مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سلامت روان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
رابطه صفات شخصیتی و سلامت روان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه صفات شخصیتی و سلامتِ روان پرداخته است. روش تحقیق همبستگی بود. 142 دانشجوی دوره کارشناسی به شیوه تصادفی چند مرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق با دو پرسشنامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه سلامت عمومی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، وظیفه شناسی، برون گرایی و نوروزگرایی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. افزایش وظیفه شناسی و برون گرایی، و کاهش نوروزگرایی با سلامت روانی بیشتر ارتباط معناداری دارند.
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
آثار ترافیک بر تندرستی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار مهم و نامشهود ترافیک در مناطق شهری، تاثیر زیانبار آن بر سلامت روان و تندرستی جامعه است. صنعت حمل و نقل علاوه بر آثار سوء جسمانی از جمله مسمومیت با سرب، باعث اختلالات عصبی- رفتاری، تحریک پذیری، اضطراب و حتی انزوای اجتماعی افراد می شود.
براساس مطالعات اخیر، آسیب پذیرترین گروه به عوارض ترافیک، کودکان هستند. این پدیده می تواند منجر به اختلال عملکرد مغزی کودکان، ضعف رشد و تکامل، کاهش ضریب هوش و افت تحصیلی آنان شود.
عدم توجه به آثار روانشناسی حمل و نقل، باعث شده است تا جنبه های زیانبار ترافیک در سلامت انسان ها به درستی شناخته نشود. طراحی همه جانبه فکر ترافیک شهری و مداخلات اصلاحی با رویکرد همکاری بین بخشی سازمان های مسئول حمل و نقل و سلامت جامعه می تواند به بهبود این وضعیت کمک شایانی نماید.
بررسی بهداشت روانی دانشجویان دارای افت تحصیلی و مقایسه آنان با دانشجویان عادی دانشگاه سیستان و بلومچستان
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 88 ـ1387 بودند. برای انجام پژوهش 120، نفر از دانشجویان دختر رشته مشاوره به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه هوش هیجانی سیبر یا شرینگ و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. داده ها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی وسلامت روان دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (0001/0P<). همچنین نتایج حاصل از رگرسیون به روش مرحله ای نشان داد که همه مؤلفه های هوش هیجانی بجز خودآگاهی و خودانگیزی، پیش بینی کننده سلامت روان می باشند. پس می توان نتیجه گرفت، افرادی که قابلیت اجتناب از هیجان های منفی نظیر اضطراب، ناامیدی و تحریک پذیری را داشته و به خوبی می توانند هیجان ها و عواطف دیگران را تشخیص داده و به دنبال ایجاد و حفظ روابط اثربخش با دیگران باشند، در فراز و نشیب زندگی کمتر با مشکل مواجه شده و از سلامت روان بالایی برخوردار می باشند.
رابطه خودکار آمدی و سلامت روان در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود کار آمدی با سلامت روان می باشد . بدین منظور 300 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه نشانگان مرضی 90 سئوالی (SCL-90-R) و پرسشنامه خودکار آمدی شرر و همکاران در 1982 بوده است پس از اجرای پرسشنامه ها داده های بدست آمده با روش های آماری همبستگی و t برای مقایسه دو گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وحود دارد. بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار یافت شد. همچنین مشاهده شد که بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ خودکار آمدی و سلامت روان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در این پژوهش وجود رابطه معنادار بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان (نشانگان مرضی کم تر) تایید شد.
بررسی راهبردهای مقابله ای و سلامت روان در مادران کودکان انیستیک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و سلامت روان در مادران کودکان اتیستیک صورت گرفت. آزمودنی ها شامل 40 مادر کودک اتیستیک بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز ساماندهی، درمان و توانبخشی کودکان اتیسم انتخاب شده بودند. از آزمون SCL-90-R جهت بررسی علائم روانی و از چک لیست راهبردهای مقابله ای کارور به منظور سنجش راهبردهای مقابله ای استفاده گردید. نتایج نشان داد که 5/27% مادران گروه نمونه براساس معیارهای SCL-90-R دارای علائم روانی بودند. علاوه بر این، مشخص گردید که میان راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسئله و هیجانی با سلامت روان ارتباط معناداری وجود ندارد، اما بین راهبردهای مقابله ای کمتر مفید و غیرمؤثر با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد.
تاثیر ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده بر سلامت روان با واسطه هوش هیجانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده شامل جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی، با سلامت روان انجام پذیرفت. نمونه پژوهش که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخـاب شد شـامـل 385 دانش آموز دختر (190 نفر) و پسر (195 نفر) دوره اول متوسطه شهر شیراز با میانگین سنی 15 سال و دو ماه و انحراف معیار 6 ماه بود.برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه تجدیدنظر شده هوش هیجانی، پرسشنامـه سلامت عمومی و پرسشنامه تجدیدنظر شده ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بـود که اولاً، جهت گیری گفت وشنود خـانواده پیش بینی کننده مثبت سلامت روان فرزندان و جهت گیری همنوایی پیش بینی کننده منفی آن می باشد. ثانیاً جهت گیری گفت وشنود نسبت به جهت گیری همنوایی پیش بینی کننده معنادار هوش هیجانی فرزندان است و در نهایت هوش هیجانی نقش واسطه ای سهمی بین جهت گیری گفت وشنود و سلامت روان دارد.
تاثیر نور در فضاهای خالی بر کیفیت زندگی و رفتارهای اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینایی که مهم ترین حس انتقالی در میان دیگر حواس انسان می باشد در منتقل کردن احساسات مختلف و ادراکات گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. در این نقل و انتقال عناصر و عوامل بسیاری از جمله محیط و فضاهای پیرامون انسان و به ویژه نقش ""نور"" از اهمیت خاص برخوردار است . هدف از این تحقیق، اهمیت و تاثیر نور در فضاهای داخلی با توجه به تاثیر پذیری جسم و روان انسان از ""نور"" می باشد. همانگونه که اصل آفرینش و بقا و حیات موجودات بر پایه و اساس و پدیده نورخواست ادامه می یابد، باید به این مهم که یکی از عوامل حیاتی جهت حفظ سلامت جسم و تعادل روان و نیز ارتقاء کیفیت زندگی و در نتیجه حفظ و رعایت شئونات اخلاقی است، بیشتر پرداخته شود.
در این مقاله که صرفاً به نورهای مرعی پرداخته سعی بر آن است که اهمیت ""نور"" در معماری ایرانی و بهره برداری از نور در طراحی ها و ایجاد فضاهای مطلوب و مناسب و همچنین ارتباط محیط و فضاهای پیرامونی باسلامت تن و روان، رشد و شکوفایی هوش هیجانی و رعایت اصول اخلاقی با توجه به اهمیت فوق العاده و تاثیر پذیری انسان از محیط، جهت ارتقاء کیفیت زندگی بررسی گردد.
مقایسه تاثیر شاخص های محیط کار بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بخش های اورژانس با سایر بخش های بیمارستان ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت روان در پزشکان و پرستاران اهمیت خاصی دارد با توجه به اثر مستقیم سلامت جسمی وروانی این افراد بر سلامت بیماران بر آن شدیم تا اثر محیط کاررا بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بررسی نماییم.
روش مطالعه: این تحقیق مطالعه مقطعی بوده که در سال های88-1387 انجام گرفته است. جمعیت مورد مطالعه 107 نفر از پزشکان و پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه شاغل در اورژانس و شاغل در سایر بخش ها دسته بندی شدند و پرسشنامه های سلامت روان[1] (GHQ)،ارزیابی اختلال اضطرابی پس از حادثه2 (PCL-C)، نمره بندی (استرس های) محیط کار3 و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک را تکمیل نمودند، اطلاعات پس از جمع آوری در SPSS5/11 توسط آزمون های t، من ویتنی و مجذور خی با سطح معنی داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: متوسط نمره GHQ و PCL-C در دو گروه با 680/0p= و372/0 p=اختلاف معنی داری نداشت،در حالی که گروه شاغل دراورژانس سابقه صدمات شغلی بیشتری داشتند (008/0= p) .در بررسی آیتم های استرس های محیط کار که تعیین کننده استرس شغلی است، در بررسی اختلاف بین دو گروه ، اختلاف هیچ یک از آیتم ها معنی دار نشده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کار در اورژانس حتی با وجود سابقه وارد آوردن تروما و صدمات شغلی بیشتر، بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران تاثیر منفی نداشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت روانِ پایین یکی از مشکلات روان شناختی جانبازان شیمیایی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی بود.
روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 47 نفر از جانبازان شیمیایی دارای نمره بالا در پرسشنامه سلامت عمومی از شهرستان سردشت، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در سه گروه آموزش ذهن آگاهی، آموزش تنظیم هیجان و کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. جمع آوری داده ها با کمک پرسشنامه سلامت عمومی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: یافته های نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در گروه آموزش ذهن آگاهی نسبت به گروه آموزش تنظیم هیجان و در گروه آموزش تنظیم هیجان نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری بهبود یافته است. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کاهش معنی دار داشته است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سلامت روان جانبازان شیمیایی است. بنابراین، توجه به اثربخشی ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان در جانبازان شیمیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی برکیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان افراد انجام شده است.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با گروه آزمایش، گواه و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی 24 نفر که از لحاظ سلامت روانی و بهزیستی ذهنی پایین بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش، مداخلات 10 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و افراد گروه گواه، در لیست انتظار قرار گرفتند. به کمک ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های سلامت روان، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی از هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو و نیم ماهه به عمل آمد. از روش های آمار توصیفی و کواریانس جهت تجزیه و تحلیل اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی افسردگی، نشانه های جسمانی- سازی و بد کارکردی اجتماعی را در پس آزمون و پیگیری کاهش داده ولی بر اضطراب آزمودنیها تاثیری نداشته است. همچنین این درمان، بر بهزیستی ذهنی در بعد هیجانی (افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی) در پس آزمون اثر داشته است اما در بعد شناختی (رضایت از زندگی) آزمودنیها تغییری ایجاد نکرده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری گرفت که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی که از ترکیب روان شناسی مثبت با رویکرد شناخت- رفتاری شکل گرفته، شاخص های سلامت روان و بهزیستی ذهنی افراد را ارتقا می دهد.
رابطه ی سلامت روان وعملکرد شغلی بر اساس ویژگی شخصیتی معلمان در راستای پیشنهاد یک مدل علّی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی ""سلامت روان"" و ""عملکرد شغلی"" بر اساس ""ویژگی شخصیتی"" معلمان دوره ی ابتدایی بود. جامعه ی آماری 170 نفر از معلمان ابتدایی بود که تماماً به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از راه سه پرسشنامه ی سلامت روان (GHQ)، عملکرد شغلی پاترسون و ویژگی شخصیتی نئو گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین سلامت روان و عملکرد شغلی با ویژگی شخصیتی معلمان رابطه ای معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از ابعاد ویژگی های شخصیت، ""برون گرایی""، ""روان رنجوری"" و ""وجدانی بودن"" ، سلامت روان و برون گرایی و روان رنجوری عملکرد شغلی را پیش بینی می کنند. برداشت کلی از این نتایج چنین بود که بهترین متغیر پیش بینی کننده برای سلامت روان و عملکرد شغلی، به گونه ی مثبت بعد برون گرایی بود. بررسی نتایج بیان گر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی افراد در گماردن به مشاغل گوناگون بویژه حرفه ی معلمی می باشد.
اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنان بود .این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک های تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1389 وجود داشت، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد351 کودک انتخاب، و پرسشنامه سلامت روان (psc) و رشد اجتماعی واینلند، برای آنان اجرا شد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها، تعداد 30 نفر از افرادی را که پایین ترین نمره را در دو پرسشنامه یاد شده کسب کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش ارزش های زندگی به شیوه بازی و فعالیت قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان سلامت روان (0001/0 p≤ )و رشد اجتماعی (002/0p≤ ) به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش به ترتیب 75 و 30 درصد می باشد. آموزش ارزش های زندگی به کودکان بر سلامت روان و رشد اجتماعی آنها مؤثر است
نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجانی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تبین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک های والدگری و مشکلات هیجانی بود. بدین منظور با انتخاب یک گروه 240 نفری از دانش آموزان دبیرستانی از شهرستان فسا به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای مقدمات مطالعه مهیا گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه سبک والدگری آلاباما و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس استفاده شد. به منظور بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجان در قالب یک مدل علّی از شیوه ی مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. همچنین شاخص های برازش مدل نیز حاکی از کفایت مناسب مدل مورد آزمون بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب کاهش استفاده از استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان برای مقابله با شرایط استراس زا در نوجوانان می شود و این امر موجب افزایش سطح سلامت در آنها می گردد. از سوی دیگر سبک والدگری ناکارآمد از طریق افزایش به کارگیری استراتژی های منفی در تنظیم شناختی هیجان موجب افزایش مشکلات هیجانی در نوجوانان می شود.
بررسی عامل های اقتصادی - اجتماعی مرتبط با رضایتمندی زناشویی مهاجرین در مناطق نفت خیز جنوب : مطالعه ی موردی : شهرستان جم (شهرک توحید)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان رضایتمندی زناشویی مهاجرین مناطق نفت خیز و عامل های اقتصادی_اجتماعی مؤثر بر آن است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شده است. نمونه ی مورد مطالعه شامل زوج های مهاجر ساکن شهرک توحید در شهرستان جم می باشد که تعداد 300 نفر از آنها به گونه ی تصادفی انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیش تر خانواده های مهاجر را زوج های جوان تشکیل می دهند. میانگین فاصله ی سنی زوجین 7 سال است و درصد شایان توجهی از آنان (40 درصد) با یکدیگر نسبت فامیلی دارند. همچنین از بین استان های مهاجر فرست، استان بوشهر بالاترین تعداد مهاجر را به این منطقه دارد. مهم ترین مشکل این خانواده ها کمبود امکانات، بویژه امکانات رفاهی و آموزشی می باشد. همچنین مهم ترین امتیاز منطقه از دید ساکنان، وجود امنیت و آرامش و نیز بودن اعضای خانواده در کنار یکدیگر است. سایر یافته ها نیز نشان می دهد که میزان رضایتمندی در بین افراد بومی، زنان خانه دار، افراد سالم، زوجینی که با هم نسبت فامیلی دارند و مهاجرین اختیاری، بیش تر از سایرین می باشد. نتایج معادله ی رگرسیون نیز حاکی از این است که عامل های: دخالت خانواده، جنسیت، امکان تفریح مشترک، سطح تحصیلات، سلامت روان، رابطه با خانواده، سن و گروههای دوستی، به ترتیب دارای اثرات تعیین کنندگی بر میزان رضایتمندی زناشویی هستند و این عامل ها روی هم رفته حدود 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
مقایسه ی سلامت روان ، عزت نفس و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی خانواده های طلاع و عادی شهرستان فیروزآباد سال تحصیلی 88-87
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی سلامت روان، عزت نفس و مسئولیت پــذیری دختران مقطع راهنمایی خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و عادی است. روش پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان فیروزآباد را که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند، در بر می گرفت. نمونه ی آماری شامل 40 دختر خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر) و 40 دختر خانواده های عادی بود. روش نمونه گیری دختران طلاق و عادی ابتدا به صورت تصادفی و سپس به صورت در دسترس همتاسازی شدند. ابزار پژوهش عبارتندبودند از: پرسشنامه ی 28 سوالی سلامت روان، پرسشنامه ی 58 سوالی عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه ی 42 سوالی مسئولیت پذیری هاریسون گاف و پرسشنامه ی 6 سوالی محقق ساخته که هر 4 پرسشنامه در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری t مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، دختران خانوده های طلاق از نظر مسئولیت پذیری، عزت نفس، سلامت روان کلی و خرده مقیاس های آن نظیر نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، ناکارایی اجتماعی و افسردگی، با دختران خانواده های عادی تفاوتی معنی دار دارند که ناشی از عوارض ناخوشایند طلاق والدین بر فرزندان است
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه ی ویژگی های شخصیتی با سلامت روان زنان و مردان دارای بیماری قلبی و کلیوی می-باشد. روش پژوهش علی - مقایسه ای بوده و جامعه ی آماری آن عبارت است از بیماران قلبی و کلیوی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه-ی شخصیتی پنج عاملی NEO مک کری و کوستا، پرسشنامه ی شخصیتی تیپA یاB راتوس، اسپنسرا ترجمه ی حمزه گنجی و پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر داده های آماری ثبت و از راه شاخص آماری آزمون تحلیل واریانس و آزمون t برای دو جامعه ی مستقل فرضیه ها بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، ویژگی شخصیتی روان نژندی در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود داشت، ولی ویژگی های شخصیتی برونگرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و دلپذیر بودن در بین بیماران قلبی، کلیوی و افراد عادی تفاوت معنادار وجود نداشت و از بین ابعاد ویژگی های شخصیتی، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت و بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود و هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری کلیوی تفاوتی معنادار وجود نداشت. هم چنین، بین سلامت روانی زنان و مردان دارای بیماری قلبی نیز تفاوتی معنادار وجود نداشت. در ضمن، بعد روان نژندی بین زنان و مردان دارای بیماری قلبی تفاوت معناداری وجود داشت که بعد روان نژندی زنان به گونه ای معنادار بالاتر از مردان بود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانگری پویشی فشرده کوتاه مدت (ISTDP) و ارتباطی بر ارتقا سلامت روانی و رضامندی زوجین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت و رویکرد ارتباطی بر ارتقا سلامت روانی و افزایش رضامندی زوجین انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 45 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی بودند که مایل به ادامه زندگی مشترک بوده، و از جامعه در دسترس به طور تصادفی انتخاب، و در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به عنوان آزمایش و یک گروه به عنوان کنترل، سپس این سه گروه به دو مقیاس انریچ و سلامت عمومی به صورت پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. فرضیه های تحقیق عبارت بودند از: زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفته اند در مقایسه با آنانی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای معنادار بودن تفاوت بین گروه ها، و آزمون تعقیبی شفه برای تعیین تفاوت بین نوع میانگین ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار بین هر دو روش با افزایش سلامت روانی و رضایت زناشویی (کل) بودند.هر دو رویکرد بر مولفه ها (خرده مقیاس) علایم جسمانی، اختلال اضطرابی و خواب، و عملکرد اجتماعی به یک اندازه موثر بودند. در خرده مقیاس افسردگی فقط روان پویشی موثر بود. هر دو رویکرد بر غنی سازی مولفه ها (خرده مقیاس) مسایل شخصیتی، رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، و فرزندان و فرزند پروری موثر بودند. در خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بر مولفه های تحریف آرمانی و نقش های مساوات طلبی فقط رویکرد روان پویشی موثر بود. و بر مولفه های فعالیت اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی فقط رویکرد ارتباطی موثر بودند. تفاوت دو رویکرد در ارتقا سلامت روانی و افزایش رضایت زناشویی معنی دار نبود.