مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
طنز
حوزه های تخصصی:
حُسن طلب از آرایه های ادبی است که نیاز و خواسته ای را با شیوه ی نیکو و اثرگذار بر پایه ی مقتتضای حال برای مخاطب خویش، بیان می-کند. این آرایه ی ادبی به عنوان یک متغیّر در بدیع معنوی، بر اساس ویژگی های خاصی چون نیاز، نوع تقاضا و مخاطب، به گونه های متفاوتی در قالب های شعری پدیدار می گردد. در مرکز این آرایه ی ادبی به عنوان یک سخن هدفمند، طلب قرار دارد و اجزای سازنده ی بافت شعر، چون واژه ها و ساخت زبان، تصویر، موسیقی و آهنگ کلام، احساس و عاطفه، لحن، قالب شعری و موقعیّت سخن که سبب «حُسن» آن می شوند، با تأثیرپذیری از عواملی مانند شخصیّت شاعر، سبک شعری، نوع مخاطب، مطلوب یا خواسته ی شاعر، شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جامعه ی شاعر، به گونه ای سبب بیان طلب می شوند که در این مقاله به عنوان شیوه های هنری حسن طلب با دیدی تحلیلی و آماری، بررسی شده و همچنین کاربرد هر شیوه که مربوط به مقتضای حال این آرایه ی ادبی است و ویژگی هریک از آن ها، مورد تحلیل قرار گرفته است. گفتنی است، تقسیم بندی شگردهای هنری شاعران در استفاده از این آرایه ی ادبی و نام گذاری هر شیوه، بر پایه ی تعریف نگارندگان از حسن طلب برای نخستین بار، انجام گرفته است.
ساختار طنز در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاملو از فنون مختلف زبانی و تمهیدات هنری برای تأثیر بر مخاطبان بهره برده و طنز نیز یکی از این ابعاد اشعار وی است. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آن ها با شگردهای ویژه است. طنز را به شیوه های گوناگون طبقه بندی کرده اند و از نظر ساختمان، طنز به دو دسته طنزهای موقعیتی و طنزهای عبارتی تقسیم می شود. خاستگاه این طنز، زندگی و جهان بینی شاعر است و با آن مدعیان، ریا، ظلم و نادانی را دست می اندازد. شگردهایی چون: اجتماع نقیضین، اغراق، تضاد، تشبیه به حیوانات، تمثیل و زیرمجموعه های آن ها، در آفرینش طنز موقعیت در شعر شاملو بیشتر مؤثر افتاده اند. در مجموعه طنزهای عبارتی نیز، بازی های زبانی- بیانی، کنایه و دشنام و لعن بیشتر در اشعار وی دیده می شوند. بسیاری از این شگردها در یک شعر با یکدیگر ترکیب و تأثیر ادبی آن را چند برابر کرده اند و در شکل گیری سبک شاملو و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته اند. طنز در اشعار شاملو بیشتر در ژرف ساخت آثار وی نمود دارد و پربسامدترین و بن مایه اغلب شگردهای طنز وی، اجتماع نقیضین و تضاد است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی نخست شگردهای بلاغی طنز را معرفی می کند و سپس با شواهدی از شعر احمد شاملو، آن را تجزیه و تحلیل می کند.
وجوه طنز در شخصیت ابوسعید ابی الخیر با تکیه بر اسرارالتوحید و حالات و سخنان ابوسعید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیلِ انگیزه ها و دلایلِ رفتار و گفتار طنزآمیزِ ابوسعید به عنوان یک شخصیت برجسته عرفانی پرداخته ایم و تأثیر ویژگی های اخلاقی و عرفانی ابوسعید بر گفتار و رفتار طنازانه او را به روش تحلیل محتوایی بررسی کرده ایم. اصلی ترین وجه شخصیت طنّاز ابوسعید، بداهه گویی و تسلط بر بازی های لفظی و کلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین وجوهی که به عنوان پایه و اساس شوخی ها و طنازی های ابوسعید است در سیزده دسته قرار می گیرند. از این میان سه مورد که عبارت هستند از: 1 بداهه گویی و بازیهای کلامی ابوسعید؛ 2 طنز موقعیت یا آموزش عملی عرفان با تکیه بر طنز؛ 3 پرهیز از خودخواهی و خودبینی، بیش از 60% از مجموعه انگیزه ها و دلایل طنّازی ابوسعید را تشکیل می دهند. مسأله شوخ طبعی ذاتی ابوسعید، اقبال مردم به او به دلیل روحیه طنّاز او و طنز به مثابه آیینه تمام نمای ویژگی های برجسته عرفانی، اخلاقی و اجتماعی ابوسعید از موضوعات مورد بحث در این پژوهش هستند.
کارناوال گرایی در قصه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۵
50-31
حوزه های تخصصی:
میخاییل باختین، ادبیات عامه را مناسب ترین عرصه برای بروز تفکر کارناوالی می دانست. شاخصه بارز این اندیشه، بر هم ریختن گفتمان مسلّط بر ادبیات سنّتی از طریق دگرگونی زبان و ارزشهای موجود در آثار ادبی است. این مقاله می کوشد تا از این منظر قصه های عامیانه ایرانی را واکاوی نماید. بدین منظور هفت مجموعه قصه عامیانه ایرانی به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. ویژگیهای بارز ادبیات کارناوالی، همچون مطرح کردن آزادانه مسائلی که ارتباط با زندگی مادی حیات انسان دارد، مانند خوردن، نوشیدن، زاد و ولد، زناشویی و درنهایت مرگ به منزله روند طبیعی زندگی و نه امری تراژیک و فاجعه بار عناصر مهم تفکر کارناوالی و گروتسک به شمار می رود که در این جستار بدان پرداخته شده است. حاصل این پژوهش نشان می دهد که چگونه تیپهای شخصیتی مختلف در قصه ها در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند و با دگرگونی مراتب فرادست و فرودست گفتمان سلطه پروری فرومی پاشد. در این روایات با شکستن هنجارهای قدرت در جامعه، مجال چندصدایی در قصه ها فراهم می شود که از مشخصه های بارز ادبیات کارناوالیستی است. همچنین به کار بردن زبان بی پیرایه، بدون محدودیت اخلاقی که شامل واژگان نامعمول، ناسزا و کلمات خارج از عرف می شود به ایجاد فضای طنزگونه کارناوالی کمک می کند.
واکاوی مفاهیم طنز، حماقت و روزمرگی در دو نقاشی «بازی کودکان» و «جنگ بین کارناوال و روزه داران» اثر پیتر بروگل
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
26 - 37
حوزه های تخصصی:
در قـرن شـانزدهم میلادی، در پی گسـترش تفکـرات پروتستانیسـم و نگـرش اومانیسـتی در جوامـع اروپایـی و رویکـرد ادبـی متفاوتـی کـه بـا انتشـار هر چه بیشـتر آثـار طنزپـردازان همراه بـود، مفاهیمـی از قبیـل حماقت و تمسـخر در زندگـی روزمـره افـراد جامعـه، مـورد توجـه قرار گرفـت و گروهـی از نقاشـان در منطقه فلانـدر نیز از سـنتهای مرسـوم در سـبک ایتالیایـی فاصلـه گرفتنـد و بهصـورت بـارزی بـه ترسـیم ایـن مفاهیم در آثـار خود پرداختنـد. نقاشـان ایـن منطقـه برای بیـان مطالب اخلاقـی و مذهبی، برخلاف گذشـته از انسـانهایی با بدنهای ایـدهآل و صورتهـای زیبـا اسـتفاده نمیکننـد بلکـه انسـانهایی در آثـار آنها ترسـیم شـدهاند که زندگیشـان را در شـکل متفاوتـی از گذشـته و در تقابـل با اندیشـه کلیسـای کاتولیک شـکل دادهاند. بـدن این انسـانها، غالباً از ریخـت افتـاده و از حالـت طبیعـی خارج شدهاسـت و با توجه بـا آرای متفکرانی چون اراسـموس، بـر وجه حماقت و طنـز در زندگـی روزمـره خـود تأکیـد بیشـتری دارنـد. ازجملـه نقاشـان فلانـدری کـه بـا درنظر گرفتن شـرایط آن روزهـای اروپـا، ایـن مفاهیـم در آثارشـان نمـود یافته اسـت، هیرونیمـوس بوش و پیتـر بروگل مهتـر بودند که به بیـان طنـز مضامیـن اخلاقـی و مذهبـی و ترسـیم انسـانهایی پرداختنـد کـه از نمونههـای شناختهشـده در نقاشـی اروپایـی فاصلـه داشـتند و تصاویـر متفاوتـی از صحنههـای زندگی روزمـره افـراد جامعه را نقـش زدند. در ایـن پژوهـش، تلاش شـده تا بـا درنظر گرفتـن دادههای تاریخـی و مطالـب مرتبط با وقایـع ایـن دوره از اروپا، به سـوال چگونگـی بازتـاب مفاهیـم طنـز و حماقت و روزمرگی در بسـتر وقایع شـکلگرفته در آثـار هنرمندانی چون بـروگل مهتـر پاسـخ داده شـود و بـرای بررسـی این امـر، دو اثر بازی کـودکان و جنگ بیـن کارنـاوال و روزهداران بـروگل کـه از نمونههـای شـاخص و مهـم در ایـن زمینـه هسـتند، مدنظر قـرار گرفته و بـه توصیـف و تحلیل آنها خواهیـم پرداخت.
طنز سینمایی؛ فراخ اندیشه یا انبساط خاطر
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
7 - 21
حوزه های تخصصی:
دلهره، اضطراب و افسردگی، از جمله بیماری های بشری است که تاثیرات اجتماعی فراوانی نیز به همراه دارد؛ پدیده ای که دانشمندان علوم مختلف، از آن به عنوان بلای عصر مدرن یاد کرده و علاج اش را امری لازم برای بقاء جامعه دانسته اند. در مطالعات بنیادین حوزه های علوم اجتماعی، روانشناسی و هنر، راه های مختلفی برای رفع و علاج این بیماری تنش زا که نقش زیادی در ایجاد بحران ها و نابهنجاری های اجتماعی دارد، ارائه می شود من جمله: مشاوره های روانکاوانه، درمان های بالینی و ایجاد روحیه نشاط و انبساط خاطر. یکی دیگر از این راه ها، استفاده از ظرفیت های هنری سینمای ایران است. هدف پژوهش آن است که اثبات کند سینمای ایران می تواند با تاسی از طنز شیرین و بذله گوی ایرانی، چنین هدفی را محقق سازد. پس، پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی - تحلیلی، ارزش های طنز سینمایی برای غلبه بر بحران های یادشده را بررسی می کند؛ در کنار آن، دیگر ثمرات اجتماعی و هنری این سینما نیز بررسی می شود. سئوال اصلی پژوهش آن است که سینمای طنز چگونه می تواند در عین آگاهی بخشی و حفظ جنبه های زیبایی شناسانه اش، رویکردی کنشی در جوامع پرتنش داشته باشد؟
شگردهای طنزپردازی در آثار عبید زاکانی و کارکردهای ارتباطاتی آن براساس نظریه رهایی و تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های پژوهش، 62 متن از «کلیات عبید زاکانی»ست، که با روش توصیفی - تحلیلی (کتابخانه ای)، و بر پایه نمونه گیری غیراتفاقی به دست آمده، و تحلیل شده است. پس از تبیین ویژگی های ارتباطاتی و رسانه ای شگردهای طنز، این شگردها از منظر نظریه های رهایی، تسکین بخشی و بازی ها بررسی و بازتعریف شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش آن است که کارکرد رهایی و تسکین بخشی طنز (نظریه رهایی)، نوعی بازی با مخاطب است و کارکردی اثرگذار و درمان گر درعین آگاهی بخشی برای روان جمعی یک جامعه دارد؛ هم چنین سوای قضاوت منفی عام درمورد مفهوم «سوپاپ اطمینان»، طنز و شوخی با کارکرد رهایی و تسکین بخشی، می تواند با تأثیر در روان جمعی، و قابلیت گذار از زمان و مکان، هم چنین به روز شدن شگردها و تکنیک های طنزپردازی در قالب های نو، از آسیب های جدی به جامعه –چه روحی، چه فیزیکی- جلوگیری کند، و روحیه آرام تر و مطمئن تر به مخاطب خود ارزانی کند. بدین منظور، شگردهای: ایهام، نعل وارونه زدن/ اما، جعلیات، استدلال ناموجه و حسن تعلیل، واژه سازیِ مضحک، حاضرجوابی و لطیفه گویی، شخصیت سازیِ خیالی، تیپ سازی، آیرونی، و از بازی های زبانی: جناس، تکرار و واج آرایی بررسی شد و پس از تحلیل در 62 داده پژوهش، 6 متن امکان سوپاپ اطمینان بودن را داشت.
طنز کارناوالی و بازتاب آن در داستان های بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارناوال (Carnival)یکی از زمینه های ایجاد کلام چندآوا در نظریه منطق گفت وگویی میخاییل باختین است. کارناوال که برآمده از جشن های توده ای مردم در سده های میانه است، در کلام، با مؤلفه هایی نظیر طنز، تمسخر و شوخی، نفی ارزش های حاکم بر جامعه، آمیختگی مرگ و زندگی، توجه به جسم و لذت های جسمانی، انتقادهای اجتماعی و به طور کلی، با هر آنچه به رویاروییِ گفتمان توده ای و غیررسمی با گفتمان رسمی و غالب راه می برد، نشان داده می شود. باختین، این نظریه را در تقابل با تک آوایی، شادی ستیزی و جزم اندیشی رژیم استالین مطرح کرد. نکته ای که این پژوهش بر آن تأکید دارد کاربست ویژه نظریه منطق گفت وگویی، به ویژه کارناوال، در تاریک ترین و پراختناق ترین ادوار تاریخ است. برای این منظور، بهرام صادقی، در جایگاه یکی از برجسته ترین طنزپردازان معاصر فارسی که در دوره سیاهِ پس از شکست کودتای 28 مرداد 1332 به نگارش آثار طنزآمیز خود پرداخت، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش بوده است که طنز موجود در داستان های صادقی تا چه میزان با مؤلفه های سخن کارناوالی هم خوانی دارد و زمینه های گرایش به چنین شیوه ای چه بوده است؟ دستاورد پژوهش حاکی از آن است که طنز موجود در آثار صادقی با بسیاری از مؤلفه های سخن کارناوالی نظیرِ مرگ اندیشی و آمیختگی مرگ و زندگی، نفی معاداندیشی و توجه به ابعاد جسمانی حیات انسانی، نفی ارزش های حاکم بر جامعه، انتقادهای اجتماعی و غیره هم سوست. از این رو، فضایی چندصدا و گفت وگوگرا بر آن حکم فرماست که در تقابل با عصر سیاه و پرخفقان بعد از کودتا قرار می گیرد.
اسماء الحسنی در آثار طنز محمد خرمشاهی و انعکاس آن در نمایش های طنز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
406 - 425
امروز انواع مختلف ادبی هر کدام دارای جایگاه ویژه ای در جامعه و گفتمان های موجود در آن هستند. در این میان، طنز که دارای پیشینه طولانی در ادبیات ایرانی است تا به امروز توانسته درآثار فاخری بازتاب پیدا کند. در میان بزرگ ترین طنزنویسان معاصر می توان به محمد خرمشاهی اشاره کرد که در دروه حیات خود برای مدت طولانی آثار ارزشمندی را خلق کرده است. وجود زمینه ها و شرایط نابهنجار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دوره معاصر سبب شده است تا ادبای بسیاری سبک طنز با محوریت مستعارنویسی را در دستور کار خود قرار دهند. محمد خرمشاهی نیز از جمله شخصیت های ادبی است که بخش عمده آثارش با نام های مستعار وی منتشر شده است. مسئله ای که این پژوهش دنبال می کند چرایی و کیفیت کاربست این نام های مستعار توسط وی و امتداد ان در ادبیات نمایش نامه نویسی دوره معاصر است. پژوهش حاضر به روش تصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که
محمد خرمشاهی در طول نود سال حضور پرکار و ارزنده در حوزه طنز معاصر با بیش از نود اسم مستعار فعالیت داشت. این نام ها در قالب نام نمایش نامه ها و شخصیت های موجود در نمایش نامه های معاصر در ادبیات نمایشی و طنز ایران امتداد یافته است.
اهداف پژوهش:
مطالعه و بررسی نام های مستعار محمد خرمشاهی در دوره فعالیت ادبی.
بررسی علل استفاده محمد خرمشاهی از اسامی مستعار در طنزنویسی.
سؤالات پژوهش:
چرا محمد خرمشاهی در آثار خویش به مستعارنویسی روی آورده است؟
مستعارنویسی و کاربرد اسامی و طنز چه جایگاهی در نمایشنامه های طنز معاصر دارد؟
بازنمایی کارگزاران اجتماعی در گفتمان طنز احمد شاملو بر اساس الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
363 - 399
طنز از آنجا که از زبانی خاص به قصد انتقاد، اعتراض و التذاذ بهره می برد، نوعی گفتمان یا خرده گفتمان ادبی است. تحلیل گفتمان انتقادی، گرایشی از رشته تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که به رابطه زبان، قدرت و ایدئولوژی در جامعه می پردازد. یکی از الگوهای معروف در تحلیل گفتمان، الگوی جامعه شناختی- معنایی ون لیوون است که تحلیل متون از سطح توصیفی به سطح تبیینی و توجیهی ارتقا می یابد و نیز رابطه میان جامعه، فرهنگ، قدرت، ایدئولوژی و... بازنمایانده می شود. گفتمان طنز در اشعار شاملو در حوزه مسائل اجتماعی، سیاسی، فلسفی دیده می شود و اثر وی را از منظر الگوی ون لیوون شایسته تحلیل می کند. این مقاله از منظر تحلیل گفتمان بر مبنای الگوی ون لیوون، طنز را در شعر شاملو دنبال می کند تا مشخص شود شاملو کارگزاران اجتماعی را به چه صورت نشان داده و با توجه به کارکرد انتقادی و اعتراضی طنز، چگونه گفتمان ها را با مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی تولید و بازنمایی کرده است. مؤلفه های تحلیل انتقادی گفتمان در الگوی ون لیوون مبتنی بر دو عنصر صراحت و پوشیدگی است که خود زیرمجموعه های مختلف زبانی دارند. بر اساس نتایج این تحقیق، شاملو از مؤلفه های پوشیده در گفتمان طنز در اشعارش بیشتر استفاده کرده است. وی هویت کنشگران مربوط به قدرت، سلطه، فریب خوردگان و خائنان را حذف و کتمان کرده و همزمان با فعال نمایی و نام بری مستقیم از قدرتمندان گذشته بر فعالیت های آزادی خواهان و مبارزان تأکید کرده است. تناقض در بافت زبانی، عاطفی و اندیشه از مختصات گفتمان طنز در شعر شاملو است.
بررسی و مقایسه گونه های آیرونی در گلستان سعدی و اخلاق الأشراف عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
1 - 18
آیرونی نوعی صنعت ادبی است که تضادهای معنایی را دوچندان می کند و خاصیّت چندپهلوبودن آن، باعث به چالش کشیدن ذهن مخاطب می شود. این نوع ادبی در ادبیات فارسی معادل اصطلاحاتی مانند طنز، کنایه، مطایبه، تجاهل العارف، مدح شبیه به ذم، ایهام، تضاد، تناقض و... آمده است. سعدی و عبید دو نویسنده توانا در زمینه سخن کنایه آمیز در دو قرن متوالی هستند که با دوگانه گویی های خاص خود باعث نوعی طنز در بافت کلامشان شده اند؛ به همین سبب این پژوهش بر آن است تا جلوه های آیرونی را با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن روزگار در کتاب گلستان و اخلاق الأشراف بررسی و مقایسه کند و از این راه، بهتر به درک لایه های زیرین متن پی برد. مقاله ابتدا به روش تحلیلی توصیفی، بر اوضاع سیاسی اجتماعی عصر هر دو نویسنده توجه دارد؛ سپس به بررسی و مقایسه انواع آیرونی در دو کتاب، همراه با شاهدمثال می پردازد. برپایه یافته های این پژوهش، بیشترین گونه آیرونی به کاررفته در گلستان با توجه به شرایط حاکم بر جامعه و همچنین خفقان سیاسی و اجتماعی آن دوران که سایه طنز و پوشیدگی کلام را در بافت متن کتاب ایجاد کرده است از نوع آیرونی ساختاری، موقعیّت، تقدیری و کلامی است؛ همچنین در اخلاق الأشراف ، بیشترین نوع آیرونی، بلاغی است و شاهد خاصی از گونه ساختاری، رادیکال، تقدیری، نمایشی و رمانتیک در این اثر دیده نشد.
معانی مختلف «طنز» در ادب فارسی معاصر و ارتباط مصداقی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
57 - 78
واژه «طنز» در ادبیات فارسی معانی مختلفی را القا می کند. معنای اولیه این واژه در فارسی، تمسخر یا معنایی نزدیک به آن است. طنز در دوره معاصر «اصطلاحی ادبی» است که تعریفی متفاوت با شوخی دارد. هدف این پژوهش بررسی معانی طنز در منابع تخصصی، فرهنگ ها و کتاب های مرتبط در ادبیات معاصر برای یافتن تعریفی دقیق یا نزدیک به مفهوم آن است. پرسش پژوهش آن است که «در برابر اصطلاح طنز چه معنا یا معانی ای منظور شده است؟ آیا می توان تعریف روشن و یگانه ای برای طنز در ادب فارسی معاصر در نظر گرفت و چه متنی مصداق طنز است؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد معانی مختلفی که «طنز» پیدا کرده است، ارتباط و هم پوشانی مصداقی با هم دارند و همین موضوع باعث شده است که نتوان تعریفی واضح و روشن برای اصطلاح طنز یا کاربرد یگانه ای برای آن یافت. برپایه معانی این اصطلاح در ادب فارسی معاصر، طنز در معنی تمسخر (و طیف معنایی نزدیک به آن)، شوخی (و طیف معنایی نزدیک به آن) و در معنی اصطلاحی ادبی را می توان سه رأس مثلثی دانست که هر متن ادبی حامل شوخی، طنز و تمسخر با توجه به نسبتی که با هریک از این معانی دارند در جایی از این مثلث قرار می گیرد.
انواع و شیوه های کاربرد طنز در مقالات پرویز ناتل خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۱
259 - 280
طنز یکی از انواع ادبی است که در آثار منظوم و منثور به کار می رود. تفاوت طنز با هزل در این است که هدف هزل، صرفاً شوخی و وقت گذرانی و خنده های سطحی است، امّا در پسِ خنده هایی که طنز در پی دارد، تلخی و اندوهی نهفته است که ناشی از وجود نابسامانی های جامعه است. طنز اگرچه در لحظه نخست مخاطب را می خنداند، در حقیقت می خواهد به طور ظریف و هنرمندانه، ایرادهای فردی یا اجتماعی را بازگوید، بلکه آن افراد یا طبقات در رفع عیوب خود بکوشند. طنز در ادب فارسی از دیرباز رواج داشته و در دوره معاصر نیز بسیاری، از این ژانر استفاده نموده اند. یکی از افرادی که در دوره معاصر توانسته این شیوه را در مقالات خود به کار گیرد، پرویز ناتل خانلری است. خانلری شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، پژوهشگر، استاد دانشگاه، بنیان گذار مجله سخن ، مؤسّس و مدیر بنیاد فرهنگ ایران و نیز وزیر فرهنگ ایران بود و همه این ها او را به نحوی، با جامعه مربوط می نمود. یکی از شیوه هایی که وی برای اصلاح امور جامعه برگزیده بود، همین به کارگیری طنز در نوشته های خویش بود. ما در این مقاله نشان داده ایم که طنزهای خانلری را می توان به دو دسته سیاسی و اجتماعی تقسیم نمود. هر یک از این دسته ها نیز، هم مخاطبان عام و هم مخاطب خاص دارد. همچنین در یک طبقه بندی دیگر، طنزهای خانلری را در دو قالب بررسی کرده ایم: طنز در قالب «جمله» و طنز در قالب «کلمه». باز نشان داده ایم که یکی دیگر از شیوه های خانلری در استفاده از طنز، به کارگیری «تمثیل های طنزآمیز» است.
جلوه های طنز در دفتر دوم مثنوی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
227 - 248
طنز نوعی ترفند ادبی زیباست که زشتی ها و کاستی های بشر را به شیوه ای طعن آمیز همراه با نیشخندی پنهان جهت اصلاح اجتماعی بیان می کند. بحث و بررسی درباره طنز و آثار طنزآمیز زبان فارسی، به دلیل کمبود و نقصان منابع و اطلاعات بسیار دشوار است چرا که این نوع مهم ادبی کمتر به صورت مستقل مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر با هزل و خصوصا هجو آمیخته شده است. طنز شیوه ای خاص در بیان نظم و نثر است که بسیار مؤثر و گیراست و به وسیله آن مهم ترین مطالب و مباحث را با لطیف ترین و در عین حال تیزبینانه ترین دیدگاه ها و بُرنّده ترین کلمات بیان می دارند. طنز نقش مهمی در آگاهی و بیداری توده ها دارد زیرا اغلب، حقایق آشکار و تلخ را به زبانی ساده و قریب به فهم مردم بیان داشته و عقیده ای را دقیقاً در ذهن آنان جایگزین می سازد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته به جایگاه طنز در مثنوی و شرح حکایت های طنزآمیز آن پرداخته و مشخص می شود که طنز به وفور در مثنوی به کار برده شده و مولانا از این حکایت ها جهت بیان دیدگاه ها و نکات اخلاقی، فلسفی، عرفانی، مذهبی و... استفاده کرده است.
مطالعه ای اکتشافی درباره پدیده شکلک خشم در میان کاربران ایرانیِ فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
ترول یا شکلک خشم، پدیده ای جدید در فضای مجازی است و می توان آن را رسانه ای جایگزین دانست که حاوی طنز اجتماعی است. ترول می تواند یک ایده، نظر، باور و واقعیت اجتماعی را بازنمایی کند و همچنین فرصتی برای تمرین اجتماعی فراهم کند. این تمرین ، ناشی از شناخت و تجربه های اجتماعی افراد است. فرد می تواند از طریق این رسانه جایگزین آن چه که راه به مجاری اصلی ندارد را بیان کند و به تخلیه احساسات، باورها، و عقاید بپردازد. در این مقاله با مطالعه ۱۲۸ نمونه از ترول ها، تلاش شد تا علاوه بر معرفی این پدیده جدید به این پرسش که چه چیزی باعث خنده دار شدن آن در بین کاربران می شود، پاسخ دهیم. در مرحله اول، ترول ها را براساس تکنیک های شکلی به سه بخش زبانی، کمیک استریپ و کارتونی طبقه بندی کرده ایم که هر کدام از این تکنیک ها در خنده دار بودن ترول دخیل بوده اند. در مرحله بعد محتوا و پیام هایی که در ترول ارائه شده مورد تحیل قرار گرفت که در نهایت منجر به پنج طبقه شده است: ترول شدن و ترول کردن، انتقاد اجتماعی، حرمت و هنجار همراه با انتقاد بی محابا و خیال/ واقعیت در ترول.
بازنمایی طنزآمیز گونه های عشق در شعر ابوالفضل زرویی نصرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۲
73 - 100
حوزه های تخصصی:
شیوه بیان و تفسیر عشق، مانند دیگر احساسات و هیجان ها، متأثر از عوامل فرهنگی است و با تغییر و تحوّل در فرهنگ، نگرش به عشق و شیوه بروز آن نیز تغییر می کند. در ایران، در پی آشنایی با مدرنیته (=تجدّد) و شکل گیری هنجارها و ارزش های جدید، نگرش ها درباره عشق، دستخوش تغییر و این امر، موجب شکل گیری نگرش های متفاوتی درباره آن شد. برای شناخت این تغییرات و الگوها، مطالعه و بررسی شعر و بویژه، شعر طنز، نقش بسزایی دارد. بر این اساس، در این پژوهش، کوشش می شود موضوع عشق، در اشعار شاعر طنزپرداز معاصر، زرویی نصرآباد (1348-1397)، با روش اسنادی و بر مبنای رویکرد تاریخی جامعه شناسانی چون گیدنز ( Giddens ) و باومن ( Bauman ) بررسی و به این پرسش ها پاسخ داده شود که در شعر این شاعر، چه گونه هایی از عشق بازنمایی شده و شاعر چه نگرشی به آن ها داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر زرویی، سه گونه عشق سنّتی، مدرن و تقطیری، در جامعه ایرانی وجود داشته است. این شاعر طنزپرداز، ضمن نگاه مثبت به عشق سنّتی، به برخی از نقایص آن مانند دلبستگی بیمارگونه داشتن به معشوق و داشتن پایان تلخ اشاره کرده است. زرویی، برای توصیف عشق مدرن، از استعاره مفهومی «عشق مدرن، به مثابه کالاست» استفاده کرده است که این امر، نشان از تأثیر مؤلّفه مصرف گرایی، بر نگرش به عشق در جامعه ایرانی و بازتاب آن در شعر این شاعر دارد. عرضه عشق در مدل های رنگارنگ، قابل عرضه و انتقال بودن آن، نداشتن تعهّد در رابطه عاشقانه و تنوّع طلبی در عشق، از مهم ترین ویژگی های عشق مدرن در شعر زرویی هستند. از نظر وی، عشق تقطیری، یعنی تلفیق ویژگی های مثبت عشق سنّتی و مدرن نیز از آنجا که دوام بیشتری نسبت به عشق مدرن دارد، می تواند مبنای ازدواج قرار گیرد.
آفرینش طنز و مطایبه در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه از قدیم ترین نمونه های افسانه تمثیلی (فابل) است. فابل ها قصّه هایی کوتاه با شخصیّت های جانوری هستند که مانند انسان حرف می زنند و رفتار می کنند. فابل ها همچنین با نشان دادن برتری ها یا ضعف های اخلاقی انسان ها و مناسبات میان آنها، در قالب شخصیّت هایی که از میان جانوران انتخاب می شوند، درس هایی انسانی را به مخاطب یادآوری می کنند. تقلید مسخره آمیز رفتار آدمی و نسبت دادن آن به حیوانات، یکی از شیوه های اساسی آفرینش طنز است و به این اعتبار، کلّیت متن کلّیله و دمنه را می توان در رده آثار مطایبه آمیز و بویژه طنزهای اخلاقی و اجتماعی قرارداد که راویان آن از شگرد حیوان نمایی انسان برای مطرح کردن انحطاط اخلاقی و اجتماعی نوع بشر و نیز مردمان زمانه خود بهره می برند. علاوه بر شیوه طنزپردازی در کلّیت اثر که مبتنی بر حیوان نمایی است، راویان کلّیله و دمنه از شگردهای دیگری نیز برای خلق وضعیّت مضحک بهره برده اند. شگردهایی مثل پایان غیرمنتظره، واژگونگی موقعیّت و یا حضور شخصیّت مضحک، ابله یا زیرک، در ماجرا که با حسابگری های ناشیانه و نتیجه گیری های نادرست و یا ترفندهای زیرکانه و پیش بینی های درست خود و ... ماجرایی خنده دار را خلق می کنند. بررسی ها بیانگر آن است که بسامد طنز بیشتر از هزل است و در آفرینش مطایبه، از حضورشخصیت ابله به مراتب بیش از خلق موقعیّت مضحک استفاده شده است.
شگردهای طنز پردازی رسول پرویزی در کتاب شلوارهای وصله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز از انواع فرعی ادبیّات و زاده ی اعتراض است. آیینه ای است که نظارگان چهره ی هرکس جز خود را در آن می بینند. طنز تصویر هنری اجتماع نقیضین است. طنزپردازی در حکایات فارسی سابقه ای دیرینه داشته، اما سابقه ی آن در داستان های کوتاه به بعد از مشروطه بر می گردد. درون مایه، آماج و شگردهای طنزپردازی مهم ترین عناصر آن به شمار می آیند. مراد از شگردها، تکنیک ها و شیوه های طنزپردازی است که عمده ترین آن ها عبارتند از: ناسازگاری واژگانی، موقعیتی، گفتمانی، معنایی، کوچک گردانی، بزرگ نمایی، نقیضه و تخریب سمبل ها. رسول پرویزی با انتشار داستان کوتاه «شلوارهای وصله دار» به شهرت رسید. این مجموعه دارای زبان ادبی- محاوره ای و مایه ور از طنزهای گزنده و آموزنده است و نویسنده ی آن به کمک طنز به طرح دیدگاه های انتقادی خود می پردازد و برای گیرایی و تأثیرگذاریِ بیشتر، از غالب شگردهای طنزپردازی سود می جوید. طنز پرویزی طنزمعنایی است. او ناسازگاری موقعیتی را در هردو محور افقی و عمودی پدید می آورد. با نقیضه گویی نگرش های متناقضِ کهن و معاصر را به چالش می کشاند و با ناسازگاری معنایی تناقض گفتارها و رفتارها را. از کوچک گردانی ایماژی و تصویری برای تحقیر تصمیم گیران بی کفایت و تدبیر بهره می برد و با تخریب سمبل ها به اثبات حقارت نمادها و ترویج جسارت مبارزه با مستبدّان مبادرت می ورزد. به طور خلاصه می توان گفت طنزهای پرویزی بیشتر در انتقاد از فقر اقتصادی و فرهنگی شکل می گیرند.
سبک شناسی نقیضه در آثار طنز زرویی نصرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
71 - 100
حوزه های تخصصی:
ابوالفضل زرویی نصرآباد از برجسته ترین طنزپردازان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. آثار وی در طنز، هر دو زمینه نظم و نثر را در بر می گیرد. زرویی کار خود را از مطبوعات طنز و بخصوص، گل آقا آغاز کرده است. یکی از مهمترین ویژگی های سبکی آثار او استفاده مناسب و ماهرانه از فنّ نقیضه است. نقیضه، لزوماً متنی است طنزآمیز به نظم یا نثر، در تقلید از متنی دیگر که از لحاظ ادبی، شهرت فراوان دارد و برای مخاطب آشناست. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که آیا می توان نقیضه را ویژگی سبکی زرویی نصرآباد دانست؟ نقیضه های زرویی از لحاظ صوری، مضمونی و لفظی دارای اهمّیّت است. زرویی از این شگرد برای بیان انتقادهای سیاسی و اجتماعی، انتقال افکار خود به خواننده و بیان سخن مؤثّر، بهره می گیرد. وی به دلیل تسلّط کافی بر حوزه ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی توانسته است از فنّ نقیضه در هر دو زمینه نهایت استفاده را ببرد. با این حال، در نقیضه های به کار رفته در بعضی از آثار نخستین زرویی - بخصوص «تذکره المقامات»- به دلیل پرداختن به شخصیّت های سیاسی و اجتماعی مقطع زمانی خاصّ، باعث شده است که این آثار با گذشت زمان، کارکرد خود را از دست داده و دچار محدودیت تاریخ مصرف گردند. نقیضه های دیگری که زرویی در آن سعی در بیان وانتقال مضون و فضاسازی کلّی طنز داشته است، ماندگارتر و موفّق تر بوده اند. نکته دیگر اینکه زرویی در نقیضه، علاوه بر فرم و قالب ها به آثار مشخّصی از متون کلاسیک نظر داشته است؛ به طوری که در آثارش بسامد نقیضه گویی از آثار قدمایی چون سعدی و مولانا و در بین معاصرین، اخوان ثالث بیشتر از دیگر شعرا است.
تحلیل انتقادهای اجتماعی در کاریکلماتورهای دهه نود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
201 - 229
حوزه های تخصصی:
نگاه انتقادی به جامعه، یکی از مؤلفه های تعهّد اجتماعی در ادبیّات فارسی است. آشنایی روشنفکران با تحوّلات سیاسی و اجتماعی غرب در دوره مشروطه و ظهور سمبولیسم اجتماعی در عصر نیما، نگاه جامعه گرایانه به ادبیّات را تقویت کرد. در این میان، کاریکلماتور نیز تا حدود زیادی، همپای دیگر جریان های ادبی معاصر، تصویرگر واقعیات اجتماعی از قبیل یأس و امید، عشق و نفرت، رنج و شادی و... است. در حقیقت، نویسندگان کاریکلماتور این جریان ادبی را عرصه ای برای طرح عواطف اجتماعی تبدیل کرده و وظیفه روشنگری، انتقاد و افشاگری را بر دوش آن گذاشته اند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی کاریکلماتورهای دهه نود، کاربرد انتقادهای اجتماعی آن ها را در ایجاد فضای طنز واکاوی کند. نویسندگان با بررسی مجموعه کاریکلماتورهای این دهه ، انتقاد اجتماعی را در زمینه های فقر و تورّم، سانسور، فضای بسته جامعه، سکوت جامعه، تخریب طبیعت، انحطاط اخلاقی، رشوه خواری و بی قانونی تحلیل کرده اند. بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی انتقادهای اجتماعی و خلق موقعیت های طنزآمیز در کاریکلماتورهای دهه نود به ترتیب عبارتند از: گلکار (33 درصد)، خوش وقتی (30 درصد)، آزادیخواه (23 درصد) و گل هاشم (19 درصد).