مطالب مرتبط با کلیدواژه

برساختن


۱.

آستانه یکتایی یا پیوندخوردگی آثار در معماری معاصر؛ در مرز میان آفرینش و برساختن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساختن جعل یکتایی فرایند بینامتنیت اصالت و اعتبار اثر پیوندخوردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۸۴۳
بیان مسئله: در نوشتار با ترفند پاورقی و ارائه منابع می توان حضور دیگری را در روایت بازتاباند، اما تاریخ معماری آثار مستندسازی شده و نشده ای را در برمی گیرد که حضور دیگری در آنها پیدا و پنهان است. بحث بر سر جعلی1 یا اقتباسی2بودن اثر از اموری است که در دهه های آخر قرن بیستم در هنر معاصر مطرح شده اند. از سویی کشمکش بر سر آفرینش متأثر از خودآیینی3 یا دگرآیینی4 اثر، در مقابل برساختگی (جعلی) آن، دغدغه ای دیگر است. هدف و پرسش: بنا بر ماهیت، پژوهش به بازشناخت آستانه هم پیوندی/یکتایی، آلوگرافی5 (چندامضایی)/ آتوگرافی6 (تک امضایی) و شناسایی مرز اقتباس/برساختن وابسته است. پرسش های پژوهش عبارتند از: الف. در گفتمان معماری خودانگیختگی متأثر از دگر نیرویی درونی را چگونه می توان تفسیر کرد؟ ب. مرز میان اقتباس و برساختن (جعل) کجاست؟ روش: پژوهش با ماهیت کاربردی، با راهبرد تحلیلی-تفسیری متکی بر استدلال منطقی است و بر پایه واکاوی چگونگیِ پیوندگونی و خویشاوندی آثار، با تکیه بر رهیافت درهم آمیزی افق ها، مبتنی بر فرایند «میان متنی» شکل گرفته است. برای روشن شدن پاسخ پرسش های پژوهش، نمونه هایی از تاریخ هنر و معماری معاصر ایران (دهه سی و چهل) مطرح می شوند. نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد فرایند میان متنی را می توان به عنوان رهیافتی نظری در مطالعات معماری به کار بست و تأکید دارد که متون (آثار) معماری خودآیین نیستند و هر اثری در گفتگومندی میان آثار پیش و پس از خود قرار دارد. این به معنای آن نیست که آثار جعلی را نیز بر مدار میان متنیت قرار دهیم چرا که آثار جعلی برخلاف آفرینش اثر در فرایند میان متنی بر پرسش های شناختی اصرار نمی ورزند و از مجال گفتگو میان آثار و همراهی مخاطب، تهی هستند.
۲.

بررسی انتقادی بر ساخت معانی در تبارشناسی از منظر حکمت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنا برساختن تبارشناسی حکمت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۵۳۳
در این مقاله، دیدگاه برساخت گرایانه تبارشناسی درباره شکل گیری معانی از منظر حکمت اسلامی بررسی و نقد شده است. بنابراین، ابتدا توصیفی از دیدگاه تبارشناسی درباره معانی ارائه شده و نقش قدرت و عملکردهای گفتمانی در برساخت معانی تحلیل شده است. در ادامه با بهره گیری از مبانی رایج حکمت اسلامی، نقدها و اشکالات رویکرد برساخت گرایانه تبارشناسی در دو بخش؛ نقدهای مبنایی و پیامدها و تبعات معرفت شناختی در علوم انسانی تبیین گردیده است. تقلیل گراییِ هستی شناختی، ذات انکاری از معانی، تاریخی گریِ غایت انکار، تقدم اراده بر ادراک و نفی روابط ضروری در شکل گیری نظام های معنایی از مهم ترین نقدهای مبنایی بر این رویکرد هستند. سپس پیامدها و تبعات این دیدگاه در علوم انسانی را برشمردیم. مهم ترین آن ها عبارت بودند از: تحویل گرایی ناموجه و تسری ویژگی معانی برساخته به تمامی معانی، اجتماع گرایی نامعقول در شکل گیری معانی، نسبی گرایی و فقدان معیار و ملاک سنجش و ارزیابی، مرگ حقیقت و نفی تطابق معانی با واقعیت فی نفسه اشیاء و قداست زدایی از علم.<br /> در پایان نیز دیدگاه حکمت اسلامی درباره معانی و انواع آن بیان شده است و امکان برساخته بودن معانی از منظر حکمت اسلامی در معانی اعتباری بررسی شده و تمایز این دیدگاه با قرائت برساخت گرایانه تبارشناسی تبیین شده است.
۳.

زمینه های اجتماعی- فرهنگی اقبال زنان به الگوهای نودین داری (مطالعه موردی: دوره ها و کلاس های عرفانی، موفقیت و یوگا در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای نودین داری روان شناسی مثبت گرا بازاندیشی برساختن مخاطره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۲
دین داری یکی از مهم ترین جلوه ها و مظاهر دنیای زنان است. این دنیا تحت تأثیر موج تغییرات فرهنگی جهانی است. این موج از فرایند انقلاب فناوری اطلاعات، فردگرایی، عرفی گرایی، افراط گرایی دینی، تمایزیابی و ادغام اجتماعی در فرهنگ جهانی، ظهور سبک های زندگی جدید و مهاجرت های گسترده تشکیل شده است. الگوهای نودین داری یکی از ثمره های این تحولات است. زندگی روزمره ایرانیان از دوره کهن تا امروز با ادیان ابراهیمی، زرتشتی و مانوی و فرقه های عرفانی مختلف گره خورده است. این فرهنگ دینی متکثر از این موج تغییرات فرهنگی جهانی در امان نبوده است. زنان در کلان شهرهای ایران همواره جزء اقشار با بالاترین میزان دین داری بودند. مقاله کنونی با به کارگیری روش زمینه بنیاد با رویکرد اشتراوسی برای فهم نقش دین داری زنان تهرانی نگاشته شده است. مؤلفه های چهارگانه کدگذاری الگوواره ای بر مبنای محوری بودن روان شناسی مثبت گرا و معنویت بودیسم در الگوهای نودین داری بررسی شد. رفتار مذهبی، هویت اجتماعی، رواداری و تساهل، تیپ های روان شناختی و طرق و اماکن آرامش بخش شرایط علی محسوب می شوند. وضعیت فرهنگی خانواده ها، وضعیت مصرف فرهنگی و فراغت مصاحبه شوندگان را می توان شرایط زمینه ای و مداخله گر دانست. حضور آنان در دوره و کلاس ها به صورت مجازی با آشنایی و تشویق دوستان صمیمی وخانواده را باید یک راهبرد دانست. راهبرد زنان تهرانی در مواجهه با یک مخاطره پزشکی یا اجتماعی است. پیامدهای مورد انتظار مصاحبه شوندگان خودسازی و خودشناسی، افزایش استقامت، صبر و تحمل، موفقیت، آرامش، خداشناسی و مثبت اندیشی است. زنان تهرانی بررسی شده از طریق سازوکار «بدعت»، به «برساختن» یا «بازاندیشی» خویشتن بالاخص در مواجهه با مخاطراتی چون مواجهه با بیماری دست می زنند.