مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
بهزیستی روان شناختی
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
123 - 156
هدف اصلی این مقاله تعیین تأثیر آموزش ایمن سازی روانی – اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مهاباد است. پژوهش حاضر از روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان مهاباد بوده است. از بین دانش آموزان تعداد 30 نفر دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان انتخاب شده دو گروه آزمایش و کنترل به میزان مساوی انتخاب شدند. موضوعات مورد آموزش (بسته آموزش 6 مهارت خودآگاهی هیجانی، جرأت ورزی، مشارکت، مسئولیت پذیری، احترام به خود و روابط اجتماعی) است که در قالب 12 جلسه از طریق سامانه شاد آموزش مجازی به صورت زنده و ارسال فایل ها برای دانش آموزان گروه آزمایش صورت گرفت. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات موردنظر از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و همکاران استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق براساس نتایج بدست آمده از بررسی فرضیات از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که نمرات میانگین تعدیل شده میزان بهزیستی روان شناختی پس از اجرای آموزش ایمن سازی روانی اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی در افراد گروه مداخله بالاتر از میزان بهزیستی روان شناختی در افراد گروه کنترل می باشد. به عبارتی دیگر، آموزش ایمن سازی روانی اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی برافزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تأثیر داشته است. با در نظر گرفتن مجذور اِتا، می توان گفت که حدود 64 درصد این تغییرات ناشی از تأثیر مداخله یا آموزش ایمن سازی روانی اجتماعی بر اساس آموزه های مثنوی معنوی بوده است.
اثربخشی آموزش نیرومندی های منشی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری نوجوانان
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش نیرومندی های منشی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در گروهی از دانش آموزان پسر انجام شد. در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل، 30 دانش آموز پسر 12ساله در مدارس غیر دولتی منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی (1400-1399) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان قبل و بعد از آموزش به نسخه کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف،1980) و نسخه ۲۸ سؤالی تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (2009) پاسخ دادند. برنامه آموزش نیرومندی های منشی در 10 جلسه یک ساعته به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد برنامه آموزش نیرومندی های منشی در افزایش پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، زندگی هدفمند و رشد فردی و تاب آوری در دانش آموزان گروه آزمایش به طور معنا داری مؤثر بود. در مجموع، یافته های این بررسی نشان داد برنامه آموزش نیرومندی های منشی از طریق تقویت فضایلی مانند خرد، دلیری، انسانیت، عدالت، میانه روی و تعالی و توانمندی های شناختی و رفتاری مانند خلاقیت، کنجکاوی، وسعت دید، شجاعت، صداقت، شور و شوق، مهربانی، هوش اجتماعی، کار گروهی، عدالت، خودنظم دهی، ستایش زیبایی، قدرشناسی، امید، معنویت و... در تحقق ایده بهزیستی و ایمن سازی روانی دانش آموزان به طور تجربی مؤثر است.. بر این اساس، برگزاری دوره های آموزشی و کارگاهی در زمینه بهبود و تقویت نیرومندی های منشی به منظور افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در نوجوانان توصیه می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
35 - 54
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی، زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مثبت گرا) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا براساس پروتکل سلیگمن (2006) تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر (2000) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی (35/36=F، 001/0>P) و بهزیستی روان شناختی (54/13=F، 001/0>P) زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است. نتیجه گیری: در نتیجه، متخصصان سلامت می توانند از هر این روش در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود امید به زندگی، بهزیستی روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان استفاده کنند.
مدل یابی علّی خلاقیت بر مبنای بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی خودکارآمدپنداری میان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
۱۲۲-۱۰۸
زمینه و هدف: اهمیت خلاقیت دانش آموزان در نظام آموزشی روز به روز نمایان تر می شود، با وجود این خلاقیت در دانش آموزان نوجوان، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل علّی از خلاقیت بر مبنای بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی خودکارآمدپنداری در دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادی و از نظر اجرا توصیفی- همبستگی و تحلیل آن بر اساس مدل ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 314 (269 دختر، 45 پسر) دانش آموز دوره متوسطه از شهرستان عباس آباد در سال تحصیلی 99-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس در آزمون شرکت کردند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از پرسشنامه های خلاقیت (عابدی،1372)، بهزیستی روان شناختی (ریف،2002) و خودکارآمدپنداری (شرر و همکاران،1982) گردآوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر مستقیم بهزیستی روان شناختی بر خلاقیت 0/31(0/002P<)، خودکارآمدپنداری بر خلاقیت 0/37 (0/001P<)، و بهزیستی روان شناختی بر خودکارآمدپنداری 0/79 (0/002P<) است. همچنین میزان تأثیر غیرمستقیم بهزیستی روان شناختی بر خلاقیت با میانجی گری خودکارآمدپنداری 0/11 (3/32= T) بوده است؛ بنابراین با توجه به نتایج، مدل حاضر از برازش خوبی برخوردار بود و تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج حاضر، ایده ارزشمندی را برای پژوهشگران و مربیان درباره مسائل مرتبط با خلاقیت برای دانش آموزان فراهم کرده است و اهمیت خودکارآمدپنداری در ارتباط خلاقیت و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مورد حمایت قرار گرفته است.
بررسی اثربخشی پارادوکس درمانی بر مؤلفه های بهزیستی روان شناختی زوجین متعارض
زمینه و هدف: از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پارادوکس درمانی بر بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن در زوجین متعارض شهرستان آباده بود. روش این پژوهش از نوع َشبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان آباده بودند، روش پژوهش: در راستای اجرای پژوهش از بین این زوجین نمونه ای با حجم 20 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه مورد بررسی با ملاک زوجینی که متقاضی طلاق بودند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. از همه افراد با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف پیش آزمون به عمل آمد و پس از اجرای پیش آزمون، جلسات پارادوکس درمانی برای گروه آزمایش اجرا شد و پس از 6 جلسه از هردو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. سپس نمرات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOV) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در مراحل متفاوت اندازه گیری در متغیر بهزیستی روان شناختی (259/17F=) تفاوت معنی دار وجود دارد و پارادوکس درمانی زوجین بر بهزیستی روان شناختی زوجین متعارض تأثیرگذار است. همچنین، در متغیر مؤلفه های ارتباط مثبت (498/6F=) و هدفمندی (117/1F=) تفاوت معنی دار وجود دارد و پارادوکس درمانی بر بهبود این دو مؤلفه مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پارادوکس درمانی در بهبود بهزیستی روان شناختی، ارتباط موثر و هدفمندی زوجین متعارض شهرستان آباده مؤثر بوده است.
پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی اضطراب ناشی از شیوع کرونا ویروس بر اساس ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی بود. طرح پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اصفهان در سال زمستان 1399 و بهار 1400 بودند. به این منظور تعداد 200 نفر از این افراد با استفاده از فرمول پلنت از تاپاچنیک و همکاران (2007) و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی زاکرمن-کلمن (ZKPQ) زاکرمن (2002)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWS) ریف (1989) و مقیاس سبک های دل بستگی بزرگ سالان (AAS) کولینز و رید (1990) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی با اضطراب کرونا رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 78/1 درصد واریانس اضطراب کرونا به وسیله ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی زاکرمن_کلمن، بهزیستی روان شناختی و سبک های دل بستگی نقش مهمی در پیش بینی اضطراب کرونا دارند.
بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر پردازش شناختی، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی معلمان
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر پردازش شناختی، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی معلمان در سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از معلمان به صورت نمونه گیری در دسترس و به روش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل جایگزین و به پرسشنامه های پردازش شناختی، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و بهزیستی روان شناختی ریف پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی هفته ای دوبار به مدت 45 دقیقه دریافت کردند و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش پردازش شناختی، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی معلمان شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش ذهن آگاهی در ارتقاء پردازش شناختی، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی معلمان می باشد. ازاین رو به مسئولین آموزش وپرورش توصیه می شود گام های مؤثری در جهت حفظ و ارتقاء بهزیستی روان شناختی معلمان بردارند.
مدل یابی روابط ساختاری پیش بینی تاب آوری بر اساس بهزیستی روان شناختی و ارزش های شخصی با میانجی گری معنای زندگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری پیش بینی تاب آوری بر اساس بهزیستی روان شناختی و ارزش های شخصی با میانجی گری معنای زندگی در دانشجویان اجرا شد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه شامل تمام دانشجویان دانشکده ی علوم انسانی دانشگاه هرمزگان بود که از این بین، 247 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، ارزش های شخصی شوارتز (2001)، معنای زندگی استگر(2006) و مقیاس کوتاه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری و نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته ها نشان داد بهزیستی روان شناختی هم مستقیم و غیرمستقیم و با میانجی گری معنای زندگی بر تاب آوری اثر داشته و ارتباط مستقیم مثبت بر معنای زندگی دارد. معنای زندگی ارتباط مستقیم بر تاب آوری دارد. ارزش های شخصی نیز ارتباط مستقیم بر تاب آوری داشت اما فاقد ارتباط معنی دار با معنای زندگی است. این یافته ها بیانگر این بود که به طور کلی بهزیستی روان شناختی نقش مهمی بر تاب آوری افراد دارد و می تواند وجود معنای زندگی، اثر مضاعفی بر میزان تاب آوری داشته باشد. ارزش های شخصی نیز چنین تأثیری را بر تاب آوری دارد، با این حال، ضریب رابطه ی مستقیم بین ارزش های شخصی با معنای زندگی معنی دار نیست؛ که این نشان دهنده ی اهمیت فراوان ارزش های شخصی به تنهایی در استقامت افراد است. لذا، می توان از نتایج حاصل شده در راستای آگاهی بخشی و ارتقای شخصیتی افراد مختلف اقدام نمود. شماره ی مقاله: 11
نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشونت خانگی، سبک های دلبستگی و بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
۱۳۸-۱۱۰
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشونت خانگی، سبک های دلبستگی و بهزیستی روان شناختی زنان انجام شد. روش: تمامی زنان متأهل شهر تهران در سال 1399 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند که ازبین آنها 360 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی و کرایج، 2006)، بهزیستی روان شناختی (ریف 1995)، دل بستگی بزرگ سالان (کولینز و رید،1990) و خشونت خانگی (شرین، سینا کور، لی، زیتر و شاکیل 1998) استفاده شد. داده ها با تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و PLS نسخه 3/3 تحلیل شدند. یافته: یافته ها نشان داد که اثر مستقیم دلبستگی ایمن بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار است (05/0>p). اثرات مستقیم دلبستگی اجتنابی و خشونت خانگی بر راهبردهای سازش نیافته معنادار است (05/0>p). اثر مستقیم راهبردهای سازش نیافته بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار است (05/0>p). راهبردهای سازش نیافته در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روان شناختی زنان نقش میانجی دارد (05/0>p). اثر مستقیم راهبردهای سازش یافته بر بهزیستی روان شناختی زنان معنادار نیست (05/0<p). اثرات مستقیم دلبستگی اجتنابی، دلبستگی ایمن و خشونت خانگی بر راهبردهای سازش یافته معنادار است (05/0>p). راهبردهای سازش یافته در رابطه بین سبک دلبستگی، خشونت خانگی و بهزیستی روان شناختی زنان نقش میانجی ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان با تقویت دلبستگی ایمن و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی به زنان، بهزیستی روان شناختی آنها را افزایش داد. شماره ی مقاله: ۴
اثربخشی آموزش هوش موفق بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: یکی از متغیرهای روانشناختی مرتبط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت، بهزیستی روان شناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش موفق بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت بود. روش پژوهش: در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت متوسطه اول شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها ۳ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از تعیین موقعیت خط پایه، 12 جلسه مداخله هوش موفق در طی 2 ماه برای دانش آموزان صورت گرفت و یک ماه پس از پایان مداخله، پیگیری انجام شد. ابزارهای پژوهش مقیاس پیشرفت تحصیلی، چک لیست کم پیشرفتی، مقیاس هوش وکسلر کودکان 4 و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار نمرات مقیاس بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بود که بیانگر اثربخشی آموزش هوش موفق در افزایش بهزیستی روان شناختی است. نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی می شود که انگیزه برای یادگیری بیشتر و پیشرفت تحصیلی را بالا می برد و از طرفی آموزش هوش موفق با ایجاد تعادل بین سه توانایی تحلیلی، خلاق و عملی و باور منطقی نسبت به ضعف ها، می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی و در نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت مؤثر باشد.
نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین نگرش دینی و منبع کنترل با بهزبستی روان شناختی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین نگرش دینی و منبع کنترل با بهزیستی روان شناختی در زنان سالمند انجام شد. پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات سا خ تاری بود. ج امعه آماری شامل زنان سالمند 60 تا 80 سال عضو کانون سالمندان اداره سلامت شهرداری منطقه 12 تهران در محدوده زمانی خرداد و تیر 1400 بود. تعداد 200 نفر از این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف ( RSPWB ، ریف، 1980). نگرش دینی ( RAS ، خدایاری فرد و همکاران، 1379)، منبع کنترل راتر ( RLOC ، راتر، 1966). تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC ، کانر و دیویدسون، 2003) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخص های برازندگی به دست آمده نشان دهنده برازش قابل قبول مدل اصلاح شده با داده ها بود. نتایج نشان داد ضریب مسیر بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی (01/0 > p ) مثبت و معنادار بود. همچنین نگرش دینی (05/0 > p ) و منبع کنترل (01/0 > p ) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تاب آوری (01/0 > p ) بهزیستی روان شناختی را در سالمندان پیش بینی نمودند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که نگرش دینی و منبع کنترل با میانجی گری تاب آوری در جهت ارتقاء بهزیستی روان شناختی زنان سالمند نقش مثبت و موثری دارد. همچنین توجه به برنامه ریزی آموزشی برای ایجاد بینش و شناخت منبع کنترل زنان سالمند و جهت دادن آن ها به سوی منبع کنترل درونی و افزایش تاب آوری و ارتقاء باورهای دینی آنان حائز اهمیت است.
طراحی الگوی اهمال کاری زناشویی بر اساس کیفیت زندگی جنسی و درگیری زناشویی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۷۹)
148-139
هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی الگوی اهمال کاری زناشویی بر اساس کیفیت زندگی جنسی و درگیری زناشویی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق شهر اهواز بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق شهر اهواز بود که در 6 ماه دوم سال 1400 به دادگاه های مربوط به طلاق و مراکز مددکاری وابسته به دادگستری این شهر مراجعه کرده بودند. به این منظور 250 نفر از افراد جامعه ی آماری به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری زناشویی ( MPQ ) (قربانی نژاد، ۱۳۹۱)، پرسشنامه درگیری زناشویی ( MCQ ) ( سامانی، ۱۳۸۶)، پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی زنان ( SQOL-F ) ( سیموند و همکاران، ۲۰۰۵) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ( PWBS ) (ریف و کیز، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین کیفیت زندگی جنسی، درگیری زناشویی و بهزیستی روان شناختی بر اهمال کاری زناشویی زنان متقاضی طلاق اثرمستقیم دارد ( 05/0> P ). نتایج حاکی از اثر غیرمستقیم کیفیت زندگی جنسی و درگیری زناشویی بر اهمال کاری زناشویی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی زنان متقاضی طلاق بود ( 05/0> P ) . بنابراین توجه به کیفیت زندگی جنسی، درگیری زناشویی و بهزیستی روان شناختی در جهت کاهش اهمال کاری زناشویی زنان متقاضی طلاق از اهمیت بالایی برخوردار است.
رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی: با توجه به نقش میانجی ذهن آگاهی در دانش آموزان
زمینه و هدف: امکانات آموزشی مناسب درکنار ذهن فعال و باانگیزه یادگیرندگان، پیشرفت کشور را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو، یکی از اولویت های مهم پژوهشی در این عرصه، شناخت و بررسی عوامل مؤثر در سلامت روان دانش آموزان است که اجزاء اصلی سیستم آموزشی به حساب می آیند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان دوره متوسطه تهران انجام گرفت. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با توجه به تعداد متغیرها بر روی یک نمونه 352 نفری انجام شد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند. پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) اجرا شدند و داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در سطح معناداری 0.01>P توسط نرم افزار AMOS و SPSS ورژن 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان با داده های گردآوری شده، برازش قابل قبول و مطلوبی داشت (0.01> P)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی، بهزیستی روانی را در دانش آموزان دوره متوسط تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روانشناختی با نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی و تأیید نقش میانجی ذهن آگاهی در این فرآیند و اهمیت بهزیستی روان شناختی در پرورش و ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به سطح ذهن آگاهی و ارضای نیازهای بنیادین روان شاختی دانش آموزان در مدارس از اهمیت بسیاری برخوردار است و توصیه می شود مدارس در برنامه کار خود برنامه هایی را برای ارتقاء سطح خودآگاهی دانش آموزان و آشنایی و به کارگیری بیشتر مفاهیمی چون ذهن آگاهی، ترتیب دهند و محیط های آموزشی را به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتواند پاسخگوی نیازهای بنیادین دانش آموزان باشد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و تاب آوری روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۷
57 - 92
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و تاب آوری روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم دانشجویان انجام شد. این پژوهش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بوند. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 20 نفر برای گروه کنترل بود که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. آموزش های مهارت اجتماعی- هیجانی و تاب آوری روان شناختی به گروه های آزمایشی داده شد ولی به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه ی 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه 57 سؤالی کنترل خشم اسپیلبرگر بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که هم آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی و هم آموزش مهارت تاب آوری روان شناختی باعث ارتقاء بهزیستی روان شناختی و بهبود کنترل خشم در دانشجویان شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز به غیر از دو مؤلفه تفاوت معنادار در بین مداخله ها مشاهده نشد. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تقریباً تکرار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از این مداخله ها در بهبود و ارتقاء بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بهره جست.
نقش میانجی خودمهارگری در رابطه بین دین داری و بهزیستی روان شناختی
امروزه، بهزیستی روان شناختی به طور فزاینده ای مورد توجه متخصصان روان شناسی و علوم اجتماعی قرار گرفته و در فرهنگ ها و نمونه های مختلف، مطالعات گسترده ای روی ابعاد، مؤلفه ها و همبسته های آن انجام شده است. هدف این تحقیق نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه ی بین دین داری و بهزیستی روان شناختی است. برای انجام این تحقیق 224 نفز از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های پردیس فارابی و دانشگاه آزاد پردیسان شهر قم به پرسش نامه های خودمهارگری تانجنی، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه ی سنجش نگرش مذهبی خدایاری فرد پاسخ دادند. رابطه ی بین متغیرها با استفاده از ضریب هم بستگی و رگرسیون خطی بررسی شد. برای بررسی نقش میانجی خودمهارگری از تحلیل مسیر و ضریب سوبل استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، میان هر سه متغیر دین داری، بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری رابطه مثبت وجود داشت. هم چنین تحلیل ها نشان داد 54/38 درصد از رابطه دین داری و بهزیستی روان شناختی از طریق خودمهارگری قابل پیش بینی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد دین داری، به شیوه خاص خود، از طریق ارتقاء خودمهارگری قادر است بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش دهد.
بررسی رابطه ترس از کووید-19 و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ترس از کووید-19 و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی بود. این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399-1400 بودند که از میان آن ها 360 نفر با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای ترس از کووید-19 مارتینز-لورکا و همکاران (2020)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، سرسختی روان شناختی کیامرثی و همکارن (1377) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روابط مستقیم داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 و روابط غیرمستقیم با استفاده از بوت استرپ مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین ترس از کووید-19 با سرسختی روان شناختی، حمایت اجتماعی و بهزیستی روان شناختی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0˂ p). همچنین نتایج نشان داد که سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی نقش میانجی گر را ایفا می کنند. با توجه به ارتباط معکوس بین ترس از کووید- 19 و حمایت اجتماعی و سرسختی روان شناختی به نظر می رسد وجود تمهیدات حمایتی از طرف خانواده و اطرافیان در زمان همه گیری کرونا ویروس ضروری باشد. همچنین می توان با افزایش ویژگی سرسختی روان شناختی میزان ترس از کووید-19 را کاهش داده و بهزیستی روان شناختی افراد را افزایش داد.
نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کرونا ویروس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 182
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیت های کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. داده های به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS3 تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهن آگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهن آگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهن آگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روان شناختی باعث بهبود خردمندی آنان می شود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همه گیری بیماری های نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روان شناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهن آگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخ های خردمندانه مدافعان سلامت می شود.
اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی رشد روان شناختی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی از طریق نقش واسطه ای رشد روان شناختی در کار بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ملّی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز در سال 1398 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، رشد روان شناختی در کار پوراث و همکاران، عملکرد شغلی ویلیام و آندرسون، و بهزیستی روان شناختی دینر و بیسواس-دینر جمع آوری گردید. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری ( SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 صورت گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرات مستقیم سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. هم چنین اثر مستقیم سرمایه روان شناختی به رشد روان شناختی در کار مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش واسطه ای متغیر رشد روان شناختی در کار در رابطه بین سرمایه روان شناختی و پیامدهای عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. با توجه به نتایج این تحقیق، تمرکز بر حالات فردی نیروی انسانی در محیط کار منجر به ارتقاء عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی می گردد، لذا اقداماتی جهت افزایش سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار در قالب برنامه های آموزشی به سازمان توصیه می شود.
رابطه بخشش و بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی عواطف در دانشجویان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ی علی بخشش و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری عواطف مثبت و منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. در این مطالعه ی علّی- همبستگی، جامعه ی آماری را کلیه ی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز تشکیل می دادند که به روش تصادفی چند مرحله یی 352 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس گرایش به بخشش هارتلند (HFS)، برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWBS) بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتیجه ها نشان دادند که بخشش هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق عاطفه ی مثبت با بهزیستی روان شناختی رابطه دارد. رابطه ی غیرمستقیم بخشش با بهزیستی روان شناختی از طریق عاطفه ی منفی تأیید نشد.
رابطه ی علّی سرمایه روان شناختی با هیجان های مثبت، بهزیستی روان شناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی علّی سرمایه روان شناختی با هیجان های مثبت، بهزیستی روان شناختی، عملکرد شغلی و التزام شغلی از طریق طراحی و آزمودن یک الگو بود. نمونه ی این پژوهش، شامل 263 (228 زن و 35 مرد) بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان پرستاران بیمارستان های دولتی شیراز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، عملکرد شغلی، رفتارهای مدنی سازمانی، التزام شغلی، بهزیستی روان شناختی و هیجانات مثبت بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بر اساس نرم افزار AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثر واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر به دست آمد. به طور کلی 7 فرضیه مستقیم و یک فرضیه غیرمستقیم مورد تأیید قرار گرفتند.