مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
خداوند
حوزه های تخصصی:
شخص انگاری خداوند یکی از مباحث کمابیش جدید الهیات غربی است که خداوند را وجودی شخص وار و انسان گونه قلمداد می کند. در این بررسی پرسش اصلی این است که حقیقت شخص انگاری خداوند به چه معناست و چه ویژگی ها و مؤلفه هایی دارد؟ می توان گفت مهم ترین مسئله برای اثبات شخص انگاری خداوند، شناخت مفهوم، ویژگی ها و مؤلفه های شخص انگاری است. در این مقاله، نخست با تبیین حقیقت تشخّص خداوند، مفهوم شخص وارگی را مفهومی مرکب گونه دانستیم؛ زیرا مفهوم متمایزی به نام تشخّص نداریم که در شمار سایر اوصاف باشد. ازاین رو عناصر و ملاک هابی برای آن وجود دارد که از جمله آن ها: حیات، علم، تعقل، اختیار، ذهن داشتن، تخاطب و تفاهم پذیری و تکلم، پذیرش مسئولیت و داوری اخلاقی و تمایز از دیگران است. براین اساس، تشخّص وصفی کمالی و دارای تشکیک است. ازاین رو اگر خداوند دارای ملاک های تشخّص، هرچند به صورت تشکیکی باشد، می توان شخص انگاری خداوند را اثبات کرد.
بدعهدی توأم با ناسپاسی انسان نسبت به خداوند در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وفای به عهد، از شاخصه های مهم اخلاقی است و بربهبود کلیه امور جوامع انسانی تأثیرمی گذارد برخلاف پیمان شکنی که اساس سامان های خانوادگی، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جوامع را درهم می ریزد. شکر گزاری نیزازجمله سجایای اخلاقی برجسته و شاخصه انسان تربیت یافته است. قرآن کریم و احادیث معصومین با نگاهی ویژه به موضوع وفای به عهد و شکر پرداخته و مکرر هر دو را مورد سفارش قرار داده اند. اما انسان تربیت نیافته، نه تنها در ارتباط با دیگر انسان-ها، بلکه دررابطه با خالق خویش نیز طریق بدعهدی و ناسپاسی را پیش می گیرد. قرآن کریم با ذکر عملکرد اقوام و ملل پیشین، بدعهدی و ناسپاسی آن ها را مورد نکوهش قرار داده و عواقب سوء آنان را گوشزد نموده است، از جمله آن عواقب، نابودی دارایی ها، بیماری اخلاقی نفاق، سلب توفیقات معنوی، هلاکت دنیوی و دوزخی شدن را می توان نام برد و هر یک از این ها می تواند به تنهایی انگیزه ای کافی برای پرداختن به موضوع مقاله حاضر باشد. حاصل فرایند بررسی عوامل، موارد وعواقب بدعهدی و ناسپاسی، دستیابی به این نتیجه است که از منظر قرآن کریم راه پیشگیری از این دو مؤلفه ناپسند اخلاقی، تکیه بر دو محور اصلی همه فضایل اخلاقی یعنی نماز و صبر همراه با عمل صالح است. با استفاده از تفاسیرعلمای تفسیر و کتب اخلاقی دانشمندان علم اخلاق، یاد مدام خداوند،غافل نبودن از مرگ، خوف از عقوبت اعمال و تزکیه نفس را می توان در راستای این دو راه کار قرارداد.
شناخت صفات ثبوتی و سلبی خداوند از منظر صحیفه سجادیه با محوریت دعای چهل و هفتم
این پژوهش تحت عنوان شناخت صفات(ثبوتی وسلبی) خداوند متعال در صحیفه سجادیه می باشد، مهم ترین سؤالی که این پژوهش درپی پاسخ به ان است راه های معرفت صفات خداوند متعال درصحیفه سجادیه است. امام سجاد علیه السلام در سراسر صحیفه سجادیه هدف نهایی را خداوند متعال معرفی می کند و درتمام دعاها مخاطب را با زبان دعا و مناجات به آن حقیقت یکتا مخاطب می کند؛ امام با محور قراردادن خدا در دعاهای مختلف به ما می فهماند که محور زندگی انسان درتمام شئون آن باید خدا باشد. ومنظور از این محور قراردادن و هدف بودن خدا؛ همانا حضور خداوند در متن زندگی است.ازنگاه امام سجاد(ع) اعتقاد به توحید ویگانگی ذات مقدس خداوند در تمام بینش ها و کنش های افراد تأثیر گذار است. معرفی صفات الهی از جمله معارف کلیدی است که در صحیفه سجادیه بدلیل موج شبهاتی که در ان زمان مطرح بوده، مشاهده می شود لذا نتیجه این پژوهش دستیابی به صفات خداوند متعال براساس فرمایشات امام سجاد علیه السلام در دعای چهل و هفتم است که به دلیل عصمت آن بزرگوار از هرگونه انحراف و نقض مبراست.
مفهوم و مراتب ولایت در قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
211 - 238
حوزه های تخصصی:
ولایت، یکی از محورهای مهم بحث های قرآن است که به تمامی مراتب، مفاهیم و اقسام آن پرداخته شده است. گاهی ولایت، تصدی و سرپرستی را در شعاع محدود مطرح می کند و گاهی دایره ای وسیع و گسترده را شامل می شود مانند ولایت تکوینی خداوند بر هستی و یا ولایت تشریعی خداوند و پیامبر و امامان معصوم در قانون گذاری و فرمان روایی بر جامعه، در جایی مسلمانان را از پذیرفتن ولایت و سرپرستی غیر مسلمانان بر حذر می دارد و در جای دیگر از جدال و اختلاف منع می کند و ایمان را اساس دوستی و ولاء مؤمنان می داند. از یک سو ولاء زعامت و حق رهبری اجتماعی و سیاسی را حق ولی امر مسلمین می داند و از سوی دیگر ولایت پیامبر را اولب بر مؤمنین از خودشان می داند. در برخی از آیان سخن از ولایت جزیی و خاص است مانند ولایت بر میّت و یا ولایت بر قصاص که اختصاص به بستگان نزدیک دارد و در برخی دیگر به ولایت کلی و گسترده که همان تدبیر سیاسی جامعه است می پردازد.
رحمت الهی و رزق بندگان در هستی شناسی قرآ ن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
37 - 56
حوزه های تخصصی:
سعه رحمت و افاضه نعمت از مقتضیات مقام الوهیت و ار لوارم صفت ربوبیت است. آموزه های مسلم قرآن کریم دو قسم رحمت عام و خاص را برای خداوند بیان می کند. . رحمت خاص یا رحمت رحیمیه به مومنینی اختصاص دارئ که قابلیت های خاص را از خود نشان داده اند و خداوند آن را بر خویش واجب کرده است. اما رحمت عام یا رحمت رحمانیه خداوند بدون انقطاع ،استثنا و بدون لحاظ هر گونه قابلیت، بلکه با عنایت و امتنان ، تمام مخلوفات را شامل می شود . اما بهره مخلوقات از آن یکسان نیست. قرآن به موجب وجوب رحمت خاص خداوند و شمول رحمت عام او ، رزق مخلوقات و نیز قبض و بسط آن را نیز بر عهده خدواند می داند و در عین حال نقش تلاش و تدبیر انسان ها در ضمن قانون عمومی ابتلا و امتحان در مسیر کمالشان تاکید دارد . اما در نهایت، بهره مندی هر کسی طبق طرحی است که خداوند به اقتضای حکمت بالغه اش و برای او در سرای امتحان مناسب دیده است.
رابطه تکبر و ذلت: تعریف، اقسام، پیامدها، و علاج از منظر آیات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
223 - 236
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه تکبر و ذلت از منظر آیات قرآنی می باشد. کبر که به عنوان خودبزرگ بینی تعریف شده است، به صورت خصلت تکبر در رفتار آدمی بروز و ظهور می یابد. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای می باشد، به اقسام تکبر که شامل تکبر در برابر خداوند، تکبر در برابر پیامبر و امام، و تکبر در برابر مردم است، اشاره شده است و به ریشه شناسی خصلت تکبر که احساس حقارت و عقده درونی است، پرداخته شده است. در ادامه، پیامدهای تکبر که ذلت دنیا و آخرت، بی عقلی متکبر، خشم و غضب وی، کفر و ذلت متکبر، عدم استفاده وی از تجارب دیگران، خشم و غضب مردم از شخص متکبر، دوری وی از علم آموزی و حکمت، خلود در آتش جهنم و رابطه تمامی موارد ذکرشده با ذلت و دونی متکبر است، به صورت تفصیلی از منظر آیات قرآنی مورد بررسی قرار گرفته اند. در انتها با بهره گیری از منظر متون دینی به توصیه هایی برای علاج تکبر پرداخته شده است.
وصف طبیعت در قرآن و اشعار منوچهری دامغانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
287 - 307
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، بیان اهمیت طبیعت و تأثیر مثبت آن بر زندگی موجودات زنده در قرآن و اشعار شاعر طبیعت منوچهری دامغانی می باشد. نشانه های موجود در طبیعت ما را به سوی معمار هستی راهنمایی می کند و قرآن از آن به توحیدشناسی یاد می کند. از طرفی عمر شعر در خصوص طبیعت به درازای عمر خلقت جهان است. بارها و بارها پیش آمده که ما از کنار مظاهر هستی و طبیعی می گذریم و هیچ احساسی نسبت به آن نداریم ولی شاعر، نقاش و یا نویسنده وقتی چنین منظره ای را می بیند تصویری متفاوت از برداشت ما در ذهن او حک می شود. منوچهری یکی از بزرگ ترین و نام آورترین شاعران طبیعت گرا در ادبیات فارسی هست. طیبعت از زمان های دور سرلوحه کار شاعران با هر زبان و گویشی بوده و دارای جایگاهی رفیع در سروده ها داشته، به نحوی که کم تر شاعر و دیوانی را می توان یافت که بخشی از اشعار آن درباره طبیعت نباشد. آدمی زاده در طول عمر خود با نگاهی متفاوت به طبیعت می نگرد و تصویری از آن را در تابلوی ذهن نقّاشی می کند. از نکات مشترک تمام ادیان الهی، بها دادن به طبیعت بوده و ادیان توحیدی نیز با استفاده از ارکان طبیعت آموزه های خود را منتقل نموده اند. پژوهش از نوع نظری و روش آن توصیفی مقایسه ای است که برای جمع آوری اطلاعات لازم از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
نقد و بررسی «عدم وجود خداوند یکتا» در کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو و تأثیر آن بر اخلاق نویسی فلسفی در میان مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
381-404
حوزه های تخصصی:
کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو یکی از مهم ترین کتاب های وی در زمینه ی اخلاق است. با تأمل در این کتاب آشکار می شود که در آن از خدایان متعدد نام برده شده است ولی از خداوند یکتای ادیان الهی اثری نیست. با توجه به این که خداوند و رابطه ی انسان با او، روح حاکم بر تمام آموزه های ادیان الهی و به صورت خاص دین اسلام است و اخلاق نویسان مسلمان در اخلاق نویسی فلسفی و صورت بندی آن از این کتاب ارسطو پیروی کرده اند، این عدم وجود خداوند یکتا، تأثیراتی بر اخلاق نویسی فلسفی داشته است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی به این موضوع پرداخته و پاره ای از تبعات و نتایج صورت بندی اخلاق فلسفی بر مبنای اخلاق ارسطو را به شرح زیر برشمرده است: تغییر موضوع و هدف علم اخلاق، در نظر گرفته نشدن جایگاهی برای اخلاق بندگی و رابطه ی انسان با خداوند، غائب بودن مفهوم آخرت و حیات ابدی در علم اخلاق، بینش متفاوت در خصوص مفاهیم خیر، سعادت و فضیلت نسبت به دین اسلام، عدم تبیین جایگاه نقل، وحی و شریعت در اخلاق نویسی اسلامی و جدا شدن اخلاق از علوم وحیانی چون فقه، فردی شدن علم اخلاق اسلامی و عدم توجه به ابعاد اجتماعی آن.
دعا، استجابت، عدم استجابت؛ سازگار با کمال اخلاقی خداوند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
167 - 189
حوزه های تخصصی:
خداباوران در مسئله دعا با چالش هایی از جمله چالش های اخلاقی مواجه اند. ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا این گونه قابل بیان است: خداوند خیر محض، قادر مطلق و دارای کمال اخلاقی است و باید هر خیری را که سبب بهبود زندگی انسان شود، عطا کند و اگر چنین نکند، خلاف کمال اخلاقی عمل کرده است. پس کمال اخلاقی خداوند دلالت دارد که دعا کارآمد نیست و اگر در مواقعی خداوند از عطای خیری دریغ کند، این امر ناسازگار با کمال اخلاقی خداوند است. روشن است به وضوح این امر با دیدگاه اکثر خداباوران و با ادعای متون اصلی سنت های دینی که بر کارآمدی دعا تأکید می کنند، در تعارض است. در مقاله کنونی به دنبال پاسخ به این پرسش ها هستیم که آیا کمال اخلاقی خداوند به عنوان یکی از صفات الهی با امکان کارآمدی دعا سازگار است؟ آیا کمال اخلاقی خداوند این اجازه را می دهد که تأمین برخی نیازهای انسانی منوط به دعا شود؟ آیا خداوندی که دارای کمال اخلاقی است، می تواند برخی دعاها را مستجاب نکند؟ اگر به سبب دعانکردن یا به سبب عدم استجابت دعا رنج و شرّی متوجه انسانی شود، آیا بروز چنین موقعیتی با کمال اخلاقی همخوان است؟ خواهیم دید هیچ یک از موقعیت های مطرح در پرسش های گذشته سبب خدشه بر کمال اخلاقی خداوند نخواهند بود. بر این اساس مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا می پردازد. به این منظور نخست به انتقادهای بیسینگر که متوجه مسئله کمال اخلاقی خداوند در دعاست، پرداخته می شود؛ آن گاه تلاش می شود ناسازگاری میان کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا نسبت به آنچه بیسینگر گفت، گسترش یابد و به آنها پاسخ داده شود. با همین هدف چهار اشکال دیگر در نسبت کمال اخلاقی خداوند و مسئله دعا ارائه و طرح شده است.
نقد دیدگاه کلارک اچ. پیناک در باب «رابطه عاشقانه خداوند با انسان» از منظر متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
25 - 41
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ویژگی هایی که پیناک برای خداوند برمی شمارد «عشق» است. به بیان او الهی دانان سنّتی مسیحی متأثر از اندیشه یونانی با قرار دادن صفت عشق ذیل «ویژگی های اخلاقی خداوند» و پس از بحث در باب مابعدالطبیعه، آن را به حاشیه رانده اند؛ حال آنکه بر مبنای کتاب مقدّس «عشق» از اوصاف ذاتی خداوند بوده و او اساساً یک فرد عاشق (و معشوق) است. بدین جهت توجّه به این مسئله در مسیحیت بسیار محوری است. از دیدگاه متکلمان امامیه اگرچه عقیده پیناک در باب رابطه عاشقانه خداوند با انسان دارای امتیازاتی نسبت به الهیات سنتی است، لکن بر لازمه هایی که او برای این ارتباط برمی شمارد نقدهایی وارد است. ایشان معتقدند اولاً آن ابعاد از رابطه که حاکی از تأثر و ضعف است بر خداوند صادق نمی باشد، و دوم، کمال مطلق خداوند مخلّ برقراری این امر نیست. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به نقد دیدگاه پیناک از منظر متکلمان امامیه پرداخته می شود.
بررسی اصل معرفت و خداشناسی از دیدگاه مولانا در مثنوی و مقایسه آن با جهان بینی شبستری در گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت و خداشناسی شرط اساسی ورود به طریقت و نیل به حقیقت است. در واقع تلاش انسان همواره بر این مبنا بوده است تا حقانیّت ذات خداوند را از راه های مختلف شناخته و از این رهگذر حسّ فطری پرستش را در درون خویش ارضا نماید، هرچند که هنوز هم بعد از گذشت قرون متمادی نتوانسته است به کنه ذات حق تعالی پی ببرد و تلاش وی در این زمینه در حدّ و مرز اندیشه محدود مادیتاحدودی ناکام مانده است. اگرچه در طول تاریخ افراد بسیاری این اصل و جنبه های مختلف آن را بررسی کرده اند، امّا به نظر می رسد صوفیّه ژرف تر به این موضوع پرداخته اند؛ خاصّه عارفان بزرگی نظیر مولانا جلال الدین محمّد بلخی و شیخ محمود شبستری. این مقاله کوششی در جهت بررسی جهان بینی این دو عارف در حیطه مسأله معرفت و چگونگی رسیدن به شناخت بهتر خداوند است.
بررسی عناصری عرفانی در تفکر مارتین بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مارتین بوبر یکی از فیلسوفان اگزیستانسیالیستی قرن بیستم است که طرفدار فلسفه همسخنی است، فلسفه همسخنی در مقابل و به مخالفت فلسفه ایده آلیسم به وجود آمده است. در این نوع نگاه دیگر «من» انتزاعی مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه سرو کار با «من» حقیقی و عینی است. وقتی صحبت از «من» عینی به میان می آید به دنبال آن، بحث رابطه میان موجودات که بخش مهمی از موضوعات اگزیستانسیالیستی محسوب می شود مورد توجه و مداقه قرار می گیرد. در این میان مارتین بوبر در بحث رابطه سخنان جدیدی را مطرح می سازد که در بن مایه های اندیشه او کاملا مولفه های عرفانی هویدا است. مارتین بوبر در بحث رابطه از دو نوع رابطه سخن به میان می آورد و آن ها عبارتند از رابطه «من- آن» و رابطه «من- تو». این دو رابطه دارای ویژگی های متفاوتی هستند هنگامی که شخص در برقراری رابطه با دیگری نگاهی ابزارگونه را پیش می گیرد و به دیگری به عنوان شیئی که قابل استفاده و بهره برداری است نگاه می کند و آن را مورد تجربه قرار می دهد رابطه «من- آن» شکل می گیرد. در این نوع رابطه انسان فاعل شناسا و دیگری متعلق شناسا واقع می شود. بوبر بیان می دارد که انسان تنها در این نوع رابطه است که قادر خواهد شد تا خود یعنی «من» را بشناسد و استعدادهای درونی خویش را به شکوفایی برساند همچنین هر یک از این روابط می تواند در سه حوزه متفاوت رخ دهد یعنی رابطه بین انسان با مادون انسان، بین انسان با انسان و بین انسان و مافوق انسان صورت بپذیرد. از نظر مارتین بوبر هر رابطه «من- تو»یی می تواند به رابطه «من- آن» بدل شود اما در برقراری رابطه با «تو»ی ابدی که همان خداوند است هرگز خداوند به «آن» تبدیل نمی شود.
رفتارشناسی کاینات از دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان بینی مولانا آنچه بر «رفتار کاینات» تعبیرمی شود و به عنوان رفتار طبیعت و طبایع اشیا می شناسیم، «عادت خداوندی» است که بر اراده الهی جاری است و در حقیقت قضای الهی که همان برنامه خداوندی برای مدیریّت عالم است، چون فرماندهی بر روی عادات نشسته است و آن ها را می گرداند. از دیدگاه مولانا درک لایه های زیرین و جان و مغز عالم حقیقت و حقیقت عالم، در گرو رمزگشایی و رازگشایی بطون عالم طبیعت می باشد و در این مقام است که احاطه ی خداوند بر عالم و حاکمیّت او بر کاینات پرده از رخسار برداشته و حقیقت وجودی خود را نشان خواهد داد. چنین نگرشی نسبت به پدیده های عالم، در پ اره ای از داوری های واپسین که ما درباره ساختار عالم می کنی م، تأثیر گذار بوده، نسبت انسان را با خداوند، جه ان هستی و انسان های دیگر مشخّص می کند. در حقیقت آنچه در تبیین رفتارشناسی کاینات مورد نظر ماست، نه تبیینِ صُور فلکی و اجرام آسمانی، بلکه فعل و انفعالات نهفته در عالم هستی است که از طریق مدیری محیط بر عوالم اداره می شود که در تأویل عرفانیِ آن، ماحصلی جز نیلِ آدمی به جان جهان ندارد. مولوی این کنش درونی هستی را عشق می داند و راه رهایی و جاودانگی را عاشقی می شناسد. از نظر مولانا خواست و مشیّت الهی بر محور عشق می چرخد و زمانی که خود را با این کشش و کنش عظیم جهان هستی پیوند می دهیم از همه محدودیّت های فردی و ظاهری رهایی می یابیم و به جان جهان می پیوندیم.
بررسی شخص وارگی خداوند از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
41-52
حوزه های تخصصی:
در این مبحث پرسش اصلی آن است که آیا خداوند ویژگی یا مجموعه ای از ویژگی ها را دارد که بتوان براساس آنها او را به مثابه یک شخص قلمداد کرد؟ آیا از منظر قرآن می توان شخص انگاری خداوند را اثبات کرد؟ این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده می کند و ابتدا با بیان اینکه مفهوم شخص وارگی یک وصف بسیط و ممتاز در عداد سایر اوصاف نیست، نشان داده خواهد شد که شخص وارگی، وصفی مرکب گونه و مجموعه ای از اوصاف مختلف است که جمع آن، سبب شکل گیری آثار جدید می شود؛ ازاین رو حدود هفت معیار ضروری برای شخص وارگی مطرح می شود که براساس آن می توان قضاوت کرد که آیا از منظر قرآن، خداوند موجودی متشخص است یا نه؟ براساس یافته های این پژوهش با شواهدی که از قرآن خواهیم آورد، شخص وار بودن خدای دین اسلام اثبات می شود.
تبیین دیدگاه های عمده درباره معنای زندگی از نظر تدئوس متز و ارزیابی آنها و ارائه نظریه ای جدید درباره زندگی معنادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاسخ به پرسش از معنای زندگی دغدغه بسیاری فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. برخی همچون نیچه، شوپنهاور و سارتر معنایی برای زندگی قائل نبوده اند. ولی بسیاری دیگر سعی کرده اند به این پرسش پاسخهای متفاوتی بدهند و با استدلال نشان دهند دیدگاه آنها می تواند بهتر معنای زندگی را تبیین کند. در این مقاله در نظر است ابتدا، دیدگاههای عمده ای که در این زمینه مطرح شده است (همچون خدامحوری، روح محوری، طبیعت گرایی، ذهن گرایی و عینی گرایی) به همراه پشتوانه های استدلالی شان و همچنین نقدهایشان از دیدگاههای رقیب نشان داده شود. سپس با ارزیابی نقاط قوت و ضعف این دیدگاهها، نشان داده شود که یک نظریه فراگیر برای معنای زندگی چه ویژگی هایی را باید داشته باشد. در نهایت دیدگاه جامع و جدید نویسنده ارائه خواهد شد و دلایل ترجیح این دیدگاه بر دیدگاههای رقیب نشان داده خواهد شد.
نشانه های دوستی حق در متون منثور عرفانی با تأکید بر کتاب شرح التعرف لمذهب التّصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
203 - 236
حوزه های تخصصی:
مبحث دوستی حضرت حق یکی از مهم ترین و زیباترین مباحث عرفان اسلامی است.به اعتقاد عرفا اساس عرفان بر پایه دوستی خداوند است و شرح التعرف یکی از امهات متون عرفانی، مشحون از مفاهیم مربوط به دوستی حضرت حق است. مستملی بخاری، صاحب این کتاب، هر عملی را با ترازوی محبت می سنجد و آگاهی از لوازم محبت را برای سالک طریق لازم می داند.دراین پژوهش، نظر مستملی درمورد پیش نیاز ها، لوازم و نشانه های دوستی خداوند مورد بررسی و استنتاج قرار خواهد گرفت. یافته های پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نشان داد از نظر مستملی دم زدن از محبت الهی چندان ساده نیست و رسیدن به این مقام به مقدمات و تمهید لوازمی نیاز دارد برخی از این ابزار و تمهیدات عبارتند از: خودشناسی و دانستن علت آفرینش انسان، چگونه اشرف مخلوقات بودن و مسجود فرشتگان شدن او، تلاش برای شناخت خداوند، رفع موانع خصوصاً مخالفت با نفس، صفای قلب یافتن و خالی شدن از غیر حضرت دوست، حیا داشتن در حضور حق و تلاش برای شناخت او. مستملی در ادامه معتقد است با چنین نشانه هایی می توان به شناخت دوستان حقیقی خداوند نایل گردید.دوستانی که دارای شاخص هایی همچون ذکر و طاعت و عبادت مستمر خداوند، توکل و اعتماد به حکمت او، بی مرادی، نرنجیدن از بلا و امتحان الهی، رضا دادن به قضای الهی، ایثار جان و مال و فرزند و آبرو درراه او، خوف از هیبت و حضور خداوند، رجا به کرم حضرت دوست، تضرع و زاری و اظهار عجز و نیاز شبانه در پیشگاه او هستند.
بررسی عاملیت اخلاقی خداوند از منظر امامیه و آئین کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
21 - 38
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث هایی که در پژوهش های اخلاقی به آن توجه می شود، موضوع «عامل اخلاقی» است. در این تحقیقات، عامل اخلاقی محوریت دارد و می توان ادعا کرد پایه ای ترین مبحث آن است؛ زیرا تمام امور اخلاقی بعد از پیش فرض گرفتن آن محقق خواهد شد. با توجه به گستردگی این بحث، پرسشی که در این پژوهش بررسی گردیده عاملیت اخلاقی خداوند و شروط آن از منظر امامیه و آیین کاتولیک است. اثر پیش رو به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای کوشیده است تا عاملیت اخلاقی خداوند را از منظر این دو آیین بررسی کند. این نوشتار نشان داده است که عاملیت اخلاقی خداوند از منظر امامیه و آیین کاتولیک، با اندکی تفاوت، شباهت های فراوانی در شروط مطرح شده (علم و آگاهی، قدرت، اختیار و آزادی) با یکدیگر دارند.
بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
170 - 206
حوزه های تخصصی:
مبحث دوستی حضرت حق یکی از مهمترین و زیباترین مباحث عرفان اسلامی است. به اعتقاد عرفا اساس عرفان بر پایه دوستی خداوند است و کتاب شرح التعرف، یکی از امهات متون منثور و مثنوی معنوی از مهمترین آثار منظوم عرفانی، مشحون از مفاهیم مربوط به دوستی حضرت حق هستند. مستملی بخاری، صاحب کتاب شرح التعرف، هر عملی را با ترازوی محبت می سنجد و آگاهی از لوازم محبت را برای سالک طریق لازم می داند. مولوی نیز محبت خداوند را از اصلی ترین مبانی سیر و سلوک به حق قلمداد می کند. لذا هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی نشانگان دوستی حق در آثار منثور و منظوم عرفانی (مستملی بخاری و مولوی) است. یافته های پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نشان داد از نظر مستملی و مولوی دم زدن از محبت الهی چندان ساده نیست و رسیدن به این مقام به مقدمات و تمهید لوازمی نیاز دارد. برخی از این ابزار و تمهیدات عبارتند از: خودشناسی و شناخت مقام والای انسان، مبارزه با نفس، صفای قلب، شرم و حیا. مستملی و مولوی در ادامه معتقدند با چنین نشانه هایی می توان به شناخت دوستان حقیقی خداوند نایل گردید. دوستانی که دارای شاخص هایی همچون: ذکر، توکّل، نرنجیدن از بلا، خوف و رجا و لقای محبوب هستند.