مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
مردم سالاری
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
123 - 150
حوزه های تخصصی:
مردمی یا الهی بودن حکومت و به عبارتی تأثیر رأی مردم در مشروعیت حکومت در جوامع دینی، از گذشته مورد اختلاف اندیشمندان حوزه سیاست دینی و صاحبان قدرت در نظام های سیاسی مبتنی بر دین بوده است و هریک از صاحب نظران این عرصه در احتجاج بر نظر خود سعی در استناد آن به منابع و متون دینی داشته اند. از جمله مهمترین مصادیق حاکمیت دینی، نظام جمهوری اسلامی و از جمله مهمترین منابع دینی در این خصوص کتاب شریف نهج البلاغه است. تحقیق حاضر برای پاسخ به سؤال «رأی مردم چه جایگاهی در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی دارد؟»، با روش توصیفی تحلیلی، به برشماری و تحلیل عباراتی از نهج البلاغه و صحیفه امام خمینی که مبین زاویه نگاه این دو رهبر به شرایط تشکیل حکومت است، پرداخته و با واکاوی فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) و تطبیق گفتار و سیره امام خمینی با آنها، فرضیه «رأی و نظر مردم دخالت مستقیم در مشروعیت حکومت دارد» را اثبات می کند. فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) از جمله: «این شما بودید که مرا به آن دعوت کردید و من علاقه ای به خلافت نداشتم»، و تبعیت نظری و عملی امام خمینی از آن که در بیاناتی نظیر: «حتی اگر مردم برخلاف صلاح خودشان رأی بدهند، آن رأی تعیین کننده وضعیت ملّت خواهد بود» ظهور و بروز یافته است، مثبت این ادّعاست.
بسط نظریه بسیج سیاسی سالاری برای تحلیل فرآیند گذار به مردم
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
137 - 163
حوزه های تخصصی:
گذار به مردم سالاری در حال حاضر به یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات سیاسی تبدیل شده است. تا کنون گرایش ادبیات گذار بیشتر تاریخی و توصیفی بوده و در عمل، با ایجاد تعداد زیادی متغیر و ترکیب های محتمل، رسیدن به درکی از پیش بینی پذیری یا سازگاری منطقی ، یا معنایی از الگوی پویای عام را دشوار ساخته است. تحلیل پدیده های اجتماعی و سیاسی نیازمند تنظیم چارچوب نظری مناسب بوده و انتخاب مناسب ترین تئوری از میان تئوری های موجود یا تئوری سازی یکی از مراحل مهم تحقیق علمی است. مقاله حاضر تلاشی است برای بسط و ایجاد زمینه کاربست یکی از دستگاه های نظری بزرگ در مطالعات سیاسی انقلاب ها برای تحلیل فرایند گذار به مردم سالاری. مدعای پژوهش حاضر این است که ظرفیت های موجود در نظریه بسیج سیاسی این امکان را برای پژوهشگر فراهم می نماید تا کل فرایند گذار به مردم سالاری را از مرحله شکست نظام اقتدارگرای پیشین تا استقرار و تثبیت مردم سالاری، در یک مدل نظری منتظم به شیرازه درآورد.
بررسی تطبیقی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایراناز منظر آیت الله بهشتی (ره) و آیت الله مهدوی کنی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 65
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در اندیشه سیاسی آیت الله شهید بهشتی(ره) و آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(ره) می پردازد. توجه به نقاط اشتراک و افتراق این اندیشه ها، نظرگاه ها و توصیفات گوناگون از کیفیت حزب سیاسی، موجب شناخت بهتر این اندیشه ها در مواجهه با موضوع حزب شده، و نتیجه حاصل از آن تحلیل مقایسه ای، رشد معرفت حزبی در نظام حزبی موجود را درپی خواهد داشت. از این رو پرسش اصلی مقاله حاضر، چیستی ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران از منظر آیت الله بهشتی (ره) و آیت الله مهدوی کنی (ره) همچنین شباهت ها و تفاوت هایشان است. برای دستیابی به پاسخ این پرسش؛ سه مؤلفه متفکر و عرضه کننده نظریه، مخاطبین و بافت یا زمینه تاریخی مورد توجه قرار گرفته است؛ که با روش توصیفی- تطبیقی به تحلیل و دسته بندی داده های گردآوری شده مبتنی بر شیوه کتابخانه ای، پرداخته شده است. بنابراین مقاله حاضر؛ پس از تبیین شاخص های اصلی، در دو بخش ماهیت و کارکرد احزاب سیاسی غربی، به سوی نظرات این دو اندیشمند رفته، و آراء ایشان، در این دو بخش مورد بازخوانی و مقایسه قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد با وجود اشتراکات دو متفکر در بخش ماهوی و کارکردی احزاب، وجوه متمایزی نیز یافت می شود که خاص اندیشه آن متفکر است که در تعیین موضع حزبی او شایان توجه و دقت است. شهید بهشتی و آیت الله مهدوی، علی رغم اینکه هر دو با اصل حزب برای جامعه مخالفتی نداشته اند اما هر دو با حزبی شدن روحانیت مخالف بوده اند و سعی بر حفظ ساختار مستقل روحانیت داشته اند.
علل فساد مالی: رویکردی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
290 - 265
حوزه های تخصصی:
فساد مالی و مبارزه با آن در جوامع بشری همواره از نگرانی های نظریه پردازان و سیاستگذاران بوده است و فساد مالی از موانع مهم توسعه اقتصادی-اجتماعی به شمار می رود. اقتصاددانان درباره پیامدهای ویرانگر فساد مالی هشدار داده و استدلال کرده اند که فساد مالی به افزایش هزینه های دادوستدها، کاهش انگیزه های سرمایه گذاری و در نهایت کاهش رشد اقتصادی منجر می شود. پژوهشگران علوم سیاسی به هزینه های سیاسی فساد مالی برای رژیم های سیاسی اشاره کرده و ادعا کرده اند که افزایش فساد مالی به کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی و نابودی مشروعیت دولت می انجامد و تأثیری منفی بر مردم سالاری و توسعه سیاسی دارد. با رویکردی کیفی و در چارچوب نظریه انتخاب عمومی، از روش تحلیل مفهومی مجموعه ای از مهم ترین پژوهش های تجربی و نظری درباره علل فساد استفاده می شود تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود: 1. تفاوت های برجسته بین رویکردهای اقتصادی و غیراقتصادی برای تبیین علل فساد مالی چیست؟ 2. آیا رویکرد اقتصادی برای تبیین علل فساد مالی نسبت به رویکردهای غیراقتصادی از میزان تبیین کنندگی بیشتری برخوردار است؟ به این نتیجه رسیده می شود که اگرچه رویکردهای غیراقتصادی برای تبیین فساد مالی از درجه تبیین کنندگی خوبی برخوردارند، ولی ابزار پژوهش در علم اقتصاد برای درک انگیزه های فساد مالی و پیامدهای آن برای توسعه اقتصادی و سیاسی مؤثرتر است. فرضیه پژوهش این است که کاربرد رویکردهای اقتصادی برای تبیین فساد مالی به بررسی دقیق تر رابطه بین فساد مالی و توسعه کمک بیشتری می کند. یافته های پژوهش برای طرح و اجرای برنامه های مبارزه با فساد اهمیت دارد.
حاکمیت علم و شایسته سالاری در افق ایران 1414 ( مورد مطالعه مردم سالاری و مشارکت مردم)
مطابق با قرآن و روایات علم جایگاه رفیعی دارد به گونه ای که علم به عنوان «سلطان» معرفی شده که می تواند حکمرانی کند در این میان حاکمیت علم به قدری مهم است که امروزه تمامی کشورهای دنیا به این مهم ارج گذاشته و در برنامه ها، مدیریت ها و آینده پژوهی از حاکمیت علم بهره برده اند که می توان از طریق شایسته سالای به این مهم دست یافت. سئوال مقاله این است که حاکمیت علم و شایسته سالاری چگونه می تواند در افق 1414 به منصه ظهور برسد و این دو متغیر چگونه می توانند بهم مرتبط باشند؟ چنین به نظر می رسد که در افق 1414 می بایست به حاکمیت علم و شایسته سالاری اعتقاد در نظر و عمل داشت، به این صورت که با تحقق مردم سالاری واقعی و مشارکت حداکثری می توان از ظرفیت های بالایی که شایسته سالاری و حاکمیت علم دارند به آینده و رسیدن به اهداف و برنامه ها مدیریت و برنامه ریزی کرد. یافته ها حاکی از آن است که بدون اتکا به دانش روز و نظریه های علمی، حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه، عملاً ناممکن یا حداقل ناقص و ناکارآمد خواهد بود و برای تحقق چشم انداز 1414، لازم است علم و دانش به مثابه یک فرهنگ در سطوح مختلف جامعه نهادینه شده شود و زیرساخت ها هموار شود. مقاله از دو نظریه «عوامل شکل دهنده آینده» و «حاکمیت علم و شایسته سالاری» بهره برده است که بخش نظری، غالب بر بحث روشی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
صدور اندیشه انقلاب؛ تأثیر انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) بر مفهوم حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی راشد الغنوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۶
39 - 62
حوزه های تخصصی:
ظهور پدیده اسلام گرایی در چند دهه اخیر در واکنش به عقب ماندگی جهان اسلام در قیاس با غرب شکل گرفت. در این میان یکی از مهم ترین توجهات اسلام گرایان، مسئله حکومت مطلوب و الگوهای نظری و عملی آن است. این دغدغه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) نمود بارزتری یافته است. یکی از کشورهایی که در آن اسلام گرایان، از انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) تأثیر زیادی پذیرفتند، کشور تونس است. در این کشور، جنبش اسلام گرای النهضه و رهبر آن، شیخ راشد الغنوشی، از دهه شصت میلادی با دیکتاتوری حاکم در تونس در حال مبارزه بودند که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و آشنایی غنوشی با اندیشه های امام خمینی(ره)، روند جدیدی در اندیشه و عمل سیاسی جریان النهضه و رهبری آن در باب حکومت مطلوب به وجود آمد. باتوجه به اهمیت موضوع، این مقاله به این پرسش می پردازد که مفهوم حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی راشد الغنوشی، کدامین تأثیرات را از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) پذیرفته است؟ مقاله به منظور پاسخ گویی به این پرسش، از نظریه پخش بهره گیری کرده است. یافته ها بیانگر آن است که حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی غنوشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحت تأثیر اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) دچار تحول مفهومی شده است؛ به طوری که در دهه شصت و هفتاد میلادی عمدتاً به دنبال مردم سالاری مبتنی بر احکام اسلامی است، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به دنبال اسلام به مثابه برنامه مشخص اجتماعی برای حکومت داری است. مهم ترین تأثیر اندیشه امام خمینی(ره)، ارائه چهارچوبی جدید برای پیگیری مبارزات اجتماعی در تونس براساس آموزه های قرآنی است و تأثیر اصلی انقلاب اسلامی ایران بر نهضت اسلامی تونس، آشنایی با ابعاد اجتماعی و سیاسی مبارزه برضد استبداد و استعمار می باشد.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر فرهنگ مردم سالار فرامادی گرا در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
197 - 220
حوزه های تخصصی:
با عنایت به طرح گسترده موضوع مردم سالاری و توجه به جایگاه این پدیده در اداره بهتر جوامع، شاهد پرداختن محققان به عوامل مهم تأثیرگذار بر مردم سالاری طی سال های اخیر بوده ایم. ازآن جمله می توان به فناوری های ارتباطی نوین اشاره داشت که تقریباً همه حوزه های حیات انسان را تحت تأثیر قرار داده اند. مسئله پژوهش حاضر ناظر بر تأثیرهای ناشی از رواج فناوری های نوین بر فرهنگ سیاسی مردم سالار در ایران می باشد. در این پژوهش، به منظور آزمون فرضیه ها، از موج هفتم دادههای پیمایش ارزشهای جهانی درباره ایران که از ۱۴۹۹ نفر از شهروندان جمعآوری شده، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که رسانههای اجتماعی به طور مستقیم تأثیر معناداری بر فرهنگ مردم سالار فرامادیگرایانه نداشته اند؛ اما این نوع از رسانهها میتوانند به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی ارزشهای رهایی، باعث افزایش گرایش شهروندان به فرهنگ مردم سالار فرامادیگرایانه گردند. از سوی دیگر، نتایج نشان میدهد که رسانههای اجتماعی از طریق متغیر میانجی ارزشهای سکولار، به طور معناداری باعث کاهش گرایش به فرهنگ مردم سالار فرامادیگرایانه در ایران شده اند و متغیر میانجی ارزشهای سکولار، نقشی منفی دررابطه با رسانههای اجتماعی و فرهنگ مردم سالار فرامادیگرایانه بازی کرده است.
الگوی مردم سالاری دینی به مثابه شیوه زیست مبتنی بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، ناکامی بسیاری از نظام های نودموکراتیک عمدتاً به این مسئله برمی گردد که سیاستمداران این جوامع تصور می کردند با ایجاد چند نهاد حزبی و پارلمانی قادر به تأسیس مردم سالاری بوده و از تعمیق آن در سطوح پایینی جامعه غفلت ورزیدند. این در حالی است که به اعتقاد برخی از اندیشمندان سیاسی، مردم سالاری صرفاً یک شیوه حکومت نبوده بلکه نوعی زیست و سلوک سیاسی و اجتماعی است. آراء آیت الله خامنه ای نشان می دهد که ایشان به مفهوم مردم سالاری دینی نگاه وسیع تری داشته و این مفهوم را به مثابه یک شیوه زیست اجتماعی در نظر می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش اجتهادی، پاسخ به این سؤال است که مفهوم و مؤلفه های مردم سالاری دینی به مثابه شیوه زیست، چیست؟ مبتنی بر رهیافت فوق، الگوی مردم سالاری دینی عبارت است از شیوه زندگی مردمی که در چهارچوب قوانین و آموزه های اسلامی، در تمامی عرصه های زیست اجتماعی و در کلیه فرآیندهای تصمیم سازی/گیری، اجرا و نظارت مشارکت فعال داشته باشند. مؤلفه های شناسایی شده الگوی مردم سالاری به مثابه زیست اجتماعی عبارت اند از: مشارکت فعال و گسترده در تمامی عرصه ها، تعاون و همیاری، تمرکززدایی، مشورت و گفتگوی آزاد در حوزه عمومی، بسط جامعه مدنی و حلقه های میانی و امربه معروف و نهی از منکر.
شوراهای اسلامی و مردم سالاری در ایران (واکاوی ماهیت شوراهای اسلامی ایران)
منبع:
قضاوت سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸۲
131 - 159
حوزه های تخصصی:
تجربیات عصر جهانی شدن، حکایت از آن دارد که عدم مشارکت مردم در فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی، جامعه را متضرر می نماید؛ از این رو، جوامع به سمت بهره گیری بیشتر از مشارکت مردمی سوق پیدا کرده اند. این تغییر، منجر به خلق افق های جدیدی در اداره امور ملّی و محلّی گردیده است؛ ازجمله راه های جلب این گونه مشارکت ها، ایجاد و توسعه فعالیت های سازمان های محلّی می باشد. در این نوشتار نشان داده می شود که چطور تجربیات منبعث از جهانی شدن، پیچیدگی های روزافزون جامعه امروز ایران، کاهش هزینه های دولت و چابکی آن، جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه مردم، منطقه ای شدن امور و تسریع آنها و نیز لزوم بهره گیری از مشارکت مردم، سبب شده است تا شوراهای اسلامی در ایران نقش پررنگ تری را در حیات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب ایفا کنند. در این میان، بررسی شوراها از منظر قانون اساسی در این نوشتار مورد تأکید بیشتری قرار دارد. با توجه به قانون اساسی، این نهاد یکی از پایه های مردم سالاری در کشور شناخته می شود که با ایفای کارکردهای مختلف و متنوع، تأثیرگذاری مردم در مدیریت و اجرای امور محلّی را عینیت می بخشد؛ با این حال، فعالیت شوراها از حیث درون شورایی و برون شورایی، با چالش های فراوانی مواجه است که مستلزم توجه می باشد. امّا به طورکلّی می توان گفت توجّه قانونگذار به شوراها نشان می دهد که اولاً: این نهاد به لحاظ کارکرد، از اهمیت به سزایی برخوردار است و ثانیاً: ظرفیت های بالقوّه ای دارد که در صورت تحقّق می تواند به پیشرفت منطقه ای و محلّی در وهله نخست و پیشرفت و آبادانی کشور در وهله بعد منجر شود. این نوشتار درصدد است تا پس از بررسی ابعاد نظری، به تاریخچه پیدایش، ویژگی ها، شؤون قانونی و کارکردهای این نهاد بپردازد و در نهایت، چالش ها و آسیب های آن را مورد مداقه قرار دهد.
ارائه مدل بازاریابی سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی: یک پویش کیفی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
157 - 191
حوزه های تخصصی:
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﺩﻟیﻞ ﺷﺘﺎﺏ ﺭﻭﺯﺍﻓﺰﻭﻥ در رشد تکنولوژی های ارتباطی و تاثیرگذاری آن بر همه جوانب زندگی و شکل گیری شرایط جدید ﺩﺭ صحنه سیاسی و اجتماعی در ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺩﻧیﺎ، بازاریابی سیاسی ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺟﺪیﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺴیﺎﺭ ﭘیﭽیﺪﻩﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به دلیل گستردگی این تغییرات ، به کارگیری نسل های نوین بازاریابی سیاسی ضرورت می یابد. ﺩﺭ ﭘ ﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ ی ک ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ کیﻔی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﺪﻝ بازاریابی سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کشور ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻨیﺎﺩ ﻣﺪﻝ ﺍﺷﺘﺮﺍﻭﺱ ﻭ کﻮﺭﺑیﻦ)۱۹۹۸ (ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﺎ ﺍﺷﺒﺎﻉ ﻧﻈﺮی ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻥ ﭘیﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭی ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺍﺯ ﺧﺒﺮﮔ ﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸ ﮕﺎﻫی ﻭ فعالان عرصه انتخابات و احزاب گزینش ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ 26 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﻘی ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭیﺎﻓﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ. ﺍﺯ ﻣﺘﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ 2027 کﺪ ﺑﺎﺯ و 21 مقوله شناسایی شدند. ﺑ ﺮﺍی کﺪﮔ ﺬﺍﺭی ﺍﺯ ﻧﺮﻡﺍﻓﺰﺍﺭ Atlas TI ﻧﺴﺨﻪ 8 ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﺷﻨﺎﺳ ﺎیی ﻭ ﻣ ﺪﻝ ﻣﻔﻬ ﻮﻣی ﭘ ﮋﻭﻫﺶ ﺗﺮﺳ یﻢ ﺷ ﺪ. پدیده ی محوری پژوهش " عقلانیت سیاسی به میانجی واقعیت های عینی " و راهبردها شامل: (تمایز و ضد تمایز، به اشتراک گذاری آگاهی و تعریف هنجار نرم ) و پیامدها (شامل: آگاهی های مدنی، حقوق شهروندی، توسعه سیاسی و انسانی، تکثرگرایی در قدرت و تقویت مردم سالاری) می باشد .
شناسایی عوامل موثر بر مشارکت عمومی شهروندان در فرآیند خط مشی گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
439 - 456
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های ایجاد این دیدگاه شهروند محور و شکل گیری مردم سالاری، ایجاد پل ارتباطی بین شهروندان و دولت برای مشارکت دادن شهروندان در فرآیند خط مشی گذاری است. بنابراین اصل مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری یک پدیده مطلوب است، اما مشخص نیست که چگونه می توان زمینه را برای ایجاد چنین شرایطی فراهم کرد. از همین رو در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری عمومی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پرداخته شد. پس از بررسی مبانی نظری و مطالعات پیشین در حوزه مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری عمومی، بر اساس مطالعات صورت گرفته، 16 عامل موثر شناسایی گردید. سپس این مولفه ها در قالب سه مرحله پرسشنامه دلفی در اختیار خبرگان قرار گرفت. با عنایت به تحلیل سه راند دلفی، 1 مولفه در سایر مولفه ها ادغام شد و 5 مولفه نیز حذف گردید و در نهایت 15 مولفه مورد تایید خبرگان قرار گرفت. در ادامه با استفاده از نظرات کارشناسانه 80 نفر از خبرگان و متخصصان در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به دسته بندی و بررسی آماری عوامل پرداخته شد و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، نشان داد که می توان 15 مولفه را ذیل 5 عامل دسته بندی کرد. عوامل اصلی شناسایی شده شامل ارتباط و کانال های ارتباطی، حمایت از نمایندگان و منتخبان شهروندان، تنظیم قوانین و مقررات، تشویق و ایجاد انگیزه در شهروندان و اصلاحات در ساختار دولتی بود.