مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
بهزیستی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 317 نفر بود که از بین جامعه ی دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه هوش هیجانی شات، مهارت های اجتماعی (SSI) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (PWI) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، همبستگی بنیادی و تحلیل رگرسیون همزمان و مرحله ای استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که مؤلفه های هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی پیش بین های مثبت بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر هستند، بدین معنی که هر چه میزان هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی دانشجویان دختر بیشتر باشد، میزان بهزیستی روان شناختی آنها نیز بیشتر است. همچنین، نتیجه ی این پژوهش نشان داد که بر خلاف انتظار، مهارت حساسیت اجتماعی، پیش بین منفی بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر است. نتیجه ی تحلیل رگرسیون مرحله ای نیز نشان داد که مهارت های کنترل اجتماعی، حساسیت اجتماعی، حساسیت هیجانی و مؤلفه های تنظیم هیجان و بهره برداری از هیجان پیش بین های مناسبی برای بهزیستی روان شناختی دانشجویان می باشند. همچنین، نتیجه های تحلیل های همبستگی بنیادی نشان داد که چهار متغیر بنیادی (بُعد بنیادی) برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و مجموعه متغیرهای پیش بین مورد نیاز است، و هر چهار بُعد، از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی، در دانشجویان دانشکده نفت اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، اضطراب وجودی، و هوش معنوی پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده نفت اهواز در سال تحصیلی90-89 بود. از میان این دانشجویان 112 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو بخش مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. از این تعداد 94 نفر تا آخر با پژوهش همراهی کردند که در دو گروه آزمایشی (48 نفر) و گواه (46 نفر) قرار داشتند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، و اضطراب وجودی گود (1974). این تحقیق یک پژوهش آزمایشی میدانی حقیقی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. بعد از انجام پیش آزمون برای گروه های آزمایشی و گواه، گروه آزمایش در 15 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش هوش معنوی بر اساس 7 مرحله بسته آموزشی بوول (2004) قرار گرفتند. آنگاه پس آزمون برای گروه های آزمایش و گواه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس های چندمتغیری بیان گر افزایش معنی دار تمام مؤلفه های بهزیستی روان شناختی (شامل پذیرش خود، هدف و جهت گیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، استقلال و خودمختاری، و روابط مثبت با دیگران)، و هوش معنوی، و کاهش اضطراب وجودی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است.
رابطه سرمایه های تحولی خانواده، مدرسه و سایرین با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای امید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای امید در رابطه سرمایه های تحولی خانواده، مدرسه و سایرین با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان است. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های دولتی شهر همدان بودند که نمونه شامل 410 نفر (222 دختر و 188 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های سرمایه های تحولی، امید و بهزیستی روان شناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سرمایه های تحولی خانواده و مدرسه به طور مستقیم با امید ارتباط دارند و سرمایه های تحولی خانواده و امید نیز به طور مستقیم با بهزیستی روان-شناختی رابطه دارند. سرمایه های تحولی خانواده و مدرسه با واسطه امید بر بهزیستی روان شناختی اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثر سرمایه های تحولی سایرین بر امید و بهزیستی روان شناختی معنی دار نبود. مقایسه مدل پیشنهادی پژوهش به طور کلی برای دو گروه دختر و پسر تفاوت قابل توجهی نداشت. با توجه به یافته ها می توان گفت که امید نقش واسطه ای در رابطه بین سرمایه های تحولی خانواده و مدرسه با بهزیستی روان شناختی دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روان شناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی، بهزیستی روان شناختی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیری که در سال 1396 به کلینیک های درمانی روان شناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش گمارش تصادفی ساده در گروه آزمایشی و گروه گواه قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع تجربی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس سازگاری اجتماعی ویسمن و پیکل، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خودانتقادی گیلبرت و همکاران استفاده شد. مداخله واقعیت درمانی بر روی گروه آزمایشی در 8 جلسه 120 دقیقه ای به مدت دو ماه اجرا گردید. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که واقعیت درمانی بر بهزیستی روان شناختی و خودانتقادی در مراجعین مبتلا به اضطراب فراگیر تأثیر داشت اما، این مداخله بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
اثربخشی بسته درمانی مثبت نگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روان شناختی و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته درمانی مثبت نگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روان شناختی و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز د دانش آموزان دختر متوسطه دوم با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه گواه). گروه آزمایش بسته درمانی مثبت نگر ایرانی- اسلامی را طی سه ماه در 11 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی، 1376)؛ پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته درمانی مثبت نگر ایرانی- اسلامی بر بهزیستی روان شناختی و پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر متوسطه دوم تأثیر معناداری داشته است(p <0/001). بدین صورت که این بسته روان شناختی توانسته منجر به بهبود بهزیستی روان شناختی و کاهش پریشانی روان شناختی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شود.
مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده با زنان دارای سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
531 - 542
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده و زنان دارای سرپرست شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و زنان دارای سرپرست در شهر تهران در سال 1391 تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 280 نفر شامل 140 نفر از زنان سرپرست خانواده و 140 نفر زنان دارای سرپرست بودند که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS18 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره های زنان دارای سرپرست در بهزیستی روان شناختی و مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، و زندگی هدفمند بیش از میانگین نمره زنان سرپرست خانواده بود که آزمون آماری بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه است. در مقیاس های خودمختاری، تسلط بر محیط و رشد فردی میانگین نمره های زنان سرپرست خانواده بیش از نمره های زنان دارای سرپرست بود، اما فقط در مؤلفه خودمختاری، تفاوت موجود بین میانگین نمره های دو گروه معنادار بود. نتایج دلالت بر این دارد که زنان سرپرست خانوار در مقایسه با زنان دارای سرپرست از خطرپذیری و آسیب پذیری بالاتری برخوردارند. بنابراین، شرکت آن ها در دوره های آموزشی مهارت های ارتباطی و حل مسئله و تصمیم گیری می تواند موجبات افزایش بهزیستی روان شناختی و رشد و تعالی آن ها را در بر داشته باشد.
تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی درپاندمی ها و ارزیابی اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۲۷-۸۸
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار یابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمی ها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظام مند نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع داده ها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1988) بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص های تحلیل دیداری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقوله ها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روان شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر می توان از الگوی استخراج شده، جهت انجام مداخلات مشاوره ای در حوزه های زوج و خانواده برای تسهیل انطباق پذیری با بحران های مشابه استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی، کودکانی هستند که با کودکان عادی حداقل در یکی از زمینه های ذهنی، حسی، ارتباطی، رفتار اجتماعی و ویژگی های جسمی تفاوت دارند. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دارای فرزند با کم توانی ذهنی شهرستان گنبد کاووس بود که تعداد 30 والد دارای فرزند کم توان ذهنی با روش نمونه گیری داوطلبانه و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند، در هر گروه 15 والد. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، طی 2 ماه تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویسون ) 2003 ( و بهزیستی روان شناختی ریف ) 1988 ( استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شادکامی فوردایس بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر معنادار دارد. بدین صورت آموزش شادکامی فوردایس توانسته منجر به افزایش تاب آوری و بهبود بهزیستی روان شناختی این والدین شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش شادکامی فوردایس با بهره گیری از فن ابراز احساسات، دوری از افکار نگران کننده، زندگی در حال و آشنایی با شخصیت سالم و آموزش شایستگی والدینی می تواند یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری و بهزیستی روان شناختی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی به شمار رود.
مدل یابی مهارت های اجتماعی بر پایه بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی، مدیریت خشم در کودکان ناشنوا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مهارت های اجتماعی بر پایه بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی، مدیریت خشم در کودکان ناشنوا انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-علی و جامعه آماری شامل کلیه کودکان ناشنوا مقطع دوره دوم دبستان در رده سنی 10-13 ساله در سال تحصیلی 1401-1400 بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 211 کودک به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید و پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی و مدیریت خشم در اختیار آنان قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و Smart PLS3 با شاخص همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مهارت های اجتماعی با احساس تنهایی (r=-0.407) و مدیریت خشم (r=-0.18) همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی و مهارت های اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد(t=1.967) (ß=-0.155). متغیر بهزیستی روان شناختی نیز با متغیرهای این پژوهش شامل احساس تنهایی و مهارت های اجتماعی همبستگی و رابطه معناداری را نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر و تعیین نقش میانجی گرانه بهزیستی روان شناختی نشان داد اثر غیر مستقیم بهزیستی روان شناختی بر مهارت های اجتماعی از مسیر مدیریت خشم ß=0.007) معنادار نبوده است، اما از مسیر احساس تنهایی (ß=-0.039) معنی دار می باشد. با توجه با نقش کنترل احساس تنهایی در ارتقای بهزیستی روان شناختی و مهارت های اجتماعی در کودکان ناشنوا از مداخله های درمانی و آموزش های روان شناسی و مشاوره ای می توان در این زمینه بهره برد.
نقش میانجی گری بهزیستی روان شناختی در رابطه بین تاب آوری و ارتباط مثبت در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در رابطه بین تاب آوری و ارتباط مثبت در مدرسه انجام شد. روش شناسی پژوهش : به این منظور، از جامعه 2744 نفری دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بهبهان، 338 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (Conner & Davidson,2003)، ارتباط مثبت در مدرسه بتی همر و کهل (Beaty, Homer & Kahle, 2004) و بهزیستی روان شناختی کارول ریف (Carol Ryff, 1989)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل گردید. مدل یابی معادلات ساختاری به منظور آزمون روابط بین متغیرها در مدل مفروض استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد شاخص های برازش (مطلق، تطبیقی و مقصد) مدل واسطه ای متغیر بهزیستی روان شناختی (با انجام برخی اصلاحات)، به طور معنادار در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد بر اساس مدل مفروض، متغیرهای تاب آوری 15/۰ و بهزیستی روان شناختی 123/۰ از پراکندگی نمرات ارتباط مثبت در مدرسه را تبیین می کنند و اثر غیر مستقیم تاب آوری بر ارتباط مثبت در مدرسه با واسطه گری بهزیستی روان شناختی 131/۰ است که از نظر آماری معنادار است.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
139 - 185
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشاغل نظامی و انتظامی دارای تنیدگی بالا و پیچیدگی های خاصی هستند که در سرتاسر دنیا توأم با ناسازگاری، مخاطرات جسمانی، دوری از خانواده و زندگی در شرایط سخت است؛ بنابراین افراد مشاغل پرخطر مانند ارتش و پلیس، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های روان شناختی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان دانشگاه امام علی (ع) انجام شد. روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان سال اوّل دانشگاه بود. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 20 نفر برای گروه کنترل که به روش تصادفی انتخاب و در گروه ها جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و 160 سؤالی سازگاری بل بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هم آموزش تاب آوری روان شناختی و هم آموزش مثبت اندیشی موجب بهبود بهزیستی روان شناختی و سازگاری در سطح 01/0P< شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز آموزش مهارت تاب آوری روان شناختی مؤثرتر بود. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد. نتیجه گیری: دانشجویان دانشگاه امام علی (ع) در آینده نزدیک به عنوان فرماندهان و رؤسای سازمان ارتش انجام وظیفه خواهند نمود. با توجه به نقش کلیدی نیروی انسانی در سازمان های نظامی و انتظامی و ضرورت برخورداری این کارکنان از سلامت روان بالا، بدیهی است که معاونت آموزش آن دانشگاه می تواند از طریق برنامه ریزی دقیق جهت انجام آموزش های تاب آوری روان شناختی و مثبت اندیشی، در بهبود بهزیستی روان شناختی و سازگاری این دانشجویان نقش آفرینی نماید.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی-گری بهزیستی روان شناختی در دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
23 - 42
حوزه های تخصصی:
اﻫﻤﺎلﮐﺎری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ بیانگر ﺗﺄﺧﯿﺮ عمدی وﻇﺎﯾﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ است ﮐﻪ در یادگیرندگان وجود دارد و ناشی از تعامل پیچیده ای از عوامل شناختی ، عاطفی و رفتاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در سال تحصیلی 95-96 بودد. چهارصد و بیست شرکت کننده به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سواری،۱۳۹۰)، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی(دسی ورایان،2000) و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روان شناختی (ریف، ۱۹۹۵) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض با داده های گردآوری شده برازش دارد. اثرکل نیازهای بنیادین روان شناختی، و بهزیستی روان شناختی بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان منفی و معنادار (05/0P<) بود. همچنین، بهزیستی روان شناختی ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻨﻔﯽ و ﻣﻌﻨﺎدار(01/0P< ) اﺛﺮنیازهای بنیادین روان-شناختی ﺑﺮ اهمال کاری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ را ﻣﯿﺎﻧﺠﯽ ﮔﺮی می کرد. یافته های این پژوهش، نقش بهزیستی روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی را در تبیین اهمال کاری تحصیلی آشکار می سازند.
نقش واسطه ای خودتفسیری در رابطه بین سبک های والدگری و سبک های هویتی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
283 - 294
حوزه های تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن نقـش واسـطهای خودتفسـیری در رابطـۀ بیـن سـبکهای والدگـری و سـبکهای هویتـی بـا بهزیسـتی روانشـناختی انجـام شـد. جامعـۀ آمـاری مـادران شـاغل دارای فرزنـد ۱۱ تـا ۱۶ سـالۀ منطقـۀ ۶ تهـران در سـال ۱۳۹۹ بـود. بـر مبنـای یـک طـرح همبسـتگی ۳۲۰ نفـر بـه شـیوۀ نمونـه بـرداری در دسـترس انتخـاب شـدند و بـه فـرم کوتـاه مقیـاس بهزیسـتی روانشـناختی (ریـف،۱۹۸۹)، سـیاهۀ سـبکهای والدگـری (بامرینــد،۱۹۷۳)، ســیاهۀ ســبکهای هویــت (برزونســکی،۱۹۹۲) و مقیــاس خودتفســیری (ســینگلیس،۱۹۹۴) پاســخ دادنــد. یافتههــای ایــن پژوهــش نشـان داد بیـن سـبکهای والدگـری و سـبکهای هویتـی بـا خودتفسـیری و بهزیسـتی روانشـناختی رابطـۀ معنـادار وجـود دارد. سـبکهای والدگـری و سـبکهای هویتـی بهترتیـب ۱۲ و ۲۰ درصـد از واریانـس خودتفسـیری مسـتقل و خودتفسـیری وابسـته و سـبکهای والدگـری، سـبکهای هویتـی و خودتفسـیری ۳۲ درصـد از واریانـس بهزیسـتی روانشـناختی را تبییـن کردنـد. نتایـج تحلیـل مسـیر نیـز نشـان داد خودتفسـیری مسـتقل و وابسـته در رابطـۀ بیـن سـبکهای والدگـری و سـبکهای هویتـی بـا بهزیسـتی روانشـناختی مـادران اثـر غیرمسـتقیم معنـادار دارد. بـر اسـاس یافتههـای ایـن پژوهـش میتـوان نتیجـه گرفـت کـه خودتفسـیری در رابطـۀ بیـن بیـن سـبکهای والدگـری و سـبکهای هویتـی بـا بهزیسـتی روانشـناختی نقـش واسـطهای دارد.
بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه بین بهزیستی روان شناختی با خودکارآمدی و امید تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
142 - 118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ، بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه بین بهزیستی روان شناختی با خودکارآمدی و امید تحصیلی در میان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد(2289 نفر) تشکیل می دادند. تعداد 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه، بهزیستی روان شناختی ریف، عزت نفس روزنبرگ، امید تحصیلی خرمایی و کریمی و خودکارامدی تحصیلی جینگز و مورگان صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزارهایSPSS26 و SMARTPLS4 و روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد سه مرحله ای حداقل مربعات جزئی صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد که بین، بهزیستی روان شناختی و عزت نفس رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد ( p≤0.0001 , β=0.200). همچنین بین عزت نفس با خودکارآمدی تحصیلی (p≤0.0001 , β=0.668) و امید تحصیلی ( p≤0.0001 , β=0.792) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. عزت نفس در رابطه مابین بهزیستی روان شناختی با امید تحصیلی (p≤0.0001 , β=0.134) و خود کارآمدی تحصیلی (p≤0.0001 , β=0.134) نقش میانجی دارد.
بررسی نقش پذیرش خود و سرزندگی ذهنی در رابطه نیازهای روان شناختی بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
128-139
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش پذیرش خود و سرزندگی ذهنی در رابطه نیازهای روان شناختی بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی دانشجویان شهر تهران بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر دانشجویان انواع مقاطع تحصیلی در دانشگاه ها شهر تهران بود. با توجه به اینکه حداقل حجم نمونه لازم در مدل یابی معادلات ساختاری 200 نفر است، 430 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری به صورت دردسترس و به دلیل محدودیت های کروناویروس به صورت الکترونیکی انجام شد. داده ها در نرم افزار SPSS24 و LISREL مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش بدون قید و شرط خود چمبرلین و هاگا، پرسشنامه سرزندگی ذهنی رایان و فردریک، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی گاردیا، دسی و رایان و پرسشنامه خوش بینی شی یر و کارور است. یافته ها نشان می دهد که میان نیازهای روان شناختی با خوش بینی و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گری پذیرش خود و سرزندگی ذهنی رابطه وجود دارد اما رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی و بهزیستی روان شناختی با میانجی سرزندگی ذهنی تایید نشد. بر این اساس، در صورتی که این نیازها برآورده شوند، احساس اعتماد به خود و خودارزشمندی در افراد شکل می گیرد و موجب سرزندگی ذهنی و خوش بینی در افراد می شود.
نقش واسطه ای شیوه های مقابله با تنیدگی در رابطه بین تفکر خلاق و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
84-99
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای سبک های مقابله با تنیدگی در رابطه بین تفکر خلاق و بهزیستی روانشناختی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بوده که از بین آنها 410 دانشجو به روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و ابزارهای گردآوری عبارت بودند از: پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(1989)، پرسشنامه سبک های مقابله با تنیدگی اندلر و پارکر(1990) و پرسشنامه تفکر خلاق تورنس(1979). یافتهها نشان داد تفکر خلاق بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین تفکر خلاق از طریق واسطهگری سبکهای مقابله مسئله مدار و هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی اثر غیرمستقیم دارد. سبک مقابله مسئله مدار بهصورت مثبت و سبک مقابله هیجان مدار بهصورت منفی بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم دارند. سبک مقابله اجتنابی هیچ ارتباط معناداری با متغیرهای تفکر خلاق و بهزیستی روانشناختی نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شیوه های مقابله با تنیدگی در رابطه بین تفکر خلاق با بهزیستی روانشناختی نقش واسطه ای دارند.
ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
428 - 441
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربت حیدریه تشکیل داده بود که از بین آن ها ۲۱۹ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهد.
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
140 - 149
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 40 زوج دارای تعارضات زناشویی بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی هشت جلسه آموزش 90 دقیقه ای ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی افزایش معناداری در تاب آوری (01/0>P)، بهزیستی روان شناختی (01/0>P) و کیفیت زندگی (01/0>P) زوجین با تعارضات زناشویی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). با توجه به یافته های این پژوهش، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی می تواند به عنوان یک روش موثر موجب افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و کیفیت زندگی شود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
۱۲۴-۱۰۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان به علت اینکه در سنین حساسی هستند ممکن است از نظر روا ن شناختی و جسمانی دچار تغییرات زیادی شوند که در صورت عدم توجه منجر به مشکلات غیرقابل جبرانی شود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با نشانگان افسردگی دوره متوسطه یکم ناحیه دوم شهر رشت در نیم سال دوم تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری کمفیس و جاکویین (1995) را دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به صورت معناداری موجب افزایش استقلال (41/19)، تسلط بر محیط (46/57)، رشد شخصی (87/90)، ارتباط مثبت با دیگران (23/64)، هدفمندی در زندگی (53/51)، پذیرش خود (54/46)، و تاب آوری (01/76) دانش آموزان با نشانگان افسردگی می شود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی - رفتاری گروهی با فعال سازی رفتاری توانسته است باعث افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری شود. از آنجایی که افسردگی می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد، لازم است مداخلات زودهنگام در این زمینه انجام شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مرکز توان بخشی ساعی نور شهرستان ساوه در سال 1401 بودند که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، بهزیستی روان شناختی ریف (PWB، 1989)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD_RSC، 2003)، پرسشنامه معنای زندگی استگر و همکاران MLQ)، 2006) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی در دو گروه. آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت در نتیجه، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر مادران کودک کم توان ذهنی مورد توجه قرار داده شود.