مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
بهزیستی روان شناختی
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88-100
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بی توجهی به جنبه های اجتماعی سلامت سالمندان در عصر ارتباطات و جهانی سازی، موجب افزایش آسیب پذیری این قشر از افراد جامعه در ابعاد جسمی، روانی، خودکشی، گرایش به مصرف دخانیات و آسیب های اجتماعی دیگر می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و حرمت خود با بهزیستی روان شناختی سالمندان شهرستان اهواز انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی سالمندان شهرستان اهواز بودند که در بهار سال 1397، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان، 80 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های نگرش مذهبی، حرمت خود کوپر اسمیت و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شده است. داده های حاصل از پرسش نامه ها نیز با استفاده از آماره های توصیفی چون فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های آماری استنباطی چون همبستگی و رگرسیون چندمتغیّری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی؛ و همچنین بین حرمت خود و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که مذهب نقش پیشگیری دارد و منبع مهمی برای پیشگیری از وقوع بیماری ها است. همچنین، ارزش های مذهبی و قومی رابطه و همبستگی مثبتی با بهداشت روانی دارد؛ زیرا هر دو رفتارهای اجتماعی مطلوب در فرهنگ را تشویق می کند. بسیاری از اشکال مذهب با رشد فرد هماهنگ است؛ ازجمله پیشرفت، پایداری و ثبات، اجتناب از شیوه های زندگی مضر، پیوستگی استحکام خانواده و خودشکوفایی.
مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیر معتکف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
68-79
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به اهمیت تربیت جوانان باایمان در آموزه های دینی ما، نهادهایی فعالیت های مختلفی را برای ترغیب آنان به گرایش به باورها و اعمال دینی سازمان دهی کرده اند که از مهم ترین آنها اعتکاف است که آثار اجتماعی و فردی گسترده ای دارد. این پژوهش با هدف مقایسه چشم انداز زمان، بهزیستی معنوی و بهزیستی روان شناختی در جوانان معتکف و غیرمعتکف شهر تبریز انجام گرفته است. روش کار: روش این مطالعه از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش تمامی شرکت کنندگان 35-18 سال در مراسم اعتکاف سال 1397 شهر تبریز بود که از میان آنان 250 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه ها پاسخ دادند. 220 نفر نیز با گروه مطالعه همتا شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی (مانوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری در مؤلفه های زندگی هدفمند، پذیرش خود و نمره کل بهزیستی روان شناختی بین دو گروه معتکف و غیرمعتکف وجود داشت (01/0>P). میانگین مؤلفه بهزیستی مذهبی در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P)؛ درنهایت، میانگین گذشته منفی، آینده و حال تقدیرگرا در گروه معتکف و میانگین حال لذت گرا در گروه غیرمعتکف به طور معناداری بالاتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شرکت در فعالیتی دینی مانند اعتکاف احتمالاً فرصتی برای بهسازی، تهذیب نفس و ارتقای فضیلت های انسانی برای شرکت کنندگان در آن به شمار می آید. افراد با شرکت در این مراسم معنوی تلاش می کنند تا با گذشته منفی خود مقابله و اهداف زندگی خود را بازسازی کنند و به کمال دست یابند. این نتایج می تواند راهکار های ارزشمندی در تمهید ارتقای بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
رابطه بهزیستی روان شناختی و احساس تنهایی و کیفیت زندگی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان آمل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بهزیستی روان شناختی و احساس تنهایی و کیفیت زندگی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان آمل، انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع تحصیلی متوسطه دوم آموزش و پرورش شهرستان آمل در سال تحصیلی 98 – 1397 به تعداد 10616 نفر بود. طبق جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 375 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، احساس تنهایی راسل و همکاران (1980)، کیفیت زندگی ویر و شربون (1992) و اعتیاد به شبکه های اجتماعی حسن زاده و اولادزاد (1394) بود. روایی پرسشنامه ها با نظر متخصصان تایید شد و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی، کیفیت زندگی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، به ترتیب برابر 0/87، 0/89، 0/86 و 0/88 بدست آمد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رابطه منفی معنی و بین احساس تنهایی با اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان داد سهم بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی و کیفیت زندگی در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر اینستاگرام در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم متفاوت است. به طوری که متغیر احساس تنهایی بیشترین سهم را در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی دارد و بعد از آن به ترتیب متغیرهای بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی قرار دارند.
شناخت میزان بهزیستی روان شناختی معلمان آموزش و پرورش شهرستان ساری پس از دوران اپیدمی کووید-19
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان بهزیستی روان شناختی معلمان آموزش و پرورش پس از دوران اپیدمی کووید-19، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، زمینه یابی (پیمایشی) و جامعه آماری، شامل تمامی معلمان ابتدایی آموزش و پرورش نواحی یک و دو شهرستان ساری در استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 بود. مطابق با تاباچنیک و همکاران (2007)، 124 نفر به روش نمونه گیری در دسترس (زن: 67 نفر و مرد: 57 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی نسخه کوتاه (18 سؤالی) ریف (2002) بود. با بهره گیری از نرم افزار SPSS23 و در سطح اطمینان 95 درصد (0/05=a)، یافته ها نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن (تسلط بر محیط، استقلال، ارتباط مثبت با دیگران، رشد شخصی، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) با میانگین نظری (نقطه برش: 3/50) وجود دارد (Sig. < α = 0.05) و از آن جا که مقادیر میانگین نمونه از میانگین نظری بزرگتر است از نظر آماری، میزان بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن (تسلط بر محیط، استقلال، ارتباط مثبت با دیگران، رشد شخصی، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود) در معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان ساری پس از دوران اپیدمی کووید-19، بزرگتر از متوسط است. نتیحه این که شرایط کرونایی و فاصله گذاری اجتماعی تاثیری بر بهزیستی روان شناختی معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان ساری نداشته است.
رابطه دلبستگی به والدین با قلدری نوجوانان در مدرسه؛ تحلیل نقش میانجی بهزیستی روان شناختی و دلبستگی به همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری یکی از مهم ترین مشکلات سلامتی نوجوانان است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه دلبستگی به والدین با قلدری نوجوانان در مدرسه با تحلیل نقش میانجی بهزیستی روان شناختی و دلبستگی به همسالان بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان کوثر در سال 1400-1399 تشکیل دادند. شرکت کنندگان شامل 329 دانش آموز دختر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس قلدری ایلی نویز، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان در نوجوانان پاسخ دادند. فرضیه های پژوهش با تحلیل مسیر آزمون شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دلبستگی به والدین و قلدری رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. علاوه براین، در رابطه دلبستگی به والدین و قلدری دو متغییر دلبستگی به همسالان و بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارند. همچنین، شاخص های برازش مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار شد که همه این عوامل معنی داری پژوهش را تأیید کردند.
مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
77 - 90
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی در شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به روان تنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان بانک ملی شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش بازسازی شناختی معنایی در 12 جلسه درمان بازسازی شناختی معنایی (سلیمی، 1388) و گروه آزمایش خود دلگرم سازی در 10 جلسه درمان خود دلگرم سازی (شوناکر، 1980) شرکت کردند. گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار 21SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی در مرحله پس آزمون مؤثر بوده اند (05/0> p ). یافته ها اثربخشی بیشتر خود دلگرم سازی را در بهبود بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند. نتیجه گیری: به دنبال ابتلا به روان تنی پوستی، افراد دچار کاهش در بهزیستی روان شناختی می شوند و درمان های روان شناختی بازسازی شناختی معنایی و خود دلگرم سازی در افزایش بهزیستی روان شناختی افراد مبتلا به روان تنی پوست سودمند هستند.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس هوش هیجانی و رضایت از زندگی در بین معلمان دوره ابتدایی شهرستان زاوه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس هوش هیجانی و رضایت از زندگی معلمان زن و مرد شهرستان زاوه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان زاوه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها نمونه ای 180 نفری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که به دلیل وجود کرونا و عدم حضور معلمان در مدارس پرسشنامه های هوش هیجانی(شات، 1998)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1980) به صورت برخط از طریق شبکه های اجتماعی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با نرم افزار SPSS-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی و رضایت از زندگی با بهزیستی روان شناختی رابطه ای معنادار وجود دارد و هوش هیجانی و رضایت از زندگی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند که در معلمان مرد 31 درصد و در معلمان زن 42 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد در معلمان مرد، هوش هیجانی با 23/0درصد سهم معنادار و مثبتی در بهزیستی روان شناختی داشته است ولی در معلمان زن هوش هیجانی با 22/0درصد و رضایت از زندگی 20/0 توانایی تقریباً یکسانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی داشتند. نتایج این پژوهش از نقش هوش هیجانی در معلمان مرد و هوش هیجانی به همراه رضایت از زندگی در معلمان زن، به عنوان عاملی مهم در پیش بینی بهزیستی روان شناختی حمایت می کند که می تواند کمک کننده خوبی در ارائه پیشنهاد های کاربردی در این حوزه باشد.
نقش سازه های بخشش و نوع دوستی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی: پژوهشی در حوزه نارسایی های ذهنی و تحولی
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر با مطرح شدن روانشناسی مثبت نارسایی های تحولی نیر به لحاظ شواهد پژوهشی تحت تاثیر این رویکرد قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر نقش متغیرهای مثبت روان شناختی شامل بخشش، نوع دوستی و بهزیستی روان شناختی را در مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی مورد بررسی قرارداده است. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 196 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری در دسترس نتخاب شدند و جهت جمع آوری داده ها از مقیاس-های سلامت روانی بشارت، بخشش ان رایت و نوع دوستی اشتون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نوع دوستی و ابعاد بخشش و بهزیستی روان شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای نوع دوستی(β=0/315) و ابعاد بخش( بعد عاطفی، β=0/296، بعد شناختی، β=0/211 و بعد رفتار، β=0/145)بیشترین نقش را در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی دارند. به نظر می رسد ارتقای روابط بین -فردی ناشی از بخشش و نیز تاثیرات حمایتی نوع-دوستی منجر به بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی می شود. طراحی و اجرای برنامه های آموزشی بخشش و نوع دوستی برای کمک به این گروه از مادران و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری دانش آموزان دختر، پایه یازدهم شهر همدان است. در این پژوهش، طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل است. جامعه آماری۳۵۰ نفر بوده است و نمونه اولیه این پژوهش را ۲۰۰ نفر از دانش آموزان دختر شهر همدان تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در نهایت، تعداد دانش آموزان به صورت تصادفی برای هریک از گروه های گروه گواه و گروه آزمایشی،۲۰ نفر تعیین شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه خودمهارگری تانجی و برنامه درمانی، آموزشی هوش معنوی بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مؤثر است. همچنین آموزش هوش معنوی بر خودمهارگری دانش آموزان مؤثر است (05/0>P). با توجه به این پژوهش، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هاست که می توان از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری، برای رشد بهینه دانش آموزان از آن استفاده کرد.
رابطه ادراک نوجوان از تعارض والدین با بهزیستی روانشناختی و ناامیدی در دانش آموزان دختر نوجوان: بررسی نقش میانجی شیوه های مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعارض زناشویی والدین از دید فرزند نوجوان و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی با در نظر گرفتن نقش میانجی شیوه های مقابله در دانش آموزان دختر بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر 13-16 سال مدارس آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر اصفهان در سال 1397 تشکیل می دانند که از این بین آن ها 271 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های ادراک کودک از تعارض با والدین (CPIC؛ گریچ، سید و فینچام، 1992)، خودگزارشی سبک های مقابله ای (SRCM؛ کاوزی و دابو، 1992)، ناامیدی در کودکان و نوجوانان (HSC؛ کازدین، رودگرز و کولباس، 1986) و مقیاس بهزیستی کودکان استرلینگ (SCWBS؛ لیدلی و کارتر، 2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تعارض والدین رابطه مستقیم و مثبتی با دور شدن از مشکل، بیرونی ساختن و ناامیدی و رابطه مستقیم و منفی با حل مسئله و بهزیستی روانی دانش آموزان داشت (01/0>p). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تعارض والدین می تواند به طور غیرمستقیم با تأثیر بر شیوه های مقابله بیرونی سازی و حل مسئله، بهزیستی و ناامیدی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار دهد. شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بیرونی سازی و حل مسئله از شیوه های مقابله، نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین تعارض والدین و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی در دانش آموزان دارد.
ناگویی هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان نوجوان دختر با مشکلات روان تنی: نقش میانجی " تنهایی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پژوهشی نشان می دهند که دوران نوجوانی با تغییرات سریع زیستی، شناختی و اجتماعی، همراه می باشد که مسائل مربوط به سلامت نوجوانان و بهزیستی روان شناختی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی گری احساس تنهایی بر رابطه ناگویی هیجانی با بهزیستی روانشناختی در دانش اموزان نوجوان دختر با مشکلات روان- تنی انجام شد. بدین ترتیب که از بین کلیه دانش آموزان دختر نوجوانی که در مقطع متوسطه دوره دوم در ناحیه ۲ آموزش پرورش شهر مشهد در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ مشغول به تحصیل بودند و به دفاتر مشاوره مدارس خود مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری خوشه ای ساده و سپس غربالگری با مقیاس شکایات روان-تنی (تاکاتا و ساکاتا) ، ۱۰۳دانش آموز انتخاب شدند. سپس این گروه نمونه دیگر ابزارهای پژوهش یعنی مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف)، ناگویی هیجانی (تورنتو)، تنهایی (دهشیری و همکاران) را پاسخ دادند. بررسی داده ها از طریق تحلیل های چند متغیره و مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS۲۴ و SmartPLS۲ انجام شد. نتایج نشان داد که ناگویی هیجانی دارای رابطه منفی معنی داری با بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان با مشکلات روان تنی بود و احساس تنهایی در این رابطه نقش میانجی گری جزئی داشت. نتایج پژوهش حاضر اهمیت برنامه ریزی و ارائه بسته های آموزشی و درمانی مناسب به منظور افزایش بهزیستی روان شناختی در راستای کاهش مشکلات روان تنی دانش آموزان را با مدنظر قرار دادن احساس تنهایی و مشکل ناگویی هیجانی دانش آموزان به مسئولین آموزش وپرورش یادآور می شود.
نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه سبک های عشق ورزی با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی مرحله ای از زندگی یک زن و شوهر است که در آن احساسات و عواطف مثبت زوجین برای یکدیگر کمرنگ شده و احساسات منفی جایگزین احساسات مثبت می شوند. این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه سبک های عشق ورزی با طلاق عاطفی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان در پژوهش ۴۱۸ نفر (۹۷ مرد و ۳۲۱ زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن، فرم کوتاه مقیاس نگرش های عشق (LAS) و مقیاس رضایت جنسی(ISS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه، شهوانی و فداکارانه و نیر رضایت جنسی با طلاق عاطفی همبستگی معناداری وجود دارد (۰۵/۰<p). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که رضایت جنسی نقش واسطه ای معناداری بین سبک های عشق ورزی و طلاق عاطفی دارد. براساس یافته های تحقیق، رضایت جنسی و سبک های عشق ورزی بر طلاق عاطفی تأثیر می گذارند و توجه به این دو متغیر در پیشگیری از طلاق عاطفی مهم و ضروری به نظر می رسد.
اضطراب کرونا ویروس در معلمان: نقش پیش بین بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهر بوکان)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد معلمان موردنظر بر اساس اعلام نظر آموزش وپرورش (301N=) بودند؛ که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 170 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت شرایط خاص جامعه آماری در دوره کرونا و محدودیت های اعمال شده و برگزاری کلاس های مدارس به شیوه ی غیرحضوری، پرسشنامه ها به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1995) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که درمجموع 52 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی تبیین می شود. این نتایج تلویحات مهمی در تصمیم گیری های آموزش وپرورش دارد و متولیان آن و نهادهای تربیتی می توانند از نتایج آن برای جلوگیری از بروز مشکلات معلمان و اثربخشی تدریس استفاده کنند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هورلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هولر) بود. روش این پژوهش به شیوه تک آزمودنی با کنترل خط پایه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به موکوپلی ساکارید در سال 1398-1397 بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه ی خوش بینی (LOT)، پرسشنامه ی فرم کوتاه بهزیستی روان شناختی (PWB) و برنامه آموزشی تنظیم هیجان آلن، مک هاگ و بارلو، (2009) بود که طی 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته و در 3 مرحله (خط پایه، برنامه آموزشی 8 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) انجام شد. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده فرمول درصد بهبودی و روش ترسیم دیداری تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان بر خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به موکوپلی ساکارید نوع یک (سندرم هولر) مؤثر بوده است. و این تأثیر در مرحله پیگیری 6 هفته ای پایدار مانده بود. بنابراین با به کارگیری آموزش تنظیم هیجان می توان توانمندی مادران دارای کودک موکوپلی ساکارید را بهبود بخشید.
الگوی شبکه محور بهزیستی روان شناختی قرآن کریم مبتنی بر تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
167 - 195
حوزه های تخصصی:
بهزیستی روان شناختی،یکی از مسائل مهم و گم شده همیشگی بشر بوده و قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین کتابی که برای هدایت انسان ها ازجانب خداوند متعال نازل شده، بهترین راه را به وی نشان داده است که می تواند زمینه خوشبختی او در دنیا و آخرت را فراهم می کند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی ازمنظر قرآن کریم و با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفته و بدین منظور، پس از مطالعه و بررسی کل آیات قرآن کریم و مشخص کردن آیات مرتبط با موضوع، 505 آیه براساس تفسیر نمونه تحلیل شده است. یافته ها درقالب چهارده مضمون سازمان دهنده، شامل ایمان به مبدأ و معاد، عمل کردن به آیات قرآن ، آراستگی به فضایل اخلاقی، تبعیت از اسلام، عمل صالح، تقوا، امیدواری، بردباری و پایداری، اتکال به خداوند متعال، عبادت و بندگی، تهذیب و تزکیه نفس، برقراری ارتباط مثبت، تشکیل خانواده و رضایتمندی، و 98 مضمون پایه استخراج شد ند؛ سپس نتایج حاصل شده درچهارچوب شبکه مضامین به دست داده شد و نهایتاً این یافته به دست آمد که در قرآن کریم ، بهزیستی روان شناختی، موردتوجه ویژه بوده و خداوند متعال برای ارتقادادن بهزیستی روان شناختی انسان ها برنامه ای کامل و جامع را در قرآن عرضه کرده است.
تأثیر آموزش دهی مهارت های فرزندپروری اسلامی بر کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدیِ والدگریِ مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
295 - 327
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش دهی مهارت های فرزند پروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر- کودک، بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری در مادران دارای کودکان دبستانی انجام شده و ازنوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. برای به دست آوردن داده ها نَوَد مادر به صورت مجازی و در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 45نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. درنهایت، با توجه به ریزش آزمودنی ها مطالعه با سی نفر در گروه گواه و سی نفر در گروه آزمایش پایان یافت. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه های رابطه والد- کودک پیانتا (1994)، بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه (2002) و خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روزا (1996) بود. یافته های به دست آمده ازطریق تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد برنامه فرزندپروری اسلامی در تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رابطه والد- کودک (وابستگی، تعارض و رابطه مثبت کلی) غیراز حوزه نزدیکی و در تمام زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی (استقلال، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود) غیراز حوزه تسلط بر محیط، دارای تأثیر مثبت معنادار است (p<0/001)؛ همچنین درحوزه خودکارآمدی والدگری، تأثیر مثبت معناداری مشاهده می شود (p<0/001). با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش فرزندپروری اسلامی بر بهبود کیفیت رابطه مادر و کودک دبستانی و نیز ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران، دارای تأثیر مثبت معنادار است و بنابراین می توان از مداخله فرزندپروری با رویکرد اسلامی برای بهبود کیفیت ارتباط مادران با فرزندان و همچنین ارتقایافتن سطح بهزیستی روان شناختی و خودکارآمدی والدگری مادران استفاده کرد.
پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس و بهزیستی روان شناختی با باورهای فراشناختی در زوجین دارای ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
25 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان رابطه بین راهبردهای مقابله با استرس و بهزیستی روان شناختی با باورهای فراشناختی در زوجین دارای ناسازگاری زناشویی می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع توصیفی با روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1398 بود. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی دارای همبستگی مثبت معناداری با راهبرد مقابله ای مساله مدار (01/0>p، 57/0 =r) بود. با این حال، باورهای فراشناختی دارای همبستگی منفی معناداری با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (01/0>p، 42/0- =r) و راهبرد مقابله ای اجتنابی (01/0>p، 38/0- =r) می باشد. همچنین باورهای فراشناختی دارای همبستگی مثبت معناداری با خرده مقیاس های بهزیستی روان شناختی بود. این به آن معنا است که هر چه باورهای فراشناختی افزایش یابد، بهزیستی روان شناختی زوجین دارای ناسازگاری نیز افزایش می یابد و بالعکس. نتایج این مدل نشان داد که تمامی خرده مقیاس های بهزیستی روان شناختی توانستند باورهای فراشناختی را پیش بینی کنند. بنابراین خرده مقیاس ها و نمره کل بهزیستی روان شناختی با باورهای فراشناختی روابط چندگانه وجود داشت. خرده مقیاس های راهبردهای مقابله ای توانستند باورهای فراشناختی را پیش بینی کند. راهبرد مقابله ای مسأله مدار به صورت مثبت و راهبردهای هیجان مدار و اجتنابی به طور منفی باورهای فراشناختی را پیش بینی کردند.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد واحد کرج بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
32 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش پیش بین انعطاف پذیری روان شناختی و تحمل پریشانی در بهزیستی روان شناختی دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد کرج بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت جزء تحقیقات همبستگی بود . جامعه این پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج که در سال تحصیلی 99-1400 مشغول به تحصیل بودند که تعداد آنها 3448 نفر بود. روش نمونه گیری این پژوهش، نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. شیوه برآورد حجم نمونه روش تاپاخانیک و فیدل بود. 200 نفر از دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد کرج واحد کرج به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه استاندارد به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی و تحمل پریشانی می توانند حدود 67 درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی را تبیین کنند. انعطاف پذیری روان شناختی حدود 66 درصد وتحمل پریشانی حدود 46 درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی را تبیین میکند. از پژوهش حاضر نتیجه گرفته شد که انعطاف پذیری روانشناختی و تحمل پریشانی دوتا از متغیرهایی هستند که بهزیستی روانشاختی را میتوان بر اساس آنها پیش بینی نمود.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: کاهش عملکرد تحصیلی علاوه بر ایجاد مشکل در فرایند تحصیلی دانش آموزان، می تواند فرایند شناختی و هیجانی آنها را نیز متاثر سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد