مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شایستگی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از افرادی که نمره پایین تری در شایستگی اجتماعی کسب نمودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای در معرض آموزش ترکیبی فلسفه برای کودک و همدلی قرار گرفت، در پایان جلسات، دانش آموزان هر دو گروه در دو مرحله، یک مرحله بلافاصله پس از پایان آموزش و یک مرحله بعد از گذشت دو ماه از آموزش مجدداً پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنز و همکاران (1990) تکمیل نمودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که اجرای این برنامه می تواند بر ارتقا شایستگی اجتماعی دانش آموزان تأثیر معناداری بگذارد (01/0P> ) و موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رفتارهای انطباقی، عملکرد تحصیلی پایین و مشکلات رفتاری باعث بوجود آمدن مشکلاتی در زندگی کودکان و والدین آنها می شود. مسئله این است، اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما تأثیر این دو بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی مغفول واقع شده است . هدف: مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و والدگری بارکلی بر بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های با همبودی کمبود توجه / فزون کنشی بود روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم مراکز دولتی ناتوانی های یادگیری منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود. 30 نفر از دانش آموزان و 15 نفر از والدین آنها با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس درجه بندی رفتار کودک کانزر - فرم معلم (1990)، مقیاسﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ زو و جی (2012)، ﻣﻘﻴﺎس ارزﻳﺎﺑﻰ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی - وﻳﺮاﺳﺖ دوم ﻣک کﺎرﻧﻰ و آرﺛﻮد (٢٠٠٧)، چک لیست رفتاری کودک آخنباخ و رسکولا (2001)، 8 جلسه 60 دقیقه ای برنامه آموزش تنظیم هیجان (آلن، 2009)، و والدگری ﺑﺎرکﻠﻰ (2013). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و بوسیله نرم افزار spss. 24 انجام شد. یافته ها: برنامه آموزش والدگری مثبت بارکلی بر شایستگی اجتماعی (0/0001 p< ) و مشکلات رفتاری (0/001 p< ) و راهبردهای خود تنظیمی هیجان بر عملکرد تحصیلی (0/001 p< ) تأثیر داشت. نتیجه گیری: آموزش والدگری بارکلی و راهبردهای خوتنظیمی هیجانی می تواند، به بهبود شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای ناتوانی های یادگیری همبودی کم توجهی / فزون کنشی کمک کند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسئله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۶۶-۱۶۵۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: شایستگی اجتماعی به توانایی فرد در انجام امور مرتبط با استقلال شخصی خود و مسئولیت های اجتماعی اشاره دارد و موجب رشد اجتماعی بهنجار و برقراری روابط مثبت و سازنده می شود. آموزش مهارت های هیجانی – اجتماعی نقش مهمی دراحساس شایستگی اجتماعی و کارآمدی بیشتری در مسئولیت های روزانه و چالش های زندگی دختران تک والد دارد. تحقیقات نشان داده است که آموزش حل مسئله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسأله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه شهر سراب انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1399- 1398 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. افراد نمونه پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنر، لیس و فیلیپس (1990) را ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از 12 جلسه آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی (صدری دمیرچی و همکاران، 1389) و 10 جلسه آموزش حل مسئله (منتظر و همکاران، 1398) 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه های آزمایش، در مرحله پس آزمون هر سه گروه مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد مؤثر گردید (0/05 >p). از سویی دیگر، در میزان اثربخشی آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی در متغیر شایستگی اجتماعی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05 <P). نتیجه گیری: آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و مهارت حل مسأله اجتماعی به نوجوانان سبب شکل گیری تعامل های اجتماعی بین او و دنیای بیرونی، مدیریت هیجان ها و در نتیجه افزایش و بهبود شایستگی اجتماعی فرد می شود. بدین منظور لازم است متخصصان و روانشناسان خانواده آموزش هایی در این زمینه به دانش آموزان و والدین آنها ارائه دهند.
اثربخشی مهارت آموزی بر پایه الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر کودکان دارای اختلال یادگیری خاص، انواع مشکل های اجتماعی را در مدرسه تجربه می کنند، تکرار تجربه های منفی در کلاس درس و تعامل نادرست با همسالان، مشکل های عاطفی و رفتاری را فراهم می کند که زمینه ساز کاهش شایستگی اجتماعی در دانش آموزان است؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیرگذاری مهارت آموزی بر پایه ی الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی در راستای بهبود شایستگی های اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهشی، شامل تمامی دانش آموزان (تقریباً 50 نفر) دختر دارای اختلال یادگیری خاص دوره ی ابتدایی، (پایه های اول تا چهارم) شهرستان ابرکوه (استان یزد) در سال تحصیلی 1398 بود. از جامعه مورد نظر، 16 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو (گروه آزمایش، 8 نفر وگروه کنترل، 8 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه 47 سؤالی شایستگی اجتماعی فلنر، لیس و فلیپس (1990) بود. بعد از اجرای پیش آزمون، برنامه مهارت آموزی، بر اساس الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی داج (1993) طی 14 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. در جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری به منظور بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان داد که آموزش الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی در افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای اختلال های یادگیری، در سطح 001/0 معنی دار است.درمجموع نتایج حاصل از این پژوهش، کارایی آموزش الگوی پردازش اطلاعات اجتماعی را در افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص را مورد تأیید قرار داد.
مقایسه ی حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش و عادی و در یک طرح علّی- مقایسه ای، انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان مدارس عادی و تیزهوش دوره ی اول متوسطه در شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه ی آماری 400 نفر دانش آموز (200 نفر دانش آموز عادی و 200 نفر دانش آموز تیزهوش) به روش نمونه گیری خوشه ای از مدارس عادی و تیزهوش دوره ی اول متوسطه ی شهر اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس های شایستگی اجتماعی فلنر و حمایت اجتماعی زیمت پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان عادی است و بین میانگین نمرات حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 >P). با توجه به نتایج به دست آمده، برنامه ریزی به منظور افزایش حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان مدارس عادی می تواند دستاوردهای مثبتی چون افزایش انگیزش تحصیلی، عملکرد و پیشرفت تحصیلی و ارتباط مؤثر با همسالان را در پی داشته باشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود برنامه ریزی آموزشی لازم، به منظور افزایش حمایت اجتماعی و شایستگی اجتماعی در دانش آموزان مدارس عادی انجام گیرد.
مطالعه فراترکیب مؤلفه های سواد انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سواد انتقادی دانشجویان با تولید و نوسازی دانش و اعتبار ادعا های دانش به ارزیابی دقیق متون (چاپی دیجیتالی) در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات می پردازد؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های سواد انتقادی دانشجویان در آموزش عالی بوده است. روش شناسی: طرح این پژوهش سنتزپژوهی کیفی، از نوع فراترکیب تبدیلی است. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده مقاله های علمی پژوهشی کیفی و ترکیبی چاپ شده در مجلات معتبر در زمینه سواد انتقادی بین سال های 2010 تا 2020 و 1389 تا 1399 می باشد. این پژوهش با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. در گام اول و پس از انتخاب تیم فراترکیب، سؤال پژوهش برای کشف مؤلفه های سواد انتقادی دانشجویان در آموزش عالی تنظیم و معیار های شمول مقاله ها مشخص شدند. در گام دوم، به جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی و فارسی پرداخته شد. در گام سوم ارزیابی کیفیت مقاله ها انجام و در نهایت با توجه به معیار خروج 51 مقاله اصیل انتخاب شدند. در گام چهارم با تکنیک دسته بندی یافته ها و تکنیک کمی فراچکیده نویسی، مضامین پایه استخراج شدند. اعتبار یابی یافته ها نیز با تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری صورت گرفت. یافته ها: با اجرای گام پنجم از فرایند شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو یعنی ترکیب و ارائه یافته ها، 37 مضمون پایه استخراج شده، در 13 مضمون سازمان دهنده سطح اول و 4 مضمون سازمان دهنده سطح دوم (دانشی، مهارتی، نگرشی و اجتماعی) به عنوان مؤلفه های سواد انتقادی دانشجویان، دسته بندی شدند. در نهایت تمامی مضامین مذکور در قالب مضمون فراگیر سواد انتقادی دانشجویان ارائه شدند. در گام ششم اعتبار یابی یافته ها انجام شد. نتیجه گیری: پس از انجام مراحل پژوهش فراترکیب، مؤلفه های 4گانه تشریح و در انتها چارچوب سواد انتقادی به عنوان یک شایستگی اجتماعی دانشجویان معرفی شد که می تواند سرلوحه سیاست گذاران برنامه درسی در سطح دانشگاه در حین طراحی برنامه های درسی قرار گیرد.
بررسی رابطه سبک های والدگری و الگوهای ارتباطی خانواده با وابستگی به شبکه های مجازی: نقش واسطه ای شایستگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای شایستگی اجتماعی در رابطه سبک های والدگری و الگوهای ارتباطی خانواده با وابستگی به شبکه های مجازی است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر دزفول در سال تحصیلی 1399-1398 است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 از آنان انتخاب شد و وارد نمونه شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و کوئرنر، اقتدار والدین بوری، شایستگی اجتماعی فلنر و وابستگی به شبکه های مجازی کاپلان است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش نشان داد همه مسیرهای مستقیم بجز مسیرهای الگوی ارتباطی همنوایی با شایستگی اجتماعی، سبک والدگری مستبد و سهل گیر با وابستگی به فضای مجازی، از لحاظ آماری معنادار شدند (001/0< p). نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که متغیر شایستگی اجتماعی، نقش میانجی (غیرمستقیم) در رابطه سبک های والدگری و الگوی ارتباطی خانواده با وابستگی به فضای مجازی دانش آموزان دختر متوسطه شهر دزفول ایفا می کند (001/0< p). در مجموع نتایج نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده، سبک های والدگری و شایستگی اجتماعی، می تواند بر وابستگی به شبکه های مجازی اثر بگذارد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر همجوشی شناختی و شایستگی اجتماعی نوجوانان قلدر در مدارس شبانه روزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
29 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در همجوشی شناختی و شایستگی اجتماعی نوجوانان قلدر در مدارس شبانه روزی است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی و ازنظر روش تحقیق به سبب جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترلْ آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دو مدرسه شبانه روزی سال تحصیلی 98-99 در شهرستان نیشابور است که ویژگی قلدری دارند. نمونه این پژوهش عبارت است از 30 دانش آموز دو مدرسه شبانه روزی متوسطه اول شهرستان نیشابور که با روش تصادفی بدون جایگزینی انتخاب شدند. این دانش آموزان در گروه 1۵ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ارزیابی با پرسش نامه های همجوشی شناختی گیلاندرز (2010)، شایستگی اجتماعی پرندین (138۵) و مقیاس قلدری ایلینویز (2001) انجام شد. طبق یافته های این پژوهش، سطح معناداری متناظر با هر سه متغیر در شاخص گروه کمتر از 0/017 است. بنابراین با اطلاعات جمع آوری شده و با توجه به رد فرض صفر فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر اینکه «آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در شایستگی اجتماعی و همجوشی شناختی نوجوانان قلدر تأثیر مثبت دارد» با اطمینان 0/95 تأیید می شود . آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش همجوشی شناختی و بهبود شایستگی اجتماعی نوجوانان قلدر مؤثر بوده است. پیشنهاد می شود این پژوهش روی سایر اختلالات و همچنین در سایر شهرستان ها صورت گیرد تا هم دارای قدرت تعمیم پذیری بالاتری شود و هم تفاوت های فرهنگی در این گونه پژوهش ها شناسایی شود.
اثربخشی آموزش شایستگی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش شایستگی اجتماعی بر مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان در بین دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی شهر اشنویه بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع آزمایش و کنترل بود. نمونه آزمایشی شامل تعداد 40 نفر از دانش اموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی در سال 1399 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش شایستگی اجتماعی به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های ارتباطی و تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در دو مرحله آزمایش و کنترل، سطح معناداری p<0/05 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه آموزش شایستگی اجتماعی به طور معناداری بر مؤلفه های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی اثر بخش بود. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با آموزش شایستگی اجتماعی می توان میزان تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی را در بین دانش آموزان دوره ابتدایی را بهبود بخشید.
بررسی رابطه شایستگی اجتماعی و مولفه های آن با پایستگی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
320 - 347
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی داریم به بررسی رابطه شایستگی اجتماعی و مولفه های آن با پایستگی تحصیلی دانش آموزان شهر بنجار بپردازیم. از جامعه آماری معین و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از 130 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای گزینش نموده و مورد بررسی قرار گرفتند. فرض اصلی پژوهش بر این بود که شایستگی اجتماعی و مولفه های آن با پایستگی تحصیلی دانش آموزان شهر بنجار رابطه معناداری دارد در این پژوهش برای دریافت اطلاعات شایستگی اجتماعی از پرسشنامه شایستگی اجتماعی پرندین بر اساس مدل فلنر(1385؛1990) و برای دریافت اطلاعات پایستگی تحصیلی ﻣﻘیﺎس پایستگی تحصیلی(مارتین و مارش، 2008) استفاده شد. نتایج حاصله رابطه معنادار شایستگی اجتماعی و مولفه های آن را بر اساس پایستگی تحصیلی دانش آموزان تایید نمود.
اثربخشی آموزش شایستگی اجتماعی بر کنترل خشم و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
52 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش شایستگی اجتماعی بر کنترل خشم و مهارت های ارتباطی در بین دانش آموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی شهر اشنویه بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه آزمایشی از نوع آزمایش و کنترل بود. نمونه آزمایشی شامل تعداد 40 نفر از دانش اموزان پرخاشگر دوره دوم ابتدایی در سال 1399 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند، گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای تحت آموزش شایستگی اجتماعی به صورت گروهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کنترل خشم و مهارت های ارتباطی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که گروه آموزش شایستگی اجتماعی به طور معناداری بر مؤلفه های کنترل خشم و مهارت های ارتباطی اثر بخش بود. بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می رسد با آموزش شایستگی اجتماعی می توان میزان خشم و مهارت های ارتباط را در بین دانش آموزان دوره ابتدایی را بهبود پیدا کنند.
تأثیر آموزش خودنظم جویی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری با همبودی نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۳۰-۱۶۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است، آموزش خودنظم جویی هیجانی در افزایش سلامت هیجانی، شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری همبودی کمبود توجه / فزون کنشی مؤثر بوده است. اما در زمینه کاربرد این آموزش ها در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودنظم جویی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری با همبودی نارسایی توجه / بیش فعالی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم مراکز دولتی اختلالات یادگیری منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود، که از بین این افراد تعداد 70 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس در غربالگری ثانویه با استفاده از فرم مصاحبه بالینی تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های بهزیستی ذهنی داینر (1985)، ﺷﺎیﺴﺘﮕی اﺟﺘﻤﺎﻋی زو و جی (2012) و چک لیست رفتاری کودک آخنباخ (1991) استفاده شد. در طی فرآیند مداخله گروه آزمایش برنامه آموزش تنظیم هیجان (آلن، 2009) و گروه گواه، برنامه آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه آموزشی خودنظم جویی هیجانی نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در بهزیستی ذهنی والدین، شایستگی اجتماعی و عملکرد تحصیلی و کاهش معناداری در مشکلات رفتاری نشان دادند (0/001 P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که خودتنظیمی هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی و مشکلات رفتاری دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری با همبودی اختلال نقص توجه / بیش فعالی مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
225 - 234
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی انجام شد. روش پژوهش از نوع روش پژوهش آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دختر مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 25 کودک مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (13 کودک در گروه آزمایش و 12 کودک در گروه گواه). کودکان در آزمایش آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور را طی یک و نیم ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه اختلال کاستی توجه و فزون کنشی (ADHDQ) (بروک و کلینتون، 2007)، پرسشنامه خودکنترلی (SCQ) (کندال و ویلکاکس، 1979) و مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS) (کوهن و رسمن، 1972) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور بر خودکنترلی (0001>P؛ 53/0=Eta؛ 13/26=F) و شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 01/31=F) کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ذهن آگاهی کودک محور با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه و بودن در زمان حال می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودکنترلی و شایستگی اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و فزون کنشی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر استراتژی های یاددهی-یادگیری مغز محور بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان پایه اول دبستان شهر اصفهان
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
75 - 84
پژوهش حاضر به تعیین تاثیر استراتژی های یاددهی-یادگیری مغزمحور بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان پایه اول پرداخته است. روش تحقیق طرح نیمه تجربی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل و شاهد بوده است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر اصفهان بودند. فرایند مداخله در این تحقیق، بر اساس 18 استراتژی آموزش یاددهی-یادگیری مغز محور بر اساس استراتژی های یاددهی-یادگیری مغز محور دانشگاه فلوریدا در سال 2016 تنظیم شده بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شایستگی اجتماعی کوهن و رسمن (1972) با 44 سوال استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی (آزمون های تحلیل کوواریانس آنکووا) به وسیله نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که استراتژی های یاددهی- یادگیری مغزمحور بر شایستگی های اجتماعی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد (01/0P<). استراتژی های یاددهی-یادگیری مغزمحور بر شایستگی های اجتماعی دانش آموزان بر اساس تحصیلات پدر و مادر، شاغل بودن یا نبودن مادر و طبقه اقتصادی خانواده تاثیر معناداری ندارد (05/0P<).
اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر مولفه های ادراک شایستگی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۸ (پیاپی ۷۷)
154-143
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی بر مؤلفه های ادراک شایستگی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر صورت گرفت. این پژوهش نیمه آزمایشی بار طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه دو تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از نمره برش ادراک شایستگی و تعلل ورزی، بطور هدفمند، 30 نفر انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و گواه (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 8 هفته متوالی در جلسات آموزشی 90 دقیقه ای، راهبردهای خودتنظیمی را دریافت کرد، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت ننمود. هر دو گروه، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1982، PCS ) و تعلل ورزی سواری (1390، APS ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که ارائه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باعث افزایش معنی دار ادراک شایستگی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان می شود. 35/42= F ، 05/0> p )درنتیجه، از راهبردهای خودتنظیمی می توان بعنوان روشی کارآمد برای افزایش ابعاد ادراک شایستگی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر استفاده نمود.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی دانش آموزان پسر دوره ی دوم ابتدایی دارای ناتوانایی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی دانش آموزان دارای ناتوانایی های یادگیری بود. در این پژوهش افرادی که در یک مطالعه ی آزمایشی شرکت کردند، شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر کلاس های پنجم و ششم ابتدایی شهر اهواز بودند که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مطالعه، مقیاس شایستگی اجتماعی فلنر، آزمون نظریه ی ذهن استیمن و مقیاس کمک طلبی پنتریچ و ریان بودند. آزمودنی ها به دو گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. آموزش هوش هیجانی در گروه آزمایش به کارگرفته شد، ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیش- آزمون و پس- آزمون در مورد گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نتایج به وسیله ی آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (MONCOVA ) تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد، عملکرد گروه آزمایش در شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی در پس- آزمون افزایش یافته بود. این یافته ها اهمیت به کارگیری آموزش هوش هیجانی را بر بهبود عملکردهای اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانایی های یادگیری مطرح نمود.
بررسی تجربه زیسته شایستگی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه (دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر شوش از شایستگی اجتماعی انجام شده است. این مطالعه از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. روش: برای گزینش مشارکت کنندگان دارای اطلاعات غنی در پژوهش حاضر، از تشخیص پژوهشگر و اعلام آمادگی دانش آموزان و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد و مصاحبه ها تا مرحله وقوع اشباع ادامه یافت، به همین رو حجم نمونه نهایی را 20 مشارکت کننده تشکیل داد. سپس داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش ون منن برای کشف معنای تجربیات دانش آموزان از شایستگی اجتماعی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه شامل 2 مضمون اصلی و 13 مضمون فرعی است. مضمون اصلی اول خودآگاهی اجتماعی اشت که شامل 5 مضمون فرعی مثل هم دلی، توسعه دیگران، خدمت-محوری، توانایی نفوذ و آگاهی سیاسی می شود و مضمون اصلی دوم مهارت اجتماعی است که شامل 8 مضمون فرعی مثل ارتباطات، توسعه پیوند ها، رهبری، همکاری، قابلیت های گروهی، ایجاد تعهد، مدیریت تعارض و تحول گرایی است. با توجه به یافته های این مطالعه به نظر می رسد که بهترین راه افزایش شایستگی اجتماعی ایجاد درک صحیح از شایستگی ها توسط والدین، اولیاء، مدرسه و مسئولین جامعه است. شایستگی های اجتماعی معیارهای مناسبی برای عملکرد افراد هستند که افراد را قادر می سازند وظایفی را که برعهده دارند با موفقیت انجام دهند.
مفهوم سواد رسانه ای در کتاب های تفکر و سواد رسانه ای متوسطه دوم از منظر تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل کیفی محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای متوسطه دوم از منظر توجه به ابعاد سواد رسانه ای انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوا بوده و به منظور بررسی مسئله ی سواد رسانه ای در متن کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای دوره دوم متوسطه، از واحدهای تحلیل ازلحاظ میزان برخورداری آن ها از مؤلفه های سواد رسانه ای بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل کتاب تفکر و سواد رسانه ای مورد پژوهش از نظر مولفه های سواد رسانه ای نشان داد که به مؤلفه شایستگی های شخصی بیشترین توجه و به مؤلفه شایستگی اجتماعی کمترین توجه شده است. در میان شاخص های شایستگی های شخصی به ترتیب به مولفه های رفتار کاربر؛ دانش در مورد رسانه ها و مقررات رسانه ای و مولفه درک محتوای رسانه ها و عملکرد آن بیشترین توجه شده بود. همچنین در میان شاخص های مولفه مهارت فنی، استفاده فعال و متعادل از رسانه؛ استفاده پیشرفته از اینترنت و مهارت های رایانه ای و اینترنتی بیشترین توجه شده بود. در میان شاخص مولفه شایستگی های اجتماعی به مولفه تولید محتوا توجه بهتری شده بود و به مولفه های روابط اجتماعی و مشارکت شهروندی خیلی کم توجهی شده بود.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۰۸-۴۹۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: شایستگی اجتماعی یکی از پیش بینی کننده های موفقیت تحصیلی، روانی و اجتماعی در نوجوانان است. پژوهش های پیشین نشان داده است واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری روش های مناسبی برای بهبود سازگاری اجتماعی می باشند، اما تاکنون میزان اثربخشی این دو رویکرد درمانی بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر مورد مطالعه و مقایسه قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر شایستگی اجتماعی نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر از دختران نوجوان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. در جلسات واقعیت درمانی از پروتکل ترکیبی (گلاسر، 2010؛ وبولدینگ، 2011) و جلسات درمان عقلانی هیجانی رفتاری از بسته آموزشی ترکیبی (الیس، 2004؛ درایدن و نینان، 2010؛ نینان و درایدن، 2009) و برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (اسمارت و سانسون، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری شایستگی اجتماعی را افزایش دادند. همچنین آموزش واقعیت درمانی در مقایسه با درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش بیشتر شایستگی اجتماعی شد (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان عقلانی هیجانی رفتاری موجب افزایش شایستگی اجتماعی در نوجوانان دختر می شود. بنابراین، مشاوران مدارس می توانند از این روش های درمانی در جهت بهبود مؤلفه های پنچ گانه شایستگی اجتماعی (جرأت ورزی، همکاری، همدلی، مسئولیت پذیری و خودکنترلی) استفاده کنند.
اختلال سلوک (CD)در نوجوانان: بررسی نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش شایستگی اجتماعی و ضعف در تنظیم هیجان در پیش بینی اختلال سلوک نوجوانان انجام شد. روش: جاﻣﻌه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوﺳﻄه اول نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از بین نمونه اولیه، 234 نفر از دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علایم مرضی کودکان (فرم والد) (گادو و اسپرفکین، 2007) کسب کردند و دارای بیشترین نشانه های اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) و دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها، از رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه خطی بین متغیر اختلال سلوک و مؤلفه های پیش بین به لحاظ آماری معنادار است (001/0P<). به این معنی که شایستگی اجتماعی و خودتنظیمی هیجان قادر به پیش بینی اختلال سلوک در نوجوانان هستند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مؤلفه های شایستگی اجتماعی؛ به ترتیب مؤلفه های توانایی ها و مهارت های شناختی، مهارت های رفتاری و شایستگی های هیجانی و همچنین از بین مؤلفه های ضعف در تنظیم هیجان؛ به ترتیب فقدان شفافیت هیجانی، فقدان آگاهی هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی به عنوان قوی ترین متغیرها برای پیش بینی اختلال سلوک هستند. نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زﻣیﻨه پیشگیری، درمان و خدمات مشاوره ای به کودکان و نوجوانان دارای نشانه های اختلال سلوک دارد و می تواند با برنامه ریزی مدون و اجرایی در جهت کاهش نشانه های اختلال سلوک مفید واقع شود.