مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نظام سلامت
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
269 - 291
حوزه های تخصصی:
تأمین ابعاد گوناگون امنیت از جمله امنیت اقتصادی از اهداف مهم دولت هاست. مخاطرات اجتماعی نظیر بیماری ها این امنیت را تهدید می کنند. به همین علت پس از تشکیل دولت های رفاه در قرن هیجدهم این دول با ارائه خدمات تأمین اجتماعی، از اثرات منفی این مخاطرات بر شهروندان خود می کاهند. دولت ها همواره در تلاشند مناسب ترین شیوه ارائه خدمات درمانی را بیابند. در همین راستا دولت های ایران و آمریکا در سال های اخیر، تغییراتی در نظام سلامت کشور ایجاد کرده و آن را به یکی از موضوعات پیچیده در عرصه حقوقی بدل نمودند. با عنایت به همگانی نمودن بیمه درمانی و حق مشارکت اجباری، بررسی بیمه های درمانی را بسیار حائز اهمیت می سازد. در این پژوهش کوشش شده تا سیاست های نظام سلامت، نهادهای فعال در زمینه ارائه خدمات درمانی، مشمولان و منابع مالی آنان، سطوح و شیوه های ارائه خدمات درمانی در این دو کشور مقایسه شوند، تا بتوان نارسایی های نظام بیمه های درمانی در ایران را مشخص و پیشنهاداتی برای رفع آن ارائه نمود.
پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت در ایران: مرور حیطه ای موانع و راهکارهای عملیاتی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
61 - 82
مقدمه: با وجود تاکید در اسناد بالادستی و سیاست های کلی تامین اجتماعی، هنوز هم فرآیند پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت (EHR) در نظام سلامت ایران به صورت کامل اجرا نشده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و تبیین موانع و راهکارهای عملیاتی برای پیاده سازی EHR در نظام سلامت ایران است. روش: این پژوهش از نوع مروری حیطه ای (Scoping Review) بود که با استفاده از چارچوب Arkesy و O’Malley در 6 گام شامل شناسایی سؤال تحقیق، شناسایی مطالعات مرتبط، انتخاب/غربالگری مطالعات، حیطه بندی/تقسیم بندی داده ها، جمع بندی، خلاصه سازی و گزارش نتایج و ارائه راهنمایی و توصیه های عملی انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی داخلی SID، Magiran، Irandoc، و پایگاه های انگلیسی زبان PubMed, Scopus, Web of Science, ProQuest, Google scholar, جستجو شدند. مقالات انتخاب شده، با روش تحلیل محتوا با استفاده از نسخه 10 نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها: پس از انجام غربالگر ی ها، 32 مقاله معیارهای ورود به این مطالعه را داشتند. موانع و راهکارهای عملیاتی در سه سطح ماکرو (سیاستگذاری و مدیریت سلامت)، مزو (مراکز ارائه دهنده خدمات سلامت) و میک رو (ارائه دهندگان خدمات سلامت) طبقه بندی شدند. مدیریت و رهبری مطلوب، تهیه استانداردهای لازم، فرهنگ سازی در جامعه، آماده کردن فرآیندها، آموزش کارکنان قبل از اجرای طرح، مشارکت کارکنان در اجرای طرح و حمایت مالی دولت از مهمترین راهکارهای عملیاتی برای اجرای EHR در ایران بود. نتیجه گیری: پیاده سازی EHR در نظام سلامت ایران با موانعی روبرو است که باید اقداماتی به طور هماهنگ و همزمان در سطوح سیاستگذاری و مدیریت سلامت، مراکز ارائه دهنده و ارائه کنندگان خدمات سلامت انجام شود تا کارایی و اثربخشی ارتقاء پیدا کند.
چرا پزشکان مهاجرت می کنند؟ دیدگاه و تجربیات دانشجویان پزشکی دوره کارورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از ضروری ترین منابع هر نظام سلامت، سرمایه انسانی آن است و مهاجرت پزشکان به خارج به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی است. هدف این مطالعه، تبیین پدیده مهاجرت پزشکان براساس دیدگاه ها و تجربیات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. این مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. جامعه آماری مطالعه شامل دانشجویان پزشکی دوره کارورزی (اینترنی) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1400 بود. نمونه گیری، به روش دردسترس و تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری 15 نفر بود. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار برده شد. بعد از کدگذاری، دسته بندی کدها صورت گرفت و به ترتیب مفاهیم، زیر طبقات و نهایتاً طبقات استخراج شدند. عوامل گرایش به مهاجرت دانشجویان پزشکی در 8 طبقه اصلی و 24 زیرطبقه شناسایی شدند. 8 طبقه اصلی شامل وضعیت آموزش پزشکی، شرایط شغلی، تنزل جایگاه اجتماعی پزشکان، فقدان تعادل کار/زندگی، بی انگیزه شدن، تأثیرپذیری از دیگران، مقایسه وضعیت با کشورهای مقصد و شرایط اقتصادی-اجتماعی کشور بود. براساس یافته های مطالعه، عوامل متعددی در گرایش به مهاجرت پزشکان دخالت دارند که برای کند کردن روند مهاجرت لازم است به همه آن ها توجه شود.
تبیین جامعه شناختی تحریف رابطه پزشک – بیمار در نظام سلامت
در این پژوهش ارتباط پزشک و بیمار را در عصر حاضر در روند عقلانی شدن جهان بررسی نموده ایم. ما از تعریف وبر از عقلانی شدن جهان شروع کردیم و در ادامه با انتقادات و بهره های هابرماس از نظریه وبر ادامه دادیم. هابرماس عقلانیت انتقادی را به عنوان سرمایه بشری در غالب مدرنیته اصیل در مقابل عقلانیت ابزاری به عنوان مدرنیته کژدیسه شده قرار می دهد و از استعمار جهان زیست به دست سیستم سخن می گوید. حال ما استعمار جهان زیست در رابطه پزشک و بیمار را در مصادیقی چون فرصت بیان احساسات در مدت زمان ویزیت بیمار و همچنین اعتماد در برخورد پزشک و بیمار و در آخر جایگاه بیمار در تصمیم گیری های پزشکی بررسی کرده ایم. و در ادامه به کالایی شدن و مصرف گرایی بازار سلامت در قالب اندیشه های مارکس و لوکاچ و گیدنز و وبلن پرداخته ایم. روش تحقیق این پژوهش به شکل اسنادی و با استفاده از مقالات ، کتاب ها و صفحات گسترده وب بوده است. نتایج حاصله در این پژوهش نشان می دهد فرآیند عقلانی شدن جهان به شکل عقلانیت ابزاری در قالب کنش ابزاری در ارتباطات بشری در هر سطحی نفوذ یافته و ارتباط پزشک و بیمار در این میانه مستثنی نیست. این ارتباط همواره با صفت های نیکو یاد شده است اما متاسفانه در عصر حاضر شاهد مشکلات عدیده ای در این ارتباط هستیم. مطالعه نظری این ارتباط قطعا در تصمیمی گیری ها در هر سطح و جایگاهی مفید خواهد بود.
ارائه الگوی مشارکت سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: امروزه یکی از راه های ارائه مراقبت های بهداشتی و درمانی کارا و اثربخش و دستیابی به اهداف نهایی نظام های سلامت، مشارکت سازمان های مردم نهاد در بخش سلامت می باشد. هدف این مطالعه ارائه الگوی مشارکت سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت کشور ایران بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که با روش کیفی در سه مرحله متوالی، بین سال های 1400-1397 انجام شد. در مرحله اول، در دو گام مرور متون و اسناد و مصاحبه با 32 نفر از افراد شاغل در وزارت بهداشت، وزارت کشور، دانشگاه های علوم پزشکی تهران و ایران، انجمن های علمی پزشکی و سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه سلامت، وضعیت موجود مشارکت سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت ایران بررسی شد. در مرحله دوم، الگوی اولیه مشارکت سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت ایران با برگزاری هم اندیشی خبرگان پیشنهاد شد. در مرحله سوم، پس از اجرای دو دور دلفی و رسیدن به توافق جمعی 75 درصد و بیشتر، الگوی نهایی تائید شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی نهایی مشارکت سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت کشور ایران دارای شش بعد اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی، ظرفیت سازی و تقویت سازمان های مردم نهاد ، تأمین منابع و امکانات، سازماندهی و هماهنگی، مشارکت (اجرا)، کنترل و ارزیابی است. نتیجه گیری: انتظار میرود ابعاد اصلی و مؤلفه های فرعی الگوی ارائه شده در این مطالعه، بتوانند به توسعه و تقویت نقش آفرینی کاراتر و مؤثرتر سازمان های مردم نهاد در نظام سلامت کشور ایران کمک نمایند. مشارکت بیشتر سازمان های مردم نهاد در بخش سلامت علاوه بر تسهیل مسیر دستیابی به اهداف نهایی نظام سلامت، در تقویت و بهبود وضعیت سلامت آحاد مختلف مردم جامعه مؤثر می باشد.
مک دونالیزه شدن و نظام سلامت: مطالعه تأثیر اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن بر نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
173 - 195
حوزه های تخصصی:
مک دونالیزه شدن فرآیندی است که در آن کنش های اجتماعی و شیوه های سازماندهی به طور فزاینده ای توسط عقلانیت شدید هدایت می شود؛ و تدوام عقلانیت شدید به تولید کنندگان، مصرف کنندگان و مدیران، ابزارهای کارآمدتر، قابل محاسبه، قابل پیش بینی و کنترل شده ارائه می کند تا به اهداف موردنظر دست پیدا کنند. در این پژوهش، اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن در ارتباط با تغییرات نظام سلامت مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، مک دونالیزه شدن آگاهانه یا غیرآگاهانه سیستم مراقبت های بهداشتی را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار داده و باعث شده است که مراقبت های بهداشتی نظام سلامت حول چهار محور کارایی، محاسبه پذیری، قابل پیش بینی بودن و فناوری های غیرانسانی شکل بگیرد. عامل کارایی منجر به شکل گیری کلینیک های دقیق، تکمیل پرسش نامه ها توسط بیماران، استفاده گسترده تر از دستیاران پزشکی، جراحی رباتیک و ملاقات کوتاه با پزشکان شده است. براساس اصل محاسبه پذیری دریافت مراقبت های بهداشتی توسط بیماران تابعی از هزینه و بازگشت مالی به سیستم شده و مواردی نظیر مدت اقامت و میزان پذیرش بیمار مورد توجه قرار می گیرد. اصل پیش بینی پذیری هم سبب شده است تمامی فرآیند درمان از ورود بیمار به مراکز درمانی تا خروج از آن، براساس یک دستورالعمل دقیق و از قبل پیش بینی شده انجام بگیرد که این امر منجر به فشار بیشتر بر پزشکان شده تا همه بیماران را یکسان درمان کنند. براساس اصل کنترل، فناوری های غیرانسانی شروع به مشارکت بیشتر در مراقبت های بهداشتی کرده اند. سوابق پزشکی الکترونیکی، تعاملات بین پزشک و بیماران را کنترل کرده و جایگزینی فناوری رضایت مشتری را از بین برده و به ناکارآمدی بیشتر دامن زده است.
طراحی الگوی توسعه اخلاق حرفه ای سازمان های دولتی: نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۲
۱۱۲-۹۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار، ملزومات و پیش نیازهای اخلاق حرفه ای در بخش بهداشت و درمان مورد بحث قرار نگرفته است؛ بنابر این ،مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی اخلاق حرفه ای در ایران به منظور بهسازی منابع انسانی انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر در دو مرحله در سال 1396 انجام گرفت. در مرحله اول، مطالعه تطبیقی شناسایی ابعاد و الزامات اصول اخلاق حرفه ای در بخش سلامت در کشور های منتخب انجام گرفت. پنج کشور انگلیس، مالزی، ژاپن، ترکیه و آمریکا شرایط ورود به مطالعه را کسب کردند. برای گردآوردی داده های مربوط به کشورهای منتخب از فرم استخراج داده استفاده شد. در مرحله دوم، دیدگاه 20 نفر از صاحب نظران به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش دلفی در سه مرحله تا تایید گویه ها اخذ شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل تک نمونه ای از طریق نرم افزار SPSS ویرایش 22 انجام گرفت. یافته ها: در بخش تطبیقی، بر اساس ابعاد مشترک در کشورهای مورد بررسی، چهار بعد ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی استخراج گردید. یافته های بخش دلفی نیز نشان داد که از 20 گویه استخراج شده بر اساس مطالعه تطبیقی و در چهار حیطه ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی، در مرحله اول دلفی 17 گویه تایید شد. در مرحله دوم دو گویه مورد توافق قرار نگرفت و 15 گویه تایید شد و در نهایت الگوی مفهومی به همراه 15 گویه نهایی (05/0 >P) مورد توافق قرار گرفت. الگوی نهایی پژوهش با در نظر گرفتن افراد مشمول، در چهار حیطه ساختار، آموزش، نهادینه سازی و ارزشیابی اعتبارسنجی گردید. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد به کارگیری اخلاق حرفه ای در بخش بهداشت و درمان، نیازمند فراهم نمودن ساختار و فرآیند نظام مند بوده و عواملی نظیر آموزش، ایجاد ساختارهای سازمانی و تشکیلات و نهادینه سازی آن باید مورد بحث های بیشتر قرار گرفته و بر اساس شرایط کشورها بومی سازی گردد.
کاربست مدل تحلیل تفسیری _ ساختاری در بازنگری اولویت های طرح تحول سلامت: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۷
۲۷-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به گذشت پنج سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت، لزوم ارزیابی مجدد برنامه و انطباق این برنامه ها با نیازها و سیاست های کلان جامعه ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر، استفاده از شواهد علمی مرتبط با حوزه سلامت و تلفیق این شواهد با تجربیات، قضاوت و تخصص خبرگان این حوزه جهت دستیابی به اولویت های بازنگری در طرح تحول نظام سلامت به منظور انطباق این طرح با نیازهای آینده کشور است. روش ها: مطالعه حاضر پژوهشی کیفی است. در ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به جمع آوری شواهد علمی در رشته های مرتبط با حوزه سلامت در سال 1397 پرداخته شد. سپس مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 15 نفر از خبرگان و کارشناسان حوزه سلامت که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند، انجام شد. یافته ها: تعداد 12خط مشی حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه ها با روش تحلیل تم استخراج و با استفاده از روش تحلیل تفسیری – ساختاری اولویت بندی گردید نتیجه گیری: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد باید به عنوان رویکرد اصلی در نظام سلامت مورد استفاده قرار گیرد. در راستای این رویکرد می باید بر چهار حوزه پیونددهنده و محرک در نظام سلامت یعنی سیاست های مرتبط با سالمندی، سیاست های پیشگیری از بیماری ها و سلامت روان، سیاست های مرتبط با حوادث و سوانح و سرانجام سیاست های مرتبط با توسعه و اصلاح فرآیندهای درونی مانند پرونده الکترونیک، تدوین خطوط راهنمای درمانی و نظام ارجاع و پزشک خانواده، توجه شود.
بحران کرونا، فرصتی مناسب برای توجه به مفهومی ۲۰ ساله در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۱۰-۹
حوزه های تخصصی:
سال ۲۰۰۰ میلادی، آغاز هزاره سوم و شروع عصری جدید برای زندگی بشر در جوامع مختلف بود. اندیشمندان مختلف معمولا از فرصت بدست آمده در این پیچ های مهم تاریخی بیشترین بهره برداری را می کنند، تا مفاهیم بزرگ و ارزشمند را معرفی کنند. چرا که، به خاطر سپاری اینگونه رویدادها برای همگان ساده تر و جذاب تر است. [1] موضوع مقاله حاضر مربوط به سال 2000 است که واجد برجسته ترین تاریخ از زمان تاسیس سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 تاکنون بوده است. گزارش سازمان جهانی بهداشت در این سال در ارتباط با مدیریت نظام سلامت و ارتقای عملکرد آن است. [2] در این گزارش، برای نظام سلامت چهار کارکرد اصلی در نظر گرفته شده است که باید مورد توجه تمامی سیاستگذاران و مدیران در تمامی کشورهای دنیا قرار گیرد. این کارکردها عبارت از ارائه خدمات (Health providing)، تولید منابع (Resources generation)، تامین مالی (Financing) و تولیت (Stewardship)است. ارائه خدمات سلامت در سطوح مختلف، اصلی ترین کارکرد تمامی نظام های سلامت است. تولید نیروی انسانی متخصص، یکی از مهمترین مصداق های این کارکرد است. با توجه به گردش مالی وسیع و وجود هزینه ها و درآمدهای مختلف در نظام سلامت، کارکرد تامین مالی به مباحث مالی و مدیریت منابع ارتباط دارد. [3] کارکرد تولیت به نوعی کلیدی ترین کارکرد است. تولیت به معنای عام ، واگذاری امور به یک فرد است. تولیت در حوزه مدیریت به مجموعه ای از اقدامات شامل تنظیم مقررات، پیاده سازی و پایش آنها گفته می شود. [4] با توجه به گستردگی موضوعات و مسائل مرتبط با سلامت جامعه و محیط زندگی، نیاز به یک متولی در حوزه سلامت کاملا احساس می شود تا با دیدی واقع بینانه، علمی و چند بعدی بتواند نظر نهایی در این زمینه را اعلام کند. [5] در ماه های اخیر و به دنبال شروع همه گیری کرونا و در راستای توجه به نقش تولیت نظام سلامت، ستاد ملی مبارزه با کرونا در کشور تشکیل شد تا با بهره گیری از داده های مختلف و برمبنای شرایط و وضعیت موجود، تصمیم گیری در زمینه های گوناگون کنترل بحران را انجام و جهت اجرا به دستگاه های مختلف ابلاغ نماید. تضاد منافع: نویسندگان اظهار داشتند که تضاد منافعی وجود ندارد. تشکر و قدردانی: بدین وسیله از کارکنان حوزه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به ویژه گروه مبارزه با بیماری های واگیر نهایت تشکر و قدردانی به عمل می آید.
مدیریت منابع و مصارف در حوزه ملزومات پزشکی با استفاده از الگوریتم خوشه بندی کی میانگین: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۲
۶۰-۵۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همواره یکی از دغدغه های اصلی مدیران نظام سلامت، کنترل و کاهش هزینه های بهداشت و درمان بوده است. استفاده بهینه از منابع مراکز بهداشتی و درمانی جهت حفظ و ارتقای خدمات، مستلزم تحلیل هزینه ها و به کارگیری نتایج به دست آمده در فرآیند تأمین و مصرف اقلام موردنیاز است. هدف این مطالعه استخراج الگویی مناسب جهت مدیریت هزینه های ملزومات پزشکی در مراکز بهداشتی و درمانی است. روش ها: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی است که به صورت مقطعی انجام شد. هزینه خرید سالیانه ملزومات پزشکی مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی همدان از سیستم اطلاعات بیمارستانی استخراج و پس از پردازش، نتایج با بهره گیری از تجربیات محققین و ضوابط تجهیزات پزشکی کشور تحلیل گردید. برای خوشه بندی داده ها از الگوریتم K-means در محیط نرم افزاری Rapidminer 9.6 استفاده شد. یافته ها: هزینه های خرید سالیانه ملزومات پزشکی بر مبنای قیمت خرید واحد و کل به روش K-means به نُه دسته خوشه بندی شد و سپس بر اساس تحلیل هریک از طبقات، راهکارهایی جهت مدیریت هزینه از جمله کاهش قیمت از طریق خرید متمرکز، عقد قرارداد با تأمین کنندگان مجاز، نظارت و کنترل دقیق مصرف و عقد تفاهم نامه با سایر مراکز درمانی جهت تبادل کالای مازاد یا موردنیاز ارائه گردید. نتیجه گیری: تحلیل هزینه کرد حوزه ملزومات پزشکی بر مبنای قیمت، میزان خرید و مصرف در یک بازه زمانی معین با استفاده از الگوریتم خوشه بندی، اطلاعات ارزشمندی را جهت مدیریت منابع و مصارف در اختیار مدیران نظام سلامت قرار می دهد و منجر به حفظ، تداوم و ارتقاء سطح خدمات مراکز بهداشتی و درمانی می گردد.
توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست گذاری های کلان و خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
529 - 555
حوزه های تخصصی:
در جوامع توسعه یافته، حق بر سلامت مفهوم وسیعی یافته و حق دسترسی به آن در ابعاد مختلف بازتعریف می شود. تبیین حق بر سلامت زنان تحت تأثیر جنسیت و تجربه تغییرات متعدد در طول دوره های زندگی آنان، واجد اهمیت خاص است و نیازمند ایجاد ساختار جدید مبتنی بر آگاهی و معرفت دقیق بر نیازها و عوامل مؤثر بر آن است. در اندیشه حقوق عمومی، تأمین سلامت همگانی و حفظ بهداشت شهروندان از تکالیف اساسی دولت هاست که مداخله دولت شامل طیف وسیعی از اقدامات در راستای ارتقای سطح سلامت از طریق تدوین قوانین و نظارت بر آن ها و با هدف اجرای فرایندها و سیاست های کلان اثربخش در این حوزه می شود. این پژوهش، که با هدف شناسایی ابعاد مختلف حق بر سلامت زنان و تکالیف دولت ها نگاشته شده است، از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش به صورت توصیف و تحلیل اسناد مربوطه انجام شده است. حق بر سلامت زنان را در ابعاد متعدد جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، شغلی، زیست محیطی و فکری شناسایی و شاخص سازی کرده است. یافته های تحقیق و بررسی اسناد بالا دستی و سیاست گذاری های کلان حاکی از آن است که نه تنها قوانین موجود فاقد اثر بخشی لازم در عمل و اجرا هستند، بلکه از جنبه ماهوی صرفاً به برخی از ابعاد حق بر سلامت زنان توجه شده است. بنابراین تدوین برنامه جامع تقنینی سلامت زنان در همه حوزه ها مبتنی بر سیاست های کلان تحول محور به منزله یکی از شاخص های توسعه یافتگی ضرورت دارد.
راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقاضای القایی عبارت است از ارائه مراقبت یا خدمت غیر ضروری به بیماران و مراجعین نظام سلامت با اعمال قدرت و سفارش افراد متخصص. تقاضای القایی باعث افزایش هزینه های سلامت و کاهش کارایی نظام سلامت می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت انجام شد. روش ها: این مطالعه با روش مرور حیطه ای انجام شد. کلیه مقالات منتشر شده در زمینه راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت تا 22 بهمن 1401 خورشیدی در نه پایگاه داده ای و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و جمع آوری شدند. در نهایت، تعداد 36 مقاله مناسب انتخاب شد. داده ها با روش تحلیل موضوعی با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شد. یافته ها: تعداد 44 راهکار برای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت شناسایی شد. این راهکارها در سه سطح کلان (نظام سلامت)، میانی (سازمان های بهداشتی و درمانی) و خرد (ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت) گروه بندی شدند. اجرای نظام ارجاع، به کارگیری راهنماهای بالینی، اصلاح روش پرداخت به ارائه کنندگان خدمات سلامت، تعیین سقف تعداد خدمات برای پزشکان، رعایت اخلاق پزشکی از طرف ارائه کنندگان خدمات سلامت، آموزش ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت و نظارت و کنترل وزارت بهداشت از پرتکرارترین راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت در مطالعات قبلی بود. نتیجه گیری: تقاضای القایی برای کالاها و خدمات سلامت، ماهیتی پیچیده دارد و در اثر رفتارهای سیاستگذاران و مدیران سلامت، ارائه کنندگان و دریافت کنندگان خدمات سلامت و در نهایت، پرداخت کنندگان هزینه خدمات سلامت ایجاد می شود. بنابراین، راهکارهای کاهش تقاضای القایی باید در سه سطح نظام سلامت، سازمان های بهداشتی و درمانی و ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت به طور سیستمی بکار گرفته شوند تا نتایج بهتری داشته باشند.
میزان دستیابی به اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت در پیاده سازی سامانه پرونده الکترونیک سلامت از دیدگاه کاربران نهایی در استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرونده الکترونیک سلامت از فناوری های بنیادین در نظام سلامت هر کشور محسوب می شود. این فناوری داده هایی را فراهم می کند که در سطح فردی (بیمار) مبنایی برای ارائه خدمات سلامت و در سطح سازمانی و فراسازمانی مبنایی برای تصمیم گیری های کلان، سیاست گذاری و مدیریت خدمات سلامت محسوب می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان دستیابی سامانه پرونده الکترونیک سلامت (سپاس) در ایران به اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت و بررسی محیط کاری کنونی این پرونده از دیدگاه کاربران نهایی است. روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که در سال 1400 انجام شد. شرکت کنندگان شامل 70 نفر از کاربران سپاس در 28 بیمارستان استان آذربایجان غربی بودند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی بررسی شد. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، از نظر کاربران اهداف پیش بینی شده وزارت بهداشت در حیطه رضایت مندی (4/1 ± 3/3) بیشتر از سایر حیطه ها حاصل شده است. همچنین، این سامانه در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در حیطه مدیریت اطلاعات (2/1 ± 6/2) به اندازه سایر موارد موفق نبوده است. از سوی دیگر، از نظر شرایط فعلی محیط کاری سپاس، حیطه اقتصادی (3/1 ± 6/3) بالاترین امتیاز را از کاربران سپاس دریافت کرده است. نتیجه گیری: سپاس از لحاظ دستیابی به اهداف پیش بینی شده در حیطه های مورد بررسی در سطح متوسط قرار دارد. برنامه ریزی و سیاست گذاری برای ارتقاء سپاس بر اساس شرایط فعلی محیط کاری باید در اولویت توسعه دهندگان این سامانه و وزارت بهداشت قرار گیرد.
جایگاه و موانع اجرایی طرح پزشک خانواده در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۲
102-59
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طرح پزشک خانواده به عنوان یکی از مهم ترین سیاست گذاریهایی است که در دهه اخیر در عرصه نظام سلامت مطرح شده، ازاین رو اهمیت و ضرورت مطالعه آن دقیقاً از اهمیت و جایگاه سلامتی در توسعه و رفاه جامعه نشأت می گیرد. بدین جهت، هدف پژوهش حاضر، مطالعه جایگاه و روند اجرایی برنامه پزشک خانواده در نظام سلامت ایران است، اینکه از چه پیشینه تاریخی، قانونی و اجرایی برخوردار است؟ و در زمینه اجرا با چه چالشها و موانعی مواجه بوده است؟ روش: پژوهش حاضر در قلمرو پژوهش کیفی است که در آن نمونه گیری مبتنی بر هدف است و برای جمع آوری داده ها از تحلیل اسنادی و مصاحبه استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیز از طریق تحلیل مضمون بر اساس کدگذاری صورت گرفت. یافته ها: هم زمان با دستیابی به پیشینه تاریخی، مبانی قانونی و روند اجرایی برنامه پزشک خانواده، موانع اجرایی برنامه از نظر بستر و زمینه های آن تحت عنوان 4 مقوله اصلی شناسایی شد: «قائم به فرد بودن برنامه ها و تأثیر تغییرات مدیریت و دولت بر برنامه ملی»، «چالش ناشی از نحوه حمایت دولت دهم از پزشک خانواده»، «چالشهای فرهنگی»، «قانون گریزی، عدم اراده و تعهد سیاسی مسئولین ارشد کشوری». نتیجه گیری: پزشک خانواده که از سال 1381 به تدریج در نظام سلامت مطرح شد، می بایست برحسب قوانین موجود، چون برنامه های 5 ساله توسعه چهارم و پنجم تاکنون در سرتاسر ایران اجرایی می شد، ولی آنچه در عمل به وقوع پیوست، محدود شدن اجرای آن به روستاها و دو استان فارس و مازندران آن هم به سبک و سیاقی متفاوت از خود برنامه پزشک خانواده است که در این راستا مطالعه موانع اجرایی آن نمایان ساخت که بسیاری از زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که لازمه اجرای برنامه بودند، مهیا نبوده، زمینه هایی که نقش کلیدی در موفقیت و شکست هر برنامه ای داشته و در عرصه سیاست گذاری ضرورتاً باید بدانها توجه شود
تحولات نظام سلامت در چارچوب برنامه های عمرانی و توسعه در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۷۶-۳۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ازآنجاکه یکی از زمینه های اصلی فهم سیاست اجتماعی و به تبع آن، سیاست سلامت، توجه به چگونگی اهتمام دولت به توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور است؛ بنابراین، می توان روند تحول و پیشرفت آن را از خلال چگونگی تحول و پیشرفت کشورها در امر توسعه پی گرفت. این تحقیق با هدف بررسی تحولات نظام سلامت ایران در خلال برنامه های عمرانی و توسعه قبل و بعد از انقلاب سال 1357 به انجام رسیده است. روش: تحقیق حاضر به روش تطبیقی و با تکنیک تحلیل محتوای کیفی به انجام رسیده است که مبتنی بر گردآوری داده ها از منابع معتبر مرتبط با نظام سلامت در ایران (اعم از پزشکی، بهداشت و...) و متن برنامه های عمرانی و توسعه و ارزیابیها و گزارشهای مرتبط با آنها است. یافته ها: تفاوت اصلی برنامه ریزی در دو دوره موردمطالعه به جهت گیری حکومتهای مستقر برمی گردد؛ در حکومت پهلوی تجدد و مدرن سازی کشور مبتنی بر دولت ملت سازی مبنای تصمیم گیریها و سیاستهای کلان بوده؛ اما در حکومت جمهوری اسلامی برقراری عدالت اجتماعی مبنای سیاست گذاریهای کلان بوده و تأمین رفاه مردم نیز بخشی از تحقق این اهداف به شمار آمده است. نتیجه اجرای برنامه های عمرانی و توسعه تغییرات گسترده ای در شاخصهای بهداشتی کشور را نشان می دهد، اما برنامه های عمرانی قبل از انقلاب نه تنها در مدرن سازی کشور ناموفق عمل کردند، بلکه به دلیل بی توجهی به عدالت سبب افزایش نابرابری و نارضایتی در عموم مردم شدند و بعد از انقلاب نیز علی رغم تأکید برنامه های توسعه بر گسترش عدالت اجتماعی، در حوزه سلامت این امر محقق نشده است. بحث: موفقیت در اجرای سیاستهای نظام سلامت و تحقق عدالت اجتماعی منوط به داشتن برنامه های متکی بر داده ها و برآوردهای منطقی و واقع بینانه، حرکت به سوی برنامه های مختلط (دستوری ارشادی) و انجام اصلاحات اساسی ساختاری در برنامه ریزیهای اجتماعی و اقتصادی است.
بستر نهادی نظام سلامت و تحولات آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۱۲۷-۸۷
حوزه های تخصصی:
مقد مه: نظام سلامت به عنوان متولی اصلی بهداشت و درمان در ایران تاریخچه ای نزدیک به یک قرن دارد و در این بازه زمانی تغییرات زیادی را شاهد بوده است تا به شکل و ساختار کنونی درآمده است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری و تحولات نظام سلامت و روند سیاست گذاری در آن با دیدگاه بین رشته ای انجام شده است. روش: تحقیق به روش تاریخی انجام گرفته و متون تاریخی راجع به نظام سلامت و زیربخشهای آن اعم از بهداشت و درمان و آموزش با رویکرد نهادگرایی مرور و تحلیل شده است. یافته ها: دولت، جامعه مدنی، بخش خصوصی، خانواده و نهادهای بین المللی کارگزاران اصلی سیاست سلامت در ایران از ابتدا تاکنون بوده اند که در بستر عوامل موقعیتی، ساختاری، فرهنگی و خارجی به نظام سلامت و تحولات آن در ایران جهت داده و در موفقیتها و ناکامیهای آن مؤثر بوده اند. بحث: هرچند از همان ابتدا کارگزار اصلی سیاست سلامت در ایران دولت بوده است، اما عوامل نهادی زیادی بر کارایی و عملکرد آن درزمینه سلامت مؤثر بوده اند و این نهاد جهت تدوین سیاستهای سلامت و هموارکردن مسیر برقراری عدالت اجتماعی نیازمند توجه جدی تر به عناصر جامعه مدنی و ویژگیهای خانواده ها و سپردن امور به بخش خصوصی است و در این راه تعامل با نهادهای بین المللی و استفاده از تجارب آنها به خصوص درزمینه بهداشت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تدوین مدل بومی حکمرانی برای نظام سلامت ایران با رویکرد شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 176
حوزه های تخصصی:
با عنایت به چالش های کارکرد حکمرانی در نظام سلامت کشور نیاز است که الگوی حکمرانی سلامت با رویکرد شبکه ای در بافت یک کشور مشخص شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی_تبینی انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به منظور شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی شبکه ای از روش داده بنیاد و در بخش کمی جهت روایی مدل و تعیین میزان روابط عوامل شناسایی شده از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در این تحقیق از نرم افزار مکس کیودی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده خواهد شد. با واکاوی مصاحبه ها و همچنین بررسی مطالعات پیشین صورت گرفته، در نهایت 6 مضمون اصلی: عوامل بیرونی؛ پیشایندها؛ عناصر؛ بسترها و زمینه؛ کارکردها و کاربردها. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که سلامت دیگر نمی تواند یک هدف صرفا بخشی تلقی شود که برای دس تیابی به آن، مسئولیت پذیری یک وزارتخانه کفایت کند بلکه مشارکت سایر بازیگران و کنشگران سلامت در کنار وزارت بهداشت و درمان الزامی و گرایش روز افزون به سمت تعاملات بیشتر و عمیق تر بین بازیگران مختلف در نظام سلامت مشهود است. بعلاوه بنا بر نتایج پژوهش می توان عنوان داشت، توجه به موضوع سلامت را محور توسعه همه جانبه و یکی از مصادیق مهم عدالت توصیف است. لذا اجرای الگوی حکمرانی شبکه ای در این حوزه شاید اصلی ترین محرکه جهت حرکت به سمت توسعه همه جانبه باشد. همچنین استقرار حکمرانی شبکه ای می تواند منجر به افزایش رضایت مردم از حکومت و پذیرش حکومت مرکزی از سوی عامه مردم گردد.
طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه؛ رهیافتی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
123 - 141
توسعه سلامت در جامعه، در راستای برقراری امنیت روانی، تنها به متولیان حوزه بهداشت محدود نیست و مشارکت اجتماعی همه اقشار جامعه، نقشی سازنده در این زمینه دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه، در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازلحاظ نوع، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش در مرحله اول، 20 نفر از پزشکان با سابقه در بیمارستان های استان اردبیل بودند که به شیوه هدفمند و با روش ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی) انتخاب و در مرحله دوم نیز، 302 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی به صورت تصادفی طبقه ای تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون در 6 مرحله، در نرم افزار Atlas-ti و همچنین از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، 9 مضمون اصلی و 62 مضمون فرعی به عنوان ابعاد الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی ارائه شد. براساس نتایج پژوهش، عوامل مدیریت، رسانه، سازمان های مردم نهاد، اقدامات، ویژگی های بیماری های واگیر، مشارکت برون سازمانی، تکنولوژی، مشارکت مردم و تدوین برنامه جامع، به عنوان مضامین اصلی الگوی مشارکت اجتماعی شناسایی شدند.
تحلیل جامعه شناختی چالش های پیش روی اصلاحات تعرفه خدمات تشخیصی درمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی در نظام سلامت کشورمان با رویکرد جامعه شناسی بوده است. تعرفه های تشخیصی و درمانی جزء سیاست هایی محسوب می شود که مستقیم بر عدالت در سلامت اثر می گذارد و بر ذی نفعان مختلف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شامل پزشکان، وزارتخانه و نظام پزشکی مؤثر است. در این مطالعه، با استفاده از نظریه دموکراسی گفت و گویی هابرماس موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی را با استفاده از روش تحلیل ذی نفعان بررسی کرده ایم.در این پژوهش، از اسناد، مصاحبه های موجود و مصاحبه عمیق برای گردآوری داده ها استفاده شده است. داده های به دست آمده با استفاده از جدول تحلیل ذی نفعان تحلیل و با استفاده از ابعاد تحلیل ذی نفعان شامل دانش، موضع، منفعت و قدرت بررسی شده است.تحلیل یافته ها نشان می دهد در فرایند تعرفه گذاری، تبادل دانش و اطلاعات میان سیاست گذاران و ذی نفعان وجود ندارد. موضع پزشکان در مقابل تعرفه ها مخالفت و مقاومت است. منافع گروهی بر تعرفه گذاری اثر می گذارند و تعارض منافع در این فرایند مشاهده می شود. ساختار قدرت نیز در سیاست گذاری برای نظام سلامت کشور متمرکز و تک صدایی است.برای اصلاحات تعرفه ها در درجه اول باید موضوع تعارض منافع در نظام سلامت کشور حل شود. در گام بعدی باید دلایل اجرانشدن اصلاحات بررسی شود. منافع گروهی و قدرت متمرکز فرایند سیاست گذاری را دستوری و از بالا به پایین کرده است؛ درنتیجه ذی نفعان در مقابل اجرای سیاست ها از خود مقاومت نشان می دهند.
طراحی مدل حکمرانی الکترونیک در نظام سلامت (مطالعه موردی: وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگویی برای حکمرانی الکترونیک در نظام سلامت است. روش تحقیق از حیث نتیجه جز تحقیقات توسعه ای و از حیث هدف جز تحقیقات اکتشافی و از حیث روش جز تحقیقات کیفی از نوع مطالعه موردی است. ابزار جمع آوری داده های تحقیق مصاحبه است و به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل تم استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، زمینه های اصلی حکمرانی الکترونیک در نظام سلامت شامل مشارکت اجتماعی، آگاهی بخشی، زیرساخت های قانونی، سرمایه گذاری در حوزه های مختلف، اعتماد اجتماعی و طراحی راهبردی فراگیر می باشد. هم چنین، قابلیت های اصلی این الگو شامل مدیریت سلامت الکترونیک، بهبود کارایی، دسترسی بهینه به خدمات، اداره الکترونیک و بهبود اثربخشی شناسایی شد. موانع این الگو شامل کمبود بودجه تخصیصی، فقدان حمایت و پشتیبانی، عدم مشارکت فراگیر، فقدان زیرساخت های مناسب فناوری اطلاعات، آماده نبودن بستر فرهنگی، عدم آموزش کافی و پایین بودن امنیت سایبری می باشد. در ادامه، نتایج و پیامدهای این الگو، شامل پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی شناسایی گردید و در نهایت الگوی نهایی ارائه شد.لازم به ذکر است که الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند نقشه راه مناسبی برای توسعه حکمرانی الکترونیک در حوزه سلامت کشور باشد.