مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
ادبیات تعلیمی
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 161
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی شناختی به مطالعه عوامل تداعی کننده و تفسیرساز متن می پردازد. یکی از شناختارهای تفسیرگر متن، تفکر خلاف واقع است. هنگامی که کنش یکی از شخصیت های داستان به پیامدی ناگوار یا خوشایند می انجامد؛ پیام اخلاقی داستان از مقایسه واقعیتِ موجود با سناریوی خلاف واقع، استخراج می شود. یعنی خواننده به طور خودکار سناریوی خلاف واقعی را تصور می کند که می توانست به جای واقعیتِ حاضر اتفاق بیفتد و مانع وقوع حادثه مطلوب یا نامطلوبِ موجود شود. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با مطالعه موردیِ چهار کتاب قصه در گروه سنی «الف» و «ب» انجام شده است: «عموگرگه» از مجموعه افسانه های ایتالیاییِ دست اسکلت (کالوینو، 1401)، تربچه خانم (سرمشقی، 1394)، یخی که عاشق خورشید شد (موزونی، 1398) و بز زنگوله پا (شاملو، 1398). این قصه ها به صورت هدفمند و به خاطر انطباقشان با انواع تفکر خلاف واقع انتخاب شده اند. مقاله پیش ِرو بر آن است که با رهیافت روایت شناسیِ شناختی به چگونگی کارکرد تعلیمی طرحواره تفکر خلاف واقع در قصه ها پاسخ دهد. این طرحواره از منظر جهت به دو جهتِ «به سوی بالا» و «به سوی پایین» و از منظر ساختار به دو ساختارِ «افزایشی» و «کاهشی» و از منظر معیار ارجاع به سه معیار «خودارجاع»، «دیگرارجاع» و «بدون ارجاع» دسته بندی می شود. پژوهش حاضر ضمن دسته بندی قصه ها براساس انواع تفکر خلاف واقع نشان می دهد جهت روبه بالا با رویکرد سلبی و ادبیات تعلیمی تحذیری همبستگی دارد و جهت روبه پایین با رویکرد ایجابی و ادبیات تعلیمی ترغیبی.
پیوندهای فکری بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی بر اساس نظریۀ سعادت فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
350 - 398
حوزههای تخصصی:
سعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریه سعادت فارابی (259ه ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مساله بنیادین این پژوهش که به گونه ای کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، مددکاری اجتماعی و نظریه سعادت فارابی است. مهم ترین پرسش مقاله این است که؛ میان اندیشه ها و تعالیم سعدی در بوستان و مددکاری اجتماعی در مفهوم امروزین آن چه پیوندهایی وجود دارد و این هردو چگونه با نظریه سعادت فارابی پیوند دارند؟ فرضیه آن است که سعدی از نظریه سعادت فارابی تاثیر پذیرفته و مددکاری اجتماعی ریشه در آموزه های اندیشه های شرقی از جمله فارابی و تعالیم سعدی دارد. با نگاهی به برآیند تحقیق، مهم ترین بازتاب های علم مددکاری اجتماعی در بوستان سعدی که با نظریه سعادت فارابی نیز پیوند دارد مربوط به احسان و یاری رسانی به خلق است که قرب الی الله را موجب شده و آدمی را به سعادت قصوی –که در اندیشه فارابی بالاترین نوع سعادت است- رهنمون می گردد.
تحلیل کهن الگوهای «سایه» و «پیرخردمند» در طوطی نامه ضیاء الدین نخشبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
124 - 143
حوزههای تخصصی:
طوطی نامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان به شیوه هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستان ها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستان ها در پی رسیدن به نتیجه اخلاقی برای مخاطب است؛ به همین سبب، فرض بر این است که این ویژگی ها از یک سو با آموزه های عارفان مسلمان و ریاضت ها و مجاهدت هایی که آنها در سیر و سلوک عارفانه خویش بر نفس سرکش تحمیل می کنند و از سوی دیگر با کهن الگوهای سایه و پیرِخردمند در نزد یونگ، منطبق هستند. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی و با رهیافت نقد روانکاوانه در پی اثبات این فرضیه و پاسخ به این پرسش هاست که چگونه داستان های عامیانه طوطی نامه قابلیت تطبیق با دو کهن الگوی مذکور را دارند و این کهن الگوها چگونه در تکمیل فرایند ناخودآگاه جمعی و رسیدن به کمال و تعلیم مسائل اخلاقی مؤثر واقع شده اند؟. فرجام سخن حکایت از آن دارد که این کهن الگوها در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. اصرار خجسته در دنیاطلبی و کام گرفتن از معشوق و بیم و هشدار از سوی طوطی به خجسته، جلوه ای از رابطه نفس اماره و نفس مطمئنه است که با کهن الگوهای سایه و پیرخردمند تحلیل پذیر و درخور واکاوی است. کهن الگوی سایه در این داستان ها به صورت حماقت و نادانی، حیله و نیرنگ، خباثت، خیانت، حرص و طمع، شهوت رانی و... و کهن الگوی پیر فرزانه در هیأت پادشاه، طوطی سخنگو، حکیم، وزیر، دایه، پیرزن معمّر و عناصر طبیعی همچون باد و دریا نمایان می شود.
رویکرد تعلیمی مولوی در مواجهه با زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی در مثنوی به دلیل اتخاذِ رویکردِ شاعرانه، عارفانه و تعلیمی و مواجهه های متعددی که با زبان دارد و درباره فهم، ذات، قصد و غایتِ آن، واجد دیدگاه های خاصی است. مولوی در مثنوی غالباً با دو رویکرد کلان مواجه است: نخست رویکرد تعلیمی که بازتاب دهنده نگرش های دینی، معنوی و اخلاقی اوست و دوم، رویکرد وجودی و انتولوژیک که انعکاس دهنده نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی وی است. در پژوهش حاضر نشان داده ایم که تلقی مولوی از زبان، غالباً ابزاری برای تعلیم مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است حال آن که به دلیل نگرش عرفانی، تفسیری و تأویلی، بارقه هایی از نگرش وجودی و انتولوژیک نیز در تفکر و شعر وی شکل گرفته است. چنین قرابت هایی نمی بایست منجر به بدفهمی از مثنوی و تطبیق آن با آراء برخی فیلسوفان غربی شود. در پژوهش حاضر نشان داده-ایم برخلاف برخی پژوهش ها، که میان مولوی و فیلسوفان غربی، و مشخصاً هایدگر، ارتباط های فلسفی برقرار کرده اند، اگرچه برخی شباهت ها و اشتراکات لفظی و ظاهری وجود دارد، اما دارای تفاوت های بنیادین و عمیقی با یکدیگر هستند. در نگرش مولوی، زبان غالباً ابزاری ناقص، و هم چنین حاملِ مفاهیم تعلیمی است و غالب بودن عنصر تعلیمی در مقایسه با ابعاد فلسفی، موجب می شود تا نتوان نگرش مولوی نسبت به زبان را با نگرش فیلسوفانی چون هایدگر یکسان تلقی کرد.
بررسی روش های آموزشی سعدی در گلستان با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از مهم ترین گونه های ادبیات فارسی است و سعدی از ادیبان سرآمد این عرصه محسوب می شود. ادبیات تعلیمی ارائه شده از جانب سعدی از این جهت متمایز و دارای اهمیت ویژه است که وی در آثار خود، علاوه بر بیان مفاهیم اخلاقی و بیان نظریات تربیتی، به بیان روش های متنوع آموزش ادبیات تعلیمی نیز پرداخته است. سعدی در فرآیند تربیت مخاطبان از روش های آموزشی خاصی از جمله؛ روش سخنرانی، نمایشی، آزمایشی، استقرایی، گفت وگو و ... کمک گرفته است و رویکردهای ویژه ای چون؛ رویکرد ایجاد صمیمیت، گریز از تنبیه و تنبیه زبانی را در فرایند تربیت مخاطبان، اعمال کرده است. سعدی در برخی از حکایات، از فرآیند تربیت پذیری خود نیز سخنانی به میان آورده است که در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت نل نادینگز قابل بررسی است. در گلستان، به دلیل شرایط حاکم بر قلمرو آثار ادبی، نظریات و روش های آموزشی سعدی به صورت مستقیم بیان نشده و به شکلی غیر مستقیم به این موارد اشاراتی شده است. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و هدف؛ شناسایی و تحلیل نظریات و روش های آموزشی در آثار سعدی است تا قدرت روانشناسی او در دوره ای که علم روانشناسی تربیتی به شکل امروزی ظهور نکرده بود، مشخص شود. در نتیجه؛ روش های آموزشی مورد استفاده سعدی، با توجه به اینکه وی درک عمیقی از آثار و مخاطبان خود داشته است، ثمربخش بوده است و به همین دلیل، در بحث آموزش آثار سعدی، می توان از همان روش های آموزشی کمک گرفت که سعدی در گذشته از آن ها استفاده کرده است.
حکایت «میوه خوردن غلام نزد پادشاه» در ادب عربی و فارسی بررسی آبشخورها و تحلیل عناصر داستانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
723 - 751
حوزههای تخصصی:
داستان میوه خوردن غلامی نزد خواجه اش از جمله داستان های تعلیمی است که در ادبیات عربی و فارسی صورت هایی از نثر و نظم آن یافت می شود. قدیم ترین مأخذ این روایت مربوط به ادبیات عربی در کتاب الإمتاع والمؤانسه از ابوحیان توحیدی (قرن چهارم) است. پس از آن نمونه های نثر و نظم عربی و فارسی تا پایان قرن نُه آن را ذکر کرده اند. مولانا و عطار نیز در ادبیات فارسی خلاقانه به بازآفرینی منظوم این روایت پرداخته اند. این داستان که با دو روایت مختلف ذکر شده است به یک نتیجه گیری اخلاقی یکسانی که عبارت است از امانت داری و تعهد منتهی می شود. بدین رو بررسی آبشخورهای این حکایت، نه تنها آیندگان را با تجریبات اقوام گوناگون آشنا می کند بلکه به حفظ و ضبط فرهنگ و تاریخ پیشینیان نیز می پردازد. در این پژوهش ضمن مأخذیابی و مقایسه منابع عربی و فارسی روایت، به بررسی عناصر داستانی آن از جمله درون مایه، پیرنگ، شخصیت، گفت و گو، زاویه دید و صحنه می پردازیم و مشخص می کنیم مآخذ منظوم فارسی تا چه اندازه به مأخذ قدیم عربی شباهت دارند. از مهم ترین نتایج این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، این است که مضمون حکایت در همه مآخذ عربی و فارسی یکسان است و حکایات منظوم فارسی با الهام گیری از منابع کهن، مضمونی یکسان را با ساختاری متفاوت به نظم کشیده اند.
سالمندی موفق از دیدگاه سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های گوناگونی درباره دوره پایانی عمر آدمی ارائه شده است که برجسته ترین آنها «سالمندی موفق» است. براساس این نظریه دوران پیری مرحله ای از عمر انسان است که رشد در آن ادامه دارد و درصورتی که سالمند خصوصیات و ظرفیت های آن را بشناسد می تواند با آرامش، در حوزه فردی و اجتماعی کنشگر باقی بماند. سعدی یکی از فرهنگ سازان جامعه ایرانی است که دوره سالمندی او با شکوفایی و خلاقیت همراه بوده و در آثار تعلیمی و غنائی خود درباره آن سخن گفته است. این پژوهش خوانشی از آثار سعدی با روش توصیفی _ تحلیلی و در نظر داشتن دیدگاه های متخصصان معاصر درخصوص سالمندی موفق است. بیشتر صاحب نظران حوزه سالمندی براساس رویکرد زیست شناختی، روان شناختی یا جامعه شناختی به تشریح ویژگی های سالمندی موفق پرداخته اند؛ اما سعدی با رویکرد اخلاقی و مبتنی بر آموزه های دینی و تجربه های فردی تلاش کرده است تا تصویری از سالمندان موفق ارائه دهد. او با ایجاز و سادگی ضمن بیان ناتوانی های جسمانی پیران توانسته است راهکارهایی برای جبران آنچه انسان در دوره سالمندی از دست می دهد، ارائه کند تا سالمندان با احساس آرامش بیشتری باقیمانده عمر را سپری کنند و در نقش هایی تازه متناسب با شرایط پیری در جامعه ظاهر شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین ویژگی های سالمندان موفق ازنظر سعدی عبارت اند از: پذیرش واقعیت های دوران سالمندی، هوشمندانه زندگی کردن و مواجهه خردمندانه با امور، هدفمند زندگی کردن، معناگرایی و تعالی جویی، مرگ آگاهی واقع گرایانه، امیدواربودن، نقش آفرینی اجتماعی، مهرورزی، کسب نیک نامی و توجه به سلامت جسم و جان.
بررسی تطبیقی بازتاب آموزه های تعلیمی ایران پیش از اسلام در دو کتاب ادب الکبیر و ادب الصغیر و قابوس نامه
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
69 - 90
حوزههای تخصصی:
آموزه های تعلیمی و اندرزهایی اخلاقی از جمله مضامینی هستند که حکیمان و پادشاهان ایران پیش از اسلام به آنها توجهی ویژه داشته اند. این مضامین و اندرزها به سبب ترجمه متون پهلوی به زبان عربی، ابتدا به ادبیات عرب و در ادامه، با پیدایش زبان فارسی دری و نگارش متون فارسی به ادبیات فارسی دوره ی اسلامی راه یافت. از نمونه ی این آثار، کتاب ادب الکبیر و ادب الصغیر از ابن مقفع و کتاب قابوس نامه، اثر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر است. این مقاله در پی آن است تا با واکاوی آموزه های تعلیمی ایران باستان و استخراج این آموزه ها در دو اثر مذکور، ضمن بیان شباهت های آنها، اثبات نماید که ابن مقفع و عنصرالمعالی کیکاووس در تألیف آثارشان از منبعی واحد بهره جسته اند. بر اساس یافته های این پژوهش، مفاهیم تعلیمی همانند خردورزی، راست گویی و دوری از دروغ، اعتدال، رعایت پیمان، ونظایر آن که از مفاهیم بسیار مهم در تعالیم ایران باستان هستند، به روشن ترین شکل در ادب الصغیر و ادب الکبیر و قابوس نامه جلوه گر شده اند و این امر بیانگر این مطلب است که هر دو نویسنده تحت تأثیر تعالیم ایران باستان بوده، بر اساس آن به خلق آثار خود دست یازیده اند.
تبیین موتیف خردورزی در اشعار پروین اعتصامی
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر، با هدف تبیین جایگاه موتیف و بن مایه خردورزی در اشعار پروین اعتصامی صورت گرفته است. رویکرد پروین به بسیاری از مناسبات اجتماعی، تعلیمی و تربیتی و بر مبنای خرد و تعقل شکل گرفته است و صدای پیرخرد در سرتاسر شعر پروین طنین انداز است. پروین در سروده هایش، معلمی دلسوز و حکیمی کمال گرا است که با چراغ عقل، دل های شکسته و خاطر افسرده را با بیانات حکیمانه و تسلیت های عارفانه به سوی سعی و عمل، امید حیات، اغتنام دم، کسب کمال و هنر، همت مضاعف و اقدام و عمل، نیک بختی و فضیلت رهنمون می کند. پرسش این تحقیق این است که پروین این تعالیم را با چگونه بیان کرده است که از گفتار پیشینیان متمایز گشته است؟ پروین در سایه خردورزی و با بهره گیری از امکانات ادبی و بیانی، بسیاری از تعالیم سازنده را که موجب سعادت انسان می شود در ذهن و زبان فاخر و پویای خود پرورانده و بازنمایی کرده است. این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است.
آداب نامه نویسی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
27 - 54
حوزههای تخصصی:
آداب نامه یکی از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که به آموزش مهارت های لازم برای حضور فرد در عرصه اجتماع می پردازد. از میانه عصر قاجار، شاهد رونق گرفتن انواع آداب نامه ها هستیم. در این پژوهش، ویژگی های ساختاری و محتوایی چهل آداب نامه به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی و تحلیل شده است. زبان و نثر آداب نامه های عصر قاجار در آغاز بیشتر نثری بینابین است و گاهی آثار تکلّف در آنها دیده می شود. با گسترش متون ترجمه شده و همچنین رونق روزنامه نگاری، نثر آداب نامه ها نیز به سمت و سوی سادگی حرکت کرد و مخاطبان به آسانی می توانستند از این دسته از متون بهره مند شوند. از میانه عصر قاجار به بعد، به ویژه پس از انقلاب مشروطه، شاهد تغییر مخاطبان این آثار هستیم و به آموزش زنان و کودکان، توجه ویژه ای می شود و تعداد آداب نامه هایی که برای نوجوانان و زنان نوشته شده است، فزونی می گیرد. پس از انقلاب مشروطه، شاهد دگرگونی در ساختار برخی از آداب نامه ها می شویم که برخاسته از تغییر نگرشی است که در سطح جامعه پدید آمده است. از نظر محتوایی نیز آداب نامه های عصر قاجار از تحولات اجتماعی آن روزگار اثر پذیرفته اند و بیشتر در پی آموزش و آماده سازی افراد برای حضور مؤثر در جامعه برمی آیند. آداب نامه هایی که به آموزش مسائل اخلاقی اختصاص دارد نیز بیشتر به آموزش سبک زندگی و آداب معاشرت پرداخته اند و این امر بیانگر دور شدن جامعه ایرانی از دیدگاه های سنتی و حرکت به سمت و سوی دورانی تازه است.
بررسی و مقایسه مباحث تعلیمی در کتاب های فارسی دبستان دهه چهل و نود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی بخشی مهم از ادبیات فارسی است و کاربرد آن برای پرورش فکری جامعه امری است که پیشینه ای بس طولانی دارد. در شیوه آموزشی که پس از استقرار مشروطیت به شکل مدارس جدید رایج شد، از مهم ترین مواد آموزشی کتاب های فارسی دانش آموزان، بخش هایی از ادبیات تعلیمی بوده است. هدف این پژوهش مقایسه و بررسی کتاب های فارسی دبستان منتشرشده در دهه چهل و دهه نود با توجه به جنبه های تعلیمی آن ها می باشد. در این راستا مؤلفه هایی که برای مقایسه، تحلیل و بررسی کتاب ها مورد توجه قرارگرفته است عبارت است از: آموزه های دینی، اخلاقی، ملی، تعامل اجتماعی، خلاقیت و خودباوری، شناخت ایران و جهان، حفظ و نگهداری از محیط زیست. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تحلیل آماری است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که بیشترین توجه مؤلفان در هر دو دوره بر آموزه های اخلاقی معطوف بوده است. در مرتبه بعد بیشترین تأکید محتوای کتاب های فارسی دبستان دهه چهل بر آموزه های مرتبط با تعامل اجتماعی است و کتاب های فارسی دبستان در دهه نود، بیشتر بر آموزه های خلاقیت و خودباوری تأکید دارد. بیشترین تغییر مربوط رشد چشمگیر آموزه ها و باورهای دینی از دهه چهل تا دهه نود است که آماری دو برابری نشان می دهد.
بازتاب آموزه های تعلیمی در آیینه اشعار حکیم شیخ حسین شهرت شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
147-186
حوزههای تخصصی:
شعر تعلیمی، یکی از گسترده ترین انواع ادبی فارسی است که دلنشین ترین آموزه های ناب اخلاقی ، عرفانی و مذهبی را در ادوار شعر فارسی، به مخاطب عرضه داشته تا در راه رستگاری خویش گام بردارد. هر چه از آغاز شکل گیری ادب فارسی فاصله می گیریم، بر اساس تأثیر پذیری شعرا و نویسندگان از قرآن و احادیث ، بسامد آموزه های تعلیمی نیز در آثارشان زیاد است. حکیم شیخ حسین شیرازی متخلص به شهرت از شعرای گمنام بنام سبک هندی و عصر صفوی است. آموزه های تعلیمی اشعار شهرت، با تأسی از پیشینیان، به سه طریق مطرح شده است: نخست اینکه: نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: خطاب خود شاعر است، امّا منظور مخاطب است. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار نداده و غیر مستقیم آموزه های تعلیمی را به مخاطب گوشزد می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اکثر آموزه های تعلیمی در کلّ اشعار شهرت استخراح و مورد بررسی واقع شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در اشعار شهرت، با تأسی از شعرای سبک هندی، بسامد آموزه های تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از آموزه های تعلیمی- عرفانی و بسامد آموزه های تعلیمی- عرفانی هم بیشتر از آموزه های تعلیمی- مذهبی است. در اشعار وی، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی، آموزه های تعلیمی به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و استفاده از تمثیل( اسلوب معادله) بازتاب بسیار گسترده ای دارد.
کارکردهای تشبیه تمثیل در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان کارکرد های تشبیه تمثیل در کلیله و دمنه ، به تبیین این موضوع با محوریت نقش سازنده ی تشبیه تمثیل در متن کلیله و دمنه پرداخته می شود . کلیله و دمنه نمونه ای به کمال از نثر فنی است؛ تشبیه تمثیل یکی از ابزارهای خیال پردازی در این کتاب است. این تحقیق با هدف برجسته سازی و مشخص کردن کارکرد های تشبیه تمثیل در کتاب کلیله و دمنه انجام شد و اهمیت آن در این است که تمثیل ، از نظر بسامد کاربرد، نیز غالب است و کارکردهای متفاوتی دارد و نقش های مختلفی در جهت بسط و گسترش معنا ایفا می کند که ابزاری سودمند در خدمت بیان مفاهیم زیبایی شناختی در این کتاب است. تشبیه تمثیلی در اصلی ترین کار کرد خود به بیان امور و مفاهیم غامض و انتزاعی و ذهنی و کشف آنها توسط امور محسوس، عینی می پردازد؛ درتشبیه تمثیل به دلیل اینکه همیشه امر مجهول به امر معروف تشبیه می شود باعث برجسته سازی می گردد. پس از بررسی و فیش برداری از منابع دست اول و کد گذاری فیش ها پژوهشگر به تحلیل داده ها اقدام کرد . این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام شده است .
معنای زندگی در گلستان و بوستان سعدی با رویکرد اخلاق عرفانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
287 - 304
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهم ترین موضوعات دینی، فلسفی و روانشناختی است. فقدان معنای زندگی به سردرگمی می انجامد؛ درک هدف مندی و داشتن سیری عقلانی برای معنادارکردن زندگی ضروری است و بازتابی از اهداف ارزشمند است. جستار پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه مفهوم زندگی در اندیشه سعدی، در دو کتاب گلستان و بوستان سعدی، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد سعدی به لحاظ شخصیّت و روان، انسانی است متعادل با گرایش به اخلاقیّات اسلامی و عرفانی؛ او به جهت گرایش به اعتقادات خود، به دایره تعصّب بیجا و زهد نامعقول وارد نشده است و اعتبار زندگی را صرفاً به جهان آخرت موکول نمی کند. بدبینی به خلقت و آفرینش و نظام عالم با فلسفه اسلام- یعنی توحید است - سازگار نیست. سعدی زندگی را بر مبانی مفهوم دنیوی و اخروی بودن آن، دارای کارکردهایی متفاوت و دارای اعتبار و ارزش می داند.
اندیشه های تعلیمی در نثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم و اندیشه های تعلیمی در آثار کهن زبان فارسی به دو صورت مستقیم؛ در قالب پند، موعظه، امر، نهی وغیرمستقیم؛ در پرده داستان و حکایت بیان شده اند. با پیدایش انقلاب مشروطه و پس از آن با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی، مفاهیم و اندیشه های تعلیمی جلوه ای متفاوت با دوره های گذشته یافت. در این دوره، به خصوص در آثار منثور زبان -فارسی، مفاهیم تعلیمی بیشتر به صورت غیرمستقیم و تلویحی در لایه های پنهانِ داستان، رمان، طنز و انتقاد اجتماعی به گونه ای تشویقی یا تحذیری آمده اند. صادق هدایت از نویسندگان مشهور این دوره است که در آثار داستانی خویش، با بیان واقعیت ها و انتقاد از اوضاع اجتماعی روزگارش، فضیلت ها، رذیلت ها و رفتارهای متضاد با ارزش های انسانی و اجتماعی را به مخاطبان معرفی می نماید و به صورت غیرمستقیم به آن ها می آموزد که با آگاهی و شعور و پرهیز از رفتارهای نادرست فردی و اجتماعی، مسیر درست رسیدن به مراتب عالیِ انسانی و قله های منیع خوشبختی را بشناسند و به سمت و سوی فضایل اخلاقی و اجتماعی گام بردارند. در این نوشتار، چند نمونه از جلوه های گوناگون مفاهیم و مؤلفه های تعلیمی و چگونگی کاربرد آن ها در آثار صادق هدایت به شیوه تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفته است.
تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق و هنر از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
560 - 574
حوزههای تخصصی:
مضامین اخلاقی و پردازش های هنرمندانه از مختصات سبکی بسیاری از شعرای ادب فارسی است. در این میان، ابن یمین فریومدی و پروین اعتصامی را می توان در زمره شعرای بزرگی دانست که به مضامین اخلاقی توجه جدی داشته اند. در این مقاله به بررسی تعالیم اخلاقی در اشعار ابن یمین و پروین اعتصامی پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی بوده و نوع آن تحلیلی و توصیفی است. فرضیه پژوهش، احتمال وجود نکات مشترک در زمینه اخلاق مداری و گرایش به اخلاق در اشعار پروین و ابن یمین است. پس از بررسی دیدگاه های دو شاعر در مورد اخلاق و مضامین اخلاقی، این نتیجه به دست آمد که ابن یمین در سرودن قطعات اجتماعی و اخلاقی بسیار چیره دست بود و شهرتش مدیون قطعات است. او مخاطبانش را به عزت نفس، دوری از چاپلوسی، کار و کوشش، قناعت و پرهیز از مداحی ستمگران دعوت می نماید و قطعاتش در عین کوتاهی آیینه روشنی از اوضاع و احوال بی سامان روزگار اوست. پروین نیز شاعری آرمان گراست و نکات اخلاقی و اندرزهای او بیشتر در مناظره و در قطعاتش جلوه گر شده است. وی در سرودن قطعات از انوری و ابن یمین پیروی کرده است است و قریب به اتفاق اشعارش اخلاقی و تعلیمی بوده و در آن ها تقوی، پاکی، علم ورزی، درستکاری و خردورزی را تبلیغ کرده است؛ و تلاش وی این است که از طریق اشعار خود همه را به سوی کمال سوق دهد.اهداف پژوهش:تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی.بررسی ارتباط هنر و ادبیات.سؤالات پژوهش:زیبایی شناسی نمادین اخلاق در آثار پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی چگونه است؟هنر و ادبیات چه رابطه ای با هم دارد؟
بررسی بُعد تعلیمی در آثار عطار (منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه) بر اساس نظریه تداعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۵
48 - 23
حوزههای تخصصی:
تداعی به عنوان یک سبک در تعلیم و تعلم، بخش مهمی از آثار ادبیات عرفانی را شامل می شود؛ زیرا از سویی با سبک تولید محتوای عرفانی ارتباط وسیعی دارد و از سوی دیگر به فرایند یادگیری کمک شایانی می کند؛ از همین جاست که تداعی در نظریات معاصر یادگیری، جایگاه مهمی دارد. بنیاد تداعی پویایی و حرکت است و متن عرفانی را از حالت ایستا خارج می کند و به آن رنگ و روح می بخشد. ازآنجایی که داستان سرایی عرفانی در شعر فارسی با سنایی آغاز شد و به واسطه عطار به مولوی رسید و در مثنوی اوج خود را یافت، در این تحقیق با بررسی سه اثر داستانی عطار با رویکرد روانشناسی نشان می دهیم که تداعی چه جایگاهی در این آثار دارد و سهم هر یک از آثار عطار از کاربست تداعی چه بوده است. این امر برای نشان دادن سیر و تحول داستان سرایی عرفانی ضروری است. برای نمایاندن آن ابتدا روش های تداعی بیان شد، آنگاه به بررسی این روش ها در آثار عطار پرداخته شد، نتایج دالّ بر این است که ویژگی های تداعی و تنوع برخی از ابزار آن یعنی پرورش مضامین عرفانی، کثرت اندیشی، ساختارشکنی تقابل های فکری و چندلایگی متن، در الهی نامه و منطق الطیر به اوج خود می رسد؛ درحالی که ایستایی در روایت های مصیبت نامه بیشتر است.