مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
قفقاز
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، آمریکا که خود را در عرصه جهان بی رقیب می دید خواهان ایفای نقشی فعال و مؤثر در کشورهای استقلال یافته از اتحاد شوروی بود و تمایل این کشورها به ویژه جمهوری آذربایجان به غرب - به خصوص به آمریکا- این نفوذ را آسان تر می کرد. در اندیشه نخبگان سیاست خارجی آمریکا این فکر پیدا شده بود که با تجزیه اتحاد شوروی و خروج جهان از نظام دو قطبی، این کشور قادر است برای اولین بار حضور سیاسی خود را در کشورهای نو استقلال تا مرزهای چین حاکم کرده و با این حضور سیاسی در ابعاد دیگر نیز به موفقیت هایی برسد. در بین کشورهای منطقه قفقاز، حضور آمریکا در جمهوری آذربایجان بر روابط ایران با این جمهوری – مانند انتقال انرژی، تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، مباحث امنیتی- تأثیر منفی داشته است. در این نوشتار کوشش شده است تا به بررسی منافع ایران در منطقه قفقاز (مطاالعه موردی آذربایجان) پرداخته شود و دلایل عدم موفقیت ایران به عنوان یکی از مهمترین همسایگان را دریافت. این مقاله دلیل این حضور و ایجاد موانع در موفقیت ایران در دستیابی به هدف های خود در منطقه قفقاز را بر اساس تضاد موجود بین ایران با آمریکا، قابل فهم می داند.
سیاست خارجی توسعه گرای ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه: مورد قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تاکنون برای ترکیه اهمیت زیادی داشته است. منابع طبیعی سرشار منطقه، موقعیت جغرافیایی مهم آن در چهارراه مناطق غنی از نفت و گاز جهان، بی ثباتی سیاسی و تهدیدهای امنیتی دائمی، شماری از دلایل جایگاه حساس قفقاز هستند. از سوی دیگر، دگرگونی های اساسی و ساختاری در داخل ترکیه با نقش آفرینی دولت به تقویت بنیان های تولیدی و صنعتی انجامیده و نتیجة توسعه اقتصادی در سیاست خارجی این کشور بازتاب یافته است. هرچند، عوامل گوناگونی سیاست خارجی ترکیه را شکل داده اند، اما با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه از سال 2002، با توجه به گرایش های اسلامی آن، باید پرسید که چه عواملی در سیاست خارجی ترکیه تعیین کننده هستند؟ در پاسخ به این پرسش، این نوشتار نشان می دهد که با وجود گرایش های اسلام گرایانه حزب، هدف ها و ملاحظات توسعه ای همچنان اولویت نخست سیاست خارجی ترکیه هستند و سیاست خارجی این کشور در منطقه قفقاز که منابع انرژی و بازار گسترده ای برای صنایع رو به رشد ترکیه و کسب و کارهای کوچک و متوسط منطقه آناتولی و نیز اهمیت زیادی در کریدور انتقال انرژی از شرق به غرب دارد، توسعه گرایانه است.
واکاوی چگونگی ورود اقوام ایرانی و غیرایرانی به گذرگاه های قفقاز (از سدة 12 ق.م تا سدة 5م.) و آثار ماندگار آنان بر این منطقه تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی در تاریخ پر فراز ونشیب سرزمین قفقاز، نشان می دهد که تاریخ این سرزمین با چنان پیچیدگی ای همراه است که هر پژوهشگری را در نگاه اول، متحیر و سردرگم می کند. درهم پیچیده شدن ده ها قوم از نژادها و تیره های مختلف با آداب و رسوم متفاوت در گستره ای از وسعت سرزمینی، کار پژوهش را بسیار دشوار می کند؛ اما این پیچیدگی معماگونه، نگارنده را بیش از پیش، کنجکاو کرد تا روند حضور اقوام مختلف در این سرزمین را دنبال کند و پاسخی مناسب برای پرسش های خود بیابد. پرسش هایی مانند چه اقوامی (اعم از ایرانی و غیر ایرانی) از سدة 12ق.م به این سو وارد سرزمین قفقاز شده اند؟ مسکن اولیه این اقوام کجا بوده و چرا زادگاه اصلی خود را ترک گفته اند؟ تأثیرات حضور آنان بر منطقه قفقاز چگونه بوده است؟ در همین زمینه، این نوشتار با کاربرد روش تحلیلی، بر آن است تا در گام نخست به معرفی برخی از اقوام ناشناخته یا کمتر شناخته شده ای بپردازد که در سده های 12ق.م تا 5م. از دو گذرگاه مشهور سرزمین قفقاز، یعنی گذرگاه های دربند و باب اللان، عبور کرده اند. گام دوم این نوشتار نیز بیان تأثیر ماندگار حضور آنان در این سرزمین، تا به امروز است.
نقش زنان قفقازی در مناسبات و تحولات سیاسی- اجتماعی و دربار صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره صفویه یکی از گروه های اصلی در حرمسرای شاهی و تأثیرگذار در مسائل سیاسی و اجتماعی، زنانی بودند که ابتدا به صورت اسیر جنگی، سفیر صلح یا واسطه شفاهت خواهی از مناطق مختلف قفقاز وارد دربار شاهان صفویه شدند. این نوشتار می خواهد ضمن اشاره به شکل و دلایل ورود زنان قفقازی به دربار و به دست آوردن نفوذ در آن، به این پرسش پاسخ دهد که زنان قفقازی در تحولات سیاسی و درباری چه نقشی داشته اند و آنان در قالب این نقش چگونه مسیر تحولات تاریخی را به نفع خویش تغییر داده اند و سرانجام اینکه آیا اقدامات آنان منجر به سقوط صفویه می شود؟ فرضیه نوشتار این است که این زنان با به دست آوردن عنوان و نقش سفیر صلح، همسر پادشاه و مادر شاهزاده توانستند در مناسبات سیاسی و تصمیم گیری های مهم کشور از راه ائتلاف با وزیران، هم نژادان، خواجگان و بزرگان درباری و با تکیه بر عوامل توطئه و دسیسه بر روند رویدادهای سیاسی، مسائل جانشینی و مناسبات حکومتی دخالت کنند. نتیجه این عملکرد آنان گاه منافع شخصی یعنی جذب پادشاه به سوی خویش و جلوگیری از حملات مکرر به سرزمین خویش، زن بارگی شاهان و تعویض پادشاهان بود، گاه به صلح و ثبات سیاسی و گاه به آشوب و بی نظمی در حرمسرا و تضعیف ساختار حکومت منجر می شد که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
تبیین عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای مختلف رفتاری در بحران قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، رفتار هر بازیگر در معادلات بین المللی به ویژه بحران های ژئوپلیتیکی معلول عوامل ویژه ای است که این عوامل، رویکردها، رفتارهای خاص و حتی متناقض بازیگران را در معادلات بین المللی جهت دهی می کنند. مسلماً بحران ژئوپلیتیکی قره باغ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنا بر همین اصل سوال اصلی مقاله این است که بنیان های شکل گیری چنین رفتارهای متفاوت از سوی بازیگران مختلفت در بحران های ژئوپلیتیکی به ویژه بحران قره باغ چیست؟ فرضیه مطرح این است که الگوهای رفتاری بازیگران معلول عوامل مختلفی از جمله رویکرد راهبردی، کدهای ژئوپلیتیکی، تعلقات ژئوپلیتیکی، نگرانی های ژئوپلیتیکی و منافع ملی بازیگران درگیر در بحران است. در همین ارتباط، طبق نتایج مقاله به خاطر نقش آفرینی کاملاً متفاوت این عوامل، نتیجه این امر شکل گیری و بروز الگوهای رفتاری کاملاً مبهم و متناقض از سوی بازیگران مختلف در بحران قره باغ است. در واقع، تعارضات و تفاوت های ادراکی هر کدام از بازیگران نسبت به این متغیرها باعث می شود که بازیگران درباره تحولات جاری پیرامون بحران قره باغ و حل آن رفتارهای مبهم و متناقضی از خود نشان دهند.
مشروطه و زمینه های فکری مشروطه خواهان در مرند
حوزه های تخصصی:
جنبش مشروطه خواهی ایرانیان در دوران قاجار حرکتی بسیار درخشان در تاریخ آزادی خواهی ایرانیان و سرآغازی برای فعالیت های بعدی مردم این کشور برای کسب آزادی و حکومت قانون بوده است. آذربایجان در شمال غربی ایران به عنوان مرکز ثقل و کانون فکری این تحولات بود، که به دلیل هم جواری با روسیه و عثمانی و مراودات تجاری و فرهنگی با این دو کشور همسایه به ویژه روسیه زودتر از سایر مناطق ایران با افکار مدرن و آزادی خواهانه و اندیشه های انقلابی آشنا شده بود. با درگیر شدن مردم آذربایجان و تبریز در این جنبش مردم مناطق دیگر این ایالت نیز به تبع مرکز ایالت به تکاپو افتادند. منطقه ی مرند نیز در شمال غرب تبریز از این قاعده مستثنی نبود و اگرچه حاکمی مستبد به نام شجاع نظام در آن حکومت می کرد، اما مردم مرند و به ویژه مردم مناطق زنوز و یکانات در حومه ی مرند دل در گرو آزادیخواهی و مشروطه طلبی داشتند و برای رسیدن به هدف خود از هیچ گونه کوششی دریغ نمی کردند. این پژوهش در صدد این است که اوضاع مرند در دوران مشروطه و زمینه های فکری مجاهدان مشروطه در این شهر و علت پیوستنشان به صفوف مشروطه خواهان را تبیین کند. یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی _ تحلیلی نشان می دهد که خود شهر مرند به دلیل وجود حاکمی قدرتمند و طرفدار استبداد در دوران مشروطه فضای مناسبی برای فعالیت های مشروطه خواهانه نداشته است. اما در حومه ی آن مجاهدان زنوز و یکانات به دلیل ارتباط با قفقاز و آشنایی با افکار انقلابی در آنجا و عضویت در مراکزی که برای کمک به انقلابیون ایران ایجاد شده بود، آمادگی پیوستن و کمک به مشروطه خواهان را داشتند. آن ها سرانجام با کمک مجاهدین قفقازی توانستند شجاع نظام را از سر راه خود بردارند و بر مرند مسلط شوند و نقشی بارز در روند مشروطه خواهی ایرانیان ایفا نمایند.
واکاوی رویارویی های مذهبی صفوی و عثمانی در قفقاز (930تا1038ق/1523تا1629م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قفقاز از بُعد مذهبی منطقه ای حائز اهمیت است که در طول تاریخ، گذرگاه اقوام و جایگاه ادیان و فرق مختلف بوده است. این منطقه از زمان های بسیار دور، با ایران پیوندهای مذهبی و تاریخی داشته است. با ظهور دین اسلام و گسترش این دین در قفقاز، باوجود مقاومت مردم آنجا در برابر نفوذ اسلام، سرانجام در برخی نقاط آن مذهب تسنن پذیرفته شد و در کنار مسیحیتی قرار گرفت که در گرجستان و ارمنستان رواج داشت. قفقاز به علت موقعیت جغرافیایی ویژه، یکی از کانون های درگیری صفویه و عثمانی بود. دولت صفوی و حکومت عثمانی برای نفوذ به این منطقه تلاش بسیاری کردند. ازیک سو، دولت عثمانی با انگیزة حمایت از اهل تسنن در شروان، داغستان و نواحی سنی نشین و ارتباط با خاندان کریمه تلاش می کرد که از طریق شمال به دولت صفوی فشار آورد و ازسوی دیگر، دولت صفویه با انگیزﮤ جهاد با کفار مسیحی و گسترش تشیع و نفوذ در مناطق سنی نشین، تشیع را در این مناطق ترویج می داد. هر دو دولت جنگ با کفار مسیحی را انگیزة اصلی خود ذکر کرده بودند؛ اما در پشت پرده انگیزه های دیگری وجود داشت که در این مقاله این انگیزه ها و چالش های حاصل از آن بررسی و تحلیل شده است.
ملانصرالدین و انقلابِ مشروطیت ایران (تحلیلی بر چرایی و چگونگیِ بازتابِ انقلابِ مشروطیتِ ایران در مجله ملانصرالدین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلابِ مشروطیتِ ایران در مطبوعاتِ خارج از ایران به درجات بازتاب هایی داشت. در بین مطبوعاتِ خارج از ایران جرایدِ منطقة قفقاز انقلاب مشروطیت را از وجوهِ گوناگون مورد توجه قرار دادند. یکی از مهمترین نشریات قفقاز در ربع اولِ قرن بیستم میلادی هفته نامة طنزِ ملانصرالدین بود که تحولات انقلاب مشروطة ایران را در مقیاسی نسبتاً وسیع منعکس می کرد. به رغمِ انعکاسِ گستردة تحولاتِ ایران در ملانصرالدین و تأثیر آن بر سپهر سیاسیِ ایران و نیز بر تعدادی از نویسندگان و نشریاتِ ایران در دورة مشروطه هنوز دربارة بازتابِ تحولاتِ مشروطه خواهیِ ایرانیان در این نشریه پژوهش درخور اعتنایی در زبان فارسی انجام نشده است. پژوهش حاضر، در پیِ بررسیِ چرایی و چگونگیِ انعکاسِ اخبارِ تحولات مشروطیتِ ایران در هفته نامة ملانصرالدین است. یافته های پژوهش نشان می دهد سردبیر، نویسندگان و کاریکاتوریست های ملانصرالدین تحولات ایران را به دلیلِ سیاستِ کلانِ هفته نامه در حمایت از جنبش های سیاسیِ سرزمین های اسلامی، حضورِ گستردة مهاجرانِ ایرانی در قفقاز و نیز پیوندهای قومیِ برخی از نویسندگانِ ملانصرالدین با ایرانیان مورد توجه قرار دادند. ملانصرالدین، انقلاب مشروطة ایران را از منظرِ مفهومِ مشروطه در بینِ گروه های فرودستِ جامعة ایران، آسیب شناسیِ رفتارِ مشروطه خواهان، موانعِ تحققِ آرمان های مشروطیت در ایران و نتایجِ انقلابِ مشروطه بازتاب داده است.
تأثیر جریان های سیاسی قفقاز بر مهاجران ایرانیِ مقیم باکو در انقلاب 1905 روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پدیده های اجتماعی مهم ایران در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم مهاجرت نیروی کار به جنوب امپراتوری روسیه، بویژه باکو و مناطق پیرامونی آن بود. از سال های آغازین سده بیستم موج اعتصاب ها، درگیری های قومی و در نهایت انقلاب 1905 روسیه، منطقه قفقاز و باکو را هم درنوردید. این رویدادها بر زندگی هزاران هزار مهاجر ایرانی که در آن مناطق به شغل های مختلف و عمدتا پست، می پرداختند اثرگذار بود. پژوهش با تکیه بر منابع و اسناد مختلف به بررسی تأثیر فعالیت احزاب انقلابی روسیه و قفقاز و اعتصابات فراگیر منطقه بر ایرانیان مقیم باکو می پردازد. نتیجه بیانگر آن است که اگرچه ایرانیان در ابتدا از فعالیت های صنفی و سیاسی کناره می گرفتند اما به تدریج و به فراخور موقعیت خود، تحت تأثیر روشنفکران آزادی خواه، مطبوعات، احزاب سیاسی و جریان های انقلابی ناحیه باکو قرار گرفتند. برخی از آنها چون حیدر عمواوغلی، اسدالله غفارزاده و ... به احزاب سیاسی روسی گرایش یافتند و سرانجام گروهی از ایرانیان نخستین حزب سیاسی خود را به نام فرقه اجتماعیون عامیون پی ریزی کردند.
موانع پیشرفت جامعه عصر قاجار از دید سفرنامه های رجال عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع آگاهی دهنده پیرامون مشکلات جامعهٔ عصر قاجار، سفرنامه های رجال این عصر استکه در این میان سفرنامه هایی که در مسیر سفر به قلمرو قفقاز و عثمانی نوشته شده اهمیت بیشتری پیدا می کند چرا که سفرنامه نویس از راه مقایسهٔ جامعه ایران با این جوامع پی به بسیاری از حقایق پیرامون جامعه خویش برده و آنها را در سفرنامه اش انعکاس داده است. این مقاله با روش توصیفی و با تکیه بر سفرنامه های رجال عصر قاجاریه به دنبال بررسی مهم ترین موانع پیشرفت جامعهٔ این عصر از دید سفرنامه نویسان رجال قاجاری است و دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که عقب ماندگی ایران در علوم و صنایع مدرن، عدم آموزش نوین در مدارس، عدم تساهل مذهبی در میان مردم ایران و عدم حمایت حکومت و کارگزاران حکومتی از مردم مهم ترین موانع پیشرفت انعکاس یافته در سفرنامه های این عصر است.
نقش قفقاز در روابط ایران و روسیه در دوره دوم حکومت صفویه (1135-996ق/1723-1588م)
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز از نظر سیاسی و اقتصادی در قیاس با سایر مناطق، دارای ویژگی های برجسته ای همچون تنوع اقلیمی و جمعیتی، امتیاز استراتژیکی (وجود راه آبی ایجاد شده از تنگه بسفر، دریای مرمره و مدیترانه) و منابع سرشار مالی بود. عوامل مذکور سبب جلب توجه دو کشور ایران و روسیه به منطقه قفقاز گردید و هر دو خواهان توسعه نفوذ سیاسی خود در این منطقه بودند. تبیین نقش قفقاز در روابط ایران و روسیه در دوره دوم حکومت صفویه حایز اهمیت بسیار می باشد. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی به بررسی نقش استراتژیکی قفقاز در روابط ایران و روسیه وعملکرد حکام صفویه در این محدوده جغرافیایی بپردازد. مسأله بنیادی در این پژوهش، اهمیت منطقه قفقاز در روابط سیاسی و نظامی صفوی و روسیه (در فاصله1135 996ق.) می باشد. این نقش از ویژگی ها و شرایط اقتصادی و جغرافیایی منطقه قفقاز نشأت می گیرد، که به عنوان مثال در اختیار داشتن تنگه ها و معابر مهم دریایی و دستیابی به منافع اقتصادی و تجاری و گسترش سرزمین در موضوع قفقاز مهم است.
نقش و جایگاه آذربایجان در مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز (1855-1906/ 1234-1285 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز در نیمة دوم قرن نوزدهم تا انقلاب مشروطه و نقشی که آذربایجان در اینخصوص ایفا نمود می پردازد. در این راستا مقاله با تکیه بر منابع معتبر داخلی و خارجی و با در پیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، در پاسخ به مسائلی چون چرایی مهاجرت نیروی کار به قفقاز و سهم آذربایجان در آن، نشان می دهد آذربایجان مرکز اصلی صدور نیروی کار مهاجر به قفقاز بود که این وضع به نوبة خود از طرفی پیامد رکود اقتصادی سراسری ایران، افت جایگاه آذربایجان در نتیجة تغییر راه های بازرگانی، جمعیت زیاد و عدم ظرفیت اقتصاد این ولایت در جذب نیروی کار بومی، و از طرف دیگر نتیجة طبیعی زمینه های پرجاذبة اشتغال در آنسوی مرزها و بویژه قفقاز بود.
مطالعه تطبیقی ساختار اجتماعی ایران و قفقاز در دوره های اشکانی و ساسانی با تکیه بر منابع تاریخی قفقازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار مورخان قفقازی در دوره باستان، در بردارنده نشانه هایی از تقسیم بندی جوامع ساکن در قفقاز در آن دوران است. هرچند در این آثار بر ساختار اشراف محور جوامع قفقازی تاکید شده است، با این حال حاوی شواهدی از زندگی طبقات فرودست جوامع قفقازی در دوره باستان نیز می باشد. در این جستار از آثار مورخان ارمنی و گرجی، چون موسی خورنی، پاستوس بوزند، غازار پارپتسی، لئونتی مرولی و داسخورانتسی یاری گرفته شده و همچنین در کنار بررسی این منابع کوشش شده است تا با بهره گیری از منابع همزمان رومی و ایرانی میانه، ساختار جوامع قفقازی با ساختار متناظر ایران پارتی و ساسانی مقایسه شود، تا از این طریق تصویر روشن تری از جوامع قفقازی روزگار باستان به دست آید. در این بررسی، این نتیجه به دست آمد که ساختار اجتماعی سرزمین قفقاز در دوره های اشکانی و ساسانی مشابه ساختار سه گانه اجتماعی ایران در این دوره ها بوده است. ساختاری که از 3 طبقه فرمانروایان، رزمآوران و کشاورزان تشکیل شده بود.
نقش و مواضع محمد خان قاجار ایروانی در نخستین جنگ های ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو خان نشین ایروان(1160-1244ق./1747-1828م.)، در قرن سیزدهم هجری شاهد جنگ ها و قشون کشی از دو سوی مرزهای شمالی و جنوبی از طرف دول روسیه تزاری و ایران قاجاریه بود. خان نشین مذکور به سبب موقعیت جغرافیای خاص و قرار داشتن در همجواری دولت های ایران و عثمانی مورد توجه دولت روسیه تزاری قرار گرفت. وجود گروه قومی اقلیت ارامنه مسیحی زمینه مداخله را به بهانه حمایت از عیسویان به روس ها در زمان خانی محمد خان قاجار ایروانی(1198-1220ق./1784-1805م.)، داد تا با دخالت در مسائل مربوط به ایروان باعث جنگ های طولانی با دولت قاجاریه ایران شود. در طی این جنگ ها محمد خان ایروانی سیاست دوگانه ای اتخاذ نمود، بطوری که هم با روس ها و هم با ایرانی ها رابطه سیاسی برقرار کرد. سئوال اصلی مقاله این است چرا خان ایروان در نخستین جنگ های ایران و روس موضع دوگانه ای اتخاذ نمود و هدف اش از برقراری رابطه سیاسی همزمان با دولت های مزبور چه بود؟ یافته های این پژوهش نشان می هد که خان ایروان پیوسته برای بقاء و حیات سیاسی خویش با استفاده از سیاست توازان قوا سعی می کرد از تضاد منافع دولت های ایران و روس برای حصول خودمختاری سیاسی حکومت خویش بهره برداری نماید. لذا، با مشاهده قدرت برتر و تغییر موازنه قوا منطقه ای مدام بین دو دولت تغییر موضع می داد. لذا در این تحقیق بر آنیم تا نقش و مواضع محمد خان ایروانی را در نخستین جنگ های ایران و روسیه را با تکیه بر منابع تاریخنگاری قاجاری و روسی و با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
تجزیه و تحلیل نقش سیاسی و اقتصادی دربند در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربند نه تنها در عصر صفویه، بلکه از عصر باستان به علت همجواری با داغستان شمالی و اقوام بیابانگرد به عنوان دروازه ورود به قفقاز، ارّان و ایران شناخته می شد. در عصر صفویه، اهمیت دربند افزون بر موقعیت استراتژیکی آن به عنوان شهری مرزی، از نظر مذهبی نیز به صورت کانون مهاجرت قزلباشان تشیع درآمده بود. همچنین این شهر در مسیر راه تجارت ابریشم قفقاز و گیلان قرار داشت و بازرگانان محصولات خود را از مسیر بندر این شهر با روسیه و یا نقاط دیگر مبادله می کردند. شاهان نخستینِ صفوی، به دلیل اهمیتی که این شهر در نظام اداری صفویه داشت به ارزش آن پی بردند، اما در اواخر صفویه دربند بارها شاهد هجوم داغستانی ها، قزاق ها و دیگر اقوام بود؛ علت این امر عدم توجه حکومت صفوی نسبت به حفظ مناطق مرزی و استراتژیک بود. با توجه به گزارش های موجود، می توان به این نتیجه رسید که دربند در طول تاریخ به جهت موقعیت جغرافیایی خود همواره کلید فتح قفقاز، ارّان و گیلان از سوی مهاجمان شمال داغستان و روسیه بود و از سوی دیگر، مرکز تجارت زمینی و دریایی ایران با روسیه نیز به شمار می رفته است؛ در نتیجه عدم توجه حاکمان به دربند می توانست پیامدهای ناگواری برای حیات سیاسی ایران در پی داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر نقش سیاسی و تجارتی دربند بر مناسبات ایران و روسیه با تکیه بر اواخر عصر صفویه است.
مناسبات حکومت شوروی با مسلمانان ساکن روسیه در دهه اول انقلاب بلشویکی (از 1917 تا 1927)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
69-92
حوزه های تخصصی:
رهبران انقلاب بلشویکی در روسیه با محوریت لنین اندیشه های سوسیالیستی را مطرح می کردند و در اندیشه آنان دین مانع رشد جامعه بود. این در حالی است که تقریبا یک ششم جامعه روسیه در اوایل انقلاب را مسلمانان تشکیل می دادند که مظاهر فرهنگ اسلامی در تمام ابعاد زندگی آنها آشکار بود، پرسش اساسی در این زمینه این است که بلشویکها در سالهای نخست انقلاب چطور توانستند مسلمانان را تحت تاثیر خود قرار داده و اندیشه های کمونیستی را در میان آنان رواج دهند؟ بررسی سیاست حکومت شوروی نسبت به مسلمانان در اوایل انقلاب بلشویکی با تکیه بر اسناد و آثار محققان روسی نشان می دهد که بلشویکها موفق شدند با اتخاذ سیاست های رواداری در اوایل انقلاب در حوزه فرهنگ، آموزش و... جامعه مسلمانان را به سوی خود متمایل نموده و ایدئولوژی کمونیستی را در میان آنها رواج دهند و البته پس از تثبیت حکومت خود روش متفاوتی را در پیش گرفتند.
تبیین زمینه های همگرایی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان و چالش های آن (از 1991 تا 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، به نظر بسیاری از پژوهشگران، وجود اشتراک ها و ظرفیت های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و ژئوپلیتیک در روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای مناسبی برای برقراری روابط نزدیک و همگرایی در عرصه های مختلف میان دو طرف است؛ اما روند رویدادها به گونه ای دیگر پیش رفت و چالش های متعددی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و جهانی، عملکرد این دسته از عوامل را تحت تأثیر قرار داد. به گونه ای که روابط دو کشور با وجود زمینه های مناسب، فراز و فرود بسیاری را شاهد بوده است؛ بنابراین در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه عواملی پس از استقلال جمهوری آذربایجان، بسترهای موجود در زمینه همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار داده و بر فرصت برقراری روابط نزدیک و پایدار میان دو کشور تأثیر منفی گذاشته است؟ در این زمینه به دنبال تبیین چگونگی عملکرد عوامل همگرایی و در مقابل آن، چالش های موجود در این مسیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان هستیم و این فرضیه را مطرح می کنیم که باوجود برخورداری روابط دو کشور از پیوندهایی که همگرایی میان دوطرف را هموار کرده و می کنند؛ عملکرد عواملی که این روند را با چالش های فراوانی روبه رو ساخته اند، همگرایی دو همسایه را غیرعملی کرده است. در این نوشتار، از روش توصیفی- تحلیلی، تحلیل محتوا و بررسی تاریخی روابط دو کشور استفاده شده است.
سه دوره تولید و بازتولید سیاست در نظام اجتماعی ارامنه قفقاز (430-303/ 1220-430/ 1501-1220)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرن های 3 تا 15، ارمنستان قفقاز مدام تحت هجوم ملت ها و اقوام مختلف قرار داشت؛ از قرن چهارم تا هفتم عرصه رقابت ساسانیان و رومی ها/بیزانسی ها بود. سپس در طول قرن های 7 تا 11 محل منازعه خلافت اسلامی و امپراتوری بیزانس قرار گرفت. بعد برای دو قرن جولانگاه ترکان و بیزانسی ها شد و سرانجام در طول قرن های 13 تا 15 نیز به میدان تاخت و تاز مغولان و ترکمانان تبدیل شد. پرسش اصلی اینجا است که سیاست ورزی این قومیت کوچک، که در مقایسه با تمام ملت های مهاجم منابع تخصیصی و اقتداری محدودی داشته است را در آن موقعیت جغرافیایی و برهه زمانی چگونه باید فهم کرد. اتکا بر نظریه ساخت یابی و جامعه شناسی تاریخی مکمل آن نشان می دهد که باید پاسخ را در انتشار هرچه بیشتر سیاست ورزی در زمان- مکان دید. سیر تاریخی سیاست ورزی ارامنه، نشانگر حرکتی تاریخی و غیرتکاملی از سوی اتکا بر منابع تخصیصی محدود در زمان- مکان (دژنشینی، مالکیت ارضی، نیروی مسلح) به سمت منابع اقتداری (قانونگذاری، امر قدسی، میانجیگری، ترجمه، تفسیر و بایگانی، بیعت و بیعت نکردن، بیگانگان) و گونه نوینی از منابع تخصیصی (وقف، پول، تجارت) است که ویژگی هر دو گستردگی بی پایانی در زمان- مکان است. این نوشتار، تحول مورد نظر را در قالب سه مقطع تاریخی به تصویر می کشد؛ سال های 330 تا 420، سال های سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی، سال های 420 تا 1220 دوران تکوین سیاست مبتنی بر منابع تخصیصی کناررفتن گونه کهن سیاست، 1220 تا 1501 دوران تثبیت سیاست ورزی مبتنی بر منابع تخصیصی.
تأثیر انقلاب اسلامی بر ارمنستان، فرصت ها و موانع همکاری دو کشور
حوزه های تخصصی:
به باور بسیاری از صاحب نظران از نگاه نظری و معنوی هم در زمان حیات شوروی و هم پس از آن، انقلاب اسلامی تلاش نمود الگویی بدیل الگوی کمونیستی را در منطقه قفقاز ارائه کند. این الگو که برخواسته از متن دین اسلام بود، تا حدودی توانست بر بینش و فهم سیاسی قفقازی ها تأثیر بگذارد و علی رغم حضور الگوهای رقیب، انقلاب ایران، حس استقلال خواهی و آزادی خواهی را در منطقه قفقاز، وارد فاز جدیدی کند. منطقه قفقاز از گذشته های دور، چه به عنوان بخشی از سرزمین و چه به عنوان حوزه نفوذ همواره مورد توجه ایران بوده است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به پیوندهای تاریخی دو ملت و اراده دو طرف و داشتن امتیاز همسایگی، همکاری های گسترده اقتصادی با جمهوری های قفقاز جنوبی و از جمله ارمنستان دارد. این مقاله سعی دارد با بررسی تاثیرات انقلاب اسلامی بر ارمنستان، فرصت ها و موانع همکاری آن را بیان نمایید.
جایگاه دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد دولت های جدید التاسیس در آسیای مرکزی و قفقاز، فصل جدیدی از مناسبات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز آغاز شد. از این رو، تبیین استراتژی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در این کشورها و نیز بررسی نقش عوامل تاثیرگذار حاکم بر مناسبات میان کشورها از ضروریات موجود در این پژوهش است. زیرا فرهنگ از لحاظ تاثیر وثیق آن بر حیات سیاسی- اجتماعی ملت ها از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. در این پژوهش تلاش شده تا پس از بررسی شرایط فرهنگی حاکم بر این کشورها، به شناخت و بررسی اولویت ها، جهت گیری ها و نیز رویکردهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باتوجه به سوابق فرهنگی و تاریخی آن با واحدهای نوپدید در این منطقه و همچنین تبیین آسیب هایی که در این زمینه متوجه کشور ایران هست پرداخته شود. یافته های پژوهش در این نکته خلاصه می گردد که عملکرد دیپلماسی فرهنگی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز به دلیل نحوه تعامل متفاوت دو کشور با نظام بین الملل، شیوه و کاربست راهبردهای فرهنگی و نیز میزان کارآمدی نهادهای مسئول امر دیپلماسی فرهنگی از نتایج متفاوتی بهره مند شده است.