مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
چابکی سازمانی
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۱
75 - 100
حوزه های تخصصی:
پپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فراموشی سازمانی با نوآوری سازمانی و چابکی سازمانی در بین کارکنان سازمان آموزش و پرورش اصفهان انجام گردید . روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کارکنان سازمان آموزش و پرورش به تعداد 450 نفر بود. از این تعداد با استفاده از جدول نعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم ، تعداد 207 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند . ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه دی هالن و فیلیپس (2004) ، پرسشنامه نوآوری سازمانی اسماعیل و همکاران (2002) و پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2004) بوده است . پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 ،84/0 و77/0 برآورد گردید . تجزیه وتحلیل حاصل از این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS ، نسخه 22 در دو سطح آمارتوصیفی واستنباطی انجام شد . نتایج پژوهش نشان داد که بین فراموشی سازمانی هدفمند با نوآوری سازمانی ( 37/0=r و05/0>p )رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد و بین فراموشی تصادفی و نوآوری ( 14/0-=r و50/0>p )رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد . بین فراموشی سازمانی هدفمند و چابکی سازمانی (41/0=r و05/0>p )رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد ولی بین فراموشی سازمانی تصادفی و چابکی سازمانی رابطه معنی داری مشاهده نشد .
تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری اعضای هیأت علمی گروه های مدیریت و مدیریت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 173 نفر بودند. نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 118 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسش نامه تعیین سواد اطلاعاتی بر اساس طرح انجمن کتابخانه های دانشگاهی و پژوهشی آمریکا و با ابعاد مهارت های فن آوری اطلاعات و مهارت های کتابخانه ای؛ و پرسش نامه چابکی سازمانی دانشگاهی که توسط خاوری تدوین شده بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها طرح مطالعات همبستگی و بر اساس مدل روابط ساختاری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که سطح چابکی سازمانی واحدهای دانشگاهی و سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی از متوسط بالاتر است. هم چنین، سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معنا داری بر چابکی سازمانی دانشگاهی دارد.
ارائه مدل چابکی سازمانی برمبنای فناوری اطلاعات در سازمان های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۳۹۷ شماره ۵۲
137 - 160
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل چابکی سازمانی برمبنای فناوری اطلاعات از دیدگاه خبرگان ورزشی انجام شد. پژوهش حاضر، به لحاظ روش کیفی و ازحیث جمع آوری اطلاعات، با راهبرد پدیدارشناسی و شیوه مصاحبه عمیق انجام شد. گروه آشنا با موضوع شامل خبرگان ورزشی (فعالان حوزه فناوری و مدیریت دانش، اساتید دانشگاه، نقش آفرینان فناوری و زیرساخت سازمان های ورزشی) جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات با روش گلوله برفی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در مدل با دیدگاه 15 خبره به اشباع نظری رسید. یافته های حاصل از مصاحبه عمیق، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی عوامل مدل درختی، تأثیر زیرساخت فناوری در سازمان های ورزشی بر چابکی سازمانی را مشخص نمودند که دانش فناوری، ارتباطات شبکه ای، معماری و خدمات داده، مدیریت فناوری، بنیادهای فناوری، سازگاری و سرعت فناوری جزو محورهای اصلی این زیرساخت قلمداد شدند و پیش فرض ارتباط چابکی سازمانی نیز قوت گرفت. برای تجزیه و تحلیل تکمیلی یافته های تحقیق، کدگذاری ها با نرم افزار مکس.کیو.دی.ای. نسخه 12 انجام شدند و ضریب توافق 81 درصد حاصل شد، امید است مدل نهایی این تحقیق به استفاده بیشتر از فناوری در راستای تأثیرگذاری بر چابکی سازمانی در سازمان های ورزشی کمک نماید.
رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای بهشهر و نکا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید تمام وقت و حق التدریس واحدهای نکا و بهشهر به تعداد 326 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 175 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی استفاده شده است. روایی صوری ابزار توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی آن ها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک به ترتیب برابر 89/0 و 91/0 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد (ساختاری، رابطه ای و شناختی) با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین سهم هر یک از ابعاد سرمایه اجتماعی در پیش بینی چابکی سازمانی متفاوت است.
رابطه ی دیپلماسی علم و فناوری و چابکی سازمانی با میانجیگری سواد اطلاعاتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دیپلماسی علم و فناوری و چابکی سازمانی با میانجیگری سواد اطلاعاتی انجام گرفت. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 630 نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بود تعداد 230 نفر آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد دیپلماسی علم و فناوری مقیمی (1395)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) و سواد اطلاعاتی نیک پور (1390) جمع آوری و با استفاده از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (pls) برای فرضیه های پژوهشی تجزیه و تحلیل شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و روایی همگرا و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که دیپلماسی علم و فناوری توان تبیین تغییرات چابکی سازمانی را به میزان 41 درصد را در جهت مستقیم دارد. از سوی دیگر دیپلماسی علم و فناوری به میزان 72 درصد از واریانس سواد اطلاعاتی را در جهت مستقیم دارا می باشد. از دیگر یافته های این تحقیق این است که سواد اطلاعاتی با چابکی سازمانی رابطه ای معنادار و مثبتی دارد و 60 درصد از تغییرات چابکی سازمانی را سواد اطلاعاتی تشریح می نماید. دیپلماسی علم و فناوری توان تبیین چابکی سازمانی از طریق نقش میانجی سواد اطلاعاتی را به میزان 43درصد را دارد. با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید شد.
ارایه الگوی چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
185 - 204
حوزه های تخصصی:
جهت گیری های اخیر نظام آموزش عالی در کشورهای مختلف نشان می دهد که راهبرد حرکت به سوی دانشگاه های نسل سوم و چهارم باهدف تحقق دانشگاه کارآفرین و تأکید بر مدیریت دانش، به طور ویژه در دستور کار دانشگاه ها قرارگرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیریت دانش انجام شده است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی نظریه برخاسته از داده ها انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی صاحب نظر و خبرگانِ فعال در حوزه ی مدیریت منابع انسانی، کارآفرینی و مدیریت دانش می باشند. انتخاب افراد نمونه تا رسیدن به اشباع نظری از طریق نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انجام گردید و درنهایت، نمونه پژوهش 25 نفری موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات از مطلعان کلیدی، با روش مصاحبه اکتشافی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری انجام شده است. الگوی به دست آمده نشان می دهد، مقوله ی اصلی که به پیامدهای چابکی در دانشگاه کارآفرین منجر می شود، شامل قابلیت های چابکی موردنیاز دانشگاه کارآفرین جهت غنی سازی، رضایت مشتریان و ارائه راه حل به آن هاست که می توان از طریق محرک های چابکی و توانمند سازهای چابکی شاهد چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیرت دانش بود.
ارزیابی تاثیر کارکردهای ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧی بر عملکرد کارکنان از طریق نقش میانجی چابکی سازمانی (مورد مطالعه: شرکتهای تامین سرمایه شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان از طریق نقش چابکی سازمانی در شرکتهای تامین سرمایه شهر تهران انجام شده است در این پژوهش از روش میدانی، پیمایشی استفاده شده است و برای تائید روایی و پایایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. جامعه پژوهش، کلیه مدیران در شرکتهای تامین سرمایه شهر تهران و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 86 نفر برآورد شده و سپس تحلیل داده ها به شیوه توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزارهای SPSS24 و نیز تکنیک مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMARTPLS2 انجام شده است. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت و معنادار کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر علکرد کارکنان است. بعلاوه نتایج آزمون میانجی نشان میدهد متغیر چابکی سازمانی با ضریب تاثیر 0.209 تاثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان را به طور معنی داری میانجی گری (افزایشی) میکند . بر این اساس پیشنهادهایی به منظور ارتقای چابکی سازمان کارکردهای مدیریت منابع انسانی برمبنای چابکی سازمانی ارائه شده است.
بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با چابکی سازمانی و پاسخگویی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد مغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با چابکی سازمانی و پاسخگویی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد مغان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد مغان تشگیل می دادند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 120 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد مغان بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هوش اجتماعی سیلورا (2001)، چابکی سازمانی از پرسشنامه استاندارد جعفری مقدم (1390)، پاسخگویی سازمانی از پرسشنامه استاندارد محبوبی (1392)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغییره و جهت نرمالیته بودن از آزمون کولموگروف–اسمیرنف استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه معنی داری بین هوش اجتماعی با چابکی سازمان و پاسخگویی سازمان وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین سه مولفه هوش اجتماعی، مولفه مهارت های اجتماعی بیشترین تاثیر را برای چابکی و پاسخگویی سازمان دارد.
ارائه مدلی جهت سنجش مولفه های تاثیر گذار بر چابکی سازمانی واحد آموزش شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت سنجش مولفه های تاثیر گذار بر چابکی سازمانی واحد آموزش شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی انجام گردیده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری، کارکنان رسمی دفتر ستادی شیراز برابر 330 نفر است که با فرمول کوکران معادل 178 نمونه و با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته، بر اساس ادبیات و پیشینه پژوهش و دیدگاه خبرگان و متخصصین حوزه آموزش و پژوهش بوده است. روایی تحقیق توسط روایی همگرا و واگرا و سنجش پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب انجام شده است. روش آماری شامل: آمار توصیفی شاخص های پژوهش و مشخصات فردی پاسخگویان با استفاده از spss و برای آمار استنباطی با تحلیل عاملی اکتشافی، برای گویه ها بعدهای مناسب انتخاب شده و سپس با مدل سازی معادلات ساختاری و pls مولفه های تاثیر گذار چابکی سازمانی یعنی عوامل "سازمانی"، "انسانی"، "فناوری سخت افزاری" و "فناوری نرم افزاری"مورد بررسی قرار گرفتند که تمامی فرضیه ها تایید گردیدند. به منظور رتبه بندی عوامل موثر از آزمون فریدمن استفاده شده که عوامل "فناوری سخت افزاری، فناوری نرم افزاری، انسانی و سازمانی" به ترتیب بر چابکی سازمانی موثر می باشند.
بررسی نقش چابکی سازمانی و هم ترازی راهبردی در روابط میان حاکمیت فناوری اطلاعات و تفکر راهبردی با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیشِ رو به دنبال این است که آیا سطوحی از حاکمیت فناوری اطلاعات، تفکر راهبردی، چابکی سازمانی و هم ترازی راهبردی می توانند منجر به عملکرد بهتر دستگاه های اجرایی شهر کرمان گردد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش، در دسته پژوهش های علّی قرار می گیرد؛ همچنین، از لحاظ هدف شناختی، یک پژوهش کاربردی و مبنای پژوهش کمّی است. روش جمع آوری داده ها، میدانی است. جامعه آماری پژوهش، شامل همه دستگاه های اجرایی شهر کرمان است. با توجه به تعداد جامعه آماری (77 سازمان) و جدول مورگان، حجم نمونه 64 سازمان محاسبه شد که در نهایت، 62 پرسش نامه جمع آوری گردید. برای آزمون فرضیات این پژوهش از یک پرسش نامه شامل 88 پرسش استفاده شده است که مشتمل بر ابعاد حاکمیت فناوری اطلاعات، تفکر راهبردی، چابکی سازمانی، هم ترازی راهبردی و عملکرد سازمانی بوده است. بر اساس آزمون t تک نمونه ای، سطح عملکرد دستگاه های اجرایی شهر کرمان در حد نسبتاً مطلوبی است. همچنین، نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر مبتنی بر واریانس در نرم افزار SmartPLS نشان می دهد که چابکی سازمانی روابط بین حاکمیت فناوری اطلاعات و هم ترازی راهبردی با عملکرد سازمانی را به خوبی میانجی گری می کند. همچنین، تفکر راهبردی از طریق هم ترازی راهبردی بر روی عملکرد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد.
مطالعه نقش مهارتهای مدیریت کوانتومی بر عملکرد و چابکی سازمانی در تربیت بدنی ارتش جمهوری اسلامی ایران
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
43 - 51
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق، نقش مهارت های مدیریت کوانتومی بر عملکرد و چابکی سازمانی کارکنان تربیت بدنی ارتش جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر استراتژی همبستگی است که به روش میدانی اجرا گردید ه است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره تربیت بدنی آجا در سال 1397 که 169 نفر می باشد که به علت محدود بودن جامعه آماری، تعداد نمونه آنها با جامعه آماری برابر در نظر گرفته می شود. به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های استاندارد مهارتهای مدیریت کوانتومی عظیمی ثانوی (1393 )، عملکرد سازمانی سرمد و همکاران(1390) و چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و pls برای آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج : یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین مدیریت کوانتومی با عملکرد سازمانی (598/0 = r ) ارتباط معنادار وجود داشت، همچنین بالاترین همبستگی بین مولفه نگاه کوانتومی با عملکرد سازمانی (582/0 = r ) از نظر آماری وجود داشت. بین مدیریت کوانتومی با چابکی سازمانی(710/0 = r ) ارتباط معنادار وجود داشت، همچنین بالاترین همبستگی بین مولفه تفکر کوانتومی با مولفه انعطاف پذیری (692/0 = r ) وجود دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که مدیریت کوانتومی بر عملکرد و چابکی سازمانی کارکنان تربیت بدنی از نظر آماری تاثیر مستقیم، مثبت و معنی داری داشت. نتیجه گیری: مدیران تربیت بدنی اجا برای رهبری مؤثرتر باید به مهارت های کوانتومی و بعد کاربردی این مهارت ها توجه ویژه ای داشته باشند. چرا که مهارت مدیریت کوانتومی، مدیران را قادر می سازد تا آگاهانه مقاصد و نیات خود را انتخاب کنند. همچنین از طریق رهبری ومدیریت کوانتومی مدیران می توانند تفکر و اعتماد را در میان کارکنان تربیت بدنی بوجود آورند، که این مهم به نوبه خود موجب نگرش نو به مسائل ارتباطات متقابل، پیشرفت و در نهایت افزایش بهره وری و عملکرد بالاتر می شود.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات در چابکی سازمان های تولیدی و خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه به کارگیری فناوری اطلاعات به افزایش دانش کارکنان و غنای محتوای شغلشان کمک بسیاری می کند. در این میان، تعیین ترکیب بهینه از مجموعه خدمات فناوری اطلاعات برای دستیابی به چابکی سازمانی ضرورت دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر فناوری اطلاعات در چابکی سازمان های تولیدی و خدماتی انجام شده است. این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی پیمایشی است. روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی با ابزار پرسش نامه در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی است و نمونه های تصادفی 205 تن بوده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای بررسی شده و سنجش روایی سازه، از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فناوری اطلاعات در ارتقای چابکی سازمان های تولیدی و خدماتی اثر شایان توجهی دارد. در همین زمینه، از میان چهار متغیر چابکی سازمانی بررسی شده، به کارگیری فناوری اطلاعات بیشترین تأثیر را در متغیر ارتقای شایستگی سازمانی دارد.
رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش (مورد مطالعه:استادان دانشکده فنی پسران مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه کارآفرینی سازمانی و چابکی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 130 نفر از استادان دانشکده فنی پسران مرودشت بود که از این بین تعداد 97 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید.. نمونه مورد بررسی از طریق پرسشنامه کارآفرینی سازمانی پارسونز، مدیریت دانش شرون لاوسون، چابکی سازمانی توسط ژانک مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنیداری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و سلسله مراتبی بارون –کنی استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت دانش در رابطه بین متغیرهای کارآفرینی و چابکی سازمانی نقش میانجی گری معنی دار ایفا می کند.
بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای مدیران با انگیزش کارکنان و چابکی سازمان (مطالعه موردی شرکت پگاه آذربایجان غربی)
منبع:
جهان نوین سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
14-28
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای مدیران با انگیزش کارکنان و چابکی سازمان (مطالعه موردی شرکت پگاه آذربایجان غربی) است. در این تحقیق، پژوهشگر سعی کرده است تا با شناسایی رابطه بین اخلاق حرفه ای مدیران با انگیزش کارکنان و چابکی سازمان گامی در جهت افزایش انگیزش کارکنان و چابکی سازمان در شرکت پگاه آذربایجان غربی بردارد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، ازنظر روش گردآوری داده ها توصیفی - همبستگی و همین طور ازنظر نوع داده کمی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شرکت پگاه تشکیل می دهند، از بین آن ها 160 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از پرسش نامه استاندارد اخلاق حرفه ای هیوود و همکاران (۲۰۰۹)، پرسش نامه انگیزش شغلی 40 ماده ای هرزبرگ و پرسش نامه چابکی سازمانی (پاندا و همکاران؛ 2016) به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، ترسیم نمودار، تدوین جدول، انحراف استاندارد و آزمون مقایسه تک نمونه ای میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) و تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss ویرایش ۱۸ تجزیه وتحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که: بین اخلاق حرفه ای مدیران با انگیزش کارکنان و چابکی سازمانی معنی داری وجود دارد. بین مسئولیت اجتماعی با انگیزش کارکنان و چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین تعلق به اجتماع علمی مدیران با انگیزش کارکنان و چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین خود کارایی با انگیزش کارکنان و چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین مسئولیت علمی با انگیزش کارکنان و چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
ارایه رویکردی به منظور بهبود چابکی سازمان با به کارگیری تکنیک گسترش کارکرد کیفیت فازی (مطالعه موردی یک صنعت قطعه ساز در بخش صنایع هوایی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دنیای کسب و کار با تغییرات و آشفتگی های شدید و فزاینده ای مواجه است و این موضوع، سازمان های کنونی را با چالش های بسیاری روبرو ساخته است. به منظور غلبه بر این تغییرات و آشفتگی های محیطی، چابکی سازمانی به عنوان یک مزیت رقابتی مهم برای سازمان ها محسوب می شود. برای دست یابی به سطح چابکی مطلوب، سازمان ها نیازمند یکپارچه سازی توانمندی ها و توانمندسازهای داخلی خود با نیازها و مطالبات محیط خارج سازمان است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک گسترش کارکرد کیفیت QFD و تدوین خانه کیفیت HOQ دو مرحله ای فازی، رویکردی برای بهبود چابکی سازمان ها ارایه شده است. بدین منظور، در گام اول مهم ترین محرک های چابکی سازمان نیازمندی های محیطی شناسایی شده و سپس در گام دوم و سوم به ترتیب مهم ترین توانمندی ها و توانمندسازهای چابکی مورد نیاز سازمان، بهمنظور پاسخ گویی به نیازها و غبله بر فشارها و محرک های محیطی انتخاب می شوند. تحقیق حاضر در یک صنعت قطعه ساز فعال در بخش صنایع هوایی کشور صورت گرفته است و نتایج آن بر برتری توانمندسازهای فن آوری اطلاعات و مدیریت فن آوری نسبت به سایر عوامل، در بهبود سطح چابکی سازمان، دلالت دارد.
ارائه مدل جهت شناسایی عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی و و ضعیت آن دانشگاه فرهنگیان(مطالعه موردی :استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
509 - 524
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی عوامل مؤثر برچابکی سازمانی به منظورارائه مدل دردانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی انجام شده وروش اصلی پژوهش حاضر،روش پیمایش است که گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه وتحلیل آن به کمک نرم افزار SPSS , LISREL وآماره های مختلف صورت گرفته است.شامل کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی براساس آمار سازمان مدیریت برنامه ریزی استان خراسان رضوی به تعداد 337 نفر بودند.با استفاده ازجدول کرجسی و مورگان (1970) واز طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 181 نفربه عنوان آزمودنی انتخاب شد.لازم به ذکر است که به منظور تعمیم پذیری بیشتر وجلوگیری از ریزش حجم نمونه 200 پرسشنامه در میان آزمودنی ها توزیع شدوعملیات آماری برروی 200 آزمودنی صورت گرفت.داده های گردآوری شده ازطریق نرم افزار maxqda دربخش کیفی وتحلیل مصاحبه ها،عوامل موثرتعیین شده و سپس به اتکای تحلیل عاملی تاییدی نهایی شده است؛ ویافته های پژوهش حاکی از آن است که عوامل اثرگذار بر چابکی دردانشگاه نیز شامل: عوامل سازمانی (ساختار، تفویض اختیار، فرهنگ سازمانی) ؛ عوامل راهبردی (بهبود کیفیت، سیاست های آموزشی و پژوهشی، توسعه فناوری) ؛ عوامل انسانی (مدیران، کارکنان، اعضا هیئت علمی) می باشند . بدین ترتیب ضمن تدوین مدل نهایی چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان استان خراسان رضوی درجه تناسب مدل ارائه شده مشخص و برازش آن مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که وضعیت مولفه ها و ابعاد چابکی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان در وضعیت مطلوب می باشد .
ارائه الگوی بومی چابکی سازمانی در مراکز تحقیقات صنعتی (مورد مطالعه: یک سازمان نظامی تحقیقاتی در عرصه دریایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
139 - 171
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای پاسخ گویی به پیچیدگیهای محیطی، چابکی را در دستور کار خود قرار دادهاند. مراکز تحقیقات صنعتی نیز از این وضعیت مسثتنی نیستند و عملکرد مطلوب آن ها مستلزم پویایی و تحرک در مواجهه با تغییرات محیطی است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای بهبود چابکی در مراکز تحقیقات صنعتی در حوزه دفاعی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها از نوع کیفی است. داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان موضوع پژوهش و آشنا با سازمان مورد مطالعه، جمع آوری شده است. نمونهگیری به روش گلولهبرفی و تا سرحد دستیابی به اشباع نظری صورت پذیرفته که این امر با مصاحبه پانزده نفر از منتخبین جامعه آماری، حاصل شده است. دادهها، با استفاده از رویکرد نوظهور نظریه دادهبنیاد تحلیل شده که در فرآیند این تحلیل 796 کد باز استخراج شده است و با اعمال کدگذاری محوری 36 مفهوم استخراج و درنهایت این مفاهیم در 7 مقوله دستهبندی شده است. مقولهها شامل متولی چابکی، دانشگران چابک، مدیر چابک، ساختار چابک، فرآیند چابک، فرهنگ سازمانی چابک و بلوغ اکوسیستم تحقیقات صنعتی است. این الگو در بخش هایی با تئوریهای رایج دارای همپوشانی است اما مفاهیمی مانند متولی چابکی و بلوغ اکوسیستم را میتوان به عنوان نوآوری های آن برشمرد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که چابکی یک پیامد سیستم در سطوح مختلف بلوغ است که در ساحتهای مختلف سازمان موضوعیت داشته و برش ساختاری یا فرآیندی آن امکانپذیر نیست.
تحلیل ساختاری روابط رهبری تحول آفرین و چابکی سازمانی با نقش واسطه ای درگیری شغلی در نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
81 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر چابکی سازمانی با میانجی درگیری شغلی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان درمانی و ستادی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه به تعداد 450 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری این پژوهش( 208 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رهبری تحول آفرین بس و آوولیو(1995)، چابکی سازمانی اسپایدزر(2007) و درگیری شغلی شافلی و همکاران(2002) است. روایی ابزار از نظر متخصصین و پایایی مطابق آلفای کرونباخ گزارش شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم رهبری تحول آفرین بر چابکی سازمانی (42/0) مثبت و معنادار است. ؛ اثر مستقیم درگیری شغلی بر چابکی سازمانی (39/0) مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم رهبری تحول آفرین بر درگیری شغلی (87/0) مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم رهبری تحول آفرین بر چابکی سازمانی با میانجیگری درگیری شغلی(34/0) مثبت و معنادار است و اثر کل رهبری تحول آفرین بر چابکی سازمانی نیز (76/0) مثبت و معنادار است. براساس نتایج این پژوهش مشخص گردید که رهبری تحول آفرین به طور مستقیم بر درگیری شغلی و به طور غیر مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیر می گذارد. لذا بهره گیری از ویژگی های رهبری تحول آفرین و تقویت آنها توسط مدیران توصیه می گردد.
رابطه چابکی سازمانی، عزت نفس سازمانی و روحیه با رضایت شغلی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
165 - 185
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه چابکی سازمانی، عزت نفس سازمانی و روحیه با رضایت شغلی مدیران مدارس راهنمایی دخترانه دولتی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق تمامی مدیران مدارس راهنمایی دخترانه دولتی شهر تبریز در سال 1396-1395 بودند که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش، تعداد آن ها 126 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه آماری مدیران از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و 95 نفر مدیر بر اساس جدول مورگان انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی میناسوتا، روحیه مدیران میرکمالی، عزت نفس سازمانی پیرس و همکاران و چابکی سازمانی اسپایدرز استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین روحیه مدیران، عزت نفس سازمانی و چابکی سازمانی با رضایت شغلی مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین متغیرهای عزت نفس سازمانی، چابکی سازمانی و روحیه مدیران قادرند تغییرات متغیر ملاک رضایت از شغل را در مدیران پیش بینی کنند. بنابراین می توان در کنار فراهم ساختن امکانات و تأمین نیازهای به جای مدیران، با آموزش و افزایش عزت نفس، چابکی و روحیه مدیران، رضایت شغلی آنان را افزایش داد.
الگوهای ذهنی مدیران پیرامون برون سپاری فعالیت های سازمانی در سازمان های دولتی با استفاده از روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برون سپاری با هدف بهره وری و از طریق واگذاری وظایف به خارج از سازمان انجام می شود. عوامل مختلفی ازجمله دیدگاه مدیران بر اجرای موفقیت آمیز برون سپاری اثرگذار است. آگاهی از ذهنیت مدیران پیرامون این موضوع به تسهیل فرایند کمک می کند. هدفاصلی این پژوهش، تعیین دیدگاه مدیران در مورد برون سپاری فعالیت های سازمانی در سازمان های دولتی شهر اهواز با بررسی ذهنیت های مشارکت کنندگان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از جهت شیوه گردآوری داده ها آمیخته با استفاده از روش کیو است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 11 نفر از مدیران سازمان های دولتی اهواز بودند که با موضوع پژوهش ارتباط مستقیم داشتند. فضای گفتمان پژوهش حاضر از منابع گوناگونی جمع آوری گردید. پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان توسط خبرگان، 32 عبارت به عنوان عبارات کیو، انتخاب شد. پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. نتایج نشان داد که می توان 4 الگوی ذهنی متمایز را در میان مدیران سازمان های دولتی در مورد برون سپاری فعالیت های سازمانی شناسایی کرد که حدود 72درصد از واریانس کل را تبیین کردند. این 4 الگوی ذهنی به ترتیب با عناوین «امنفعت گرایی»، «چابکی سازمانی»، «رقابت مندی» و «توان افزایی» نام گذاری گردید.