آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نظریه های مختلف روابط بین الملل توسط پژوهشگران داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. مهمترین چالش پیش روی همه این نظریه ها، تحلیل و توضیح جنبه های متضاد سیاست خارجی ایران بوده است. در این مقاله، ما چارچوب جدیدی برای بررسی و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه و استدلال می کنیم که این چارچوب، می تواند تناقضات و تفاوت های ظاهری سیاست خارجی ایران را توضیح دهد. "رئالیسم انتقادی" چارچوبی است که از نظر ما برای تحلیل سیاست خارجی ایران تناسب بیشتری دارد. این حوزه نظری، در میانه رئالیسم و نظریه انتقادی در روابط بین الملل قرار دارد و ضمن اینکه برخی از اصول و شاخصه های هرکدام از این دو را داراست، تفاوت هایی نیز با هر یک از آن ها دارد. رئالیسم انتقادی ضمن قائل بودن به تغییر وضع موجود و دارا بودن ماهیت ضدهژمونیک، دولت محوری و اهمیت قدرت را نیز نادیده نمی گیرد. مقاله در دو قسمت ابتدا به شرح و توضیح نظریه رئالیسم انتقادی و ویژگیهای آن می پردازد و سپس تناسب و تطابق این نظریه را با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد.

Critical Realism and Foreign Policy of Islamic Republic of Iran

Different Iranian and international researchers have studied the foreign policy of Islamic Republic of Iran, using theories of foreign policy and international relations. The most important challenge facing all this studies, has been analyze and explain the contradictory aspects of Iran's foreign policy. This study proposes  a new framework for analyzing the foreign policy of the Islamic Republic of Iran and argues that this framework can explain Iran's foreign policy contradictions and differences . The authors argue that using the Critical Realism as a new conceptual framework in international relations is a better way of understanding the different aspects in Iran foreign policy. Critical Realism stands between Realism and Critical theory in international relations and while has some common points with them, has also some different with each of them. This article has two main parts: The first part is to explain the concept of Critical Realism and its position in international relations theory deals. The second part examines the appropriateness and matching theory to explain the foreign policy of the Islamic Republic of Iran.

تبلیغات