مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تدریس
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
303 - 309
حوزه های تخصصی:
آموزش مهمترین رکن یک کشور است که می تواند بر زندگی احاد مردم تأثیرگذاشته و نقش مهمی را برای داشتن آینده بهتر ایفا کند، هر تغییر بزرگی با افکارنو آغاز می شود و این افکار و ایده ها در طول آموزش بدست می آیند. مدارس جایگاه های اصل یآموزش در جامعه هستند و بی شک برای اجرا هرگونه تحول در سیستم آموزشی کشور نیاز به توجه بیش از پیش به مدارس وجود دارد. علم زیست شناسی به بررسی و مطالعه جانداران مختلف از نظر ساختاری، عملکردی و چگونگی تشکیل می پردازد و به نظر می رسد انتقال بهتر پدیده های زیستی در علم زیست شناسی نیاز به استفاده از روش های جدید و خلاقانه دارد. در این مقاله به معرفی مشکلات و موانع یادگیری درس زیست شناسی، راهکارهای مؤثر در آموزش خلاقانه زیست شناسی و ارائه چند راهکار برای پرورش خلاقیت می پردازیم.
بررسی چگونگی مجال یادگیری دادن و تحلیل مراحل و ابعاد آن در الگوی تدریس هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
301 - 316
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به دنبال بررسی الگوی تدریسِ مارتین هیدگر، به عنوان یکی از مؤثرترین فیلسوفان اگزیستانسِ قرن بیستم است. هیدگر، فرآیند تدریس را منادی به «مجالِ یادگیری دادن» تعریف می کند و آموختنِ چگونگی این مجال دهی توسط آموزگار را امری ضروری و در عین حال دشوار می داند. از این روی در این نوشتار با تمرکز بر تعریف فوق، پس از بیانِ بایسته های امرِ تدریس و ایضاحِ مفهوم یادگیری در اندیشه هیدگر، به تحلیل و واکاوی چگونگی مجال دادن و بررسی ابعاد و مراحل آن با توجه به الگوی تدریس هیدگر خواهیم پرداخت. با مطالعه و بررسی آثار مختلف هیدگر به ویژه بررسی پدیداری الگوی تدریس وی در این نوشتار مشاهده خواهیم کرد که: اولاً، او در نظام فکری و تعلیمی خود تلاش نموده تا تعریف جدیدی از امر تدریس و یادگیری ارائه دهد که از سنت فکری زمانه او کاملاً جدا و بیگانه و در عین حال هماهنگ با اندیشه خودِ اوست. ثانیاً، او تدریس را دارای ابعاد و مراحلِ پدیداریِ مختلفی می داند که غفلت از آن ها موجب عقیم گشتن فرآیند تعلیم خواهد شد. از میان این ابعاد و مراحل مختلف، در این پژوهش مباحث ذیل مورد توجه قرار گرفته است: فرآیند تعاملی یادگیری، موضوع مورد اهتمام، مواجهه وجودی، ایجاد اشتیاق، گوش سپاری، خروج از قلمرو مأنوس، پرسشگری و جهش.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس مبتنی بر کارپوشه و روش سنتی (سخنرانی) بر یادگیری درس آموزه های روان شناختی در قرآن و حدیث در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
133 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش های تدریس مبتنی بر کارپوشه و روش سنتی (سخنرانی) بر یادگیری درس آموزه های روان شناختی در قرآن و حدیث در دانشجویان بوده است. پژوهش حاضر به روش شبه تجربی انجام شد و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه های تصادفی استفاده کرد. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان رشته روان شناسی در تهران که در سال تحصیلی 139۸-139۷ مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. تعداد ۸۲ (۴۱ نفر در هر کلاس) از دانشجویان در دو کلاس آموزشی تدریس مبتنی بر کارپوشه و روش سخنرانی، محتوای آموزشی یکسانی را فراگرفتند. قبل از شروع آموزش ها و بعد از اتمام آخرین جلسه، آزمون محقق ساخته یکسانی از هر دو گروه به عمل آمده و داده ها با استفاده آزمون کواریانس یک راهه (با استفاده از SPSS 20 ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به میانگین بالاتر دانشجویان آموزش دیده به روش تدریس مبتنی بر کارپوشه، می توان ادعا نمود که روش مبتنی بر کارپوشه بیش از روش تدریس سخنرانی به ارتقاء عملکرد دانشجویان کمک می کند و می تواند به عنوان روشی اثربخش در تدریس درس آموزه های روان شناختی در قرآن و حدیث مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی آزمایش های ساده و قابل انجام با کم ترین امکانات برای تدریس مفاهیم شیمی دبیرستان مدارس کشور
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و انجام آزمایش های ساده و قابل انجام با کم ترین امکانات برای تدریس مفاهیم شیمی در مدارس کشور است. در این پژوهش تعدادی آزمایش ساده برای تدریس برخی از مفاهیم شیمی کتاب های شیمی سال دهم و یازدهم دوره متوسطه دوم طراحی و انجام شده است. طراحی آزمایش ها در این پژوهش با استفاده از کم ترین امکانات قابل دسترس برای تمام مناطق کشور انجام شده که نشان می دهد در محروم ترین مناطق کشور که امکانات آزمایشگاهی ندارند نیز می توان با انجام آزمایش، شیمی را تدریس کرد و یادگیری دانش آموزان را از این طریق بهبود بخشید؛ همچنین به دلیل اهمیت انجام آزمایش های شیمی و فعالیت های عملی در یادگیری دانش آموزان و نیز تربیت دانش آموزان خلاق و پژوهش گر، نباید دانش آموزان را به بهانه نبود امکانات و مواد شیمیایی از این امر ضروری محروم کرد.
تجارب معلمان از چالش ها و مشکلات تدریس در فضای مجازی دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
34 - 51
حوزه های تخصصی:
. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته معلمان دانش آموزان دوره ابتدایی از چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام یافت. برای روش گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، معلمان و مدارسی که در آموزش مجازی پیشتاز و معلمان باسابقه بودند، انتخاب و بر اساس اشباع نظری نهایتا با ۲۰ نفر مصاحبه انجام شد. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی در پنج مقوله اصلی : مشکلات مربوط به دانش آموزان و والدین؛ مشکلات مربوط به معلمان؛ مشکلات مربوط به تولید محتوا؛ مشکلات سازمانی و مشکلات مربوط به ارزشیابی طبقه بندی شدند که هریک از این مقوله ها دارای مقوله های فرعی نیز بودند. بنابر این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با وجود مشکلات و چالش هایی که توسط معلمان عنوان گردید، طراحی زیرساخت های منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت دارد.
نقش باورهای معرفت شناختی در خودکارآمدی و هیجانات تدریس معلمان آموزش ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
237 - 254
حوزه های تخصصی:
باورهای معلم در مورد ماهیت دانش نقش مهمی بر خودکارآمدی و هیجانات تدریس او دارد. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی تأثیر باورهای معرفت شناختی بر خودکارآمدی و هیجانات تدریس معلمان آموزش ویژه می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری، شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه استان مازندران در سه گروه معلمان کم توان ذهنی، نابینا و ناشنوا شهرستان بابل بوده که بر اساس روش خوشه ای تک مرحله ای شهرستان بابل به صورت تصادفی انتخاب و در این خوشه کلیه اعضا به تعداد 96 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر، پرسش نامه خودکارآمدی معلم و پرسش نامه هیجانات تدریس معلمان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی اسپیرمن، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی با مؤلفه سریع دانستن یادگیری، ساده دانستن دانش، باور به ذاتی دانستن توانایی و قطعی دانستن دانش رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که باور به ذاتی بودن توانایی یادگیری قدرت پیش بینی خودکارآمدی را دارد. هم چنین یافته ها نشان داد که ذاتی دانستن توانایی یادگیری، ساده دانستن دانش، و سریع دانستن یادگیری با لذت رابطه منفی دارند. به طور کلی معلمان دارای باورهای معرفت شناختی خام بیشتر در کلاس هیجانات منفی را تجربه می کردند. در تحلیل رگرسیون بجز یادگیری سریع سایر مولفه های باورهای معرفت شناختی توانایی پیش بینی لذت را دارند. یافته های حاصل از این پژوهش بر رشد باورهای معرفت شناختی جهت ارتقاء خودکارآمدی معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه و ایجاد هیجان مثبت تدریس تأکید دارد.
مبانی تأثیرگذار در تدریس بر اساس آموزه های اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی تأثیرگذار در تدریس، براساس آموزه های اسلامی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که هدف از یادگیری و آموزش، تربیت و رشد معنوی بوده که نتیجه آن سعادت و قرب الهی است. این مبانی در سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری تدریس تأثیرگذار خواهد بود. در این پژوهش، مبانی تأثیرگذاری چون فاعلیت و تأثیر حق در تدبیر انسان و عالم، امانت انگاری علم و متعلم، دو بُعدی بودن انسان؛ برخورداری های فطری، کرامت مندی انسان، نیازمندی انسان به دیگران در شئون حیات، خطاپذیری معارف بشری، تأثیر نیّت در امر آموزش، تفاوت انسان ها در ظرفیت ها و قابلیت ها، اختیارمندی انسان در آموزش، مورد بازخوانی قرار گرفته و تأثیر آن در قلمرو آموزش تبیین گردید.
اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان از طریق تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۴
218-246
حوزه های تخصصی:
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاه ها مساله مهمی است و استادان ارکان اصلی دانشگاه ها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت آموزشی دانشگاه ها می شود. از فرایندهایی که به منظور این ارتقا کیفیت انجام می شود، ارزشیابی و انتخاب صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی است. هدف از اجرای این تحقیق اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی دانشگاه های فرهنگیان کشور از طریق تاپسیس فازی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی، توصیفی- تحلیل ی می باشد. در ابتدا جامعه آماری شامل کلیه متون نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس انتخاب و مطالعه شدند. در این باره، 80 مولفه برای صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی استخراج و در چهار مولفه و 13 زیرمولفه تلخیص شدند . در مرحله دوم برای رتبه بندی صلاحیت های انتخاب شده تعداد پنج نفر از اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان به صورت هدفمند انتخاب شدند که میزان اهمیت هرکدام از شاخص ها را در یک پرس شنامه طراحی شده تعیین نموده اند و سپس اطلاعات با استفاده از روش تاپسیس فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها صلاحیت دانش، توانایی، ویژگی و مهارت به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند . با توجه به نتایج بیان شده می توان دریافت که دانشگاه های فرهنگیان می توانند جهت انتخاب صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی خود از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
شناسایی چالش های تدریس در آموزش و پرورش ایران
هدف تحقیق حاضر، شناسایی چالش های تدریس در آموزش و پرورش ایران بود. روش تحقیق از نوع کیفی اکتشافی است، در این راستا، نخست با مرور ادبیات موضوع چ ارچوب اولیه تحقیق شناسایی شد، سپس، بومی سازی و تأیید آن با استفاده از به کارگیری روش دلفی از طریق پرسشنامه نیمه باز انجام پذیرفت. بدین منظور با 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آموزش و پرورش شامل 10 خبره دانشگاهی مسلط به موضوع و 10 خبره فعال در آموزش و پرورش مصاحبه شد، که در ادامه به اصلاح و بومی سازی مدل پرداخته شد، تا از این طریق ابعاد و شاخص های چالش های تدریس در آموزش و پرورش ایران استخراج و ماهیت مفهوم کشف شد. نتایج نشان داد، ابعاد تشکیل دهنده چالش های تدریس در آموزش و پرورش ایران شامل پنج بعد تأمین و تخصیص منابع، برنامه های درسی و آموزشی، مدیریت و ساختار تشکیلات عوامل غیر قابل پیش بینی مانند بیماری همه گیر کرونا و معلمان و مدرسین همراه با 27 شاخص است.
شناسایی آموزه ها و نتایج تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر حاصل روایت پژوهی درباره ویژگی ها و آموزه های تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است بدین سبب با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت، مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسش نامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایت های خود را به صورت مکتوب و برخی به صورت شفاهی ارائه نموده اند. تحلیل روایت ها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سه مرحله ای برای استخراج مقوله ها و مضامین انجام شده است. پایایی یافته ها با ارائه نتایج به مشارکت کنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکت کنندگان بررسی شده است. یافته های پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس می باشد.
واکاوی باورهای معلمان در مورد کلاس مطلوب: یک مطالعه پدیدارشناسانه از نظام فکری معلمان مقاطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
۱۶۱-۱۳۹
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی باورهای معلمان در مورد کلاس مطلوب است. باورهای معلمان درباره یک کلاس مطلوب و ایده آل از این حیث حائز اهمیت است که این باورها انتظارات، کنش ها و رفتارهای معلمان را در کلاس درس شکل می دهند و بر آموزش بهتر و متناسب با نیازهای دانش آموزان تاثیر می گذارند.روش: روش مطالعه کیفی و از نوع پدیدارشناختی بوده و داده ها به روش کولایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.جامعه این پژوهش را کلیه معلمان مقاطع متوسطه اول و دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 تشکیل می دادند که از این بین تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند برای انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها پس از ضبط صدا، مستند سازی شده و به روش اپوخه گذاری کدگذاری شدند.یافته ها: پس از تحلیل داده ها 3 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله باورهای معطوف به رفتار که شامل زیر مقوله های تربیت چند بعدی، کنترل، مرز، عدم تبعیض-عدالت و شخصیت می باشد. مقوله باورهای معطوف به رابطه شامل همدلی و پذیرش، شناخت دنیای روانشناختی، خودافشایی معلم، رابطه با همسالان، انگیزش و علاقه، حمایت، احترام و اعتماد، مشاوره و مشورت، ارتباط معلم با والدین، الگو سازی، تغییر و پرورش ویژگی های شخصیتی و خانواده بود. همچنین باورهای معطوف به تدریس زیر مقوله های دانش، توجه به تفاوت های فردی، شیوه آموزش(انتقال مفاهیم)، فن آوری آموزشی، ظاهر معلم، ساختار فیزیکی کلاس، زمان، یادگیری، سطح آموزشی، محدودیت ها، سن معلم، تجربه معلم، نقش آموزش و پرورش، آمادگی دانش آموزان و هوش را شامل می شود.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت باورهای معلمان درمورد کلاس مطلوب گستره وسیعی داردکه تنها به رفتار معلم و یا دانش آموز محدود نمی شود و عوامل دیگری چون خانواده، ارتباط معلم با والدین، ساختار فیزیکی کلاس و شیوه آموزش نیز در این مهم تاثیر دارد. شماره ی مقاله: ۵
بررسی به کارگیری شوخ طبعی در فرایند تدریس توسط دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 80
این پژوهش با هدف آگاهی از میزان استفاده دبیران از شوخ طبعی مناسب و نامناسب در فرایند تدریس انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش کمّی و کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر شوش(استان خوزستان) در سال تحصیلی 99-1398 بود. حداقل حجم نمونه طبق جدول مورگان محاسبه شد و در مجموع 366 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه شوخ طبعی مناسب و نامناسب (Frymier et al., 2008) گردآوری شد. با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه شوخ طبعی مناسب و نامناسب 95/0 تعیین گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک گروهی، تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد دبیران در تدریس از شوخ طبعی مناسب بیشتر از شوخ طبعی نامناسب استفاده کرده بودند. البته به طور کلی میزان استفاده آنان از شوخ طبعی(مناسب و نامناسب) کمتر از متوسط بود. دیگر یافته این پژوهش نشان داد دبیران مرد بیشتر از دبیران زن، از انواع شوخ طبعی در فرآیند تدریس استفاده کرده اند.
تاثیر روش تدریس اکتشافی و بحث گروهی بر میزان یادگیری دانش آموزان ابتدایی
زندگی بدون یادگیری و آموزش همچون مردابی در حال تقلیل و فساد است. از زمانی که آموزش و یاد دادن شروع شد نحوه انجام دادن این فعالیت یعنی چگونگی آموختن و روش های تدریس مورد توجه دست اندرکاران قرار گرفت. هنر معلم در انتخاب این شیوه ها و روش مؤثر می باشد. از آنجا که توانایی های افراد متفاوت است نحوه یادگیری و چگونگی آموزش نیز متفاوت خواهد بود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش تدریس اکتشافی و بحث گروهی بر میزان یادگیری دانش آموزان ابتدایی می باشد. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با مراجعه به مقالات، اسناد و منابع معتبر انجام شده است. یکی از عناصر اصلی در برنامه درسی و طراحی آموزش، موضوع روش های یاددهی یادگیری است. کلیه اقدامات، تصمیمات، ضمن اجرای روش به مرحله ظهور می رسد و یادگیری اتفاق می افتد. در این مقاله به دو روش تدریس اکتشافی و بحث گروهی پرداخته شده است.
واکاوی ارتباط میان تورم نمرات با ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
107 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی ارتباط میان نمرات پیشرفت تحصیلی دانشجویان با ارزشیابی آنها از تدریس اساتید بود. طرح طولی تحقیق از نوع مطالعات پنلی است که در آن طی فواصل زمانی مشخص اندازه گیری های لازم انجام می شود. دانشجویان شاغل به تحصیل در سه نیمسال پیش از شرایط آموزش مجازی جامعه آماری این تحقیق بوده اند. حجم نمونه با نرم افزار جی پاور و بر اساس آزمون های آماری تعیین شد. پس از شرط گذاری و غربال بیش از یکصدهزار جفت «نمره دانشجو-ارزشیابی استاد»، تحلیل نهایی روی داده های مربوط به 1970 دانشجو انجام شد که در سه نیمسال متوالی با یک استاد درس گرفته بودند. ابزار گردآوری داده های ارزشیابی اساتید، فرم رسمی مؤسسه در نیمسال های مورد نظر بوده است. تحلیل ها نشان داد با افزایش نمره پایان ترم دانشجو، نمره ارزشیابی او از استاد در نیمسال بعد افزایش معناداری پیدا می کند. تحلیل تکمیلی مشخص ساخت که اثر نمره اولیه تا دو نیمسال بعد نیز پایدار می ماند، به نحوی که می توان گفت با یک واحد افزایش در نمره پایان ترم دانشجویان، پس از دو نیمسال افزایش معناداری بین 1 تا 4 درصد در نمره ارزشیابی آنها از استادان قابل مشاهده است. ضرایب رگرسیونی ارتباط معدل کل کلاس با ارزشیابی تدریس استادان نیز در حالت دو نیمسال متوالی معنادار بود. سرانجام، تحلیل ها بر روی نمرات دروس تخصصی و اصلی دانشجویان نشان داد، در مقایسه با گذشته، در گروه رشته های علوم انسانی، ادبیات و معماری و هنر تورم نمره وجود دارد. بر اساس این شواهد پیشنهاد شده است که پدیده تورم نمرات از منظر ارتباط احتمالی آن با نحوه بهره برداری از ارزشیابی های دانشجویی در تصمیم گیری های استخدامی و دانشگاهی اعضای هیات علمی مورد تأمل قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های دانش فناوری موردنیاز نومعلمان جهت کاربست آن در فرایند تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های دانش فناورانه موردنیاز نومعلمان دانش آموخته شیمی جهت کاربست در فرایند تدریس علوم تجربی دوره اول دبیرستان بود. پژوهش کاربردی از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و جامعه آماری آن کلیه نومعلمان دانش آموخته شیمی دانشگاه فرهنگیان مشغول به تدریس علوم تجربی بودند. بر اساس مطالعه اسناد و واکاوی مبانی نظری ابتدا مؤلفه های دانش فناورانه شناسایی شد سپس بر مبنای آنها پرسش نامه تهیه و جهت گردآوری داده ها استفاده شد. مؤلفه های دانش فناورانه در سه بعد نگرشی، دانشی و مهارتی شناسایی و با استفاده از آزمون آماری فریدمن، رتبه بندی و دسته بندی شدند. روایی پرسش نامه بر اساس نظرسنجی از خبرگان حوزه برنامه ریزی درسی، متخصصان دانش فناورانه و معلمان خبره و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس (87/0=α) تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از بررسی مؤلفه های دانش فناورانه نشان داد که وضعیت نو معلمان دانش آموخته شیمی بر اساس نتایج آزمون T (345/0-T=) در جایگاهی نزدیک به میانگین نظری قرار دارد و با وضعیت مطلوب فاصله دارد. برای دستیابی به کارایی مؤثر نومعلمان، راهکارهایی چون بازنگری در برنامه درسی دانش فناورانه دانشگاه فرهنگیان و متناسب سازی آن با توسعه و پیشرفت علم و فناوری، گسترش و اصلاح نگرش نو معلمان نسبت به فناوری های نوین آموزشی و استفاده از فناوری و رسانه های آموزشی در فرایند یاددهی – یادگیری، برگزاری کارگاه های عملی مبتنی بر دانش فناورانه و تثبیت فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند تدریس نیاز هست.
بررسی عامل بازدارنده اخلاق حرفه ای معلمان در فرایند یاددهی - یادگیری، از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر تهران سال تحصیلی 1399-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
228 - 211
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل بازدارنده اخلاق حرفه ای معلمان از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر تهران است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر تهران سال تحصیلی 1399-1400 بود که به نحوی درگیر در معضلات اخلاقی معلمان خود شده بودند و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 19 نفر از آنها انتخاب شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها از دو روش تحلیل محتوای کیفی مفهومی و رابطه ای استفاده شد و داده مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های به دست آمده نشان داد که عامل کسب درآمد محوری ترین عامل عدم رعایت اخلاقی حرفه ای و تدریس نامناسب در کلاس درس است. همچنین این عامل مسبب نگرش منفی در دانش آموزان و والدین آنها شده است. در پایان پیشنهادها و راهکارهایی برای مقابله با رشد این معضل اخلاقی در معلمان ارائه شد.
بررسی نقادانه ی روایت ها و داستان های کتاب فارسی چهارم دبستان و ارائه راهکارهای برون متنی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برآن است تا هم زمان با بررسی ابزارهای روایی و عناصر داستان های فارسی چهارم دبستان و یافتن آبشخور اصلی آن ها و نیز صورت دادن فعالیت های متنوع کلاسی و کارگاهی، مؤلفه های نقد خواننده محور را در درس ها بکاود، رویکردهای آموزشی و لذت بخشی در هر درس را ارزیابی کند، تا به صورت ملموس تری به کنش و واکنش ذهن کودک و متن داستان نزدیک شود و برپایه ی آن راهکارها و فعالیت های آموزشی متناسب با محتوا پیشنهاد دهد. این پژوهش براساس هدف، از نوع توسعه ای و براساس ماهیت داده ها، هم زمان از دو نوع توصیفی و پیمایشی است؛ یعنی روش گردآوری اطلاعات در بخش های توصیفی، به صورت کتابخانه ای بوده و در قسمت هایی که براساس پیمایشی است به مصاحبه و پرسش شفاهی با دانش آموزان پرداخته شده است. از این طریق مشخص شد که آن دسته از داستان های کتاب که از منظر ساختاری نقص کمتری دارد، هم زمان دو رویکرد آموزشی و لذت بخشی دارند و درنتیجه بیشتر توجه و اقبال دانش آموزان را به خود جل می کنند.
تدوین الگویی برای ارتقای کیفیت تدریس اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
138 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تدوین الگویی بر مبنای تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت تدریس در اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور می باشد. روش این مطالعه به صورت کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. مشارکت کنندگان در پژوهش دانش آموختگان مقطع دکتری آموزش از دور، مدیران بخش های آموزشی و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال 1401 می باشند که تجربه تحصیل، اشتغال و تدریس در این نظام آموزشی را داشتند که 8 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد ارتقای کیفیت تدریس در نظام آموزش از دور به عنوان پدیده اصلی متأثر از چالش های آموزش، شایستگی های فردی، عوامل سازمانی، توسعه زیرساخت ها، اصلاح قوانین و دستورالعمل ها، کیفیت بخشی، کارآمدی و اعتمادسازی می باشند که به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شده است. بر این اساس برای بهبود تدریس اعضای هیات علمی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود تا نظام آموزشی کشور نسبت به رفع علت ها و اجرای راهبردهای احصاء شده از این مدل اقدام نماید تا به پیامدهای مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت بخشی تدریس در اعضای هیات علمی در این زیر نظام آموزش عالی برسد.
نقش دانش و باورهای اخلاقی در الگوی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
168 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باورهای اخلاقی معلم در الگوی مفهومی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK) بود. رویکرد پژوهش کیفی به لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر راهبرد پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان دارای تحقیق، تألیف و تجربه در زمینه صلاحیت های حرفه ای معلمی بودند که به شیوه ی هدفمند از نوع ملاک مدار انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری به 13 نفر رسید. داده های پژوهش با کمک مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. برای افزایش قابلیت اعتماد اطلاعات جمع آوری شده، از معیارهای اطمینان پذیری و باورپذیری یافته ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، علی رغم کاربرد وسیع و جامعیت نسبی الگوی تی پک در طرح دانش های ضروری معلم، دانش و باورهای اخلاقی معلم و نقش آن در اثربخشی تدریس در این الگو مغفول مانده است. مشارکت کنندگان پژوهش ضمن تأکید مجدد بر ضرورت توجه به دانش های هفت گانه مطرح شده در الگوی تی پک (TPACK)، دانش اخلاقی (EK) و نقش محوری آن در استفاده مناسب معلم از این دانش ها را ضروری تشخیص دادند. مشارکت کنندگان بر این باورند که تدریس ماهیتی هنجاری_ اخلاقی دارد و معلمی در زمره ی حرفه هایی است که متولی آن مستلزم برخورداری از ویژگی ها و فضایلی چون فضیلت اخلاقی، فکری، حرفه ای و شهروندی است. ازاین رو، توجه به بعد اخلاقی تدریس ضروری است. براین اساس، پیشنهاد شد بعد اخلاقی تدریس و نقش اثرگذار آن، هم از سوی متصدیان امر برنامه ریزی درسی و هم از سوی پژوهشگران عرصه تربیت معلم بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
درآمدی بر روش های نوین تدریس تاریخ در مدارس کشورهای مختلف
حوزه های تخصصی:
در تدریس تاریخ، دو عامل بر شیوه هایی که معلم به کار می برد حاکم است: نخست: دانش آموز و توانایی محدود او؛ دوم: ماهیت موضوع یا مهارتی که در صدد آموزش آن هستیم. در یک دوره طولانی و حتی تا کنون، آموزش این درس در کشور ما، به طور سنتی و عمدتاً به روش سخنرانی و پرسش و پاسخ انجام می گرفته است. هدف این پژوهش، مرور و بررسی روش های آموزشی مؤثر درس تاریخ در مدارس چند کشور مختلف جهت کاربستِ روش های جدید در آموزش آن، توسط معلمان داخل کشور بوده است. امروزه، آموزش تاریخ در برخی کشورها تحول اساسی پیدا کرده است و در رویکردهای جدید، موضوعات مختلف و مفاهیم جدیدی ذیل عنوان آموزش تاریخ مطرح شده و روش های متنوعی نیز برای آموزش آن ها ابداع گردیده است. روش پژوهش محور، مراجعه به منابع تاریخی، روش ایفای نقش، استفاده از ICTو بهره گرفتن از تاریخ محلی از جمله مهمترین روش های فعال و نوین آموزش تاریخ می باشند. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و توصیفی انجام شده است