مدیریت فرهنگی

مدیریت فرهنگی

مدیریت فرهنگی سال شانزدهم تابستان 1401 شماره 56 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

مقالات

۱.

طراحی الگو بخش بندی فرهنگ سازمانی در انقلاب صنعتی نسل چهارم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
مقدمه و هدف پژوهش: انقلاب صنعتی نسل چهارم یک سطح جدید از سازماندهی و کنترل زنجیره ارزش و چرخه عمر محصول است. این چرخه از ایده محصول شروع می شود، سفارش را به نمایش می گذارد و از طریق توسعه و تولید، تا رسیدن محصول به مشتری نهایی، گسترش می یابد و با بازیافت و به دست آوردن تمام خدمات حاصل می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع فرهنگ سازمانی و طراحی الگو بخش بندی فرهنگ سازمانی در انقلاب صنعتی نسل چهارم انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی- توصیفی در پارادایم تفسیرگرایی و با رویکردی آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. داده ها با استفاده از روش های مطالعه منابع دانشی موجود، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه دلفی-فازی جمع آوری و با بهره گیری از روش های تحلیل محتوای کیفی جهت دار و دلفی-فازی مثلثی تحلیل شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر در هر دو بخش کمی و کیفی پژوهش، خبرگان مسلط به مباحث فرهنگ سازمانی و انقلاب صنعتی نسل چهارم بودند که با روش نمونه گیری هدفمند گزینش شده و تا رسیدن به اشباع نظری10 مصاحبه با خبرگان صورت گرفت. خروجی تحلیل محتوا به منظور بررسی روایی ابعاد و مؤلفه های استخراج شده در اختیار خبرگان گذاشته شد و جرح وتعدیل لازم صورت گرفت و پایایی خروجی تحلیل محتوا با روش هولستی سنجیده شد که ضریب آن 0.8 حاصل گردید. یافته ها: نتیجه منجر به طراحی الگو بخش بندی فرهنگ سازمانی گردید. یافته ها نشان داد که 10 بعد کارکنان، رهبری، فناوری، نوآوری، رویکرد سازمانی، داده، ساختار سازمانی،دانش محوری، انسجام، استراتژی پویا و تفکر راهبردی مشخصه های فرهنگ سازمانی در انقلاب صنعتی نسل چهارم هستند. دو محور کلیدی انقلاب صنعتی نسل چهارم نیز نوآوری و فناوری شناسایی گردید. نتیجه گیری: 4 نوع فرهنگ سازمانی منفعلانه، محافظه کارانه،مدگرایی و تحول آفرین در انقلاب صنعتی نسل چهارم شناسایی گردید.
۲.

نقش رسانه هوشمندکودک و نوجوان درآموزش تفکر نقادانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش در صدد فهم مؤلفه تفکر نقادانه وآموزش آن به کودکان ونوجوانان از طریق رسانه های هوشمند است. تفکر نقادانه، پیش نیاز مهارت های زندگی از جمله، حل مسئله و تصمیم گیری است. روش پژوهش: در پژوهش حاضر بنابر ماهیت موضوع، داده ها با استفاده ازروش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد و کدگذاری مصاحیه ها جمع آوری شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان و نوجوانان 10تا 12 سال و 12 تا 14سال می باشد که محقق اقدام به مصاحبه و توزیع پرسشنامه کرده و رویکرد نقادانه آنان در بازی دیجیتالی کلش آف کلنز تحلیل شده و هم چنین در بخش بعدی این مقاله نتایج حاصل از مصاحبه های اساتید دانشگاه مورد عمق کاوی قرار گرفته است. یافته ها: در فرایند اجرای پایلوت کودکان و نوجوانان و پس از مشاهده انجام بازی هوشمند کلش آف کلنز توسط آنان، درتوزیع فروانی گرایش به بازی گروهی یافته ها حکایت از آن داردکه تمام آزمودنی ها دوست دارند عضو گروه شوند و در بازی شرکت کنند. و66 % آزمودنی ها سعی می کنندکه راه مناسبی برای حل مسأله بیابند. در مصاحبه با اساتید دانشگاه نیز به مؤلفه های یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی وتجربه محور و احترام به تفاوت های فردی تأکید شده است. نتیجه گیری: به این ترتیب در مقاله حاضر به این نتیجه رسیده ایم که رسانه های هوشمند در آموزش تفکر نقادانه، به دو شیوه می توانند طرح آموزشی داشته باشند، 1- رسانه و آموزش برای کودک، 2- برنامه کودک با خود کودک.
۳.

رابطه هوش فرهنگی با سبک زندگی در بین کارکنان ستاد وزارت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه و هدف پژوهش: افرادی با هوش فرهنگی پایین، قادر به ارتباط با همکارانشان از همان فرهنگ یا فرهنگ های دیگر نیستند و در کسب و کارشان دچار مشکل می شوند و برای ارتقای سبک زندگی خود به شناخت تنوع و تفاوت های فرهنگی و تعامل مؤثر با افرادی از بسترهای مختلف نیاز دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی هوش فرهنگی با سبک زندگی کارکنان ستاد وزارت نفت می باشد. روش پژوهش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و توصیفی محسوب می شود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداری ستاد وزارت نفت است که 1500 نفر می باشند. با توجه به فرمول کوکران 306 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. هم چنین ابزار جمع آوری داده ها پژوهش پرسشنامه بود که با شیوه روایی صوری و ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش فرهنگی و مولفه های آن (فراشناختی، دانشی، انگیزشی، رفتاری) با سبک زندگی رابطه مثبت و مستقیم دارند. نتیجه گیری: لذا ستاد وزارت نفت با شناسایی و ارتقا هوش فرهنگی کارکنان می تواند سبک زندگی آنان را ارتقا بخشد. 
۴.

طراحی الگوی تحول فرهنگ سازمانی با رویکرد افزایش بهره وری برای نظام آموزش و پرورش ایران به شیوه ی نظریه ی زمینه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش، با هدف ،طراحی الگوی تحول فرهنگ سازمانی با رویکرد افزایش بهره وری برای نظام آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش پژوهش: در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد.جامعه آماری پژوهش صاحب نظران آموزش وپرورش بودند که به صورت هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. یافته ها: در مرحله اول کدگذاری باز،334 مفهوم به دست آمد.داده های مرحله دوم کدگذاری باز،در قالب 229 مفهوم و53 مقوله عمده طبقه بندی شد.در مرحله کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری،11 مقوله نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شد.در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله فرهنگ تعالی بخش،به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. نتیجه گیری: از نظر خبرگان آموزش و پرورش سازمان های بالنده وطلایه دار همواره در تلاش اند تا با ایجاد انگیزه،رفتارهای مطلوب، دستیابی به اهداف سازمانی،افزایش بهره وری و در نهایت نیل به تعالی از طریق ایجاد فرهنگ سازمانی مطلوب بهره جویند.الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر،داری مفهومی پیچیده و چندبعدی است .این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که به صورت یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
۵.

تحلیل محتوای فرهنگی فیلم های اکران شده در جشنواره بین المللی فیلم رشد در سال 1397 (مورد مطالعه: جشنواره فیلم کودک و نوجوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش، محتوای فرهنگی فیلم های اکران شده در جشنواره بین المللی فیلم رشد در سال 1397 تحلیل شده است. فیلم های مورد مطالعه، فیلم های برگزیده جشنواره فیلم کودک و نوجوان می باشند. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی (کمی- کیفی) است. ابزار جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش اسنادی در قالب مطالعات کتابخانه ای و استفاده از سایت های معتبر که اقدام به انتشار مقالات و پژوهش ها در حوزه ادبیات موضوع دارند، انجام گرفته است. جامعه آماری فیلم های مورد مطالعه را فیلم های کودک و نوجوان تشکیل می دهد. بر همین اساس، فیلم های برای مخاطبین دوره های اول ابتدایی، دوم ابتدایی، اول متوسطه و دوم متوسطه انتخاب شده اند. جامعه آماری برای تحلیل کمی تحقیق و ارزیابی نمایش گویه های تحقیق در فیلم ها را داوران و صاحب نظران جشنواره بین المللی فیلم رشد تشکیل می دهند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که میانگین نظرات داوران در عوامل تربیتی، آموزشی، علمی و فرهنگی به ترتیب برابر 26، 28، 29 و 38 بوده است. لذا عامل فرهنگی در این فیلم ها بیشتر از موارد دیگر مورد توجه قرار گرفته است. نتیجه گیری: چهل و هشتمین دوره جشنواره بین المللی رشد توانسته است به طور قابل قبولی به نمایش شاخص های تربیتی، آموزشی، علمی و به ویژه فرهنگی در سینمای کودک و نوجوان پرداخته و دین خود را ادا نماید.
۶.

طراحی و ارائه الگو جهت سنجش تاثیر توسعه صنعت نفت و گاز بر ابعاد فرهنگ عمومی (مطالعه موردی: عسلویه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه و هدف پژوهش: توسعه صنایع نفت و گاز در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه) به صورت مضاعفی مواجهه با تحولات صنعتی را تجربه می نماید. توسعه صنعت نفت و گاز در این مناطق موجب گذر از یک جامعه سنتی به یک جامعه صنعتی گردیده است و تحولات وسیعی در ابعاد فرهنگی به جای گذاشته است. هدف اصلی این پژوهش طراحی و ارائه الگو جهت سنجش تاثیر توسعه صنعت نفت و گاز بر ابعاد فرهنگ عمومی در منطقه عسلویه می باشد. روش پژوهش: برای سنجش و تعیین میزان اهمیت و اعتبار هر شاخص، الگوی پیشنهادی در اختیار خبرگان قرار گرفت. الگوی پیشنهادی با روایی بالا (8/92) به تائید خبرگان رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استباطی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که میانگین متغیر ارزش های فرهنگی دارای تفاوت معنادار با میانگین مورد انتظار (فرضی) است (05/0 ≥ Sig). به عبارت دیگر از نظر جامعه آماری توسعه صنعت نفت و گاز موجب تضعیف ارزش های فرهنگی شده است. هم چنین میانگین متغیر فرهنگ خانوادگی و عناصر مادی فرهنگ دارای تفاوت معنادار با میانگین مورد انتظار (فرضی) است (05/0 ≥ Sig). نتیجه گیری: توسعه صنعت نفت و گاز موجب تقویت فرهنگ خانوادگی و عناصر مادی فرهنگ گردیده است. در نتیجه بر اثر در هم آمیختگی صنعت و سنت نوعی گسست و تعارض فرهنگی مشاهده گردید. توسعه صنعت نفت و گاز موجب تغییرات گسترده ای در ارزش های فرهنگی، فرهنگ خانوادگی و عناصر مادی در منطقه عسلویه شده است.
۷.

رابطه بین مهارتهای مذاکره با نفوذ اجتماعی و موفقیت سازمانی کارکنان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۶
مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی تحقیق حاضر تعیین رابطه مهارت های مذاکره بر نفوذ اجتماعی و موفقیت کارکنان می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان اعم از زن و مرد تشکیل می دادند که تعداد آنها 75 نفر بود که به روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه که شامل مهارت های مذاکره توسط پیره (1981) و پرسشنامه نفوذ اجتماعی یوکل (2003) و پرسشنامه موفقیت سازمانی مقیمی (1388) بودند. که ضریب پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89% و83% و 72% بود. برای توصیف داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، آزمون رگرسیون، آزمون فریدمن از نرم افزار spss 22 و لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین مهارت ها و سبک های مذاکره با نفوذ اجتماعی و موفقیت سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بالاترین رتبه مربوط به مولفه سبک واقع گرایی و کمترین رتبه مربوط به مولفه سبک شهودی می باشد به این معنا که شاخص سبک واقع گرایی بیشترین اهمیت و سبک شهودی داده می شود. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد هرچه سطح مهارت های مذاکره بیشتر  باشد سطح موفقیت سازمانی و نفوذ اجتماعی بیشتر خواهد شد.
۸.

تبیین رابطه بین عوامل توانمند سازی و قابلیت چابکی سازمانی با عملکرد شغلی کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه و هدف پژوهش: توانمندسازی و چابکی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت و توانای های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. دلایل زیادی وجود دارد که توانمندسازی و چابکی با درگیرکردن و مشارکت کارکنان در کار، دستاوردهای مثبتی در عملکرد ایجاد می کند و این دستاوردها، تنها دلیل اجرای فرآیند گسترش توانمندسازی و چابکی در یک سازمان محسوب می شوند. توانمندسازی و چابکی کارکنان علاوه بر ایجاد احساس تعهد درونی نسبت به سازمان، موجب بهبود مستمر عملکرد و ارتقای بازده می شود، لذا هدف این پژوهش تبیین رابطه بین عوامل توانمند سازی و قابلیت چابکی سازمانی با عملکرد شغلی کارکنان در اداره پست شهر شیراز می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی بوده و از نظر هدف کاربردی- توسعه ای است که داده ها به شیوه تحقیقات میدانی جمع آوری شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، عوامل توانمند سازی سازمانی بر عملکرد کارکنان با بارعاملی 752/0 و عوامل قابلیت چابکی سازمانی بر عملکرد کارکنان با بارعاملی 802/0 تاثیرگذاری معناداری دارد. نتیجه گیری: با افزایش توانمندسازی و قابلیت چابکی کارکنان میزان عملکرد آنها افزایش پیدا خواهد کرد، اگر سازمانی فعال و پویا باشد، این پویایی از عملکرد کارکنان نشأت گرفته به عبارت دیگر اگر کارکنان در فعالیت هایشان انعطاف و سرعت نداشته باشند، نمی توانند پذیرای تغییرات پیش بینی نشده باشند بنابراین توانمندسازی و چابکی سازمان بر عملکرد کارکنان اثرگذار خواهد بود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹