مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سلامت روان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه ساده و چندگانه بین هویت دینی، سلامت روان و خوش بینی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. طرح پژوهشی از نوع علّی همبستگی یا پس رویدادی است. جامعة آماری، شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود که 186 نفر (93 پسر و 93 دختر) به عنوان جامعه نمونه به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده پژوهش ، پرسش نامه هویت دینی کراسکیان موجمباری ، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و پرسش نامه جهت گیری به زندگی شیرو کارور، با روایی و پایایی قابل قبول بوده است. برای آزمون فرضیه ها، از آزمون همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین هویت دینی و خوش بینی با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داده است که هویت دینی بیشترین سهم را در تبیین و پیش بینی سلامت روان داشته است.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد.
روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید.
یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
مطالعه میان رشته ای رابطه جو سازمانی (باز و بسته) مدارس بر وضعیت سلامت روان و شخصیت هنرآموزان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تعیین رابطه جو سازمانی (باز و بسته) مدارس بر سلامت روان و شخصیت هنرآموزان هنرستانهای دولتی شهر کرج بود. بدین منظور تعداد 80 نفر از هنرآموزان هنرستانها در شهر کرج با روش نمونه گیری خوشهای تصادفی از بین 8 هنرستان فعال انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) و تست شخصیت آیزنگ اجراگردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها از ضریب همبستگی، آزمون اعتبار آماری ضریب همبستگی و آزمون ضریب تعیین (v). نتایج نشان داد: بطور کلی بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه معنادار وجود دارد. همچنین در جو سازمانی باز، بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه معنادار وجود دارد. ولی در جو سازمانی بسته، بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه وجود ندارد. نتیجه گیری: مطابق با پیشینه پژوهش که از وجود رابطه میان سلامت روان و شخصیت حمایت می کند، در این پژوهش نیز ارتباط میان سلامت روان و شخصیت نشان داده شد.
کاربردهای بالینی الگوی خلاقیت درمانی در بین دانشجویان: (دیدگاهی نوین در حوزه درمانگری بالینی سلامت روان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روان مفهومی چند متغیری است که با عوامل گوناگونی در ارتباط است. آنچه در این میان در حوزه درمانگری بالینی کمتر مورد بررسی قرارگرفته تأثیر نقش خلاقیت بر پدیدآیی سلامت روان است.
هدف: پژوهش به منظور بررسی نقش های بالینی خلاقیت در پیش بینی و تبیین سلامت روان اجرا گردید.
روش: نمونه پژوهش شامل 120 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش در قالب طرح آزمایشی چهار گروهی سولومن اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، خودکارآمدی شرر و انطباق با فشار روانی لازارورس بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کئوواریانس استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل کئوواریانس نشان داد که فعال سازی خلاقیت در نمونه پژوهش توانست تأثیر معنی داری بر افزایش سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی آنان بگذارد.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که تحریک مؤلفه های خلاقیت فرایند سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی افراد را تسهیل می سازد.
ارتباط میان یادگیری غیررسمی، فرسودگی شغلی، سلامت روان و رضایت شغلی در میان کارگران شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین یادگیری غیر رسمی، رضایت شغلی، فرسودگی شغلی و سلامت روان در بین کارگران شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان اجرا گردید. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی- همبستگی بوده و برای تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی از نمره میانگین، انحراف معیار و درصدهای فراوانی و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و روش تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش ضریب همبستگی میان یادگیری غیر رسمی و رضایت شغلی و میان فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در سطح 01/0 ≥ P معنی دار بود، ولی میان فرسودگی شغلی و سلامت روان و هم چنین سلامت روان و رضایت شغلی معنی دار نبوده است. نتایج پژوهش نشان داد که فرسودگی شغلی و یادگیری غیررسمی توان پیش بینی رضایت شغلی را داشته است. بین یادگیری غیررسمی و فرسودگی شغلی و هم چنین میان یادگیری غیررسمی و سلامت روان ارتباطی مشاهده نشد. اعتبار مدل ادراکی پژوهش از طریق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد که نتایج گویای تأثیر مستقیم یادگیری غیررسمی بر رضایت شغلی و تأثیر غیرمستقیم فرسودگی شغلی بر رضایت شغلی بود. اساسی ترین محدودیت این تحقیق مربوط به روایی بیرونی یا همان قدرت تعمیم دهی نتایج باز می گردد، بدین صورت که یافته های حاصل از این پژوهش قابلیت تعمیم به کارخانجات فولاد سازی دیگر، سایر صنایع و ارگان های دولتی را ندارد.
بررسی پیامدهای فقر در سلامت روح و روان افراد از دیدگاه امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
پدیده شوم فقر ازناهنجارترین دردها است که تبعات ویرانگر آن درهمهوجوه فردی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی جلوه می نماید. فقرازدوران گذشته تاریخ تاکنون،دراجتماعات بشری وجود داشته وروح وروان انسانهارادستخوش تباهی قراردادهاست. دراین پژوهش پیامدهای فقردرسلامت روح وروان افرادازدیدگاه امام علی (ع) بررسی شده است . یافته های تحقیق نشان دادفقروپیامدهای ناشی ازآن مانند ازدست دادن عزت نفس،پرخاشگری،ناامیدی،سستی اراده، افسردگی واضطراب ازمواردتهدیدکننده سلامت روان است. رفتارهای نامناسب اقتصادی مانندحب دنیا،بخل،حرص وسستی درعمل ازعوامل فقرمحسوب میشوند که برای برطرف کردن آن وکاهش فشارروانی راهکارهایی مانند زهد،قناعت،برقراری عدالت،انفاق،پرداخت زکات،اقتصادو میانه روی،پرهیزازاسراف وتبذیر، مدیریت اقتصادی درزندگی، اصلاح نظام بازار،دفاع ازحقوق قشرهای آسیب پذیرارائه شد .
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
وضعیت روان شناختی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاثیر روان شناختی شرایط کاری بر سلامت کارکنان در طی دهه ی گذشته به اثبات رسیده است. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت سلامت روان کارکنان زندان های استان خراسان رضوی و تعیین میزان شیوع این اختلالات در بین این کارکنان انجام شد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر از کارکنان زندان های مشهد، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کاشمر در سال 1391 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده ی نشانگان اختلالات روانی (SCL-90-R) و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) استفاده شد.
یافته ها: بر مبنای نمره ی شاخص شدت کلی (GSI) 73/43 درصد افراد، نمره ی بالاتر از 7/0 دارند و مبتلا به اختلال روانی هستند. بر اساس ملاک های طبقه بندی SCL-90-R 9/36 درصد افراد مبتلا به شکایات جسمانی،3/40 درصد وسواس، 3/35 درصد حساسیت بین فردی، 3/35 درصد افسردگی، 6/34 درصد اضطراب، 9/34 درصد پرخاشگری، 3/20 درصد ترس، 2/50 درصد پارانویا و 8/25 درصد روان گسستگی هستند. بین هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی با سلامت روان کارکنان زندان، رابطه ی معنی دار وجود نداشت. تقریبا در تمامی ابعاد SCL-90-R بین کارکنان زندان قوچان و کارکنان سایر زندان های استان، تفاوت معنی دار دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلال روانی کارکنان زندان های استان خراسان رضوی نسبت به آمار ارایه شده برای گروه های مختلف، در سطح متوسط و تقریبا به بالا قرار دارد که توجه بیشتر مسئولین را در این زمینه می طلبد.
تأثیر تبعیض جنسیتی ادراک شده بر سلامت روان زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن بررسی میزان بروز و ماهیت تبعیض جنسیّتی، رابطه تبعیض جنسیّتی ادراک شده توسط زنان و میزان افسردگی، اضطراب و استرس در آن ها را بررسی کرد. نمونه ای متشکل از 103 زن به تصادف انتخاب شده و پرسشنامه های SSE (رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی) و مقیاس21-DASS را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین نمرات تبعیض جنسیّتی ادراک شده، همچنین نمرات تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی و افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی معنادار مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تبعیض جنسیّتی به خصوص تجربه های تبعیض آمیز مربوط به طول زندگی، نقش مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس زنان شرکت کننده دارد. یافته های پژوهش حاضر همسو با نتایج سایر پژوهش ها نشان داد که تبعیض جنسیّتی به عنوان یک منبع استرس و اضطرابِ مختص زنان به صورت شایع در جامعه وجود دارد. با توجه به تأثیر نامطلوب تجربه های تبعیض آمیز جنسیّتی بر سلامت روان زنان، لازم است ضمن آگاه کردن زنان از میزان شیوع این رویدادها در زندگیشان، آموزش هایی در سطح گسترده و درازمدت برای کاهش تصوراتقالبی آسیب رسان ارائه شود. همچنین پیشنهاد می شود در حیطه بهداشت روانی اقداماتی در جهت به کار گیری روش های مقابله ای کارآمد توسط زنان و در نتیجه کاهش یافتن این تجربه ها اجرا شود.
رابطه سطح تحول روانی _ معنوی و احساس تنهایی با اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سطح تحول روانی _ معنوی، احساس تنهایی و اضطراب وجودی دانشجویان است. بدین منظور 341 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون «تحول روانی _ معنوی»، «اضطراب وجودی» و «مقیاس احساس تنهایی» مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی _ معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس وجود دارد (487/0_=r) (01/0P<)؛ همچنین، میان «اضطراب وجودی» با «احساس تنهایی» و تمام زیرمقیاس های آن نیز در سطح (01/0P<) همبستگی مثبت معناداری درحد متوسط وجود دارد و علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که سطح «تحول روانی _ معنوی» و «احساس تنهایی» می توانند «اضطراب وجودی» را به طور معناداری پیش بینی کنند (5/32=2R). بنابراین، به نظر می رسد افزایش سطح «تحول روانی _ معنوی» یک عامل کلیدی در کاهش «اضطراب وجودی»، «احساس تنهایی» و درنتیجه ارتقای سلامت روان است.
بررسی تطبیقی مولفه های مشاوره ای در روان شناسی و اسلام (2)
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان مکتبى جامع و همه جانبه نگر براى سلامتى روح و روان و سلامتى دینى انسان اهمیتى فوق العاده قایل است. از این رو، با ارائه برنامه و دستورات لازم، تمهیدات لازم را براى تحقق آن فراهم نموده است. یکى از رهنمودهاى ارزشمند اسلام در این رابطه، توصیه به همفکرى، تبادل نظر و مشورت در امور مختلف اجتماعى، و استفاده از تخصص همنوعان در تامین سلامت روحى، جسمى و توصیه به رعایت موازین اخلاقى و دینى در مشاوره است. دراین مقاله، ضمن تبیین مفهوم مشاوره از نگاه دینى و روان شناسى معاصر و توجه به نقاط اشتراک و اختلاف آنها، به اهمیت مشاوره و ویژگى هاى مشاور از منظر دینى پرداخته شده، و همچنین به آثار و پیامدهاى مثبت وجودِ این ویژگى ها در مشاور اشاره گردیده است.
مقایسه پیامدهای درمانی روش ماتریکس بر شدت اعتیاد و سلامت روان زنان و مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه پیامدهای درمانی روش ماتریکس بر شدت اعتیاد و سلامت روان زنان و مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین می باشد. روش: برای انجام این پژوهش از میان 121 بیمار پذیرفته شده در مراکز درمانی نگهدارنده، 91 نفر از بیمارانی که شرایط حضور در پژوهش را دارا بودند بطور تصادفی انتخاب و در دو گروه جداگانه برحسب جنسیت (گروه مردان 48 نفر و گروه زنان 43 نفر) قرار گرفتند. در ادامه پژوهش، 9 نفر از مردان و 4 نفر از زنان از پژوهش خارج شدند. شاخص شدت اعتیاد و سلامت روان قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج این پژوهش، تفاوت معناداری را در هیچ کدام از خرده مقیاس های شدت اعتیاد بین زنان و مردان مصرف کننده شیشه پس از درمان نشان نداد. اما این تفاوت در نمرات سلامت روان مشاهده شد. افسردگی زنان در مقایسه با مردان کاهش بیشتری داشته و اضطراب مردان در مقایسه با زنان کاهش بیشتری داشت. نتیجه گیری: درمان ماتریکس در سلامت روان مردان و زنان تاثیر متفاوتی دارد.
مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه میزان سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و جمعیت سالم بود . روش: روش این پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه آماری عبارت بود از: افراد معتاد به مواد مخدر که در سال 1391 به یکی از مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خوی مراجعه کرده بودند. از این جامعه 60 نفر معتاد به مواد مخدر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 60 نفر فرد بهنجار برحسب سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه سلامت عمومی کلبرگ و حمایت اجتماعی (فلمینگ) بودند. یافته ها: این تحقیق نشان داد که معتادان از سلامت روان و حمایت اجتماعی کمتری نسبت به افراد سالم برخوردارند. نتیجه گیری: یکی از عناصر مهم در ترک اعتیاد ایجاد حمایت اجتماعی برای معتادان در حال ترک است.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
مقایسه ناگویی هیجانی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی با کنترل وضعیت اجتماعی-اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان با کنترل وضعیت اجتماعی-اقتصادی بود. جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان در سال 92-91 بودند و از میان آن ها نمونه ای 30 نفری با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از فرزندان طلاق و 30 نفر نیز از فرزندان عادی انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ناگویی هیجانی (TAS-20)، پرسشنامه سلامت روان (GHQ-28) و معدل سال تحصیلی 92-91 استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که بین ناگویی هیجانی دخترهای خانواده های طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. ناگویی هیجانی در دخترهای خانواده های طلاق بالاتر از گروه عادی بود. سلامت روان دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود. همچنین عملکرد تحصیلی دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان می دهد که گروههای مختلف افراد بعضا از لحاظ سلامت روان در سطح پایین تر از عادی می باشند. از این رو به نظر می رسد که افراد مبتلا به وابستگی مواد نیز از لحاظ کارکردهای سلامت روان دچاره مخاطره هستند.
هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران می باشد.
روش: این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی بوده و روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی نوجوانان و جوانان پسر مبتلا به وابستگی مواد کانون توسکا که در برنامه ی 28 روزه ایمان مدار- پرهیز مدار تحت درمان بوده اند، می باشد.حجم نمونه ی مورد نظر شامل 42 نفر می باشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار های مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ28) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون می باشند که بر اساس آن، آزمونها به صورت گروهی انجام شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد درکانون توسکا موثر است (01/0>p ).
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر بهبود سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد نقش مهم و تعیین کننده ای دارد. بدین معنا که آموزش تاب آوری باعث افزایش سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد می شود. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که به افراد مبتلا به وابستگی مواد آموزش تاب آوری داده شود. همچنین به نظر می رسد که یافته های تحقیق حاضر می تواند در برنامه ریزی های پیشگیری، آموزشی و بهداشت روانی افراد مبتلا به وابستگی مواد موثر باشد.