسبت به نابسامانی های اجتماعی– سیاسی اعلام دارد. اساس بررسی بر مبنای نگاه زیباشناسانه و تأکید بر عناصر بلاغی و زبانی از قبیل کنایه و آیرونی، تشبیه، توصیف، نقیضه، اغراق، تحقیر و تمسخر با ذکر شواهدی از رمان نهاده شده است. نتیجة بررسی نشان می دهد که نویسنده، هنرمندانه عناصر بلاغی و زبانی را دستمایة آفرینش طنزهای گفتاری و عبارتی قرار داده است.
بهشت و دوزخ زهاوی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه ملک الشعراء بهار و جمیل صدقی الزهاوی در باره بهشت و دوزخ مورد بررسی قرار گرفته است. بهار از یک سو وارث اندیشه های سنتی مرتجعانه جامعه خود است. وبه نحوی خاص با آنها مبارزه می کند، زهاوی نیز همان شرایط را در جامعه خود حاکم می بیند. هردو با مبارزه با خرافات و ارتجاع به شکلی طنزآمیز جامعه خویش را به منظور بیداری مخاطب قرار می دهند. قدر مسلم این پژوهش نشان می دهد که بهار از زهاوی به شدّت متاثّر است. زهاوی خود با تأثیر از ""رسالة الغفران"" ابوالعلاء معری وکمدی الهی دانته، ""انقلابی در دوزخ "" را مطرح می کند، سپس بهار تعداد قابل توجهی از ابیات این قصیده را ترجمه می کند! و سروده ای مختصر با هدف مشترکِ قصیده ""انقلابی در دوزخ "" زهاوی بیان می کند. وجوه مشترک و اختلاف را در این دو قصیده در این نوشتار عرضه می گردد.
تحلیل تأثیر شوخ طبعی بر فرهنگ سازمانی و انسجام گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تأثیر شوخ طبعی بر فرهنگ سازمانی و انسجام گروهی را با روش تحلیل عاملی تحلیل کرده است. جامعة آماری این پژوهش را همة کارکنان دانشگاه فنی وحرفه ای کرمانشاه تشکیل داده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی و بهره گیری از جدول مورگان، 181 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با به کارگیری پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار آموس تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که بین شوخ طبعی و فرهنگ سازمانی (فرهنگ مشارکتی، انعطاف پذیر، مأموریتی و سازگاری) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین شوخ طبعی و انسجام گروهی (انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی) رابطة معناداری وجود دارد. در نهایت، می توان گفت مدیران ملزم به پذیرش طنز به عنوان یکی از اشکال ارتباطات هستند، و باید نسبتی منطقی بین هدف های سازمانی و استانداردهای عمومی- اجتماعی کار برقرار کنند.
بررسی تطبیقی طنز در آثار جاحظ و عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز سخنی است اعتراض آمیز، لطیف و نیشخندانگیز که هدفش انتقاد و اصلاح جامعه است و از دیرباز در ادبیّات تمامی ملّت ها وجود داشته است. جاحظ نخستین طنزپرداز بنام در ادبیّات عربی است؛ چنانکه عبید زاکانی نیز پدر طنز فارسی است. آنچه موجب روی آوردن این دو ادیب به ادبیّات طنز شد شرایط حاکم بر جامعه ایشان بود؛ از این رو، طنز در ادبیّات این دو، طنزی اجتماعی و گاه سیاسی است و درصدد اصلاح و تربیت است. پژوهش حاضر بر آن است تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی – تحلیلی، همگونی ها و ناهمگونی های طنز اجتماعی را در ادبیّات این دو ادیب ایرانی و عرب مورد بررسی قرار دهد. آنچه جاحظ و عبید را به هم شبیه می کند، طرز نگاه آن دو به جامعه عصر خویش و گرایش به بیان طنزگونه و غیر صریح به منظور انتقاد از تناقضات موجود است؛ تناقض بین آنچه هست و آنچه باید باشد.
هم سویی آموزه های قرآنی و طنزهای باباافضل کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز، از موضوعات پررنگ و ملموس رباعیات باباافضل کاشانی است. باباافضل، با بیانی نرم و آرام و با پرهیز از گستاخی و گزندگی زبان، طنزهایی شیوا آفریده و آن ها را در لفافة ابریشمین اشعار خویش پنهان ساخته است.شاعر در آفرینش طنز، از انواع آرایه های ادبی به ویژه از بازی های زبانی، پارادوکس، تکرار و جناس بهره جسته است. وی در ساخت طنز، از ضرب المثل استفاده کرده و خود نیز طنزهایی سروده که برخی، به صورت ضرب المثل بر زبان مردم جاری است.باباافضل در اغلب طنزهای خود، از آموزه های قرآن کریم بهره برده و پیام های ارزندة قرآنی را در قالب طنزهای گوناگون بیان کرده است. می توان اغلب رباعیات باباافضل را ترجمه ای آزاد و طنزگونه از قرآن مجید، در راستای ابلاغ فرامین الهی، دانست.در این مقاله، طنزهای باباافضل به شش دستة کلی تقسیم شده است: ۱. طنز ادبی؛ ۲. طنز اجتماعی؛ 3. طنز تاریخی؛ 4. طنز حکمی؛ 5. طنز دینی و عرفانی؛ 6. طنز فلسفی.بیشترین دغدغة شعری باباافضل که زمینه ساز طنزهای دلکش وی بوده، مفاهیم دینی و عرفانی است. پس از آن، طنزهای اجتماعی بسامد بالایی دارد.نوک پیکان انتقاد باباافضل بیش از همه به سمت دوگروه از مردم است: ۱. صوفی نمایان ناپاک و نفس پرستان زاهدنما؛ ۲. سرگشتگان و راه گم کردگان وادی حق شناسی.
سبک شناسی طنز حافظ
حوزه های تخصصی:
سبک طنزپردازی حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است. حافظ، شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژی ها و نابسامانی ها، تیغ طنز خود را بر غدّه ریا فرود آورده است. از لحاظ سطح فکری، طنز انتقادی او درون گراست و به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم می شود؛ زبان انتقادی او عفیف، غیرمستقیم و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است. سطح ادبی اشعار طنزآمیز او همچون محتوا، متعالی است. مهمترین شگردهای طنزآفرینی او عبارتند از: متناقض نمایی، ایهام، کنایه، استعاره تهکمیه.
ویژگی های زبان طنز و مطایبه در تعزیه ها و شبیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعزیه به نمایش های آیینی منظوم، محزون و عامیانه ای گفته می شود که بیانگر واقعه شهادت امام حسین (ع)و یارانش در سال 61ق در صحرای کربلاست. معمولاً دو اصطلاح «تعزیه» و «شبیه» را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ درحالی که آن دو متفاوت اند . با تکامل این گونه عامیانه، طنز و مطایبه به شبیه نامه ها وارد شد. همچنین گونه ای نمایش تعلیمی به وجود آمد که افزون بر غم انگیزی، خنده آور و مضحک بود و تعزیه یا شبیه «مضحک» نام گرفت. طنز و مطایبه در تعزیه و شبیه نامه ها، کارکردهایی مانند تحقیر اشقیا، تشفی خاطر شیعیان عزادار و تمسخر مظاهر قدرت دارد. برخی ویژگی های زبان طنز و مطایبه در شبیه و تعزیه ها عبارت اند از: تضاد، بزرگ نمایی، کوچک نمایی و به کارگیری گفتاری عامیانه. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن بیان پیشینه طنز در این گونه، نشان می دهد که بیان طنز آمیز به همراه شگردهایش در آثار نمایشی حزن انگیز نیز وجود دارد.
تحلیل درون مایه ها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلام رضا روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درون مایه های طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگی های زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگ جهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غرب زدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافته اند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمان های موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه می پردازد و به دنبال تغییر آنهاست.
بررسی طنز در حکایت های رسالة دلگشا بر اساس الگوی رابرت لیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایت های طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش به خوبی نمایانده است. نظ ریة «ان گاره معنای ی طن ز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساس ی است که در مقابل رویک رد طبقه بندی سنت ی طن ز قرار می گیرد. این نظریه سرآغاز بررسی های زبان شناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریه ها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائه شده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شناختی جداست و آن چه سبب شکل گیری طنز مبتنی بر ویژگی های زبان شناختی می گردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی می دهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره برده است. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوب های نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شده است که نتایج نشان می دهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
بررسی مؤلفه های طنز در شعر فرانو با تأکید بر اشعار اکبر اکسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکبر اکسیر شاعر طنزپرداز مبدع و منتقد آذری زبان آستارایی، در زمره ادب دوستان و شعرسرایانی است که شعری بدون وزن و قافیه را با عنوان فرانوکه شاخه ای از شعر نو است، با درنظر گرفتن دو عامل مسلط بر جهان حاضر یعنی سرعت و فن آوری، به بازار ادبیات معرفی می کند تا بتواند ادبیات غنی فارسی را به جنبشی نو واداشته، مخاطب جوان امروز را به دوستی مجدد با این ادبیات کهنسال دعوت نماید. او در این میان از مؤثرترین و نافذترین نوع ادبی یعنی طنز بهره می گیرد. طنز که همواره بهترین وسیله انتقادی اصلاح طلبانه بوده، ماهیت اصلی شعر اکسیر را نیز تشکیل می دهد. اکسیر برای خلق طنز در شعر فرانو که ایجاز ویژگی بارز این شعر است، ضمن گزینش هوشمندانه واژگان ساده از صنایع بدیع معنوی و لفظی همچون ایهام، مراعات نظیر و جناس و ... و سازوکارهای بیانی مانند نقیضه، غافلگیری، هنجارگریزی و ... به طور نامحسوس و غیرتحمیلی استفاده می کند که گاهی طنز اشعار منتج از تلفیق چند شگرد با هم است. هدفاز این پژوهش معرفی شعر فرانو و ذکر ویژگیهای آن و بررسی شگردها و تکنیک های طنزساز در اشعار اکسیر به عنوان یکی از برجسته ترین نمایندگان این شعر است. نتیجهآنکه اکسیر ضمن نوآوری در استفاده از شگردهای طنزآفرین، عمدتاً از طنز کلامی و طنز موقعیت در آفرینش آثار شعری خود بهره جسته است. ضمناً این مقاله به روش توصیفی- تحلیلیتدوین گردیده است.
نقش نقض اصول همکاری گرایس در ساخت کاریکلماتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاریکلماتور گونه ای از طنز است که با استفاده از حداقل کلمات، معنا را منتقل می کند و با استفاده از واژگان ساده و روزمره در اوج سادگی راه خود را به پیش می برد. برای شکل گیری این نوع خاص از طنز، نویسنده باید یک یا چند اصل همکاری تضمن مکالمه را همزمان نادیده بگذارد. براساس تعاریف، این نوع خاص از نادیده انگاشتن اصول در کاریکلماتور، ""نقض اصول"" است زیرا این نوع با ویژگی های کاربردی کاریکلماتور، نسبت به گونه های دیگر (تخطی، تخلف، انصراف، تعلیق) نزدیکی بیشتری دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی این نکته است که نویسندگان و خالقان کاریکلماتورها چگونه از نقض اصول همکاری گرایس (1975) برای ایجاد زیبایی آفرینی ادبی و کلامی استفاده می کنند. برای انجام این کار، صد کاریکلماتور از چند نویسنده به صورت تصادفی انتخاب شد و مورد بررسی و تحلیل قرارگرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد از میان اصول نقض شده، اصل شیوه بیان بیش از نیمی از فراوانی نقض ها را به خود اختصاص داد. تحلیل نتایج همچنین نمایانگر آن است که اصل ارتباط در کنار سایر اصول، به طور خاص اصل شیوه بیان، فراوانی قابل توجهی دارد.
گناه مضاعف حافظ (نگاهی نو به شگردهای طنزپردازی حافظ)
حوزه های تخصصی:
«طنز» به عنوان یکی از صنایع بلاغی و از ابزارهای نقّادی، از وجیه ترین وجه های شعری حافظ محسوب می شود. حافظ علاوه بر بهره گیری از طنزهای ساده و همه فهم، گاهی از ترفندهای پیچیده و عمیق دیگری نیز برای طنازی های نقادانه رندانه بهره می گیرد. در این شیوه که قابل انطباق با «آیرونی سقراطی» است، حافظ همانند «آیرون» خود را خوار می دارد و هرچه ننگ و عار و گناه و ... است به خود می چسباند تا از این طریق چهره حقیقی «آلازون »های عصر(ریاکاران، مدعیان دیانت و...) عصر خود را آشکار سازد. نکته اساسی در این میان آن است که همان طوری که یک کاریکاتوریست چیره دست، برای بهتر نمایاندن «قامت ناساز» افراد، از اغراق استفاده می کند، مثلاً اگر کوچکترین انحرانی در چشم و یا دهان و... طرف مقابل باشد، آن را در تصویر دوبرابر کج نشان می دهد، حافظ نیز برای این که چهره حقیقی «آلازون»های عصر را در آینه وجود «آیرون» فاش کند، از اغراق خاص خود استفاده می کند؛ از این جهت است که چهره آیرونی حافظ هم «می خواره» است و هم «غلامباره»، یا هم «بدعت گذار» است و هم «تارک فرایض»، یا هم «ریاکار» است و هم «آلوده به چندین خباثت» و... . طبق بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدیم که حافظ برای دستیابی به این مقصود، از ترفندهای هنری و رندانه خاصی، از جمله تراشیدن «عذر بدتر از گناه»، آوردن «دلیل عکس» و ارتکاب «گناه مضاعف» بهره جسته است.
بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادیب قاسمی (1238- 1308ه.ش)، نویسنده و شاعر طنزپرداز کرمانی در زمان قاجاریه بود. تدریس در دارالفنون و حشر و نشر با مشروطه خواهان را از ویژگی های بارز حیات او دانسته اند. وی نیستانو خارستانرا با نظیره گویی از بوستانو گلستانسعدی تألیف کرد. این نظیره گویی طنزآمیز با ابتکار شخصی مؤلّف خویش همراه گشته و مجموعه ای متنوّع و مفرّح را فراهم نموده است. بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی با شگردها وصنعت های خاصّی در دو شاخة علم معانی و بیان برجسته شده که افزون بر معرّفی سبک وی، یافته های ارزشمندی را در زمینة پیوند طنز و بلاغت سنّتی ارائه نموده است. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، شگردهای بلاغی طنزپردازی در آثار ادیب قاسمی کرمانی و کارکردهای هریک را در پیوند با مخاطب و کلّ متن تحلیل نموده است. یافته ها نشان داده که کاربرد صنعت های ادبی با محوریّت تشبیه، در شکل گیری سبک ادیب و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته است.
جایگاه طنز در مطبوعات امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقالة حاضر، شناخت جایگاه طنز در مطبوعات امروز ایران است. در این پژوهش، 16 نفر از طنزپردازان شاخص مکتوب و تصویری با استفاده از روش مصاحبه عمقی مورد پرسش قرار گرفته اند. نظریه های سه گانه طنز، منطق گفت وگویی و کارناوال میخائیل باختین و مسئولیت اجتماعی رسانه ها چارچوب نظری این مقاله را شکل می دهند. پرسش ها در قالب سه دسته کلی شامل: تعریف و ماهیت طنز مطبوعاتی، رابطه طنز مطبوعاتی با جامعه و رسانه و چالش ها و آینده طنز مطبوعاتی، طراحی و پرسش شده اند. طبق نظر طنزپردازان، مهم ترین کارکرد طنز مطبوعاتی انتقادی و ژورنالیستی بودن آن است و طنز مطبوعاتی به دلیل این ماهیت به شکل مستقیم با دستگاه های صاحب قدرت گره خورده است و بر خلاف نظر باختین، طنز مطبوعاتی در فضای بستة سیاسی، کارکرد انتقادی خود را از دست می دهد. اختلاف تعریف طنزپردازان و جامعه از مفهوم طنز، خطوط قرمز نامشخص و سیال و ظهور شبکه های اجتماعی به شکل مستقیم آینده طنز مطبوعاتی را دچار ابهام کرده است.
بررسی و تحلیل انواع برجسته و پرکاربرد آیرونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی یکی از اصطلاحات پیچیده و مهم در بلاغت، فلسفه و نقد ادبی است. متون فارسی نیز از ظرفیت های فراوان این صنعت بلاغی ذیل عنوان هایی چون طنز، تهکّم، مجاز به علاقه ضدیت، استعاره عنادیه و... بهره برده است. دراین میان، یکی از بنیادهای بلاغی مثنوی معنوی، مهارت و هنرمندی مولانا در به کارگیری طنز و انواع گوناگون آن است . مهارت خاص مولانا در مخاطب شناسی و اهتمام به تبیین و تعلیم مفاهیم عالی دینی، عرفانی و اخلاقی سبب شد تا او شیوه بیان غیرمستقیم طنز را به دلیل کارایی ، جذابیت و ضریب تأثیر بیشتر برگزیند. همین امر به طرز کم نظیری زمینه را برای نمود انواع مختلف آیرونی در سراسر مثنوی، خصوصاً دفتر پنجم ، فراهم آورده است که آیرونی کلامی، موقعیتی، وضعی، نمایشی، و... از آن جمله اند. در این پژوهش، مثنویمولوی ازمنظر آیرونیک به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بررسی و مشخص شد که آیرونی نمایشی به دلیل ماهیت تمثیلی و روایی مثنویجایگاه ویژه ای در این کتاب دارد.