مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
ناگویی هیجانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی در زوجین دارای اختلافات خانوادگی شهر تهران در سال 1401 بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین دارای اختلافات خانوادگی مراجعه کننده به دفاتر شورای حل اختلاف شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، 1387) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسش نامه ناگویی هیجانی بالای 0.7 و پرسشنامه تعارضات زناشویی 0.81 به دست آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر «ناگویی هیجانی» زوجین دارای اختلافات خانوادگی موثر است. همچنین نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر«تعارضات زناشویی» زوجین دارای اختلافات خانوادگی موثر است. بنابراین روش مداخله ای طرحواره محور می تواند ناگویی هیجانی و تعارضات زناشویی زوجین دارای اختلافات خانوادگی را بهبود دهد.
الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های سازش نایافته اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۵۶-۵۳۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات و نظم جویی هیجانی است که با ناتوانی بالینی در شناسایی احساسات تجربه شده توسط خود یا دیگران مشخص می شود. ناگویی هیجانی همسران یکی از عوامل مؤثر بر ناسازگاری و تعامل زوجین است که بر روی تعامل و سازگاری ایشان تأثیر منفی می گذارد، اما در زمینه پیش بینی این طرحواره ها در جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد فلذا در این تحقیق بر پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد متأهل پرداخته می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ناگویی هیجانی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری خودافشایی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و مددکاری شهرستان رباط کریم جهت طلاق توافقی در سال 1398 بود که تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس فارسی ناگویی هیجانی تورنتو (بشارت، 2007)، مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه، فرم کوتاه یانگ (2003) و مقیاس خودافشایی هیجانی (اسنل، 2001)، استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و و همچنین معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودافشایی هیجانی در رابطه بین ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه نقش واسطه ای ایفا می کند (0/05 >p) و میان ناگویی هیجانی و طرحواره های سازش نایافته اولیه با در نظر گرفتن خودافشایی هیجانی به عنوان عامل واسطه ای، رابطه غیرمستقیم وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد به نحوی که از بین متغیر طرحواره های ناسازگار اولیه متغیرهای محرومیت هیجانی، نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی، ایثارگری و استحقاق/بزرگ منشی، متغیر ناگویی هیجانی را پیش بینی کرده و از بین متغیرهای پردازش هیجانی، متغیر هیجانات تضعیف و سرکوب شده، ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند و بطور کلی ناگویی هیجانی در زوجین را می توان براساس متغیرهای مذکور پیش بینی کرد. بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
مدل نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی بر تأثیر ناگویی هیجانی و پرخاشگری در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر ناگویی هیجانی بر پرخاشگری در دانش آموزان مقطع متوسطه با نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی و ارائه مدل می باشد. این تحقیق از لحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی بوده و از لحاظ شکل فرضیات به صورت علی می باشد. جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد ارائه شده در تحقیقات معتبر خارجی و داخلی شامل مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو: مقیاس پرخاشگری باس و همکاران و مقیاس ورزش های الکترونیکی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روایی سازه پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم استفاده شد. پایایی درونی سؤالات پرسشنامه های مورد استفاده از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و در این تحقیق همان طور که مشاهده می شود این ضریب بالای 7/0 بوده که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه ها دارد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان پسر ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر مشهد می باشد. به منظور بررسی تجربی و کاربردی تحقیق نمونه 400 نفری از نوجوانان دانش آموز در حال تحصیل انتخاب شدند. در این تحقیق در بخش آمار توصیفی و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار SPSS ویرایش 25 و در بخش معادلات ساختاری از نرم افزار Smart pls ویرایش 3 به منظور طراحی مدل تحقیق استفاده گردید. طبق نتایج مشخص شد مقدار برازش SRMR برابر با ( 078/0) که در سطح معناداری 05/0 پایین تر از مقدار 08/0 است. بنابراین مدل ساختاری تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است. از یافته های تحقیق می توان بیان داشت که دانش آموزان به واسطه سن و سال و حساسیت های خاص سنین نوجوانی، غالباً با مشکلات روان شناختی متعددی از جمله بروز خشم کنترل نشده، بروز هیجانات ناشی از درس و مدرسه مواجه هستند و احتمال تجربه موارد ناخوشایندی همچون پرخاشگری اجتماعی در آنان زیاد است؛ لذا پیشنهاد می شود با استفاده صحیح و برنامه ریزی شده از پتانسیل ورزش های الکترونیک نیز، بسترهای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه تسهیل یابد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر ناگویی هیجانی و شکایات روان- تنی مبتلایان به کووید-19 تحت درمان خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
71 - 83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر ناگویی هیجانی و شکایات روان- تنی در مبتلایان به کووید 19 تحت درمان خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری افراد مبتلا به کووید- 19 تحت درمان خانگی در 6 ماه اول سال 1400 در تهران بودند. به روش نمونه گیری گلوله برفی، 30 نفر واجد شرایط وارد مطالعه شدند و در گروه های 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس شکایت روان تنی ناکاتا و ساکاتا و ناگویی هیجانی تورنتو بودند که در سه مرحله روی هر دو گروه و برنامه درمان هیجان مدار گلدمن و گرینبرگ در 10جلسه هفتگی90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار می تواند شکایات روان تنی، دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف هیجان ها و تفکر عینی را کاهش دهد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار ماند. بنابراین درمان هیجان مدار می تواند شکایات روان- تنی و ابعاد ناگویی هیجانی مبتلایان به کووید 19 تحت درمان خانگی را کاهش دهد. پیشنهاد می شود برای کاهش شکایات روان- تنی و ابعاد ناگویی هیجانی مبتلایان به کووید 19 از درمان هیجان مدار استفاده شود.
نقش واسطه ای نشخوار ذهنی در رابطه بین ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی با خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 63
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نشخوار ذهنی در رابطه بین ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی با خودآسیبی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 626 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه ی خودگزارشی خودآسیبی کلونسکی و گلن، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس پاسخ های نشخوار فکری نولن هوکسما و مارر، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس تکانشگری بارت و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود که با استفاده از آن روابط علّی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها نشان داد ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به واسطه ی نشخوارذهنی قادر به پیش بینی خودآسیبی بودند. بنظر می رسد آموزش مهارت های کنترل هیجانی و درمان نشخوار ذهنی می تواند در کاهش خودآسیبی در نوجوانان مفید باشد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
7 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روان شناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود . پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعه کننده به بیمارستان قلب امام رضا (ع) شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها 30 نفر (14 مرد و 16 زن) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر)، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، روان درمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبت نگر را در 6 جلسه، 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، دریافت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آلکسی تیمیا تورنتو - 20 (بگبی و همکاران، 1994) و افکار منفی تکرارشونده (مک اوی و همکاران، 2010)، استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، تحلیل شد. یافته ها: باتوجه به نتایج پژوهش، در نمره های متغیر نارسایی هیجانی و مؤلفه های آن شامل؛ دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی و متغیر افکار منفی تکرار شونده، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی، اثر اصلی مداخله روان درمانی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با مداخله روان درمانی، تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0>P) . نتیجه گیری: روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرار شونده در بیماران قلبی - عروقی دارای اثربخشی و کارایی بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
257 - 265
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
نقش واسطه ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنطیم هیجان در دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۲
249-274
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش واسطه ای جو عاطفی خانواده در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان در دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر بجنورد(8400 نفر) می پردازد. پژوهش در دسته تحقیقات بنیادی و توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 367 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد. ابزار گردآوری داده-ها پرسشنامه جو عاطفی خانواده (هیل برن، بی)، ناگویی هیجانی تورنتو و مشکلات تنظیم هیجانی گراتز می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج حاصل از فرضیه ها نشان داد ضریب مسیر میان متغیر ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان(0.778) بیانگر این است که ناگویی هیجانی به میزان 77.8 درصد از تغییرات متغیر مشکلات تنظیم هیجان را به طور مستقیم تبیین می کند و به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر واسطه ای جو عاطفی خانواده به میزان 80.4 درصد بر متغیر مشکلات تنظیم هیجان تاثیر دارد. بنابراین با بالا رفتن ناگویی هیجانی در دانش آموزان، مشکلات تنظیم هیجان نیز در آن ها بیشتر می شود و نتایج نشان داد جو عاطفی خانواده می تواند نقش موثری در رابطه بین ناگویی هیجانی و مشکلات تنظیم هیجان ایفا کند.
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
89 - 102
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان بر اساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روان رنجوری و ناگویی هیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و با وجدان بودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روان رنجوری، توافق پذیری و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش با کاهش روان رنجوری و ناگویی هیجانی و افزایش توافق پذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش می یابد و می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند. ضر با هدف پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان براساس ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی زنان متأهل شهر تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسراها و سراهای محله مناطق 1 و 3 شهر تهران در بازه زمانی 1400_1401 بودند که از بین آنها تعداد 264 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان کارول و نلسون (2006)، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1985) و ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و تیلور و پارکر (1994) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین روان رنجوری و ناگویی هیجانی با پرخاشگری ارتباطی پنهان وجود دارد. از طرفی بین برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و با وجدان بودن با پرخاشگری ارتباطی پنهان، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که روان رنجوری، توافق پذیری و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان بود. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش با کاهش روان رنجوری و ناگویی هیجانی و افزایش توافق پذیری زنان، پرخاشگری ارتباطی پنهان آنها کاهش می یابد و می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیت و ناگویی هیجانی در افزایش پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارند.
بررسی نقش ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم (پایه های دهم تا سال دوازدهم) مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان کلیبر بودند. نمونه ای شامل 278 نفر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) ، پرسشنامه ناگویی هیجانی، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده را تکمیل نمودند. به منظور بررسی فرضیه ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دختر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده به میزان 260/0، بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر را پیش بینی می کنند.
پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان بر اساس ویژگی های شخصیتی و ناگویی هیجانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان بر اساس ویژگی های شخصیتی و ناگویی هیجانی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بین بوده است و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان متأهل خانه دار شهر یزد بود که تعداد 333 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) و مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران (RDAS) صورت گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری به طور مثبت و روان آزرده خویی و ناگویی هیجانی به طور منفی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان را دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، روان آزرده خویی، وظیفه شناسی، تجربه پذیری و ناگویی هیجانی قابلیت پیش بینی کیفیت روابط زناشویی زنان خانه دار را دارند.
نقش ناگویی هیجانی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر مبنای نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
550 - 559
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است و با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در دختران دانشجوی مقطع کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر قم اجرا شد. 470 دانشجو در دو مرحله با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبُعدی (MSPSS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20)، و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 وLisrel 8/72 انجام شد. طبق نتایج، حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای پرخطر، همبستگی منفی معنادار و ناگویی هیجانی با رفتارهای پرخطر، همبستگی مثبت معنادار دارد. تحلیل مسیر نشان داد حمایت اجتماعی ادارک شده، نقش واسطه ای در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر دارد. می توان از این یافته ها جهت شناسایی افراد در معرض خطر استفاده کرد و از طریق تقویت هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی و اجتماعی، همچنین، با تقویت حمایت اجتماعی در افراد مبتلا به ناگویی هیجانی، گرایش به رفتارهای پرخطر را کاهش داد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور: یک مطالعه ی آزمایشی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۶۴-۱۵۱
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور انجام گردید. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش دختران کمال گرای روانجور مراجعه کننده به برخی مراکز مشاوره ی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل ۵ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و کسب حداقل نمره ی خط برش ۱۴۵ در آزمون کمال گرایی روان رنجور انتخاب شدند. این مطالعه از نوع طرح شبه آزمایشی تک موردی بود. پروتکل درمان متمرکز بر هیجان (گلدمن و گرینبرگ، ۲۰۱۵) طی ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. مشارکت کنندگان مقیاس ناگویی هیجانی و سطوح خودانتقادی را تکمیل نمودند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان و پیگیری جمع آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که آزمودنی ها در مرحله ی درمان در متغیر ناگویی هیجانی (۵۸/۱۰) و در متغیر خودانتقادی درونی شده (۳۲/۲۱) و در مرحله ی پیگیری در متغیر ناگویی هیجانی (۴۱/۱۹) و در متغیر خودانتقادی درونی شده (۷۶/۵۱) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله ی پس از درمان و پیگیری معنی دار (۹۶/۱ z= و سطح معنی داری ۰۵/۰) بود. نتیجه گیری: بنابراین درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش ناگویی هیجانی و خودانتقادی درونی شده در دختران کمال گرای روان رنجور می شود. تازه های تحقیق سیده زهرا علوی: Google Scholar, Pubmed
مقایسه تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتارهای خود-آسیب رسان در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت و دانشجویان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وابستگی رفتاری به اینترنت صرف نظر از اینکه یک آسیب روانی یا معضل اجتماعی در نظر گرفته می شود، پدیده است مزمن و عود کننده که با آسیب جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است و در این خصوص عواملی چون عوامل روانی، شناختی، خانوادگی و اجتماعی دخیل هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتارهای خود-آسیب رسان در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت و دانشجویان عادی بود. روش ها: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کوثر بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آنان 140 نفر (70 نفر دانشجو معتاد به اینترنت و 70 نفر دانشجو عادی) به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996)، ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، تکانشگری بارت (2004) و آسیب به خود سانسون (1988) جهت استفاده شد. نتایج با روش تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دانشجویان معتاد به اینترنت و دانشجویان عادی از نظر تکانشگری، ناگویی هیجانی، رفتار خودآسیب رسان و خرده مقیاس های تکانشگری شناختی، حرکتی، عدم برنامه ریزی، دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0< P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که دانشجویان معتاد به اینترنت نسبت به دانشجویان عادی از تکانشگری، ناگویی هیجانی و رفتار خودآسیب رسان بیشتری برخوردارند.
ارتباط خطرپذیری براساس ادراک سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز هر یک از رفتارهای پرخطر در جامعه ایران به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. همچنین خطرپذیری بر سلامتی نوجوانان تأثیر نامطلوبی می گذارد و گفته می شود ارتکاب حداقل یک مرتبه از این نوع رفتارها در طی دوره نوجوانی، احتمال بروز سایر مشکلات و سازش نایافتگی های بزرگسالی را پیش بینی می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختاری خطرپذیری بر اساس سبک والدگری و ناگویی هیجانی نوجوانان شهر مشهد با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با نقش تعدیل گری جنسیت انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر 14 تا 18 سال مدارس متوسطه نواحی یکم، سوم، و هفتم شهر مشهد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 600 دانش آموز مقاطع تحصیلی نهم، دهم، یازدهم، و دوازدهم بود که به روش در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(زاده محمدی، 1390 )، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (تیلور، 1986)، پرسشنامه ادراک سبک والد گری (گرولنیک و همکاران، 1997)، پرسشنامه مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، و پرسشنامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی (حسینی اسفیدواجانی، 1400) بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر و آزمون اثرهای واسطه ای در مدل پیشنهادی با روش بوت استراپ با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است. بین ادراک از سبک والدگری و حمایت اجتماعی ادراک شده با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه منفی و معنادار، و بین ناگویی هیجانی با خطرپذیری در دختر و پسر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P). همچنین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی با خطرپذیری نوجوانان، مورد تأیید قرار گرفت (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین خطرپذیری با ادراک سبک والد گری و ناگویی هیجانی در نوجوانان دختر و پسر نقش واسطه ای به عهده دارند.
مدل ساختاری روابط فرازناشویی بر اساس طرحواره های شناختی و ناگویی هیجانی با میانجی گری عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۹۴-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط فرازناشویی بر اساس طرحواره های شناختی و ناگویی هیجانی با میانجیگری عملکرد خانواده در شهرستان گنبدکاووس انجام شد. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری، متشکل از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۱ بود که از بین آنها ۲۰۰ نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس روابط فرازناشویی (ATIS، واتلی، 2008)، پرسش نامه طرحواره یانگ (YSQ، یانگ، 2005)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20، بگبی و همکاران، ۱۹۹۴) و پرسش نامه سنجش عملکرد خانواده مک مستر (FAD-60، اپستاین و همکاران، ۱۹۵۰) بود. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مطلوب مدل بود. یافته ها نشان داد، اثر مستقیم هیچ یک از طرحواره های شناختی بر روابط فرازناشویی معنادار نبود؛ اما طرحواره دیگر جهت مندی با میانجیگری عملکرد خانواده بر روابط فرازناشویی اثر غیرمستقیم و معنی داری داشت (01/0>P). ناگویی هیجانی، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم اثر معنی دار بر روابط فرازناشویی داشت (01/0>P). ابعاد شناسایی احساسات، بیان احساسات و درون نگری با میانجیگری عملکرد خانواده، اثر غیرمستقیم منفی و معنی دار بر روابط فرا زناشویی داشت (01/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، طرحواره های شناختی به طور غیرمستقیم و ناگویی هیجانی، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجیگری عملکرد خانواده بر روابط فرازناشویی مؤثر است.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی با میانجی گری ناگویی هیجانی در افکار خودکشی سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
41 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکى از رفتارهاى خودکشى گرا، افکار خودکشى است که پیش بینى کننده مهمی در خودکشى کامل است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در افکار خودکشی و تعیین نقش پیشگیری کننده آنها در سربازان انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یک واحد نظامی در استان های تهران و البرز بود که تعداد 540 نفر به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر در مورد آنها اجرا شد. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی و سبک های هویتی بر افکار خودکشی در سطح 0/01 و 0/05 و همچنین تأثیرات مستقیم ناگویی هیجانی بر آن نیز در سطح 0/01 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده های به دست آمده برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار، دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان استفاده کرد و همچنین به طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند پرداخت.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی، سبک های هویتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی در پیشگیری از افکار خودکشی در سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
5 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکى از رفتارهاى خودکشى گرا، افکار خودکشى است که پیش بینى کننده مهمی در خودکشى کامل است. این پژوهش با هدف بررسی مهمترین عوامل زمینه ساز افکار خودکشی در سربازان و تعیین سهم هر کدام در پدید آمدن آن انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یکی از یگان های نظامی در استان های تهران و البرز بود که تعداد 540 نفر از آنان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر در مورد آنها اجرا شد. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده، سبک های هویتی و ویژگی های شخصیتی بر افکار خودکشی در سطح 05/0 و 01/0 و همچنین تأثیرات مستقیم سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی بر آن نیز در سطح 01/0 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده های به دست آمده برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان استفاده کرد و همچنین به طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند پرداخت.
مدل سازی معادلات ساختاری روابط بین طرح واره های ناسازگار اولیه و هیجانات مثبت و منفی جانبازان با نقش واسطه ای ناگویی هیجانی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
43 - 55
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، روابط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با هیجانات مثبت و منفی و نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در جانبازان بررسی شد.
روش: شرکت کنندگان این پژوهش، 225 نفر از جانبازان شهر قم بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل سه پرسشنامه بود: پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ با ضریب آلفای کرونباخ 93/0، پرسشنامه هیجانات مثبت و منفی با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو با ضریب آلفای کروبناخ 85/0. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و آزمون سوبل انجام گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و هیجانات مثبت و منفی، به ترتیب پیشایند و پیامد ناگویی هیجانی در جانبازان هستند. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی، میانجی گر معنی داری برای رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با هیجانات مثبت و منفی است.
بحث: یافته های این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان دولتی در بهبود وضعیت جانبازان، کاربرد فراوانی داشته باشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع چاقی و اضافه وزن به میزان هشدار دهنده ای در ایران نیز رو به افزایش است که این مساله می تواند پیامدهای مختلف روان شناختی را برای افراد چاق به همراه بیاورد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند. از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو و همکاران (2007) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود دشواری شناسایی احساسات (16/8=F، 001/0>P)، دشواری در توصیف احساسات (83/10=F، 001/0>P)، و تفکر معطوف به بیرون (89/10=F، 001/0>P)، واکنش هیجانی (35/78=F، 001/0>P)، جایگاه من (34/60=F، 001/0>P)، بریدگی عاطفی (89/34=F، 001/0>P) و آمیختگی با دیگران (61/79=F، 001/0>P) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر ناگویی هیجانی و تمایزیافتگی خود زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.