مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
چابکی سازمانی
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
155 - 190
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سازمان ها در یک فضای کسب و کار پویا، غیرقابل پیش بینی و رقابتی فعالیت می کنند و بنابراین توانایی واکنش سریع و سازگاری با تغییرات و به عبارتی دستیابی به چابکی، در چنین فضایی به امری ضروری تبدیل شده است. چابکی سازمان ها را ملزم می کند تا به منظور کسب مزیت رقابتی پایدار و بهبود پاسخگویی، قابلیت های مدیریت دانش را بکار گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت های مدیریت دانش بر چابکی سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی انعطاف پذیری استراتژیک و یادگیری سازمانی در شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری بوشهر است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان 142 شرکت دانش بنیان بود که با استفاده از فرمول جامعه محدود کوکران تعداد 208 نفر براساس روش نمونه گیری قضاوتی-هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک ابزار پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت گردآوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد حداقل مربعات جزئی حاکی از آن بود که قابلیت های مدیریت دانش به واسطه انعطاف پذیری استراتژیک و یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی تأثیر معناداری دارد.
اثر حافظه سازمانی بر مدیریت عملکرد با نقش میانجی چابکی سازمانی ادارات تربیت بدنی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷۳
315 - 334
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر حافظه سازمانی بر مدیریت عملکرد با نقش میانجی چابکی سازمانی ادارات تربیت بدنی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران ارشد و کارکنان ادارات تربیت بدنی در دانشگاه های علوم پزشکی کل کشور می باشدکه به صورت تمام شما کل جامعه آماری به تعداد 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه حافظه سازمانی آنت، پرسشنامه استاتدارد مدیریت عملکرد بالدریج و پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی ژانگ بود. به منظور تجریه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و نرم افزار 20 PLS و SPSS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که حافظه سازمانی و ابعاد آن با نقش میانجی چابکی سازمانی ادارات تربیت بدنی بر مدیریت عملکرد دانشگاه های علوم پزشکی کشور اثر معنی دار دارد. لذا در مدیریت عملکرد نوین، اهداف کارکنان و اهداف سازمان باید در یک راستا قرار گرفته و با ایجاد هماهنگی و ارائه راهنمایی های لازم توسط سرپرستان، افراد هرچه بیش تر به سازمان احساس تعلق خاطر می نمایند.
مطالعه نقش رهبری معنوی و خودکارآمدی مدیران در چابکی سازمانی مدارس
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش رهبری معنوی و خودکارآمدی مدیران در چابکی سازمانی مدارس متوسطه شهر اندیمشک انجام گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه اول و دوم به تعداد 218 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی نسبی چندمرحله ای 136 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رهبری معنوی فرای، خودکارآمدی شرر و چابکی سازمانی شریفی و ژانگ بود. از روش های آماری آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره همزمان استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک گروهی نشان داد میانگین رهبری معنوی، خودکارآمدی و چابکی سازمانی بالاتر از حد متوسط (3) و در وضعیت مطلوبی است. آزمون تی گروه های مستقل نشان داد تفاوت معناداری بین مدیران زن و مرد در رهبری معنوی، خودکارآمدی و چابکی سازمانی وجود ندارد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین این سه متغیر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج رگرسیون چندمتغیری همزمان نشان داد 89/34 درصد از تغییرات چابکی سازمانی از طریق رهبری معنوی و خودکارآمدی قابل پیش بینی است. علاوه بر این، مدل رگرسیون نشان داد ابتدا متغیر خودکارآمدی، سپس، رهبری معنوی توان پیش بینی چابکی سازمانی را دارند. نتایج بیان کننده این است که رهبری توأم با معنویت همراه با خودکارآمدی مدیران در باور به توانایی ها، مهارت ها و دانش خود زمینه بهبود و ارتقای چابکی سازمانی مدرسه را فراهم خواهد کرد.
مدل سازی تأثیر مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی بر تاب آوری سازمان با نقش میانجی چابکی سازمانی (نمونه پژوهش: کارکنان شرکت پتروشیمی عسلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
173 - 203
امروزه با توجه به افزایش بحران ها و رویدادهای مخرب در کلیه سطوح سازمان ها و شرکت ها، ایجاد انعطاف پذیری به اولویت اول بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است. از این رو با توجه به اینکه صنعت پتروشیمی جزو صنایعی است که نسبت به اختلالات بسیار حساس بوده و با تغییرات سریع و تکنولوژیکی و عدم قطعیت همراه است، این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری چابکی سازمانی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بر تاب آوری سازمان در شرکت پتروشیمی عسلویه انجام شد. روش انجام پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت پتروشیمی عسلویه درنظر گرفته شد که تعداد آنها 430 نفر بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 203 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده-های پژوهش شامل سه پرسشنامه نوناکا و تاگوچی (1998) جهت ارزیابی مدیریت دانش، پرسشنامه آل اموش و همکاران (2020) جهت ارزیابی سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی و پرسشنامه پرایاک و همکاران (2018) برای ارزیابی تاب آوری سازمانی می باشد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اظهارنظر 10 نفر از خبرگان دانشگاهی تأیید گردید. همچنین در ادامه روایی سازه (روایی همگرا و واگرا) براساس معیار میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ترکیبی بررسی و تأیید شد. برای محاسبه پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ به کار برده شد (مدیریت دانش: 802/0، سرمایه اجتماعی: 807/0، تاب آوری سازمان: 796/0، چابکی سازمانی: 821/0) و بالاتر بودن تمامی ضرایب از 7/0 نشان دهنده آن است که ابزار اندازه گیری استفاده شده پایایی قابل قبولی دارد. برای تجزیه وتحلیل متغیرهای جمعیت شناختی و آمار توصیفی از نرم افزار SPSS و جهت تحلیل آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش با متغیرهای چابکی سازمانی و تاب آوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به طوری که مقدار آماره t بالاتر از 96/1 در تمامی مسیرها است که بیان-کننده معناداری در سطح 95% می باشد. همچنین نقش میانجی گری چابکی سازمانی با تأثیر کل 643/0 در مسیر بین مدیریت دانش و تاب آوری سازمانی از مسیر بین سرمایه اجتماعی و تاب آوری سازمانی با تأثیر کل 120/0 بیشتر است. به عبارت دیگر، تأثیرگذاری چابکی سازمانی در رابطه بین مدیریت دانش و تاب آوری سازمان بیشتر از رابطه سرمایه اجتماعی و تاب آوری سازمان است. براساس نتایج حاصل شده، می توان بیان کرد، یکی از بهترین روش های مقابله با تغییرات محیطی و رسیدن به یک سازمان تاب آور، هدایت سازمان به سمت چابک بودن است. چابکی سازمانی نیز نیازمند توانایی و مدیریت دانش به عنوان یکی از مهمترین مزیت های رقابتی و توسعه سرمایه های اجتماعی برای رسیدن به اهداف سازمانی است.
مطالعه وضعیت چابکی سازمانی از نگاه کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه سه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
69 - 83
هدف: تعیین وضعیت چابکی سازمانی درکتابخانه های دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه 3.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی – تحلیل از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش 18کتابخانه مستقر در دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه 3. شرکت کنندگان در پیمایش کتابداران کتابخانه های مذکور به تعداد 40 نفر، نمونه گیری به روش سرشماری انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی صوری آن توسط اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیریت تأیید گردیدو پایایی آن براساس آزمون آلفای کرونباخ 8/0 تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی(شاخص های پراکندگی) و تحلیلی (آزمون های تی استیودنت تک نمونه، دونمونه مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و فریدمن) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: میانگین چابکی سازمانی 98/2 بدست آمد. کمترین میانگین بدست آمده مربوط به مؤلفه پاسخگویی (93/2) و بیشترین مربوط به مؤلفه انعطاف و انطباق (04/3) است. بین سطح چابکی سازمانی و مؤلفه های آن با سطح متوسط تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین کتابخانه های مورد بررسی از نظر بهره مندی از چابکی سازمانی و مؤلفه های تفاوت معنی دار وجود ندارد.
نتیجه گیری: سطح چابکی سازمانی و مؤلفه های آن در کتابخانه های مورد بررسی در سطح متوسط است و تا سطوح زیاد و خیلی زیاد فاصله دارد.
رابطه علی رهبری سازمانی با چابکی سازمانی: نقش میانجی گر رضایت شغلی و تعهد سازمانی در شرکت ملی حفاری ایران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی رهبری سازمانی با چابکی سازمانی با توجه به نقش میانجی گر رضایت شغلی و تعهد سازمانی بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 325 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود. 176 شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رهبری سازمانی، چابکی سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش الگوی پیشنهادی با داده ها بود. نتایج همچنین نشان دادند رهبری سازمانی از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی داشت. معنی داری مسیرهای مستقیم رهبری سازمانی بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و چابکی سازمانی و نیز رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر چابکی سازمانی نیز مورد حمایت قرار گرفت.
بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی رفاه کارکنان با چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ای کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان خوزستان بود. از این جامعه تعداد 219 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه رفاه کارکنان و چابکی سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی، الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری بیانگر آن بود که رفاه کارکنان اثر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی دارد.
اثر چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی: نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی بود که با توجه به تعداد محدود جامعه آماری، کل جامعه به عنوان نمونه آماری پژوهش (200 نفر) انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که چابکی سازمانی اثر مثبت معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی سازمانی دارد. همچنین، توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مثبت معنی دار بر توانمندسازی سازمانی بود. نتایج مربوط به اثر غیرمستقیم چابکی سازمانی بر توانمندسازی سازمانی از طریق توانمدسازی روان شناختی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر چابکی سازمانی با تاکید بر نقش میانجی گری نوآوری سازمانی (نمونه پژوهش: سازمان های پروژه محور دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
21 - 52
حوزه های تخصصی:
چابکی سازمان های پروژه محور دفاعی در انجام پروژه های تحقیقاتی نوآورانه، به منظور افزایش سطح بازدارندگی دفاعی در مقابل تهدیدات ناشی از تولید محصولات نظامی متنوع در دنیا، ضروری می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بکارگیری مدیریت دانش برچابکی سازمانی با نقش میانجی گری نوآوری در سازمان های پروژه محور دفاعی تدوین گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش را 73 واحد پژوهشی دفاعی تشکیل دادند که تلاش گردید که داده ها از کل جامعه آماری، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گیرد. پرسشنامه های لاوسون، جیمنز، و وانگ و شریفی به ترتیب جهت اندازه گیری متغیر های مدیریت دانش، نوآوری سازمانی و چابکی سازمانی بکار گرفته شدند. جهت بررسی روایی پرسشنامه های پژوهش، نظر پنچ نفر از خبرگان اخذ و پس از انجام اصلاحات لازم، روایی صوری و محتوایی آن توسط آنها تایید گردید. همچنین ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده به اندازه 894/0، پایایی پرسشنامه پژوهش را تایید نمود. برای تایید مدل مفهومی پژوهش و فرضیات تحقیق، از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-pls، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بکارگیری مدیریت دانش، بر چابکی سازمان های پروژه محور دفاعی با ضریب 498/0، تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری داشته و همچنین می تواند از طریق نوآوری سازمانی، با اثری غیرمستقیم و با ضریب363/0، چابکی سازمانی را بهبود بخشد. بنابراین سازمان های پروژه محور دفاعی می بایست بر پیاده سازی موثر مدیریت دانش تمرکز بیشتری نمایند تا از طریق تقویت نوآوری و ارتقاء سطح چابکی سازمانی بتوانند به تغییرات سریع محیط دفاعی پاسخی مناسب داده و سطح مناسبی از بازدارندگی دفاعی را ایجاد نمایند.
ارتباط عوامل بین فردی و سازمانی با تعالی سازمانی: نقش میانجی اخلاق حرفه ای، توانمندسازی روان شناختی و چابکی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه عوامل بین فردی و سازمانی با تعالی سازمانی و آزمون نقش میانجی اخلاق حرفه ای، توانمندسازی روان شناختی و چابکی سازمان بود. این مطالعه، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- همبستگی واز نظر نوع مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان حوزه ستادی آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 19-2018 به تعداد 1250 نفر بود که از بین آن ها با بهره گیری از فرمول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای تعداد 332 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده بود. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که شامل پرسشنامه های کار تیمی بردبار (2012) (α=0/86) ، مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون (1983) (α=0/93)، فرهنگ سازمانی اعرابی و رحیم زاده (2007) (α=0/95)، مدیریت مشارکتی چوپانی (2010)( α=0/94)، استقلال شغلی جانگ (1995)( α=0/85)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) (α=0/94) ، اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002) (α=0/81) ، توانمندسازی روان شناختی اسپریترز ومیشرا (1997) (α=0/90) ، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) (α=0/94)وپرسشنامهتعالی سازمانی عسگری (2014) (α=0/97) می باشد که روایی ابزار با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی باآلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS و SPSS بود. نتایج پژوهش نشان داد اخلاق حرفه ای(17/0) ، توانمندسازی روان شناختی(20/0) و چابکی سازمان(15/0) بر تعالی سازمانی به صورت مثبت و مستقیم تاثیر دارد. همچنین تاثیر غیرمستقیم عوامل بین فردی(15/0) و عوامل سازمانی(17/0) بر تعالی سازمانی مثبت و معنی دار بود. اثر مستقیم عوامل بین فردی(43/0) و عوامل سازمانی(33/0) بر اخلاق حرفه ای مثبت و معنی داراست. اثر مستقیم عوامل بین فردی(29/0) و عوامل سازمانی(20/0) بر توانمندسازی روان شناختی مثبت و معنی داراست. اثر مستقیم عوامل سازمانی(47/0) بر چابکی سازمان مثبت معنی دار است اما عوامل بین فردی (11/0) اثر مستقیم معنی داری بر این متغیر ندارد. طبق شاخص های برازش مدل آزمون شده، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
بررسی وضعیت چابکی سازمانی کارکنان مناطق 22 گانه شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵ و ۳۶
71 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: محیط متغیر و پویای امروز، اهمیت استفاده از راهکارهای مناسب را برای روبارویی با این تغییرات در سازمان ها دو چندان کرده است. یکی از بهترین روش ها برای مقابله با تغییرات محیطی، هدایت سازمان به سمت چابک بودن است. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت چابکی سازمانی در شهرداری تهران (مناطق 22 گانه) می باشد. روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه 377 نفره از جامعه کارکنان شهرداری تهران (مناطق 22 گانه) با روش نمونه گیری چند مرحله ای(خوشه ای و منظم) جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با کمک پرسشنامه استاندارد چابکی سازمانی با کمک آزمون های spss و شاخص های استنباطی مثل آزمونt تک نمونه و فریدمن و شاخص های توصیفی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، وضعیت چابکی سازمانی سازمان های مورد مطالعه در شرایط نسبتا مطلوب قرار دارد. از نظر رتبه بندی و الویت اهمیت شاخص های چابکی سازمانی، شایستگی بالاترین الویت را داراست. نتیجه گیری: مدیران بایستی با شناسایی عوامل تغییر در محیط و استفاده از پتانسیل های موجود برای مقابله بهتر با تغییرات شرایط مناسبی را برای ارتقا چابکی سازمانی بردارند
تأثیر عدالت سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی بهروزی سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان بانک های دولتی و خصوصی شهرستان هشترود)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۷
33 - 48
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی بهروزی سازمانی می باشد. روش پژوهش: روش پژوهش کاربردی - توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر از کارکنان بانک های دولتی و خصوصی شهرستان هشترود بودند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 85 نفر و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب رگرسیون خطی و روش آنالیز واریانس (ANOVA) و آزمون فریدمن استفاده شده است. در این پژوهش برای دستیابی به اعتبار پرسشنامه ها از روایی محتوایی استفاده گردید و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 886/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که عدالت سازمانی با ضریب 822/0 بر چابکی سازمانی و با ضریب 847/0 بر بهروزی سازمانی تأثیر مثبتی دارد. بر اساس نتایج آزمون فریدمن بیشترین میزان تأثیر بر چابکی سازمانی با نقش میانجی بهروزی سازمانی به ترتیب عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، می باشد. نتیجه گیری: دستاورد کلی پژوهش بر این نکته دلالت دارد که عدالت سازمانی تأثیر مهم و تعیین کننده ای بر چابکی سازمانی با نقش میانجی بهروزی سازمانی از نظر کارکنان دارد و ضرورت توجه به نقش عدالت سازمانی در بانک های دولتی و خصوصی شهرستان هشترود را بیش از پیش نمایان می سازد.
.بررسی رابطه بین مدیریت دانش با هوش سازمانی و چابکی سازمان در بین مدیران دانشگاه علوم پزشکی مازندران.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
87 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش با هوش سازمانی و چابکی سازمان در مدیران دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده است.
روش پژوهش: این تحقیق بر حسب هدف از نوع کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از گروه پیمایشی، همبستگی می باشد.
جامعه آماری: جامعه آماری آن، کلیه مدیران دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 86 نفر انتخاب شدند.
روش انجام پژوهش: در پژوهش حاضر، برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش کتابخانه ای (شامل حضوری و دیجیتالی) با استفاده از ابزار فیش برداری و در روش میدانی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد نسبت به گردآوری داده ها اقدام شده است.
یافته و نتیجه پژوهش: آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون پیرسون و تحلیل رگرسیون، با به کارگیری نرم افزار SPSS انجام شد وبرای بررسی وضعیت موجود متغیرهای تحقیق از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. در نهایت، دو فرضیه تحقیق تائید شد. یافته های تحقیق نشان می دهد بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد هم چنین نشان داده شد از دیدگاه مدیران، بین مدیریت دانش و هوش سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و 30 درصد تغییرات متغیر ملاک (هوش سازمانی) توسط متغیر پیش بین (مدیریت دانش) تعیین می شود ولی رابطه بین مدیریت دانش و چابکی سازمان معنی دار نمی باشد .
بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربرد، از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم، به تعداد 87 نفر بود که از این تعداد 81 نفر با محقق همکاری کردند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011)، فن آوری اطلاعات خسروی (1393) و روحیه کارآفرینی فلاح (1396) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تایید نهایی متخصصان مدیریت ورزشی رسید و پایایی پرسش نامه ها با محاسبه آلفا کرونباخ برای هر سه پرسش نامه به ترتیب 904/0، 865/0 و 894/0 مورد تایید قرار گرفت. به منظور پاسخ به سؤال های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی سازمانی، فن آوری اطلاعات و مولفه های آن با روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین چابکی و مولفه های آن با فن آوری اطلاعات رابطه مثبت و معنادار برقرار بود.. در نهایت، نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داده است که بین چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با واسطه گری فناوری اطلاعات از دیدگاه مربیان تربیت بدنی، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین شایسته است مدیران این سازمان آموزشی، به منظور افزایش روحیه و ایجاد کارآفرینی در بین مربیان تربیت بدنی، توجه ویژه ای به متغیرهای چابکی سازمانی و فن آوری اطلاعات در این سازمان آموزشی کنند.
تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران در چابکی سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان با نقش میانجی هوش سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دانش در ورزش دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶)
29 - 40
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثر مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران در چابکی سازمانی با نقش میانجی هوش سازمانی در وزارت ورزش و جوانان با روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان، در سال 1398 می باشند که 279 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران وزارت ورزش و جوانان، به صورت مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، از طریق متغیر میانجی هوش سازمانی می تواند بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیرگذار باشد. بر این اساس، مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران به میزان 70/0 بر چابکی سازمانی و هوش سازمانی به میزان 21/0 بر چابکی سازمانی تأثیرگذار می باشد. همچنین نقش میانجی هوش سازمانی در اثر مهارت های مدیریت کوانتومی مدیران بر چابکی سازمانی 15/0 تأیید گردید؛ بنابراین مدیران ورزش کشور با به کارگیری مهارت های کوانتومی در سازمان و استفاده از راه حل هوش سازمانی می تواند قدرت رقابت پذیری سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان ها را متمایز نماید و با به کارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهره برداری نموده تا بتواند تغییرات مثبت یا منفی را حس کنند که این امر قابلیت چابکی وزارت ورزش و جوانان را ارتقا می بخشد.
نوآوری، عرصه تعامل بازیگران نوآوری با تکنیک های مدیریت نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
67 - 78
حوزه های تخصصی:
خلاقیت، شناخت مسأله، اجرا و ارزش برای حمایت از نوآوری لازم و ضروری هستند و به تنهایی هیچ کدام منجر به نوآوری نخواهند شد. فرد، تیم و یا سازمان ها بدون خلاقیت، قادر به تبدیل یک مسأله به فرصت و ایجاد ارزش برای مشتریان خود نیستند. اجرای موفقیت آمیز نیز باعث خلق ارزش و ارزش افزوده خواهد شد که به کلیه بازیگران سود خواهد رساند. مدیران باید به این نکته توجه نمایند که ابزار به تنهایی عامل پیشرفت و ترقی نیست، بلکه باید رابطه تنگاتنگ بین نیاز و مسأله ای که ابزار می تواند برطرف کند وجود داشته باشد، هیچ ابزاری بر ابزار دیگر اولویت ندارد، مگر اینکه نیاز خاصی را برطرف کند. این مقاله با چارچوبی منطقی و مطالعه ای دقیق از بین ابزارهای متنوع مورد استفاده مدیران در تکنیک های دهگانه مدیریت نوآوری تعداد 18 ابزار مهم و پرکاربرد حوزه پژوهش که ارزشی بالاتر از میانگین نظر خبرگان کسب نمودند، مورد بررسی قرار می دهد و با مفهوم شناسی ابعاد و مؤلفه های نوآوری از دیدگاه بازیگران عمده و نقش هر کدام سعی بر روشن نمودن جایگاه هر بازیگر در عرصه مدیریت نوآوری دارد. بین بازیگران و نقش آنان رابطه یک به یک وجود ندارد، ممکن است بازیگران نقش های متنوعی همچون خلق ابزارها، ترفیع کاربران، مساعدت سایر بازیگران را بر عهده بگیرند. 54% دانشگاه را خالق ابزارها و 54% شرکت ها را استفاده کننده ابزارها و تکنیک ها معرفی می نمایند و 61% بر این اعتقاد بوده که شرکت های مشاور بیشترین مساعدت را به شرکت ها در استفاده از تکنیک ها خواهند داشت و 20% بیان نموده که تکنیک ها را به طور موفقیت آمیز در سازمان خود مورد استفاده قرار داده اند که شامل شرکت های صنعتی و شرکت های مشاور می باشند که همبستگی مثبتی بین آن ها وجود دارد.
ارائه الگویی جهت ارزیابی چابکی شرکت سایپا با استفاده از سیستم های استنتاج فازی
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۲ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
73 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارزیابی قابلیت های چابکی (رضایت مشتری، تشریک مساعی، مدیریت تغییر و افراد و اطلاعات) شرکت خودرو سازی سایپا با استفاده از سیستم استنتاج فازی (FIS) است. در ابتدا، پیش مدل تحقیق که مبتنی بر ادبیات تحقیق بود، در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از اصلاحات انجام شده مبتنی بر اجماع نظر خبرگان و تکنیک دلفی مؤلفه ها و شاخص های مدل پژوهش نهایی شد. ابهام و پیچیدگی موجود در خصوصیات قابلیت های چابکی شاخص های کیفی و همچنین استفاده از متغیرهای زبانی جهت کسب اطلاعات از خبرگان، محقق را بر آن داشت که از سیستم استنتاج فازی برای تحلیل اطلاعات مؤلفه های مدل استفاده نماید. با مقادیر به دست آمده از FISهای طراحی شده، بررسی و ارزیابی وضعیت قابلیت های چابکی سازمان مورد نظر امکان پذیر خواهد بود. همچنین جهت استخراج قوانین سیستم استنتاج فازی که مبتنی بر دانش خبرگان است با آنها مصاحبه شد. سپس با مقادیر بدست آمده از سیستم استنتاج فازی طراحی شده بررسی و ارزیابی وضعیت قابلیت های چابکی سازمان مورد نظر امکان پذیر خواهد بود. به طور کلی دو نوع پرسشنامه در این تحقیق به کار گرفته شده که پرسشنامه اول به منظور اعتبارسنجی مدل مفهومی طراحی گردیده است و پرسشنامه نهایی جهت اندازه گیری مولفه های چابکی (ورودی های FIS) در سازمان مورد مطالعه توزیع و جمع آوری گردیده است. این ارزیابی مدیر را در تجزیه و تحلیل شکاف بین سطح موجود و سطح مطلوب قابلیت ها یاری می رساند و اطلاعات معتبرتری را جهت تصمیم گیری در اختیار آنها قرار می دهد. خروجی بدست آمده از سیستم نشان دهنده آن است که میزان چابکی قابلیت های رضایت مشتری، تشریک مساعی، مدیریت تغییر و افراد و اطلاعات در سطح متوسط قرار دارند. بر اساس این نتایج، وضعیت قابلیت های چابکی شرکت سایپا متوسط ارزیابی شد. در نهایت پیشنهاداتی به منظور بهبود وضعیت کنونی شرکت سایپا ارائه شد.
رابطه چابکی سازمانی و رضایت مندی مشتری در ادارات دولتی شهر بافت
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
37 - 47
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و رضایت مندی مشتری در ادارات دولتی شهر بافت با استفاده از مدل ژانگ و شریفی (2000) می پردازد. این تحقیق از نوع هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را مشتریان کلیه سازمان های دولتی شهر بافت تشکیل داده است که نمونه ای به حجم 381 نفر به صورت تصادفی طبقاتی و با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 835/0 محاسبه و به صورت تصادفی ساده در بین مشتریان ادارات دولتی جمع آوری و با استفاده از تکنیک های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی سازمانی و مؤلفه های آن با رضایت مندی مشتری در ادارات دولتی شهر بافت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین میزان چابکی سازمانی و رضایت مندی مشتری در ادارات دولتی شهر بافت متوسط بوده و با افزایش چابکی سازمانی در ادارات دولتی این شهر، شاهد افزایش کیفیت ارائه خدمات، کاهش هزینه ها و کاهش زمان انتظار و در نهایت افزایش رضایت مندی مشتریان خواهیم بود.
تاثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی چابکی سازمانی در بانک تجارت شعب منطقه جنوب غرب شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از چالش های امروزه سازمان ها با توجه به سرعت و حجم بالای اطلاعات و همچنین ارتقاء فناوری، استفاده بهینه از امکانات موجود می باشد؛ به عبارت دیگر مساله اصلی آن است که سازمان ها چگونه قادر خواهند بود از منابع انسانی و تجهیزات فناوری اطلاعات، به عنوان عوامل تاثیرگذار در فرآیند توسعه، به بهترین نحو استفاده کنند. ارزیابی عملکرد سازمانها از دید فناوری اطلاعات ضمن نیل به این اهداف، امکان نحوه اثربخشی سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمان را برای مدیران سازمان فراهم می سازد هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی چابکی سازمانی در بانک تجارت شعب منطقه جنوب غرب شهر تهران می باشد. روشها: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، بر اساس ماهیت توصیفی و میدانی است. جامعه آماری این تحقیق 400 نفر از کارمندان شاغل در شعب جنوب غرب بانک تجارت در شهر تهران می باشند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه این تحقیق 196 نفر اعلام شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار spss و لیزرل استفاده گردید. نتیجه گیری: با بکار گیری و تقویت قابلیت های فناوری اطلاعات می توان ضمن افزایش چابکی سازمانی به بهبود عملکرد سازمانی دست یافت.
شناسایی نقش رهبری خردمند بر توانمندی، تابآوری اخلاقی، حفظ و نگهداری منابع انسانی با واسطهگری چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
73 - 98
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : سبک رهبری با انتخاب و عملکرد خود تمامی سطوح سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد به شکلی که می توان گفت سبک رهبری هر سازمان میزان موفقیت آن را رقم می زند؛ از این رو این مطالعه با هدف شناسایی نقش رهبری خردمند بر توانمندی، تاب آوری اخلاقی و حفظ و نگهداری کارکنان با نقش میانجی چابکی سازمانی در وضعیت بحرانی کرونا انجام شده است. روش: پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ شیوه اجرا جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام فرماندهان و نیروهای نظامی مشغول به کار در نیروی هوایی ارتش همدان بودند. به دلیل احتمال ریزش نمونه آن در وضعیت بحرانی کرونا و کمبود وقت نیروهای نظامی220 نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های رهبری خردمند نوناک و تامکیوشی (2011)، توانمندی اخلاقی، تاب آوری اخلاقی نعمتی و همکاران (1399)، حفظ و نگهداری کارکنان لانگو و مورا (2011)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999) است که روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای رهبری خردمند، توانمندی اخلاقی، تاب آوری اخلاقی، حفظ و نگهداری، چابکی سازمانی به ترتیب 0/91، 0/90، 0/92، 0/89و 0/93 گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی بود که رهبری خردمند می تواند به عنوان متغیر سازمانی مهم بر میزان توانمندی، تاب آوری اخلاقی، نگهداری کارکنان با همراهی متغیر چابکی سازمانی اثرگذار باشد. نتیجه گیری: سازمانها باید برای موفقیت در زمینه ارتقای توانمندی، تاب آوری اخلاقی، نگهداری کارکنان، چابکی سازمانی سبک رهبری خردمند را مدنظر داشته باشند.