مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ادبیات تعلیمی
حوزه های تخصصی:
پرسش از معنای زندگی، از مهم ترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که «معنادرمانی» نامیده می شود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمه های زلال زندگی را ادراک کند. فضایل اخلاقی یکی از سرچشمه های زلال زندگی و از ارکان اساسی سعادت بشر و مایه تعالی و تکامل مادی و معنوی است. بزرگان ادب فارسی، غالب شاهکارهای خود را با بهره گیری از فرهنگ اسلامی و آموزه های قرآنی خلق کرده و کوشیده اند تا مخاطب را به سمت فضایل اخلاقی در پرتو معنابخشی به زندگی رهنمون سازند. قناعت از جمله فضایل اخلاقی مهمی است که شاعران هرکدام به شیوه ای بدان اشاره کرده اند. مولوی و سعدی از جمله شاعرانی هستند که به گواهی آثارشان، نظرگاهی دینی و تربیتی دارند و از همین روی است که آشنایی با آیات و روایات و تسلط بر آموزه های دینی را در آثارشان قابل ستایش می بینم. سعدی در بوستان، فقط به توصیف افراد قناعت پیشه اکتفا نکرده است، بلکه ضمن ارائه بابی با عنوان قناعت، نمونه ای از حکایات و تمثیل را برای روشنگری خوانندگان و تأثیر کلام و بیان نصایح ذکر می کند. مولوی نیز در مثنوی معنوی، ضمن ستودن قناعت به مذمت حرص و طمع می پردازد و می کوشد تا با از بین بردن رذایل، زمینه کسب فضایل را برای مخاطب فراهم سازد. در این راستا، مکتب معنادرمانی به مؤلفه هایی چون رنج، جزء جدایی ناپذیر زندگی، محور کوشش و پاداش، وسعت نظر برای معنایابی، انسان ساز بودن و پاسخی به معنای زندگی و شناخت خداوند اشاره دارد. تطبیق مؤلفه های حاکم بر جایگاه قناعت در متون یادشده و مؤلفه های مستخرج از مکتب معنادرمانی، منتج به شکل گیری الگویی تربیتی گردید.
بازتاب ادب تعلیمی در اساطیر کهن با نظر به داستان زال و سیمرغ و ماجراهای تِلِماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر و نقش آن در تربیت، سابقه ای به قدمت تاریخ کهن دارد. اساطیر کهن در لفافه ای از ماجراهای عبرت آموز، راه را برای زندگی درست و عاقلانه هموار می کنند. ادبیات تعلیمی از آبشخور داستان ها و اساطیر گرفته شده است. مجموعه های حماسی اسطوره ای از مهم ترین اسوه های ادب تعلیمی هستند. در این میان، داستان زال و سیمرغ با وجود تقابل های فراوان از دید ادب تعلیمی با دیگر داستان های حماسی به ویژه ماجراهای تلماک نوشته فُرانسوا فنلون قابل مقایسه و قیاس است. مانتُور در ماجراهای تلماک و سیمرغ در داستان زال، هر دو موجودی اسطوره ای، دارای خرد ایزدی و تعلیم دهنده هستند. مانتور تلماک را که روزی به جای پدر قهرمانش، اُولیس، بر اریکه قدرت در سرزمین ایتاک خواهد نشست تعلیم می دهد و سیمرغ زال را که روزی به جای پدر پهلوانش، سام، حاکمیت سیستان را بر عهده خواهد گرفت، می پرورد. هر دو اثر حماسی رویدادهای خود را در بستری از ادبیات تعلیمی پیش برده اند. با توجه به نقشی که اسطوره ها در این دو شاهکار حماسی ایفا می کنند، بر این بنا استوار است که خدایان اساطیری به لطف خرد ایزدی خود، در خصوص پرورش معنوی انسان ها دارای خویشکاری هستند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی تطبیقی به بررسی و بازتاب ادب تعلیمی در شناخت اسطوره ها پرداخته است. نتیجه این پژوهش حاکی از این است که ویژگی مشترک بنیادین در هر دو اثر، بازتاب خردورزی به منظور خودسازی و رشد معنویت درونی است، با این تفاوت که در داستان زال و سیمرغ، بیشتر به جنبه حماسی و در تلماک، بیشتر به آیین حکومت داری پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل آموزه های تعلیمی در آثار برجسته عرفانی و صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
128-163
حوزه های تخصصی:
در میان انواع ادبی، نوع تعلیمی حدومرز خاصی ندارد و این گونه ادبی بعد از نوع غنایی بیشترین بسامد را در ادبیات ایران دارد. تصوف و عرفان و باز شدن پای آن به ادبیات نقش مهمی در تکمیل و توسعه این نوع مهم ادبی ایفا نموده است و متصوفه و عرفا دیدگاه های خود را بیشتر در قالب این نوع ادبی بیان کرده اند. پژوهش پیش رو می کوشد تا با بررسی و تحلیل چهار اثر از برجسته ترین آثار صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی (1277 1357ق) فیلسوف، مفسر، شاعر و صوفی بزرگ اواخر دوره قاجار و پهلوی اول، شامل رازگشا، بهین سخن، استوار رازدار و عرفان نامه، مهم ترین دیدگاه های او در خصوص نقد اخلاقی اقطاب گنابادیه را بعد از گسستن از آن ها، با استناد به اقوال خود او توضیح دهد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علت اصلی جدا شدن وی از گنابادیه بعد از همراهی طولانی مدت با آن ها چه بوده و انتقادهای او از آن ها بر مبنای چه اصولی صورت گرفته است. و دیگر آنکه آرا و نوآوری های به قول خود او، منحصربه فرد و بی سابقه اش در مسائل تصوف و عرفان کدام اند و ارزش علمی و مقبولیت آن ها تا چه اندازه است. شیوه کار در این پژوهش، از نوع تحلیلی توصیفی است و روش کار کتابخانه ای و با رویکرد گفتمان انتقادی است، که از طریق بررسی و تحلیل آثار مورد نظر صورت می پذیرد. جستار حاضر با واکاوی دقیق اندیشه های مؤلف در موارد یادشده به این نتیجه می رسد که علت جداشدن کیوان قزوینی از گنابادیه و اقطاب آن و بریدن از تصوف مرسوم مریدومرادی و نقد اخلاقی گنابادیه، به دلیل سرخوردگی ناشی از نرسیدن به اغراض مادی و کسب عنوان قطبیت سلسله مزبور نبوده، بلکه او بعد از حدود سی سال همراهی با سلاسل گوناگون تصوف مرسوم بالاخص گنابادیه درمی یابد که این نوع از تصوف و عرفان آن گمشده حقیقی انسان طالب کمالی چون او نبوده و با معلوم شدن این حقیقت تلخ تصمیم به نقد اخلاقی و رد آن می گیرد، و خود دست به تعریف و توضیح دقیق و جدیدی از تصوف و عرفان حقیقی می زند.
بررسی مقایسه ای آموزه های تعلیمی، اخلاق فردی و آیین کشورداری در قابوس نامه و سیاست نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی سابقه طولانی مدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوس نامه اثر عنصرالمعالی و سیاست نامه نوشته خواجه نظام الملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجری اند، جزء ادبیات تعلیمی به شمار می روند. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسه ای، آموزه های تعلیمی این دو متن را در دو زمینه آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزه ها در دو متن یادشده تفاوتی می توان قائل شد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که در قابوس نامه بیشتر به آموزه های اخلاق فردی تأکید شده؛ ضمن آنکه از آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری غفلت نشده است. در مقابل در سیاست نامه بیشتر در جهت هدف نویسنده و موضوع اثر بر آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری، تأکید بیشتری صورت گرفته است.
نگاهی به کارکرد اخلاقی -تعلیمیِ عقل در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزه های تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.
بازنمایی مضامین اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
132 - 170
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی از کهن ترین و رایج ترین گونه های ادبی جهان است که آموزه هایی اخلاقی و عقلانی را به مخاطب ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی، به سعادتمندی و نیک بختی برسد. ادبیات فارسی از دیرباز، جلوگاه ناب ترین و نغزترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده و در هر دوره ، بخش انبوهی از شعر فارسی به پند و حکمت و موعظه اختصاص داشته است. عماد فقیه کرمانی از شاعران پارسی گوی قرن هشتم هجری است که در سرودن انواع شعر چون غزل و قصیده و مثنوی تبحری تمام داشته و شعرش با مبانی تصوف و اندیشه ها و آموزه های عرفانی درآمیخته است. در این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، آموزهای اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه کرمانی بررسی شده است تا جایگاه و ارزش اخلاق و تعلیم در شعر او مشخص شود و همچنین گوشه ای از مقام ادبی این شاعر آشکار گردد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که در مثنوی های عماد فقیه کرمانی، موضوع های اخلاقی و تعلیمی که تلفیق یافته از اندرزهای کهن و آموزه های عرفانی و صوفیانه است، بازتابی گسترده دارد. مواعظ سیاسی و حکومتی، عبادت و بندگی خدا، ناپایداری و بی اعتباری دنیا، گشاده دستی و سخاوت، علم و علم آموزی، رازداری، کم آزاری و... از مهم ترین و پربسامدترین مسائل اخلاقی و تعلیمی در پنج گنج عماد فقیه است.
تحلیل آموزه های اخلاقی و اجتماعی در هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81 - 99
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تأثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلّی کرده است. در این میان، قصّه ها و حکایات؛ از جمله قصّه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوّع تعلیمی از آنِ خود کرده اند. این قصّه ها بخشی قابل توجّه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیّات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملّت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و ... است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و ... نیز از بسامد بالایی برخوردارند.
کارکردشناسی تحلیلی سقانفارهای مازندران بر اساس مضامین تزئینات با رویکرد ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
71 - 87
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی در طول تاریخ کارکردی وسیع داشته و به موضوعات مختلف اخلاقی، مذهبی، پند و اندرز، سیاست و ... پرداخته است. محتوای آثار تعلیمی به تناسب شرایط اجتماعی، هویت فردی و توانایی های آفریننده شکل گرفته است. «سقانفار» سازه ای بومی و مذهبی در مازندران است که متأثر از تحولات اجتماعی سیاسی انتهای دوره صفویه و قاجار پدید آمد. نوع اولیه این سازه چوبی در مزارع و در مجاورت منازل مسکونی برای نگهبانی از محصولات ساخته می شد و در مسیر تبدیل شدن به سازه ای تعلیمی و مذهبی دچار تغییراتی گردید که به آن کارکرد و معنای تازه ای بخشید. هدف این پژوهش بررسی زمینه های شکل گیری، اهداف ساخت و مخاطبان سقانفارها جهت شناخت علت ساخت آنها بوده است. سؤال پژوهش این است که میزان ارتباط بین نقوش مذهبی و غیر مذهبی با آموزه های تعلیمی چقدر بوده است؟ فرضیه پژوهش آن است که هدف اصلی سازندگان سقانفارها، ایجاد یک سازه تعلیمی با هدف انتقال آموزه های اخلاقی بوده و از این رو تزئینات با رویکرد تعلیمی انتخاب و اجرا شده اند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و کارکرد نقوش به کاررفته بر اساس محتوای آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد بر اساس موضوع، تزئینات در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی قرار می گیرند که در آنها مضامین مشابه یا متفاوت ارائه شده است. تحلیل آمارهای استخراج شده نشان می دهد از نظر کمّی از موضوعات مذهبی بیش از موضوعات غیرمذهبی استفاده شده است. مضامین مشترک مورد استفاده به ترتیب بیشترین حضور در تزئینات عبارت اند از «شجاعت»، «جوانمردی»، «جهاد و شهادت یا مبارزه با ظلم» و «عدالت» که همه آنها آموزه های تعلیمی هستند. نسبت استفاده از مضامین مشترک در گروه تزئینات غیرمذهبی بیشتر از مذهبی است. بر این اساس به نظر می رسد علت اساسی شکل گیری و همچنین گسترده ترین کارکرد عمومی سقانفارها، جنبه تعلیمی آن ها بوده و هنرمندان مضامین مورد نظر را با استفاده متنوع از روایات مذهبی و تاریخی بیان کرده اند. سایر کارکردهای عبادی و آیینی، در سایه کارکرد تعلیمی معنا پیدا کرده است.
تحلیل و بررسی بن مایه حباب و کارکردهای تعلیمی آن در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع و تصویرهای رنگارنگ است. صائب تبریزی از شاعران توانمند این سبک است که از پدیده های مختلف طبیعی و غیرطبیعی به عنوان بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمون ها و تصاویر بر اساس نقش ترغیبی و اخلاقی زبان برای برانگیختن مخاطب به انجام ارزش ها و ترک ضد ارزش ها بهره برده است. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا و به صورت اسنادی انجام شده، بن مایه حباب در دیوان صائب بررسی و تحلیل گردیده و به این پرسش پاسخ داده شده که صائب از بن مایه حباب در جهت کدام یک از مضامین تعلیمی بهره برده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که صائب غیر از اهداف توصیفی و بیان موضوع های غنایی، حکمی و... اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. او با استفاده از قابلیت این بن مایه در مضمون پردازی و تصویرسازی، مخاطب خود را به خاموشی، ترک هواپرستی، دوری از نخوت و تکبر، ترک پوچ گویی، ترک گناهکاری و تردامنی، تکیه نکردن و دل نبستن به دنیای فانی، دل نبستن به عمر زودگذر و... دعوت کرده است .
مظاهر انحطاط اخلاقی پادشاهان در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
58 - 86
حوزه های تخصصی:
یکی از محوری ترین پایه های تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنان که می توان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاق ورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدی ها و نیکی ها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژه ای دارد. به جرئت می توان یکی از اهداف حماسه فردوسی را بیان راستی و ناراستی و زشتی و پلیدی و خوبی و بدی دانست. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه از جمله فضای اعتراضی، انتقادی و اندرزی در برابر رفتار پادشاهان، سبب شناخت بیشتر محتوای این اثر می شود. این جستار سعی دارد با مطالعه کتابخانه ای، مظاهر رذایل اخلاقی و ناهنجاری های معمول در رفتار پادشاهان را به صورت توصیفی تحلیلی بررسی کند. از نتایج این پژوهش آن است که در دوره های مختلف، برخی پادشاهان دچار انحطاط اخلاقی شده و این رذایل اخلاقی به شکل های مختلف از جمله غرور، نامردمی، زیاده خواهی، جاه طلبی، خشم، شهوت، ناپاک دینی، بدگمانی، استبداد رأی، دروغ گویی، قتل، تهدید و ارعاب، پادشاه کشی و ده ها خصلت زشت دیگر، در رفتار آنان جلوه گر شده است. نتیجه این ناراستی ها عواقب وخیمی همچون ناخشنودی، فقر و فلاکت، از بین رفتن برکت، بدنامی، نابودی مُلک، ویرانی و شورش عمومی برای جامعه در پی داشته و در نهایت به سقوط حکومت منجر شده است. این رفتارها که از متن داستان های شاهنامه استخراج شده، فضای اعتراضی انتقادی را در شاهنامه حاکم ساخته و با اندرزها و پندها در پایان داستان ها باعث زیرساخت تعلیمی شده است.
بازتاب ادب تعلیمی در شعر غنی کشمیری و شاپور تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
103 - 120
ادبیّات تعلیمی هماهنگ ترین نوع ادبی بااخلاق است وبه عنوان یکی ازگسترده ترین گونه های ادب فارسی،عرصه مضمون پردازی بزرگترین شُعرا ونویسندگان اخلاق گرادر هرعصر وزمانی است. شاعران سبک هندی نیز درترویج فضایل و نهی از رذایل اخلاقی مؤثر بوده اند. علاوه بر آن بازشناسی شاعران زبان وادب فارسی در شبه قاره و نیز بازکاوی شعر و اندیشه آنان از اهمیت خاص برخوردار است. از این روی این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی بر آن است تا مضامین ادب تعلیمی را درشعر شاپور تهرانی و غنی کشمیری مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.نتایج پژوهش حاکی ازآن است که هردو شاعر از طریق اشعار خود توانسته اند اهمّ مفاهیم تعلیمی مورد نظر خود را به مخاطبان انتقال دهند؛اما شاپور تهرانی درصد فراوانی بیش تری را در سه زمینه مضامین اخلاقی، عرفانی و فلسفی به خود اختصاص داده است و ظریف ترین نکات اخلاقی را مطرح می کند که امروزه می توان آنها رابه عنوان معیارهای اساسی توسعه اخلاقی در جوامع بشری برشمرد. همچنین هر دو شعر را وسیله ای قرار داده اند، تا انسان ها را به سوی سعادت و بیداری وجدان فرا بخوانند. سوال اصلی تحقیق آن است که غنی کشمیری و شاپور تهرانی تا چه اندازه در آثار خود به بیان آموزه های اخلاقی و تربیتی پرداخته اند؟
تحلیل ساختار ادبیّات پایداری در ژانرهای تعلیمی و مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
57 - 84
حوزه های تخصصی:
ادبیّات پایداری تاریخچه ای به وسعت پانهادن انسان بر زمین دارد و ایستادگی در برابر نفس سرکش در اولین اشعار فارسی که به شکل ادبیّات تعلیمی بروز کرده است، گونه ای از ادبیّات پایداری است. ادبیّات پایداری کهن که به شکل ادبیّات تعلیمی متجلّی گردیده است، پایداری انسان در برابر نفس(دشمن درونی) را به تصویر کشیده و دستور زبان روایی(ساختار بوطیقایی) مختص خود را دارد؛ اما مفهوم پایداری در گستره زمان و بر اساس موقعیت انسان ها و ایستادگی آنها در برابر دشمنان خارجی متجاوز، در ژانر دیگری با عنوان ادبیّات مقاومت (ادبیّات پایداری)، با ساختاری دیگر متجلّی گردیده است؛ به طوری که عناصری چون: موقعیت زمانی، جایگاه روایت شنو، نوع ژانر و ... در تشکیل این دو ساختار دخیل بوده اند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی عناصر روایی تأثیرگذار در تحول ساختار ادبیّات پایداری در دو ژانر تعلیمی و مقاومت پرداخته است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه مفهوم ادبیّات پایداری در هر دو دیدگاه- قدیم و جدید- به معنای ایستادگی است؛ اما عناصری چون: «موقعیت روایت شنو»، «نوع دشمن»، «مفهوم پیام»، «موقعیت زمانی»،«بن مایه های مختلف» و «نوع ژانر» در تشکیل و تفکیک ساختار ادبیّات پایداری در دو ژانر تفاوت هایی ایجاد کرده است.
آموزه های تعلیمی در منظومه غنایی محب و محبوب
حوزه های تخصصی:
شعر تعلیمی، یکی از گسترده ترین و دراز آهنگ ترین انواع شعری ادب فارسی است. اشعار و آثار تعلیمی گاهی به صورت مستقل و جداگانه است همانند منظومه ها و داستان ها و قطعاتی که منحصراً به تعلیم و پند و حکمت و اخلاق می پردازد و گاهی هم در میان دیگر آثار ادبی پراکنده است. بدان گونه که گاهی مفاهیم و مضامین اخلاقی، حکمی، مذهبی و پندیات در منظومه های غنایی و حتی حماسی و یا قصاید مدحی به کار رفته که نه تنها جنبه شاعرانه این قبیل آثار را کم نمی کند بلکه با شور و احساس خاصی باعث جذابیت این قبیل آثار می گردد . یکی از منظومه های غنایی ناشناخته ادب فارسی (که آن را می توان طولانی ترین ده نامه ادب فارسی به حساب آورد و تا کنون مورد غفلت واقع گردیده ) منظومه محب و محبوب است که یکی از آثار نفیس متعلق به قرن هشتم هجری است که در قالب مثنوی در شرح عشق و عاشقی به شیوه ده نامه های ادب فارسی سروده شده و تاکنون به زیور چاپ آراسته نگردیده است . در این مثنوی غنایی، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی موجود است که شاعر به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی در جای جای این داستان عاشقانه به کار برده است . این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به مایه ها و زمینه های تعلیمی و اخلاقی در این منظومه غنایی بپردازد .
جلوه های امثال تازی در اشعار تعلیمی پارسی
حوزه های تخصصی:
بسیاری از آثار نویسندگان و شعرای فارسی زبان در طول تاریخ، متأثر از زبان دین و کتاب آسمانی (قرآن کریم) بوده است. ادبای ایرانی در شعر و نثر تعلیمی از زبان و فرهنگ عربی بسیار سود جسته اند و به طور مثال در گفتار خود از صناعات ادبی همچون ارسال المثل (= تمثیل)، اقتباس و یا حتی تلمیح از امثال عربی در تبیین، تفهیم و آموزش پیام خویش بسیاربهره برده اند چنان که عبارات حکیمانه عربی در متن شاه کارهای زبان فارسی نظیر گلستان سعدی، مثنوی مولوی و... اثرگذاری قابل تأمل فرهنگ عربی را بر ادبیات تعلیمی فارسی به خوبی نشان می دهد و از آنجا که ادبیات تطبیقی به بحث و بررسی تاثیرگذاری آثار ادبی ملل مختلف می پردازد، از انعکاس ها و بازتاب های ادبیات یک ملت در ادبیات سایر ملت ها سخن می گوید. بدیهی است که کوشش هایی از این دست اگرچه کم شمار نیستند اما هم چنان در اقیانوس بی کران ادبیات ملل، شایسته توجه و اهتمامی بیش از پیش اند. نظر به این مهم در این جستار، سعی شده است با نگاهی اجمالی به عرصه ادبیات تعلیمی فارسی نمونه ای، از بازتاب حِکَم و امثال عربی در ادبیات پارسی ارائه گردد.
شاعری از اهالی امروز: تحلیل تبلور اندیشه های تعلیمی و تعهد ادبی در شعر سهراب سپهری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
137 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف ادبیات تعلیمی اصلاح اخلاقیات، پرورش اندیشه ها و رشد افکار جامعه، برای رسیدن به خوش بختی است. یکی از مفاهیمی که اغلب در ارتباط با مطالعات تعلیمی و همسو با آن مطرح می شود، مسأله تعهد شاعر (Commitment) و رسالت شعر است که خود به عنوان پاره ای از پیکرجامعه شناسی ادبیات به شمار می رود. در این میان، گاهی برخی شعرا از سوی هنرمندان هم عصر خود، متهم به دوری گزینی از اجتماع وعدم تعهد شده اند و این امر، آنها را هدف انتقادهای تند و تیزی از سوی منتقدین قرار داده است. مقاله حاضر، به دنبال یافتن ابعاد اجتماعی و مصادیق تعلیمی در اشعار سپهری با ارایه شواهدی از آثار وی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق، گویای این واقعیت است که سپهری شاعری فاقد تعهد نبوده و بر احوال مردم روزگار و مشکلات جوامع آنان آگاهی داشته و در جستجوی یافتن راه هایی برای رفع دردها و کمبودهای ایشان نیز بوده است.
عروسی ابد «بررسی مرگ اختیاری یا تولدی دیگر در شعر تعلیمی مولانا»
حوزه های تخصصی:
مرگ و مرگ اختیاری از مبانی عمیق عرفان و ادب تعلیمی است. مولانا نگاهش به مرگ از نوع نگاه سنایی است. امّا ظرافت ها و باریک اندیشی های مولانا و اشاراتی از آیین بودایی و یونانی و ایران باستان، به نگاه مولانا لطافت و معنویتی خاص عطا فرموده است. این مقاله برآن است تا با روش تحلیلی توصیفی نگرش مولانا را نسبت به مرگ به طوراعم، و به مرگ ارادی به طور اخص، باز نماید؛ و نشان دهد که مولانا چگونگی تجلّی از مرگ را در ترکیباتی از قبیل: «افشارش مرگ، بحر بی پایان مرگ، بیخ مرگ، تب مرگ، تلخی مرگ، جان مرگ اندیش، خدنگ مرگ، خمار مرگ، دود مرگ، سراب مرگ، شراب مرگ، شربت مرگ، گردن مرگ، مرغ مرگ اندیش و...» در اشعارش نمایان ساخته تا بتواند با آرامش قلبی، جلوه های وصال حق را ارائه نماید.
بررسی آموزه های تعلیمی در ازدواج های سیاسی ایران
حوزه های تخصصی:
زن در طول تاریخ ایران عمدتا در کنار مرد و با عنوان همسر و مادر نقش ایفا کرده است و نداشتن شوهر نهایتاً با بی فرزندی و عقیم بودن و بی ارج بودن زن در جامعه برابر بوده است؛ از این رو مداقه در ازدواج زنان و آموزه های تعلیمی مترتب بر آن امری ضروری محسوب می شود. اگرچه در برخی از دوره های تاریخی، خواست و اراده زن در انتخاب همسر محترم شمرده می شد اما اغلب ازدواج های مصلحتی بی اراده طرفین صورت می گرفت و زنان عموماً به مثابه کالا یا وجه المصالحه از قومی به قومی و از حرمسرای پادشاهی به شبستان سلطانی دیگر انتقال می یافتند و اغلب زندگی شان در همان قفس های طلایی خاتمه می یافت. در این مقاله سعی شده است با بررسی دلایل ازدواج های سیاسی و انواع آن، نمونه هایی از چنین وصلت هایی در طول تاریخ ایران و نگرش های تعلیمی آن در ادبیات فارسی مورد مداقه قرار گیرد تا تبعات این چنین نگرشی برای جامعه انسانی بیش تر واکاوی شود.
طنز تعلیمی بایزید و فضای کارناوال
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۵
137 - 154
حوزه های تخصصی:
نگرشی کوتاه به متون تعلیمی بیان می کند که حکایت های عرفانی بایزید مانند فضای کارناوال پر از تصاویری است که بیانگر براندازی و محو مرزبندی هاست. از ویژگی های کارناوالی، برهم زدن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده از سوی نهادهای برتری جو است. بدیهی است این هنجارشکنی، شامل نهادهای دینی، فرهنگی، اجتماعی می شود. نگارندگان برآنند تا با استفاده از این نظریه، چند حکایت بایزید را بررسی کنند و روش حکایت پردازی او را که برمبناهای کارناوالی و مبتنی بر میزان مرزبندی میان «خود» و« دیگری» است، بازخوانی نمایند. در این روش، میزان مرزبندی، به کم ترین حد می رسد. بایزید با استفاده از ظرافت های زبانی، تک صدایی حاصل از هنجارهای پذیرفته شده را ریشخند می کند و با تداخل صداها و استفاده از تمام توان واژه ها، هرگونه تک روی را به سخره می گیرد که نتیجه آن محو تمایز ایدئولوژی ها و آفرینش طنز عرفانی است.
بررسی آموزه های تعلیمی مفاهیم عدالت و تأمین اجتماعی از منظر سعدی شیرازی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
151 - 172
حوزه های تخصصی:
آموزه های تعلیمی عدالت و تأمین اجتماعی، آرمان والایی است با این که همه آن را می ستایند ولی به یک گونه نمی بینند و تلقی یکسانی از ابعاد و گستره آن ندارند. این مقوله، به عنوان یکی از مهم ترین آرمان های بشری از دیرباز مورد توجه اندیشه مندان و صاحب نظران قرار گرفته است. در اندیشه تعلیمی شرق، عدالت و تأمین اجتماعی به عنوان محوری ترین هدف بشریت بوده است. یکی از نغزترین آثاری که به این مسأله پرداخته است، کلیات سعدی است. عدالت در برداشت سعدی، به مفهوم توزیع امکانات و مناصب براساس لیاقت هاست. در این دیدگاه، توزیع امکانات مادی و رفاهی و نیز توزیع قدرت باید براساس شایستگی ها صورت گیرد. وی به عدالت توزیعی قائل است و هم در نوع و هم در شکل حکومت، طبقه ی متوسط را شایسته ی حکومت کردن می داند. در واقع این اندیشه مند ادب فارسی، به لحاظ اقتصادی و اجتماعی، به نوعی شایسته سالاری باور دارد. در این مقاله سعی برآن است که نگرش های تعلیمی این متفکر ادبی قرن هفتم هجری قمری در مقوله عدالت و تأمین اجتماعی از این منظر مورد بررسی تحلیلی قرار گیرد تا رویکرد متفاوتی فراروی سیاست مداران و پژوهشگران عرضه کند.
بازتاب آموزه های تعلیمی امثال قرآنی در تاریخ جهانگشای جوینی
حوزه های تخصصی:
آثار ادبای فارسی از دیرباز عرصه ای برای عرضه ادبیات تعلیمی بوده است چنان که غالب آنان از انواع امثال و حکم در جهت غنای حکمی و اخلاقی شعر و سخن خود بهره ها برده اند. چرا که امثال، عصاره حکمت های ملل و چکیده حکایات نحل می باشد و راه نویسنده را در نیل به مقصود کوتاه تر و جذاب تر می نماید. از سوی دیگر، ادب فارسی همواره با کلام الهی عجین بوده است و نویسندگان با اقتباس و تضمین آیات الهی و امثال قرآنی بر زیبایی و غنای لفظی و معنوی آثار خود افزوده اند. البته این ویژگی در سبک نثر فنی بیشتر به چشم می خورد که در این رهگذر، تاریخ جهانگشای جوینی از نمونه های برجسته و بارز آن به شمار می آید. مؤلف این کتاب با تبحر و تسلطی که بر زبان عربی و کلام الهی داشته است گام به گام با اغراض متنوعی از جمله بهره مندی از آموزه های مختلف، تفسیر و توضیح، متن جهانگشا را مزین به آیات الهی نموده است. این نوشته با نگاهی اجمالی به جوینی و این کتاب تاریخی بر آن است تا با ارائه نمونه ای از ضرب المثل های قرآنی جهانگشا، نقش تعلیمی این امثال را تبیین نموده و موفقیت جوینی را به نمایش گذارد که چگونه با تکیه بر امثال قرآنی توانسته است جهانی نو از آموزه های مختلف را به روی مخاطب بگشاید.