مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
چابکی سازمانی
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 143
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر با نقش میانجی چابکی سازمانی بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان با تعداد 294 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه 200 نفر محاسبه گردید و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت کوانتومی عظیمی ثانوی و رضوی (1390)، چابکی سازمانی شریفی و یانگ (2000) و آمادگی برای تغییر دونهام و همکاران (1989) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 881/0، 887/0 و 753/0 برآورد گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای Spss23 و Lisrel8.8 انجام شد. یافته های به دست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که ضریب استاندارد بین مدیریت کوانتوم بر آمادگی به تغییر (19/0)، مدیریت کوانتوم بر چابکی سازمانی (58/0)، همچنین آمادگی تغییر و چابکی سازمانی (64/0) و اثر غیر مستقیم مدیریت کوانتوم بر آمادگی تغییر (47/0) معنی دار بوده است.
ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسلط بر فناوری اطلاعات به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر ابعاد مختلف یک سازمان ها اثر گذار است از همین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط تسلط به فناوری اطلاعات با بهره وری سازمانی در کارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران با نقش میانجی توانمند سازی و چابکی سازمانی می باشد، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ازنظر زمان مقطعی و از حیث ماهیت داده ها کمی است که به روش توصیفی-همبستگی و روش های آماری رگرسیون چند متغیر با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران وکارکنان زن مجموعه های ورزشی سازمان شهرداری تهران به تعداد 1350 نفر می باشد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه گردید، روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد می باشد برای سنجش توانمندسازی از پرسشنامه اسپریتزر و میشرا ، چابکی سازمانی از پرسشنامه شریفی - یانگ و بهره وری سازمانی از پرسشنامه اچیو استفاده شده است، پایایی کل پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 75/. محاسبه گردید، یافته ها حاکی است رابطه همبستگی دو متغیر تسلط به فناوری و توانمند سازی با ضریب463/0 در رتبه اول و تسلط به فناوری و بهره وری سازمانی420/0در رتبه دوم قرار دارد، تسلط به فناوری از دو مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر بهره وری سازمانی اثر گذار است در مسیر مستقیم تسلط به فناوری با مولفه های توزیع مناسب اطلاعات، کاهش هزینه های مالی و از مسیر غیر مستقیم از طریق اثر بر چابکی سازمانی و توانمندسازی بر بهره وری اثر گذار است.
ارتقای چابکی سازمانی از طریق کارکردهای مدیریت منابع انسانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
27 - 45
حوزه های تخصصی:
برتری در رقابت، به هدف اصلی سازمان ها در فضای کسب و کار غیر قابل پیش بینی امروز تبدیل شده است. برای رویارویی با تغییرات جدید، سازمان ها باید به فراتر از سازگاری با تغییر بیندیشند و به دنبال بهره گیری از فرصت های بالقوه باشند. یکی از پارادایم های افزایش انعطاف پذیری، سرعت و چابکی سازمانی است. در این پارادایم نوین، سازمان قادر است توانایی کامیابی در محیط متغیر و غیر قابل پیش بینی را به دست آورد. این پژوهش به دنبال ارائه مدلی جهت بررسی نحوه ارتقاء چابکی سازمانی از طریق کارکردهای مدیریت منابع انسانی در شرکت توسعه صنایع حمل و نقل ریلی گسترش می باشد. در این پژوهش از روش میدانی، پیمایشی استفاده شده است و برای تائید روایی و پایایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردیده، جامعه پژوهش، کلیه کارمندان شاغل در شرکت R.T.I و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر برآورد شده و سپس تحلیل داده ها به شیوه توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزارهای SPSS و نیز تکنیک مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL انجام شده است. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت و معنادار کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر چابکی سازمانی است. بر این اساس پیشنهادهایی به منظور ارتقای چابکی سازمان با کمک کارکردهای مدیریت منابع انسانی ارائه شده است.
مدل ارتقای چابکی سازمانی مبتنی بر انعطاف پذیری منابع انسانی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
1 - 26
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پارادایم چابکی برای ارتقای توانایی کامیابی در محیط پویا و پیش بینی ناپذیر سازمان های امروزی مطرح شده است. از میان پیش نیازهای گوناگون ارتقای چابکی سازمانی پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر انعطاف پذیری منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: تحقیق حاضر از نگاه هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی - میدانی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک های ملت، تجارت، صادرات و مسکن شهرستان تبریز است که 262 نفر از آنها به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته ها: مؤلفه های انعطاف پذیری وظیفه ای، مهارتی و رفتاری به ترتیب از بیشترین نقش در تبیین چابکی سازمان برخوردار بوده اند. همچنین این مولفه ها همبستگی قوی با یکدیگر دارند. نتیجه گیری: سازمان ها با داشتن نگرش راهبردی به انعطاف پذیری منابع انسانی می توانند توان فکری و ذهنی سازمان را در راستای رسالت و مأموریت های آن در محیط رقابتی امروزی تقویت کنند و الزامات و پیش نیازهای چابکی سازمانی را فراهم آورند.
ساختار و رفتار سازمان های چابک
حوزه های تخصصی:
تحولات سریع تکنولوژیکی، افزایش خطرات، جهانی شدن و انتظارات خصوصی سازی از ویژگی های محیطی هستند که سازمان های تجاری کنونی با آن ها مواجهند. برای کسب موفقیت در این محیط، چابکی یک مزیت رقابتی را ایجاد می کند که می توان با شهرت در نوآوری و کیفیت آن را حفظ نمود. یکی از مهمترین فاکتورهای بقا و پیشرفت شرکت ها در محیط پویای امروزی، چابکی آن ها می باشد. ویژگی اساسی این محیط تغییر و عدم اطمینان است. عملکرد شرکت ها در چنین محیطی چگونه باید باشد تا ضمن حفظ موقعیت خود در بازار، حداکثر منفعت را از تغییرات کسب نموده و پیشرفت کنند. این مقاله به بررسی ساختار و رفتار سازمان های چابک می پردازد.
تاثیرات سرمایه اجتماعی و ایجاد دانش مشارکتی پیشگامانه یک کسب و کار و چابکی سازمانی در پاسخگویی به بیماری کووید 19 در سازمان آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی و ایجاد دانش مشارکتی پیشگامانه یک کسب و کار و چابکی سازمانی در پاسخگویی به بیماری کووید 19 در سازمان اموزش و پرورش انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی میدانی با رویکرد کمی گرایانه است و از لحاظ روش اجرا در زمره تحقیقات توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ می باشد که تعداد انها 80 نفر است. به دلیل حجم کم جامعه آماری از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار PLS و به کار گیری آزمون های کلوموگروف – اسمیرنف و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان می دهد سرمایه اجتماعی بر فعالیت تجارت الکترونیک و ایجاد دانش مشارکتی در دوران همه گیری بیماری کووید 19 تاثیر گذار است. ایجاد دانش مشارکتی بر فعالیت تجارت الکترونیک و چابکی سازمان در دوران همه گیری بیماری کووید 19 تاثیر گذار است و در نهایت نیز فعالیت تجارت الکترونیک بر چابکی سازمان در دوران همه گیری بیماری کووید 19 تاثیر گذار است.
بررسی تاثیر هوش سازمانی بر عملکرد آموزشی از طریق نقش میانجی چابکی سازمانی در سازمان آموزش وپرورش استان تهران
حوزه های تخصصی:
امروزه؛ ارتقا سطح عملکرد آموزشی برای تحقق اقتصاد دانایی محور به عنوان یکی از چالش های اساسی پیش روی مدیران و برنامه ریزان قرار داشته و در این خصوص سیاست های مختلفی به کار گرفته شده است که تغییر در سازکارهای هوش سازمانی یکی از مهم ترین آنان به شمار می رود. از طرفی چابکی سازمانی، فرآیندها و افراد سازمان را با تکنولوژی پیشرفته همگام ساخته و نیازهای کارکنان را بر اساس محصولات و خدمات با کیفیت خود و در یک قالب زمانی نسبتاً کوتاه رفع می کند. پژوهش حاضر به مطالعه بررسی تاثیر هوش سازمانی بر عملکرد آموزشی سازمان آموزش و پرورش استان تهران با توجه به نقش میانجی چابکی سازمانی می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و همبستگی میباشد. همچنین جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان مربوطه در ادارات سازمان آموزش و پرورش استان تهران تشکیل می دهد. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 259 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.849 و روایی ابزار با روش محتوایی مورد تأیید قرار گرفته اند. اطلاعات تحقیق به کمک نرم افزار لیزرل و با استفاده از آزمونهای آماری، توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که هوش سازمانی بر چابکی سازمانی و عملکرد سازمانی سازمان آموزش و پرورش استان تهران. همچنین نتایج نشان میدهد تاثیر چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی معنادار شده است.
نقش نسبتهای سودآوری بر چابکی سازمانی شرکتهای مودیان مالیاتی
حوزه های تخصصی:
مالیات به عنوان مهم ترین منبع درآمدی دولت ها نقش ویژه ای در تأمین مالی دولت ها ایفا می کند. با وجود اینکه برخی کشورها همچون ایران، به دلیل دسترسی به منابع جایگزین مثل نفت، آن چنان که شایسته است به درآمدهای مالیاتی توجه نمی کنند، ولی به نقش اساسی مالیات در ساختار بودجه خود اذعان دارند و به دنبال بررسی و چگونگی افزایش ظرفیت های بالقوه مالیاتی خود هستند. سازمان امور مالیاتی کشور جهت انجام صحیح امور مالیاتی، به موجب ماده ۲۶ قانون پایانه های فروشگاهی و سامانه مودیان و برای اطلاع رسانی اخبار این سازمان و اطمینان پیدا کردن از عملکرد صحیح مودیان مالیاتی، شرکت های مودیان مالیاتی را معرفی می کند. یکی از ارکان تأثیرگذار بر نظام مالیاتی کشور مودیان مایاتی هستند. ویژگی های مؤدیان مانند انواع مؤدی، میزان و نوع درآمد، نوع حرفه و فرصت های عدم تمکین؛ ویژگیهای جمعیت شناختی مؤدیان مانند سن، جنسیت، سطح تحصیلات، میزان تخصص و مهارت حرفه ای، مذهب، نژاد و ملیت بر این مهم مؤثر است. همچنین شاخص های چابکی زنجیره تامین در چهار عامل سرعت، پاسخگویی، شایستگی و انعطاف پذیری و شاخص های مربوط به سودآوری تأثیر به سزایی دارد.
تاثیر مدیریت کوانتومی بر مدیریت تعارض و چابکی سازمانی(مطالعه موردی: وزارت ورزش و جوانان)
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
47 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : در دنیای امروز که پر از تغییرات و چالش های محیطی است، سازمان های ورزشی برای بقا و رقابت نیاز به چابکی و توانایی پاسخگویی به تغییرات دارند. این توانایی به مهارتهای مدیریتی مدیران سازمان بستگی دارد. مدیریت کوانتومی یکی از رویکردهای جدید در مدیریت است که می تواند به ایجاد چابکی و حل تعارض در سازمان کمک کند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت کوانتومی بر مدیریت تعارض و چابکی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان است.
روش شناسی : این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است و به روش میدانی اجرا شده است. جامعه آماری شامل 150 نفر از مدیران میانی و عملیاتی وزارت ورزش و جوانان در سال 1398 است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های مهارتهای مدیریت کوانتومی، مدیریت تعارض و چابکی سازمانی است که پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Pls و با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شده اند.
یافته ها : نتایج نشان داد که مهارتهای مدیریت کوانتومی با مدیریت تعارض و چابکی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری دارند و مدیریت کوانتومی بر این دو متغیر تاثیر مستقیم دارد. همچنین مدیریت کوانتومی می تواند تضادها و دوگانگی های سازمانی را کاهش دهد و به ایجاد هماهنگی و همدلی بین اعضای سازمان کمک کند.
نتیجه گیری : این تحقیق نشان داد که مدیریت کوانتومی می تواند به بهبود عملکرد سازمانی و پاسخگویی به تغییرات محیطی در سازمان های ورزشی کمک کند و نیازمند ارتقاء مهارتهای مدیریتی مدیران است. این تحقیق می تواند برای مدیران ورزشی و پژوهشگران حوزه مدیریت ورزشی مفید باشد.
تأثیر فرایندهای حکمرانی فناوری اطلاعات بر ارتقای چابکی و یادگیری سازمانی (مورد پژوهش: شهرداری منطقه 7 تهران)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
99 - 122
حوزه های تخصصی:
با تکامل سریع کاربردها و شیوه های فناوری اطلاعات در سازمان، حکمرانی فناوری اطلاعات برای موفقیت یک سازمان ضروری است تا زمینه دستیابی به چابکی و یادگیری سازمانی را فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرایندهای حکمرانی فناوری اطلاعات بر ارتقای چابکی و یادگیری سازمانی تدوین شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گرداوری داده ها توصیفی و از نظر نوع پیمایشی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری کارکنان معاونت های شهرداری منطقه 7 شهر تهران مشتمل بر 836 نفر می باشد که حجم نمونه با فرمول کوکران برابر با 263 نفر مشخص گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون فریدمن و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS26 استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای حکمرانی فناوری اطلاعات، چابکی سازمانی و یادگیری سازمانی دارای سطح متوسط(تاحدودی موافق) است. همچنین نتایج در بخش استنباطی بیانگر این است که تأثیر استراتژی های حکمرانی فناوری اطلاعات اثربخش بر ارتقای چابکی سازمانی و ارتقای یادگیری سازمانی مستقیم و معنادار است.
رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی در بین پرستاران بیمارستان ها
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی در بین پرستاران بیمارستان که از مدل محقق ساخته استفاده شده است. در این مدل ابعاد مدیریت دانش پنج بعد ذخیره سازی، کاری، جذب، سازماندهی و کاربرد می باشد؛ که رابطه مدیریت دانش به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق چابکی سازمانی با سرمایه اجتماعی بررسی شد. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 223 نفر به صورت تصادفی طبقه ای از پرستاران بیمارستان های امام خمینی و فیروزگر در شهر تهران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسش نامه استاندارد با 48 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و pls استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق چابکی سازمانی داشت(05/0>p).
عملکرد پایدار کسب و کار ورزشی: نقش هوش فناوری و میانجی های چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی با نقش میانجی چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش فناوری، چابکی سازمانی، چابکی مشتری و عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و افراد مشغول در کسب و کارهای ورزشی بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و به صورت آنلاین انتخاب شدند (250 نفر). از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 جهت آمار توصیفی و Smart PLS نسخه 3.2 جهت مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی معنی دار نبود (۰.۰۷۳β=)، اما هوش فناوری تأثیر مثبت و معنی داری بر چابکی سازمانی و قابلیت چابکی مشتری دارد (۰.۶۶؛ ۰.۶۰۴β=)؛ همچنین اثر چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی مثبت و معنی دار بود (۰.۳۱۸؛ ۰.۵۱۳β=). در نهایت اثر هوش فناوری بر عملکرد پایدار کسب و کارهای ورزشی با نقش میانجی چابکی سازمانی و چابکی مشتری مثبت و معنی دار بود (0.210؛0.310β=). با توجه به یافته های حاضر عملکرد پایدار کسب و کار ورزشی را می توان از طریق نقش واسطه ای چابکی سازمانی و قابلیت های چابکی مشتری به دست آورد. در این میان هوش فناوری با نقش میانجی چابکی سازمانی و مشتری نقش مهمی در استفاده مؤثر و کارآمد در به کارگیری فناوری های نوین و تشخیص نیازهای مشتری و طراحی محصولات و خدمات جدید ایفا می کند که منجر به عملکرد پایدار می شود.
بررسی تاثیر استراتژی های کسب و کار بر چابکی سازمانی در ادارات اداره کل راه و شهرسازی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۱۶۲-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی های کسب و کار بر چابکی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش را 342 نفر از کارکنان ادارات اداره کل راه و شهرسازی استان خوزستان تشکیل می دهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 182 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه ها توزیع شد و به همین تعداد پرسشنامه معتبر از پاسخ دهندگان به دست آمد. به منظور جمع آوری داده های پژوهشی از دو پرسشنامه استراتژی های کسب و کار و چابکی سازمانی استفاده گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن بود که استراتژی های کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری بر چابکی سازمانی دارد. نتایج جانبی تحقیق نیز نشان داد که که استراتژی فرصت طلبان بیشترین تاثیر را بر چابکی سازمانی داشته و کمترین نقش را نیز استراتژی مدافعان کم هزینه دارد.
تأثیر مهارت های کوانتومی مدیران بر چابکی سازمانی با میانجیگری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی ناجای آینده
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۹
195 - 227
حوزه های تخصصی:
چابکی سازمانی برای واکنش استراتژیک نسبت به عدم اطمینان است و موجب بهبود عملکرد در بلندمدت در شرایط تغییر و عدم اطمینان خواهد شد. مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر چابکی سازمانی ناجا با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) به رشته تحریر درآمده است و تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که برای چابکی سازمانی ناجا چه عوامل و معیارهایی می تواند مفید باشد. این پژوهش با روش توصیفی پیمایشی انجام گرفته و جامعه آماری آن به صورت هدفمند انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و از آنجا که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آنها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار lISREL بهره گرفته شد. عمده ترین نتایج پژوهش به این قرار است: برای دستیابی به چابکی سازمانی ناجا عوامل محرک های چابکی، ساختار سازمانی، شایستگی، انسجام و هماهنگی، هوشمندی و آگاهی، فرهنگ توانمندسازی، مدیریت دانش، مدیریت اطلاعات، تغییر، آموزش، انعطاف پذیری، سرعت، فناوری و مهندسی شغلی مؤثرند.
رابطه مدیریت استعداد و بهرهوری نیروی انسانی، با توجه به میانجیگری چابکی سازمانیِ کارکنان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از الزامات سازمان های نوین، بهره وری نیروی انسانی است که این مهم می تواند در پرتو مدیریت استعداد و چابکی سازمانی توسعه یابد. با درک این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد و بهره وری نیروی انسانی، با توجه به میانجی گری چابکی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش خراسان جنوبی انجام شده است. پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده، از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش خراسان جنوبی شامل 260 نفر بود که بر اساس جدول مورگان، 150 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های بهره وری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ و مدیریت استعداد احمدی و همکاران بود. روایی این پرسشنامه ها با استفاده از نظر اساتید تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب 96/0، 96/0 و 97/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS24 و Lisrel8.8 و آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره همزمان و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که متغیر مدیریت استعداد هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم و از طریق متغیر چابکی سازمانی پیش بینی کننده بهره وری نیروی انسانی می باشد. آزمون z سوبل، یعنی آزمون اندازه نسبی مسیر غیرمستقیم در مقابل مستقیم الگوی مدیریت استعداد و بهره وری نیروی انسانی 05/2 =z و 04/0=p معنادار شد که حاکی از میانجی گری چابکی سازمانی است.
تاثیر چابکی سازمانی و رابطه بین قابلیت های تجارت الکترونیک و عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
پرداختن به موضوع کیفیت فناوری اطلاعات جدید اهمیت بیشتری یابد که هدف کاربردی این تحقیق را نشان می دهد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی می باشد. همچنین روش پژوهش به صورت کمی است و با توجه به اینکه روابط بین شاخص ها مورد بررسی قرار می گیرد، از نوع همبستگی است.. جامعه آماری این پژوهش کلیه سرپرستان، روسا و مدیران تولید و بازاریابی دفاتر مرکزی و نمایندگی های مجاز شرکت های منتخب در صنعت خودرویی می باشد. حجم جامعه برابر با 4000 نفر است. بنابراین با توجه به حجم شمارش پذیر و محدود جامعه، در این پژوهش تعداد اعضای نمونه از طریق جدول مورگان تعیین گردید که بر اساس جدول مورگان تعداد اعضای نمونه 351 نفر می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد قابلیت های تجارت الکترونیکی استفاده گسترده از اینترنت در فعالیت های تجاری را ترویج می کند و تصمیم گیری و کارایی را در بین کارکنان تسهیل می کند و در نتیجه سیستم عملیاتی شرکت ها را بهینه می کند . همچنین از طریق این چابکی، شرکت های خودرویی می توانند بین فناوری های تجارت الکترونیک، اهداف تجاری و خواسته های بازار هم افزایی ایجاد کنند.
نقش میانجی آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶)
124 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی با نقش میانجی آموزش ضمن خدمت از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی علی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی به تعداد 53 نفر بود و تمامی آنان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه آموزش های ضمن خدمت شمس (1392)، آمادگی برای تغییر سازمانی چیوا و همکاران (2007) و چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید گردید و پایایی آنها به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 756/0 ، 843/0 و 909/0 تعیین گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین چابکی سازمانی، آموزش ضمن خدمت و آمادگی برای تغییر سازمانی رابطه معناداری داشته است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی، نقش میانجی دارد.
بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و هوش سازمانی در آموزش عالی مطالعه موردی: کارکنان ستادی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۱
77 - 94
حوزه های تخصصی:
هوش و چابکی سازمانی دو متغیر مهم در مدیریت سازمان هستند که در دهه های اخیر توجه اندیشمندان حوزه آموزش عالی به آنها معطوف شده است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی وضعیت هوش سازمانی و چابکی سازمانی در دانشگاه اصفهان به عنوان نمونه ای از نظام آموزش عالی در ایران، رابطه بین این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی همبستگی بوده که به صورت میدانی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش حاضر از بین همه کارکنان ستادی دانشگاه اصفهان (594 نفر)، بر اساس جدول نمونه گیری مورگان (234 نفر) و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش مفاهیم اساسی پژوهش، از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) شامل ابعاد بینش راهبردی، سرنوشت مشترک، تمایل به تغییر، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد و پرسشنامه چابکی سازمانی اسپایدزر (2007) در قالب مؤلفه های سرعت، انعطاف پذیری، توسعه شایستگی ها وپاسخگویی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از دو روش آمار استنباطی شامل آزمون تی تک نمونه ای و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاکی از پایین بودن چابکی سازمانی و هوش سازمانی در دانشگاه اصفهان است. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی است.
رابطه کارآفرینی سازمانی با چابکی سازمانی: آزمون نقش میانجی تعهد سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۵
135 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جهت و پایداری روابط کارآفرینی سازمانی، تعهد سازمانی و چابکی سازمانی در کارکنان دانشگاه سمنان است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 486 نفر از کارکنان دانشگاه دولتی شهر سمنان هستند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده و تعداد 214 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد شده کارآفرینی سازمانی، چابکی سازمانی و تعهد سازمانی است. روایی محتوایی پرسشنامه از سوی تعدادی از صاحب نظران و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب، 92/0 برای کارآفرینی سازمانی، 87/0 برای تعهد سازمانی و 91/0 برای چابکی سازمانی به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه در بخش آمار استنباطی از آزمون های تی (T) تک نمونه ای، تحلیل عاملی تأییدی و مدل ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که کارآفرینی سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم به واسطه تعهد سازمانی نقش کلیدی را در توسعه چابکی سازمانی دارد. همچنین تعهد سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی دار بر چابکی سازمانی دارد.