مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
فرهنگ سازمانی
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها در محیط جهانی بسیار رقابتی عمل می کنند و مدیران برای ارتقاء بهره وری و موفقیت سازمان هایشان در چنین محیطی، سازوکارهای مختلفی از جمله کوچک سازی سازمان ها و مکانیزه کردن امور را به کار می گیرند. در حالی که این روش ها می تواند مؤثر باشد، اما موضوع اصلی که در طی چند سال اخیر به عنوان عاملی مؤثر در ارتقاء بهره وری سازمان ها مورد توجه قرار گرفته، داشتن کارکنانی متعهد به سازمان است که فراتر از وظایف رسمی خود تلاش نمایند. محققان سازمانی از چنین رفتارهایی که فراتر از وظایف تعریف شده کارکنان باشد، تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی، یاد کرده و نمونه هایی از این رفتارها مثل نوع دوستی و وجدان کاری را شناسایی نموده اند. به دلیل اهمیت این نوع رفتارها، در طی سال های اخیر، تحقیقات نسبتاً چشمگیری بر روی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن ها تمرکز کرده و عوامل مشترکی از قبیل هنجارهای گروهی، ساختار سازمانی و عدالت سازمانی به عنوان متغیرهای زمینه ای، جهت توسعه و استقرار این رفتارها، مورد شناسایی واقع شده اند. عامل دیگری که در بسیاری از مطالعات به عنوان متغیری تاثیرگذار بر نگرش ها و رفتار کارکنان شناخته شده، فرهنگ سازمانی است که به طور ضمنی تعریف می کند که چه رفتارهایی درون مرزهای سازمان مناسب و چه رفتارهایی نامناسب است. پس با توجه به اهمیت رفتارهای شهروندی و همچنین نقش فرهنگ سازمانی در کنترل رفتار کارکنان، در این مقاله به تبیین جایگاه فرهنگ سازمانی در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی پرداخته می شود.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش شهرستان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش شهرستان سمنان می باشد. نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران و معاونان مدارس دخترانه و پسرانه در مقاطع ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و پیش دانشگاهی در سطح دولتی بوده است و جمعیتی بالغ بر 186 نفر را در بر می گیرد. حجم نمونه آماری مورد نیاز به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جدول نمونه گیری مورگان تعیین شد. برای گردآوری داده ها، در این پژوهش از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی کامرون و کویین و مدیریت دانش شرون لاوسون استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، آزمون t و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. نتیجه آزمون فرضیه اصلی این پژوهش حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون سایر فرضیات بیانگر آن است که بین همه انواع فرهنگ سازمانی (قبیله، سلسله مراتب، بازار، وضعیت سالار) و مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به طور کلی طی نتایج تحلیل رگرسیون در گام اول مؤلفه فرهنگ سازمانی وضعیت سالار، وارد معادله رگرسیون شده است و 58 درصد از تغییرات مدیریت دانش را تبیین می کند. در گام دوم فرهنگ سازمانی قبیله به معادله اضافه شده است و به طور همزمان نزدیک به 60 درصد از تغییرات مدیریت دانش را تبیین می کنند. در نتیجه می توان گفت که فرهنگ سازمانی یکی از مهم ترین ابزارهای استقرار و اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمان ها محسوب می شود. تغییر در فرهنگ سازمانی به منظور استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش باید به نحوی باشد که بیشتر، فرهنگ سازمانی وضعیت سالار و فرهنگ سازمانی قبیله نسبت به سایر فرهنگ ها مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش (مطالعه موردی شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در شرکت توزیع نیروی برق معاونت اجرایی شمال شرق تهران است. پنج مولفه تیم سازی، یادگیری، مذاکره و گفتگو، حمایت مدیریت عالی و ارتباطات به عنوان مولفه های فرهنگ سازمانی، و تبدیل ایده، ذخیره دانش، انتقال دانش و تولید دانش به عنوان مولفه های استقرار مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت فوق الذکر در سال 88-1387 می باشند که تعداد آنها 81 نفر است. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. ابزار پژوهش در این بررسی پرسش نامه ای محقق محور بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 83%=a محاسبه و روایی آن به شیوه روایی محتوا بر اساس نظر اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون نشانه (علامت) و جهت آزمون نهایی از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد که وضعیت تیم سازی، مذاکره وگفتگو، ارتباطات، حمایت مدیریت عالی و یادگیری در شرکت فوق الذکر به گونه ای است که زمینه لازم برای استقرار مدیریت دانش در سازمان را مهیا نمی کند.
فرهنگ سازمانی و رابطه آن با کارآفرینی سازمانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان بررسی فرهنگ سازمانی و رابطه آن با کارآفرینی سازمانی از دیدگاه کارکنان غیر هیئت علمی در دانشگاه شهید بهشتی تهران صورت گرفته است. هدف کلی این پژوهش بررسی فرهنگ سازمانی و رابطه آن با کارآفرینی سازمانی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل 239 نفر از کارمندانی است که دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی سال تحصیلی 87-86 هستند و با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 148 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار استنباطی استفاده شد. مهمترین نتایج به دست آمده به شرح زیر است. بین"" فرهنگ سازمانی"" و ""کارآفرینی سازمانی"" در دانشگاه شهید بهشتی رابطه معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه رابطه بین دو متغیر فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق معاونان، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی شهرداری مشهد به تعداد 190 نفر بوده که با توجه به آن حجم نمونه برابر با 77 نفر تعیین شد. زمان جمعآوری اطلاعات از مرداد ماه سال 1386 تا تیر ماه 1387 بوده است و از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. برای بیان توصیفی دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و میانه استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیعها، از آزمون کولموگورف-اسمیرنوف، و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن به ترتیب برای توزیع های نرمال و غیر نرمال استفاده شده است. آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی در سازمان مرکزی شهرداری مشهد، رابطه معناداری (با شدت r=0.66 و p=0.000) وجود دارد
رابطه فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین رابطه فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران روش/ رویکرد پژوهش: با استفاده از سه پرسشنامه (ویژگی های جمعیت شناختی با 8 سؤال، فرهنگ سازمانی رابینز با 30 سؤال و ساختار سازمانی ساشکین و موریس با 12 سؤال) نظرات 416 نفر از کل 609 نفر کارکنان سازمان با حداقل مدرک کاردانی پیمایش و تحلیل شده است. یافته ها: رابطه همبستگی مثبت و معنی داری بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی به ویژه ساختار مکانیکی وجود دارد. ساختار سازمانی، گرایش بیشتری به بُعد مکانیکی (با میانگین 61/3) و گرایش کمتری به بُعد ارگانیکی (با میانگین 76/2) دارد و فرهنگ سازمانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی از دیدگاه کارکنان آن در سطح متوسط قرار دارد. نتیجه گیری: برقرار بودن رابطه مثبت و معنی دار بین فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی، و تمایل به مکانیکی بودن ساختار سازمانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، تلاش جدی برای انعطاف پذیر کردن ساختار این سازمان را ایجاب می کند.
رابطه ی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان (مورد کاوی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از فرآیندهای مهم در رابطه با نیروی انسانی، فرآیند جامعه پذیری سازمانی افراد تازه وارد است، که اعضای جدید از آن طریق با ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری سازمان آشنا می شوند و خود را با فرهنگ سازمان هماهنگ میکنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1389 انجام شد و جامعه ی آماری آن، پرستاران شاغل در بیمارستان شریعتی اصفهان بودند. با توجه به محدود بودن جامعه ی آماری این پژوهش، پرسش نامه بین کلیه ی اعضای جامعه ی آماری توزیع گردید که از 279 پرسش نامه ی توزیع شده، 206 پرسش نامه برگشت داده شد. در این پژوهش، از پرسش نامه ی استاندارد جامعه پذیری «Jones» و تعهد سازمانی «Allen و Meyer» استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه، از نظر استادان راهنما و مشاور و چند تن از صاحب نظران مدیریت بهره گرفته شد. برای سنجش میزان پایایی پرسش نامه از روش Cronbach's alpha استفاده شد و پایایی پرسش نامه ی جامعه پذیری سازمانی 83/0 و تعهد سازمانی 82/0 تعیین گردید. 6 فرضیه ی پژوهش (بین روش جمعی، رسمی، متوالی، ثابت، پیوسته و تأییدی جامعه پذیری با تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان شریعتی اصفهان رابطه ی معنی دار وجود دارد)، با آزمون همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت تکمیل نتایج تحقیق، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (Manova)، آزمون t مستقل و LSD استفاده شد.
یافته ها: ضریب همبستگی بین جامعه پذیری و تعهد سازمانی در سطح 05/0 ≥ P برابر با 573/0 به دست آمد؛ که بر این اساس، بین جامعه پذیری با تعهد سازمانی رابطه ی معنی دار وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که روش جامعه پذیری متوالی، تأییدی و رسمی، پیش بینی کننده ی قویتری برای تعهد سازمانی هستند.
نتیجه گیری: هنگامی که جامعه پذیری سازمانی به گونه ای مناسب انجام شود، باعث افزایش تعهد سازمانی -که یکی از عوامل اصلی افزایش کارایی و اثربخشی در سازمان ها است-، خواهد شد.
اولویت بندی انواع فرهنگ سازمانی (طبق مدل کوئین) بر مبنای میزان اثرگذاری آن ها بر یادگیری سازمانی (مطالعه موردی: شرکت های زیرمجموعه هولدینگ سرمایه گذاری غدیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سازمانی موضوعی است که در دهه اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تحقیقات متعددی در صدد معرفی عوامل اثرگذار بر این پدیده برآمده اند. فرهنگ سازمانی از جمله عواملی است که انتظار می رود تاثیر زیادی بر سطح یادگیری سازمان داشته باشد. هدف این مقاله، نشان دادن اثرپذیری ماهیت یادگیری سازمانی، از فرهنگ سازمانی است. در این مقاله از «چارچوب فرهنگی ارزش های رقابتی» برای مدل سازی فرهنگ سازمانی، به عنوان مبنایی برای اندازه گیری فرهنگ استفاده شده است. چهار نوع فرهنگ ارائه شده در این چارچوب عبارت از فرهنگ گروهی، فرهنگ توسعه ای، فرهنگ عقلایی، و فرهنگ سلسله مراتبی است که ارتباط آن ها با یادگیری سازمانی بررسی شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات غیرآزمایشی از نوع همبستگی بوده و روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای، جستجوهای اینترنتی و مصاحبه و پرسش نامه بوده و به منظور انجام تحلیل های آماری از روش رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویت بندی انواع فرهنگ سازمانی بر مبنای میزان تاثیر آن ها بر یادگیری سازمانی بدین ترتیب است: فرهنگ گروهی در اولویت اول، فرهنگ توسعه ای در اولویت دوم، فرهنگ سلسله مراتبی در اولویت سوم و فرهنگ عقلایی در اولویت چهارم قرار دارد.
بررسی عوامل تسهیل کننده مدیریت دانش در سازمان مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش به عنوان یک رویکرد که بر اساس آن سازمان به شناسایی، خلق، دست یابی و بکارگیری دانش به منظور بهبود و ارتقاء بهره¬وری در سازمان می¬پردازد، معرفی می¬گردد. امروزه نقش و اهمیت مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده و اجرای موفق آن می¬تواند تأثیر بسزایی در افزایش کارایی و اثربخشی سازمان داشته باشد، از اینـرو شناخت عواملی که باعث تسهیل در پیاده¬سازی مدیریت دانش می¬گردد و نیز بکارگیـری ایـن عوامل، می¬تـواند یک نقشه و راهنما بـرای مدیـریت بهتر آن باشد. در این پژوهش عوامل تسهیل کننده مدیـریت دانش در سازمان مدیـریت بحـران کشور و ادارات کل تابعه آن ، با استفاده از متغیرهای فناوری اطلاعات ، استراتژی ، ساختار و فرهنگ ، شناسایی و رتبه بندی گردیده¬اند بـرای تجـزیه و تحلیل داده¬ها در این پـژوهش از آزمون¬های همبستگی پیرسون ، فریدمن، One-sample T test و تحلیل عاملی ، استفاده شده است . بر اساس نتایج بدست آمده ، از دید پاسخ دهندگان، در بین عوامل تسهیل کننده مدیریت دانش ، عوامل فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی برای تسهیل مدیریت دانش معنی دار بوده و در عوامل استراتژی و ساختار ، بعنوان عامل تأثیرگذار بر تسهیل مدیریت دانش ، معنی داری وجود ندارد. از میان چهار متغیر مورد بررسی، فرهنگ سازمانی مهمترین عامل تأثیرگذار جهت تسهیل مدیریت دانش و عامل استراتژی کمترین اهمیت را بر تسهیل مدیریت دانش دارند.
طراحی الگوی زیرساختی مورد نیاز به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث پیاده سازی مدیریت دانش، تعیین زیرساخت های آن است؛ از این رو هدف این تحقیق، طراحی الگوی زیرساختی مورد نیاز به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران می باشد. این مقاله بر مبنای یافته های تحقیق میدانی در سازمان های دولتی استان خراسان رضوی تنظیم شده است. مدل اولیه تحقیق از طریق تکنیک دلفی نهایی گردید. برای آزمون مدل، از کارکنان لیسانس و بالاتر سازمان های دولتی استان خراسان رضوی نمونه گیری تصادفی صورت پذیرفت. برای دستیابی به ابعاد زیرساختی مدیریت دانش، رویکرد فنی و اجتماعی مبنای عمل واقع گردید و از پرسشنامه برای جمع آوری داده و آزمون فرضیات تحقیق استفاده شد. از مدل معادلات ساختاری و نرم افزاری LISREL جهت بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی با محوریت: فرهنگ یادگیری، اعتماد و همکاری، ساختار سازمانی حول: عدم تمرکز و رسمیت، همچنین حمایت فناوری اطلاعات و انگیزش کارکنان مهم ترین زیرساخت های مورد نیاز پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمان های دولتی مورد مطالعه محسوب می گردند.
مطالعه میزان تاثیر پذیری مدیریت دانش از فرهنگ سازمانی و رابطه آن با پرورش کارکنان دانشی در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطاله حاضر به بررسی تاثیر پذیری مدیریت دانش از فرهنگ سازمانی و رابطه آن با پرورش کارکنان دانشی در سازمان های دولتی می پردازد. در این مطالعه برای بررسی مدیریت دانش از مدل عمومی دانش در سازمان و همچنین از مدل هالس استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی بوده و برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی مدل دنیسون(٢٠٠٦) و مدیریت دانش (١٣٨٨) استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان های دولتی و ادارات کل استان آذربایجان غربی می باشد که چهار سازمان بازرگانی٬ دارایی٬ مسکن و شهرسازی و صنایع انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد، فرهنگ سازمانی بر ابعاد مدیریت دانش تاثیر می گذارد که بیشترین تاثیر را بر بعد بکارگیری دانش خواهد داشت. این مطالعه پیشنهاد می نماید برای پرورش کارکنان دانشی در سازمان، لازم است، ذخیره سازی دانش و توزیع آن در حد بالایی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل رابطه احساس توانمندی و خلاقیت کارکنان با فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نیروی انسانی ماهر و توانمند، به عنوان عامل مزیت رقابتی سازمان ها محسوب می شود. نیروی انسانی ای که بتواند از استعدادها و قابلیت های خود استفاده کند، مسوولیت پذیری بیش تری داشته باشد و بتواند خلاقیت و نوآوری از خود نشان دهد. مطالعات نشان داده اند که ایجاد شرایط و بستر مناسب فرهنگی، زمینه خلاقیت و نوآوری در سازمان را ایجاد می کند و کارکنان با تاثیرگذاری بر اندیشه های یکدیگر و کامل کردن ایده ها خواهند توانست نتیجه های مفیدی را برای سازمان به ارمغان بیاورند.
از این رو، هدف این مقاله، تحلیل رابطه احساس توانمندی کارکنان و خلاقیت آنها با فرهنگ سازمانی است.
روش تحقیق، توصیفی-همبستگی است و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت هستند. در این تحقیق، از روش های تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون برای آزمون فرضیه ها و برای سنجش مدل های مورد بررسی از مدل معادله های ساختاری استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده از تحقیق نشان داد بین توانمندسازی کارکنان و خلاقیت،ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بر مبنای یافته های به دست آمده مشخص شد که توانمندسازی کارکنان با تاثیرپذیری از فرهنگ سازمانی، بر خلاقیت کارکنان شرکت تاثیر می گذارد
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران (ستاد مرکزی) می پردازد. شکل گیری این تحقیق بر اساس این سوال بود که با توجه به اهمیت مدیریت دانش، وضعیت موجود شرکت در این خصوص به چه صورت است؟ به این منظور، برای بررسی این سوال به بررسی مولفه های فرهنگی مرتبط با این سیستم بر اساس مدل فرهنگی دانیل دنیسون پرداخته شد. همچنین برای بررسی وضعیت موجود مدیریت دانش از مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش پروست و همکاران استفاده شده است. پرسشنامه استاندارد این دو متغیر، مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته شامل 21 سوال و فرهنگ سازمانی و ابعاد آن شامل 29 سوال می باشد. ضریب پایایی پرسشنامه فرهنگ سازمانی 0.92 و ضریب پایایی پرسشنامه مدیریت دانش 0.86 به دست آمد و چون آلفای کرونباخ هر دو پرسشنامه بیش از 0.7 می باشند، بنابراین هر دو پرسشنامه ها از پایایی لازم برخوردار بودند. حجم جامعه آماری مورد نظر 150 نفر می باشد. لذا بر اساس روش نمونه گیری تصادفی از بین آنها نمونه آماری انتخاب گردید و در نهایت 80 پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تعیین نرمال بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون نرمال بودن داده ها را تایید کرد. فرضیات تحقیق با انجام آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد تایید قرار گرفتند و تاثیر معنی دار و مثبت آنها به اثبات رسید
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فرهنگ سازمانی به عنوان یک زیرساخت، نقشی بسیار کلیدی در پیاده سازی نظام مدیریت دانش در هر سازمان دارد، و در همین راستا تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر مستقل و مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته در شرکت ملی نفت ایران انجام گرفته است. به این منظور، بعد از مرور ادبیات تحقیق و بررسی مدل های مطرح، برای بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی، مدل دنیسون و برای بررسی ابعاد مدیریت دانش مدل کنراد و نیومن انتخاب شد و پس از شناسایی مولفه های این دو مفهوم و صحه گذاری آن توسط خبرگان سازمان، برای بررسی رابطه بین آنها پنج فرضیه بر مبنای این مولفه های تدوین گردید. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای با حجم 70 نفر از بین مدیران و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران بصورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و پس از بررسی وضعیت تقارن داده ها با استفاده از آزمون کولموگوروف – اسمیرنوف و آزمون همبستگی اسپیرمن، فرضیه های تحقیق و میزان همبستگی بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از تایید کلیه فرضیات تحقیق و وجود رابطه معنی دار بین فرهنگ سازمانی و فرآیندها و ابعاد مدیریت دانش در این سازمان می باشد. در ادامه مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با استفاده از آزمون فریدمن مورد رتبه بندی قرار گرفت و اولویت عوامل بر حسب وضعیت موجود در سازمان مشخص گردید
معرفی «ابزار خاکستری ارزیابی فرهنگ سازمانی GOCAI» و پیاده سازی آن در معاونت مهندسی ساختار و بهره وری شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط به سرعت در حال تغییر امروز، شناخت و ارزیابی فرهنگ به عنوان بستر ایجاد تغییرات سازمانی، نقشی کلیدی در موفقیت سازمان ها بازی می کند. از میان مدل های مختلفی که تاکنون برای شناخت و ارزیابی فرهنگ سازمانی ارائه شده است. مدل کامرون و کویین با توجه به ویژگی های آن، نظیر جامع بودن معیارها، جدید و پرکاربرد بودن، امکان ترسیم و تحلیل گرافیکی نتایج و نیز تعیین نوع فرهنگ جاری و مطلوب حاکم بر سازمان، به عنوان الگوی نظری این پژوهش انتخاب شده است. «ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی «OCAI به عنوان یکی از روش های مطرح مبتنی بر مدل کامرون و کویین، کاربرد گسترده ای در ارزیابی و شناخت فرهنگ سازمانی داشته است. به منظور مرتفع نمودن محدودیت های موحود در «ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی» و نیز بهره گیری از توانمندی تئوری سیستم های خاکستری در ارزیابی و تحلیل معیارهای کیفی در شرایط عدم قطعیت، هدف اصلی این پژوهش، معرفی و ارائه ابزار ترکیبی جدید با عنوان «ابزار خاکستری ارزیابی فرهنگ سازمانی GOCAI» است که گام به گام ارائه و روابط ریاضی آن تشریح شده است. علاوه بر آن، ابزار خاکستری ارزیابی فرهنگ سازمانی برای شناخت و ارزیابی فرهنگ جاری و مطلوب معاونت مهندسی ساختار و بهره وری شرکت ملی نفت ایران و به کار گرفته شده و نتایج آن ارائه گردیده است.
ارزش آفرینی در شرکت های بیمه بر مبنای مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش، روش شناسی استنباط و استفاده از دانش در سازمان است که از طریق همین دانش و سرمایه فکری، ثروت و ارزش به وجودمیآید. محصولات و فرآیندها در صنعت بیمه به شدت دانش محورند و پیچیدگی اطلاعاتی زیادی میان منابع اطلاعاتی درونی و بیرونی شرکت های بیمه ای وجود دارد. باتوجه به تأکید برنامه تحول صنعت بیمه بر نقش آفرینی بیشتر این صنعت در اقتصاد کشور و لزوم همگامی این صنعت با دیگر حوزه های مالی مانند بانکها و بورس در زمینه سرمایه گذاری در مدیریت دانش، این مقاله، با مورد بررسی قراردادن مدیریت دانش از دو منظر منابع انسانی و فناوری، یک الگوی مدیریت دانش برای شرکت های بیمه ای ارائه داده است. در بعد منابع انسانی، الزامات ساختاری و فرهنگی سازمان و در بعد تکنولوژی، ابزارهای پیاده سازی مدیریت دانش مانند دادهکاوی بررسی می شوند.
برآورد میزان خلاقیت از فرهنگ سازمانی در مدیران سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برآورد میزان خلاقیت مدیران سازمان های ورزشی از فرهنگ سازمانی است. 46 مدیر اداره تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی داوطلبانه پرسشنامه های فرهنگ سازمانی رابینز، خلاقیت رندسیب و مشخصات فردی را تکمیل کردند. یافته های آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین تمامی مولفه های فرهنگ سازمانی با میزان خلاقیت مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01 /0 P<) و تغییرات متغیر خلاقیت به اندازه 6 /75 درصد از متغیر فرهنگ سازمانی تاثیر پذیرفته است. یافته های آزمون آماری کروسکال والیس و آزمون uمان ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد، ارتباط معنی داری بین ویژگی های جمعیت شناختی مدیران (جنسیت، سن، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سوابق مدیریتی و خدمتی) با میزان خلاقیت مدیران وجود ندارد.
بررسی نظام یادگیری سازمانی در سازمان تربیت بدنی براساس ابعاد سازمان یادگیرنده و روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکردهای نوین سازمانی، لزوم ایجاد یادگیری سازمانی و تحول سازمان به واسطة اصول سازمان یادگیرنده از ملزومات اصلی جهت کارایی و بهره وری هرچه بیشتر کارکنان و در نهایت سازمان بیان شده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام یادگیری سازمانی در سازمان تربیت بدنی براساس ابعاد سازمان یادگیرنده و روش AHP تدوین شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعة آماری پژوهش، کلیة کارشناسان سازمان تربیت بدنی (300 نفر) و متخصصان مدیریت ورزشی (10 نفر) هستند که براساس نمونه گیری منظم نظام مند ججم نمونه 126 نفر تعیین شد. برای
جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه یادگیری سازمانی مارکوارت (97 /0 = α) و پرسشنامة محقق ساخته AHP استفاده شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی یافته ها و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنف و از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. همچنین برای تحلیل مؤلفه های یادگیری سازمانی از روش AHP استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین مؤلفه های یادگیری سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد (01 /0 P<). براساس یافته های حاصل از تحلیل مؤلفه های یادگیری سازمانی از طریق نرم افزار Expert choice 11 و بر مبنای روش AHP، فرهنگ سازمانی با میانگین وزن 4096 /0 بالاترین اولویت را در این مؤلفه ها از دیدگاه متخصصان مدیریت ورزشی به خود اختصاص داد. باتوجه به نتایج تحقیق اهمیت، استفاده، ایجاد و استقرار یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن به ویژه فرهنگ سازمانی، جزئی لاینفک به منظور کارایی و اثربخشی بیشتر در سازمان تربیت بدنی خواهد بود.
کاربرد مدل مطالعه زیرساخت های مدیریت دانش در سازمان ها در مراکز اطلاع رسانی: مطالعه موردی مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراکز اطلاع رسانی سازمان هایی هستند که در راستای اهداف و مأموریت های سازمان مادر به تولید دانش می پردازند. در عصر تحول و در دوره انقلاب اطلاعات و ارتباطات و اقتصاد دانش محور، سازمان ها و مؤسساتی که به تولید و خلق دانش می پردازند، جایگاهی مهم در توزیع عنصر دانایی یافته اند، به طوری که کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از مخزن و عملکرد واسپاری صرف به مکان های دانشی تبدیل شده اند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت موجود مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فنّاوری از نظر دارا بودن مشخصه های یک سازمان دانش محور است. راهبرد پژوهش، موردی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 87 نفر از کارکنان سازمان مورد نظر است که کل جامعه پژوهش را تشکیل می دهد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و مشاهده و مصاحبه استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی، وضعیت زیرساخت های مدیریت دانش در جامعه مورد پژوهش در وضعیت مناسبی قرار دارد و از این میان، بودجه سازمانی در وضعیت بهتری بوده است. بررسی ها نشان داد از میان فرآیندهای مدیریت دانش، واحد فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و شبکه دانش بیشتر مورد توجه مرکز قرار گرفته است. فرهنگ سازمانی در این سازمان در جایگاه پایین تری نسبت به دیگر زیرساخت ها قرار دارد.