مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سبک های فرزندپروری
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
301 - 333
حوزه های تخصصی:
استفاده از اینترنت در همه حوزه ها، در حال افزایش است. دانش آموزان از کاربران اصلی اینترنت هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر سبک های فرزند پروری اینترنت بر کاربرد واقعی اینترنت توسط دانش آموزان در خانه بود. برای این منظور، 300 نفراز والدین دانش آموزان پایه نهم که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند به پرسشنامه ای متشکل از ویژگی های والدین و فرزند، کاربرد اینترنت و سبک های فرزند پروری اینترنت با دو بعد؛ کنترل والدین و صمیمیت والدین پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اکثریت خانواده ها به اینترنت در خانه دسترسی دارند (82%) و سبک غالب فرزند پروری اینترنت در میان والدین، سبک فرزند پروری مقتدرانه است (7/43%). دسترسی والدین به اینترنت در خانه به سن و تحصیلاتشان مربوط است و همچنین سبک های فرزند پروری متأثر از جنسیت، سن، تحصیلات، تجربه و نگرش والدین است. سبک های فرزند پروری اینترنت نیز بر کاربرد اینترنت دانش آموزان تأثیر می گذارند. بیشترین میزان استفاده دانش آموزان از اینترنت زمانی است که والدین سبک فرزند پروری سهل گیرانه را اتخاذ می کنند و کمترین میزان استفاده دانش آموزان از اینترنت زمانی است که والدین سبک فرزند پروری مستبدانه را انتخاب می کنند. تحصیلات، کنترل، تجربه و جنسیت والدین استفاده دانش آموزان از اینترنت در خانه را پیش بینی می کنند (21/0 = R <sup>2</sup>). سرانجام، نتیجه گیری شد که سبک های فرزند پروری اینترنت یک عامل جدید برای تبیین و پیش بینی پذیرش و کاربرد اینترنت توسط دانش آموزان است.
رابطه سبک های فرزندپروری و نگرش مذهبی والدین با بزهکاری نوجوانان شهر قم سال 1392(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه رابطة سبک های فرزندپروری ادراک شده و نگرش مذهبی والدین، در پیش بینی بزهکاری نوجوانان شهر قم بوده است. نمونه پژوهش شامل 39 نفر از نوجوانان بزهکار (35 پسر و 4 دختر)، و 45 نفر از نوجوانان عادی، شامل (39 نفر پسر غیربزهکار و 6 دختر) از دانش آموزان دبیرستان های قم بود که از طریق همتا سازی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه سبک های فرزندپروری یانگ و آزمون جهت گیری درونی و بیرونی آلپورت بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی دو رشته ای و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سبک های فرزندپروری ادراک شده، نقص/ شرم، خویشتن داری/ خودانضباطی ناکافی و تنبیه، از سوی پدر و همچنین، سبک فرزندپروری ادراک شدة محرومیت عاطفی از سوی مادر، پیش بینی کنندة بزهکاری در نوجوانان بودند. با این حال، تأثیر جهت گیری مذهبی درونی والدین، بر پیش بینی بزهکاری نوجوانان تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که نگرش مذهبی بیرونی والدین، بزهکاری نوجوانان را پیش بینی می کند. در نهایت، می توان گفت: سبک های فرزندپروری ادرک شده از سوی والدین و جهت گیری نگرش مذهبی والدین، در پیش بینی بزهکاری یا غیربزهکاری نوجوانان مؤثر هستند.
رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری با استرس فرزندپروری در مادران منطقه یک شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری، با شدت استرس فرزندپروری مادران منطقه یک شهر تهران بود. روش : جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که فرزندان خود را به کودک سراهای منطقه یک تهران می سپردند. نمونه آماری از 192 نفر از این مادران تشکیل شد که به طور تصادفی از میان آنها انتخاب شدند و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس انسجام و انعطاف پذیری خانواده و پرسشنامه استرس فرزندپروری مادران را تکمیل کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های فرزندپروری با شدت استرس فرزندپروری مادران ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 p< ). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که انسجام متوازن، انعطاف پذیری آشفته و فرزندپروری مستبدانه، بیشترین تأثیرگذاری را در پیش بینی استرس فرزندپروری مادران دارند. نتیجه گیری : انسجام و انعطاف پذیری خانواده و همچنین، سبک های فرزندپروری با شدت استرس فرزندپروری والدین ارتباط دارند.
نقش واسطه ای آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
103-121
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان در کودکان کار بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمامی کودکان کار شهر تهران به تعداد 20000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه برداری چند مرحله ای 317 نفر از کودکان کار 12تا 17 ساله انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه فرزند پروری آلاباما فرایک (1991) و نسخه کوتاه پرسشنامه آسیب کودکی برنستاین و فینک (1994 ) گردآوری شد. یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل و نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری و آسیب کودکی به صورت معناداری تنظیم شناختی انطباقی هیجان را پیش بینی می کند و همچنین آسیب کودکی رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر اهمیت نقش متغیر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان است و لازم است در جهت بهبود وضعیت زندگی کودکان کار برنامه آموزش سبک های فرزندپروری به والدین طرح ریزی شود. کلید واژه ها: آسیب کودکی، تنظیم شناختی انطباقی هیجان، سبک های فرزندپروری
مقایسه سبک های فرزندپروری و آسیب های روانی در دختران فراری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین و مقایسه سبک های فرزندپروری و آسیب های روانی در دختران فراری و عادی بود. روش : روش پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری شامل 968 دختر فراری در سازمان بهزیستی و امنیت اخلاقی ناجا شهر تهران در سال 1393 بود. به روش نمونه گیری هدف مند 50 نفر از آن ها با کسب رضایت آگاهانه انتخاب و با 50 نفر از دختران مدارس متوسطه که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند همتا سازی شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش، فهرست بازبینی علائم مرضی 90 سوالی تجدید نظر شده دراگویتس، لیپمن و کووی (1973) و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1972) بین شرکت کننندگان توزیع و داده ها به روش شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس تک متغیره تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آسیب روانی و شیوه های فرزندپروری دختران فراری از منزل و عادی متفاوت است. دختران فراری نسبت به دختران عادی سطح بالایی از آسیب های روانی را داشتند و بیشتر شیوه های استبدادی و سهل گیرانه را تجربه کرده بودند . نتیجه گیری: به نظر می رسد آسیب روانی و سبک های فرزندپروری نامناسب می تواند زمینه ساز فرار دختران از منزل را فراهم و خود فرار زمینه آسیب های بیشتر را ایجاد کند، لذا نیازمند است که در جهت کاهش آسیب های روانی و آموزش سبک های فرزندپروری مطلوب مداخلات لازم صورت گیرد.
پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
167 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مادران دارای نوزاد تولد یافته در شش ماهه ی اول سال 1394 شهر جهرم بودند که با استفاده از روش تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 326 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی سبک های فرزندپروری بامریند، پرسش نامه ی طرحواره ی یانگ و پرسش نامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید استفاده شد. برای ارزیابی اطلاعات از آزمون معنا داری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه ی گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد تمامی طرحواره های اولیه با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه ی مستقیم معنادار و تنها طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی معکوس معنادار دارد. سبک های دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی، رابطه ی مستقیم معنادار دارد و سبک دلبستگی ایمن با سبک فرزندپروری استبدادی رابطه ی معکوس معنادار و با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی مستقیم معنادار دارد. طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیش بینی منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه، طرحواره های بریدگی و طرد و گوش به زنگی بیش از حد قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری استبدادی و طرحواره دیگرجهت مندی قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشند. سبک دلبستگی دو سوگرا توانایی پیش بینی مثبت سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی و سبک دلبستگی ایمن توانایی پیش بینی منفی سبک استبدادی و پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه دارد. نتیجه این که، سبک های فرزندپروری مادران، متأثر از طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان است.
ارائه الگوهای پیش بینی کننده طلاق عاطفی در زوجین شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوهای پیش بینی کننده طلاق عاطفی در زوجین شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش تحقیق پیمایشی، و ابزار اندازه گیری و سنجش، پرسشنامه های کیفی و کمی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند و به صورت نمونه گلوله برفی بود و از بین این زوجین شهر کرمانشاه 19 نفر به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و به روش مصاحبه نیمه ساختارمند سوالات پرسشنامه را جواب دادند. همچنین در بخش دوم این پژوهش، پس از به دست آمدن مدل مفهومی پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه بود که تعداد آن ها 500 نفر بود و روش نمونه گیری در این بخش به صورت نمونه گیری در دسترس بود و تعداد اعضای نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 170 به دست آمد. سوالات حاصل از مصاحبه در نرم افزار MAXQDA 2018 وارد و با استفاده از این نرم افزار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و جواب های حاصله در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بررسی شدند و مدل مفهومی پژوهش استخراج گردید. سپس مدل مفهومی پژوهش به وسیله نرم افزار AMOSS 24 مورد برازش قرار گرفت و فرضیات پژوهش بررسی گردیدند. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری بر طلاق عاطفی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج نشان داد سبک های دل بستگی بر طلاق عاطفی تأثیر دارد. همچنین سبک های ارتباطی بر طلاق عاطفی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبکهای فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبک های فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم بود. (تعداد 400 نفر از دانش آموزان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند). نمونه پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید که از این تعداد، 220 نفر دانش آموز دختر و 180 نفر دانش آموز پسر به پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (BPSQ) و پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (EQ) پاسخ دادند. نتایج این پژوهش نشان داد، سبک های فرزندپروری اقتداری تاثیر مستقیم مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. سبک های فرزندپروری استبدادی تاثیر مستقیم منفی و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. در حالیکه سبک های فرزندپروری سهل انگاری تانیر مستقیم منفی و غیر معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین ضرایب همبستگی پیرسون بین ابعاد پرسشنامه باورهای معرفت شناختی با پیشرفت تحصیلی نشان داده شده اند، که ساده بودن، قطعیت و منبع دانش همبستگی مثبت و رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دارند، ولی یادگیری ذاتی و یادگیری سریع، همبستگی منفی با پیشرفت تحصیلی دارند.
پیوندهای والدینی و سلامت روانی: نقش جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناخت رابطة پیوندهای والدینی و سلامت روانی 330 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی (233 زن ، 97 مرد) انتخاب شدند. برای سنجش رابطة والد -کودک، سیاهة پیوندهای والدینی (پارکر، 1979) و برای بررسی سلامت روانی، پرسشنامة سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) به کار برده شدند. نتایج نشان دادند مراقبت والدینی با سلامت روانی همبستگی منفی و فزون حمایتگری والدینی با سلامت روانی رابطة مثبت دارد. زنان سلامت روانی بهتر و مراقبت والدینی بیشتری را گزارش کردند. جنس به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطة مراقبت والدینی) سلامت روانی را پیش بینی کرد.
روابط بین فردی درون خانواده و دینداری نوجوانان: ارائه یک مدل ساختاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی معادله ساختاری دینداری نوجوانان، بر اساس روابط بین فردی درون خانواده انجام شد. برای دستیابی به این مهم، تعداد 722 دانش آموز دبیرستانی (49 درصد دختر و 51 درصد پسر)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از شهر تهران انتخاب و به مقیاس دینداری نوجوانان، سیاهه سبک های دلبستگی (AAI)، مقیاس ادراک از سبک های فرزندپروری والدین (POPS) و پرسش نامه های محقق ساخته تقویت دینداری و الگوگیری از دینداری والدین پاسخ دادند. روش پژوهش در طرح های توصیفی همبستگی، از نوع الگوی معادلات ساختاری قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی ایمن، اضطرابی / اجتنابی، اضطرابی / دوسوگرا و تقویت دینداری بر دینداری نوجوانان معنا دار است. همچنین، اثرات غیرمستقیم سبک های دلبستگی ایمن، اضطرابی / اجتنابی، تقویت دینداری، مشارکت جویی والدین و حمایت از خودمختاری، از طریق میانجی گری الگوگیری از والدین با دینداری نوجوانان معنا دار است. در نتیجه می توان گفت: نحوه تعامل والدین با فرزندان، به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، رشد دینداری در نوجوانان را دستخوش تحول می سازد و نقش پویایی در شکل گیری و رشد باورهای دینی، عواطف دینی و رفتارهای دینی آنان ایفا می کند.
بررسی ارتباط بین سبک های فرزند پروری و مؤلفه های جمعیت شناختی والدین با تیپ های شخصیتی فرزندان آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: سبک های فرزند پروری والدین از عوامل مهم تأثیرگذار بر تربیت فرزندان و ویژگی های شخصیتی آنان است. اما مسئله اصلی این است که آیا بین سبک های فرزند پروری و مؤلفه های جمعیت شناختی والدین با تیپ های شخصیتی فرزندانشان رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی ارتباط بین سبک های فرزند پروری و مؤلفه های جمعیت شناختی والدین با تیپ های شخصیتی فرزندان آنها بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز (به همراه والدین آنها) در سال تحصیلی 1397-1396 بود. تعداد 324 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (165 دختر و 165 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه شخصیت آیزنگ (1975) فرم مخصوص کودکان و نوجوانان و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند (1971) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون خی دو و تحلیل واریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: روابط معناداری بین سبک فرزند پروری با تیپ شخصیتی فرزندان و سطح تحصیلات والدین وجود دارد (01 /0> p ). بین درآمد خانواده و تیپ شخصیتی فرزندان روابط معناداری وجود داشت (0/01> p ). بین نوع محل سکونت با تیپ شخصیتی فرزندان روابط معناداری وجود نداشت (01/ 0 > p ) و بین والدین زن و مرد در سبک های فرزند پروری تفاوت معناداری وجود ندارد (0/01< p ). نتیجه گیری: روش های تربیت قاطعانه، روش مناسبی برای تربیت و تکوین شخصیت فرزندان است. می توان برای تکوین شخصیت فرزندان از سبک های فرزند پروری والدینشان بهره برد.
مدل یابی معادلات ساختاری راهبردهای مقابله ای دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبک های فرزندپروری، آسیب های دوران کودکی و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
41 - 69
حوزه های تخصصی:
برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان می باشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابله ای بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبک های فرزندپروری، تجارب آسیب رسان کودکی و طرحواره های ناسازگار اولیه در دانشجویان بوده است. نمونه آماری این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بوده اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر ۱۹۹۰، سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (AAI)، شیوه های فرزندپروری والدینی ادراک شده (EMBU-S)، طرح واره ها ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی بوگلاس بریمنر ۲۴ بوده اند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی ازروش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داده که شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق بپس از اصلاحات جزئی در سطح قابل قبولی بوده اند و مدل ارزیابی شده با داده ها برازش خوبی داشته است. و طبق ضرایب رگرسیونی بدست آمده متغیرهای سبک های فرزند پروری، طرح واره های ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی نقش میانجی را بین سبک دلبستگی و سبک های مقابله ای داشته اند.
ارتباط صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان: نقش میانجی سبک-های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان با نقش میانجی سبک های فرزندپروری بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 96 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ایی از میان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرشت و منش کلونینجر، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک های فرزندپروری می تواند ارتباط میان صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان را میانجی گری کند. نوجویی بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه در این رابطه نقش میانجی داشت (32/0 =β، 01/0> P ). آسیب پرهیزی بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه نقش میانجی داشت (34/0 =β، 01/0> P ). پشتکار بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه در این رابطه نقش میانجی داشت (37/0 =β، 01/0> P ). نتیجه گیری: مادران با صفات سرشتی آسیب زا، در تعامل والد- کودک سبک فرزندپروری غیر مقتدرانه را از خود نشان می دهند که نشانگان ADHD در فرزندان را سبب می شود.
رابطه بین سبک های فرزندپروری و راهبردهای مقابله به واسطه گری سبک های هیجانی در مادران پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
41 - 56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های فرزندپروری مادران و راهبردهای مقابله با استرس به واسطه گری سبک های هیجانی مادران انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان پسر نواحی مختلف شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای 160 مادر انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های هیجانی مادرانه سگوین و کاپلان، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه راهبردهای مقابله اندلر و پارکر بودند. از آزمون تحلیل مسیر به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سبک هیجانی مادرانه آماده ساز، سبک فرزند پروری مقتدرانه و راهبرد مقابله حل مساله رابطه مثبت معنا دار و با سبک فرزند پروری مستبدانه رابطه منفی و با راهبرد مقابله حل مساله رابطه مثبت داشت. سبک هیجانی مادرانه آماده ساز با سبک فرزند پروری سهل گیر و راهبرد مقابله هیجانی رابطه معنا داری نداشت. همچنین سبک هیجانی مادرانه طرد گرا با سبک فرزند پروری مقتدرانه و راهبرد مقابله حل مساله رابطه منفی معنا دار و با سبک فرزند پروری مستبدانه و راهبرد مقابله اجتنابی رابطه مثبت داشت. بنابر این آموزش سبک های هیجانی آماده ساز به مادران می تواند در ارتباط مؤثر والد -نوجوان مفید باشد.
پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۹ شماره ۹۳
1115-1124
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی شایستگی تحصیلی، سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان پرداخته اند. اما پژوهشی که به پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شایستگی تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. 320 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی دیپرنا و الیوت (1999)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1972)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2003) بود. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها: بین سبک فرزندپروری مقتدرانه، خودکارآمدی ادراک شده و بازارزیابی هیجانات با شایستگی تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (0/05 p < ). همچنین بین سبک فرزندپروری مستبدانه با شایستگی تحصیلی رابطه منفی معنی دار وجود داشت (0/05 p < ). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان توان پیشبینی 60 درصد از شایستگی تحصیلی را دارند. نتیجه گیری: سبک های فرزندپروری، خودکارآمدی ادراک شده و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی شایستگی تحصیلی در بین دانش آموزان بودند
رابطه هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره ی سوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 181 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه ی هوش معنوی کینگ، پرسشنامه سازگاری اجتماعی لامبرت و همکاران، پرسشنامه تاب آوری کارنر و دیویدسون و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامرید برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی، سبک فرزندپروری مقتدرانه و تاب آوری با سازگاری اجتماعی همبستگی مثبت و بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و سبک فرزندپروری استبدادی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان همبستگی منفی معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری قابلیت پیش بینی 40 درصد قابلیت پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری از متغیرهای مرتبط با سازگاری اجتماعی دانش آموزان می باشد که نیازمند توجه و برنامه ریزی است.
نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
89-112
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1398-1397 بود. حجم نمونه شامل 340 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس آمادگی اعتیاد، پرسش نامه اقتدار والدین و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدر و شفقت به خود به شکل منفی و معنادار، و سبک های فرزندپروری مستبد و سهل گیر به شکل مثبت و معنادار آمادگی اعتیاد را پیش بینی کردند. از بین ابعاد شش گانه شفقت به خود، دو بعد مهربانی با خود و قضاوت خود آمادگی اعتیاد را به شکل منفی و معناداری پیش بینی کردند. در میان سبک های فرزندپروری، سبک مقتدر قوی ترین پیش بینی کننده بود. همچنین، شفقت به خود مستقل از سبک های فرزندپروری، آمادگی اعتیاد را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری و شفقت به خود پیش بینی کننده های مهم برای آمادگی اعتیاد در جوانان هستند و این دو مولفه باید در برنامه های پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد مورد توجه قرار گیرند. تبیین ها و تلویحات مرتبط با یافته های پژوهش مورد بحث قرار گرفته اند.
پیش بینی اضطراب رقابتی بر اساس سبک های فرزندپروری و مقایسه آن در گروه های جنسیتی دانشجویان ورزشکار استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
151 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی اضطراب رقابتی بر اساس سبک های فرزندپروری و مقایسه آن در گروه های جنسیتی دانشجویان ورزشکار بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی بود. جامعه پژوهش دانشجویان رشته تربیت بدنی استان تهران در سال 1398 بودند که تعداد 225 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با پرسشنامه های اضطراب حالت رقابتی مارتینز و همکاران (1990) و سبک های فرزندپروری ادراک شده بوری (1991) جمع آوری و با روش های ضرایب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و تحلیل واریانس یک راهه در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دانشجویان ورزشکار دختر و پسر در ادراک اضطراب رقابتی تفاوت معناداری داشتند، اما در سبک های فرزندپروری تفاوت معناداری نداشتند. همچنین، سبک های مقتدرانه و آسان گیر با اضطراب شناختی رابطه منفی و معنادار و سبک مستبدانه با اضطراب شناختی رابطه مثبت و معنادار داشت. سبک مقتدرانه با اضطراب بدنی رابطه منفی و معنادار و سبک مستبدانه با اضطراب بدنی رابطه مثبت و معنادار داشت، اما سبک آسان گیر با آن رابطه معناداری نداشت. سبک های مقتدرانه و آسان گیر با اعتماد به خود رابطه مثبت و معنادار و سبک مستبدانه با اعتماد به خود رابطه منفی و معنادار داشت. علاوه بر آن، سبک های فرزندپروری به طورمعناداری توانایی پیش بینی اضطراب شناختی و اعتماد به خود دانشجویان ورزشکار را داشتند، اما توانایی پیش بینی اضطراب بدنی آنان را نداشتند. بر اساس نتایج برای کاهش اضطراب رقابتی می توان به والدین به ترتیب استفاده از سبک های فرزندپروری مقتدرانه و آسان گیر و عدم استفاده از سبک فرزندپروری مستبدانه را توصیه کرد.
بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
195-208
حوزه های تخصصی:
قلدری تجربه ای فراگیر برای تمام کودکان و نوجوانان شناخته می شود که می تواند ناشی از متغیرهای شخصی، خانوادگی، مدرسه ای و محیط های گسترده باشد. در این مسیر نقش خانواده و اطرافیان بسیار مهم است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی انجام شد. در این مطالعه، مقالات منتشر شده پیرامون رفتارهای قلدرانه در کودکان و نوجوانان در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Bullying Behaviors, Parenting Styles, Attachment Styles در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 764 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 33 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. نتایج مطالعات بررسی شده حاکی از نقش سبک های فرزندپروری و دلبستگی در بروز رفتارهای قلدرانه داشت. براین اساس مشخص گردید نوجوانانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بودند، رفتارهای قلدرانه بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه یکی از عوامل مهم ایجاد رفتارهای قلدرانه نوجوانان شناخته شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به عوامل مرتبط با سبک فرزندپروری و دلبستگی برای جلوگیری از رفتارهای قلدرانه اهمیت ویژه ای دارد.
ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین طراحی شد. روش پژوهش حاضر پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش 497 نفر از نوجوانان ورزشکار شهرستان لنگرود هستند که در شش رشته ورزشی به صورت هفته ای سه جلسه در تمرین حاضر می شدند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و به صورت تصادفی 241 نفر انتخاب شدند و به دو پرسشنامه تعهد ورزشی و فرزندپروری پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد با اینکه شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه پدر اثر مثبت و معنی داری بر تعهد، لذت و مشارکت نوجوانان دارد، اما شیوه فرزندپروری سهل انگارانه پدر و مادر، رابطه معکوس و معنی داری با ابعاد لذت و مشارکت نوجوانان در فعالیت های ورزشی دارد. علاوه بر این، مانند پدران، مادران نیز با استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه، در مقایسه با شیوه فرزندپروری مستبدانه، به نسبت بیشتری اثر مثبت و معنی داری بر ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار دارند. این یافته ها به روشنی نشان می دهد والدینی که از روش منطقی برای سبک فرزندپروری استفاده کرده اند اثر بیشتری روی تعهد ورزشی فرزندان داشته اند. از این رو پیشنهاد می شود به منظور افزایش تعهد ورزشی نوجوانان در محیط های ورزشی، به والدین آموزش داده شود تا زمان بیشتری صرف صحبت با فرزندان کنند، زیرا این کار آثار مثبتی در نگرش نوجوانان به ورزش دارد.