مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایران و هند


۱.

نمادشناسی حکایت «بوف و زاغ» کلیله و دمنه بر پایه ی اساطیر ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد اسطوره مهرپرستی ادبی کلیله ودمنه ات تطبی قی ایران و هند ماه پرستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۹۳۰
اسطوره ها با زبانی پیچیده و رازآمیز با انسان سخن می گویند و مفاهیمی عمیق و رازناک را با زبان خاص خود، نماد، بیان می کنند. نمادها علاوه بر بیان مفاهیمی ژرف که کشف آن ها به شناخت بیش تر بشر از خود مدد می رساند، اغلب نشان دهنده ی تضادها و پیوندها در دنیای اساطیری، افسانه ها، قصه ها و حماسه ها هستند. در برخی از اسطوره ها، تضاد و تقابل خیر و شر، روشنی و تاریکی، زمین و آسمان، باران و خشکی، خورشید و ماه و... به گونه ای نمادین، مانند جنگ خدایان و اهریمنان، زاغ و بوم، مار و پرنده، قهرمان و اژدها و... نمایان می شود. تقابل روشنی و تاریکی نمونه ای از این تضادهاست که از اصول بنیادین فرهنگ ایران باستان نیز به شمار می رود.در باب «بوف و زاغ» کلیله و دمنه نیز خویشکاری بوف و زاغ را می توان بر اساس تقابل روز و شب بررسی کرد. با توجه به داد و ستدهای فراوان فرهنگی ایران و هند به ویژه در حوزه ی اساطیر، در این پژوهش با رویکرد اسطوره ای و روش تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های عناصر متن بوف و زاغ در اساطیر ایران و هند جست وجو، بررسی و تحلیل شده است. در این باب، بوف می تواند نماد شب، تاریکی و ماه، و زاغ نماد روز، روشنایی و خورشید باشد و حکایت پیروزی زاغان بر بومان، غلبه ی مهرپرستی را بر ماه پرستی، نشان دهد.
۲.

بررسی تطبیقی نقشه محرابی بر منسوجات سنتی ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منسوجات ایران و هند نقش محراب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
تعداد بازدید : ۴۳۸۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۸۶
هم جواری ایران و هند منجر به ایجاد نوعی رابطه بینافرهنگی گردیده که قدمت آن به پیش از اسلام باز می گردد. شباهت بیش از حد نقش محراب بر منسوجات دو کشور که ریشه در باورهای مشترک اعتقادی داشته، در مواردی تشخیص خاستگاه اولیه نقوش محرابی را مشکل می نماید. از این رو ضروری است رابطه تأثیر و تأثری منسوجات محرابی دو کشور، مورد مطالعه قرار گیرد. بر اساس فرض اولیه نقش محرابی از ایران به هند انتقال یافته و متأثر از فرهنگ هند، تغییر یافته است. پرسش های اساسی این پژوهش عبارتند از: رابطه تأثیر و تأثری نقش محراب در منسوجات هند و ایران چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق این نقوش چیست؟ در این پژوهش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا منسوجات محرابی شاخص، استخراج و دسته بندی شده و خاستگاه آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس ضمن مشخص کردن وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل این نقوش پرداخته شده است. یافته ها ی این پژوهش حاکی از آنست که نقش محراب بیشتر در دوره صفوی به هند انتقال یافته و اگرچه اغلب عناصر ایرانی این طرح ها در منسوجات هندی در سه قرن گذشته حفظ شده، اما به مرور در ترکیب با فرهنگ هند در دوره معاصر، تغییراتی مختصر یافته است.
۳.

مطالعه ویژگی های منظره پردازی نگاره های سبک ایران و هند در مرقع گلشن

تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۵۹۱
مرقع گلشن موجود در گنجینه نسخ خطی کاخ گلستان به فرهنگ هند و ایرانی تعلق دارد. اهمیت پژوهش این است که این مرقع بی نظیر به سرپرستی میرسیدعلی تبریزی و خواجه عبدالصمد شیرازی به تصویر درآمده است، و رقم برخی از بزرگترین و مشهورترین نگارگران مکتب هندی و ایرانی در آن دیده می شود. هنرمندان در ابتدا تحت تأثیر نگارگری ایران بودند اما بعدها شیوه هندی را به نقاشی ها وارد کردند بدین ترتیب سبکی در نقاشی گورکانیان هند به وجود آمد،که ویژگی هایی از هنر نگارگری ایران و هند را داشت. این سبک در برخی منابع هند و ایرانی نامیده شده است. این پژوهش سعی بر شناسایی ویژگی های منظره پردازی در نگاره های ایرانی و هندی مرقع گلشن دارد. زیرا در هنر نگارگری، همواره طبیعت و عناصر متشکله ی آن، الگو و منبع الهام هنرمندان بوده است. و همواره هنرمندان از کهن ترین روزگاران بر این باور بوده اند که طبیعت بهترین آموزگار است. و در آثار هنری همه اقوام و ملل، طبیعت است که بیش از هر چیز آشکار است. و دیگر این که گرایش به طبیعت سازی در نگاره های مرقع گلشن به خوبی قابل مشاهده است. و می توان مسئله حاضر را بر روی خصوصیات طبیعت پردازی در این نسخه نفیس دانست. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تعدادی از نگاره هایی که ویژگی های متفاوتی از طبیعت پردازی در سبک ایران و هند می باشد مورد مطالعه قرارگرفته است. در نهایت ما در منظره پردازی نگاره های این سبک شاهد شیوه متعادلی از طبیعت پردازی ایرانی و هندی هستیم که به مرور گرایش به عمق نمایی، سه بعدنمایی و واقع گرایی هندی در آن بروز می کند.