مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
اضطراب اجتماعی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال چهارم تیر ۱۴۰۱ شماره ۳۶
131 - 139
این مقاله با هدف بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و ابرازگری هیجانی با میانجی گری بلوغ عاطفی در دختران دوره دوم متوسطه شهرستان اسلامشهر انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران دوره دوم متوسطه شهرستان اسلامشهر که در سال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند؛ با روش نمونه گیری به صورت در دسترس تعداد370 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسشنامه ابراز گری هیجانی کینگ و امونز (1990)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی (SPIN) کانور و همکاران (2000) و مقیاس بلوغ عاطفی یاشویر سیک و بهارگاوا (1990). برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری(SEM) به کمک نرم افزار Amos و 22SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد اضطراب اجتماعی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق بلوغ عاطفی با ابراز گری هیجانی رابطه دارد. بطور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که بلوغ عاطفی در رابطه اضطراب اجتماعی و ابرازگری هیجانی نقش میانجی دارد.
بررسی تاثیر آموزش مهارت های مدیریت هیجان در کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان شهرستان زهک
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
223 - 235
اضطراب اجتماعی مهمترین چالش کودکان و نوجوانان در عصر کنونی برای تطبیق شخصیت خود با محیط پیرامون را داشته و به دلیل استفاده مدام از فضای مجازی و کاهش شدید تعاملات اجتماعی در تمامی سطوح زندگی با این پدیده روبه رو هستند. در این پژوهش که از نوع کاربردی و به روش پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای ساده از تعداد 60 نفر از دانش آموزان متوسطه اول پسرانه شهرستان زهک با استفاده از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز (1987) داده ها در دو مرحله قبل و بعد از اجرای برنامه آموزش مهارت های مدیریت هیجان نمرات جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش مهارت های مدیریت هیجان در کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان موثر است.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان با تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان (یک همبستگی بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
183 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان با تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی آنان انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان رامسر و شاغل به تحصیل در سال 98-1397 بود. تعداد جامعه شامل ۱۲۳۸ نفر بود که از این تعداد با توجه به جدول مورگان 288 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ و براون (1999)، پرسشنامه تحلیل رفتگی تحصیلی برسو و همکاران (2007) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) بود. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد مجموعه متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه با مجموعه مولفه های تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی به طور معنی داری بر اساس همبستگی کانونی پیوند داشته اند. همچنین در رابطه متغیرهای پیش بین و ملاک، می توان گفت که «خودکنترلی ناکافی» و «استحقاق/بزرگ منشی» بهترین پیش بینی کننده های مجموعه ملاک یعنی تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی هستند. بنابراین توجه به طرحواره های ناسازگار اولیه جهت کاهش تحلیل رفتگی تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان مهم است.
نقش سبک دلبستگی در اضطراب اجتماعی با توجه به اثرات میانجی عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تعیین نقش سبک های دلبستگی در نشانه های اضطراب اجتماعی با میانجی گری عزت نفس اجتماعی بود. در راستای این هدف، 201 نفر از دانشجویان دختر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه های اضطراب اجتماعی (SPIN)، عزت نفس (روزنبرگ) و سبک دلبستگی (AAQ) نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. برای تحلیل روابط ساختاری از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.تحلیل داده ها نشان داد که مدل اندازه گیری شده از برازش قابل قبولی برخوردار است. سبک دلبستگی ایمن و عزت نفس نقش مثبت و معنادار در تغییرات اضطراب اجتماعی دارند. دلبستگی ناایمن و اجتنابی نقش منفی و قابل توجه در تغییرات اضطراب اجتماعی دارند. همچنین سبک دلبستکی ایمن نقش مثبت ومعنادار و سبک دلبستگی ناایمن و اجتنابی نقش منفی و معناداری در تبیین تغییرات عزت نفس دارند و عزت نفس نیز نقش منفی و معنادار در تبیین تغییرات اضطراب اجتماعی دارد. مبتنی بر نتایج به دست آمده می توان بیان داشت که اضطراب اجتماعی از عوامل درون خانوادگی به ویژه روابط عاطفی افراد با نزدیکان تأثیر پذیرفته و در این میان، این روابط قادرند تصورات افراد از خویشتن را تحت تأثیر قرار داده و زمینه را برای کاهش یا افزایش نشانه های اضطراب اجتماعی مهیا کنند.
تأثیر واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر اختلال اضطراب اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر اضطراب اجتماعی دانشجویان بود. بدین منظور از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. تعداد 40 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به سطوح بالای اضطراب و ملاک های ورود و خروج، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش، 11 جلسه واقعیت درمانی گروهی (90 دقیقه ای- هفته ای یک جلسه) دریافت کرد. تمرکز بر جنبه های مختلف اضطراب اجتماعی و توانبخشی این افرادبرای بهبود موقعیت شان بود (توضیح رفتارهایاضطرابی به عنوان یک انتخاب درونی، توضیح مسئولانه بودن و واقع گرا بودن درخصوص رفتار کارآمد وافزایش مسئوولیت پذیری در قبال انتخاب رفتارها). اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه پیش و پس از درمان و همچنین 3 ماه بعد از اتمام دوره ی درمان، مقیاس اضطراب اجتماعی (SPIN) را تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب موجب کاهش اضطراب در دانشجویان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان از واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب، برای کاهش اضطراب اجتماعی در مبتلایان به این اختلال استفاده نمود.
بررسی اثر درمان شناختی-رفتاری گروهی کودک و مادر- کودک بر اضطراب اجتماعی، عزت نفس و جرأت ورزی دانش آموزان پایه های پنجم و ششم شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری گروهی کودک و مادر - کودک بر اضطراب اجتماعی، عزت نفس و جرات ورزی دانش آموزان پایه های پنجم و ششم شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم مدارس شهر اهواز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. از بین 525 دانش آموزا که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند تعداد 36 نفر که دارای 1 انحراف استاندارد اضطراب اجتماعی بالاتر از میانگین بودند در سه گروه 12 نفره گمارده شدند. گروه یک، در درمان شناختی – رفتاری کودک و گروه دو در درمان شناختی – رفتاری مادر – کودک شرکت کردند، درحالی که گروه کنترل در هیچ درمانی شرکت داده نشدند. ابزارهای مورداستفاده شامل آزمون اضطراب اسپنس فرم کودکان، سیاهه اضطراب و فوبی اجتماعی کودکان و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ است. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که درمان شناختی – رفتاری مادر –کودک باعث کاهش معنی دار اضطراب اجتماعی، افزایش جرات ورزی و عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل گردید، درحالی که گروه شناختی – رفتاری کودک در مقایسه با گروه کنترل فقط سبب کاهش معنی دار اضطراب اجتماعی و افزایش جرات ورزی گردید. مرحله پیگیری بین گروه های آزمایشی (کودک و مادر – کودک) و گروه گواه در متغیر اضطراب اجتماعی وجود دارد درحالی که در دو متغیر دیگر تفاوت معنی دار نیست.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و کنترل قند خون کودکان مبتلا به دیابت ملیتوس نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری براضطراب اجتماعی و کنترل قند خون کودکان مبتلا به دیابت ملیتوس نوع یک بود.. بدین منظور 38 نفراز کودکان مبتلا به دیابت ملیتوس نوع یک شهر تهران به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند در این پژوهش از روش کارآزمایی بالینی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه علائم مرضی کودک فرم والد (CSI-4) و آزمایش HbA1C بود، که در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. سپس برای آزمودنی ها گروه آزمایش، 12 جلسه 45 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری فردی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. نتایج تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ تأثیرگذاری درمان شناختی رفتاری را روی متغیرهای مورد مطالعه نشان داد. به عبارت دیگر درمان شناختی رفتاری موجب کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود کنترل قند خون در گروه دریافت کننده درمان شناختی رفتاری نسبت به گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی اثربخش جدید در حوزه دیابت به خصوص در کودکان دیابتی در کنار سایر درمان های موجود مطرح شود.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصور بدنی در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان مبتلا به چاقی در معرض مشکلات روانشناختی زیادی قرار دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی زنان مبتلا به چاقی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس-آزمون با گروه گواه) بود. دراین پژوهش، همه زنان مبتلا به چاقی ( 106 زن) به صورت سر شماری مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. از میان آنها 48 نفر دارای نشانه های اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب بودند که از میان آنها 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و روابط چندبعدی بدن- خود استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود تصویر بدنی در زنان چاق اثرگذار بوده است (01/0>p). براساس یافته ها استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب در زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می شود.
اثر بخشی مداخله گروهی مبتنی بر برنامه پیرز بر مشکلات رفتاری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مداخله گروهی مبتنی بر برنامه پیرز بر کاهش مشکلات رفتاری و اضطراب اجتماعی در نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا بود. این پژوهش با استفاده از روش تک آزمودنی و طرحA-B-A انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم شهر یزد در سال تحصیلی 97-1396 بودند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 4 دانش آموز پسر مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا انتخاب شدند. جلسات آموزشی بر اساس دستورالعمل مداخله گروهی برنامه پیرز در قالب 14 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه برگزار شد. بر اساس نتایج تحلیل دیداری داده ها، برنامه در زمینه بهبود مشکلات رفتاری و اضطراب اجتماعی برای هر چهار شرکت کننده موثر بوده است. به منظور پیگیری نتایج مداخله، یک ماه بعد از مداخله مقیاس سیستم ارزیابی رفتار کودکان (BASC-3) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAS-A) مجددا توسط مادران و نوجوانان تکمیل شد. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد ماهیت گروهی برنامه مداخله، مشارکت مادران و ایجاد فرصت برای تعامل نوجوانان با یکدیگر، منجر به بهبود اضطراب اجتماعی شده است. همچنین برنامه پیرز توانسته است اثر مستقیم و مثبت بر مشکلات رفتاری داشته باشد. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر از تاثیر مثبت برنامه آموزشی پیرز بر کاهش مشکلات رفتاری و اضطراب اجتماعی پسران نوجوان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا حمایت می کند.
سنجش رابطه نارضایتی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی با میزان استفاده از لوازم آرایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
251 - 264
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش رابطه نارضایتی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی با میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر بود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیلی بود. کلیه دانشجویان دختر دانشگاه محقق اردبیلی، که در نیمه دوم سال 1392 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. 110 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از این جامعه انتخاب شدند و به پرسشنامه های اختلال اضطراب اجتماعی، نارضایتی از تصویر بدن، و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از وسایل آرایشی پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر با نارضایتی از تصویر بدنی (44 / 0 r=؛001 / 0>p)، اضطراب اجتماعی (26 / 0 r=؛001 / 0>p) و مؤلفه های آن، یعنی ترس (28 / 0 r=؛04 / 0>p)، علائم فیزیولوژیکی (22 / 0 r=؛02 / 0>p )، و اجتناب (21 / 0 r=؛ 03 / 0>p) ارتباط مثبت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 19 درصد از کل واریانس میزان استفاده از لوازم آرایشی بر اساس نارضایتی از تصویر بدن و اضطراب اجتماعی تبیین می شود.نتایج این پژوهش نشان می دهد که نارضایتی از تصویر بدنی و علائم اضطراب اجتماعی در میزان استفاده از لوازم آرایشی در دانشجویان دختر نقش دارند.
مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
567 - 579
حوزه های تخصصی:
امروزه، ازدواج جوانان یکی از چالش های اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید. جوانان به دلایل مختلفی از ازدواج دوری می کنند و پدیده تأخیر در سن ازدواج نه به منزله مسئله و مشکلی شخصی، بلکه به مثابه مسئله ای اجتماعی نمود پیدا کرده است.هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان بود. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری شامل دو گروه از معلمان زن مجرد و متأهل در محدوده سنی 25 45 و سال تحصیلی 1393 1394 بودند. از بین دو گروه از معلمان متأهل 80 نفر و مجرد 80 نفر و در مجموع 160 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سرمایه روان شناختی مک گی (2011) و سیاهه فوبیای اجتماعی کانور و همکاران (2000) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره بیانگر وجود تفاوت معنادار بین نمره های دو گروه از معلمان زن گروه سنی 25 تا 45 متأهل و مجرد در اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سطح سرمایه روان شناختی بالاتر و اضطراب اجتماعی کمتری دارند.
بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه دو کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی تأثیر عزت نفس و مهارت های اجتماعی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. در همین راستا، تحقیق حاضر با روش کمی مبتنی بر تکنیک تحقیق پیمایشی (همبستگی) انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهر تبریز تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر 2397 نفر است. حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران با درجه دقت 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد برابر 338 نفر محاسبه شده است. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب توأم با تصادفی ساده بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (28 گویه ای)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (10 گویه ای) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (39 گویه ای) استفاده شد.
یافته های تحقیق نشان داد به ازای هر 100 نفر تقریباً 3/20 نفرشان دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستند. همچنین میزان عزت نفس دانش آموزان دختر در سطح پایین و مهارت های اجتماعی آن ها نیز در سطح متوسط به بالاتر ارزیابی شده است. نتایج بررسی فرضیه ها نیز نشان داد که میزان عزت نفس (000/0sig= با 47/0-r=) و مهارت های اجتماعی (000/0sig= با 21/0-r=) دانش آموزان دختر بر میزان اضطراب اجتماعی آن ها تأثیر منفی و کاهشی دارد. طبق نتایج مدل ساختاری می توان گفت که تأثیر عزت نفس در کاهش اضطراب اجتماعی به مراتب بیشتر از مهارت های اجتماعی بوده و این دو متغیر توانسته اند 26 درصد از تغییرات اضطراب اجتماعی را مورد تبیین قرار دهند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که میزان اضطراب اجتماعی برحسب متغیرهای سن، رشته تحصیلی و تحصیلات پدر و مادر یکسان بوده و تفاوت مشاهده شده معنی دار تلقی نمی شود.
مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد 223 نفر دانش آموز دختر و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96 - 1395 بودند. حجم نمونه ی پژوهش 100 نفر دانش آموز )در دو گروه 50 نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ ) 1965 (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) 1982 ( و هراس اجتماعی کانور ) 2004 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود ) 001 / P> 0 (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) 001 / P> 0 ( و میزان حرمت خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیو ه های تربیتی والدین با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مدل اضطراب اجتماعی والدین کودکان کم توان ذهنی: نقش شیوه های تربیتی با میانجی گری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان بود. روش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش والدین دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400 - 1399 بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 200 نفر تعیین شد که با توجه به شیوع بیماری کووید- 19 با روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه اضطراب اجتماعی ) کونور و همکاران، 2000 (، پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین )بامریند، 1991 ( و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ) گارنفسکی و همکاران، 2001 ( بودند. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.5 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد مثبت نظم جویی شناختی هیجان، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر بر راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و راهبردهای مثبت و منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه های تربیتی سهل گیر و مستبد بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشتند ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر بر راهبرد منفی نظم جویی شناختی هیجان و شیوه تربیتی مقتدر بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معناداری نداشتند ) 05 / P<0 (. همچنین، شیوه های تربیتی مستبد و مقتدر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت ) 05 / P>0 (، اما شیوه تربیتی سهل گیر با میانجی راهبردهای مثبت و منفی بر اضطراب اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت ) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، برای کاهش اضطراب اجتماعی می توان زمینه را برای تعدیل شیوه های تربیتی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان فراهم کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران 13 - 15 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روانی در سنین مدرسه است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری مادران همراه با گروه درمانی شناختی-رفتاری با حضور دختران و بدون حضور دختران با اضطراب اجتماعی بود. روش: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه ی دختران 15 تا 13 ساله ی مدرسه زینبیه واقع در شهرستان شهریار بود. با اجرای آزمون بر روی 600 دانش آموز مدرسه، 120 نفر با اضطراب اجتماعی یافت شد که از بین آنها 45 نفر انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری دختران را دریافت کردند و گروه آزمایشی دوم فقط مدیریت رفتاری مادران را دریافت کردند. گروه گواه نیز هیج آموزشی را دریافت نکرد و در فهرست انتظار قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک ) 1996 ( بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری توأم با هم موجب کاهش اضطراب اجتماعی دختران می شود) 05 / P>0 (، اما آموزش مدیریت رفتاری مادران به تنهایی نتوانست اضطراب اجتماعی را کاهش دهد. این نتایج در پیگیری ها نیز به اثبات رسید. نتیجه گیری: براساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به روش آموزشی مدیریت رفتاری مادران بر اضطراب اجتماعی، تأثیر بیشتری داشت. مطابق با یافته های پژوهش اثربخشی مداخله آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری دختران بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران به تأیید رسید. بنابراین، این روش را می توان به عنوان یکی از درمان های مفید و کاربردی برای این گروه از دختران درنظرگرفت.
رابطه وابستگی به بازی های آنلاین با اضطراب اجتماعی در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه وابستگی به بازی های آنلاین با اضطراب اجتماعی در نوجوانان می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند که از بین آنان بر اساس جدول مورگان و روش نمونه گیری در دسترس تعداد 320 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) با استفاده از نرم افزار SPSS-22 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب اجتماعی پیش بینی کننده معناداری برای وابستگی به بازی های آنلاین در دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد و در سطح معناداری 01/0 با ضریب بتا 14/0، به صورت مثبت وابستگی به بازی های آنلاین را پیش بینی کرده است.
تغییرات علائم اضطراب عمومی، افسردگی، وسواس فکری- عملی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر دانشجویان در طول پاندمی کووید-19
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم پیامدهای منفی پاندمی کووید-۱۹ بر سلامت روان، دانش ما از روند تغییرات شدت علائم اختلال های روانشناختی در دوران پاندمی کرونا بسیار ناچیز است. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات علائم اضطراب، افسردگی، وسواس فکری- عملی، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر در جمعیت دانشجویی در دوره پاندمی کووید- ۱۹ بود. روش: این مطالعه از نظر گردآوری داده ها از نوع مطالعات توصیفی طولی است. نمونه ای به حجم ۳۷۶ نفر در یک پلتفرم پژوهشی آنلاین (پرسآل) به روش در دسترس از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه سراسری زنجان انتخاب و در ۴ مرحله به فواصل زمانی ۶ ماه از اردیبهشت ۱۳۹۹ تا مهر ۱۴۰۰ مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک (۱۹۹۶، ۱۹۹۳)، اختلال اضطراب فراگیر (۲۰۰۶)، پرسشنامه ی تجدیدنظر شده وسواسی- جبری (۲۰۰۲) و پرسشنامه فوبیای اجتماعی (۲۰۰۰) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و R تحلیل شد. یافته ها: در طول پاندمی کووید-۱۹، شدت علائم اضطراب (۰/۰۰۸=p)، وسواس فکری- عملی (۰/۰۲۳=p) و اضطراب فراگیر (۰/۰۵۲=p) روندی افزایشی داشته که با فروکش کردن شرایط پاندمی، از شدت این علائم نیز کاسته شده است. این در حالی است که شدت افسردگی پیوسته افزایشی بوده (۰/۰۰۱=p) و شدت اضطراب اجتماعی نیز تغییرات ناچیزی داشته است (۰/۹۶۴=p). نتیجه گیری: پاندمی کووید-۱۹ موجب افزایش قابل توجه شدت علائم اختلال های روانشناختی شده است؛ لذا ضروری است که با اجرای مطالعات گسترده تر، عوامل زیربنایی این تغییرات و دیگر پیامدهای روانشناختی پاندمی کووید-۱۹ مورد بررسی قرار گیرد.
عوامل تاثیر گذار بر بروز علائم اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب اجتماعی از شایع ترین مشکلات گزارش شده در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه مروری نظام مند عوامل تاثیر گذار بر بروز علائم اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود. این پژوهش با استفاده از روش مروری نظام مند انجام شد. بدین صورت که یافته های پژوهشی از سال های 2000 تا 2021 میلادی در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، اسپرینگر، پاب مد، اسکوپوس، پروکوئست و سیج با واژه های کلیدی اضطراب اجتماعی، اختلال طیف اتیسم، اختلال اتیسم با عملکرد بالا، نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا و اضطراب اجتماعی در اختلال اتیسم با عملکرد بالا جستجو شد که نهایتا بر اساس ملاک های ورود از بین 41 مقاله جستجو شده، با استفاده از چک لیست پریزما، 10 مقاله وارد پژوهش شده و یافته های به دست آمده طبقه بندی و گزارش شد. ارزیابی حاصل از مقالات نشان داد که نقص در مهارت های اجتماعی، سطح عملکرد بالا در اختلال طیف اتیسم و دوره نوجوانی مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر بروز اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا است. تمرکز بر این عوامل می تواند راهگشای پژوهش های بیشتری در زمینه ارائه مداخلات موثر در جهت کاهش اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا برای پژوهشگران و متخصصان باشد.
اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این تحقیق شامل مادران دارای کودک اوتیسم مراجعه کننده به مرکز توانبخشی انوار آفتاب کوثر جمیل شهر قم در سال 1400 بود. 30 نفر از مادرانی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات آموزشی خودشفقتی ذهن آگاهانه برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز (1987، LSAS) و پرسشنامه ی نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (1993، RRS) بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر است (05/0>P). همچنین اثر آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم در مرحله پیگیری تداوم داشته است (05/0>P). لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه خودشفقتی ذهن آگاهانه در کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر بوده است.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری بر خودانتقادی و سرمایه روان شناختی دانش آموزان با نشانگان اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 109
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری بر خودانتقادی و سرمایه روان شناختی دانش آموزان دارای نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیریبا گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر در مقطع متوسطه دوم استان قم که دارای اضطراب اجتماعی بودند، تشکیل دادند. براساس نمره کسب شده در پرسشنامه اضطراب اجتماعی، 30 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های اضطراب اجتماعی، مقیاس خودانتقادی و مقیاس سرمایه روان شناختی استفاده شد. جلسات مشاوره گروهی شناختی-رفتاری بر اساس پروتکل هافمن و اتو، به مدت 12جلسه 5/2 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. پس از پایان مداخله، از هر دوگروه، پس آزمون و پس از 45 روز آزمون پیگیری انجام گرفت. جهت تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد اثرگذاری مشاوره گروهی شناختی-رفتاری بر خودانتقادی و سرمایه روان شناختی و اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش معنادار بود. بنابراین، پیشنهاد می شود استفاده از این روش در مدارس و نظام آموزشی، مورد توجه قرار بگیرد.