مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ناگویی هیجانی
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
138-148
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین اختلال های رفتار مخرب، اختلال نافرمانی مقابله ای است و این افراد با مشکلاتی در زمینه سلامت روانی، مهارت ها، و قابلیت اجتماعی و هیجانی مواجه هستند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، ناگویی هیجانی، و کفایت اجتماعی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 40 کودک مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای بودند که با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر قرچک در سال 1396 انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش و گواه (هر گروه 20 کودک) جایدهی شدند. افراد گروه آزمایش مداخله مهارت های اجتماعی را طی یک ماه در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006)، پرسشنامه بهزیستی ذهنی (کی یز و ماگیار-مو، 2003)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، و پرسشنامه کفایت اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه در هر سه متغیر بهزیستی ذهنی، ناگویی هیجانی، و کفایت اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؛ به عبارت دیگر، آموزش مهارت های اجتماعی به طور معنادار باعث بهبود این متغیرها در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای شد (0/01>P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی با بهبود روابط بین فردی و آموزش مهارت های حل مسئله اجتماعی می تواند باعث بهبود وضعیت روانی اجتماعی و کاهش ناگویی هیجانی در کودکان مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای شود.
نقش ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در کاهش افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت همسر
حوزه های تخصصی:
مقدمه : افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت از متغیر های شخصیتی و شناختی متعددی از جمله ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی تأثیر می پذیرد. هدف: هدف کلی پژوهش، بررسی نقش ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در پیش بینی افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت همسر بود. روش : طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل ۱۵۵ زن قربانی خشونت همسر بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس های ناگویی خلقی تورنتو ( ۲۰- TAS )، ذهن آگاهی، توجه و هوشیاری ( MAAS ) و اضطراب و افسردگی بیمارستان ( HADS ) مورد آزمون قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار ۲۰- SPSS و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی قادر هستند، افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت همسر را به طور معنی دار پیش بینی کنند. نتیجه گیری : ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی از عوامل تأثیرگذار در افسردگی و اضطراب زنان قربانی خشونت می باشند که این یافته می تواند در برنامه های پیشگیری از اضطراب و افسردگی این گروه و ارائه راهکارهای مختلف درمانی منجر در نظر گرفته شوند .
پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۸ شماره ۸۱
981-990
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای توصیف، تمایز و تنظیم هیجانات است. مطالعات نشان داده اند که این سازه در پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایدار کودک با مراقب اولیه ریشه دارد و تحت تأثیر تلاش فرد برای اجتناب از احساسات از طریق تمرکز بر کامل بودن و پنهان کردنِ نقایص است. بر همین اساس، آیا می توان از طریق سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی ناگویی هیجانی را پیش بینی کرد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی در دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است. در این تحقیق 268 نفر (37 زن و 231 مرد) از دانشجویان به صورت داوطلبانه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (بشارت، 1386) و مقیاس ناگویی هیجانی (بشارت، 2007) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره کمال گرایی خودمحور (0/30 = r ، 0/01> p )، کمال گرایی دیگرمحور (0/26- = r ، 0/01> p ) و کمال گرایی جامعه محور (0/14 = r ، 0/05> p ) ناگویی هیجانی نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش نمره زیرمقیاس سبک دلبستگی ایمن (0/35- = r ، 0/01> p ) نمره مقیاس ناگویی هیجانی کاهش و با افزایش نمره زیرمقیاس های سبک دلبستگی اجتنابی (0/38 = r ، 0/01> p ) و دوسوگرا (0/38 = r ، 0/01> p ) ناگویی هیجانی افزایش می یابد. نتایج همچنین نشان دادند که دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به همراه کمال گرایی خودمحور در مجموع 26% از تغییرات ناگویی هیجانی را تبیین می کنند (0/01> p ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که ناکامی کودک در رابطه ایمن با مراقب به ناگویی هیجانی منجر می شود و تلاش های کمال گرایانه نیز روبرو شدن، شناختن، تمایز و توصیف احساسات را به تعویق می اندازند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ناتوانی در پردازش شناختی، اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها، ناگویی هیجانی نامیده می شود. ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رایج در افراد است. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی ۱۳96-۱۳۹۵ انجام گردید. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه دبیرستان های نظری شهر نیشابور در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ بودند. به منظور انجام این پژوهش ۳۰ دانش آموز دختر دبیرستانی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در ۲ گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). به منظور بررسی سطح ناگویی هیجانی از پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale-20) استفاده شد. برنامه آموزشی طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای، هفته ای یک بار برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان جلسات هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد شرکت کننده در گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان ناگویی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). با در نظر گرفتن اندازه اثر می توان گفت 5/73 درصد تغییرات ناگویی هیجانی ناشی از مداخله آموزش تنظیم هیجان است. نتیجه گیری: با آموزش تنظیم هیجان در مدارس می توان باعث کاهش ناگویی هیجانی و ارتقا سطح سلامت روان دانش آموزان شد.
رابطه ناگویی هیجانی با تمایزیافتگی شخصیتی و خودشیفتگی در دانشجویان افسرده ساکن در خوابگاه های مرکز شهر تهران در سال 1397
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ناگویی هیجانی با تمایزیافتگی شخصیتی و خودشیفتگی در دانشجویان افسرده ساکن در خوابگاه های مرکز شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن در خوابگاه های مرکز شهر تهران با تشخیص افسردگی در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. حجم نمونه 100 نفر از این دانشجویان به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های پرسشنامه ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) ، تمایزیافتگی خود دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015) ، خودشیفتگی راسکین و تری (1988) و افسردگی بک، استیر و براون (1996) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین ناگویی هیجانی با تمایزیافتگی شخصیتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (0/01> P ) . بین ناگویی هیجانی با خودشیفتگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (0/01> P ) . نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 65/4% درصد از کل واریانس تمایزیافتگی شخصیتی و 59/1% درصد از کل واریانس خودشیفتگی به وسیله ابعاد ناگویی هیجانی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابعاد ناگویی هیجانی سهم معنادار در پیش بینی تمایزیافتگی شخصیتی و خودشیفتگی در دانشجویان افسرده دارند.
بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
امروزه اینترنت بخش جدایی ناپذیر زندگی ما انسان ها است واین ابزار نیز همچون هزاران ساخته دست بشر دارای ابعاد خوب وبد است. درهمین راستا این پژوهش به بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان پرداخت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری این پژوهش 2586 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه با گرایش های فنی،کاردانش ونظری شهرستان شهرضا در سال تحصیلی98- 1397 که به روش نمونه گیری طبقه ای به تعداد300 نفر انتخاب و برای تجزیه وتحلیل آماری از نرم افزار لیزرل استفاده شد. از پرسشنامه های شخصیت نئو، پرسشنامه الگوی ارتباط خانواده ریچی وفیتزپاتریک، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ استفاده شد. یافته ها نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده دارای دو خرده مقیاس جهت گیری همنوایی وجهت گیری گفت وشنود به صورت مستقیم وهمچنین به واسطه ناگویی هیجانی به صورت غیر مستقیم، اثری بر اعتیاد به اینترنت در بین نوجوانان نداشتند. اثر مستقیم ناگویی هیجانی بر متغیر اعتیاد به اینترنت به لحاظ آماری معناداربوده واثرات مستقیم صفات روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی بر متغیر اعتیاد به اینترنت به لحاظ آماری معنادار ولی به واسطه ناگویی هیجانی تنها ویژگیهای روان رنجوری وبرونگرایی بر متغیر اعتیاد اینترنت اثر غیر مستقیم داشتند.
تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس متغیرهای تحمل پریشانی و تمایز یافتگی با میانجی گری ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
29-46
حوزه های تخصصی:
هدف: عوامل متعددی از جمله عوامل شخصیتی و اجتماعی، در گرایش به مصرف مواد مؤثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تحمل پریشانی و تمایز یافتگی با میانجی گری ناگویی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی واحدهای دانشگاه آزاد در شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 ( حدود 47 هزار دانشجو) بودند. برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد. به این صورت که از بین دانشجویان 350 نفر در قالب 15 کلاس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به اعتیاد وید و بوچر (1992)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. تمایز یافتگی و تحمل پریشانی اثر مستقیم بر گرایش به اعتیاد داشتند (0/05 P< ). همچنین فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایز یافتگی بر گرایش به اعتیاد دانشجویان به واسطه ی ناگویی هیجانی مورد تأیید بود (0/05 P< ). ناگویی هیجانی در رابطه ی تحمل پریشانی با گرایش به اعتیاد نقش میانجی معنادار داشتند(0/05 P< ). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به پیشایندهای تحمل پریشانی و تمایز یافتگی ضروری است.
ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت: پیش بینی کننده های نگرش به خیانت در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت در نگرش به خیانت در بین مردان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن تمامی کارکنان مرد شرکت هادیان شهرداری تهران بود که از این جامعه ی آماری 261 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نگرش به خیانت واتلی ( 2008 )، پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، مقیاس ترس از صمیمیت دسکاتنر و تلن ( 1991 ) و مقیاس احساس تنهایی راسل، پیلائو و کاترونا ( 1980 ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان انجام شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت با نگرش به خیانت وجود دارد (0/001> P ). علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت به ترتیب با 0/31، 0/15 و 0/14 قادر به پیش بینی نگرش به خیانت بودند. طبق یافته های به دست آمده می توان گفت ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت از عوامل مهم تأثیرگذار بر نگرش به خیانت در مردان هستند، بنابراین باید با آموزش های مناسب، به بهبود ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و ترس از صمیمیت پرداخت تا از این طریق، بتوان به کاهش خیانت در بین مردان کمک کرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های عشق با ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های عشق با ناگویی هیجانی پرداخت. این تحقیق از نوع همبستگی بود. از جامعه زنان متاهل 20 تا 50 ساله دانشگاه آزاد کرج در سال 1398-1397 نمونه ای با حجم 100 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. نمونه مورد مطالعه به سه پرسشنامه شامل پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، سبک های عشق استرنبرگ و ناگویی هیجانی تورنتو پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که میان ویژگی شخصیتی روان رنجور گرایی و ناگویی هیجانی رابطه مثبت و میان ویژگی شخصیتی وجدانی بودن و ناگویی هیجانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. اما میان ویژگی شخصیتی برون گرایی، گشودگی نسبت به تجربه و سازگاری با ناگویی هیجانی رابطه معناداری مشاهده نشد . میان صمیمیت و ناگویی هیجانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. اما میان هوس، تعهد و ناگویی هیجانی رابطه آماری معناداری مشاهده نشد . همچنین، یافته ها حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی و سبک های عشق قادر به پیش بینی ناگویی هیجانی بودند .
اعتبار و روایی پرسشنامه ناگویی هیجانی پرث و رابطه آن با تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های روانسنجی پرسشنامه ناگویی هیجانی پرث ( PAQ ) و رابطه آن با تنظیم شناختی هیجان بوده است. جهت بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش واریماکس در نرم افزار spss نسخه 24 استفاده گردید. نتایج نشان داد 22 گویه از مجموع 24 گویه در مقیاس ترجمه شده به زبان فارسی برای فرهنگ ایران مناسب می باشند و تعداد 4 عامل را پوشش داده که روی هم رفته 90/60 درصد واریانس کل را تبیین کردند. ضریب آلفای کرونباخ برای کلیه خرده مقیاس ها و در کل مقیاس بالاتر از 7/0 و مقداری عالی بود. در خصوص بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی و تنظیم شناختی هیجان مقیاس کل ناگویی هیجانی تنها با خرده مولفه های "خودسرزنشگری"، "دیگرسرزنشگری، "فاجعه نمایی" و "تمرکز مجدد مثبت" و کل مقیاس دارای رابطه مستقیم و معنادار بود.
مقایسه سبک های دل بستگی و ناگویی هیجانی بین اقدام کنندگان به خودکشی و افراد گروه کنترل
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودکشی را می توان به عنوان اقدامی آگاهانه در خودآزاری تعریف نمود که به مرگ منتهی می گردد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های دل بستگی و ناگویی هیجانی در بیماران اقدام کننده به خودکشی و افراد بهنجار است. روش: به همین منظور، در یک مطالعه علی مقایسه ای از بین کلیه افراد اقدام کننده به خودکشی و افراد عادی شهرستان گنبد، به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۵۰ نفر از افراد اقدام کننده و تعداد ۵۰ نفر افراد بهنجار انتخاب شده و پرسشنامه سبک های دل بستگی هازن و شیور و ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و در نرم افزار ۱۸ SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بعد دشواری در تنظیم هیجانات در ناگویی هیجانی تفاوت بین دو گروه معنادار است. همچنین تفاوت بین سبک دل بستگی اجتنابی و ایمن در دو گروه معنادار (۰/۰۵ > p ) است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان بیان کرد نقص در بیان و تشخیص احساسات در رفتارهای پرخطر از جمله خودکشی مؤثر باشد. ارتباط نادرست بین فراخوان و ارزیابی محرک هیجانی، منجر به نقص در پردازش اطلاعات هیجانی می شود. به نظر می رسد در خودکشی عوامل بین فردی و ویژگی های هیجانی نقش دارند که در برنامه ریزی جهت پیشگیری و درمان باید به آن ها توجه نمود.
نقش ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان با متغیر های شخصیتی و شناختی متعددی از جمله ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در ارتباط است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان انجام بود. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع پیش بینی است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان تحت پوشش موسسه خیریه آرزو در شهرستان پارس آباد (۱۳۹۷) بود. ۱۲۰ زن مبتلا به سرطان با روش نمونه گیری هدفمند از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت کردند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس های ناگویی خلقی تورنتو (بشارت، ۲۰۰۷)، ذهن آگاهی، توجه و هوشیاری براون و ریان (۲۰۰۳) و اضطراب و افسردگی بیمارستان اسنایت (۱۹۸۳) جمع آوری و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی قادر هستند تا افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به سرطان را به طور معنی دار پیش بینی کنند (۰/۰۰۱ P < ). نتیجه گیری: ناگویی هیجانی و ذهن آگاهی از عوامل مهم دخیل در افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به سرطان می باشند؛ بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی، پیشگیری و درمانی این بیماران بر مداخلات روان شناختی متمرکز به این متغیرها، تأکید گردد.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در رابطه بین ناگویی هیجانی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی پس از آسیب مغزی تروماتیک
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه خودبیمارانگاری با سبک های دلبستگی، ناگویی هیجانی و اضطراب در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری پرداخته است . از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد آیت الله آملی تعداد ۳۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی،ناگویی هیجانی،اضطراب وخودبیمارانگاری را تکمیل نموده اند. داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه وجود دارد امابین سبک دلبستگی اجتنابی با متغیرهای ناگویی هیجانی ، اضطراب و خودبیمارانگاری رابطه ای مشاهده نشده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که دلبستگی دوسوگرا 24 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کند و متغییر های دیگر به ترتیب میزان پیشبینی کنندگی ناگویی هیجانی ، اضطراب، دلبستگی ایمن و اجتنابی که به همراه دلبستگی دوسوگرا در مجموع 36 درصد واریانس خودبیمار انگاری را تبیین می کنند. سبک های دلبستگی با ناگویی هیجانی،اضراب وخودبیمارانگاری رابطه دارد. ناتوانی در حساسیت و پاسخدهی مادرانه می تواند به دلبستگی ناایمن منجر می گردد و مانع تحول مهارت های موثر تنظیم هیجانی و یکپارچگی شناخت و هیجان می شود و در نتیجه به نشانه هایی مانند خودبیمارانگاری، اضطراب ، ناگویی هیجانی به عنوان نشانه هایی برای فراخوانی پاسخ های مراقبت جویی از دیگران به سبب اضطراب بالا منجر می شود.
تاثیر شن بازی بر کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش شن بازی بر کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان نارساخوان انجام شد. این پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر نارساخوان دارای ناگویی هیجانی پایه های دوم و سوم شهر قروه بود، که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز اختلالات یادگیری و هسته مشاوره این شهر، ارجاع داده شده بودند. نمونه های این پژوهش، شامل 20 دانش آموز پسر نارساخوان دارای ناگویی هیجانی پایه های دوم و سوم بود که به طور نمونه گیری هدفمند گزینش گردید. سپس این تعداد نمونه به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس محقق ساخته ناگویی هیجانی، آزمون وکسلر چهار و آزمون نارساخوانی نما بود. پیش آزمون در هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. سپس روش مداخله ای شن بازی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله مشابهی را دریافت نکرد، و پس آزمون بعد از اجرای روش شن بازی در هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغییره نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغییر ناگویی هیجانی بعد از اجرای روش شن بازی کاهش معناداری را نشان دادند(002/0p <). نتایج این پژوهش نشان داد که روش شن بازی بر کاهش دشواری در بیان احساسات(03/0p <)، کاهش دشواری در خیالپردازی(02/0p <)، کاهش دشواری در تشخیص احساسات از تغییرات فیزیولوژیکی(002/0p <) و کاهش تفکر عینی(001/0p <) تفاوت معناداری داشت. اما بر کاهش دشواری در شناسایی احساسات تفاوت معناداری نداشت(05/0p>).
پیش بینی افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد بر اساس استرس ادراک شده و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
217 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد بر اساس استرس ادراک شده و ناگویی خلقی می باشد. روش پژوهش حاضراز نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل دارای همسر معتاد در شهرستان پارساباد در سه ماهه سوم سال 1398 بود (N=216). 124 زن دارای همسر معتاد به عنوان نمونه و با روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو بگبی و همکاران (1994)، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، افسردگی بک و همکاران (1996) و افکار خودکشی بک (1961) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با آزمونه ای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و نرم افزار 20-SPSS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که استرس ادراک شده و ناگویی خلقی می توانند، افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد را به طور معنی دار پیش بینی کنند (05/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که استرس ادراک شده و ناگویی خلقیاز عوامل دخیل در افسردگی و افکار خودکشی زنان دارای همسر معتاد می باشند که می توان در برنامه های پیشگیری از این آسیب روان شناختی و اجتماعی، این متغیرها را موردتوجه جدی قرارداد.
مدل یابی روابط ساختاری اعتیاد به اینترنت براساس کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی: نقش واسطه ای ناگویی هیجانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اعتیاد به اینترنت نوعی اختلال کنترل تکانه است که به استفاده بیش از حد از اینترنت اطلاق می شود و می تواند سایر فعالیت های اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین روابط ساختاری کارکردهای اجرایی، مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت با میانجی گری ناگویی هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری رگرسیونی بود. به منظور دستیابی به این هدف از بین تمامی دانش آموزان دختر پایه هفتم مناطق ۱، ۷ و ۸ شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷، تعداد ۲۶۰ نفر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (۱۳۹۲)، مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتاپ (۱۹۸۸)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور (۱۹۹۴) و مقیاس اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ (۱۹۹۶) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای ۲۴ spss و ۲۳ amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و منفی معنادار و بین کارکردهای اجرایی با اعتیاد به اینترنت اثر مستقیم و مثبت معناداری وجود داشت (P<۰/۰۰۱). ناگویی هیجانی بر اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان اثر مستقیم و مثبت معناداری داشت (P<۰/۰۰۱) و همچنین ناگویی هیجانی در رابطه بین کارکردهای اجرایی و مشکلات بین فردی با اعتیاد به اینترنت نقش میانجی داشت (P<۰/۰۰۱). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مدل پژوهش حاضر از نظر آماری شاخص های برازش قابل قبولی داشت.
مقایسه سبک های دفاعی، ناگویی هیجانی و طرحواره ناسازگار در افراد مبتلا به آسم و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
957-966
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی سبک های دفاعی، ناگویی هیجانی و طرحواره های ناسازگار و ارتباط این متغیرها با یکدیگر پرداخته اند، اما پژوهشی که به مقایسه سبک های دفاعی، ناگویی هیجانی و طرحواره ناسازگار در افراد مبتلا به آسم و افراد بهنجار پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: مقایسه سبک های دفاعی، ناگویی هیجانی و طرحواره ناسازگار در افراد مبتلا به اختلال آسم و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افراد مبتلا به آسم که در فصل بهار و تابستان سال 1398 به کلینیک های رازی و طب کار در شهر یزد مراجعه کرده بودند و همچنین افراد شاغل در کلینیک ها و اعضای خانواده افراد مبتلا به آسم بود. تعداد 100 فرد مبتلا به آسم و 100 فرد بهنجار با دامنه سنی 38 تا 62 سال به صورت نمونه گیری دردسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994) و پرسشنامه طرحواره یانگ (1998). تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: بین افراد مبتلا به آسم و افراد بهنجار در سبک دفاعی رشد نایافته، ناگویی هیجانی و طرحواره ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد (0/01 > p ). نتیجه گیری: سبک دفاعی رشد نایافته، ناگویی هیجانی و طرحواره های ناسازگار منجر به افزایش احتمال ابتلا به اختلال آسم می شوند.
بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی زنان ناسازگار انجام شد. روش : پ ژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به روش همبس تگی اجرا شد. روش نمونه گیری پژوهش حاضرتصادفی چند مرحله ای خوشه ای بود و 103 شرکت کننده در پژوهش حاضر به پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976)، مقیاس ناگویی هیجانی (باگبی و همکاران،1994) و مقیاس دل زدگی زناشویی (پاینز،1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 05/0 با آزمون رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی تأثیر مثبت معناداردارد و شفقت خود بر روی دل زدگی زناشویی تأثیر منفی معناداری دارد. همچنین در رابطه بین ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار شفقت خود نقش تعدیل کننده دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد. بر این اساس هرچه میزان شفقت خود در فرد بیشتر باشد اثرناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی کمتر می شود.
تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
135 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به زیاد شدن آمار زوجین متقاضی طلاق و آثار نامطلوب آن بر جامعه و اجتماع بشری بررسی عوامل مؤثر بر دلزدگی زناشویی بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که در شدیدترین حالت آن به طلاق منتهی می شود. در همین راستا، این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد بودند که از بین زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 180 نفر از این زوجین به عنوان نمونه ی پ ژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (BMC) پاینز (1996)، پرسشنامه تجدید نظر شده مهارت های ارتباطی جرابک (۲۰۰۴) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی و مهارت های ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق، شناخت وکسب مهارت های ارتباطی توسط زوجین، باتوجه به رابطه ی معنا دار ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی می تواند نقش واسطه ای مؤثری در کاهش تقاضای طلاق داشته باشد.