۱.
فرهنگ سیاسی جنبه خاصی از فرهنگ عمومی را شامل می شود که به مجموعه ارزش ها و نگرش ها، دانش های سیاسی گفته می شود که به روند سیاسی جامعه معنا می دهد. این مقاله بر مبنای پژوهشی است که طی آن تلاش شده است ویژگی های فرهنگ سیاسی و تنوع آن و رابطه اش با عوامل اجتماعی در استان گلستان بررسی شود. جهت بررسی، نمونه آماری با حجم 562 نفر از مراکز شهرستان های استان گلستان انتخاب شده و با استفاده از دو روش کمی (پیمایشی) وکیفی (مصاحبه نیمه عمیق) داده ها گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جامعه مورد مطالعه دارای تنوع فرهنگ سیاسی است، و این که چهار عامل میزان تحصیلات، امنیت جامعه ای، مذهب و جنسیت، بطور نسبی قدرت تبیین تغییرات و تفاوتهای فرهنگ سیاسی جامعه مورد مطالعه را دارند.
۲.
ایده سرمایه اجتماعی برای اولین بار توسط دانشمندان علوم اجتماعی در مفهوم وسیع ثروت اجتماعی و در آمد اجتماعی وارد ادبیات جامعه شناسی شد. مفهوم سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی بین علوم اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی است که نگاهی ارزشی به تعاملات اجتماعی در راستای دست یابی به اهدافِ نه فقط اجتماعی که سیاسی و اقتصادی دارد.این سرمایه زاده کنش و واکنش های افراد در شبکه روابط اجتماعی می باشد. سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه،به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضای گروه می شود.لازم به ذکر است که بدون سرمایه اجتماعی،پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار ودشوار می شود. امروزه سرمایه اجتماعی سازمانی یکی از مهم ترین مباحث در مدیریت سازمان ها به شمار می رود و نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها ایفا می کند. شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسان ها در یک سازمان و همچنین انسان و سازمان می باشد. در این مقاله سعی شده است تا سرمایه اجتماعی در دانشگاه به عنوان شبکه پیچیده ای از تعاملات اجتماعی مورد سنجش قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش روش پیمایش با استفاده از پرسشنامه است. نتایج این تحقیق نشان داد که در بین دانشجویان، میزان سن دانشجو، میزان گرایش به دینداری و سال ورود به دانشگاه، در میزان سرمایه اجتماعی آنها موثر بوده است. در مورد اعضای هیأت علمی نیز تنها میزان گرایش به دینداری در میزان سرمایه اجتماعی آنها موثر بوده است.
۳.
در سه دهه اخیر که با ارتقاء جایگاه فرهنگ در رشته ها و حوزه های مطالعاتی مختلف علوم انسانی و اجتماعی ویژگی می یابد، رشته علوم سیاسی هم شاهد چنین تحولی بوده است. بارزترین نمود این تحول، احیای فرهنگ سیاسی پژوهی است که در افزایش تأملات نظری و مطالعات تجربی مصداق می یابد. بنابراین، تولید داده های معتبر، بیشتر درباره فرهنگ سیاسی جوامع رونق فزاینده ای گرفته است. در نوشتار حاضر می کوشیم به پرسش های مرتبط درباره این تحول پاسخ دهیم: که چرا در سه دهه اخیر فرهنگ سیاسی پژوهی اهمیت روزافزونی یافته است؟ نمودها و مصادیق این اهمیت یابی چیست؟ فرهنگ سیاسی پژوهی در ایران چه جایگاهی دارد؟ سازماندهی کلی مقاله هم با این سه پرسش اصلی تناسب یافته است. بنابراین، نخست پس از نیم نگاهی به شکل گیری و رونق نسبی فرهنگ سیاسی پژوهی روشمند در میانه سده بیستم، عواملی را بازشناسی خواهیم کرد که به نوعی باعث شدند تا این سنت پژوهشی پس از سپری کردن یک دوره نسبتاً طولانی رکود و افول، احیا شود و از اواخر سده بیستم، رونق فزاینده ای پیدا کند. سپس به برجسته ترین نمودها و مصادیق این رونق اشاره خواهیم کرد. بحث پایانی مقاله هم نوعی همسنجی و ارزیابی آسیب شناسانه وضعیت فرهنگ سیاسی پژوهی در ایران است.
۴.
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که با همین عنوان طی سال های 1385 و 1386 به انجام رسیده است. در این پژوهش، پژوهشگران با دو پرسش اصلی مواجه بوده اند: اول اینکه بر روی مقیاس احساس بی عدالتی، موقعیت معلمان شهر زنجان در کجا قرار دارد؟ و دوم آنکه از بین متغیرهای احساس تعلق، احساس محرومیت، عدالت درون سازمانی، منزلت شغلی، منطقه محل سکونت و سطح تحصیلات، کدام متغیر با احساس بی عدالتی رابطه معنادار داشته و شدت رابطه کدام متغیر بیشتر است؟ مبنای نظری برای طرح فرضیه چند متغیره، دو رویکرد نظری مبادله و محرومیت نسبی بوده است. همچنین مطالعات تجربی پیشین مرتبط با موضوع در ورود برخی از متغیرها به مدل مفروض نقش داشته اند. فرضیه پژوهش در قالب یک مدل ساختاری و چندمتغیره طرح شده است. مطالعه به روش پیمایشی، با نمونه سهیمه ای به حجم 271 نفر از میان جامعه آماری معلمان ناحیه 2 شهر زنجان شامل 1525 نفر با استفاده از پرسشنامه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس یک گروه بندی سه مقوله ای بر روی مقیاس احساس بی عدالتی، حدود 91 درصد از نمونه مورد مطالعه دارای احساس بی عدالتی، حدود 5 درصد دارای احساس عدالت و حدود 2 درصد نیز در حد وسط قرار گرفته اند. سایرین به دلیل پاسخ های غیردقیق به پرسش ها، قابل طبقه بندی نبوده اند. برآورد شاخص های کلی نیکویی برازش و همچنین ضرایب ساختاری و اندازه گیری، کلیت مدل طرح شده را تأیید می کنند هر چند برخی اصلاحات در آن می تواند به بهبود مدل در مطالعات آینده کمک کند
۵.
در این مقاله رسانه های شهروندی و نقش آنها در شکل گیری حوزه عمومی جایگزین و فضای گفت وگویی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا در خلال مباحث نظری شکل گیری حوزه عمومی جایگزین در بعد نظری و وابستگی آن به یک رسانه فراگیر و متکثر مانند: اینترنت مطرح و سپس سیر تطور و شکل گیری رسانه های شهروندی و جایگاه آنها در زیست بوم جدید رسانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در خلال این پژوهش پنج سایت فعال روزنامه نگاری شهروندی، به عنوان نمونه هایی از رسانه های شهروندی که در ایجاد فضاهای گفت وگویی و شکل گیری حوزه عمومی جایگزین حول محور مورد تمرکز خود عمل می کردند، برای مطالعه انتخاب شدند و با مدیران و بنیان گزاران آنها گفت وگو شد. در نهایت نیز سازوکار فعالیت و اداره این رسانه ها مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که نمونه های انتخاب شده دارای چه ویژگی هایی هستند و با چه چالش هایی روبرو شده اند.
۶.
در این پژوهش نکات اساسی گفتمان منتسکیو در رمان "نامه های ایرانی" در 1721 نشان داده شده است. او بر ای پیشبرد مقاصد اجتماعی و تربیتی، مقایسه ای بافضای فرهنگی ایران به منظور آگاهی انسان طبیعی متفکر به جای انسان پرورش یافته سطحی نگر قرن 17 انجام داد. منتسکیو با تصور قضاوت خارجیان شرقی درباره ساختار اجتماعی فرانسویان و در کل اروپاییان را هی گشود که واکنش های جهان بینانه اش میان نشانه ها و پدیده ها نه تنها خود او را در نظریاتش با انتشار اثر فلسفی جاودانه "روح القوانین" 1745 که در ارتباط با این رمان شکل گرفته است، استوار کرد بلکه معاصرین او چون ولتر نیز تحت تأثیر همین مقاصد روشنگرایانه عقاید فلسفی خود را به منظور نفوذ در فرهنگ عامه انسجام بخشیدند. بدین صورت پژوهشها در انسانگرایی منطقی درباره فردیت و کنش آن در تربیت زنان، در مذهب و در سیاست با درنظر گرفتن شرایط جغرافیایی چون ماشین تکثیردر ادبیات بکار افتاد. قوانین تربیتی و اجتماعی وضع شده در پایان قرن هجدهم، دوران انقلاب، که یکی ازپایه گذارا نش اوست، به همان صورت بنابرخواسته روشنگران تحقق نیافت. کمبود ها و برداشت های اشتباه از کاوشهای فرهنگی و آموزشهای تشکل نیافته، انسان گرایی را به چالشهای دیگر فرهنگی کشاند، اما فصل تازه ای به عنوان انسان شناسی در قرن 19 راه خود راگشود. تحقیقات در معرفت شناسی که از این دوره راه عقلانی پیدا کرد، همراه با نظریات جهان شمول ره سیصد ساله پیموده و هنوز هم در فراز و نشیب های وجودی و تربیتی، آن جستجوها ادامه دارد. اما شوق ایران شناسی ازآن به بعد وارد مرحله جدیدی از تاریخ شد