مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
تنظیم هیجانی
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تنظیم هیجانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بر اساس ذهنی سازی، ادراک حمایت اجتماعی و مدیریت درد صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به سرطان پستان در سال 1401 شهر تهران بود. حجم نمونه 150 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ذهنی سازی (RFQ) فوناگی و همکاران (1998)، پرسشنامه راهبردهای مدیریت درد (PMSS) روزنشتایل و کیف (1983)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-short) گارنفسکی و کرایج (2006) بود. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که تفسیر مجدد درد (03/0=P و 19/0=β)، گفتگو با خود (03/0=P و 17/0=β)، اطمینان (001/0=P و 35/0=β) و حمایت اجتماعی دیگران (05/0=P و 15/0=β) پیش بینی کننده معنادار تنظیم مثبت هیجان و توجه برگردانی (001/0=P و 19/0=β)، فاجعه آفرینی (009/0=P و 19/0=β) و حمایت اجتماعی دیگران (02/0=P و 17/0-=β) پیش بینی کننده معنادار تنظیم منفی هیجان بودند. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین به ترتیب قادر به پیش بینی 24/0 و 34/0 از واریانس تنظیم مثبت و منفی هیجان بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به ذهنی سازی، ادراک حمایت اجتماعی و مدیریت درد توسط روان شناسان می تواند به تبیین تنظیم هیجانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان کمک نماید.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان دارای اختلال های اضطرابی، سطوح بالایی از خشم و بدتنظیمی هیجانی را از خود نشان می دهند. به نظر می رسد یکی از مداخله های مؤثر در این زمینه، نوروفیدبک باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم کودکان پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز رواندرمانی در سال 1401 بودند که از میان آنها 34 نوجوان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با همگن سازی سن و نوع اختلال اضطرابی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش جهت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه حالت– صفت، بیان خشم بود. روش درمانی نوروفیدبک با استفاده از دستگاه های مجهز به سیستم رایانه ای در ۲۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای برای هر نفر در گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان نوروفیدبک بر دشواری تنظیم هیجان (001/0=P) اثر کاهنده داشت. درمان نوروفیدبک بر خشم (001/0=P) اثر کاهنده داشت. نتایج همچنین نشان داد اثربخشی نوروفیدبک بر دشواری تنظیم هیجان و خشم در طول زمان ماندگار بود (001/0=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی اثربخش است. به کارگیری رویکردهای مفید درمانی نظیر نوروفیدبک برای کودکان و نوجوانان دارای اختلال اضطرابی در مراکز درمانی پیشنهاد می شود.
اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر اغلب عزت نفس پایین، الگوهای مشکل ساز واکنش هیجانی و سازگاری پایان در موقعیت های جدید دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: روش پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهران در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های نگرانی، عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجان قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش هیپنوتراپی تحلیلی شناختی را در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای به صورت دو بار در هفته دریافت کردند و در این مدت گروه کنترل هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین های پس آزمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی در افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر تاثیر داشت (01/0P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، هیپنوتراپی تحلیلی شناختی بر افزایش عزت نفس، سازگاری و تنظیم هیجانی افراد با علائم اختلال اضطراب فراگیر موثر بود؛ لذا می توان هیپنوتراپی تحلیلی شناختی را به عنوان مداخله ای مناسب برای اختلال اضطراب فراگیر پیشنهاد نمود.
اثربخشی آموزش مهارت های اساسی زندگی بر سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵
71-82
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های اندکی بر روی زنان دارای همسر زندانی یا سرپرست خانوار انجام شده و لازم است پژوهش هایی با هدف بهبود سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی آنان انجام شود. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اساسی زندگی بر سرمایه روانشناختی، تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر زندانی بود. روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه همه زنان دارای همسر زندانی شهر تهران بودند. حجم نمونه برای هر گروه 15 نفر در نظر گرفته شد و بر همین اساس 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 120 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های اساسی زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1998) قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سرمایه های روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، دشواری در تنظیم هیجانی (گراتز و روئمر، 2004) و فرم کوتاه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بودند. داده های این مطالعه با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اساسی زندگی باعث افزایش معنادار سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی و کاهش معنادار دشواری در تنظیم هیجانی در زنان دارای همسر زندانی شد (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اساسی زندگی نقش موثری در افزایش سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی و کاهش دشواری در تنظیم هیجانی در زنان دارای همسر زندانی داشت. بنابراین، برای بهبود ویژگی های روانشناختی در گروه های آسیب پذیر از جمله زنان دارای همسر زندانی می توان از روش آموزش مهارت های اساسی زندگی استفاده کرد.
تأثیر بازی درمانی دلبستگی محور بر کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
12 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر بازی درمانی دلبستگی محور بر کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده انجام شد. این پژوهش ازلحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و ازلحاظ روش ازنوع مطالعات تک آزمودنی است. جامعه پژوهش را کودکان 8-6 سال دارای مشکلات برونی سازی شده ساکن شهر یزد تشکیل دادند که از بین آنها به شیوه مبتنی بر هدف 3 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه رفتاری آخنباخ (2001)، پرسشنامه کارکرد تأملی والدین لویتن (2017) و سیاهه تنظیم هیجان (1995) بود. برنامه مداخله دلبستگی شامل 8 جلسه یک ساعته بازی درمانی دلبستگی محور با حضور مادر و کودک بود. آزمودنی ها در دو متغیر کارکرد تأملی و تنظیم هیجانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثربخشی قابل ملاحظه بازی درمانی دلبستگی محور بر بهبود کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده است. درنتیجه حضور مفاهیم دلبستگی در بازی درمانی منجر به بهبود تعامل مادر و کودک، تغییر سبک دلبستگی و افزایش حساسیت مادر نسبت به نیازها و احساسات کودک می شود و بدین ترتیب افزایش کارکرد تأملی والدین و کاهش مشکلات تنظیم هیجانی در کودکان انتظار می رود. شیوه نامه دلبستگی محور برای مراکز آموزشی و بالینی مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان (EFT) بر نارضایتی از تصویر بدنی، تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری در زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی: یک مطالعه ی آزمایشی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در کاهش نارضایتی از تصویر بدنی، بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به پرخوری عصبی بود. روش: در این پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی که شامل چهار شرکت کننده زن با سنین ۲۵ تا ۲۸ سال مبتلا به پرخوری عصبی بودند، به کار گرفته شد. هر شرکت کننده در طول سه ماه، ۸ جلسه درمان متمرکز بر هیجان را گذراند. ارزیابی ها در سه مرحله (خط پایه، در حین درمان و در پیگیری) با استفاده از ابزارهای استاندارد از جمه مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی (ساندز و همکاران، 2013)، پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (گارنفسکی و همکاران، 2006) و مقیاس تکانشگری بارت (پاتون و همکاران، 1995) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییرپایا، درصد بهبودی و درصد دادههای ناهمپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان به طور معناداری پرخوری، نارضایتی از تصویر بدنی را کاهش داده، تنظیم هیجانی شناختی را بهبود بخشیده و تکانشگری را در زنان مبتلا به پرخوری عصبی کاهش داده است، و اثرات درمانی در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان متمرکز بر هیجان به طور مؤثری نارضایتی از تصویر بدنی، تنظیم هیجانی شناختی و تکانشگری را در زنان مبتلا به پرخوری عصبی بهبود می بخشد. این مطالعه پتانسیل EFT را به عنوان یک رویکرد درمانی ارزشمند برای این جمعیت برجسته می کند و نیاز به تحقیقات بیشتر با نمونه های بزرگتر برای تأیید این نتایج اولیه را مطرح می سازد.
نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نقش دلبستگی به والد و همسال در خوش بینی تحصیلی با واسطه گری دشواری در تنظیم هیجان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوّم در سال تحصیلی 1403-1402 مدارس شهر اردکان با ۳۵۱۰ نفر بود. به روش نمونه گیری تصادفی ازنوع خوشه ای چند مرحله ای، ۳۵۱ دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دلبستگی به والد و همسال (IPPA) از ارمسدن و گرینبرگ[1] (۱۹۸۷) ، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) از گراتز و روئمر[2] (2004) ، خوش بینی تحصیلی (SAOS) از اسچنن - موران[3] و همکاران (2013) بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS20 استفاده شد و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش بوت استراپ استفاده شد. نتیجه های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند دشواری در تنظیم هیجان در رابطه با دلبستگی به والد و خوش بینی تحصیلی با مقدار (12/0 B=؛ 002/0P=) نقش واسطه ای، ایفا می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین، خوشبینی تحصیلی، دشواری در تنظیم هیجان و نیز مسیرهای مستقیم دلبستگی به همسالان و خوشبینی تحصیلی معنادار شده است. نتایج پژوهش ارتباط معناداری بین دلبستگی به همسالان و دشواری در تنظیم هیجان نشان نداد. براین اساس کسانی که دارای دلبستگی ایمن به والدین هستند، توانایی بیشتری در کنترل هیجان خود دارند و در پی آن نسبت به مسائل تحصیلی خوشبین تر هستند و امکان موفقیت تحصیلی در آنان بالاتر است.
اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تنظیم شناختی هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 6-12 سال با اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مدارس کودکان استثنائی، مراکز و کلینیک های شهر اردبیل در سال 1401-1402 بود. این پژوهش به صورت غیر تصادفی و هدفمند تعداد 45 کودک دارای اختلال طیف اوتیسم انتخاب شد و به صورت تصادفی در 3 گروه (15 نفره) قرار داده شدند. مداخله شامل بازی درمانی شناختی – رفتاری و مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بود. ابزارهای این پژوهش نیز شامل آزمون رایانه ایان- بک، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان، پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. یافته ها: با عنایت به نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، مقایسه زوجی بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و گروه گواه در نمرات متغیرهای کارکردهای اجرایی، تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی نتایج نشان داد که گروه های بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای با گروه گواه تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<). بحث و نتیجه گیری: بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم تأثیر داشت اما تفاوت معناداری بین این دو روش وجود نداشت.
رابطه بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب در دانش آموزان: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بانه در سال تحصیلی 1402-1401 بود، که از بین آن ها 336 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اضطراب اسپنس (SCAS) نسخه کودکان، تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان ((ERQ-CA و تعامل معلم- دانش آموز وبلز و همکاران (QTI) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین اثر مستقیم تعامل معلم- دانش آموز بر اضطراب دانش آموزان و تنظیم هیجان معنادار بود (001/0P<) و اثر مستقیم تنظیم هیجان بر اضطراب نیز معنادار بود (001/0P<). همچنین نتایج دیگر نشان داد که تنظیم هیجان بین تعامل معلم- دانش آموز و اضطراب نقش میانجی داشت (001/0P<). در مجموع می توان نتیجه گرفت که تعامل معلم- دانش آموز به طور مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای تنظیم هیجان بر میزان اضطراب دانش آموزان اثر دارد
پیش بینی دل زدگی تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه بر اساس کمال گرایی والدین: نقش میانجی تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در روش های آموزش دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷)
115 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی دل زدگی تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه بر اساس کمال گرایی والدین با نقش میانجی تنظیم هیجانی است. روش پژوهش ( توصیفی – هم بستگی) از نوع رگرسیون (پیش بینی) است و جامعه آماری این پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه اول مؤسسه آموزشی در شهر اهواز که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند، تشکیل می دادند. نمونه آماری این پژوهش 130 نفر از فراگیران و والدین آنها هستند که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه کمال گرایی والدین تری شورت وهمکاران (1995)، پرسش نامه دل زدگی تحصیلی پکران وهمکاران (2002) و پرسش نامه تنظیم هیجانی گراس وجان(2003) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دل زدگی تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی با کمال گرایی والدین و نقش میانجی تنظیم هیجانی، قابل پیش بینی است؛ یا به عبارت دیگر کمال گرایی والدین با دل زدگی تحصیلی فراگیران زبان انگلیسی، از طریق تنظیم هیجانی رابطه غیرمستقیم دارد. همچنین نتایج نشان داد که کمال گرایی والدینی نابهنجار باعث دل زدگی تحصیلی بیشتر در فراگیران می شود. بر اساس یافته ها 36 درصد از دل زدگی تحصیلی توسط کمال گرایی والدین و تنظیم هیجانی پیش بینی می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کمال گرایی منفی والدین و عدم مهارت تنظیم هیجان باعث افزایش دل زدگی تحصیلی می شود.