مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تمرین ترکیبی
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
269-286
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف یا عدم مصرف مکمل دارچین بر روی عوامل هماتولوژیک آنزیم های کبدی زنان معتاد به آمفتامین انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه تجربی 48 زن معتاد به آمفتامین که به صورت تصادفی انتخاب شدند، به چهار گروه تقسیم شدند. برنامه تمرینی در طی هشت هفته و هر هفته سه روز انجام شد. مکمل دارچین به صورت کپسول و ﺑﻪ ﻣی ﺰان 500 ﻣیﻠ ی گ ﺮم، دو ﺑﺎر در روز، ﺑﻌﺪ از ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ و ﻧاﻫﺎر مصرف شد. نمونه خونی به منظور اندازه گیری عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی گرفته شد. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون مانوا و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t زوجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق، تفاوت معناداری در عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی بین گروه ها نشان نداد (0/05 P≥ ). آزمون t زوجی کاهش معنادار گلبول های سفید در همه گروه ها، هماتوکریت و گلبول های قرمز در گروه های مکمل را نشان داد (0/05> P ). نتیجه گیری: تمرین ترکیبی همراه با مصرف مکمل دارچین می تواند بر عوامل هماتولوژیک معتادان موثر باشد.
تأثیر ترکیب دو شیوه تمرینی مشاهده و سایه زنی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ترکیب دو شیوه تمرینی مشاهده و سایه زنی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت صورت گرفت. بدین منظور 60 دانش آموز دختر دبیرستانی داوطلب (19-17 سال)، انتخاب شدند و بعد از اجرای پیش آزمون به طور تصادفی در پنج گروه مشاهده ای، سایه زنی، فیزیکی، ترکیبی (مشاهده سایه زنی) و کنترل قرار گرفتند. گروه های تمرینی در مرحله اکتساب، مهارت پرتاب دارت را براساس دستورالعمل ویژه هر گروه 60 مرتبه تمرین کردند. ده دقیقه پس از مرحله اکتساب، آزمون یادداری/انتقال فوری اجرا شد و پس از 24 ساعت بی تمرینی آزمون یادداری/ انتقال تأخیری انجام گرفت. آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری (سطح معناداری 05/0) نشان می دهد گروه ها به طور معناداری عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل دارند (05/0>P). همچنین گروه فیزیکی و گروه ترکیبی در مقایسه با گروه های مشاهده و سایه زنی به طور معناداری عملکرد بهتری دارند (05/0>P). میزان یادگیری گروه ترکیبی برابر با تمرین فیزیکی است (05/0P
تاثیر تمرین جسمانی، تصویرسازی ذهنی و موسیقی در بهبود مهارت شوت بسکتبال دانشجویان دختر 22-19 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تمرین جسمانی، تصویرسازی ذهنی، و موسیقی بر بهبود مهارت شوت بسکتبال بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 45 دانشجو (19 تا 22 سال) به صورت تصادفی انتخاب شده و در 3 گروه آزمایشی 15 نفری در دانشگاه صنعتی شاهرود بررسی شدند. تمرین جسمانی، تمرین جسمانی با تمرین ذهنی و تمرین جسمانی به همراه تمرین ذهنی و موسیقی (روش ترکیبی) در گروه آزمایشی اول تا سوم به ترتیب استفاده شد. گردآوری اطلاعات در این پژوهش با آزمون تعدیل شده شوت بسکتبال (ایفرد) انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون های آمار توصیفی، کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون T و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون تمرین جسمانی، تمرین جسمانی به همراه تمرین ذهنی و روش ترکیبی تفاوت معنا داری (05/0>P) وجود دارد. با توجه به مقایسه بین گروهی می توان نتیجه گرفت که روش ترکیبی از دو روش دیگر بهتر است و تمرین جسمانی به همراه تمرین ذهنی تفاوت کمتری با تمرین جسمانی دارد. ازاین رو توصیه می شود از روش های آموزشی مختلف جهت کارامد کردن برنامه های تمرینی استفاده شود
تأثیر محرومیت از خواب قبل از تمرین جسمانی، ذهنی، مشاهده ای و ترکیبی بر اکتساب و یادداری سرویس کوتاه بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
149 - 164
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر محرومیت از خواب قبل از تمرین جسمانی، ذهنی، مشاهده ای و ترکیبی بر اکتساب و یادداری سرویس کوتاه بدمینتون انجام شد. 180 دانشجوی مرد 19 تا 25 ساله داوطلبانه در این پژوهش شرکت داشتند که در نهایت به هشت گروه (چهار گروه تجربی جسمانی، مشاهده ای، ذهنی و ترکیبی و چهار گروه کنترل) تقسیم شدند و به تمرین سرویس کوتاه بدمینتون پرداختند. گروه های تجربی پس از محرومیت 24 ساعت از خواب و گروه کنترل بدون هیچ محرومیتی از خواب به تمرین پرداختند. هریک از آزمودنی ها در مرحله اکتساب براساس روش تمرینی مدنظر خود تمرین کردند. بعد از انجام دادن تمرین (اکتساب)، آزمودنی ها خواب معمول شبانه روز را طی روزهای بعد رعایت کردند؛ به گونه ای که بعد از 24، 72 و 168 ساعت پس از اکتساب، آزمون یادداری سرویس کوتاه بدمینتون گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها از یک طرح تحلیل واریانس مرکب 4 × 2 × 3 استفاده شد. یافته ها نشان داد اکتساب و یادداری دو گروه جسمانی و ترکیبی هیچ کدام تحت تأثیر بی خوابی قرار نگرفت (0.05 <P ) و اکتساب مهارت در گروه مشاهده ای تحت تأثیر بی خوابی قرار نگرفت (0.05 <P )؛ بااین حال، در یادداری ها گروه کنترل مشاهده ای عملکرد بهتری داشت. اکتساب مهارت به شیوه تمرین ذهنی به صورت معناداری تحت تأثیر بی خوابی قرار گرفت (0.05 > p ) و این اثر در آزمون های یادداری همچنان باقی ماند؛ بنابراین، اگر محرومیت از خواب روی دهد، بهتر است مربیان برای آموزش مهارتی جدید از شیوه تمرین جسمانی و تمرین ترکیبی بهره گیرند.
تأثیر یک دوره تمرین ترکیبی و بازی در محیط غنی شده در دوره پیش از بلوغ بر ساختار هیپوکمپ موش های صحرایی بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
199 - 222
حوزههای تخصصی:
حفظ ساختار و عملکرد مغز در طول زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. فرآیندهای کلیدی توسعه مغزی در دوره-های بحرانی رشد به ویژه در دوره پیش از بلوغ برجسته هستند. از این رو مداخلات محیطی در طی این دوره حساس رشدی، ممکن است به تغییرات قابل توجه و ماندگار در ساختارهای در حال رشد مانند هیپوکمپ منجر شوند. در این مطالعه، تاثیر تمرین ترکیبی و بازی در محیط غنی شده پیش از بلوغ بر ساختار هیپوکمپ موش های صحرایی بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تحقیق به صورت طولی انجام شد و 27 سر موش صحرایی نر پس از دوره شیردهی به سه گروه تمرین ترکیبی، بازی در محیط غنی شده و کنترل تقسیم شدند. مداخلات به مدت سه هفته در دوران قبل از بلوغ (48-28 روزگی) اجرا شدند و در ادامه تا دوره بزرگسالی (85-48 روزگی) همه حیوانات بدون مداخله درون قفس-های استاندارد نگهداری شدند. پس از این دوران، مراحل تشریح و بافت برداری هیپوکمپ انجام شدند. روش وسترن بلات برای اندازه گیری عامل رشد عصبی مشتق از مغز (BDNF) و رنگ آمیزی نیسل برای ارزیابی تعداد سلول ها در نواحی هیپوکمپ استفاده شدند. نتایج آزمون آنوا یک طرفه نشان دادند که سطوح پروتئین BDNF (P
اثر شش ماه برنامه ترکیبی مراقبتی با مکمل دهی سیر بر فاکتورهای انعقادی در مردان میانسال مبتلا به ترومبوز ورید عمقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر شش ماه برنامه ترکیبی مراقبتی با مکمل دهی سیر بر برخی عوامل انعقادی در مردان میانسال مبتلا به DVT بود. مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح کارآزمایی بالینی(کد: IRCT20210718051924N1) انجام گرفت. آزمودنی ها 40مرد(سن:01/4±50/51سال، درصدچربی:24/3±63/28%) با سابقه حداقل 3سال ابتلاء به DVT که از داروی وارفارین استفاده می کردند به صورت تصادفی در چهار گروه: 1.تمرین ترکیبی، 2.تمرین ترکیبی+مکمل سیر، 3.مکمل سیر 4. کنترل تقسیم شدند. تمرین ترکیبی به مدت 24هفته باتواتر 3جلسه درهفته که ابتدا تمرین مقاومتی(باشدت 50 الی 60درصد 1RM) و سپس تمرین هوازی(باشدت 55 تا 60درصد ضربان قلب ذخیره) انجام گرفت. مکمل سیر روزانه 1200میلی گرم به صورت کپسول هرروز ساعت 10صبح استفاده شد. فاکتورهای PT، PTT و INR قبل و پس از 24هفته اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون tزوجی(جهت بررسی تفاوت درون گروهی) و آزمون تعقیبی توکی(جهت بررسی تفاوت بین گروهی) در سطح معناداری(05/0P<) استفاده شد. یافته ها نشان داد هم تمرین ترکیبی+سیر و هم مصرف سیر به تنهایی بر میزان PT(سیر 3/3%افزایش:004/0p=؛ تمرین+مکمل 3/13%افزایش:001/0p=) و INR(سیر 2%افزایش:013/0p=؛ تمرین+مکمل 46%افزایش:001/0p=) تأثیر معناداری داشتند، همچنین تمرین ترکیبی+سیر بر میزان PTT5/1 %افزایش(014/0p=) تأثیر معناداری داشت. اما این میزان تأثیرات در گروه تمرینات ترکیبی(PT: 355/0p=، INR:259/0p=، PTT:448/0p=) و گروه سیر در میزان PTT (504/0p=) معنادار نبود. همچنین 24هفته تمرین ترکیبی توأم بامصرف سیر بیشترین میزان افزایش PT و INR را نسبت به سایر گروه ها درپی داشت(PT: نسبت به مکمل سیر 004/0p=، نسبت به تمرین ترکیبی 004/0p=، INR: نسبت به مکمل-سیر 001/0p=، نسبت به تمرین ترکیبی 004/0p=). ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﺷﻮد از تمرینات ترکیبی توأم با مصرف سیر به دلیل تأثیر بر ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی PT و INR و نقش مهم این فاکتورها در برقراری تعادل مجدد هموستاز استفاده شود.
تأثیر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
147 - 157
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین است. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، 32 زن معتاد با میانگین سن 7/6 ± 34/28 سال، وزن 24/10 ± 06/62 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 93/2 ± 10/24 کیلوگرم بر متر مربع از اردوگاه ترک اعتیاد فرشته تبریز به صورت داوطلبانه انتخاب و در چهار گروه تمرین، تمرین+ مکمل (ویتامین D با دوز 2000 واحد بین الملل در روز)، مکمل و کنترل جایگزین شدند. برنامه گروه تمرین ترکیبی شامل شش حرکت مقاومتی دایره ای با شدت 40-70 درصد یک تکرار بیشینه به صورت ایستگاهی و فعالیت هوازی با شدت 50-70 درصد ضربان قلب ذخیره به صورت اینتروال های هوازی 5 دقیقه ای 3 جلسه در هفته در 8 هفته اجرا شد. پیش و پس از پروتکل تمرینی، نمونه خونی برای اندازه گیری آنزیم های ALT، AST،ALP از داوطلبان اخذ شد. همچنین ولع مصرف، افسردگی، عملکرد ورزشی و استقامت عضلانی اندازه گیری شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از آزمون کروسکال والیس، آنوا و تعقیبی بونفرونی برای مقایسه گروه ها در سطح معنا داری 05/0α< استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد آنزیم های کبدی AST، ALP کاهش معنا داری در گروه تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها داشت (03/0=P). اما آنزیم ALT در همه گروه ها به طور معنا داری کاهش نیافت (05/0 نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت تمرین ترکیبی به همراه مکمل ویتامین D می تواند آثار مطلوبی در کاهش آسیب های کبدی، افسردگی و افزایش عملکرد و استقامت عضلانی زنان معتاد داشته باشد.
تأثیر هشت هفته تمرینات تی آر ایکس، حس عمقی و ترکیبی بر میزان قدرت و دامنۀ حرکت مفصل شانه در زنان ورزشکار با سابقۀ دررفتگی شانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
211 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرینات تی آر ایکس، حس عمقی و ترکیبی بر میزان قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه در زنان ورزشکار با سابقه دررفتگی شانه بود. جامعه آماری پژوهش را ورزشکاران زن شرکت کننده در باشگاه های ورزشی شهرستان خرم آباد با سابقه دررفتگی شانه بدون انجام عمل جراحی در بهار سال 1399 تشکیل می داد. نمونه آماری پژوهش شامل 32 ورزشکار زن داوطلب بود که با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه هشت نفری تی آر ایکس ، تمرین حس عمقی، تمرین ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. قدرت ایزومتریک و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی مفصل شانه به ترتیب با روش استاندارد کندال و صاحب الزمانی و همکاران اندازه گیری شد. پروتکل تمرین گروه های تجربی شامل تمرینات تی آر ایکس، حس عمقی و ترکیبی به صورت هفته ای سه جلسه، به مدت هشت هفته اجرا شد. قبل از شروع مطالعه و پس از هشت هفته اجرای پروتکل های تمرینی، متغیرهای پژوهش اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد اجرای هشت هفته تمرینات تی آر ایکس، حس عمقی و ترکیبی به افزایش معنا دار میانگین قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه منجر می شود. همچنین، در پس آزمون، میانگین قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه در گروه ترکیبی، در مقایسه با گروه های تمرینات تی آر ایکس و حس عمقی افزایش معنا داری داشت، اما مقایسه میانگین قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه بین دو گروه تمرینات تی آر ایکس و حس عمقی تفاوت معنا داری را نشان نداد. به نظر می رسد برنامه تمرین ترکیبی با کسب ویژگی هر دو روش تمرینی تی آر ایکس و حس عمقی می تواند روشی مفید برای بهبود قدرت و دامنه حرکتی مفصل شانه در ورزشکاران دچار دررفتگی شانه باشد.
تأثیر مکمل یاری عصاره برگ شاتوت و تمرینات ترکیبی بر سطوح لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و شاخص های متابولیکی مرتبط با دیابت در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر اثر مکمل یاری عصاره شاتوت و تمرینات ورزشی بر شاخص های التهابی مؤثر در پاتوژنز دیابت در سالمندان وجود ندارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرینات ترکیبی (هوازی + مقاومتی) و مصرف عصاره برگ شاتوت بر سطوح سرمی لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و شاخص های متابولیکی مرتبط با دیابت در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی و یک سوکور، 40 نفر از مردان سالمند با محدوده سنی 67.07±7.48 سال به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی، در پنج گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما و کنترل)، قرار گرفتند. دوز روزانه 1000 میلی گرم (دو عدد کپسول 500 میلی گرمی) عصاره برگ شاتوت در 3 نوبت، به مدت 2 ماه استفاده شد. گروه ها به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 90 دقیقه به تمرین پرداختند. متغیرهای مورد بررسی 24 ساعت پیش و 48 ساعت پس از دوره مداخل ه اندازه گیری شدند. یافته ها: مقدار لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و مقاومت به انسولین در پس آزمون گروه تمرین، تمرین+مکمل و مکمل نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت (P<0.05). در تغییرات بین گروهی، مقدار لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و مقاومت به انسولین در گروه تمرین، تمرین+مکمل و مکمل نسبت به گروه دارونما و کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). نتیجه گیری: به نظر می رسد مصرف عصاره شاتوت می تواند تأثیرگذاری تمرین ورزشی را در کاهش نشانگرهای التهابی مؤثر در دیابت افزایش دهد و به همراه تمرین ترکیبی تأثیر هم افزایی داشته باشد.
تأثیر دوازده هفته تمرینات ترکیبی بر تنظیم نشانگرهای التهابی زنان یائسه مستعد سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
37 - 54
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی بر بیان ژن برخی از سایتوکاین های پیش التهابی و ارزیابی سطوح هورمونی در زنان یائسه چاق است.
روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی 30 زن یائسه کم تحرک و چاق انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته، پنج روز در هفته، شامل دو جلسه تمرین مقاومتی به مدت 60 دقیقه و 3 جلسه تمرین هوازی به مدت 30 دقیقه، شرکت کردند. پیش و پس از مداخله، نمونه خون برای ارزیابی استرادیول، استرادیول آزاد و میزان بیان mRNA ژن های اینترلوکین-6 (IL-6) و تومور نکروزدهنده آلفا (TNF-α) از داوطلبان اخذ شد. بیان کمی ژن با استفاده از روش 2 -∆∆ct و از طریق نرم افزار REST ارزیابی شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر برای مقایسه گروه ها در سطح معناداری α<0.05 استفاده شد.
یافته ها: در پاسخ به پروتکل تمرینی، کاهش در توده چربی (6/9- درصد) و افزایش توده بدون چربی (2/4+ درصد) در گروه تجربی مشاهده شد. سطوح استرادیول آزاد (10/70- درصد ) و میزان بیان ژن IL-6 ( P=0.003) و TNF-α (P=0.000) کاهش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. اما تفاوت معناداری در استرادیول برای گروه تجربی وجود نداشت (P<0.05).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ترکیبی و کاهش توده چربی ناشی از فعالیت، پروفایل هورمون های جنسی و میزان بیان ژن IL-6 و TNF-α را در زنان یائسه مستعد BC تغییر می دهد. بنابراین این تحقیق شواهد بیشتری از تعامل پیچیده بین نشانگرهای التهابی، بافت چربی و توده عضلانی را در این گروه از زنان ارائه می کند.
تأثیر هشت هفته مکمل چیتوزان و تمرین ترکیبی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به فشار خون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
55 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فشار خون بالا و دیس لیپیدمی از عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی از علل اصلی مرگ ومیرند. با این حال، مصرف مکمل های گیاهی و انجام فعالیت های بدنی می تواند به پیشگیری از این بیماری کمک کند. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی تأثیر مکمل چیتوزان و ورزش ترکیبی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی زنان مبتلا به فشار خون بالا پرداخت. روش پژوهش: تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی روی 40 زن مبتلا به فشار خون بالا انجام گرفت. شرکت کنندگان به طور تصادفی در چهار گروه (10 نفر مکمل چیتوزان-10 نفر تمرین ترکیبی-10 نفر مکمل چیتوزان به همراه تمرین ترکیبی و 10 نفر کنترل) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه تمرین ترکیبی به مدت هشت هفته (سه روز در هفته) تمرین هوازی و پس از آن تمرینات مقاومتی و گروه مکمل و مکمل با تمرین روزانه 4 گرم چیتوزان (8 کپسول 500 میلی گرمی) مصرف کردند. نمونه گیری خونی و اندازه گیری فشار خون پیش از هشت هفته و دوباره 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و مکمل دهی انجام گرفت. اندازه گیری ها ثبت شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل آماری داده ها با spss نسخه 23 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آنوا و کوواریانس در سطح معناداری (05/0P≤) انجام گرفت. بیشترین مقدار میانگین فشار خون سیستولیک پس از آزمون (8/9±9/141)، کلسترول کل پس از آزمون (9/3±28/213) در افراد شرکت کننده در گروه تمرینات ترکیبی مشاهده شد و نتایج مقایسه بین گروهی حاکی از بهبود معنا دار شاخص های فشار خون سیتولیک و کلسترول کل، تری گلیسیرید، VLDL,LDL بود و در شاخص های فشار خون دیاستولیک و HDL نتایج نزدیک به سطح معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد که مصرف مکمل چیتوزان و تمرین ترکیبی تأثیرات مفیدی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به فشار خون بالا دارد.
بررسی تأثیر 12 هفته تمرینات مقاومتی+استقامتی بر سطوح خشم، شادکامی و اضطراب زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات روان شناختی در بین جمعیت مبتلا به دیابت شیوع بسیاری دارند. هدف این تحقیق بررسی اثر 12هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: 37 زن مبتلا به دیابت نوع دو به شکل تصادفی در دو گروه تمرین (18نفر، سن: 6/3 ± 60/6 سال، شاخص توده بدن: 1/3± 30/2 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 15/1 ± 161/4 میلی گرم/دسی لیتر) و کنترل (19نفر، سن: 6/4 ± 60/6 سال، شاخص توده بدن: 1/2± 29/9 کیلوگرم/مترمربع و قند خون ناشتا: 16/1 ± 169/1 میلی گرم/دسی لیتر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 20 دقیقه تمرین هوازی با 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره و همچنین 40 دقیقه تمرین مقاومتی با 50-75 درصد RM1، سه جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. پرسشنامه های STAXI-2، PSWQ و شادکامی آکسفورد قبل و 48 ساعت بعد از مداخله تمرین تکمیل شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی و تحلیل کوواریانس واریانس در سطح معنا داری 0/05 >P تجزیه وتحلیل قشد. یافته ها : نتایج نشان داد پس از مداخله تمرین سطوح خشم (0/001) و نگرانی (0/001) آزمودنی ها کاهش و سطوح شادکامی (001/0) آنها افزایش معناداری هم نسبت به پیش آزمون و هم در مقایسه با گروه کنترل، داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد 12هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی + هوازی) برای بهبود اختلالات مربوط به خشم، شادکامی و نگرانی زنان مبتلا به دیابت نوع2 مناسب باشد و بتواند به این افراد در مدیریت این بیماری و عوارض مربوطه کمک کند.
اثر تمرینات ترکیبی بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
196 - 205
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثر تمرینات ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر کوپپتین و مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون انجام گرفت، 28 زن چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با دامنه سنی 20 تا 35 سال به صورت در دسترس انتخاب و در 2 گروه 15 نفری تمرینات ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. نمونه های خونی آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون (پس از ۸ هفته تمرین) جمع آوری شد. پروتکل تمرینی شامل ۸ هفته اجرای تمرینات ترکیبی بود که سه جلسه در هفته در دو بخش تمرینات طناب زنی و تمرینات مقاومتی با کش اجرا شد. داده های به دست آمده توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث افزایش معنی دار کوپپتین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). همچنین دیگر نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار مقاومت به انسولین زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک گردید (05/0>P). به طور کلی نتایج حاضر حاکی از این بود که زنان چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک با استفاده از تمرینات ترکیبی احتمالا می توانند از بروز فشارهای التهابی ناشی از انجام فعالیت های ورزشی و پیامدهای بعدی آن جلوگیری کنند.
بررسی تغییرات آنژیوژنز، هایپوکسی بافتی و جریان یونی کلسیم بافت قلبی رت های نابالغ، بالغ و پیر متعاقب تمرین ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در سطح سلولی تاثیرات حفاظت قلبی ناشی از ورزش بر بافت قلب در سنین محتلف متفاوت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات آنژیوژنز (VEGF)، هایپوکسی بافتی (HIF-1) و جریان یونی کلسیم (Calcineurin) بافت قلبی رت های نابالغ، بالغ و پیر متعاقب تمرین ترکیبی م ی باشد.مواد و روش ها: تعداد 30 سر رت نر نژاد ویستار در سه رده سنی 2 هفتگی، 8 هفتگی و 24 ماهگی تهیه (هر رده سنی 10 سر) و هر رده سنی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند (هر گروه 5 سر). در گروه تمرین ترکیبی حیوانات به صورت یک روز در میان برنامه تمرینی مقاومتی یا هوازی را به مدت 6 هفته انجام می دادند. میزان اضافه بار در برنامه تمرین مقاومتی بر اساس وزن بدن حیوانات از 30% در هفته اول به 120% وزن بدن در هفته آخر تعیین شد. برای تمرین هوازی نیز شدت تمرین از 50 درصد حداکثر سرعت در هفته اول به 80 درصد در هفته آخر رسید. پس از 6 هفته تمرین، حیوانات قربانی و بافت قلب برای اندازه گیری فاکتورهای VEGF، HIF-1 و Calcineurin با روش RTPCr جدا گردید. برای آنالیز داده ها از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه با معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: گروه تمرین 8 هفتگی مقادیر بالاتری در بیان ژن VEGF بافت قلب، نسبت به گروه کنترل خود (کنترل 8 هفتگی) نشان داد (0.02=P). با این وجود، بین گروه های تمرین در سه رده در بیان ژن VEGF تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05<P). همچنین، بین گروه های کنترل و تمرین در هر رده سنی و بین گروه های تمرین در سه رده در بیان ژن HIF-1 و Calcineurin قلبی تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05<P). بحث و نتیجه گیری: انجام تمرین ورزشی در سنین جوانی تاثیرات مطلوب تر سلولی (به ویژه تنظیم مثبت فاکتور رگ زایی) بر جای می گذارد. لذا برای داشتن یک دوره سالمندی با کیفیت پیشنهاد می شود از سنین جوانی تمرینات مقاومتی- هوازی منظم انجام شود.
تاثیر یک دوره تمرینات شناختی و مقاومتی بر کارکرد اجرایی و عملکرد تیراندازان نیمه ماهر با تفنگ بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
189 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی و شناختی بر عملکرد تیراندازی و کارکردهای اجرایی تیراندازان نیمه ماهر بود. روش اجرا، نیمه تجربی، با هدف کاربردی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 نفر از دانشجویان یک مرکز نظامی در شهر تهران، نمونه های آماری این تحقیق بودند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند، پیش آزمون شامل تکلیف 60 شلیک جهت ارزیابی عملکرد تیراندازی و آزمون ان-بک و استروپ به ترتیب جهت ارزیابی حافظه کاری و بازداری به عمل آمد. سپس گروه تجربی 6 هفته، هفته ای 2 جلسه تمرین ترکیبی مقاومتی و شناختی را انجام دادند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد در متغیر عملکرد تیراندازی، حافظه کاری و بازداری بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p<). نتیجه کلی تحقیق نشان داد یک دوره مداخله تمرین مقاومتی و شناختی بر مولفه حافظه کاری، بازداری و عملکرد تیراندازان تاثیر مثبت دارد. در واقع، مداخله انجام شده باعث بهبود مولفه حافظه کاری و بازداری به عنوان مولفه های زیربنایی و اساسی عملکردهای مختلف شناختی و حرکتی از جمله تیراندازی شد.
تأثیر تمرینات ترکیبی بر برخی آدییوکاین ها و شاخص حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت چربی بافت فعالی است که در تنظیم واکنش های متابولیسمی و سیستمیک دخالت دارد و این عملکرد را به واسطه ترشحات شبه هورمونی خود، به ویژه، آدیپو کاین ها، به انجام می رساند. هدف: تحقیق حاضر در پی شناسایی اثر 12 هفته تمرینات ترکیبی بر تغییرات آدیپوکاین های واسپین، کمرین، ویسفاتین و حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش شناسی: برای دست یابی به هدف فوق، 30 دانشجوی داوطلب غیر فعال و دارای شاخص توده بدنی بین 27 تا 30 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند: الف- تمرینات ترکیبی (استقامتی – مقاومتی ) ب- گروه کنترل. از هر دو گروه در دو مرحله قبل و بعد از تمرین، در حالت 12 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه گیری خونی به عمل آمد. گروه آزمایشی 12 هفته، 4 جلسه در هفته، 2 جلسه تمرینات استقامتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر ضربان بیشینه و 2 جلسه تمرین مقاومتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه در 7 ایستگاه (3 ست، 8-12 تکرار) بر روی عضلات دوسر، سه سر، خلفی– فوقانی پشت، تحتانی شکمی، چهار سر رانی، سرینی و همسترینگ، انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه آزمایشی و کنترل و آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین ها در پیش و پس آزمون دوگروه صورت گرفت و سطح معنی داری 05/0P≤ درنظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین ترکیبی، سبب بهبود معناداری در وزن (004/0p=)، شاخص توده بدنی (009/0p=)، اکسیژن مصرفی بیشینه (0001/0p=)، درصد چربی(017/0p=)، نسبت محیط کمر به لگن(014/0p=)، نسبت به گروه کنترل شد، کاهش معناداری در TG (035/0p=) واسپین(05/0p=) و ویسفاتین(012/0p=) ایجاد شد، (024/0p=) HDL و (0006/0p=) GH افزایش معناداری نشان داد، ولی مقادیر کمرین (65/0p=)، گلوکز (98/0p=) انسولین (91/0p=) و حساسیت انسولینی (398/0p=) کاهش معناداری نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت انجام 12 هفته تمرینات ترکیبی، در دختران دارای اضافه وزن سبب کاهش آدیپوکاین های واسپین و ویسفاتین شده و افزایش هورمون رشد را به دنبال داشته، همینطور با بهبود برخی از عوامل نیمرخ لیپیدی همراه بود.
تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر برخی فاکتورهای اندوتلیال عروق و متابولیسم گلوکز در زنان یائسه دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات بسیار اندکی در زمینه تأثیر ورزش بر مسیرهای احتمالی موثر در بهبود فشارخون در بیماران دیابتی انجام شده است، بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر اندوتلین-1، نیتریک اکساید، متابولیسم گلوکز و فشارخون زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: 28 نفر زن یائسه دیابتی به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (15 نفر) با توده بدن 3±31.7 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 13±177 میلی گرم بر دسی لیتر و گروه کنترل (13 نفر) با توده بدن 3±29.8 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 10±161 میلی گرم بر دسی لیتر تقسیم شدند. تمرینات شامل 3 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت 70-60 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرین مقاومتی با شدتی معادل 60 درصد یک تکرار بیشینه، به مدت 8 هفته برنامه ریزی شد. نمونه های خون قبل و پس از دوره تمرین در حالت ناشتا جهت اندازه گیری متغیرها گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و آنالیز کوواریانس در سطح معنی داری 0.05>P آنالیز شدند.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد تغییر معنی داری در انسولین، مقاومت به انسولین، فشارخون دیاستول، حداکثر اکسیژن مصرفی و اندوتلین-1 در گروه تمرین ترکیبی مشاهده نشد. سطوح قند خون و فشار خون سیستول در گروه تمرین به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (0.05>P). علاوه بر این، نتایج نشان داد نیتریک اکساید در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین، تفاوت بین گروهی معنی داری برای متغیرهای سطوح قند خون، فشار خون سیستول، اندوتلین-1 و نیتریک اکساید مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: نظر می رسد تمرینات ترکیبی می تواند با اثرگذاری بر عوامل موثر بر کمپلیانس عروقی همچون اندوتلین-1و نیتریک اکساید و متابولیسم گلوکز باعث کاهش فشارخون در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شود.
آثار تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی - هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اثر تمرینات مقاومتی و هوازی بر بهبود شرایط متابولیکی افراد چاق در پژوهش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این موضوع که آیا مصرف مکمل های انرژی زا در کنار ورزش موجب بهبود وضعیت متابولیکی و نیمرخ چربی های خون این افراد می شود، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی- هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون - پس آزمون که روی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد، 28 داوطلب (سن 3.89±37.02 سال، قد 6.57±174.7 سانتی متر و شاخص توده بدنی 1.24±34.04 کیلوگرم/مترمربع) به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 1: تمرین + مکمل [RAS] (10 نفر)، 2: تمرین + دارونما [RAP] (9 نفر) و 3: مکمل [HUS] (9 نفر) تقسیم شدند. مکمل ترکیبی حاوی 200 میلی گرم کافئین، 1000 میلی گرم ال-کارنیتین و 1000 میلی گرم ال-آرژنین بود که روزانه 40 دقیقه قبل از تمرین مصرف می کردند. تمرینات مقاومتی شامل 45-40 دقیقه و تمرینات هوازی 30 دقیقه با شدت متوسط بود که به مدت ده هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مصرف مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط موجب کاهش معنی دار لپتین (0.0001=P < span lang="FA">) و افزایش در آدیپونکتین (0.001=P < span lang="FA">) پلاسمایی شده بود (0.05>P < span lang="FA">). همچنین تعامل تمرین مقاومتی-هوازی و مصرف مکمل ترکیبی موجب کاهش سطوح TC، TG و LDL-C و افزایش HDL-C در مردان چاق غیر ورزشکار شده بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد ده هفته مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط می تواند بر نشانگرهای متابولیکی لپتین و آدیپونکتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق غیرورزشکار اثر مثبت داشته باشد.
تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال در شاخص نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و تعداد پلاکت های خونی و ماندگاری آن یکی از عوارض بیماری کووید-19 می باشد. تمرین ورزشی دارای فشار متابولیکی و مکانیکی (تمرین ترکیبی) مناسب، یک عامل تنظیمی برای شاخص NLR و باعث افزایش پلاکت ها می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی در دوران ریکاوری بر شاخص NLR و پلاکت خون افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 بود. مواد و روش ها: تعداد 27 فرد بهبود یافته از بیماری کووید-19 با میانگین سنی 7±35 سال و شاخص توده بدنی 3.18±48.26 کیلوگرم بر متر مربع به روش منطبق در دو گروه تمرین ترکیبی (14 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه تمرین 3 جلسه در هفته، به مدت 8 هفته تمرینات ترکیبی را اجرا کردند. یک روز قبل از اولین جلسه تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در هفته های چهارم و هفته هشتم نمونه خون از آزمودنی ها گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آنوا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری (0.05>P < span lang="FA">) استفاده شد.یافته ها: میزان شاخص NLR و پلاکت خون پس از 8 هفته تمرین ترکیبی گرچه بهبودی نسبی یافتند، اما از نظر آماری معنادار نشدند. آزمون بونفرونی نشان داد بین تمامی هفته ها اثر زمان معنادار بوده است (0.0.5>P < span lang="AR-IQ">). همچنین تغییرات وزن و شاخص توده بدنی بهبود غیرمعناداری را نشان داد (0.05
).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ورزشی ترکیبی تا حدودی می تواند سبب تقویت و تسریع برگشت سیستم ایمنی بدن به وضعیت طبیعی آن در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-19 شود.
اثر هشت هفته تمرین همزمان استقامتی- مقاومتی بر سطوح سرمی BDNF، CRP و IL-6 در موش نر ویستار دیابتی نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دیابت باعث نقص عملکرد BDNF و اختلال در سطوح سرمی CRP و IL-6 می شود. هدف تحقیق تعیین اثر هشت هفته تمرین ترکیبی استقامتی- مقاومتی بر سطوح سرمیBDNF، CRP و IL-6 موش های نر ویستار دیابتی نوع 1 بود.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 30 سر موش صحرایی نر ویستار بالغ (300-250 گرمی و سن 6 هفته ای)، به صورت تصادفی در 3 گروه شامل دو گروه دیابتی، تمرین دیابتی (تعداد=10)، کنترل دیابتی (تعداد=10) و یک گروه غیردیابتی، کنترل سالم (تعداد=10) قرار گرفتند. برای دیابتی کردن، در پایان هشت هفتگی، 55 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوسین (STZ) به روش درون صفاقی تزریق شد. گروه تمرین دیابتی، هشت هفته تمرینات ترکیبی را 5 بار در هفته (تمرین استقامتی با 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان و تمرین مقاومتی، 15 صعود از نردبان) انجام دادند. برای اندازه گیری سطوح سرمی BDNF، CRP و IL-6، خون گیری انجام شد. مقایسه تغییرات بین گروهی و درون گروهی BDNF، CRP و IL-6، با آزمون آنووای یک راهه و تعقیبی بونفرونی انجام شد. سطح معنی داری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: پس از هشت هفته تمرین همزمان استقامتی-مقاومتی، سطح BDNF گروه تمرین دیابتی در مقایسه با کنترل دیابتی افزایش معنی دار داشت (0.009=P)؛ در حالی که در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با کنترل سالم کاهش معنی دار داشت (0.0001=P). سطح CRP در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با کنترل دیابتی کاهش معنی دار داشت (0.008=P) ؛ در حالی که در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با کنترل سالم افزایش معنی دار داشت (0.0001=P). میزان IL-6 تغییر معنی داری نداشت (0.057=P).بحث و نتیجه گیری: به افراد دیابتی توصیه می شود 8 هفته تمرینات همزمان استقامتی- مقاومتی را جهت افزایش سطح BDNF و کاهش التهاب انجام دهند.