مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
مخاطره
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
3 - 27
حوزه های تخصصی:
کووید-19 بدل به پاندمی ناگواری شده است که اثرات آن تا سطح ترومای جمعی تشخیص داده شده است. اقدامات و پروتکل ها برای مواجهه با این پاندمی تقریبا به اندازه خود بیماری پیامدهای نگوار به بار آورده است و خانه و خانواده به عنوان امن ترین و البته مهمترین مرکز مقابله با بیماری به واسطه تشدید اقداماتی مانند فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه از اهمیت بسیاری برخوردار شده و البته همزمان دچار مخاطرات جدی از خشونت تا جدایی و بحران تربیتی و... شده است. نوشتار حاضر با انجام نوعی تحلیل کیفی درصدد شناسایی مناسبات و مخاطرات خانواده در کردستان در این دوران بحران برآمده است. روش مطالعه حاضر گرانند تئوری و نمونه از متخصصین و مطلعین کلیدی بوده است که تا حد اشباع انجام مصاحبه ها ادامه یافته است. نتایج مطالعه حاکی است که بازگشت به خانه و اهمیت ماندن در آن برای مقابله با کرونا سبب اهمیت مادر و زن در مناسبات خانوادگی شده است، اما این اهمیت در حقیقت به معنای سری و سروری نیست و بلکه محنت افزا و اندوهناک بوده است. نتایج همچنین، حاکی از برجستگی مقولاتی مانند فروبستگی اجتماعی، اتمیزه شدن خانواده، بحران تربیتی و فراغتی و مواردی از این دست به عنوان مقولات محوری بوده است.
واکاوی تجربه زیسته شهرنشینان از مواجهه با اپیدمی کرونا در زندگی روزمره (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
اپیدمی کروناویروس، عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامن گستر مواجه کرده است. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از مواجهه با شرایط کرونایی است. سؤال تحقیق این است که شهروندان چه تجربه ای از زندگی در این شرایط دارند؟ و چه راهبردها و استراتژی هایی را برای مقابله و مواجهه با آن به کار گرفته اند؟ تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. 30 نفر از شهروندان اصفهانی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته ها نشان داد سه مقوله اصلی تجربه مواجهه کرونایی شامل «تجربه مواجهه، هراس مواجهه و مدیریت مواجهه»، فضای مفهومی تجارب زیسته شهروندان اصفهانی را از مواجهه کرونایی تشکیل می دهند. نتایج پژوهش، سویه های مختلفی را از مواجهه شهروندان با بحران کرونا به تصویر کشید؛ از هراس رسانه ای، اقتصادی و اجتماعی تا شیوه های مختلف مدیریت مواجهه (مقابله) ازجمله رفتارهای انطباق جویانه، تغییر در سبک زندگی و پروتکل مندی کرونایی، مذهبی کردن مواجهه، توطئه انگاری و عادی انگاری فاجعه برای تاب آوری بیشتر در طول بحران. اپیدمی کروناویروس هراس کنشگران را از یک مخاطره جهانی در وجوه مختلف آن برانگیخته است که همسو با نظریه الریش بک و آنتونی گیدنز، بیانگر اضطراب و ناامنی فراگیر در جهان مدرن است؛ اما برهم کنشی اجتماعی کنشگران با این مخاطره جهانی در بستر شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط زندگی خود، به برساخت اشکال گوناگون فهم از این مخاطره و طرق متناقض رویارویی با آن منجر شده است که نیازمند سیاست گذاری اجتماعی وابسته به زمینه، برای کنترل نظام مند آسیب هاست.
فرزندآوری، دوگانه انگاری مخاطره و اطمینان: مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
403 - 436
باروری در ایران و بسیاری از استان های کشور به سطوح پایین رسیده است. در این میان استان یزد از معدود استان هایی است که در سالهای اخیر باروری بالاتر از سطح جانشینی (حدود 3/2 فرزند) را تجربه می کند. در همین ارتباط دلایل باروری بالاتر این استان هم در سطوح خرد و هم کلان اهمیت یافته است. هدف اصلی مطالعه شناسایی تفسیر و درک زنان یزدی از فرزندآوری است. رویکرد تحقیق کیفی است. مشارکت کنندگان 25 زن متأهل یزدی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها طی یک دوره 4 ماه از ابتدای شهریور تا پایان آذرماه 1397 با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با کمک روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. طی تحلیل های صورت گرفته از 25 مصاحبه انجام شده، مقوله هسته با عنوان«فرزندآوری، دوگانه انگاری مخاطره و اطمینان» حاصل شده که از دو مقوله اصلی شامل تأملات معنا بخش و اطمینان آفرین و مخاطرات فرزندآوری احصاء شده است. یافته ها بیانگر آنست که به رغم اطلاع و توجه زنان به مخاطرات فرزندآوری، آن را مایه اطمینان، خیر و برک تو دارای ارزش خانوادگی و مذهبی می دانند. این رویکرد و درک افراد از فرزندآوری تاکنون مانع از تمایل آنها به سمت بی فرزندی، تک فرزندی و باروری پایین شده است. با این حال تداوم این وضعیت ارتباط زیادی به بستر اقتصادی اجتماعی کشور و استان دارد و اتخاذ سیاست ها و حمایتهای دولت از زوجین جوان و خانواده و تسهیل شرایط ازدواج و فرزندآوری تضمین کننده تداوم این شرایط خواهد بود.
انسان آزمایشگاهی و مخدوش سازی خانواده ژنتیکی با تأکید بر نگاه چالشی فوکویاما به فن آوری زیستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
بررسی عوامل موثر بر تمایل پذیرش بیمه زرشک کاران در مناطق روستایی خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
199 - 212
حوزه های تخصصی:
بیمه محصولات کشاورزی از جمله برنامه های مؤثر مدیریت ریسک کشاورزی است. یکی از محصولات مهم در خراسان جنوبی زرشک بوده که حدود 95 درصد تولید آن در این استان صورت می گیرد. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر پذیرش بیمه در بین باغداران زرشک در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی در سال 1399 پرداخته شده است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن شامل 12500 زرشک کار روستاهای شهرستان های قاین و زیرکوه بوده که براساس فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به اندازه 372 زرشک کار تعیین شده است. روایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق کارشناسان ترویج جهادکشاورزی و اساتید و همچنین پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که متغیرهای سابقه باغداری، آگاهی از خطرات طبیعی و آفات و بیماری های همچون شته، بارندگی های ناگهانی، حشرات و جوندگان تاثیر مثبت و معناداری بر پذیرش بیمه دارد که حاکی از آن است که با افزایش آگاهی از خطرات طبیعی و آفات و بیماریها، احتمال پذیرش بیمه توسط باغداران زرشک در مناطق روستایی افزایش می یابد. بنابراین پیشنهاد می شود با برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی و در جهت افزایش آگاهی روستاییان از خطرات احتمالی و ریسک های موجود، امکان استفاده بیشتر کشاورزان از برنامه بیمه جهت کنترل مدیریت ریسک فراهم شود.
امداد و نجات در موقعیت پرمخاطره و بیماری های واگیردار از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
189 - 218
حوزه های تخصصی:
در شرایط پرمخاطره که حیات یا سلامت جسمی نجاتگران را مورد تهدید جدی قرار می دهد، تشخیص وظیفه دینی و قانونی برای نجات جان گرفتاران یا حفظ جان نجاتگران، کاری دشوار است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی، دلایل و مستندات فقهی را وارسی کرده و با بازخوانی ادله امداد و نجات پرمخاطره در موقعیت های مختلف، احکام متفاوتی را نتیجه گرفته است. در صورت تساوی نفوس، نجات و درمان واجب نیست؛ زیرا هر دو واجب الحفظ هستند. همچنین به مقتضای حدیث «لاضرر» و تعمیم نهی از عبادات و اطعمه زیان آور به موقعیت ضرر جسمانی، بر نجاتگر واجب نیست که در موقعیت نبود تجهیزات محافظتی به منظور درمان و دفع ضرر از دیگری، خودش متحمل ضرر معتنابه شود. اما با توجه به اطلاقات ادله امداد و نجات، رجحان و استحباب در این شرایط به اثبات رسید. استناد به حدیث «لا عدوی» در نفی قانون سرایت بیماری و ماندن در محیطِ شیوع بیماری واگیردار، مردود است؛ لکن نجاتگران عرصه طبابت و پرستاری، علاوه بر برخورداری از دانش، تخصص و تجهیزات، طبق تعهد به عنوان الزامِ ثانوی تا حدّ امکان باید به درمان بپردازند. اما در صورت ترک نجات در این شرایط، نمی توان حکم به ضمان تارک نجات نمود؛ هرچند فرد، مرتکب معصیت شده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش در زمره پرخطر ترین و زیان بار ترین مخاطرات محیطی است که در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای یافته است. لذا، با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از الگوریتم های تصمیم گیری چند معیاره MARCOS و CODAS صورت گرفته است. در این راستا، ده لایه ی موضوعی شامل؛ پارامتر های ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش به عنوان متغیر های تأثیر گذار، بررسی شدند. ابتدا، لایه های اطلاعاتی معیار ها، در GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی، به ترتیب با ضریب وزنی 14/0، 13/0 و 12/0، در وقوع زمین لغزش حوضه، بیشترین وزن و اهمیت را دارند. با توجه به خروجی حاصل از روش CODAS، به ترتیب؛ 46/139 و 17/58 کیلومتر مربع از مساحت حوضه و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش MARCOS ، 01/114 و 07/54 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه ی پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. طبق نتایج به دست آمده از صحت سنجی با استفاده از روش منحنی ROC ، دقت روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 72/0، خیلی خوب است و دقت روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 81/0، عالی می باشد.
ارزیابی و تحلیل ریسک وقوع زلزله بر شبکه آبرسانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم آبرسانی شهری مهم ترین زیر ساخت حیاتی به شمار می آید که معمولا در اثر وقوع حوادث طبیعی به ویژه زلزله و سیل آسیب می بیند از این رو عملکرد خطوط لوله سیستم آبرسانی، تعیین کننده میزان تاب آوری و طراحی زیر ساخت در برابر مخاطرات متعدد طبیعی و انسان ساختی است. خطوط لوله شبکه آب در معرض بیشترین خسارات هستند. در همین راستا با مدلسازی لرزه ای و آنالیز مکانی عوارض شبکه انتقال آب شهری، لرزه خیزی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های لرزه ای PGV,PGD،PGA شهر تهران محاسبه گردیده و میزان خطر پذیری منطقه مورد ارزیابی دقیق لرزه ای قرار گرفت. از طرفی برای وزن دهی شاخص های فوق از مدل ANP استفاده شده است. برای بررسی تعاملات و ارتباطات میان معیارها از نظر میزان اثرگذاری یا اثرپذیری از یکدیگر با توجه به هدف پژوهش و انجام مقایسات زوجی بین آنها پرسشنامه های مربوط تهیه و توسط کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش تکمیل گردید. مدل مفهومی ANP تهیه و در نرم افزار Super Decision اجرا گردید. پس از ترسیم وضعیت مخاطره و محاسبه آسیب پذیری شبکه آبرسانی استفاده از روش SAW مورد توجه قرار گرفت و وضعیت ریسک بر روی شبکه آبرسانی با روش SAW محاسبه گردید.. برای محاسبه ریسک زلزله براساس رابطه R= H*V مقادیر این دو مولفه (توان لرزه زایی، آسیب پذیری) در هم ضرب شده اند. این محاسبه در نرم افزار GIS روی لایه های توان مخاطره زایی و آسیب پذیری انجام و نتیجه نهایی حاصل از این محاسبه در نقشه میزان ریسک پذیری نمایش داده شد. میزان ریسک محاسبه شده برای تمامی شبکه انتقال آب بر اثر زمین لرزه نشان داده شده است. نتایج نهایی حاکی از این است که پتانسیل خطر از خطر کم تا خیلی زیاد وجود دارد بیشترین مساحت منطقه در کلاس ریسک کم خطر با 50 درصد مربوط به نواحی جنوبی از منطقه مورد مطالعه و بیشترین میزان ریسک با حدود 14 درصد بیشتر در نواحی شمالی به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت باشد.
تلازم معالجه بیمار و مخاطره پزشک؛ تکلیف یا تخییر در درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
7 - 30
حوزه های تخصصی:
به موجب بند دوم ماده واحده قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی (مصوّب 5/3/1354) که مبیّن قاعده کلّی در حقوق ایران است و قاعده مشابه آن، در کشورهای عضو نظام حقوقی رومی- ژرمنی مانند فرانسه، برخلاف کشورهای تابع نظام کامن لا مانند آمریکا، پذیرفته شده است اشخاصی همچون پزشکان که حسب وظیفه یا قانون، مکلّفند به انسان های آسیب دیده یا در معرض خطر جانی کمک کنند، اگر بدون این که خطری متوجّه آنها باشد از انجام تکلیف مقرّر امتناع کنند، مسؤولیّت کیفری دارند؛ حال آن که حسب ماده 295 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392، افرادی مانند پزشکان اگر در حالی که توانایی اجرای وظیفه قانونی یا قراردادی خود را دارند از انجام آن طفره بروند و به سبب ترک فعل آنها جنایتی واقع شود، حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شوند. اما در این ماده، سخنی از جواز امتناع پزشک از درمان به دلیل توجّه خطر ناشی از معالجه به او مشهود نیست. هرچند مدلول ماده واحده از جهت مورد بحث با برخی دیگر از قوانین ملّی مانند ماده 182 قانون دریایی مصوّب 1343، پاره ای مقرّرات بین المللی همچنین مقتضای بعضی قواعد فقهی و دلالت عقل منطبق است اما به نظر می رسد مقنّن در ماده 295 قانون مجازات اسلامی، نظر به حذف شرط مذکور در حقوق ایران داشته است؛ حکمی که قابل نقد بوده و توصیه می شود ضمن اصلاح ماده اخیر، به آن افزوده شود.
تجربه زیسته کودکان مهاجر افغان از مخاطره «مطالعه موردی دانش آموزان افغان محصل در مؤسسه یاری گران کودکان کار پویا »
مهاجرت امروزه به پدیده ای شایع در جهان تبدیل شده است و همه کشورها به نوعی با این پدیده درگیر هستند. ایران نیز از این وضعیت مستثنا نیست و سال هاست که پذیرای مهاجران افغان است. با توجه به این که چندین دهه از ورود مهاجران به کشور می گذرد، امروزه بحث از نسل های بعدی این مهاجران و مسائل و مخاطرات پیشروی آنان مطرح شده است. کودکان افغان که به واسطه شرایط والدین خویش مجبور به زندگی در ایران و شهر تهران شده اند، جامعه آماری پژوهش حاضر هستند. با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها این کودکان از شرایط ویژه ای برخوردارند و با ترس ها و خطرات زیادی دست به گریبان اند. این پژوهش به روش نظریه مبنایی سیستماتیک (SY-GTM) انجام شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 18 کودک 8 تا 13 ساله که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، گردآوری شده است. یافته ها حاکی از این است که مقوله هسته در این پژوهش زیست در بستر مخاطره است که با 14 مقوله اصلی در قالب شرایط علی (عدم وجود قوانین حمایت کننده، عدم وجود آموزش مناسب)، شرایط زمینه ای (مهاجرت غیرقانونی، عدم جذب در جامعه مقصد، ویژگی های فردی)، شرایط مداخله گر (نابسامانی خانوادگی، نابسامانی محله، هم جواری های نامناسب)، راهبردها (ترس، استفاده از خشونت، عدم مدارا، عدم تعلق محله ای، رویاپردازی برای مقابله با ترس) و پیامد (احساس ناامنی) مدل پارادایمی برای تحلیل آن ارایه شده است.
تحلیل فضایی و سنجش مخاطره ژئومورفولوژیکی شوری زایی در مخروط افکنه گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۲ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۵
47 - 58
حوزه های تخصصی:
شوری زایی پدیده ی مورفولوژیکی آشنا با نواحی کویری و حاشیه ی کویری مانند ناحیه ی گرمسار است. تغییرات در روند و دامنه این پدیده ی در سال های اخیر، متأثر از اقدامات انسانی و تغییرات اقلیمی جریان زایشی آن را از پدیده به مخاطره متحول ساخته است. در این تحقیق با استفاده از منابع داده ای (سنجش از دوری، آزمایشگاهی، مشاهده ای و پیمایشی) به ارزیابی و تحلیل شوری زایی، در محدوده مخروط افکنه گرمسار پرداخته شده است. بدین منظور اقدام به ایجاد پایگاه داده مکانی در محیط GIS شده و پس از پردازش و تحلیل، روند و دامنه شوری زایی در اراضی و منابع آبی تبیین گردیده است؛ سپس عوامل شوری زایی مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق عواملی همچون نزدیکی و مجاورت با گنبدهای نمکی، تغییر در جهت و شدت جریان عبوری آب سطحی و افزایش میزان تبخیر از طریق افزایش آبیاری سطحی و عموماً غرق آبی را به عنوان عوامل اساسی و محوری در ایجاد و تشدید این پدیده معرفی نمود. افزایش نرخ و دامنه شوری زایی، در سطح مخروط افکنه، طی دهه ی مورد بررسی از دیگر یافته های تحقیق است که مؤید کاهش 4/1 وسعت اراضی با شوری کم و افزایشی به همین میزان در خصوص اراضی با شوری متوسط و عمدتاً زیاد است. شوری زایی در پهنه ی مورد مطالعه به واسطه ی موقعیت خاص و نوع کاربری های مستقر در آن تهدیدی جدی به شمار رفته و به عنوان یک مخاطره ی محیطی برای این ناحیه و تا حدودی نواحی همجوار از جمله کلان شهر تهران ارزیابی می شود.
آنالیز حساسیت داده های نقشه ای استاندارد ایران جهت اجرای مدل شبیه سازی چندجهتی جریان های سطحی در مناطق خشک – محدوده مطالعاتی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
109 - 125
حوزه های تخصصی:
زیان های مالی و انسانی ناشی از روان شدگی جریان های سطحی از جمله سیلاب ها و نشت مواد شیمیایی مضر لزوم مدل سازی و پیش بینی این مخاطرات را الزامی می نماید. در این راستا بررسی میزان صحت مدل مزبور از نظر میزان شباهت با شرایط واقعی و همچنین آنالیز ترکیبی دقت نتایج حاصله ناشی از داده ها و الگوریتم استفاده شده در مدل حائز اهمیت می باشد. در این مقاله مدلی براساس یکی از الگوریتم های شبیه سازی جریان های سطحی چندجهتی موسوم به D-Infinity، که از سطح بالاتری از صحت و نزدیکی به واقعیت نسبت به سایر مدل های مطرح برخوردار می باشد، را ارائه نموده است. همچنین دقت مدل مزبور از طریق بکارگیری روش MonteCarlo برای آنالیز حساسیت مدل در نتیجه استفاده از داده های استاندارد موجود در ایران، بالاخص داده مدل ارتفاعی رقومی زمین در محدوده مناطق خشک و بیابانی که مستعد ایجاد جریان های سطحی ناشی از وقوع پدیده هایی چون بارش و مشخصا منطقه مطالعاتی استان بوشهر، مطالعه گردیده است. نتایج حاصله مؤید وجود ارتباطی مستقیم میان تغییرات ارتفاعی، شیب و انحنا با جهت جریان است که در شرایط واقعی نیز چنین وضعیتی حاکم است و سطح حساسیت هر یک را تشریح می نماید. در این میان پارامتر شیب با آماره های کشیدگی 8477/0 و نرمی 1936/4 بعنوان مناسبترین پارامتر، از لحاظ تمایل به سمت ثبات و مقاومت در برابر نویز، برای ارزیابی ثبات جریان معرفی شده است.
ارزیابی پتانسیل مخاطره بیابان زایی با استفاده از مدل DVI (مطالعه موردی: مناطق شمالی استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از جمله مخاطرات شایع در مناطق خشک و نیمه خشک، مخاطره بیابان زایی است. موقعیت هیدرواقلیمی ایران سبب شده است تا بخش های زیادی از آن در معرض این مخاطره باشد. استان سمنان از جمله مناطقی است که در طی سال های اخیر با گسترش بیابا ن زایی مواجه شده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش، ارزیابی پتانسیل مخاطره بیابان زایی در مناطق شمالی استان سمنان است.روش و داده: در این تحقیق از اطلاعات آماری مربوط به جمعیت و اقلیم استان سمنان، اطلاعات کتابخانه ای و همچنین مدل رقومی ارتفاعی ۳۰ متر SRTM به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای مورد استفاده، نرم افزار SPSS و ArcGIS بوده است که به ترتیب برای انجام محاسبات و تهیه نقشه های نهایی مورد استفاده قرار گرفته شده اند. روش مورد استفاده در این تحقیق مدل DVI بوده است.یافته ها: نتایج حاصله از این تحقیق نشان داده است که ۱۶/۸ درصد از مساحت منطقه که عمدتاً شامل مناطق غربی و جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه است، در طبقه پتانسیل آسیب پذیری خیلی زیاد در برابر مخاطره بیابان زایی قرار دارند. همچنین حدود ۶۰ درصد از منطقه نیز در طبقه با پتانسیل آسیب پذیری زیاد قرار دارند که این مسئله بیانگر پتانسیل بالای منطقه از نظر مخاطره بیابان زایی است. همچنین طبقات با پتانسیل آسیب پذیری متوسط و کم در مجموع ۲۳/۲ درصد از منطقه را دربرگرفته اند که عمدتا شامل بخش های شمالی شهرستان مهدی شهر و شاهرود است که به دلیل وضعیت اقلیمی مناسب و نوع خاک، کم تر در معرض مخاطره بیابان زایی هستند.نتیجه گیری: مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که بخش های زیادی از مناطق شمالی استان سمنان پتانسیل بالایی از نظر بیابان زایی دارند، بنابراین لازم است تا جهت جلوگیری از گسترش این مخاطره، برنامه های لازم جهت کنترل تخریب مراتع و تغییرات کاربری اراضی ارائه داد.نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق بر خلاف تحقیقات پیشین، علاوه بر پارامترهای طبیعی، پارامترهای انسانی نیز در نظر گرفته شده است. همچنین از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی های مختلف عمرانی و زیست محیطی بهره گرفت.
تعیین مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش در مسیرارتباطی نیر- سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
82 - 110
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله متداول ترین مخاطرات طبیعی تغییر شکل دهنده سطح زمین هستند که هر ساله خسارات فراوانی به انسان ها و محیط وارد می کنند. مرور خسارات ناشی از زمین لغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیر گذار بر وقوع این پدیده و پیش بینی رخداد آن را به اثبات می رساند. محور ارتباطی نیر– سراب به دلیل ویژگی های خاص زمین شناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیت های انسانی، از دیرباز تحت تأثیر رانش زمین بوده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف تحقیق حاضر ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش در این مسیر ارتباطی، با تولید نقشه های پهنه بندی خطر و مقایسه دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS و CODAS است. بدین منظور ابتدا با بررسی منابع پژوهشی مرتبط با موضوع، برخی از مهم ترین عوامل مؤثر بر وقوع این پدیده شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش، به عنوان متغیرهای مستقل تهیه شد. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. در نهایت، مدل سازی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی با ضریب وزنی 176/0، 152/0 و 124/0، بیشترین تأثیر گذاری را در رخداد لغزش های منطقه دارند. با توجه به خروجیِ روش CODAS، به ترتیب 25/121 و 96/187 کیلومتر مربع از مساحت محدوده و مطابق با نتایجِ به کارگیری روشMARCOS ، 32/85 و 76/201 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. با توجه به اعتبار سنجی روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده، با بهره گیری از روش منحنی ROC بیانگرِ دقت خیلی خوب روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 76/0 و دقت عالی روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 87/0 است. به نظر می رسد که نتایج این مطالعه، در انتخاب روش مناسب در راستای پتانسیل سنجی خطر زمین لغزش در مناطق مشابه با محدوده محور ارتباطی نیر-سراب، می تواند بسیار مفید باشد و مورد توجه پژوهشگران، مسئولان و سیاست گذاران قرار گیرد.