مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نظامی گنجوی
حوزه های تخصصی:
با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن مایه های داستانی براساس عملکرد نقش مایه ها و خویشکاری های هر یک از آن ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فولکلورشناس روس با ارائه طرح جامع و الگوی کاملی در تحلیل ساختارروایی متون، تحولات عظیمی را در این عرصه به وجود آورد. با عنایت به آنچه ذکر شد و با توجه به گستره پهناور ادبیات داستانی که با برخورداری از شاخصه های کلام فولکلوریک بستر مناسبی را جهت کشف ساختار و تحلیل روایی آثار فراهم می آورد، در این پژوهش بر آن شدیم که منظومه لیلی و مجنون نظامی را به عنوان یکی از آثار ادبیات غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار دهیم. از این رو پس از ذکر نکاتی پیرامون فرمالیسم، ساختارگرایی و ریخت شناسی به تحلیل ساختارروایی این اثر براساس الگوهای ریخت شناسی پراپ خواهیم پرداخت تا دریابیم که نظامی در تحلیل روایی این اثر از چه نوع تمهیداتی بهره جسته و عناصر و مضامین داستانی آن درقالب ساختارروایی چگونه تحلیل می گردند.
بررسی ساختار زمان در خسرو و شیرین نظامی گنجوی بر اساس الگوی زمان و روایت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی روایی ژنت یکی از مؤثرترین نظریه ها در روایت شناسی است. در بخشی از این نظریه ژرارد ژنت زمان داستان را در سه مبحث عمده نظم، تداوم و بسامد بررسی می کند. او نشان می دهد که هریک از مؤلفه هایی که در این سه مبحث تعریف می شود یکی از سه حالت شتاب: مثبت، منفی و یا ثابت را به روایت داستان می دهد. خسرو و شیرین نظامی گنجوی یکی از شاهکارهای بی نظیر در قلمرو ادبیات داستانی است. این اثر ماندگار ادب فارسی به دلیل داشتن ظرفیت های دقیق روایی، توانایی محک خوردن با معیارهای نوین ادبیات داستانی و دانش روایت شناسی را دارد. بنابراین، این پژوهش در تلاش است که با تحلیل جایگاه و کارکرد عنصر زمان و بررسی زمان مندی روایت های خسرو و شیرین، رویکردی نوین در مطالعه داستان های خمسه را معرفی و الگوهای روایی داستان ها را شناسایی نماید. علاوه بر شناخت دستور زبان روایی نظامی در این داستان، ایجاد پیوند بین ادبیات کهن پارسی با رویکردهای مدرن مد نظر پژوهشگر بوده است.
مطالعه تطبیقی پوشش خسرو و شیرین در متن منظوم نظامی گنجوی و نگاره های آن
حوزه های تخصصی:
در هر فرهنگ و تمدنی، یک هنر بنیادین وجود دارد که سایر هنرها بر اساس آن ایجاد می شوند. در ایران، شعر، نقش هنر بنیادین را در ایجاد سایر هنرها ایفا می کند. از میان هنرهای مختلف، نگارگری، ارتباط فراوانی با شعر دارد و در بین آثار نگارگری، نقش داستان های عاشقانه قابل توجه است و حکایت خسرو و شیرین یکی از مشهورترینِ این داستان ها بوده و توسط حکیم نظامی گنجوی گردآوری شده است. اشعار در منظومه خسرو و شیرین رمزگونه هستند؛ بنابراین نیاز است که به تفسیر دقیق آنها پرداخته شود. در این مقاله سعی بر آن بوده است که توصیفات مرتبط با پوشش شخصیت های اصلی داستان خسرو و شیرین از منظومه استخراج و به مقایسه آن با پوشش موجود در نگارگری های مرتبط بپردازد؛ در نهایت، با بهره گیری از یافته های پژوهش به پاسخ این سوال دست یابد که اثرپذیری نگارگری از شعر چگونه است؟ روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای بوده و جهت تدوین و تنظیم آن از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. بیان چگونگی جنسیت پارچه ها شامل پرند، پرنیان، دیبا، خز، خارا، حریر، قَصَب و زر از گزینه های مورد توجه در منظومه برای توصیف پوشش خسرو و شیرین است. زرد، قرمز، سیاه، ارغوانی و آسمان گون، برای رنگ انتخاب شده و برای طرح، از کلاه، قبا، کمربند، سَلَب، شقایق، سرآغوش، طراز، مِعجَر، مقنعه، حمایل، برقع، نقاب و همچنین برای زیور از انگشتر، گوشواره، خلخال، گردن بند، نقش دست، عنبرینه، دست بند، فرق بند و گیسوبند نام برده است. با بررسی 14 نگاره از سبک های طلایی نگارگری ایران، مشخص شد که تأثیرپذیری نگارگر از منظومه، بیشتر در رنگ پوشش خسرو و شیرین است.
اهمیت شرح محمّد بن قوام بلخی در فهم مضامین مخزن الاسرار نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
231 - 260
حوزه های تخصصی:
مخزن الاسرار نظامی یکی از منظومه هایی است که به دلایل سبک شناختی و ورود غلط های بیشمار در اثر استنساخ های متعددی که از آن صورت گرفته، همواره موردتوجه شارحان و مصححان بوده است. شرح محمد بن قوام بلخی (در قرن هشتم هجری) یکی از اولین شروحی است که حدود 1300 بیت را مورد بررسی قرار داده است. شرح قوام بلخی با وجود برخی کاستی ها و نقص ها، بسیاری از تلمیحات، آیات، روایات، اصطلاحات نجومی و طبّی و... را به دقت کاویده است. از قدیمی ترین شروح مخزن الاسرار (همچون شرح ابراهیم تهتهی) تا اغلب شروح معاصر، همچون وحید دستگردی و دیگر شارحان در برخی از ابیات به شرح قوام نظر داشته اند و در مواردی بدون ذکر نام قوام بلخی، عبارات او را -به اختصار و مضمون و یا به عین- نقل کرده اند. قوام بلخی در شرح خود به برخی نسخ و ضبط های دیگر ابیات اشاره کرده و معنی صورتِ دیگر بیت را نیز نقل کرده است که در موارد بسیاری قابل توجه است. در پژوهش حاضر، با توجه به شرح قوام بلخی، 10 بیت از مخزن الاسرار نظامی مورد بحث قرار گرفته و برخی از وجوه معنایی یا تلمیحات و اشاراتی که می تواند در شرح ابیات راهگشا باشد، بررسی و تحلیل شده است. معانی و تفسیر سایر شروح نیز در این 10 بیت نقد و بررسی شده است.
بررسی نقش شیوه های بلاغی اقناع در ایجاد تعلیق در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۲۷۹-۳۰۳
حوزه های تخصصی:
منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی برجسته ترین اثر از نوع داستان های غنایی و بزمی در ادب فارسی است که مخاطبان بسیاری را مجذوب خود کرده است. اگرچه درباره ساختار روایت های این منظومه پیش از این مقالاتی منتشر شده، در زمینه استفاده از شگردهای بلاغی برای اقناع مخاطب و در نتیجه ایجاد تعلیق در این اثر داستانی تحقیق خاصی انجام نشده است؛ ازاین رو، در بحث حاضر، نخست به تعریف اقناع در علوم مختلف و نقش آن در تاریخ فلسفه و بلاغت پرداخته می شود و سپس، با نگاهی گذرا به تعریف تعلیق، روشن می شود که چگونه شگردهای بلاغی می تواند در خدمت تعلیق داستانی قرار گیرد. شایان ذکر است که تعلیق ها در داستان خسرو و شیرین تا اندازه زیادی حاصل بهره گیری شاعر از شیوه های بلاغی ای است که برای اقناع مخاطب به کار رفته است. این تعلیق، که سبب هجران و دوری عاشق و معشوق در فواصل مختلف داستان می شود و ازطرفی هم سبب پدیدآمدن انتظار در خواننده می شود، در برش های گوناگون داستانی به چشم می خورد. در این مجال، از دو علم معانی و بیان برای بررسی نقش اقناع در ایجاد تعلیق استفاده شده است. از شگردهای علم معانی، اغراض ثانوی کلام یعنی تشویق و ترغیب، تحذیر و هشدار، تکریم و تعظیم و به ویژه سرزنش و هشدار، و از شگردهای بیانی، اغراض تشبیه، استعاره، و تمثیل، نقش مؤثرتری در اقناع مخاطب و ایجاد تعلیق ایفا کرده اند.
سیر تحول شخصیت فرهاد در آثار مهم ترین مقلدین نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از هنگامی که نظامی با سرودن مثنوی خسرو و شیرین، تصویری روشن و ستوده از سیمای فرهاد ترسیم نمود، همواره ازین عاشق دلخسته به نیکی یاد شده است. ما در این نوشته در پی پاسخ دادن به این پرسش ها هستیم که آیا فرهاد شخصیتی تاریخی است یا فردی خیالی و افسانه ای؟ و این که شخصیت فرهاد در آثار مقلدان نظامی نیز همانند سروده وی مانده است یا تغییر یافته؟ نظامی در اثرش چنان جایگاه والایی به فرهاد بخشید که صدها شاعر پس از خود را به تقلید از این اثر برای کسب چنان محبوبیتی واداشت. در این میان تغییرات زیادی در شخصیت فرهاد رخ داده است. امیرخسرو دهلوی چندان تغییری در چهره فرهاد ایجاد نکرد، ولی عارف اردبیلی با نامیدن اثرش به فرهادنامه، خط مشی خود را که محوریت دادن به شخصیت فرهاد باشد علناً اعلام کرد. هاتفی خرجردی نیز تنها در جزییات شخصیتی فرهاد تغییراتی ایجاد کرده است. اما روال داستان تا حدی مشابه است. وحشی بافقی در اثر ناتمامش شخصیت فرهاد را به خوبی پرورش می دهد و پس از او وصال شیرازی شخصیت فرهاد را به شکل یک عارف یا سالک ترسیم می نماید. صابر شیرازی به تکمیل این اثر می پردازد و چنان بینوا فرهاد را در پایان داستان به حال خود رها می کند که هر خواننده ای آرزو می کند ای کاش این اثر ناتمام می ماند اما چنین فرجامی نمی یافت. در روایت شعله نیریزی نیز تغییرات بسیار اندک و نادر است.
سیر تحول جایگاه خسرو پرویز در متون تاریخی و منظومه های غنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
73 - 81
حوزه های تخصصی:
هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست مایه ای برای قصه پردازی افسانه سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت های متعددی می توان یافت که سعی کرده اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود این، به مرور زمان، شخصیت خسرو در متون غنایی، کم رنگ شده است. گرچه در منظومه خسرو و شیرین نظامی، خسرو، نقشی اساسی برعهده گرفته است، اما پس از نظامی، در آثار شعرایی چون امیرخسرو دهلوی، عارف اردبیلی، سلیمی جرونی، هاتفی، وحشی بافقی و دیگران، این فرهاد است که آرام آرام، نقش و جایگاه خسرو را تصاحب می کند. در این میان، در منظومه فرهادنامه عارف اردبیلی، فرهاد، چهره دیگری از خسروپرویز است و چنین تصوری از فرهاد، مورد قبول عام جامعه قرارنگرفته است. از همین رو، به نظر می رسد که با گذشت زمان، از یکسو از محبوبیت خسروپرویز -پادشاهی که بنابر برخی روایات تاریخی، نامه پیامبر را پاره کرده- کاسته شده است و از دیگر سو، فرهاد که چون مجنون، نماینده گفتمان عشق آرمانی و مقدس است و تناسب بیشتری با جامعه ایران پس از اسلام داشته، جایگزین خسرو گشته است. بنابراین، در این مجمل برآنیم تا با اشاره به منظومه هایی که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است، روند حذف تدریجی خسروپرویز از این حکایت را نشان دهیم.
تلمیحات و روایات تاریخی در مثنوی یوسف و زلیخای شعله گلپایگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
23 - 32
حوزه های تخصصی:
تلمیح یکی از بهترین منابع معنی آفرینی در ادبیات فارسی است. تلمیحات موجود در ابیات یا عبارات ادبی و عصاره آیات و روایات و داستان های تاریخی و مذهبی هستند. لذا برای درک بهتر بیت یا عبارتی که حاوی تلمیح است، می بایست آیات و احادیث، داستان یا مثل مورد اشاره را به تمامی دانست. شعله گلپایگانی از شاعران اوایل دوره بازگشت است که در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری در گلپایگان اصفهان زندگی می کرده است. وی یکی از تواناترین مقلدان نظامی گنجوی در سرودن منظومه های بزمی و عاشقانه است. نظر به پیروی شاعر از سبک شعر نظامی از نظر بلاغت ادبی هم تحت تأثیر او بوده، در اشعارش صور خیال و آرایه های دیگر بخصوص تلمیح جایگاه خاصی دارد. بنا به گفته خود شاعر در اشعارش از اوان کودکی در مکتب خانه تحت تعلیم اساتید زادگاهش درس قرآن آموخته و سایر علوم رایج آن زمان از قبیل صرف و نحو، معانی و علوم دینی را نزد پدرش - که شخصی عالم و دانشمند بوده است- فرا گرفته است، با بررسی تلمیحات در اشعار وی می توان به تأثیر زیاد آیات و احادیث - که حاکی ازآگاهی و مأنوس بودن او با کتاب مبین و سخنان ائمه (ص) بوده است- پی برد. در این پژوهش تلمیحات وی در مثنوی یوسف و زلیخا که بالغ بر 4700 بیت است بررسی شده تا میزان کاربرد و تأثیر پذیری از آیات قرآن، احادیث نبوی، حوادث تاریخی و داستان پیامبران فراهم شود.
بن مایه های ملّی گرایی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
77 - 91
حوزه های تخصصی:
ملّی گرایی عقیده ای است که اغلب حسّ وفاداری و دلبستگی نسبت به شاکله های یک ملّت نظیر زبان، اساطیر، عادات و سنّت ها، فرهنگ و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، اعتقادات دینی و نظایر آن را پدید می آورد. نظامی گنجوی شاعر پرآوازه ایران، در خمسه خود نسبت به هویّت ایرانی و وطن پرستی، کمی از فردوسی و شاهنامه ندارد. نگارنده در مقاله حاضر بر آن است تا نگرشی به برخی از مؤلّفه های ملّی گرایی نظامی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی داشته باشد. از این رو با مطالعه کلّی و دقیق این مثنوی، مواردی را در جای جای داستان یافته که به نوعی گویای تعلّق خاطر او به مضامین ملّی گرایی است. مضامینی که در این مقاله مطرح شده اند عبارتند از: توجّه به مفاخر و شخصیت های دینی، تاریخی، اسطوره ای و حماسی، آثار باستانی، آیین باستان، رعایت عدل، آسایش و آزادی ملّت، حفظ آیین و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، زبان فارسی دری و پهلوی، نژادگی و صنایع.
ایام در در شعر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
21 - 36
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قابل توجه. که در شعر کلاسیک فارسی بازتاب گسترده دارد، ایام خاصی از سال و ماه و هفته است. که از جهت دینی و فرهنگی مورد توجه شاعران بوده است. در میان این شاعران، توجه خاص نظامی گنجوی. شاعر بلند پایه و داستان پرداز توانای قرن ششم هجری. به روزهای مهم سال و احکام خاصی که قدما برای این روزها در نظر داشتند، مشهود و مورد تامل است. این ایام که به مناسبت های مهم. مانند واقعه معراج رسول اکرم. و اعیاد اسلامی و جشن های ملی همچون نوروز، جشن سده، جشن مهرگان و امثال آن مربوط می شود، در منظومه های نظامی در صورت های مختلف. و برای ارائه مفاهیم گوناگون. با هنرمندی خاص و با بسامد بالا به کار گرفته شده است. تبلور اصلی ایام در شعر نظامی. در منظومه هفت پیکر . و در معرفی ویژگی های روزهای هفته است. در این داستان روزها با رنگ های خاصی که به آنها نسبت داده شده است، به صورت نمادین معرف مفاهیم آشکار و پنهانی است .که شاعر در تنظیم داستان با مهارت تمام آنها را به کار گرفته است. در این مقاله سعی بر آن است .تا ویژگی های ایام هفته در شعر نظامی. و در مقایسه با شعر شاعران دیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. تا نشان داده شود چگونگی کار برد ایام در شعر او به چه صورت بوده است.
معشوق تعالی بخش در گنبد سبز هفت پیکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
83 - 93
حوزه های تخصصی:
عشق برجسته ترین و نامکررترین مفهومی است که در هنر و ادبیّات بازتاب گسترده داشته است. عشق به مرد، زن، پدر، مادر، فرزند، طبیعت، دین و اندیشه، وطن، آزادی و... در جای جای ادبیّات فارسی قابل لمس است. آن چه همه عشق ها را در سایه خود می گیرد، عشق به خدای یکتاست که موجب تکامل و خویشتن شناسی انسان می شود. سراسر ادبیّات عرفانی، بیان عشق به خالق یکتاست. ادبیّات غنایی نیز یکی از عرصه هایی است که عشق ورزیدن به انسانی دیگر، می تواند راهی برای رسیدن به رشد و کمال و شناخت خود باشد. هفت پیکر نظامی گنجوی، یکی از آثار غنایی است که در ظاهر، داستان عشق زمینی و دون است اما با تأمل در این داستان ها و با تحلیل کهن الگویی و روانشناسی، مشاهده می شود معشوق زمینی می تواند قهرمان داستان را به کمال و تعالی برساند. در این جستار با معرفی اجمالی هفت پیکر و موضوع آن، داستان گنبد سبز با تأکید بر معشوق تعالی بخش، مورد بررسی قرار می گیرد.
نقد جامعه شناختی شخصیّت های کلیدی «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ارزش ها، کنش ها، مهارت ها، سوگیری و کنترل های اجتماعی اشخاص در خسرو و شیرین نظامی گنجوی نقد و بررسی شده است. سؤال اصلی این است که شخصیّت های اصلی داستان در منظومه خسرو و شیرینِ نظامی، از منظرهای گوناگون جامعه شناختی، چگونه هستند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای، بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که در خسرو و شیرین نظامی بزرگ منشی، فرهیختگی و اعتماد به نفس، موهبتی است که فضای آزاد اجتماعی و نگرش واقع بینانه جامعه به زن، در اختیار دختران و زنان منظومه خسرو و شیرین قرار داده است تا با بهره گیری از آن بر قلمرو روح و جسم و سرنوشتشان حاکم باشند و خود را مقهور و مغلوب هیچ مردی ندانند. از منظر کنترل های اجتماعی، خسرو در اوج درگیری های داخلی و وضع آشفته کشورش مصالح جامعه را نادیده می گیرد و خواسته های نفسانی او را بر می انگیزد که در پی شیرین روانه گردد، اما به دروغ وانمود می کند که به شکار می رود. علاقه خسرو نیز در رفتار اجتماعی خویش با شیرین از بابت زیاده خواهی پادشاهانه و انحصارطلبی اوست؛ زیرا مایل است هرچه خوبی و زیبایی در دنیاست از آن او باشد.
عوامل خلق شعردر نظریه ادبی نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جنبه هایی که در تبیین نظریه شعری حکیم نظامی گنجوی، بسیار جالب و بدیع به نظر می رسد، اشارات شاعر به عوامل خلق شعر و ایجاد فضای شاعرانه است و طرح این پرسش که آیا اودر این موضوع راهبرد قابل طرحی دارد؟ نکته ای که در دیدگاه نظریه پردازان وادبای متقدم و متاخر، کمتر به صراحت مورد بحث قرار گرفته است واز این حیث که نظریه پردازی ادبی در گذشته فرهنگی ما امر نادری بوده؛ بسیار ضروری به نظر می رسد. استخراج اشارات نظامی گنجوی به روش تحلیل محتوا، نشان داد که او نظیر سایر جنبه های فکری و اندیشه ای اش، در این زمینه چارچوبی کاملا مدون و نظریاتی دقیق و منطقی دارد. او سعی می کند علاوه بر به کارگیری این آراء و یافته ها، در حوزه ی عمل، مبانی نظری آنها را هم به عنوان دستورالعمل کار شاعران، برای استفاده دیگر سخنوران، بررسی و مطرح کند. نکته بسیارجالب توجه این است که بسیاری از عواملی که از گذشته های دور گرفته تا آراء نظریه پردازان مدرن امروز، به عنوان عوامل و ساحت های عرضه شعر مطرح شده است، به صورت پراکنده در شعر نظامی گنجوی یافت می شود که با استخراج و تدوین، بخشی از نظریه شعری شاعر را نشان می دهد.
بررسی داستان «گنبد صندلی» نظامی گنجوی بر اساس نظریه ساختارگرای گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
75 - 93
حوزه های تخصصی:
در قرن 20 ساختارگرایان به پیروی از پراپ، درصدد ارائه الگوی کلّی در ساخت انواع روایت برآمدند. در همین زمینه، آ.ژ.گریماس، مشهورترین نظریّه پرداز روایت، از دامنه محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائه الگوی کُنشی و زنجیره های روایتی خود، تلاش کرد تا به دستور کلّی زبان روایت دست یابد و هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. او الگوی کنشی خود را به گونه ای طرّاحی کرد که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس، در این پژوهش سعی بر آن است تا ساختار روایتی داستان «گنبد صندلی»، به عنوان نمونه ای از منظومه های غنایی عاشقانه، بر مبنای نظریّه گریماس مطالعه گردد. این داستان، ششمین داستان از هفت پیکر است و راوی آن، بانوی چین در اقلیم ششم است و ساختار طرح اصلی روایت با تغییر وضعیّت ها بر اساس تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی و همچنین الگوی کُنشی روایت تحلیل و بررسی می شود. پس از تجزیه و تحلیل متن بر مبنای الگوی گریماس، روشن شد که هیچ بخش از حکایت در پیشبرد جریان روایت بی تأثیر نیست و در آن داستان با وضعیت متعادل آغازین (آغاز سفر)، با درخواست آب خیر از شر، به وضعیتی نامتعادل (کور شدن خیر) مبدّل می شود تا اینکه این وضعیت با تأثیر نیروی یاری دهنده دختر کُرد و چوپان، سیر صعودی خود را به سوی تعادل پایانی (ازدواج با دختر کُرد، ازدواج با دختر شاه و وزیر و نشستن خیر بر مسند پادشاهی) به پایان می رسد.
تمثیل و کاربرد گونه های آن در مخزن الاسرار نظامی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
119 - 138
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از انواع مهم ادبی است که از دیرباز، مورد توجه سخنوران بوده و از آن جهت ارزشمند است که نتیجه افکار و اندیشه آن ها در طی قرن های متمادی و بخشی از فرهنگ و هویت یک ملت است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، انواع تمثیل داستانی و ابزار و عناصر کاربرد آن در مخزن الاسرار نظامی بررسی شده است. در این پژوهش پس از استخراج انواع تمثیل، نمودار بسامدی نیز ترسیم شده است. نتیجه این بررسی نشان داده، در مخزن الاسرار، پارابل پرکاربردترین نوع تمثیل داستانی می باشد و نظامی از اسطوره ملی، تلمیحات تاریخی و مذهبی و حیوانات برای بیان تمثیلات خود سود جسته است.
کارآفرینی در آثار تمثیلی نظامی گنجوی و نظامی عروضی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
180 - 203
حوزه های تخصصی:
انسان از آغاز آفرینش برای گذران زندگی مجبور به کار و کارآفرینی بوده و فرهنگ، مجموعه آداب و رسوم و باورهای حاکم بر جامعه است که از دیدگاه "شیوه زندگی" جدایی ناپذیر از کار و کارآفرینی است. در این مقاله با مطالعه برخی آثار بی نظیر و تمثیلی ادب فارسی، با بیان بیش از صدها تمثیل از شغل و حرفه و ارائه راهکارهای مفید و مثمر ثمری که در جهت بسط و گسترش این مشاغل در بطن جامعه ارائه شده، پی می بریم که کار و کارآفرینی و ایجاد خلاقیت در چند هزار سال پیش بین ایرانیان کهن از راه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگ و تمدن کشور محسوب می شده است.
ساختار اخلاقی– اعتراضی در اندیشه های نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش پیوند اخلاق و اعتراض در اندیشه نظامی مورد بررسی قرارگرفته است. او با رویکرد تعلیمی در پی عدالت ورزی حاکمان و هدایت جامعه به سوی جامعه آرمان شهری است و با داستان های تعلیمی و بیان اعتراضی گاه با تصریح و گاه با تعریض در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی ایستادگی می کند. به اعتقاد او شاید تعلیم از میان انواع ادبی عرصه بهتری برای روح انتقادی و اعتراضی به حاکمان زورمدار باشد. از این رو در قالب داستان هایی از سرنوشت حاکمان گذشته ستودنی ها را ستوده و ناشایست ها را تقبیح کرده، مضامین ارزشمندی چون عدالت، دین داری و خردورزی و انسان دوستی را ستایش کرده و از سویی ناراستی و نادرستی و بی عدالتی و ظلم را تقبیح کرده است. نگارنده در این جستار ضمن مطالعه تحلیلی نتیجه می گیرد بر اساس آموزه های دینی، نظامی اعتراض خود را به حاکمان زمان خود به چهار روش مختلف اقتضائی ابراز داشته و این اعتراض را با توجه به مبانی اخلاقی و شرایط تأثیرگذاری بیان می دارد. از این رو ظلم را برنمی تابد و با آوردن حکایت های متعدد از پادشاهان گذشته به تعریض یا با نصایح اخلاقی به تلویح و یا با اعتراض به تصریح بر آن ها می تازد تا به راه دادگری بازآیند. مرحله نهایی از اصول اعتراضی - تعلیمی نظامی متوسل شدن به عالم فرازمینی و توسل به کسانی چون پیامبر اسلام است تا خود ریشه ظلم را برکنند. او ضمن دعوت به عدالت ورزی که یکی از شرایط اصلی در حکومت داری است، پادشاهی را که فاقد شرط عدالت ورزی در آرمان شهر نظامی باشد، فاقد صلاحیت حکومت داری می داند.
جوشش هفت چشمه اثر ویلیام جونز انگلیسی در زیر هفت گنبد نظامی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با نگرشی تطبیقی، اثرپذیری هفت چشمه ویلیام جونز را از هفت گنبد نظامی مورد بررسی قرار داده است. هفت پیکر، یکی از آثار غنایی نظامی است که تحّول روحی بهرام گور را به صورت نمادین روایت کرده که هفت شهدخت از هفت کشور را که نماد فرهنگ سرزمین خود بودند در هفت کاخ سکونت داده هر شب با شنیدن قصّه ای از آنها به بادهگساری می پرداخت. شب نشینی های شاه از شنبه با شاهدخت گنبد سیاه آغاز گردید و آدینه در گنبد سپید که مربوط به «دُرستی» شاهدخت ایرانی بود پایان پذیرفت. دُرسَتی با داستانی که محور آن پیروی از فرهنگ ایرانی و خردورزی بود شاه رااز نظر روحی متحوّل کرد و به جاودانگی رساند. ویلیام جونز ضمن علاقه و آشنایی با فرهنگ و ادب فارسی، منظومه ی هفت چشمه را برمبنای داستان های هفت پیکر نظامی پدید آورد. وی که از نفوذ و تأثیر عدد هفت در شوون مختلف اقوام و کاربرد آن در افسانه های شرقی آگاه بود به تقلید از نظامی بنیاد هفت چشمه را بر عدد هفت نهاد که از دیدگاه شکل شناسی با هفت پیکر مطابقت دارد.این پژوهش به روش تحلیلی و کتابخانه ای، همانندی ها و تفاوت های دو منظومه را مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه رسیده که شاه جوان منظومه جونز نیز سرانجام در برخورد با حوری اسطوره ای متحول شد و با پالوده شدن جسم و روح به جاودانگی رسید. هفت چشمه از نظر ساختار و محتوا چون جویبارانی از ساحت های هفت کاخ نظامی جریان یافته و آرام آرام به اقیانوس شعر و ادب فارسی پیوسته است.
از گنجه تا دهلی(رد پای نظامی گنجوی در شعر بیدل دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
317 - 343
حوزه های تخصصی:
چگونگی پیدایش سبک هندی یکی از مباحث مهمی است که منتقدان ادبی را به خود مشغول داشته است. مطالعه نتایج تحقیقات محققان نشان می دهد که در این زمینه نظریات مختلفی ارایه شده است. عده ای از محققان، سبک هندی را نتیجه ضروری سیر طبیعی شعر فارسی در آن دوره می دانند و عده ای پیشینه این سبک را در آثار شاعران گذشته جستجو می کنند. هرچند که پیشینه سبکی به وسعت سبک هندی را نمی توان به شعر شاعری خاص محدود ساخت اما می توان میزان تاثیرگذاری شاعری خاص را بر روی برخی از شاعران سبک هندی به شکلی محدود بررسی کرد؛ از این روی نگارندگان در این جستار با بهره گیری از شیوه تحلیل مقایسه ای ویژگی های مشترک سبکی در آثار نظامی گنجوی و بیدل دهلوی را مورد تحلیل قرار داده اند. حاصل پژوهش نشان می دهد با توجه به این که شاخصه هایی نظیر تشخیص، پارادوکس، بهره گیری از زبان و فرهنگ عامه، ساخت ترکیبات بدیعی، حضور وابسته های خاص عددی، حس آمیزی، کاربرد واژه ها در معنای خاص، اسلوب معادله، ابهام هنری و... مشخصه های بارز سبک هندی، خصوصاً سبک بیدل دهلوی هستند و این شاخصه ها در خمسه نظامی گنجوی نیز حضور پر رنگی دارند، از این رو می توان میزان تاثیرگذاری نظامی گنجوی را در تکامل سبک هندی به ویژه سبک بیدل دهلوی محتمل دانست.
بررسی برخی از خطاهای وحید دستگردی در شرح خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح مرحوم حسن وحید دستگردی بر خسرو و شیرین نظامی، از شروحی است که سالها مورد استفاده علاقه مندان به ادب پارسی و نیز کاوشگران آثار حکیم نظامی می باشد. این شرح نیز چون همه آثار مکتوب دیگر، عاری از خطا نمی باشد. نگارنده این مقاله کوشیده است تا به تبیین بعضی از این خطاها پرداخته و همّت خود را بر آن داشته تا در راستای سره کردن و پیراستگی بیش از پیش این منظومه گامی بردارد. در نقد این خطاها ابتدا بیت مورد بحث درج گردیده و پس از نقل مستقیم نظر شارح، به طور دقیق به خطاهای ایشان و ارائه معنای صحیح بیت اشاره رفته است. به نظر می آید خطاهای استاد وحید دستگردی در شرح ابیات، به دلایل ذیل صورت گرفته است: 1- خوانش غلط بعضی ابیات. 2- عدم توجّه به فضایی که بیت در آن قرار دارد. 3- متّکی بودن به قیاسات ذوقی در شرح برخی ابیات. 4- عدم التفات به ابیات مشابه با بیت مورد بحث در دیگر دواوین نظامی. 5- عدم توجّه به منابع بیشتر برای شرح پاره ای ابیات. 6- عدم دسترسی استاد به امکانات امروزین ما؛ از قبیل: اینترنت، موتورهای جستجو، نرم افزارهای ادبی، مقالات پر تعداد و متنوّع و امثالهم.