مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناگویی هیجانی


۱۰۱.

بررسی رابطه ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با شادکامی در زنان در شهر شیراز

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی ویژگی های شخصیتی شادکامی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با شادکامی در زنان بود. جامعه آماری شامل زنان ساکن شیراز در سال 1400-1399 بودند که 180 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی نئو (مک گری و کاستا، 1992) و ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) و شادکامی آکسفورد (آرجیل و همکاران، 1989) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق دو آزمون همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss -26 انجام گرفت. نتایج تحلیل پیرسون نشان داد، روان رنجور خویی، پیش بین منفی و معنادار شادکامی و برون گرایی، پیش بین مثبت و معنادار شادکامی بودند. هم چنین دشواری در احساسات، میزان شادکامی رابه طور معکوس و معناداری پیش بینی می کند (21/0- = β). هم چنین نتایج نشان داد، روان رنجور خویی، پیش بین منفی و معنادار شادکامی(29/0- = β) و برون گرایی، پیش بین مثبت و معنادار شادکامی بودند (26/0- = β). بر اساس یافته ها می توان بیان داشت که ویژگی های شخصیتی، بر شادکامی افراد تأثیرگذار هستند و هم چنین ابعاد ناگویی هیجانی موجب کاهش شادکامی افراد می شود. ازآنجا که زنان محور های اصلی خانواده هستند، لذا شادکامی آن ها می تواند تأثیر به سزایی در تعلیم و تربیت نسل آینده داشته باشد و این مهم، قابل توجه است.
۱۰۲.

اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد بهزیستی روانشناختی تحمل پریشانی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 بود که برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کردند که تعداد آن ها برابر با 2450 نفر بود. حجم نمونه در تحقیقات نیمه آزمایشی برابر 30 نفر از زوجین را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت هدفمند انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد ،پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1980)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005) (DTS) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شده و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردیده. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شده. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی، تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین اثربخش است. با توجه به شدت اثر، درمان مبتنى بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین تاثیر بیشتری نسبت به تحمل پریشانی و ناگویی هیجانی زوجین دارد.
۱۰۳.

پیش بینی خود ناتوان سازی تحصیلی براساس ناگویی هیجانی در دانش آموزان با والدین مشکل دار

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خود ناتوان سازی تحصیلی ناگویی هیجانی والدین مشکل دار دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
مقدمه: خود ناتوان سازی به عنوان شکلی از رفتارهای اجتنابی به طور واضح به کاهش و تخریب عملکرد فرد منجر می شود و شفقت ورزی در سلامت روانی و رفتار به هنجار نقش دارد و دانش آموزی که دچار ناگویی هیجانی بوده در تشخیص هیجانات با مشکل روبرو می شوند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خود ناتوان سازی تحصیلی براساس ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای والدین با بیماری های خاص در مدارس دولتی شهر شهرستان مرند سال تحصیلی 1400-1401 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم دبیرستان مدارس دولتی بوده و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. به دلیل ماهیت موضوع که باید بر روی دانش آموزان والدین دارای مشکل خاص انجام می شد از ابزارهای پرسشنامه شفقت ورزی نف، سنجش ناگویی هیجانی تورنتو و مقیاس خودناتوان سازی استفاده گردید. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه وجود دارد(0.01p < و 608/0r =). بین مولفه های ناگویی -هیجانی دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه وجود دارد. و میزان F محاسبه شده خود ناتوان سازی تحصیلی براساس ناگویی هیجانی و شفقت ورزی معنادار بوده بنابراین متغیرهای پیش بین ناگویی هیجانی و شفقت ورزی توانایی پیش بینی خود ناتوان سازی تحصیلی را دارند. از یافته های پژوهش مسئولین تربیتی، مشاوران و معلمین و مسئولین که در ارتباط با افراد دارای والدین مشکل دار هستند در زمینه های آموزشی، تربیتی و اتخاذ تصمیمات همیاری و کمک به این بیماران و فرزندان آنها می توانند استفاده نمایند.
۱۰۴.

پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس ناگویی هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر زهک

کلیدواژه‌ها: سازگاری اجتماعی ناگویی هیجانی دانش آموزان متوسطه اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس ناگویی هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر زهک بوده است. در این مطالعه طرح پژوهشی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زهک در سال تحصیلی 1400 -1401 می باشد که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش کل آمار دانش آموزان دختر شهر زهک در مقطع متوسطه 412 نفر می باشند. با استفاده از جدول برآورد نمونه قاعده کوکران نمونه ای به حجم 60 نفر در نظر گرفته شد. بعد از مشخص شدن تعداد نمونه آماری، به روش تصادفی خوشه ای 52 نفر انتخاب شدند . در این پژوهش از پرسش نامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ و پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور (1994 ) استفاده و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آزمون آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که مقدار همبستگی سازگاری اجتماعی و ناگویی هیجانی52/0 می باشد،که از نظر آماری معنادار است(01/0->p ).بر اساس نتایج این پژوهش ناگویی هیجانی با 38/0- که سهم بالایی را در پیش بینی سازگاری اجتماعی داشته و نیز رابطه آن با سازگاری منفی و معکوس است.
۱۰۵.

بررسی رابطه افت تحصیلی و مولفه های آن با ناگویی هیجانی دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: افت تحصیلی ناگویی هیجانی متوسطه اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۰۵
در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه افت تحصیلی و مولفه های آن با ناگویی هیجانی دانش آموزان آموزش و پرورش ناحیه یک زاهدان بپردازیم. از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 55 نفر از دانش آموزان متوسطه اول با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند. فرض اصلی پژوهش بر این بود که افت تحصیلی و مولفه های آن با ناگویی هیجانی دانش آموزان آموزش و پرورش ناحیه یک زاهدان رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات افت تحصیلی از پرسشنامه افت تحصیلی و برای دریافت اطلاعات ناگویی هیجانی پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20) استفاده شد. نتایج حاصله رابطه معنادار افت تحصیلی و مولفه های آن را بر اساس ناگویی هیجانی دانش آموزان تایید نمود.
۱۰۶.

رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سبک های دفاعی ناگویی هیجانی افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف: خودکشی به عنوان یک مشکل سلامت عمومی اساسی در سراسر جهان شناخته شده در نظام روان تحلیل گری، دفاع ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کننداست. در پژوهش های مختلف، آسیب پذیری های هیجانی از جمله ناگویی هیجانی یکی از عوامل خطر در خودکشی شناخته شده است . این مطالعه با هدف رابطه سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی با داشتن افکار خودکشی در بین جوانان شهرستان بوکان انجام گرفته است. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان (بازه سنی 20 تا 35 سال) شهر بوکان بودند (15299= N) که از این تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی سن مارتینی، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و پرسشنامه افکار خودکشی بک بود. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک دفاعی رشدیافته و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار و بین سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده و افکارخودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات و افکار خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین تفکر عینی و افکارخودکشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک دفاعی روان آزرده و ناگویی هیجانی بیشترین واریانس تغییرات افکارخودکشی در جوانان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کردجوانانی که سبک های دفاعی رشدنیافته و روان آزرده بیشتر به کار می برند، در واقع میزان افکارخودکشی در آنها بیشتر می شود. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ارتباط مثبتی با داشتن افکارخودکشی در جوانان دارد.
۱۰۷.

اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ناگویی هیجانی ناامیدی زوجین متقاضی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۱۹۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ناگویی هیجانی و ناامیدی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهآماری پژوهش، شامل زوجین متقاضی طلاق بود که در سال 1398 با تمایل شخصی، ارجاعی از مرکز مداخله در خانواده دادگستری و اورژانس اجتماعی، جهت مشاوره به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر مرند ارجاع داده شدند که از بین این افراد تعداد 24 زوج و در مجموع 48  نفرکه نمرات بالاتر از نقطه برش را در مقیاس ناامیدی بک و ناگویی هیجانی تورنتو کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.(هرگروه 12زوج) ابزار پژوهش پرسشنامه ناامیدی بک و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با استفاده  از طرح آمیخته تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث کاهش ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق شد (P≤0/01). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که درمان پذیرش و تعهد می تواند با آموزش مفاهیمی همچون شناسایی ارزش ها، ذهن آگاهی و عمل متعهدانه به عنوان یک درمان موثر برای بهبود ناامیدی و ناگویی هیجانی زوجین متقاضی طلاق قلمداد شود.
۱۰۸.

بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شفقت خود، ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان با نشانگان ضربه عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریف شناختی شفقت خود شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شفقت خود، ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق بود. جامعه آم اری این پ ژوه ش شامل تمامی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق شهر قزوین است که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر ازطریق فراخوان و به شکل داوطلبانه از بین دانشجویان دختری انتخاب شد که در زندگی خود شکست عشقی را تجربه کردند. سپس این دانشجویان پرسشنامه نشانگان ضربه عشقی را تکمیل کردند و ۳۰ نفر که نمره بالای برش 20 را کسب کردند، به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در این پژوهش، به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه شکست عشقی راس (1999)، شفقت خود نف (2003)، پرسشنامه تحریف شناختی الیس (1998) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994) استفاده شد. همچنین، در پژوهش حاضر برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، شفقت خود و تحریف شناختی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). باتوجه به نتایج پژوهش، مشاوران و روان شناسان به منظور افزایش شفقت خود، کاهش ناگویی هیجانی و تحریف شناختی دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشقی، می توانند از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده کنند.        
۱۰۹.

اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بسته بومی بخشش ادبیات فارسی ناگویی هیجانی ایمنی هیجانی خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۱۷
هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش : روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و  پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری : با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند. 
۱۱۰.

پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی با نقش میانجی ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روان شناختی ترومای دوران کودکی ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
مقدمه: پریشانی روان شناختی به شکل علائم اضطراب، افسردگی و استرس از جمله آسیب های روانی شایع در جمعیت انسانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی ناگویی هیجانی در ارتباط بین پریشانی روان شناختی و ترومای دوران کودکی در دانشجویان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش، همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان بین رده سنی 20 تا 40 سال شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 305 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های ترومای دوران کودکی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-24 و AMOS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنادار ناگویی هیجانی و ترومای دوران کودکی با پریشانی روان شناختی (اضطراب، استرس و افسردگی) در دانشجویان بود. همچنین مشخص گردید که ناگویی هیجانی در ارتباط بین ترومای دوران کودکی با پریشانی روان شناختی در دانشجویان دارای نقش میانجی است (001/0≥P). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ترومای دوران کودکی و ناگویی هیجانی قادر به پیش بینی پریشانی روان شناختی در دانشجویان هست (001/0≥P). نتیجه گیری: با توجه به نقش ترومای دوران کودکی و ناگوئی هیجانی در پریشانی روان شناختی پیشنهاد می شود، درمانگران و مشاوران از طریق ابزارهای روا و پایا افراد با سابقه ترومای دوران کودکی را غربال گری کنند تا اقدامات درمانی مناسب برای کاهش مشکلات آنها را انجام دهند. همچنین کارگاه های آموزشی با هدف افزایش آگاهی در مورد تنظیم و مدیریت هیجان برای این افراد برگزار کنند.
۱۱۱.

اثربخشی آموزش تکنیک رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی زنان مبتلا به اضطراب حالت - صفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
زمینه و هدف: تکنیک رهایی هیجانی (EFT) یکی از شیو ه های نوین درمانی است که می تواند با تأثیرات مثبتی که در فیزیولوژی مغز ایجاد می کند بر روی خلق و ناگویی هیجانی نیز تأثیر مثبت ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تکنیک رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی زنان مبتلا به اضطراب حالت-صفت بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی طرح تجربی مورد منفرد بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی زنان دارای اضطراب حالت صفت مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در تابستان و پاییز 1399 بودند که از این میان 3 نفر که واجد ملاک های اضطراب حالت- صفت بودند و ازلحاظ ویژگی های ملاک ورود و خروج و سایر ویژگی هایی همچون میزان تحصیلات، رده سنی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی مشابه به هم بودند؛ انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، اضطراب، افسردگی و تنیدگی (DASS-21) و چک لیست اختلالات روانی (SCL90) پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش تکنیک رهایی هیجانی EFT را دریافت کردند درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل روش تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی به تحلیل اثربخشی متغیر مستقل (مداخله EFT) بر متغیرهای وابسته (ناگویی هیجانی و خلق منفی) بررسی شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که رهایی هیجانی (EFT) بر بهبود ناگویی هیجانی و خلق منفی در زنان مبتلا به اضطراب حالت صفت به طور معناداری مؤثر بوده است (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که، رویکرد درمانی رهایی هیجانی (EFT) می تواند به عنوان یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به زنان مبتلا به اضطراب حالت صفت جهت کاهش ناگویی هیجانی و خلق منفی آنان مورداستفاده قرار گیرد.
۱۱۲.

مدل یابی ساختاری سبک های هویت با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانشجویان: نقش واسطه ای ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین سبک های هویت با گرایش به رفتارهای پرخطر بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده کلاین، برابر با 225 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی ناگویی هیجانی تورنتو ، مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، و سیاهه سبک های هویت بود. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-22 و آموس-24 انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های هویت سردرگم- اجتنابی و تعهد بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر مستقیم داشتند. همچنین، سبک های هویت سردرگم- اجتنابی و تعهد به واسطه ی ناگویی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر تأثیر غیرمستقیم داشتند. سبک هویت هنجاری بر گرایش به رفتارهای پرخطر و ناگویی هیجانی اثر مستقیم داشت، اما سبک هویت اطلاعاتی بر گرایش به رفتارهای پرخطر و ناگویی هیجانی اثر مستقیم نداشت. علاوه بر این، ناگویی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر دارای اثر مستقیم بود. نتیجه گیری: افراد دارای سبک هویت تعهد، هیجانات مثبت بیشتری را تجربه خواهند کرد و بهتر هیجانات خویش را تنظیم می کنند، اما افراد دارای سبک هویت سردرگم- اجتنابی، نارسایی در فهم، وصف و پردازش هیجان دارند، که این امر سبب گرایش آنان به رفتارهای پرخطر (مصرف مواد، سیگار، و مصرف الکل و ...) می شود. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران آموزشی با پرداختن به هویت ایرانی- اسلامی، موجبات هدایت دانشجویان را به سوی سبک هویت تعهد و با آموزش دانشجویان دارای سبک هویت سردرگم- اجتنابی، ناگویی هیجانی را در آنها کاهش دهند تا گرایش آنان به رفتارهای پرخطر کمتر شود.
۱۱۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۲۷
زمینه و هدف: پیامد فقدان ابراز احساسات، تشدید افکار ناخوشایند و برانگیختگی منفی در افراد است و این امر به عنوان یکی از مهم ترین عوامل درگیری های زناشویی شناخته می شود. همین افکار منفی خودآیند، در نهایت چرخه افزایش نارضایتی از ازدواج، احساس فرسودگی و دلزدگی زناشویی را تقویت می نماید؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا ( RACT ) بر دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی زوجین بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی منطقه 5 تهران بود که شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) گمارده شدند و روی گروه آزمایش مداخله گروهی مبتنی بر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا ( RACT ) بر مبنای بسته تدوین شده افشاری و همکاران (2022) صورت گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و ناگویی هیجانی تورنتو ( TAS-20 ) بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا ( RACT ) بر دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت. اثربخشی این مداخله در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش دلزدگی زناشویی و ناگویی هیجانی زوجین می توان از شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا ( RACT ) در مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی استفاده کرد.
۱۱۴.

اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی و اضطراب اجتماعی بر اساس سیستم های مغزی - رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
زمینه: تحقیقات نشان می دهد ناگویی هیج انی و مؤلفه های دش واری در شناس ایی احساسات با نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی رابطه مثبت دارند و فاکتورهای شناختی اختلال اضطراب اجتماعی را حفظ و موجب اجتناب از دیگران می شوند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، در زنان دارای ناگویی هیجانی بالا و بر اضطراب اجتماعی، در زنان دارای اضطراب اجتماعی بر اساس سیستم های مغزی - رفتاری آن ها و تعیین میزان تفاوت اثربخشی در دو گروه از این زنان، طرح و اجرا گردید. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس با طرح دو گروهی (گروه آزمایش و گروه کنترل) همراه با پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 16 نفر از زنان در دسترس دارای ناگویی هیجانی بالا و 16 نفر از زنان دارای اضطراب اجتماعی، بدلیل در دسترس بودن، در سال 1398 بود که هر کدام به دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته تغییراتِ معنادار دو گروه را برای عامل درون گروهی نشان داد و اثرات گروه و تعاملی زمان و گروه نیز معنادار بود. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری برای مقایسه اثر گروه بر ترکیب خطی اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی در زنان دارای ناگویی هیجانی بالا و بر اضطراب اجتماعی، زنان دارای اضطراب اجتماعی بر اساس سیستم های مغزی - رفتاری آن ها در کوتاه مدت و بلندمدت نشان داد که اثر عامل گروه بر ترکیب خطی اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی... در پس آزمون و پیگیری از لحاظ آماری معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که متغیرهایی همچون ناگویی هیجانی و اضطراب اجتماعی، تحت تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر اساس سیستم های مغزی - رفتاری تغییر نمودند و تفاوت اساسی در دو گروه آموزشی بوجود آمد که پیش از این مابین این دو اختلال، بطور همزمان مقایسه ای صورت نگرفته بود. شماره ی مقاله: ۱۰
۱۱۵.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمینه و هدف: اضافه وزن یک اختلال پیچیده است که می تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی تبیین گردد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند . از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند . سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن قر ار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و مقیاس ناگویی هیجانیِ تورنتو (2007) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود خجالت از ظاهر خود (20/38= F ، 001/0> P )، نگرانی از ظاهر با عملکرد (06/32= F ، 001/0= P )، دشواری شناسایی احساسات (16/8= F ، 001/0 > P )، دشواری در توصیف احساسات (83/10= F ، 001/0 > P )، و تفکر معطوف به بیرون (89/10= F ، 001/0 > P ) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۱۱۶.

اثر بخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق

تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر ناگویی هیجانی و بلوغ عاطفی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره سرای امید کاشان در شش ماهه دوم سال 1399 شامل 100 زوج بود که پس از غربالگری با پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا (1984) و ناگویی هیجانی تورنتو 40 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی خانواده درمانی ستیر(10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ستیرقرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازههای مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله خانواد درمانی ستیر بر بلوغ عاطفی (001/0 P= و 40/180 F=) و ناگویی هیجانی (001/0 P=،و 72/267F=) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله خانواده درمانی ستیر برای کاهش ناگویی هیجانی و همچنین بهبود ثبات بلوغ عاطفی در همسران دچار مشکلات زناشویی روش مناسبی است.
۱۱۷.

بررسی تاثیر شاداب سازی مدرسه در ناگویی هیجانی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان سرباز

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
ایجاد نشاط و شادابی یکی از مؤثرترین راه ها برای افزایش بهداشت روانی در جامعه است، مدرسه بعنوان یک نهاد می تواند با بوجود آوردن زمینه ها و برنامه هایی باعث هر چه شاداب کردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگی کردن بوجود آید خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان های شاد زندگی خود را تحت کنترل دارند، مسئولیت پذیرند، هدفمند هستند، دید مثبت به زندگی دارند. آینده نگر وامیدوارند و در مقابل مشکلات و سختی ها از پای نمی نشینند، قرآن دین اسلام را دین شادی معرفی نموده و مهمترین عوامل شادی را محبوبیت، مقبولیت و موفقیت، ایمان، هویت ملی و فرهنگی، خلاقیت عارفانه و حل مسئله ذکر کرده است، روانشناسان شادی و شور و نشاط را محرک انسان ها برای عمل می دانند و جامعه شناسان جامعه شاد را جامعه موفق می دانند. عواملی که می تواند باعث گسترش شادی شود در ابتدا خانواده است و سپس دیگر نهادها همچون مدرسه و نهادهای فرهنگی مذهبی می باشند که هر کدام به نوبه خود وظایفی دارند. از این رو در این پژوهش به بررسی رابطه شاداب سازی مدرسه در کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان متوسطه اول پسرانه شهرستان سرباز می پردازیم .جامعه آماری را دانش آموزان پسر متوسطه اول آموزش و پرورش شهرستان سرباز تشکیل داد که با استفاده از فرمول کوهن تعداد 50 نفر از آنان با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های میدانی ناگویی هیجانی به وسیله ، پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20)جمع آوری و در قبل و بعد از اجرای طرح شاداب سازی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده، نشان داد رابطه معنی دار بین نمرات پرسشنامه و مولفه های آن در قبل و بعد از اجرای طرح وجود دارد.
۱۱۸.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی ناگویی هیجانی رفتار سازگارانه پیروی از درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت، 15 نفر به گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی و 15 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از مقیاس آلکسی تایما تورنتو (باگبی و همکاران، 1994)، مقیاس سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (دروگاتیس، 1990) و پرسشنامه پیروی از درمان (مدانلو، 2013) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت 8 جلسه مداخله دو ساعته و همچنین گروه آزمایش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد بهباشی نیز 8 جلسه دو ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر ناگویی هیجانی، رفتار سازگارانه و پیروی از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها می توان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر کاهش ناگویی هیجانی و افزایش سطح رفتار سازگارانه و نیز پیروی از درمان اثرگذار هستند.
۱۱۹.

نقش واسطه ای خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودتنظیم گری دلبستگی ناگویی هیجانی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۶۵
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. ششصد و دوازده نفر (282 مرد، 330 زن) از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال(AAI) ، "مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS) و فرم کوتاه مقیاس خودتنظیم گری (SRI-S) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی رابطه ی منفی معنی دار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی تأثیر واسطه ای دارد. سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن از طریق خودتنظیم گری در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که تأثیر واسطه ای خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است.
۱۲۰.

اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت بر یادآوری واژه های با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی کوتاه مدت واژه های با بارعاطفی ناگویی هیجانی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
پژوهش حاضر اثر آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت را بر یادآوری واژه های با بار عاطفی در افراد با و بدون ناگویی هیجانی مورد بررسی قرار داد. روش پژوهش از نوع مداخله ا ی(نیمه آزمایشی) با طرح عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در بازه ی سنی 15 تا 16 سال بود، که در سال تحصیلی 98-97 در پایه دهم در دبیرستان های شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20) به منظور غربال گری در میان 150 نفر از دانش آموزان -به روش در دسترس- توزیع گردید. در مرحله ی بعد، به طور تصادفی 40 نفر از دانش آموزان(20 نفر با ناگویی هیجانی) و (20 نفر بدون ناگویی هیجانی) انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش بصورت همتا قرار داده شدند. پس از اجرای پیش آزمون واژه های با بار عاطفی برای هر دو گروه، گروه آزمایش 4 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت قرار گرفت و سپس، پس آزمون واژه های با بار عاطفی برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با آزمون های آماری توسط نسخه 22 نرم افزار SPSS تحلیل گردید. برای پاسخ به سوال های پژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغییری و تحلیل کواریانس تک متغییری استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشترین تفاوت معنی دار مربوط به یادآوری واژه های با بار منفی در گروهی است که آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت دریافت کرده بودند، دریافت آموزش ذهن آگاهی کوتاه مدت در یادآوری واژه های با بار عاطفی مثبت و خنثی در دو گروه با و بدون ناگویی هیجانی تفاوت معنی داری نداشت.