مطالب مرتبط با کلیدواژه

سبک های فرزندپروری


۱۰۱.

نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری کارکردهای خانواده سبک های فرزندپروری کمیته امداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
۱۰۲.

نقش واسطه ای استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های فرزندپروری مقتدرانه سهل گیرانه اهمال کاری تحصیلی شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان متوسطه اول بود. پژوهش از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان اشنویه در سال 1401 بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 339 نفر (170 دختر و 169 پسر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های سبک های فرزندپروری بامریند ( PSI ) 1967، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم ( PASS ) 1984 و شبکه های اجتماعی جهان بانی (1397) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر در خصوص میانجی گری استفاده از شبکه های اجتماعی در رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با اهمال کاری تحصیلی نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه نه تنها به صورت مستقیم بلکه به صورت غیرمستقیم و با میانجی گریِ استفاده از شبکه های اجتماعی نیز بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
۱۰۳.

نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبک های فرزندپروری و تنظیم هیجان در تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز و نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبکهای فرزندپروری و تنظیم هیجان در این تمیز بود. روش: روش این پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مادران دارای فرزند شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان ملایر بود(7450 نفر) که از بین آنان، 350 نفر با روش خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان پرسشنامه مشکلات روان شناختی(لاویبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی معنوی(پولوتزین و الیسون، 1982)، پرسشنامه تنظیم هیجان(گروس و جان، 2003) و پرسشنامه سبکهای فرزندپروری(دیانا بامریند، 1973) را پاسخ دادند. داده ها با آزمون تی مستقل، همبستگی کانونی و لامبدای ویلکز و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: 20 درصد مادران، دارای فرزند خانه گریز بودند. آزمون تی مستقل نشان دادکه میزان مشکلات روان شناختی(افسردگی، اضطراب و استرس) در مادران دارای فرزند خانه گریز بیشتر از ماداران بدون فرزند خانه گریز بود. نتیجه گیری: نتایج همبستگی نشان داد در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، سبک فرزندپروری سهل گیرانه(194/0) با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد؛ بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، رابطه منفی و معنادار دارد(448/0-، 505/0- و 530/0-)؛ در حالی که در مادران با نوجوان خانه گریز، فقط بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد(535/0-، 584/0- و 619/0-). مشکلات روان شناختی مادرانی که بهزیستی معنوی بالاتری دارند، کمتر است؛ در حالی که سبکهای فرزندپروری رابطه معناداری با مشکلات روان شناختی مادران نشان نداد. همچنین تنظیم هیجان با مشکلات روان شناختی، ارتباط مستقیم و معناداری نشان داد. سازمانهای مرتبط با خانواده می توانند با آموزش تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی به کاهش مشکلات روان شناختی مادران کمک کنند.
۱۰۴.

نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی ذهن آگاهی سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲
هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزندپروری والدین با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در آن ها بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر متوسطه دوم دبیرستان های شهر کرند غرب بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. تعداد360 نفر از دانش آموزان بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه مقیاس سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان (MMAS) استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون انجام شد و تمامی مراحل با کمک نرم افزار آماری Amos صورت گرفت. نتایج نشان می دهد بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین آن ها رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش واسطه ای ذهن آگاهی در ارتباط بین اضطراب اجتماعی دانش آموزان و سبک های فرزندپروری والدین به لحاظ آماری تأیید شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود در مدارس، کارگاه های آموزشی سبک های فرزندپروری برای والدین برگزار شود تا از بروز مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی جلوگیری شود.
۱۰۵.

تبیین روابط علی بین سبک های فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بر اساس نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پپیشرفت تحصیلی تنظیم شناختی هیجان سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: پیشرفت تحصیلی میزان موفقیت فرد در دستیابی به اهداف خاص محیط های آموزشی به ویژه مدرسه را نشان می دهد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس غیرانتفاعی منطقه 1 آموزش و پرورش تهران در سال 1400-1401 تشکیل می دادند. 240 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه پیشرفت تحصیلی (Pham & Taylor, 1994) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و والدین آن ها نیز به پرسشنامه فرزندپروری (Baumrind, 1973) پاسخ دادند. داده های بدست آمده از این پژوهش با روش حداکثر درست نمایی در نرم افزار ایموس نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 208/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 306/0=β) و پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر مستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه (001/0=p، 221/0-=β) و مقتدرانه (001/0=p، 303/0=β) با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان (045/0=p، 028/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان (001/0=p، 073/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تحت تأثیر سبک های فرزندپروری می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تبیین کند.
۱۰۶.

رابطه بین سبک فرزندپروری و تاب آوری با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی سبک های فرزندپروری تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۶
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری و تاب آوری با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 به دلیل مهاجرت، تحصیل، کار و غیره در غربت به سر می بردند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 جوان ایرانی در غربت انتخاب شدند و سپس پرسشنامه ها در اختیار این جوانان قرار گرفت و تکمیل و جمع آوری گردید. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های تاب آوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، 2003)، سبک های فرزندپروری (PSQ، شیفر، 1965) و احساس تنهایی (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. سبک های فرزندپروری محبت-طرد (008/0P=)، کنترل-آزادی (001/0P<) و احساس تنهایی (001/0P<) بر تاب آوری جوانان ایرانی اثر منفی و معناداری داشت. همچنین سبک های فرزندپروری محبت-طرد و کنترل-آزادی بر احساس تنهایی جوانان ایرانی اثر مثبت و معناداری داشتند (001/0P<). با ورود متغیر احساس تنهایی به مدل اثر غیرمستقیم سبک های فرزندپروری محبت-طرد و کنترل-آزادی بر تاب آوری به صورت منفی و معنادار شد (001/0P<). نتایج این پژوهش اهمیت رفتارهای فرزندپروری نامناسب والدین را در شکل گیری یا افزایش احساس تنهایی و در نهایت تاب آوری پایین جوانان ایرانی در غربت نشان داد.
۱۰۷.

پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان براساس سبک های فرزند پروری والدین و باورهای فراشناختی در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی رفتارهای خود آسیب رسان سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۴
هدف این پژوهش پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان براساس سبک های فرزندپروری والدین و باورهای فراشناختی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر شهر قشم بودند که در دوره متوسطه دوم در سال 1402- 1401 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها به صورت در دسترس 319 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای خود آسیب رسان سانسون و همکاران (SIB، 1998)، شیوه های فرزند پروری بامریند (BPMQ، 1991) و باورهای فراشناختی ولز (MCQ، 2004) بود. روش تحلیل پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته ها نشان داد که رابطه سبک فرزند پروری مقتدرانه و باورهای فراشناختی با رفتارهای خود آسیب رسان منفی و معنادار بود (05/0>p). همچنین ارتباط سبک های فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه با رفتارهای خود آسیب رسان مثبت و معنادار گزارش شد (05/0>p). همچین در مجموع 171/0 واریانس متغیر رفتارهای خود آسیب رسان توسط متغیرهای پیش بین تبیین شد (05/0>p). نتیجه گیری می شود سبک های فرزندپروری والدین و باروهای فراشناختی در پیش بینی رفتارهای خود آسیب رسان در نوجوانان نقش اساسی دارد.
۱۰۸.

رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران: نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه

کلیدواژه‌ها: آزاردیدگی دوره کودکی تجربیات خیرخواهانه سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: آزاردیدگی دوره کودکی با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند عملکرد فرد را در دوران بزرگسالی نیز تحت تاثیر قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه در رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند 6 سال به بالای شهر کرمانشاه در سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 269 مادر بود که از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1991)، آزاردیدگی دوره کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تجربیات خیرخواهانه (نارایان و همکاران، 2018) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-27 و Amos-24 و به روش ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که میان تجربه آزاردیدگی دوره کودکی با فرزندپروری مقتدرانه رابطه منفی معنادار (28/0-r=)، و میان تجربه خیرخواهانه با فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت معنادار (45/0r=) وجود دارد (05/0>P). شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی با فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران، پس از کنترل اثر تجربه خیرخواهانه به 10/0- تغییر نمود، که این رابطه به لحاظ آماری معنادار نیست. علاوه بر این، معناداری مسیر اثر تعاملی نیز نشانگر تائید نقش تعدیل گر تجربه خیرخواهانه بر شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی و فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران بود. نتیجه گیری: هرچه میزان تجارب خیرخواهانه بیشتر باشد شانس بکارگیری سبک فرزندپروری مطلوب یا مقتدرانه افزیش می یابد. علاوه برآن این تجارب می تواند از شدت اثرات نامطلوب تجربه آزاردیدگی کودکی نیز بکاهد. بنابراین پیشنهاد می گردد متخصصان بهداشت روان به نقش تجارب خیرخواهانه به عنوان یکی از راهکارهای پیشگیری و تعدیل اثرات نامطلوب تجربه ترومای کودکی در آموزش های والدین توجه ویژه ای مبذول دارند
۱۰۹.

نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری در پیش بینی خودکشی با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی الگوهای ارتباطی خانواده خودکشی سبک های فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۷۶
خانواده یک کانون فرهنگی- اجتماعی مهم به شمار می آید و نقش مهمی در پیشگیری از مسائل آسیب زای افراد در آینده دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه ساختاری گرایش به خودکشی، الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های فرزندپروری با میانجی گری افسردگی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل ۲۳۷ نفر از زنان قربانی خشونت خانگی که به ۳ مرکز بهزیستی، اورژانس اجتماعی و اورژانس اجتماعی صدرا در استان فارس مراجعه کرده بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های فرزندپروری (PSI)، الگوی های ارتباطی خانواده تجدید نظر شده (RFCP)، افکار خودکشی بک (BSSI) و افسردگی بک نسخه دوم (BDI-II) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. طبق نتایج الگوی ارتباطی همنوایی، سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه از طریق افزایش افسردگی منجر به افزایش گرایش به خودکشی، و الگوی ارتباطی گفت وشنود، سبک فرزندپروری مقتدرانه از طریق کاهش افسردگی منجر به کاهش گرایش به خودکشی می شود. به نظر می رسد تعامل و روش های تربیت ناسازگاری که والدین برای فرزندانشان در نظر می گیرند اثرات مخربی را بر رفتار، انتظارات و افزایش ریسک گرایش به خودکشی در آینده می گذارد.
۱۱۰.

رابطه سبک های فرزندپروری و خطرپذیری فکری دانش آموزان دختر با نقش میانجی خودکارآمدی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های فرزندپروری خودکارآمدی خلاق خطرپذیری فکری پذیرش خواسته های افراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی خلاق در رابطه سبک های فرزندپروری و خطرپذیری فکری انجام شد. روش اجرای پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه 4 شهر تهران بودند که 341 از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزندپروری پلوپا، خودکارآمدی خلاق کاروسکی و همکاران و خطرپذیری فکری بگتو استفاده شد. نتایج مدل معادلات ساختاری بیانگر تأثیر مثبت و معنی دار سبک های پذیرش و حمایت از استقلال بر خودکارآمدی خلاق و خطرپذیری فکری بود (01/0p<). تأثیر محافظت افراطی بر خودکارآمدی خلاق و خطرپذیری فکری منفی و معنی دار بود (01/0p<). تأثیر خواسته های افراطی بر خودکارآمدی خلاق (05/0p<) و خطرپذیری فکری (01/0p<) منفی و معنی دار بود. خودکارآمدی خلاق در تأثیر پذیرش و حمایت از استقلال بر خطرپذیری فکری نقش میانجی مثبت و معنی دار داشت. نقش میانجی خودکارآمدی خلاق در تأثیر محافظت افراطی و خواسته های افراطی بر خطرپذیری فکری منفی و معنی دار بود (05/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک های فرزندپروری نقش قابل توجهی در خودکارآمدی خلاق و خطرپذیری فکری دانش آموزان دختر دارند و لزوم آگاهی والدین از شیوه های صحیح فرزندپروری جهت موفقیت علمی دانش آموزان را مورد تأکید قرار می دهند.
۱۱۱.

بررسی رابطه سبک فرزندپروری والدین و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی عزت نفس سبک های فرزندپروری دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۴
در عصر حاضر تعلیم و تربیت بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می دهد. کمیت و کیفیت تعلیم و تربیت دانش آموزان متأثر از عوامل مختلفی در خانواده و مدرسه است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک فرزند پروری والدین و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری عزت نفس دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اولیا و دانش آموزان پسر ابتدایی شهرستان بوانات بود که از بین این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد  398 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور(1994)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند(1973) و پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ (1965) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده گردید. نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری سهل گیرانه و سبک فرزند پروری مستبدانه والدین اثر کاهشی (معکوس) و معنادار بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان دارد، همچنین نتایج نشان داد سبک فرزندپروری مقتدرانه اثر افزایشی (مستقیم) و معنادار بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان دارد. همچنین عزت نفس با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم و معنادار دارد و نقش میانجی در ارتباط سبک فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دارد. با عنایت به نتایج حاصل می توان بیان داشت که آموزش سبک فرزندپروری مقتدرانه به والدین از سوی نهادهای آموزشی می تواند بر کیفیت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان اثربخش باشد.