مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
آموزش هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
چکیده اهداف: پرخاشگری و استرس به عنوان هیجان های ناخوشایند و بهزیستی روانشناختی به عنوان هیجان خوشایند از عوامل مؤثر بر عملکرد ورزشکاران می باشند. از طرف دیگر نتایج تحقیقات نشان داده به کمک هوش هیجانی می توان هیجان ها را مدیریت کرد. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری، استرس و بهزیستی روانشناختی ورزشکاران نخبه بود. روش ها: نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. آزمودنی های تحقیق عبارت بودند از 60 ورزشکار نخبه استان البرز که از طریق نمونه گیری در دسترس از بین 5 رشته ورزشی مختلف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند و پرسش نامه های پرخاشگری باس و پری (1992)، استرس کوزن (2006) و بهزیستی روانشناختی ریف (1994) را تکمیل کردند. سپس افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش تکنیک های هوش هیجانی قرار گرفتند و در پایان آزمودنی های هر دو گروه، دوباره پرسش نامه های تحقیق را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) و آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا) در سطح معنی داری 05/0 α< استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش هوش هیجانی بر هر سه متغیر روانشناختی مورد بررسی تأثیر معنی دار دارد. یعنی این دوره سبب کاهش پرخاشگری و استرس و افزایش بهزیستی روانشناختی آزمودنی های گروه آزمایشی شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که ماهیت رقابتی ورزش دامنه متغیری از هیجانات مختلف را در بر می گیرد بنابراین چگونگی کنترل و تنظیم هیجانات از طریق آموزش هوش هیجانی در ورزشکاران بسیار مهم بوده و می تواند بر متغیرهای روانشناختی درگیر با هیجانات تأثیر مثبت داشته، عملکرد ورزشکاران را بهبود دهد.
اثربخشی آموزش گروهی هوش هیجانی بر تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان قربانی سوء رفتار هیجانی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی اثربخشی آموزش گروهی هوش هیجانی بر راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در کودکان قربانی سوء رفتار هیجانی بود. کودکان قربانی سوء رفتار هیجانی، مشکلات زیادی در خصوص تنظیم هیجان دارند. این تحقیق بر اساس یک طرح آزمایشی انجام شده است. تعداد 50 دانش آموز پایة اوّل راهنمایی ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر شیراز که تجربه سوء رفتار هیجانی از جانب والدین داشتند، انتخاب گردیده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. در این تحقیق، از پرسشنامه های سوء رفتار هیجانی و تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش گروهی هوش هیجانی بر راهبردهای شناختی مثبت تنظیم هیجان تأثیر معنادار دارد. تأثیر آزمایش روی راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان تأثیر معناداری نداشت. نتیجه این که آموزش هوش هیجانی می تواند راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را در دانش آموزان قربانی سوء رفتار هیجانی والدین تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مهارت های دقت پرتاب، هماهنگی دو دستی، تعادل و بازیافت تمرکز در دانش آموزان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر عملکرد مهارت های هماهنگی دو دستی، تعادل و بازیافت تمرکز نوجوانان ورزشکار دختر و پسر بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان ورزشکار 16-14 سال شهرستان شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری تشکیل دادند. بدین منظور 92 دانش آموز (46 دختر و 46 پسر) داوطلب به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به دو گروه آموزش و کنترل تقسیم شدند. برای سنجش هوش هیجانی از پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و گریوز و برای سنجش مهارت بازیافت تمرکز از خرده مقیاس بازیافت تمرکز پرسش نامه سنجش مهارت های روان شناختی اوتاوا-3 استفاده شد. همچنین، مجموعه ای از آزمون های حرکتی (آزمون تعادل لک لک، تعادل پویا، آزمون پرتاب جانسون جهت ارزیابی دقت و آزمون هماهنگی دو دستی) استفاده شد. برنامه آموزش مهارت های هوش هیجانی برای ورزشکاران نوجوان طی10جلسه انجام شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر همسانی واریانس ها، آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در چهار مؤلفه هوش هیجانی (خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه)، و مهارت بازیافت تمرکز و عملکرد حرکتی (دقت، تعادل ایستا، تعادل پویا، هماهنگی دو دست) وجود دارد (05/0>P). بنابراین به نظر می رسد آموزش مهارت های هوش هیجانی یکی از بخش های مهم آمادگی حرکتی و روانی به شمار می رود که این موضوع لازمه دستیابی به اجرای بهینه ورزشی می باشد.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر کاهش اعتیاد دانش آموزان به شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر اعتیاد دانش آموزان به شبکه های مجازی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره متوسطه دوم شهر مشهد در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. از بین آنها تعداد 30 نفر از دانش آموزانی که از نظر شاخص اعتیاد به شبکه های مجازی نمرات بالاتری را کسب کردند، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به ص ورت تص ادفی در در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند . برنامه آموزش هوش هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته 2جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های مجازی مبتنی بر موبایل خواجه احمدی و همکاران (1395)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر اعتیاد به شبکه های مجازی، تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که آموزش هوش هیجانی می تواند میزان اعتیاد دانش آموزان به شبکه های مجازی را کاهش دهد.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری و سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پنجم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-95 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. سپس هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و آزمون شخصیت سنج کالیفرنیا را تکمیل، و در این اثناء شرکت کنندگان گروه آزمایش در طی 15 جلسه، 45 دقیقه ای، به مدت 3 روز در هفته (45 روز) در معرض آموزش های هوش هیجانی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه spss انجام گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی به طور معنی داری منجر به کاهش میانگین نمرات پرخاشگری و افزایش میانگین نمرات سازگاری فردی و اجتماعی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان مطرح کرد که آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری و سازگاری فردی و اجتماعی دانش آموزان مؤثر است.
اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر مهارت های اجتماعی و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دبیرستانی شاهد دختر همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه شبه تجربی است که به منظور مقایسه اثربخشی آموزش هوش هیج انی بر مهارتهای اجتماعی و شیوه مقابله با استرس در دان ش آم وزان انج ام گرفت ه اس ت. جامع ه آم اری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر شاهد مقطع دبیرستان شهر همدان در سال تحصیلی 89-90 میباش ند که نمونهای به حجم 30 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آموزش ه وش هیجانی و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها را پرسشنامههای مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و شیوههای مقابله با استرس اندلر و پارکر (1990) تش کیل م یده د. پرسش نامه مه ارته ای اجتماعی و شیوه مقابله با استرس به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردیدند. افراد گروه آم وزش هوش هیجانی 12 جلسه ساختار یافته 90 دقیقهای در هر هفته به مدت 2 ماه شرکت کردن د ول ی گ روه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکرد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده ش ده اس ت. نت ایج یافتهها نشان داد که آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای اجتماعی و شیوههای مقابله با استرس (مس أله مداری و اجتنابی) شدت اثر بالایی دارد اما بر شیوه هیجان مداری شدت اثر پایینی دارد. میت وان نتیج ه گرفت که آموزش هوش هیجانی بر افزایش مهارتهای اجتماعی و اتخاذ شیوهه ای مقابل ه ب ا اس ترس کارآمد و مؤثر است.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر اهمالکاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1400 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفراز دانش آموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش مهارت های هوش هیجانی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه اهمالکاری (سولومون و راث بلوم، 1984) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، آموزش هوش هیجانی باعث کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان شده، هم چنین براساس نتایج یافته ها، آموزش هوش هیجانی باعث افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان شد. بنابراین به نظر می رسد، آموزش مهارت های هوش هیجانی می تواند باعث کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان شده و تکنیک های موثری را برای افزایش سرزندگی تحصیلی ارایه کند.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری با آموزش هوش هیجانی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
217 - 242
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری با آموزش هوش هیجانی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک که درکانون اصلاح تربیت تهران در سال 1398حضور دارند، تشکیل دادند. نمونه ازبین افراد آزمودنی های مبتلا به اختلال سلوک غربال شدند، 45 نفر از نوجوانان به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه هر گروه 15 نفر) جای گرفتند. نمونه گیری، در مرحله انتخاب آزمودنی ها به صورت هدفمند و در مرحله جایگزینی در گروه های آزمایش و گواه به صورت تصادفی انجام گرفت. گروه آزمایش اول در طی هشت جلسه براساس پروتکل شناختی- رفتاری اسمیت (2000) و گروه آمایش دوم طی هشت جلسه براساس پروتکل آموزش هوش هیجانی برادبری و گریوزف (2001) تحت آموزش قرار گرفتند اما گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و آموزش هوش هیجانی بر افزایش سازگاری اجتماعی (49/6=F، 003/0=P)، قالب های اجتماعی (74/57=F، 001/0>P)، مهارتهای اجتماعی (33/7=F، 002/0=P)، علائق ضد اجتماعی (73/7=F، 001/0>P)، روابط خانوادگی (34/4=F، 010/0=P)، روابط مدرسه ای (13/4=F، 045/0=P) و روابط اجتماعی (97/4=F، 018/0=P) نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اثربخش است. همچنین مقایسه دو گروه آزمایش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری تاثیر بیشتری در افزایش سازگاری اجتماعی نوجوانان دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری و آموزش هوش هیجانی بر افزایش سازگاری اجتماعی نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک موثر بود.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی دانش آموزان پسر دوره ی دوم ابتدایی دارای ناتوانایی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر افزایش شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی دانش آموزان دارای ناتوانایی های یادگیری بود. در این پژوهش افرادی که در یک مطالعه ی آزمایشی شرکت کردند، شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر کلاس های پنجم و ششم ابتدایی شهر اهواز بودند که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مطالعه، مقیاس شایستگی اجتماعی فلنر، آزمون نظریه ی ذهن استیمن و مقیاس کمک طلبی پنتریچ و ریان بودند. آزمودنی ها به دو گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. آموزش هوش هیجانی در گروه آزمایش به کارگرفته شد، ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیش- آزمون و پس- آزمون در مورد گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نتایج به وسیله ی آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (MONCOVA ) تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد، عملکرد گروه آزمایش در شایستگی اجتماعی، عملکرد در تکالیف نظریه ی ذهن و کمک طلبی در پس- آزمون افزایش یافته بود. این یافته ها اهمیت به کارگیری آموزش هوش هیجانی را بر بهبود عملکردهای اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانایی های یادگیری مطرح نمود.