مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۶.
۷.
۸.
طرح تحول
تحلیل خط مشی گذاری در نظام سلامت بر اساس الگوی چارچوب ائتلاف مدافع (مطالعه موردی طرح تحول نظام سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه تلاش شده با استفاده از الگوی «چارچوب ائتلاف مدافع»، تغییر و شکل گیری خط مشی طرح تحول نظام سلامت مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور از دو روش کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. برای انتخاب مصاحبه شوندگان از روش گلوله برفی و در مقام تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه، روش تحلیل تم استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از کارشناسان و خبرگان نظام سلامت، نشان دهنده توانایی چارچوب ائتلاف مدافع در توضیح فرآیند تغییر خط مشی نظام سلامت بوده و بر این اساس، می توان چهار مرحله در شکل گیری طرح تحول را به صورت زیر تبیین کرد: 1. اتفاق نظر و اجماع ملی؛ 2. تغییر ائتلاف حاکم 3. پیدایش گرو ه های مخالف؛ 4. انتخاب راهبرد مواجهه و تحقق خط مشی. همچنین، بر اساس این چارچوب 5 طبقه بازیگران و ائتلاف ها، باورها و مسائل، شرایط و رویدادهای بیرونی و درونی، تغییر و یادگیری مذاکره ای، منابع و محدودیت ها شناسایی شد.
کاربست مدل تحلیل تفسیری _ ساختاری در بازنگری اولویت های طرح تحول سلامت: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۷
۲۷-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به گذشت پنج سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت، لزوم ارزیابی مجدد برنامه و انطباق این برنامه ها با نیازها و سیاست های کلان جامعه ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر، استفاده از شواهد علمی مرتبط با حوزه سلامت و تلفیق این شواهد با تجربیات، قضاوت و تخصص خبرگان این حوزه جهت دستیابی به اولویت های بازنگری در طرح تحول نظام سلامت به منظور انطباق این طرح با نیازهای آینده کشور است. روش ها: مطالعه حاضر پژوهشی کیفی است. در ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به جمع آوری شواهد علمی در رشته های مرتبط با حوزه سلامت در سال 1397 پرداخته شد. سپس مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 15 نفر از خبرگان و کارشناسان حوزه سلامت که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند، انجام شد. یافته ها: تعداد 12خط مشی حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه ها با روش تحلیل تم استخراج و با استفاده از روش تحلیل تفسیری – ساختاری اولویت بندی گردید نتیجه گیری: سیاست گذاری مبتنی بر شواهد باید به عنوان رویکرد اصلی در نظام سلامت مورد استفاده قرار گیرد. در راستای این رویکرد می باید بر چهار حوزه پیونددهنده و محرک در نظام سلامت یعنی سیاست های مرتبط با سالمندی، سیاست های پیشگیری از بیماری ها و سلامت روان، سیاست های مرتبط با حوادث و سوانح و سرانجام سیاست های مرتبط با توسعه و اصلاح فرآیندهای درونی مانند پرونده الکترونیک، تدوین خطوط راهنمای درمانی و نظام ارجاع و پزشک خانواده، توجه شود.
وضعیت پاسخگویی نظام سلامت: مطالعه مناطق حاشیه نشین شهر اهواز در سال 1401(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۲۷۸-۲۵۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پاسخگویی یکی از مولفه های اصلی نظام سلامت است که با خصوصیات اجتماعی جامعه مرتبط می باشد. برنامه ریزی جهت دستیابی به پاسخگویی نظام سلامت در مناطق حاشیه نشین به عنوان اجتماعات نوظهور و یکی از تعیین کننده های اجتماعی سلامت جهت دستیابی یه یک سیستم ارائه خدمات مناسب الزامی است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت پاسخگویی نظام سلامت در ساکنین مناطق حاشیه نشین شهر اهواز بود. روش : در این مطالعه مقطعی، ۳۸۵ نفر از ساکنان مناطق حاشیه نشین شهر اهواز به روش نمونه گیری چند مرحله ای از 7 مرکز بهداشتی درمانی مناطق آل صافی، منبع آب، کوت عبداله، کوی رمضان، عین دو، حصیرآباد و کیان آباد و دو بیمارستان علامه کرمی و بیمارستان سینا در سال 1401 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست اطلاعات دموگرافیک اجتماعی و پرسشنامه پاسخگویی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، من ویتنی، کروسکال والیس، آنالیز واریانس و تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: دامنه سنی پاسخگویان ۱۸ تا ۹۷ سال با میانگین (۵۶/۱۶±۸۴/۴۲) بود. زنان ۶۶ درصد از جامعه پژوهش را تشکیل دادند. ۷۶ درصد متاهل، ۲۶ درصد بیسواد و ۴/۴ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. ۷/۸۵ درصد از پاسخگویان درآمد زیر ۵ میلیون داشتند. ۲/۶۶ درصد از سازمان های ارائه خدمت دولتی استفاده می نمودند. ۸۰ درصد دارای بیمه درمانی و ۱/۱۵درصد دارای بیمه تکمیلی بودند. عملکرد خدمات بستری از نظر پاسخگویی بهتر از خدمات سرپایی بود. بعد «انتخاب آگاهانه» برای خدمات سرپایی و بستری امتیاز پایینی دریافت کرد. تقریباً ۱۳ درصد از پاسخگویان در حین دریافت خدمات بستری، نوعی از تبعیض را درک کردند. پاسخگویی در همه ابعاد با نوع ارائه دهنده خدمات، در بعد ارتباط با نوع ارائه خدمات، در بعد انتخاب آگاهانه و محرمانگی با داشتن بیمه تکمیلی شرکت کنندگان در پژوهش رابطه معنی داری داشت. بحث: توجه به کیفیت امکانات مراکز، دسترسی به حمایت اجتماعی و انتخاب آگاهانه به عنوان ابعاد دارای اولویت جهت برنامه ریزی برای اقدامات اصلاحی به منظور بهبود پاسخگویی نظام سلامت در مناطق حاشیه نشین پیشنهاد می شود.