مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
بهزیستی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف: بروز بیماری های مزمن جسمی همچون سردردهای میگرنی سبب آسیب های هیجانی و روان شناختی در بیماران می شود. بر این اساس نیاز است که در کنار درمان های پزشکی معمول، به ویژگی های روان شناختی بیماران نیز توجه کافی صورت پذیرد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شهرستان شاهین شهر در سه ماهه آخر سال 1397 بود که به مراکز میلاد، هادی، بشتام و یاری مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 30 بیمار مبتلا به سردردهای میگرنی با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه کنترل). گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شدت درد (ملزاک، 1975) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر شدت درد و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی موثر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که درمان ذهن آگاهی با برخورداری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش شدت درد و بهبود بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مطرح باشد.
اثربخشی خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن در افراد مبتلابه سایکوسوماتیک پوستی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به سایکوسوماتیک پوستی مراجعه کننده به بیمارستان بانک ملی شهر تهران در پاییز 1398 بودند. که در بیمارستان بانک ملی دارای پرونده پزشکی بودند سپس30 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و صورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی و گواه (15-15) گمارش شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت روش خود دلگرم سازی شوناگر (1980) قرار گرفتند. گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد؛ اما در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن انجام شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و آنالیز مانکوا انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که خود دلگرم سازی باعث ایجاد تفاوت در میزان بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن در افراد مبتلابه سایکوسوماتیک پوستی پس از مداخله شد. همچنین خود دلگرم سازی بر خستگی مزمن تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در کنار درمان های دارویی، آموزش خود دلگرم سازی بر روی مبتلایان سایکوسوماتیک پوستی صورت گیرد.
اثربخشی درمانی عقلانی هیجانی الیس بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل بافت فرهنگی جامعه، آسیب هایی که زنان بعد از طلاق می بینند، بیشتر از مردان است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان عقلانی هیجانی الیس بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان می باشد. مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به دادگستری شهر زاهدان جهت دادخواست طلاق می باشند. نمونه آماری تحقیق 30 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزارهای تحقیق پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. از آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، ام باکس، لوین، تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان عقلانی هیجانی الیس بر مؤلفه های بهزیستی روان شناختی (پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و تاب آوری (معنویت در افراد، مهار، تحمل عواطف منفی، اعتماد به غرایز شخصی، شایستگی) تأثیرگذار بوده است که بیشترین تغییرات بر مؤلفه شایستگی فردی و مؤلفه پذیرش خود بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان عقلانی هیجانی الیس بر تمامی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی و تاب آوری زنان در آستانه طلاق شهر زاهدان اثرگذار می باشد.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۷۹-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب و پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1990)، خوش بینی (جهت گیری زندگی) (شییر و کارور، 1985)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) و خودکارآمدی تحصیلی (پاتریک و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری با داده های گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. تاب آوری و خوش بینی و کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار (01/0>p) بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کردند. کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار (01/0>p) رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار (01/0>p) رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی می تواند راهکار اجرایی مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روان شناختی، خوش بینی، تاب آوری و کفایت اجتماعی دانشجویان باشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی -رشدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تعیین اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی بود. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه مادران کودکانِ مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی اهواز در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر از مادرانی که نمره های بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی شان یک انحراف معیار پایین تر از میانگین نمونه اولیه بود، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس طرح آزمایش برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده از فرم 84 سؤالی مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه معنا داری زندگی استیگر استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجریه و تحلیل شدند. یافته ها: آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری در گروه های آزمایش و کنترل نشان می دهد که این گروه ها حداقل در یکی از متغیرهای وابسته با یکدیگر تفاوت معنا داری دارند. نسبت F تحلیل کوواریانس تک متغیری برای متغیر بهزیستی روان شناختی (32/48 = F و 0/001≥P) و برای متغیر معناداری زندگی (51/32= F و 0/001≥P) به دست آمد. به علاوه، نسبت F تحلیل کوواریانس تک متغیری برای متغیر بهزیستی روان شناختی (61/45 = F و 001/0 ≥P ) و برای متغیر معناداری زندگی (33/60= F و 0/001≥P) به دست آمد. بنابراین در متغیرهای وابسته (بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی) بین گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنا داری مشاهده شد. نتیجه گیری: نتیجه مطالعه نشان داد درمان متمرکز بر شفقت به شکل معناداری منجر به بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی شد. یک دوره پیگیری چهار هفته ای نیز تغییرات درمانی را پایدار نشان داد. بنابراین درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی مؤثر است و این روش درمانی به عنوان یک درمان مفید برای ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی به درمان گران پیشنهاد می شود.
الگو یابی رابطه بین هوش اخلاقی با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای نگرش مذهبی و استدلال اخلاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
72-88
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به ظهور رویکرد مثبت نگر به سلامت روان در سال های اخیر، بهزیستی روان شناختی به عنوان یکی از عوامل رشد آموزش و پرورش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در این میان شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن اهمیت اساسی دارد. با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی و متغیّرهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین هوش اخلاقی و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی استدلال اخلاقی و نگرش مذهبی انجام شده است.
نقش میانجی احساس تنهایی در رابطه بین ترس از کرونا و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در دوره پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
51 - 62
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری احساس تنهایی بین ترس از کرونا و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در دوره پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. به این منظور تعداد 225 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های ترس از کرونا ویسی و همکاران (1399)، احساس تنهایی Rojel (1980)، حمایت اجتماعی ادراک شده Zimet و همکاران (1988)، بهزیستی روان شناختی Ryff و همکاران (2002) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری spss23 و PLS3 تحلیل شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بهزیستی روان شناختی با ترس از کرونا و احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت معنادار دارد (05/0>P). نتایج مدل معادلات ساختاری از برازش مطلوب برخوردار بود و احساس تنهایی در رابطه ی بین ترس از کرونا و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول نقش میانجی گری داشت.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان دختر در دوره همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
203 - 216
حوزه های تخصصی:
بیماری کروناویروس علاوه بر ایجاد آسیب های جسمی، بر سلامت روان افراد نیز تأثیر جدی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر ارومیه در دوره همه گیری کرونا انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دبیرستان شاهد شهر ارومیه در سال تحصیلی ۱۴۰۰_۱۴۰۱ بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 40 دانش آموز دختر، از بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شد. ابتدا هر دو گروه با استفاده مقیاس اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) و مقیاس بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه ریف (2004) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 11 جلسه 90 دقیقه ای آموزش هوش اخلاقی شرکت کردند، درحالی که گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد و آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. درنهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های به دست آمده مشخص شد که آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. (05/0>P). نظر به تاثیر آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روان شناختی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان و با توجه به نیاز جامعه و سیستم آموزشی، آموزش هوش اخلاقی می تواند یک روش مداخله ای مناسب جهت ارتقای عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی دانش آموزان باشد و بستر تعاملات سالم و یادگیری باکیفیت و صادقانه را فراهم کند.
اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنطیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه سالمندان شهر ایلام در سال 1400 تشکیل می دادند. نمونه آماری شامل 32 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنطیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001- (CERQ)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 2002- RSPWB) و کیفیت زندگی (BREF-WHOQOL, 1996) استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). یافته های این پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی پذیرش و تعهد بر کاهش راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و افزایش راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی سالمندان اثربخش است.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان پردیس در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 246 نفر انتخاب سپس ابزار بحران هویت بر روی 240 نفر اجرا و تعداد 30 نفر که دارای بحران هویت بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های بهزیستی روا ن شناختی (PWBQ، ریف، 1989)، ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﮔﯽ (MLQ، استگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه بحران هویت (ICQ، احمدی، 1387) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر در متغیرهای معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارد (34/40=F، 001/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت مؤثر بوده است.
نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه بهزیستی روان شناختی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه بهزیستی روان شناختی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استان اصفهان بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار استان اصفهان در سال 1399 است که تعداد آنها بر اساس آمار سازمان بهزیستی این استان برابر با 1200 نفر بود. نمونه آماری شامل 330 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزیابی حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986)، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و مقیاس کوتاه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 و AMOS نسخه 22 و روش آماری تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی به میزان 1/21 درصد به مسیر بین بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی می افزاید. همچنین نتایج بیانگر آن بود که حمایت اجتماعی در رابطه بهزیستی روان شناختی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استان اصفهان نقش واسطه ای جزئی دارد(211/0=β و (05/0>p)). بهزیستی روان شناختی بر روی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استان اصفهان اثر مستقیم دارد (350/0=β و (05/0>p)).
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p < 0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد.
متناسب سازی و اعتباریابی برنامه شکوفایی پِرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
355 - 370
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش متناسب سازی و اعتباریابی برنامه شکوفایی پرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها بود. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع بنیادی و از نظر ماهیت و جمع آوری داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری آن از متخصصان روان شناسی و آموزش افراد استثنایی، معلمان و والدین نوجوانان کم شنوای شهر کاشان تشکیل می شد. نمونه پژوهش شامل چهار متخصص روان شناسی و آموزش افراد استثنایی، چهار معلم و چهار نفر از والدین نوجوانان کم شنوا می شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. متناسب سازی و اعتباریابی برنامه در پنج مرحله بررسی پیشینه های نظری، بررسی برنامه های موجود، متناسب سازی برنامه، اعتباریابی برنامه و تبیین اعتباریابی آن انجام شد. از رویکرد دلفی برای متناسب سازی محتوا، از مثلث سازی بررسی کننده به منظور اعتباریابی، از روش درصد توافق متخصصان برای تعیین پایایی و از روش لاشه به منظور محاسبه شاخص روایی محتوایی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که پایایی برنامه با روش درصد توافق برابر با 93 درصد و شاخص روایی محتوایی آن برابر با 97/0 است. بنابراین، برنامه شکوفایی پرما به منظور بهبود بهزیستی روان شناختی نوجوانان کم شنوا و والدین آنها از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است.
نقش رفتار جامعه پسند در ارتقای بهزیستی روان شناختی دانشجویان با واسطه گری هیجانات مثبت و تعدیل گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهزیستی روان شناختی به کیفیت تجربه شده زندگی اشاره می کند و منعکس کننده عملکرد و تجربه روان شناختی مطلوب است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش رفتار جامعه پسند در ارتقای بهزیستی روان شناختی دانشجویان با واسطه گری هیجانات مثبت و تعدیل گری تنظیم هیجان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز شاغل به تحصیل در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که 200 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS 24 و PLS-3 صورت گرفت. نتایج نشان داد رفتار جامعه پسند بر بهزیستی روان شناختی ( 016/0 P= ، 176/0= β) و هیجانات مثبت ( 001/0 P< ، 304/0= β) اثر مثبت و معنادار دارد. هیجانات مثبت ارتباط بین رفتار جامعه پسند و بهزیستی روان شناختی را واسطه گری کرد ( 001/0 P< ، 110/0= β). همچنین، اثر تعاملی ارزیابی مجدد (یکی از خرده مقیاس های تنظیم هیجان) و رفتار جامعه پسند بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار بود ( 001/0 P< ، 203/0= β). رفتار جامعه پسند در کنار راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان به واسطه ایجاد هیجانات مثبت در دانشجویان، بهزیستی روان شناختی آنها را تسهیل می کند؛ بنابراین، پیامدهای مثبت رفتار جامعه پسند علاوه بر آن که دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد، بر شخص فاعل نیز اثر می گذارد هرچند شخص فاعل چنین انتظاری نداشته باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
35 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز بود. روش : جامعه آماری این پژوهش، افراد مبتلا به اختلال اضطراب بودند که در سال ۱۳۹۹ به کلنیک های درمانی روان شناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد، و واقعیت درمانی، و یک گروه گواه) قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی ۸ جلسه و واقعیت درمانی طی 10 جلسه ۱۲۰ دقیقه ای اجرا گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS-23 انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی در مراجعین مبتلا به اضطراب تاثیر بهتری داشت. نتیجه گیری: افراد مبتلا به اضطراب کیفیت زندگی و بهزیستی پایینتری دارند که برای بهبود این وضعیت باید از درمان های روانشناختی بهره گرفت که درمیان این درمان ها، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بالاتری دارد.
اثربخشی آموزش قدم های دوازده گانه انجمن معتادان گمنام بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۱۰-۲۸۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدم های دوازده گانه انجمن معتادان گمنام بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد گمنام مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر ابرکوه در سال 1399 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه پذیرش اجتماعی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی، پرسشنامه کیفیت زندگی، و پرسشنامه ولع مصرف را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. جلسات دوازده گام انجمن معتادان گمنام بر اساس کتاب انجمن ان ای جهانی(1387) در 12 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تاثیر آموزش قدم های دوازده گانه در گروه آزمایش بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف معنی دار بود و این برنامه آموزشی به طور معناداری باعث بهبود پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر می توان از جلسات انجمن معتادان گمنام برای بهبود مسائل اجتماعی و روان شناختی و کاهش ولع افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
بررسی نقش التزام عملی به آموزه های دینی مادران بر بهزیستی روان شناختی فرزندان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
13 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش التزام عملی به آموزه های دینی مادران بر بهزیستی روان شناختی فرزندان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون آموزه های دینی می باشد. نمونه پژوهش آموزه های دینی مادران در مورد بهزیستی روان شناختی بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات و متون و منابع مرتبط با موضوع از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: رفتارها و اعمال مذهبی از قبیل اقامه نماز، روزه، توکل ودعا، اخلاق و تقوا، عفت و حیا، خودسازی، همسازی، احکام، شرکت در محافل مذهبی، تغذیه و غیره می توانند با ایجاد امید و تشویق به نگرش مثبت، موجب بهزیستی روان شناختی در فرزندان شوند. خانواده، نگرش و اعتقادات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم به فرزندان انتقال می دهند و این تأثیر را از طریق مشاهده اعمال و رفتار والدین می پذیرند. درخانواده هایی با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان می شود. چنانچه مادر توانایی فکری و اعتقادی لازم برای آشنا نمودن فرزندان خود با اندیشه و اعتقادات اصیل دینی نداشته باشد، چنین فرزندانی در برخورد با اندیشه ها و افکار مهاجم بی دفاع و سلامت روان شناختی آن ها به خطر می افتد. حالات و صفات مادر، اصالت خانوادگی، ایمان قلبی، اخلاق و تغذیه مادر در دوران قبل از بارداری و بعد از بارداری، در تربیت و اثر پذیری کودک از آموزه های دینی می تواند بسیار موثر باشد. در آموزه های دینی بر تمرین عبادی فرزندان جهت سلامت و بهزیستی روانی آن ها تاکید بسیاری شده است که این مهم بر عهده والدین به خصوص مادر است.
تأثیر بهزیستی روان شناختی بر رضایت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
41 - 60
حوزه های تخصصی:
بهزیستی روان شناختی، معرف ابعاد بهداشت روانی مثبت است که موجب افزایش خودکارآمدی می شود و می توان از طریق آن، کارکرد مثبت افراد را اندازه گیری نمود. خودکارآمدی نیز علاوه بر تقویت بهزیستی روان شناختی، می تواند بر رضایت تحصیلی دانشجویان تأثیرگذار باشد. از این رو هدف این پژوه ش، بررسی ت أثیر بهزیستی روان شناختی بر رضایت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری با نقش میانجی خودکارآمدی می باشد. نمونه آماری پژوهش، شامل 497 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری غیرتص ادف ی در دسترس انتخ اب ش دند. از ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. هم چنین، فرضیه های تحقیق از طریق م دل س ازی مع ادلات س اخ تاری با بهره گیری از نرم افزار پی ال اس، مورد آزمون قرار گرف ت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهزیستی روان شناختی بر رضایت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری تأثیر مثبت و مع نا دار دارد. خودکارآمدی نیز، بر رضایت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری تأثیر مثبت و مع نا دار دارد. همچنین، خودکارآمدی نقش میانجی را در رابطه بین بهزیستی روان شناختی و رضایت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری ایفا می کند. نتایج این پژوهش می تواند برای خط مشی گذاران در دانشگاه آزاد اسلامی، در راستای تدوین برنامه های مناسب برای رضایت مندی تحصیلی و طراحی برنامه های کاربردی به منظور به کارگیری اثربخش بهزیستی روان شناختی و باورهای خودکارآمدی دانشجویان تحصیلات تکمیلی، سودمند واقع گردد.
مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارت های تحمل پریشانی بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت و مهارت های تحمل پریشانی بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان ۷ تا 11 ساله با تشخیص اختلال توجه بیش فعالی (بیش فعالی غالب) در سال تحصیلی 1400-1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 45 دانش آموز بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند (15 نفر گروه آزمایشی اول، 15 نفر گروه آزمایشی دوم و 15 نفر گروه کنترل). برای گروه آزمایشی اول، برنامه آموزش فرزندپروری مثبت و برای گروه آزمایشی دوم، برنامه آموزش تحمل پریشانی اجرا شد درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) بود. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر بهبود بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی اثر داشته اند، اثرات آن ها در مرحله پیگیری نیز ماندگار است و تفاوت بین میانگین های گروه های آزمایش با کنترل معنی دار است (001/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که برنامه فرزندپروری مثبت و مهارت های تحمل پریشانی در افزایش بهزیستی روان شناختی مادران مؤثر هستند و تفاوت بین گروه های فرزندپروری مثبت و مهارت های تحمل پریشانی معنی دار نیست (05/0<P). درمجموع می توان نتیجه گرفت برنامه فرزندپروری مثبت و مهارت های تحمل پریشانی می تواند منجر به بهبود بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی گردد.
اثربخشی آموزش سرمایه روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
297 - 305
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش سرمایه ی روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهرستان نورآباد بودند که از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمندانتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور ارزیابی شادکامی و بهزیستی روانشناختی، از مقیاس های مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ) استفاده شد. برنامه آموزش سرمایه روان شناختی، به مدت8 جلسه 2 ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا گردید وگروه گواه هیچ مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار)، آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روانشناختی منجر به تفاوت معنادار آماری (01/0>p) بین مراحل پیش و پس آزمون در نمره شادکامی و بهزیستی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن برنامه سرمایه روانشناختی در افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی، آموزش و استفاده گستره از این روش درمانی برای زنان مطلقه توصیه می شود.